ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۷۶۱ تا ۲٬۷۸۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
۲۷۶۱.

بررسی سبک شناسانة رمان «ارمیا» اثر رضا امیرخانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک سطح زبانی سطح ادبی ارمیا ادبیات جنگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷۹ تعداد دانلود : ۱۱۷۵
سبک در هنر داستان نویسی به مانند سبک در سایر انواع ادبی، فراهنجاری در زبان است که نظام خاص احساسات و اندیشه های نویسنده و شیوة شخصی او را در نگریستن به جهان نمایش می دهد. در دوران معاصر، سبک شناسی اگرچه همانند گذشته مورد استفاده قرار می گرفته؛ امّا از لحاظ کاربرد زبانی و ویژگی های ادبی دچار تغییر و دگرگونی هایی شده است که نویسندگان معاصر را همچون گذشته صاحب سبکی شخصی ساخته است. سبک خاصی که امیرخانی در آثار خود به کار برده از حیث زبانی و ادبی قابل تأمّل است: کاربرد واژگان جنگی، جابه جایی ارکان جمله، استناد به آیات قرآن، جدا نوشتن کلمات متّصل و... از برجستگی های زبانی او به شمار می رود. همچنین کاربرد تشبیه، توصیف و تصویر از موارد دیگر سبکی او به شمار می آید. محوریت غالب فکری او، نشان دادنِ تضاد و تناقضی است که برخی از رزمندگان، پس از بازگشت از جبهه و جنگ به آن دچار می شوند و همین عامل، سبب کناره گیریِ آنان از مردم می شود. روش اتخاذ شده برای بررسیِ سبکیِ رمانِ ارمیا، رویکرد سبک شناسیِ لایه ای است. در این روش، متن داستان در سه لایة زبانی، ادبی و فکری مورد تحلیل سبک شناسانه قرارگرفته است. در سطح زبانی، عناصر لفظی و زبانی پرکاربرد، به عنوان موتیفِ لفظی یا دورن مایه نشان داده شده است. در سطح ادبی نیز عناصر ادبیِ متن که ایجاد کننده تصویر و موسیقی در متن شده اند و در نهایت در سطح فکری نیز، عناصر فکری و محتوایی غالب در متن رمان مشخّص شده اند. در این مقاله کوشیده ایم به بازنمایی سبکیِ این رمان در سه حیطة زبانی، فکری و ادبی دست یابیم.
۲۷۶۲.

بررسی زمانمندی روایت در رمان سالمرگی بر اساس نظریّة ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ژرار ژنت رمان فارسی سالمرگی اصغر الهی زمان در روایت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸۰ تعداد دانلود : ۱۰۵۰
زمان در روایت یکی از مباحث مهمّ است که در دهه های أخیر مورد توجّه روایت شناسان مختلف قرار گرفته است. از این میان، نقش مهمّ ژرار ژنت، ساختارگرای فرانسوی، در تکوین نظریّة زمان روایی به عنوان یکی از مهم ترین مؤلّفه های پیشبرد روایت داستانی، بسیار قابل توجّه است. ژنت نظریّة زمان در روایت خود را در سه محور نظم، تداوم و بسامد مطرح می کند. این پژوهش که به روش ساختارگرایانه انجام شده، نشان می دهد از میان مؤلّفه های روایت، زمانمند بودن آن در رمان «سالمرگی» چشمگیرتر است. در این رمان، نویسنده برای بنای پیرنگ مورد نظر خود توالی خطّی زمان را بر هم می زند و با شکست زمان کنونی در صدد تغییر زمان تقویمی به زمان روایت بر می آید. اصغر الهی از تکنیک های روایت گذشته نگر و آینده نگر در راستای ایجاد خلأ و تعلیق در داستان و همزمان گرهگشایی به واسطة همین نابهنگامی ها بهره می جوید. نویسنده در مواردی برای انتقال سریع پیام خود از شتاب مثبت به وسیلة حذف بُرش زیادی از زمان رخداد بهره می برد. در برخی موارد از شتاب ثابت و مثبت استفاده می کند، امّا به طور کُل، به نسبت حجم اختصاص یافته به متن در مقابل زمان رخداد، رمان دارای شتابی منفی است. از بسامد بازگو جز در موارد اندکی در رمان استفاده نشده است و در مقابل، از بسامد مفرد و مکرّر فراوان استفاده شده است. می توان گفت بسامد مکرّر در این رمان تکرار معنی دار وقایع از سوی نویسنده است. لازم به ذکر است که این دو گونه بسامد موجد تعلیق در رمان نیز شده است.
۲۷۶۹.

تحلیل موضوعی مقاله های ادبیات تطبیقی در ایران از 1330 تا 1390ه.ش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: موضوع مقاله ادبیات تطبیقی تحلیل انتقادی تاریخ ادبیات معاصرایران

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد تحقیقات ادبی
تعداد بازدید : ۱۷۷۶ تعداد دانلود : ۲۳۴۹
از نخستین پژوهش های ادب تطبیقی در ایران به سال 1330ه.ش تاکنون، مقاله های زیادی در پیوند بین آثار ادبی ایران با سایر ملل جهان، نوشته شده است. در تبیین وضعیت و جایگاه مطالعات انجام یافته و یافتن موضوعات تازه و آگاهی از آبشخورهای فرهنگی و زمینه های شکل گیری آثار ادبی و آگاهی از سهم اثرگذاری و اثرپذیری و مشابهت و همسانی بین مفاهیم ادبی آثار، پژوهش های جامعی انجام گرفته است که در این جستار به تحلیل موضوعی مقاله های ادب تطبیقی در ایران پرداخته می شود. این پژوهش نشان می دهد در چه ساحت ها و زمینه هایی با فراوانی مقاله ها و یا تکرار مطالب مواجهیم و در چه زمینه ها و موضوعاتی می توان پژوهش های تازه انجام داد.
۲۷۷۳.

وجوه اقتباس سینمایی از سیرالعباد سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷۶ تعداد دانلود : ۲۰۴۹
لزوم پرداختن به جنبه های نمایشی آثار ادبیِ غنی فارسی برای استفاده در تولید فیلم های اقتباسی جذاب و پُرمحتوا، با عنایت به پیش رفت تکنیکی سینما از یک سو، و کمبود سوژه های جذاب و بکر از سوی دیگر، بر کسی پوشیده نیست. در این مقاله سعی شده است با تکیه بر جایگاه و اهمّیّت اقتباس از آثار ادبی در سینمای جهان و سابقه آن در ایران، سیرالعباد الی¬المعاد سنایی غزنوی به عنوان اثری واجد شرایط اقتباس بررسی و با توجه به برخی ویژگی های مطلوب داستان های سینمایی، برخی وجوه نمایشی آن تحلیل و نمایانده شود. با این توصیف، به ویژگی های این اثر در ساختار یعنی: نمود داستانی و روایتگونه، تصاویر بکر و بدیع، ماجراهای تصویری، به علاوه بخش های متمایز اما پیوسته متن که قابلیت تبدیل آن را به یک فیلم نامه سه پرده ای نشان می دهد، در تطابق با یک داستان خوب سینمایی برای اقتباس اشاره شده است. در ضمن به محتوای غنی و فلسفه اخلاقی اثر همراه و هم خوان با فضا و تصاویر ارائه شده در آن، به عنوان زمینه ای مناسب برای اقتباس فیلم نامه¬ای سینمایی و ساخت فیلمی ارزشمند توجه شده است
۲۷۷۶.

تحلیل ساختاری طرح داستان غنایی ""یوسف و زلیخا""ی جامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار عبدالرحمن جامی یوسف و زلیخا داستان غنایی طرح روایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷۶ تعداد دانلود : ۹۸۲
تجزیه و تحلیل اجزاء و عناصر سازنده­ی متن یک داستان، زمینه­ی شناخت بیشتر آن را فراهم می­آورد و نقاط قوت و ضعف آن را باز می­نمایاند. در پژوهش حاضر طرح داستان ""یوسف و زلیخا""ی جامی به عنوان یکی از اجزای تشکیل دهنده­ی آن، از دیدگاه چند تن از ساختارگرایان بررسی و تحلیل شده است. در این داستان، ابتدا وضعیت متعادل برقرار است؛ یوسف به دنیا می­آید و زلیخا در خواب بر او دل می­بندد. سپس حادثه رخ می­دهد؛ یوسف خواب می­بیند و این روند تغییر می­کند و وضعیت نامتعادل شکل می­گیرد. بعد از رسیدن قهرمان به هدفش، (پیامبری) وضعیت متعادل سامان یافته­ای شکل می­گیرد. هدف از انتخاب این موضوع، انطباق نظریات ساختار گرایان بر این نوع ادبی (داستان غنایی) است.
۲۷۷۸.

پدیدارشناسی غنا در اشعا نظامی و امیرخسرو (با تکیه بر لیلی و مجنون)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی غنا عشق نقد لیلی و مجنون سوبژکتیویته

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد پدیدارشناختی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه نظامی پژوهی
تعداد بازدید : ۱۷۷۳ تعداد دانلود : ۱۰۴۶
هدف از پژوهش حاضر بررسی پدیدارشناسانه غنا در اشعار نظامی و امیرخسرو به ویژه در دو منظومه لیلی و مجنون است. این دو منظومه که از نمودهای برجسته ادب غنایی اند باوجود تشابهات فراوان، تفاوت های اساسی ابژکتیو در بازنمود ایده عشق دارند. این تفاوت ها در بررسی رفتارها و حالت های دو شخصیت مهم این داستان ها به عنوان انسانی شناسنده و متعالی و تحلیل در جه سوبژکتیویته در آنها نمودار می شود. بدین منظور، ابتدا مبانی پدیدارشناسی و اصول نخستین آن بر اساس شیوه هوسرل را به اجمال توضیح داده ایم. این پژوهش از گونه پدیدارشناسی کلاسیک و محور آن سوبژکتیویته است. بر این اساس، برخی از بازنمودهای عشق همچون رازداری، شکیبایی، بی تابی، آشفتگی، مردم گریزی، خیال بازی، و رقص و آواز و غیره را در شخصیت های اصلی تحلیل کرده ایم و در نهایت به میزان سوبژکتیویته و معنای ابژکتیو آنها دست یافتیم. نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان می دهد که لیلی و مجنون پرورده نظامی خود، سوژه اند و تا مرحله نهایی تحویل سوبژکتیو که استعلایی و محمل عقلانیت است پیش رفته اند و توانسته اند در مقام انسان آگاه معنای ابژکتیو عشق را بنیان نهند. اما لیلی و مجنون آفریده دهلوی سوژه نیستند و در مقام انسان صرف در تحویل دوم پدیدارشناختی یعنی در مرحله شهود ذاتی و آیدتیک متوقف مانده اند. بدین ترتیب، این امکان ایجاد شد که عالم دو اثر ادبی نیز از حیث رمان محوری یا شعرمحوری بررسی شود.
۲۷۸۰.

ساختار افق: نظریه ای نو در تفکر شعری(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷۶
هر شاعر با توجه به فرهنگ،تمدن، سنت ها... و مجموعه ای که جامعه بر آن بنا شده است،همچنین "منی" که بر پایه حیات شخصی او در عالم محسوس، ناخودآگاه او، تخیل و زبانش شکل گرفته، افق خویش را ترسیم می کند. بر این اساس، روشی نو در نقد مضمونی ارایه شده است که منطبق بر خصوصیات نوشتار شاعرانه نو (مدرن) است و بر پایه افق دید استوار است. بدین ترتیب که نوشتار را همواره با افق در نظر می گیرد، افقی که نه تنها به فضای بیرون ارجاع می دهد بلکه به درون ضمیر شاعرانه و به فضای متن برمی گردد. در این نگرش که بر پایه علم تاویل یا هرمنوتیک استوار است، زبان وسیله ای خواهد بود برای تفسیر خود و جهان. پدیدار شناسی یکی از پایه های این دیدگاه نسبت به شعر است. بر این اساس، پدیدار شناسی و زبان شناسی دیدگاه های مشترکی پیدا می کنند که بر پایه آنها منتقدین ادبی می توانند ارتباطی میان تاثیرات محسوس و ذهنیت متن برقرار سازند. برای نخستین بار ژان پیر ریشارد به طور ضمنی به ارتباط میان محسوسات و ساختار زبان اشاره کرد. نکته ای که در حال حاضر محور تحقیقات یکی از شاگردان او، میشل کولو قرار گرفته است که در روش او، افق دید هر شاعر بر سه پایه مضمون، روان شناختی و بوتیقا قرار می گیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان