ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۱۶٬۷۲۶ مورد.
۱۱۴۱.

ارزیابی کیفیت ترجمه حکمت های نهج البلاغه با تکیه بر مدل کارمن گارسس (مطالعه موردی ترجمه شهیدی و دشتی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی کیفیت ترجمه کارمن گارسس حکمت های نهج البلاغه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰۴ تعداد دانلود : ۴۱۵
شیوه ترجمه متون به زبان دیگر و حفظ میزان تأثیرگذاری آن، همواره یکی از دغدغه های اصلی مترجمان و منتقدان بوده است؛ چراکه هیچ متنی بدون ایجاد تغییرات در آن، قابل ترجمه به زبان مقصد نیست. این مهم در ترجمه متون دینی، اهمیت بیش تری می یابد و شاهد ترجمه های متعدد از آن ها هستیم. بدون شک، هر ترجمه ای از ویژگی های مثبت و منفی، برخوردار است و کیفیت ترجمه، وابسته به میزان برخورداری آن از این ویژگی هاست. در زمینه تشخیص سطح کیفی متون ترجمه شده، نظریات متعددی وجود دارد و غالبا سعی در رسیدن به ترجمه ای کامل و مطلوب داشته اند. این تلاش ها و ارزیابی ها سبب پیشرفت در امر ترجمه می شوند. در این پژوهش، الگوی خانم کارمن گارسس که در چهار سطح معنایی- لغوی، نحوی- واژه ساختی، گفتمانی- کارکردی و سبکی- عملی طراحی شده است، به دلیل قابلیت تطبیق آن بر متون ادبی، انتخاب شده و به روش توصیفی- تحلیلی و آماری، دو ترجمه آقایان دشتی و شهیدی از حکمت های نهج البلاغه، مورد مقایسه قرار گرفته تا مشخص شود طبق مؤلفه های این نظریه، کدامیک از ترجمه ها مقصدگراتر بوده و از کفایت و مقبولیت بیش تری برخوردار است. نتایج تطبیق نظریه گارسس بر این دو ترجمه، حاکی از آن است که ترجمه شهیدی، مقصدگراتر از ترجمه دشتی است و در سطوح اول، سوم و چهارم، ویژگی های مثبت بیش تر و ویژگی های منفی کمتری دارد اما در سطح دوم، ویژگی های هر دو ترجمه، یکسان هستند؛ لذا ترجمه شهیدی از کفایت و مقبولیت بیش تری برخوردار است. به علاوه، هر دو ترجمه، در سطح چهارم، نیازمند بازنگری هستند.
۱۱۴۲.

جدل موسیقی و بیان در ترجمه شعر کلاسیک عربی به شعر کلاسیک فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ترجمه منظوم شعر کلاسیک عربی شعر کلاسیک فارسی بیان شعر موسیقی شعر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۶ تعداد دانلود : ۲۹۰
این مقاله با تمرکز بر ترجمه شعر کلاسیک عربی به شعر کلاسیک فارسی، تأثیرات متقابلی را بررسی می کند که در این نوع ترجمه میان ساخت بیانی و ساخت موسیقایی شعر جریان می یابد تا در نهایت محصول ترجمه، هم مضمون شعر عربی را منتقل کند و هم شکل شعری کلاسیک خود را شبیه سازی کند. پرسش ها از این قرارند که در این نوع ترجمه تعامل میان ساخت بیانی و ساخت موسیقایی شعر چه تأثیراتی بر رابطه محصول ترجمه با شعر اصلی دارد؟ و تعامل این دو ساخت به چه شکل هایی در محصول ترجمه نمود می یابد؟ از مطالعه مجموعه ای از ترجمه های موجود با روش تحلیلی- توصیفی، نتیجه گرفته می شود که در این نوع ترجمه، شعر فارسی به لحاظ ساخت موسیقایی، مستقل از شعر عربی پدید می آید؛ رعایت الزامات موسیقایی غالباً موجب می شود ساخت بیانی در شعر فارسی از ساخت بیانی شعر عربی فاصله بگیرد. همچنین گاه باعث می شود شعر فارسی در نحوه تنظیم سخن در قالب مصرع ها و بیت ها با شعر عربی متفاوت شود. رابطه شعر فارسی با شعر عربی به لحاظ ساخت بیانی در صورتی محقق می شود که تغییرهای بیانی در ترجمه در راستای انتقال مضمون های شعر عربی و قابل فهم باشند. این در حالی است که قافیه پردازی غالباً موجب تغییرهای بیانی در محصول ترجمه می شود. در نهایت سه گرایش غالب در این نوع ترجمه نشان داده می شود: بازآفرینی صوری، بازآفرینی پویا و بازآفرینی آزاد.
۱۱۴۳.

کاربست نظریه نیومارک در انتقال واحد فرهنگ در ترجمه رمان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزیابی ترجمه واحد ترجمه فرهنگ پیتر نیومارک ترجمه رمان عربی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۳ تعداد دانلود : ۳۲۷
پژوهش حاضر با تکیه بر چارچوب نظری نیومارک، کیفیت انتقال واحد فرهنگ و عملکرد مترجمان را در ترجمه رمان های میرامار، زقاق المدق و ثرثره فوق النیل از نجیب محفوظ، موسم الهجره الی الشمال و عرس الزین از الطیب صالح و دروز بلغراد از ربیع جابر، مورد واکاوی قرار داده است تا میزان تطابق ترجمه را با مؤلفه های این نظریه بسنجد. پس از بررسی و تطابق متن اصلی و ترجمه فارسی بر پایه نظریه نیومارک، مشخص شد که در ترجمه این رمان ها شیوه های انتقال، بومی سازی و معادل فرهنگی بیشترین کاربرد را در انتقال واحد فرهنگ داشته است و مترجمان بیشتر به فرهنگ مقصد نظر داشته و در برخی از موارد در انتقال مقوله های فرهنگی موفق نبوده اند. بسیاری از مقوله های فرهنگی شامل نام غذا، لباس، آثار باستانی، نهادها و سازمان ها، آداب و رسوم و... بدون ارائه توضیحی در پانوشت، فقط به فرهنگ مقصد انتقال داده شده و خواننده را برای درک آن به زحمت انداخته که از نقاط ضعف این ترجمه ها است.
۱۱۴۴.

تحلیل تطبیقی نقد نظام اجتماعی مردسالار در شعر سیمین بهبهانی و فهمیده ریاض(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی جامعه شناسی ادبیات شعر زنانه مردسالاری سیمین بهبهانی فهمیده ریاض

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۹ تعداد دانلود : ۴۸۵
بسیاری از اندیشمندان و روشنفکران، ریشه عقب ماندگی و مشکلات زنان را در نظام اجتماعی مردسالار دانسته اند. لذا سال ها قبل جنبش آزادی زنان در ایران و پاکستان شکل گرفت که یکی از هدف های آن مبارزه با نظام اجتماعی مردسالار بوده است. در این میان زنان اهل قلم به مقوله ی تبعیض و بی عدالتی نسبت به زن واکنش نشان داده و آثاری را با این مضمون پدید آورده اند. سیمین بهبهانی شاعر ایرانی و فهمیده ریاض شاعر پاکستانی درونمایه ی نقد نظام اجتماعی مردسالار و بیان مشکلات زنان در این جوامع را در اشعار خویش دستمایه ی مضمون سازی قرارداده اند. در اشعار زنانه ی دو شاعر یاد شده، مشکلات و مسایل زنان و انتقاد از نظام اجتماعی مردسالار با بسامدی قابل توجّه بازتاب یافته است لذا در این پژوهش بازتاب موضوع یادشده در شعر دو شاعر ایرانی و پاکستانی به روش توصیفی-تحلیلی و با رویکرد تطبیقی با بهره گیری از برخی اصول و آموزه های جامعه شناسی ادبیات واکاوی و تحلیل شده است. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آن است که انتقاد از نظام اجتماعی مردسالار یکی از گفتمان های اصلی شعر سیمین بهبهانی و فهمیده ریاض است که در قالب مضامینی؛ همچون سلب آزادی های اجتماعی، ازدواج اجباری، جواز چندهمسری مردان و ... بازتاب یافته و به تصویر کشیده شده است؛ با این تفاوت که نقد های اجتماعی سیمین بهبهانی آمیخته با نوعی رمانتیسم، احساساساتی و سطحی؛ اما انتقادات فهمیده ریاض عمیق، متفکرانه، تند و همراه با دلالت های آشکار وپنهان سیاسی است.
۱۱۴۵.

بررسی تطبیقی پیرنگ در داستان های «مالون می میرد» و «بوف کور» با اتکاء به مؤلفه های سوررئالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بکت هدایت مالون می میرد بوف کور پیرنگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵۵ تعداد دانلود : ۷۸۷
بررسی تطبیقی پیرنگ در داستان های «مالون می میرد» و «بوف کور» با اتکاء به مؤلفه های سوررئالیسم چکیده در میان داستان های معاصر، «مالون می میرد» اثر ساموئل بکت و «بوف کور» اثر صادق هدایت جایگاه ویژه ای دارند. این دو اثر با درون مایه رازآلود خود، ساختار نامنسجم و روایت های گسیخته که ترتیب و تسلسل زمانی خاصی هم ندارند، پیرنگ داستان ها را نیز تحت تأثیر قرار داده اند. هدف نویسندگان در این مقاله، بررسی تطبیقی تأثیر مؤلفه های سوررئالیسم بر پیرنگ «مالون می میرد» اثر بکت و «بوف کور» اثر هدایت است. نوع پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و یادداشت برداری است. مطالب جمع آوری شده مورد تحلیل نشان می دهد که بکت و هدایت توانسته اند با استفاده از مؤلفه های سوررئالیستی از قبیل: رؤیا، نگارش خودکار، شک و ابهام، خلق فضای شگفت، گسست و بی نظمی و تصاویر سوررئالیستی، مرزهای پیرنگِ سنتی را کنار بزنند و پیرنگی تازه، نامتعارف و گاهی هنری خلق نمایند.
۱۱۴۶.

بررسی زبان استعاری در اشعار حوزه ی نوجوان افسانه شعبان نژاد از منظر زبان شناسی شناختی در دفترهای شیشه آواز، پرنده گفت شاعرم و یک شعر بی طاقت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: استعاره ی مفهومی افسانه شعبان نژاد زبان شناسی شناختی شعر نوجوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۷ تعداد دانلود : ۲۸۶
استعاره از منظر زبان شناسان شناخت گرا، به عنوان اساس اندیشگی انسان در تمامی حوزه های مفهومی ذهن، بیانگر این سخن بوده که زبان استعاری، تجلی روساختی استعاره ی مفهومی است و رابطه ی میان زبان انسان، ذهن و تجارب اجتماعی و فیزیکی او را شرح می دهد؛ افسانه شعبان نژاد از جمله شاعران حوزه ی نوجوان بوده که در سروده هایش برای عینیت و تجسم بخشی، تصویرپردازی و بیان مفاهیم انتزاعی برای مخاطب نوجوان از زبان استعاری بهره برده است. بدین سبب بررسی استعاره ی زبانی این شاعر با دیدگاهی شناختی، پرسش اصلی پژوهش حاضر است و تحلیل انواع استعاره ی مفهومی در اشعار نوجوان وی هدف کلی این پژوهش است. این پژوهش با رویکردی تحلیلی توصیفی صورت گرفته و گردآوری منابع از طریق مطالعات کتابخانه ای است. نتیجه ی بررسی دفترهای شیشه آواز ، پرنده گفت شاعرم و یک شعر بی طاقت چنین بوده که کلان استعاره در بافت شعری شعبان نژاد، استعاره ی هستی شناختی با نگاشت های شی، انسان، مکان، ظرف، گیاه، غذا، حجم و صدا، برای ملموس ترکردن مفاهیم ذهنی مخاطب نوجوان به کار رفته است. طرح واره ی اصلی استعاره ی ساختاری،  «زندگی، سفر است» است که دو طرح واره ی «رفتن، ماندن است» و «ماندن ، غربت است» مقدمه ی آن محسوب می شوند، همچنین استعاره های جهتی نیز مکمل طرح واره های استعاره ی ساختاری هستند.
۱۱۴۷.

بلاغت تطبیقیِ هندی(اَلَنکار) و اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بلاغت تطبیقی بلاغت هندی (النکار) سبک هندی تحفه الهند سبحَه المرجان فی آثار هندِستان غزلان الهند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۵ تعداد دانلود : ۲۹۳
با فراهم آمدن امکان گفتگوی فرهنگی- ادبی میان ایران و هند در دوره صفویان/ تیموریان، مجال آن نیز پیش می آید که بلاغت هندی(اَلَنکار)، با بلاغت اسلامی تطبیق داده شود و محسّنات و مسائل زیبایی شناختی و بلاغیِ هندی همراه با پی آیه ای در «نایکابهید»(علم النسوان یا معشوق شناسی)، در تخاطب با بلاغت اسلامی در دو نمود عربی و فارسی اش، به زبان های فارسی و عربی برگردانده شود. در این باره سه کتاب بیشترین دستاوردها را داشته اند: «تحفه الهند»(1068-1118ق.) از میرزاخان ابن فخرالدّین محمّد و «سِبحَهُ المرجان فی آثار هندِستان»(1177ق.) و «غزلان الهند»( 1178ق.) از میرغلامعلی آزاد حسینی واسطی بلگرامی. به بویه معرّفی این جریان در بلاغت اسلامی و واکاوی ساحت های همانندی و ناهمانندی بلاغت هندی با بلاغت اسلامی، در این جستار که به شیوه توصیفی- تحلیلی فراهم آمده است، پس از به دست دادن شناخت نامه ای از آثار پیشگفته، نکاتِ چندی از بیان، بدیع و نایکابهید(معشوق شناسی) هندی در تطبیق با بلاغت اسلامی و زیبایی شناسی معشوق شعر فارسی دیده و بررسیده شده است. از جمله نتایج آنکه، در کنار محسّنات و صنعت های خاصّ بلاغت اسلامی و محسّنات و صنعت های مشترک میان بلاغت هندی با بلاغت اسلامی، که در نوع خود جذّاب اند و کارایی های گوناگونی در قلمروهای ادبیات خلّاق و پژوهش های ادبی دارند، گروهی از محسّنات و صنعت ها که خاصّ بلاغت هندی اند، عمدتاً محتوایی و معنایی اند؛ برای آن ها از شعر عربی و فارسی می توان شواهد فراوانی به دست داد و برخی از آن ا را نیز می شود در تحلیل زیبایی شناسانه شعر عربی و فارسی به کار برد.
۱۱۴۸.

تجلّیات عقده النقص الأدلریه لدی الشخصیه المحوریه فی روایه طیور أیلول(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: النقد الأدبی التحلیلی النفسی ألفرد أدلر عقده النقص طیور أیلول إمیلی نصرالله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۵ تعداد دانلود : ۳۰۰
یعتبر النقد الأدبی التحلیلی النفسی من الحقول الجدیده فی مجال النقد الأدبی، والذی یقوم فیه الناقد بتحلیل ودراسه الزوایا الخفیه والمظاهر النفسیه الموجوده فی شخصیات العمل الأدبی، لکی یخضع النص لتحلیل أمثل. حاولنا فی البحث الراهن إلى تحلیل شخصیه "منى" البطله والشخصیه المحوریه فی روایه "طیور أیلول" لإمیلی نصر الله الکاتبه والروائیه اللبنانیه فی ضوء نظریه أدلر فی علم النفس الفردی؛ إذ أن هذه الروایه تناقش الإحباط والنبذ عند النساء فی المجتمعات الریفیه اللبنانیه، حیث کن یعانین من الشعور بالنقص وانعدام الذات والوحده؛ ومن ضمن هذه الشخصیات "منى" بطله الروایه. اعتمدت الدراسه المنهج الوصفی- التحلیلی ضمن إطار نظریه أدلر فی علم النفس الفردی، وتبحث مسلّمه أساسیه من مسلمات نظریته، وهی عقده النقص وملامح تکوینها فی شخصیه "منى" وانعکاسات هذا الشعور فی سلوکیاتها، ثم اتخاذها آلیات لتعویض ذلک الشعور. وتوصلت هذه الدراسه إلى أن بعض العوامل مثل البیئه الاجتماعیه والتقالید القاسیه خاصه وجهه نظر والد منى الاستبدادیه والإحباط فی الغرام، والفقر، أوجد عقده النقص لدیها، ولقد توسلت منى لتعویض هذا النقص بطرق غیر اعتیادیه ومتوهمه مثل اللجوء إلى التعویض الخیالی والهروب من الأسره والواقع المعاش فی المجتمع، والتی لا تترک فی النهایه آثارًا إلا خیبه الأمل والشعور بانعدام الذات.
۱۱۴۹.

تکوین شخصیت ابداعی نامتعارف در ادبیات داستانی و فیلم های سینمایی انیمیشن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فیلم انیمیشن ادبیات داستانی شخصیت های نامتعارف ابداعی طراحی شخصیت پیکرگردانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۵ تعداد دانلود : ۳۳۷
شخصیت های خیالی نامتعارف در دنیای داستان و فیلم انیمیشن از ویژگی های ظاهری و توانایی های فرا واقعی برخوردارند که جلوه ی آنها را از دیگر شخصیت های داستانی و فیلم کنش زنده متمایز می کند. ظاهر، رفتار و توانایی شخصیتها درآثار منتخب داستانی و انیمیشن ماهیت آنها را مشخص می کند. این مفاهیم به صورت متفاوت در شخصیتهای نامتعارف ابداعی مشاهده می شود. پژوهش حاضر به روش کیفی و با استفاده از توصیف و تشریح بر مشترکات شخصیتهای تخیلی - ابداعی متمرکز شده تا چارچوبی مشخص برای جایگاه شخصیتهای نامتعارف ابداعی متمایز از سایر شخصیتهای فیلمهای انیمیشن فراهم آید و بتوان برای خلق شخصیتهای نامتعارف ابداعی جدید از آن بهره جست. یافته ها نشان می دهد در خلق چنین شخصیتهایی ابتدا باید ظاهر نامتعارف آنها را مد نظر قرار داد تا فرآیند تجسم شخصیت فرضی جدید روشن شود، یا ترکیب شکلی از پدیده ها، موجودات واقعی همچنین برساخته های خیالی بوجود آید. در طراحی شخصیت نامتعارف ابداعی باید به ویژگی های پیکرگردانی و به تناسب رفتار و توانایی حرکتی خاص آنها توجه شود، این تناسب می تواند بر اساس نقش و کارکرد شخصیت در روایت تنوع پیدا کند.
۱۱۵۰.

الإنسانویه ومظاهرها فی أشعار نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: نیما یوشیج الإنسانویه الشعر الحر الفاعلیه البشریه الرمزیه الاجتماعیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۰ تعداد دانلود : ۲۹۷
قد دخل مفهوم الالتزام الاجتماعی والإنسانی بمعناه الجدید إلى الشعر الفارسی المعاصر بشکل عام، من خلال أدب الثوره الدستوریه، ویعتبر هذا المفهوم أحد السمات الممیزه لشعر نیما یوشیج مقارنه بالأدب الفارسی الکلاسیکی. وبتعبیر آخر، یمکن تسمیه نیما بالمعنى الدقیق والجدید للکلمه شاعراً ومفکراً إنسانیاً ومجتمعیاً، لأن شعره ینأى بجدیه وشامله عن الأنا ویدخل إلى عالمی الاجتماعی والإنسانی. فی هذا البحث الذی اعتمد على المنهج الوصفی التحلیلی وتحلیل المحتوى، تم شرح عناصر النزعه الإنسانویه وفاعلیتها فی المجال الاجتماعی فی شعر نیما. وإنکار الاستبداد والتفرّد والإیمان بالأصاله الإنسانیه، والفاعلیه البشریه فی تحدید مصیره الاجتماعی والسیاسی للشخص نفسه وللآخرین، والتصور الإنسانی للطبیعه، والاتجاه نحو الرمزیه الاجتماعیه والإنسانیه تعدّ من أهم عناصر النزعه الإنسانویه فی قصیده نیما یوشیج، وهی تمثّل النتائج التی توصّل إلیه البحث الحالی.
۱۱۵۱.

نقد ترجمه عربی عادل عبد المنعم سویلم از رمان «مدیر مدرسه» در پرتوی نظریه وینه و داربلینه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رمان مدیر مدرسه مدل وینه و داربلینه عادل عبدالمنعم سویلم نقد ترجمه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۵ تعداد دانلود : ۲۴۶
تحلیل و بررسی کیفیت ترجمه از دیرباز مورد توجه بوده است. برای نقد ترجمه متون از عربی به فارسی و برعکس شیوه های مختلفی از سوی نظریه پردازان و زبان شناسان مطرح شده است. یکی از روش های ارائه شده در حوزه نقد ترجمه، مدل وینه و داربلینه است. در این جستار به دنبال ارزیابی چگونگی ترجمه عادل عبدالمنعم سویلم براساس مدل وینه و داربلینه بودیم و اینکه کدام یک از مؤلفه های این نظریه در این ترجمه بیشتر به کار رفته است. بر این اساس با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با آمارگیری، بخشی از ترجمه عربی عادل عبدالمنعم سویلم از رمان مدیر مدرسه اثر جلال آل احمد با تکیه بر مدل وینه و داربلینه مورد بررسی قرار گرفته و کیفیت و روش تعریب این رمان توسط مترجم شد. نتیجه نشان داد مترجم در ترجمه نمونه های انتخابی بیشتر به عناصر زبان مقصد توجه داشته است. همچنین در برخی از موارد از انتقال پیام و محتوای زبان اصلی به زبان مقصد چشم پوشی کرده و متکی به ترجمه مستقیم و لغوی شده که این امر ممکن است ناشی از شناخت ناکافی مترجم از برخی مؤلفه های فرهنگی و پایه های اساسی زبان مبدأ باشد.
۱۱۵۲.

بررسی مفهوم توانمندسازی در کتاب های تصویری داستانی برگزیده ی فارسی، انگلیسی و فرانسوی در لیست کلاغ های سفید سال 2015(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: الگوی توانمندسازی در ادبیات کودک توانمندسازی کتاب های تصویری داستانی لیست کلاغ های سفید در سال 2015

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۲ تعداد دانلود : ۲۳۴
بررسی مفهوم توانمندسازی در کتاب های تصویری داستانی برگزیده ی فارسی، انگلیسی و فرانسوی در لیست کلاغ های سفید سال 2015   فاطمه فرنیا*   چکیده کتابخانه ی بین المللی کودک و نوجوان در مونیخ هر سال لیست کلاغ های سفید را منتشر می کند و به این ترتیب کتاب های برتر کودکان و نوجوانان را در پنجاه زبان معرفی می کند. در لیست سال 2015 در زبان فارسی چهار، در زبان انگلیسی ده و در زبان فرانسوی شش کتاب تصویری داستانی آمده است. در این مقاله، نگارنده پس از معرفی مفهوم و الگوی توانمندسازی به بررسی این مفهوم در تمام این کتاب ها می پردازد و خلاصه ای از چگونگی تجلی توانمندسازی در این کتاب ها ارائه می دهد. همچنین در پایان برای روشن کردن این دسته بندی، برای نمونه، مقایسه ا ی از چگونگی توانمندسازی در سه کتاب تصویری داستانی برگزیده از سه زبان فارسی، انگلیسی و فرانسوی آمده است. به این ترتیب، نگارنده به این پرسش اساسی پاسخ می دهد که در کتاب های برگزیده ی کلاغ های سفید (البته تنها در سه زبان و تنها در یک ژانر)، مفهوم توانمندسازی تا چه اندازه در نظر گرفته شده است. نتیجه ی بررسی ها بیانگر این است که فراوانی نمونه های توانمندساز در کتاب های تصویری داستانی انگلیسی زبان بیشتر از دو زبان دیگر است و در کتاب های فارسی زبان کمترین نمود توانمندسازی را در سال 2015 داشته ایم. در نمونه های بررسی شده، توانمندسازی هنری در از تخیلت استفاده کن ،[1] نمونه ی انگلیسی، بسیار پررنگ است و نویسنده تصویرگر با استفاده ی مناسب از بینامتنیت در هر دو روایت متن و تصویر و همین طور عناصر پرامتنی توانسته خواننده را توانمند کند. نمونه ی فرانسوی، تو چه خوب از درخت بالامی روی ،[2] بیشتر به توانمندسازی فردی و اجتماعی می پردازد. اما توانمندسازی در ماست شیرین ، نمونه ی فارسی، نمود ویژه ای ندارد. تصویرگری این کتاب نیز تقلیدی است و در کل همانند متن روایی در توانمندسازی خواننده موفق نبوده است. درهرحال، هدف این مقاله تأکید بر وجود مفهوم توانمندسازی در ادبیات کودک و نوجوان است؛ زیرا مخاطبان ادبیات کودک، مخاطبانی ویژه اند و توانمندسازی آن ها می تواند موقعیتی برنده برنده به وجود آورد و به همین دلیل شاید بهتر باشد میانجیگران ادبیات کودک و نوجوان به توانمندسازی این گروه مخاطبِ ویژه توجه بیشتری نشان دهند. از طرف دیگر، ازآنجاکه لیست کلاغ های سفید را بزرگترین کتابخانه ی ادبیات کودک دنیا منتشرمی کند و افراد زیادی، از جمله کتابداران، مابان، مربیان و همین طور پژوهشگرانی از سراسر دنیا برای انتخاب کتاب به این لیست مراجعه می کنند، به احتمال قوی، حساسیت خاصی بر کتاب های برگزیده وجود دارد. همچنین آمدن نام کتابی در این لیست، امتیازی ویژه برای نویسنده و ناشر و در کل دست اندکاران آن محسوب می شود. بنابراین حساسیت بر مفهوم توانمندسازی هم برای خواننده ی پنهان و هم برای میانجیگران می تواند توانمندساز باشد.    
۱۱۵۳.

ساخت و واسازی ابر روایت ها در آثار مارتین لوئیس امیس: رویکردی لیوتاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پست مدرنیسم واسازی گفتمان ابر روایت امیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۴ تعداد دانلود : ۲۷۵
ژان فرانسوا لیوتار در نوشته های خود به پست مدرنیسم و شرایط و خصوصیات آن پرداخته و ویژگی هایی را برای فرهنگ، آثار و ا ندیشه های پست مدرن برشمرده است. از جمله ویژگی هایی که پست مدرنیسم را از سایر دوره ها و مکاتب ادبی و فرهنگی متمایز می سازد، بر افتادن و فروپاشی روایت های کلان است. بر این اساس می توان گفت آثار ادبی تا آنجا که روایت های کلان را به زیر می کشند و بنیاد آن ها را سست می نمایند، به سوی پست مدرنیسم گام برمی دارند و خود را به درجات کم تر یا بیش تر در میان آثار پست مدرن جا می دهند. مطالعه حاضر بر آن است تا سه اثر برگزیده مارتین امیس را از منظر ساخت و واسازی ابر روایت ها مورد بررسی قرار دهد و نشان دهد چگونه ادبیات و فلسفه شانه به شانه هم اضمحلال گفتمان های متصلب را به تصویر می کشند و در وانفسای ناامیدی ها، امکان بروز و ظهور گفتمان یا روایتی جدید را ممکن می دانند. روش پژوهش حاضر مطالعات بین رشته ای است که به صورت کتابخانه ای انجام گرفته است.
۱۱۵۴.

کاربست الگوی خوانش شعر مایکل ریفاتر در حل مشکل بیت «پیر ما گفت خطا..» از حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حافظ شیرازی تفسیر عرفانی خطاپوشی نشانه شناسی شعر مایکل ریفاتر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۴ تعداد دانلود : ۲۷۱
بیت «پیر ما گفت خطا بر قلم صنع نرفت/ آفرین بر نظر پاکِ خطاپوشش باد» ازجمله ابیات بحث برانگیز دیوان حافظ است که حساسیت و توجه بیشتر شارحان را برانگیخته است. تاریخچه شرح و تأویل این بیت دیرینه ای حدوداً پنج قرنی دارد. یعنی از زمانی که ملا جلال الدین دوانی در نیمه دوم قرن نهم هجری قمری به شرح این بیت پرداخت تا به امروز شارحان بسیاری درباره معنای آن نکته ها گفته اند و نوشته اند. وجود این اختلافات بی پایان انگیزه ای شد تا در این مقاله تلاش شود با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و به اتکای الگوی مایکل ریفاتر، معنای بیت به استناد شواهد متنی و همچنین ارتباط معنایی بخش های مختلف غزل شرح شود. ریفاتر با طرح دوگانه خوانش محاکاتی و نشانه شناسانه، درک دلالت های نهفته شعری را در گرو تمرکز بر شیوه بازنمایی ایده اصلی در قالب «انباشت ها» و «منظومه های توصیفی» متن می داند. براین اساس غزل مورد بحث به چهاربخش مختلف تقسیم شد و پس از بررسی انباشت های واژگانی این بخش ها و یافتن ایده محوری یا به تعبیر ریفاتر «ماتریس» اثر، بیت موردمناقشه در سایه ماتریس یافته شده بازخوانی شد تا مستندترین تأویل ارائه شده برای آن شناسایی و عرضه شود. براین اساس ایده «خطاپوشی» به مثابه «خطا نپنداشتن»، نه «درگذشتن از خطا» به عنوان ماتریس تشخیص داده شد و با تکیه بر آن این نتیجه حاصل آمد که منظور از «خطاپوشی» به عنوان صفتی ستوده در نزد پیر «خطا ندیدن» کاستی ها و شرور این جهانی است نه «چشم پوشی» از آنها به مثابه خطاهایی حقیقی که وجود نظام احسن را با چالش مواجه می سازند. نکته دیگر آنکه اگر کلیت غزل با محوریت بیت چهارم مورد خوانش قرار گیرد، مشکل بیت مورد مناقشه تاحدود زیادی حل خواهد شد؛ چراکه شواهد محکم متنی نشان می دهند، حافظ این غزل را بیشتر با نیت درخواستی دوستانه از شاه شجاع درباره خطاپوشی نسبت به خطای منتسب به او سروده است؛ خطاپوشی ای که حاصل خطانپنداشتن آن نسبت دروغ است، نه درگذشتن از آن به مثابه خطایی حقیقی.
۱۱۵۵.

بررسی و تطبیق دین و دنیا و جلوه های آن از منظر شاهنامه و کشف الأسرار(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دین دنیا شاهنامه فردوسی کشف الأسرار میبدی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۷ تعداد دانلود : ۱۵۳
ضرورت دین در عصر ما بیش از هر عصر دیگری احساس می شود و آدمیان گاه در اثر توجه بیش از حد به دنیا از آخرت دور مانده اند و گاه در اثر رویکرد به سوی آخرت دنیای خود را تباه ساخته اند. در این مقاله کوشش بر این بوده است. طبق گفته های «شاهنامه» فردوسی و «کشف الأسرار» میبدی به خصوصیات دین و دنیا پی ببریم و این دو اثر گرانسنگ بدون هیچ گونه طرفداری و عناد مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد و هدف تنها درک دقیق وکشف چهره واقعی دنیا در نظر این بزرگان بوده است. با توجه به وسعت ادبیات حماسی و عرفانی حق مطلب را ادا کردن کار سختی است. فردوسی و میبدی هر دو معتقدند به جهانی که همه چیزش چون باد در گذر است نبایستی دل بست. میبدی معتقد است مال و حیات و عمر طولانی از مظاهری است که انسان را از آخرت بازمی دارد ولی فردوسی می گوید دنیا آغازش گنج و پایانش رنج است و دنیایی را به تصویر می کشد که سراسر درس عبرت است.
۱۱۵۶.

بررسی تطبیقی گلستان سعدی و یادداشت های ایام سبک باری یوشیدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تعلیمی ادبیات تطبیقی سعدی یوشیدا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۱ تعداد دانلود : ۴۰۴
تسوره زوره گوسا یا یادداشت های ایامِ سبک باری (Tsurezuregusa or Essays in Idleness) اثر راهب، نویسنده و شاعر قرن سیزدهم ژاپن، کنکو یوشیدا (Kenko Yoshida) است که هشتاد سال پس از گلستان نوشته شده است. به لحاظ مضمون و محتوا و ساختار شباهت حیرت انگیزی با کتاب شیخِ اجل سعدی شیرازی دارد. باوجودی که سعدی شاعر و نویسنده ای معتقد به آموزه های قرآنی و حکمت و عرفان اسلامی ایرانی بوده است و یوشیدا راهبی تربیت یافته عرفان بودایی، اما اندیشه و نوع نگرش این دو به جهان و هستی چنان به هم نزدیک است که گویی هر دو از یک آبشخور نوشیده اند. البته با این تفاوت که به لحاظ زیبایی شناسی، گلستان شیخ اجل به نسبت سرآمدتر از یادداشت های ایام سبک باری یوشیدا است. گلستان سعدی شاهکار ادبیِ جهانی است که به زبان های مختلفِ جهان ترجمه شده است و ادبای طراز اول بسیاری از آن تأثیر پذیرفته اند. در این مقاله، ضمن بررسی تطبیقی تعدادی از حکایات دو کتاب و بررسی شباهت هایشان، به ارزش های زیبایی شناختی آن ها نیز پرداخته ایم. تحذیر بر ناپایداری جهان، سخن در فضیلت قناعت و توصیه به ساده زیستی و وقار پیری از مشترکات معنایی این دو اثر است؛ همچنان که درج حکایت و آمیزه نثر و شعر از ویژگی های ساختاری آن هاست.
۱۱۵۷.

اهمیت انواع صناعات در خسرو و شیرین نظامی و ضیافت افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صناعت سیاست نظامی ضیافت افلاطون خسرو و شیرین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۱ تعداد دانلود : ۲۹۳
در ضیافتِ افلاطون و خسرو و شیرینِ نظامی نوعی گردهمایی نیروهای اجتماعی وجود دارد که هر کدام از این نیروها شیوه تفکر خاصی درباره اروس (عشق) و ارتباط عاشقانه دارند. عشق، این افراد را با دیدگاه های مختلف کنار هم قرار می دهد تا با هم گفت وگو کنند. تخنه یا صناعت نیز که از مباحث مهم در ضیافت است، حاویِ نوعی شعور، آگاهی و عشق است که انسان را برای خلق آثار هنری یاری می کند. از سویی، در خسرو و شیرین هم تکثّر عشق در انواع هنرها مشاهده می شود: موسیقی، نقاشی، معماری، شعر و سیاست که همه جلوه هایی از تجلی اروس است. بنابراین یکی از موضوعاتی که در هر دو اثر قابل بررسی است، «تخنه» یا «صناعت» و ارتباط آن با «اروس» یا «عشق» است. در مقاله حاضر دیدگاه افلاطون و نظامی نسبت به صناعات در رساله ضیافت و خسرو و شیرین تحلیل شده است. نخست فرآیند خلق صناعات که از اتحاد عقل(لوگوس) و عشق (اروس) حاصل می شود و سپس اهمیت انواع صناعات در این دو اثر بررسی شده است. در همین معنی، در مبحث صناعت و سیاست، به این پرسش پاسخ داده شده که چرا پس از ادعای فرهاد مبنی بر اهل شهرِ عشق بودن، نخستین سوال خسرو از فرهاد این است که «آنجا به صنعت در چه کوشند؟»
۱۱۵۸.

بررسی واژه های نمادین در اشعار تاگور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: شعر تاگور سمبولیسم نمادهای طبیعی مضمون های عرفانی اندیشه های فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۹ تعداد دانلود : ۲۷۸
رابیندرانات تاگور، برنده ی جایزه ی نوبل،شاعر، عارف، فیلسوف و نویسنده ی هندی است که شهرتی جهانی دارد. اشعار تاگور از ابعاد گوناگون ادبی، به ویژه از لحاظ مکتب های ادبی قابل بررسی است .تاگور بیشتر از مکتب رمانتیسم متاثر شده است؛ با این حال به مکتب سمبولیسم هم در اشعارش توجه داشته است. در این جستار به شیوه ی توصیفی، تحلیلی و ارزیابی کمی به بررسی واژه های نمادین در دسته های طبیعت، گیاه، پرنده، شی، انسان و اسطوره ی انسانی، مکان، حیوان، حشره و غیره در اشعار ترجمه شده ی تاگور پرداخته شده است. به طورکلی، از میان 820 شعر ترجمه شده ی او در 155 شعر واژه های نمادین دیده می شود، (90/18)درصد. تاگور به طبیعت علاقه ی زیادی داشت؛ از این رو، نمادهای طبیعت(58درصد)، گیاه(35/22درصد) و اشیاء(25/22درصد) پربسامدترین نمادها در اشعار تاگور هستند. نمادهای شعر تاگور بیشتر بار معنایی مثبت دارند،  برای تجسم و توصیف اندیشه ها و پیام های انسانی، عرفانی، فلسفی و  تصویرهای شاعرانه به کار رفته اند و با مفاهیم نمادهای جهانی نزدیکند. دریافت معنای نمادهای شعر تاگور اغلب آسان است و او به ندرت نماد ابداعی و شخصی دارد.
۱۱۵۹.

تحلیل کهن الگوهای اسطوره زرقاء در مجمع الأمثال میدانی و نمود آن در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زرقاء یونگ حوا کهن الگو ناخودآگاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۹ تعداد دانلود : ۱۹۳
اسطوره زرقاء نمود واقعیت های تلخ جامعه بوده به دلیل بن مایه های تاریخی در متون ادبی کهن و ادبیات عامیانه، تجلی یافته است. نگارندگان در این جستار به روش نقد ادبی به بررسی کهن الگوهای داستان زرقاء بر اساس کتاب «مجمع الأمثال» میدانی به روش نقد روان شناسانه و با هدف تحلیل کهن الگوهای موجود در حکایت پرداخته اند. این نقد بر اساس اندیشه های یونگ صورت گرفته است. این کهن الگوها در ادب کهن فارسی، از جمله اشعار شاعرانی چون سنایی ، خاقانی و... تجلی یافته است. از یافته های تحقیق بر می آید که این اسطوره دارای کهن الگوهای چون آنیما، آنیموس و شب، و... می باشد. از نتایج پژوهش این است که در دایره فرآیند سفر تکامل از من به خود، فقط نیمه هبوط به ظلمت اتفاق افتاده است. در این حکایت شر و بدی، همان غرایز حیوانی است که در بحران روانی عرب غالب شده است. این کهن الگوها ریشه در داستان حوا و آدم(ع) داشته از حیطه ناخودآگاه شخصی اقوام به جمعی منتقل شده و در اذهان جاودان گردیده اند و با گذشت زمان از بین نرفته اند. چه بسا در موقعیت های خاص از ناخودآگاه به خودآگاه منتقل شده اند.
۱۱۶۰.

خوانش تطبیقی مضامین زنانه در شعر نبیله الخطیب و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درونمایه تفکرات زنانه ادبیات تطبیقی نبیله الخطیب فروغ فرخزاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۲ تعداد دانلود : ۲۴۴
ادبیات زنانه، علی رغم قدمت ادبیات عربی و فارسی، به دلیل موانع اجتماعی و فرهنگی به عنوان بستری برای نمود تفکرات زنانه و بیان مشکلات آن؛ از تبلور چندانی در سرزمین های عربی و ایران برخوردار نبوده است. پس از تحولات اجتماعی و سیاسی در کشورهای عربی و انقلاب مشروطیت در ایران شعر زنان به تبلور قابل توجهی دست یافت و به نحوی معرف اندیشه زنان شاعر و جهان بینی آنان گشت. این پژوهش کوشیده است مضامین شعری دو شاعر فارسی و عربی، فروغ فرخزاد و نبیله الخطیب شاعر اردنی را از لحاظ محتوای شعری و نمود اندیشه های زنانه تحلیل و بررسی کند. شعر این دو شاعر دربردارنده مسائل زنان می باشد. در نگاهی اجمالی به آثار این دو شاعر نمود اندیشه های زنانه در رد کردن محدودیّت ها و سنّت های دست و پا گیر شخصی و اجتماعی زندگی زنان به ویژه در شرق مربوط می شود و همچنین مسائلی چون عشق، حس مادرانه و غیره را نیز شامل می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان