فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۲٬۰۰۵ مورد.
منبع:
رودکی۱۳۸۶ شماره۱۶
حوزههای تخصصی:
بازخوانش بینامتنی منظومة «جمشید و خورشید» سلمان ساوجی از منظر تاریخ گرایی نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تاریخ ادبیات ایران، آثاری به مقتضیات فکری و فرهنگی زمانه آفریده شده اند که می تواند در رویکردی بازخوانشی ضمن اشاره به روانشناسی فردی و اجتماعی آن عصر، حلقه هایی از جریان شناسی ادبی در تکمیل خلأهای نگرش ساختاری باشند؛ منظومة «جمشید و خورشید» سلمان ساوجی(778ه.ق)، یکی از این آثار است که با وجود غفلت محققان؛ ظرفیتهایی قابل تأمل برای تأکید بر نگرش ساختاری و شبکه ای به آثار ادبی یک دوره دارد.
این پژوهش، به کمک رهیافتهای بینامتنی و چارچوب نظری «تاریخگرایی نو»، کوشیده است با ردگیری نشانه های درون متنی و برون متنی-برخلاف باور عمومی-عرفانی بودن منظومة جمشید و خورشید را اثبات کند. مطابق دستاوردهای تحقیق، از دو ساحت می توان به اثبات فرضیة عرفانی بودن متن «جمشید و خورشید» پرداخت: نخست، رمزگشایی از شالودة بینامتنی اثر که با وجود پیوندی دیالکتیک(گفتگومدارنه) منظومه با اسطوره های ایران باستان و شاهنامه، و تقلید از زمینة غنایی و شگردهای روایی خمسه سرایی بویژه هفت پیکر نظامی؛ سرشت بنیادین اثر بیشتر به سبب تأسی از ساختار و شگردهای رمزی- عرفانی داستانهای سهروردی؛ مثل عقل سرخ و صفیر سیمرغ، سیر العباد سنایی، داستان شیخ صنعان عطار، داستان قلعة ذات الصور و جدال چینیان و رومیان در مثنوی مولانا، رنگ و بویی عرفانی دارد. دوم، از رهگذر کاربست نگرش تاریخگرایی جدید در تحلیل اثر که از همسویی ژرف ساخت این منظومه با جریان صوفیگرایانة قرن هشتم، پرده می گشاید و نشان می دهد که منظومة «جمشید و خورشید» ی نه در خلأ تاریخی و بریدگی از جریان مسلط عصر، بلکه در گفتگو با ساحت غالب فکری و فرهنگی قرن هشتم؛ یعنی عرفان گرایی آفریده شده است.
بررسی کارکرد تمثیل در آثار ادبی تعلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادب تعلیمی یکی از انواع ادبی است که از ساحت اخلاقی و آموزش ویژه ای سخن می گوید. آنچه در آثار ادبی تعلیمی، تعلیم و پند و اندرزهای اخلاقی را حلاوت بخشیده است و تأثیرگذاری آن را دو چندان ساخته است، استفاده از ابزار کارآمد تمثیل است که با بسامدی درخور توجه در متون تعلیمی ادبی نمود یافته است. پدید آورنده آثار تعلیمی برای تقریر و توضیح مطلب اخلاقی خود یا ایضاح و تثبیت آن در ذهن مخاطب از این شیوه ی ادبی بهره می جوید. یافته های تحقیق بیانگر آن است که کاربرد فراوان تمثیل در آثار ادبی تعلیمی، حاکی از ارتباطی دوسویه میان تعلیم و تمثیل است به گونه ای که گوینده با تمثیل، بر مفاهیم اخلاقی که غالباً مطلبی معقول و غیر حسی اند تأکید کرده، با تصریح آن، مخاطبان خود را که غالباً از مردمان عامی اند، متوجه آن می کند. با تکیه بر نتایج حاصل از این تحقیق می توان گفت که تمثیل یکی از مختصات و ویژگی های آثار تعلیمی ادبی است و نمی توان آن را صنعت ادبی (البته در این نوع از آثار) نامید.
تطبیق عناصر داستانی بر رساله حی بن یقظان ابن طفیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابوبکر محمدبن طفیل اندلسی از دانشمندان بزرگ جهان اسلام است که در فلسفه و طب و علوم عقلی مقامی در خور ستایش دارد. از آثار او جز قصایدی در طب و رساله حی بن یقظان چیزی بر جای نمانده است. این رساله مهم ترین اثر ابن طفیل است که شامل اندیشه های عمیق فلسفی اوست و با بهره گیری از عنصر خیال، در قالب داستان نگاشته شده و موضوع آن سیر وحرکت انسان از عالم ماده به جهان معقولات و رسیدن به معرفت الهی است. درون مایه فکری و فلسفی این داستان باعث شده به جنبه هنری آن کمتر توجه شود. این مقاله برآن است تا با تحلیل عناصر داستانی دراین رساله، بعد تازه ای از هنر ودانش ابن طفیل را نمایان سازد و مهم ترین عناصر داستان فنی را که شامل پیرنگ، درون مایه، شخصیت، زاویه دید، سبک، لحن، زبان و تکنیک است، در رساله قصه مانند حی بن یقظان بررسی کند.
بررسی «ساختار زمانی» در رمان ""چشمهایش"" علوی
حوزههای تخصصی:
«ساختار زمانی» نظریهای است که به چگونگی شکلگیری ساختار داستان به تأثیرپذیری از زمان می پردازد. در رمان چشمهایش، ارتباط علی و معلولی بین وقایع، با استفاده از عامل زمان برقرار می شود. بر هم خوردن توالی قراردادی زمان، باعث شده است این رمان شروعی از میانه داشته باشد. بازگشت های مکرر به گذشته در خاطرات فرنگیس، زمانی غیرخطی و مدور در رمان ایجاد کرده است. هر حادثة این رمان، مانند حلقه ای است که از یک نقطه شروع می شود (زمان حال و محیط مادی؛ اتاق فرنگیس) و پس از شرح ماجرا (بازگشت به گذشته) به همان نقطة آغاز (زمان حال) باز میگردد. به این ترتیب، نویسنده به نوعی در زمان داستانی، سنتشکنی میکند. هدف این پژوهش، بررسی «ساختار زمانی (زمان غیرخطی)»، در رمان چشمهایش است و هدف از انتخاب این موضوع، انطباق این نظریه بر گونة ادبی رمان است.
حکایت تمثیلی در بوستان
حوزههای تخصصی:
سیر تطور مقامات تا قرن هشتم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با آن که دو اصطلاح «حال» و «مقام» از مفاهیم زیربنایی صوفیان در سیر و سلوک عارفانه است، درباره تعریف آنها حتی تا در قرن ششم اتفاق نظر وجود نداشته و هر نویسنده با تلقی خاص خود معنی ویژه ای از حال و مقام و مصداقهای آن در می یافته است. در اواسط قرن چهارم ابونصر سراج در اللمع تعریفی نسبتا دقیق از این دو اصطلاح ارایه کرد ولی ظاهرا با اقبال عمومی روبرو نشد. زیرا بسیاری از مشایخ مانند ابوطالب مکی و کلاباذی چندان به تعریف سراج وفادار نبوده اند و برخی دیگر نیز معیارهای دیگر را در تعریف در نظر گرفته اند. گروهی تعریف را پذیرفتند ولی مصداقها را متفاوت دانستند. غایت این پژوهش نمایاندن سیر دگرگونی تعریف اصطلاح مقام و آمیختگی آن با مفهوم اصطلاح حال، نزد عرفا از میان قدیم ترین متن موجود صوفیان تا تالیفات قرن هشتم است و ضمن مقایسه متون گوناگون صوفیه، اختلاف نظر مشایخ در این زمینه را بر می شمارد.
ساختار روایت در هفت پیکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله بررسیهایی که در روشن کردن سازوکار روایت به موفقیت چشمگیری دست یافته، تجزیه و تحلیل تودورف و روش او در بررسی قصه های عامیانه است. او نخست بر اساس نوع ارتباط منطقی واحدهای ساختاری، دو نوع روایت را از یکدیگر تمیز می دهد: روایت اسطوره ای و ایدئولوژیک. وی با برشمردن ویژگیهای روایت اسطوره ای این نوع روایی را از جنبه های مختلف مورد توجه قرار داده است. تودورف با کشف ساختار این گونه روایتی، نظریه دستور جهانی خود را ارایه کرده است. این نوشته با برسی و تحلیل هفت پیکر، ساختار روایی آن را در دو مقوله صفت و فعل بررسی می کند. بدیهی است کشف ساختار این اثر راهگشای ما در کشف ساختار آثاری مشابه و درک نظریه دستور جهانی روایت خواهد بود. به این منظور ابتدا توضیحی درباره نظریه تودورف داده می شود. سپس ساختار روایی صفت و فعل در هفت پیکر بررسی می گردد.
مصادیق «پیرنگ» فرمالیستی در داستان های کوتاه فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر مبنای تعاریف نوینی که در بوطیقای فرمالیسم، از دو مقولة «داستان» و «پیرنگ» ارائه گردیده است، «داستان» یا همان زنجیرة رخدادها در توالی زمانی، به منزلة مادّة خام و سازمایة روایت شناخته شده است و «پیرنگ» برخلاف پندار منتقدان پیشافرمالیسم، نه به ساختمان منطقی و علّی اثر روایی، بلکه به تمام تمهیدات زیبایی شناسانه و آشنایی زدایانه ای اطلاق می گردد که برای پیکربندی هنری آن مادّة خام به کار بسته می شود. این تمهیدات در سه سطح «زبان، درونمایه و صناعات» متجلّی گردیده است و پیرنگ هنری روایت داستانی را برمی سازند. نویسندگان داستان کوتاه معاصر فارسی با عنایت به جریانات نوگرایانة ادبی، به ویژه آرای فرمالیستی و به مدد بهره گیری مبتکرانه از امکانات زبانی، صناعتی و درونمایگانی، گونه ای شکل شکنی خلاّقانه را در روایتگری داستان هایشان رقم زده اند، به گونه ای که داستان را از بافتی متکّی بر حادثه پردازی و پیرنگ سازی در مفهوم سنّتی و پیشافرمالیستی خود خارج ساخته و تلاش برای برجسته سازی فرم داستان از رهگذر کشف و کاربست تکنیک های روایی جدید را جایگزین آن کرده اند و بدین سان، آشنایی زدایی و پیرنگ هنری مطمح نظر فرمالیست ها را محقّق ساخته اند. نظر به اینکه مصادیق پیرنگ سازی هنری در سطح صناعات داستانی از گستردگی و تنوّع بیشتری برخوردار است، در این جستار، بر آن بوده ایم تا به واکاوی و دسته بندی مصادیق و جلوه های گوناگون آشنایی زدایی و پیرنگ سازی در این سطح از داستان های کوتاه شکل گرای معاصر بپردازیم و بدین وسیله، از اصلی ترین عوامل رازناکی و غریب نمایی جهان این داستان ها پرده برداریم.
تمثیل و تصویری نو از کارکردها و انواع آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصویر از نظر تکوین تاریخی، بر تصور و تکلم حق تقدم دارد. زیرا انسان پیش از آن که به سخن گفتن آغاز کند چشمش به صورتِ عینیِ واقعیت ها باز شده است و پس از گذر از تجربه دیدن، تمرین تجسم بخشیدن و اندیشیدن وجود او را فرا گرفته است و آنگاه کشف زبان به واقعیت پیوسته است تا هم وسیله ای برای بازگویی این اندیشه ها باشد و هم ابزاری برای ایجاد ارتباط. از نظر سلسله مراتب تصویری و جایگزین کردن یک حقیقت و واقعیت به جای حقیقت و واقعیت دیگر، ابتدا تمثیل قرار گرفته است که در آن کلیت تصویری یک متن، واقعیتی مجازی است که جایگزین یک تصویر کلی از یک واقعیت عینی می شود. در مرتبه دوم و پایین تر، تصویرهای سمبولیستی قرار گرفته اند، و در مرتبه سوم، تصویرهای استعاری؛ البته از نوع شعری آن و نه استعاره در معنای کلی خود که شامل سمبول و مجاز هم می شود. در این مقاله از انواع تمثیل یک تقسیم بندی متفاوت تر عرضه شده است که عبارت است از: تمثیل های اندیشه ای ـ آموزشی، تمثیل های حیوانات، تمثیل های اسطوره ای، تمثیل های فانتزی ـ تخیلی، تمثیل های افسانه ای، تمثیل های رمزی، تمثیل های واقع نما، تمثیل های قصه وار، تمثیل های تصویری، و مثال آوری.
بازتاب اوضاع اقتصادی و رفاه اجتماعی قرن پنجم در سفرنامه ناصر خسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفرنامه ها منابعی هستند که با استفاده از آن ها می توان به بررسی مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، دینی، تاریخی، جغرافیایی، نوع لباس، خوراک و آداب و رسوم و غیره پرداخت. در میان سفرنامه های فارسی، سفرنامه ناصر خسرو را شاید بتوان دقیق ترین منبع در نوع خود به شمار آورد. توصیف ناصر خسرو در این اثر از مکان ها، جوانب مختلف را در بر می گیرد. یکی از این جنبه ها توجّه به وضعیّت اقتصادی مناطق است. وی با دقّت، به توصیف اوضاع اقتصادی مناطقی که در طی سفر از آن ها عبور کرده، از جمله وضعیّت تجارت، کشاورزی، صنعت و عوامل موثّر بر رشد اقتصادی شهرها و نیز شاخص های رفاه مانند عمارت ها، تولیدات کشاورزی و مشاغل پرداخته است. رونق و شکوفایی اقتصاد شهرها بیشتر به عواملی چون: تدبیر حاکمان، شرایط اقلیمی، رواج تجارت و تنوّع مشاغل بستگی داشته است. بر اساس توصیف های ناصر خسرو، مصر از جهات مختلف، از اقتصاد و رفاه بهتری برخوردار و از نظر شکوه عمارت ها، تنوّع محصولات و گوناگونی مشاغل در میان شهرها شاخص بوده است. این تحقیق به روش کتابخانه ای و اسنادی و تحلیل محتوا انجام گرفته است.
سفر قهرمان در داستان «حمام بادگرد» براساس شیوة تحلیل کمپبل و یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قصه های عامیانه همچون اسطوره ها و داستان های رمزی قابلیت زیادی برای رمزگشایی دارند. حاتم نامه ها که در حدود قرن دهم و یازدهم در ایران رواج داشته اند نیز از قصه های عامیانه اند و بخشی از آنها، روایت «حمام بادگرد» است که گذر قهرمان را از دهلیز حمام و ورود وی به دنیای ناخودآگاهی، در بر می گیرد. در این جستار این روایت با رویکردی روان شناختی- اسطوره شناختی و از نظرگاه جوزف کمپبل و کارل گوستاو یونگ تحلیل شده است. حاتم در این داستان برای درک خویشتن، تمامی مراحل سلوک آیینی را با شناخت آنیما، قبول دعوت او برای سفر به ناخودآگاه، دریافت راهنمایی های پیر خرد و مبارزه با جنبه های متعدد سایة خود طی می کند و با خروج نمادین از حمام بادگرد، مراحل تشرف را می گذراند و با گذر از آب به تولد دوباره می رسد. وی پس از رسیدن به بیابان ناخودآگاهی، با نابودی طوطی سخنگوی درون (عقل منفعت طلب)، الماس درون خویش را می رهاند.
درباره ادبیات داستانی: فرهنگ اصطلاحات ادبیات داستانی
حوزههای تخصصی:
بررسی عناصر داستانی در حکایات «جانور محور» مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مثنوی به سبب ساختار داستانی اش، همواره مورد توجه بوده است. شاید شخصیت پردازی های مبتنی بر عناصر داستانی، این اثر بی بدیل عرفانی را به یک شاهکار ادبی تبدیل کرده است؛ چراکه پرداختن به نقش آفرینی پدیده های غیر انسانی، خصوصاً شخصیت های جانوری و شناسایی کارکردهای مثبت یا منفی و رمز گشایی از آن ها، به ما در درک مفاهیم پیچیدة مثنوی کمک شایانی می کند. بنابراین داستان های مثنوی فقط وسیله ای در خدمت تفهیم و شرح مفاهیم انتزاعی و عرفانی یا اخلاقی نیستند، بلکه این داستان ها با ساختار ویژة مبتنی بر عناصر داستانی حیطه های «معرفت شناسی»، « انسان شناسی»، و «هستی شناسی» را نیز دربر دارند.
در این مقاله، سعی شده است به تحلیل و بررسی داستان ها ی مبتنی بر شخصیت های جانوری در مثنوی، مطابق با معیارهای منتقدان ادبی معاصر دربارة عناصر داستانی، پرداخته شود تا معلوم شود که مولوی، با وجود فاصلة زمانی بسیار با عصر ما، به رعایت و کاربست بسیاری از عناصر داستانی مثل شخصیت پردازی، طرح (پیرنگ)، نوع داستان، گفت وگو، درون مایه، و شیوة روایت پای بند بوده است.
آتسوموری
منبع:
آرش آذر ۱۳۴۲ شماره ۷
حوزههای تخصصی: