تکرار غالباً سخن را آراسته تر می گرداند, ساختار منظمی به آن می بخشد و موسیقی شعر را به وجود می آورد. در نمایشنامه, تکرار در ساختار گفت و شنودها به چشم می خورد. همچنین در تکیه کلام ها, در نوشته های منثور, در روزنامه نویسی یا داستان پردازی, برای آهنگ سخن از تکرار استفاده می شود.بازنویسی متن نیز نوعی تکرار "بینا متنی" است. افسانه ها و اسطوره های دیرین, حیات دوباره می یابند. از ساختار شعری گذشتگان اقتباس می شود, اما هر بار اثری تازه و بدیع خلق می شود.
در این مقاله تجلیات قدسی خورشید به عنوان نماد ذات اعظم در سه شاهکار بزرگ منظوم ادب فارسی‘ شاهنامه فردوسی ‘ کلیات خمسه نظامی ومنطق الطیر عطار مورد بررسی قرار گرفته و گونه های مختلف قداست خورشید با اساطیر ایران‘چین‘هند‘مصر‘یونان‘و... نیز برخی از ادیان پیش از اسلام مطابقت داده شده است. موارد مورد نظر در این مقاله عبارتنداز: بررسی خورشید به عنوان نمادی از ذات خداوند‘فرهمندبودن خورشید‘تشابه ساختاری خورشید به مرغ و سیمرغ علی الخصوص در منطق الطیر عطار‘فرآیند مرگ آیینی روح و مردن پیش از مرگ جسمانی با الهام گرفتن از طلوع و غروب خورشید‘ رمز پردازی خورشید به عنوان نظام روزانه روح و همسانی خورشید با روح‘تمهیدات زمانی اسطوره با مقیاسهای طلوع و غروب خورشید ونقش خورشید در تعیین محدوده های مکانی اسطوره که تمام این موارد با شواهدی از سه متن مذکور مطابقت داده شده است
صورتگرایان بر این باورند که ادبیت ادبیات در آشنایی زدایی زبان و، به عبارت دقیق تر، در بدیع ساختن و فراهنجار کردن زبان هنجار و عادی یا، به گفته یاکوبسن، تهاجم سازمان یافته بر ضد زبان است. این تهاجم و نوسازی، زبان عادی و تکراری را برجسته و پرجاذبه و زیبا می سازد. برجسته سازی در سطوح گوناگون زبان می تواند به وجود آید از جمله در ضمیر. مثلا مولوی، به رغم قواعد دستوری، ضمیر تفضیلی به کار می برد (همچنین اسم تفضیلی، مانند گلشن تر، سوسن تر، آهن تر، جوشن تر)؛ مثلا از ضمیر من، من تر می سازد؛ حال آن که هر گز کسی نه قبل از مولوی و نه بعد از او ضمیر تفضیلی به کار نبرده است: در دو چشم من نشین ای آن که از من من تری تا قمر را وا نمایم کز قمر روشن تری کاربرد ضمیر تفضیلی در شعر مولوی خطا نیست بلکه فراتر از زبان هنجار و بدیع و زیباست. در حقیقت، این زبان هنجار است که نارساست و نمی تواند اندیشه بلند و بلاغت مولوی را رسا و موجه و زیبا ارائه دهد. مولوی، به جای من تر، هر چه می گفت رسایی آن را نداشت. من تر شامل مفاهیمی نظیر داناتر، زیباتر، پاک تر، قوی تر، عارف تر، مجرب تر و هر صفت خوب دیگر می شود. فرا هنجاری بسیار مهم تر و پرکاربردتر دیگر ضمیر در زبان شعر و ادب، به ویژه شعر کلاسیک فارسی، این است که قاعده ضمیر می تواند رعایت نشود؛ به این صورت که نه مرجع ذکری (قرینه لفظی) داشته باشد نه حضوری و نه ذهنی. به همین دلیل، ضمیر بر مفاهیم متعددی می تواند دلالت کند و، در نتیجه، در مواردی به جای یک ضمیر می توان ضمیر دیگری آورد بی آن که غلط باشد یا مفهوم اصلی تغییر کند؛ در عین آن که، ضمیر عاری از مرجع مشخص، از نظر بلاغی، کلام را تعالی می بخشد. اینک، از فراهنجاری های ضمیر، نداشتن مرجع را به طور جداگانه مورد بحث قرار می دهیم.......
در این مقاله کوشیده شده است تا ضمن بررسی نسخههای مختلف از مثلثات سعدی شیرازی و بیان نارساییها و کاستیهای آنها و با توجه به اینکه هیچ محققی اطلاعات علمی دقیقی از تلفظ و ساختار گویش شیرازی سعدی ارایه ننموده است، به ضرورت تصحیح این اشعار براساس نسخههای معتبر و مضبوط و بحث دربارة زبان آنها پرداخته شود. بدین منظور نگارنده شش نسخه از کلیات را که به اصل یا عکس آنها دسترسی داشته و اشعار مورد نظر در آنها به صورت قابل قبولی ضبط شده، برگزیده، مورد بحث و بررسی قرار داده است.
اختلاف آراء و نظرات دستورنویسان درهای فکر و اندیشه را بر روی دستور زبان عربی گشود و منجر به اختلاف و نزاع فکری بین دستورنویسان گشت. این نزاع فکری, شکوفایی اندیشه و برپایی نهضت علمی در راستای علم دستور را برای زبان عربی به ارمغان آورد. دستورنویسان معاصر نیز به پیروی از پیشینیان در پاره ای از مسائل دستوری با هم اختلاف نظر داشته اند. این مسأله پژوهش حاضر را بر آن داشت که به بررسی موارد اختلاف آراء و نظرات دستوریان معاصر که با اختلاف دو مکتب دستوری بصره و کوفه شباهت دارد, بپردازد. بر این اساس با رویکردی توصیفی تحلیلی و با بررسی آراء و نظرات دستوریان معاصر در پاره ای از مباحث دستوری, جلوه ها و موارد اختلاف آراء ایشان در چند قسمت مورد بحث و مداقه قرار گرفته شد, که عبارتند از: شیوه پژوهش زبانی, انواع کلام, مفهوم جمله, اعراب و علامت های آن, مرفوعات, منصوبات, مجرورات, توابع و اعراب فعل. شایان ذکر است که اختلاف نظر دستورنویسان معاصر غالبا به منظور دست یابی به روشی بنیادی و کارآمد برای تصحیح سبک دشوار و پیچیده دستور سنتی بوده است. بدین منظور برخی از دستوریان معاصر نظرات خود را بر پایه نحو کوفه که از نظر ایشان به سهولت و تفصیل مباحث مشهور بود, بنیان نهادند, و برخی دیگر برای رهایی از دشواری و پیچیدگی ناشی از دستور سنتی تنها به آنچه برای زبان آموزان آسان می نمود اکتفا کردند.