فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۰۱ تا ۶۲۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
هفت لشکر در قالب مثنوی، داستانی است حماسی که در سده های 12 و 13 (ه .ق) سروده شده است. چون صفحه آغاز و انجام آن افتاده است، اطلاعی درباره شاعر آن در دست نیست؛ گویا سراینده از مردم شبه قارّه هند بوده است. با توجه به مشخصه های سبکی و نسخه شناسی، این اثر دارای ویژگی های سبک دوره صفوی است. این مثنوی، روایت منظومی از داستانی است که در طومارهای نقّالی با نام «هفت لشکر» آمده است. بخش اعظم و قابل ملاحظه ای از این مثنوی، به داستان برزو و فرزندش تمور یا تیمور که قصد بر تخت نشاندن برزو را بجای کیخسرو دارد، اختصاص یافته است. چنین می نماید که شاعر در سرودن این مثنوی، به شاهنامه فردوسی بسیار نظر داشته، اما اشعار، سست و نااستوار است و گاه وزن مختل می شود. سراینده، بزم و حماسه را در صحنه پردازی های بزمی و رزمی بکار می گیرد. مقاله حاضر به روش اسنادی و کتابخانه ای بر روی تنها نسخه برجا مانده از مثنوی هفت لشکر انجام شده و آن را از نظر سبک شناسی مورد بررسی قرار داده و به حیطه های سبکی اثر از جهت زبانی، محتوایی و ادبی پرداخته است.
بررسی کنش های گفتاری در واژه ی خُنُک در شاهنامه
حوزههای تخصصی:
نظریه ی کنش گفتار، از مباحث مهم کاربرد شناسی در زبان شناسی، بر این پایه مبتنی است که انسان از زبان تنها برای توصیف خویش و پدیده ها بهره نمی گیرد، بلکه با تولید پاره گفتارها، اعمالی نیز انجام می دهد؛ این اعمال را کنش گفتاری می نامند. در این جستار پس از معرفی نظریه ی کنش گفتار و پیشینه ی استفاده از آن در تحلیل آثار فارسی، به بررسی واژه ی «خُنُک» در شاهنامه به عنوان یک نوع کنش گفتاری عاطفی و ترغیبی پرداخته ایم. ابتدا تمام موارد کاربرد «خنک»، استخراج و طبقه بندی و سپس با روشی توصیفی- تحلیلی، بر اساس کنش منظوری موجود در فضای ابیات، به بررسی کنش گفتار های این واژه پرداخته شده است. برآیند تحقیق آن است که کاربردهای واژه ی «خُنُک»، در دو گروه کنش های گفتاری عاطفی و ترغیبی جای می گیرد. البته مرز میان کارکردها آنچنان باریک است که با کمی تغییر در زاویه ی نگاه، امکان تاویلی متفاوت و بردن هر مورد در ذیل کارکردی دیگر میسر است.
تحلیل عناصر حماسه ی دینی لیله المبیت در دو منظومه ی کودکانه
حوزههای تخصصی:
بازآفرینی داستان رشادت و دلاوری های بزرگان دین به شکل منظوم، می تواند نقش به سزایی در الگوسازی و قهرمان پروری برای کودکان داشته باشد و آن ها را به شناخت بیشتر بزرگان دین سوق دهد؛ لذا نگارندگان، در این پژوهش می کوشند با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، دو منظومه ی کودکانه ی دینیِ «یک آینه، یک خنجر» اثر محمدکاظم مزینانی و «او برادر من است» اثر جعفر ابراهیمی را از دیدگاه عناصر حماسی بررسی کنند. در این منظومه ها -که روح حماسی غالب بر داستان است- رشادت و از جان گذشتگی حضرت علی(ع) در ماجرای لیله المبیت برای کودکان به تصویر کشیده شده است. در هر دو منظومه ی یاد شده، عناصر و ویژگی های حماسه از قبیل: قهرمان و ضد قهرمان، کتمان نام، مکر و حیله، ابزار آلات جنگی، امور خارق عادت و پیشگویی مشهود است. شاعران هر دو منظومه، برای سهولت درک معنی از وزن جویباری استفاده کرده ، و از واژگان و ترکیباتی متناسب با فهم کودکان بهره جسته اند؛ در واقع، در هر دو اثر حماسی، براساس مقتضای حال مخاطب سخن گفته شده است.
نقد و تحلیل وجوه روایتی شیرین و خسرو امیر خسرو دهلوی بر پایه دیدگاه تودوروف(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
89 - 100
حوزههای تخصصی:
از مهمترین نظریه های ادبی، نظریه ی ساختارگرایی (structuralism) است که به بررسی و تحلیل ساختارهای عام در نظام های معناداری همچون زبان، ادبیات، داستان، اسطوره و .... می پردازد. تحلیل ساختاری داستان و روایت از زیباترین تحلیل های ادبی در نقد ادبی معاصر به شمار می آید. شیرین و خسرو جزو متون کهنی محسوب میشود که در رده ی روایت های اسطوره ای به حساب می آید. زیبایی هنری شعر امیرخسرو دهلوی در شیرین و خسرو بر کسی پوشیده نیست، تحلیل و تجزیه ی عناصر و داستان های این اثر حماسی بزمی، بسیاری از جلوه های زیبایی شناسانه ی این حماسه را به ما نشان می دهد. از دیدگاه ساختار گرایی، آنچه در بررسی و شناخت یک اثر ادبی اهمیت دارد و باید مورد توجه باشد خود متن و مناسبات درونی آن است. شیرین و خسرو در شمار آن دسته از آثار روایی و داستانی است که می توان بسیاری از عناصر داستانی نوین را در قصه های آن جستجو کرد. هنر داستان پردازی، توانایی های زبانی، شگردهای روایی و قدرت صحنه پردازی امیرخسرو دهلوی این اثر را چنان قوتی بخشیده است که آن را از زوایای گوناگون قابل تحلیل و بررسی ساخته است. در این مقاله سعی بر آن است وجوه روایتی شیرین و خسرو از دیدگاه تودوروف بررسی شود. در این مقاله سعی بر آن است وجوه روایتی شیرین و خسرو از دیدگاه تودوروف بررسی شود.
مقایسه ساختاری و محتوایی منظومه «شمس و قمر» و «قمر شاه»(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
79 - 92
حوزههای تخصصی:
منظومه های داستانی یکی از انواع ادبی در گستره ادبیات فارسی و نظامی بزرگ ترین الگوی شاعرانِ پس از خود در سرایش مثنوی و مناظره است که شاعران زیادی به تبعیت از او و با شدت و ضعف، راه او را دنبال کردند. از مقلّدانِ کمتر شناخته شده او خواجه مسعود قمی، صاحب مثنوی شمس و قمر و شاعر گمنام دیگری است که منظومه قمر شاه را به تقلیداز او سروده است. هدف این پژوهش آن است که این دو منظومه را از دیدگاه عناصر داستانی، به صورت تطبیقی، بررسی نماید. بدیهی است پژوهش مذکور از جهت بیان میزان قوّت و ضعف و بازشناسی این دو منظومه دارای اهمیت است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری پژوهش، 3114 بیت نسخه خطی قمرشاه و 2076 بیت مثنوی شمس و قمر از خواجه مسعود قمی را در برمی گیرد. در کل می توان از پژوهش حاضر چنین نتیجه گرفت: طرح و پیرنگ هر دو منظومه ساده، کلی و ابتدایی و زاویه دید، سوم شخص است. رویکرد مثنوی خواجه قمی، بزمی، رزمی و تعلیمی و قمرشاه، بزمی، رزمی و دینی است. رویکرد حماسی در هر دو منظومه، قوی تر و موفق تر از بخش غنایی است. منظومه قمرشاه از نظر شخصیت پردازی و صحنه پردازی در چارچوب زمان، مکان و محیط داستان قوی تر، اما منظومه شمس و قمر از نظر سرایش و سبک شاعری استوارتر است.
بررسی مؤلفه های پست مدرنیسم در مجموعه داستان های «دوباره از همان خیابان ها»
منبع:
مطالعات داستانی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
131 - 153
حوزههای تخصصی:
پست مدرنیسم جریانی با حوزه معنایی گسترده است که در ابتدا بیشتر برای توصیف داستان ها و رمان هایی استفاده می شد که در آن، سبک های مختلف نگارش تلفیق می گشت. در این جستار، نگارندگان برآن هستند تا با بهره گیری از شگردهای پُست مدرنیستی، مانند تغییر زاویه دید، به هم ریختگی زمان و مکان، ابهام، پارودی، بینامتنیت و ارتباط فرامتنی، تناقض، صنعت های ادبی و زبان شاعرانه، سلب اقتدار، سیلان روایت، کولاژ، تغییر کانون روایت و اسطوره زایی و... این رمان را بررسی و تحلیل کنند. در بحث زبان شاعرانه باید گفت که نجدی به سبک ویژه خود دست یافته است که این امر در نویسندگان دیگر این سبک در ایران کمتر دیده می شود. هنجارگریزی های زبانی، واژگانی، معنایی و آشنایی زدایی های او، نشان از جهان بینی خاص نویسنده دارد و تلاش و تقلای او را برای ایجاد تغییرات هم در فرم و هم در محتوا، آشکار می کند. همچنین هدف این مقاله پاسخ به این سؤال است که «مهم ترین مؤلفه های پسامدرن آثار بیژن نجدی کدام اند؟» روش پژوهش در این مقاله نیز از نظر هدف با توجه به ماهیت آن، از نوع تحقیق نظری است که بر پایه مطالعه کتابخانه ای انجام شده و از دیدگاه روش تحقیق، پژوهشی- توصیفی- تحلیلی است.
مظاهر انحطاط اخلاقی پادشاهان در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
58 - 86
حوزههای تخصصی:
یکی از محوری ترین پایه های تفکر فردوسی در کنار حماسه، تعلیم است؛ چنان که می توان شاهنامه را کتاب تعلیم و اخلاق ورزی ارباب سلوکِ ملوک خواند. بدی ها و نیکی ها در محتوای شعر این شاعر، نمود ویژه ای دارد. به جرئت می توان یکی از اهداف حماسه فردوسی را بیان راستی و ناراستی و زشتی و پلیدی و خوبی و بدی دانست. بررسی ابعاد مختلف شاهنامه از جمله فضای اعتراضی، انتقادی و اندرزی در برابر رفتار پادشاهان، سبب شناخت بیشتر محتوای این اثر می شود. این جستار سعی دارد با مطالعه کتابخانه ای، مظاهر رذایل اخلاقی و ناهنجاری های معمول در رفتار پادشاهان را به صورت توصیفی تحلیلی بررسی کند. از نتایج این پژوهش آن است که در دوره های مختلف، برخی پادشاهان دچار انحطاط اخلاقی شده و این رذایل اخلاقی به شکل های مختلف از جمله غرور، نامردمی، زیاده خواهی، جاه طلبی، خشم، شهوت، ناپاک دینی، بدگمانی، استبداد رأی، دروغ گویی، قتل، تهدید و ارعاب، پادشاه کشی و ده ها خصلت زشت دیگر، در رفتار آنان جلوه گر شده است. نتیجه این ناراستی ها عواقب وخیمی همچون ناخشنودی، فقر و فلاکت، از بین رفتن برکت، بدنامی، نابودی مُلک، ویرانی و شورش عمومی برای جامعه در پی داشته و در نهایت به سقوط حکومت منجر شده است. این رفتارها که از متن داستان های شاهنامه استخراج شده، فضای اعتراضی انتقادی را در شاهنامه حاکم ساخته و با اندرزها و پندها در پایان داستان ها باعث زیرساخت تعلیمی شده است.
هویت تهران در بوف کور صادق هدایت بر پایه برخی نشانه های معماری و شهرسازی (10 تا 14 ه ق.)
منبع:
مطالعات داستانی سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۷)
105 - 122
حوزههای تخصصی:
در باره ی بوف کور صادق هدایت تا کنون نوشته های گوناگون پدید آمده است. در برخی از این نوشته ها در باره ی زمان رخدادهای این رمان نظراتی ارائه شده و از ناهماهنگی تاریخی در این اثر سخن رفته و گاهی انتقاد شده است. هدایت در پاسخ به یکی از همین انتقادها تاکید کرده که این اثر یک رمان تاریخی نیست. بلکه یک خیال پردازی تاریخی ست که در ذهن راوی شکل گرفته است. تأکید هدایت بر دقت و وسواس او در ساختار رمان مانع از آن است که گمان شود، او به عنصر زمان در این اثر بی توجه بوده است. بهترین راه بازشناسی زمان در این داستان، توجه به نشانه های موجود در متن است. با دقت در اجزا و عناصر ساختمان این اثر می توان سه بازه ی زمانی را برای آن بازشناخت. پیش از این، دو دوره از این دوره های سه گانه در مقالاتی معرفی شده است. در این جستار با تأکید بر نشانه هایی از دوره ی سوم (دوره ی صفویه تا قاجار)، بیست و سه نشانه ی «تاریخی فرهنگی» از این دوره، در متن بوف کور بازیابی شده است. وجود عناصری از دوره های مختلف تاریخی در متن بوف کور می تواند دلیلی دیگر بر سفر ذهنی راوی مغموم و حسرت زده ای باشد که بر ویرانه های تاریخی تکه پاره شده نوحه سرایی می کند.
نقد نه روایت از شورش های ایرانیان در زمان خلافت امام علی (ع) در حماسه دینی دلیل الجنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه دلیل الجنان و رکن الایمان فی وقایع الجمل و الصفین و النهروان سروده عباس ناسخ ترک در سده یازدهم هجری است. این منظومه چنان که از نامش پیداست درباره امام علی (ع) و نبردهای جمل و صفین و نهروان است. در میان این منظومه، نُه داستان درباره شورش هایی است که در شهرها و یا مناطقی از ایران اتفاق افتاده است. این مناطق عبارتند از: غور، مازندران، سیستان، قاین، مرو، فارس، اصفهان، آمل و اهواز. در منابع تاریخی نیز به برخی شورش هایی که ایرانیان در دوران خلافت امام علی (ع) داشته اند، اشاراتی شده است که مهم ترین این موارد شورش نواحی اهواز، فارس، خراسان، ری، دیلم و سجستان است. در جستار حاضر با روش توصیفی تحلیلی این روایات منظومه دلیل الجنان تشریح شده و با روایات تاریخی تطبیق داده شده است و نتایج حاکی از آن است که برخی از این روایات مانند شورش خرّیت در اهواز و یا قیام مردم فارس تا حدودی با منابع تاریخی انطباق دارد، اما شورش های دیگر مانند شورش کاووس بن قباد در اصفهان و یا شورش فرامرز بن هوشنگ در مازندران در متون تاریخی نیامده است. گمان می رود که این داستان ها یا از منابعی ذکر شده است که امروزه در دست رس نیست و یا این که داستان هایی است که از دوره های تاریخی دیگر به این بخش از تاریخ منتقل شده است. حتا ممکن است روایات عامیانه و داستانیی باشند که به این منظومه وارد شده اند. به بیان دیگر اسطوره و داستان های عامیانه ای هستند که به تاریخ تبدیل شده اند.
مؤلفه های هویّت ملّی و اساطیری درآثار فرّخی یزدی
حوزههای تخصصی:
زبان و ادب فارسی در شکل گیری هویّت ایرانی بسیار اهمّیّت داشته و با بن مایه های وطن خواهی، مهرورزی، خردگرایی و دین محوری آمیخته شده است. سپس شاعران ادبیّات سیاسی مشروطیت از این سرمایه ها در خدمت آرمان های مردمی استفاده کرده اند. هر چند آزادی خواهی و اندیشه های ناسیونالیستی از درون مایه های اصلی مشروطیت بود، امّا به دلایلی هر کدام از روشنفکران برداشت خاصّی از آن ها داشتند؛ مثلا : آزادی در دیدگاه فرّخی علاوه بر مفاهیم دموکراسی و آزادی های اجتماعی و قانون گرایی، با مفاهیم عناصر اساطیری، ملّی و مذهبی، نوگرایی، جهان وطنی و صلح عمومی و چاشنی اندیشه های سوسیالیستی آمیخته شده است. فرّخی یزدی، بیش از دیگر شاعران مشروطه، عناصر اساطیری و تاریخی را برای آرمان های اجتماعی و سیاسی به کار می گیرد، امّا در این راه هرگز دچار باستان گرایی و شووینیزم افراطی نمی شود. نگارنده می کوشد، به شیوه ی توصیفی و تحلیلی این مسائل را با تجزیه و تحلیل و مقایسه ی اشعار و مقالات فرّخی یزدی و با بهره جستن از تألیفات و تحقیقاتی که در باره ی زندگی، شعر و اندیشه ی وی صورت گرفته، بحث و بررسی کند.
بررسی و تحلیل نمود مراسم آشناسازی در حماسه برزونامه بر پایه نظریه میرچا الیاده
حوزههای تخصصی:
مراسم پاگشایی یا آیین رازآموزی که در زیر مجموعه الگوی اسطوره قهرمان قرار می گیرد. در بردارنده مجموعه ای از آیین ها و فنون است که هدف غایی آن آشنا ساختن انسان با امر قدسی و موجودات برتر است. یکی از این مراسم و آیین ها ، آشناسازی سن بلوغ در میان اقوام مختلف است که در زیر ساخت ، دارای ساختاری مشابه و یکسان است ، ساختاری که برمبنای آن میرچا الیاده الگوی جهان شمول را برای آشناسازی سن بلوغ در میان آیین ها، مناسک و سایر متون ارائه می دهد. از این دیدگاه به نظر می رسد داستان حماسی برزونامه، اثر عطاء بن یعقوب ناکوک رازی، از لحاظ زیرساخت و پیرنگ روایی، روایتگر مراسم آشناسازی سن بلوغ باشد . بدین گونه که برزو ، نوآموز این حماسه ، با پشت سر گذاشتن موفقیت آمیز آیین های آشناسازی سن بلوغ، در میان طبقه جنگاوران پذیرفته می شود.
تحلیل رئالیستی رمان فلسطین بر اساس نظریه جورج لوکاچ (نمونه موردی: رجال فی الشمس اثر غسان کنفانی)
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی ادبیات دانشی نوپا و بین رشته ای است که در آن تأثیر جامعه بر ادبیات و برعکس، تأثیر ادبیات بر جامعه بررسی می شود. نقد جامعه شناختی رمان به تعامل رمان و جامعه و تأثیر متقابل آن دو بر یکدیگر می پردازد. از جمله نظریه پردازانی که با ارائه نظریه رمان، سهم بسزایی در پیشرفت این علم دارد، جورج لوکاچ است. نظریه انتقادی او به نقد شکل و محتوای اثر می پردازد و دارای معیارهای خاصی است که مهم ترین آنها عبارت اند از: رئالیسم، شخصیت نوعی، رابطه علی و معلولی و محتوای اجتماعی. در جستار حاضر، رمان رجال فی الشمس، یکی از برجسته ترین آثار نویسنده مشهور فلسطینی غسان کنفانی براساس رئالیسم در این نظریه مورد نقد واقع شده است. مردم گرایی و رئالیسم انتقادی، ویژگی های بارز رئالیسم لوکاچ است که در این جستار با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی آنها در رجال فی الشمس غسان کنفانی داستان پرداز، پژوهشگر و نظریه پرداز عرصه ادبیات پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که نویسنده در این رمان به حقایق جامعه فلسطین پرداخته و زبان جامعه فلسطین را به معنای تحت اللفظی آن بازتولید کرده است. شخصیت ها در تک گویی ها و گفت وگوهای دو نفره و در قضاوتشان، واکنشی نقادانه و زاویه دیدی عاطفی، احساسی و روحی به وضعیت ناگوار فردی و اجتماعی بروز می دهند و بدین ترتیب ویژگی های رئالیسم لوکاچ در این رمان نمود بارزی یافته است.
تقابل ایزدان آب و اهریمنان خشکسالی در شاهنامه
حوزههای تخصصی:
آب به عنوان دومین عنصر با ارزش، پس از آتش در نزد ایرانیان باستان دارای ایزدانی بوده است. موقعیت خشک سرزمین ایران و وجود خشکسالی های پیاپی در این سرزمین باعث شده که خشکسالی به عنوان بز رگ ترین دشمن آنان در تجسم به صورت اهریمنان خود را نمودار سازد. ایزدان آب پیوسته با اهریمنان خشکسالی در ستیز بوده و مانع ریزش باران به زمین می شدند. در اساطیر ایران باستان نبرد (ایزد باران) با آپوش (دیو خشکسالی) تجلی این مبارزه است. نبرد ایزدان آب با اهریمنان خشکسالی بن مایه بسیاری از داستان های شاهنامه را تشکیل می دهد. اهریمنان خشکسالی در شاهنامه، در تجسم به صورت دیو، شیر، پری و پادشاهان ظالم خود را نمودار می سازند و ایزدان آب در شاهنامه به عنوان ابرهای باران زا یا مژده آور باران در تجسم به صورت پادشاهان عادل و مبارزی همچون فریدون، کیخسرو و بهرام دیده می شوند. ادراک ما معمولاً با تقابل های دوگانه و ترجیح یکی از آنها بر دیگری صورت می گیرد. در شاهنامه زمین و آسمان و عناصر آن در تقابل با هم قرار می گیرند. در این مقاله به بررسی تقابل ایزدان آب و اهریمنان خشکسالی در شاهنامه پرداخته شده است. در واقع آب و خشکسالی چون مظاهر خیر و شر، در ایران باستان دارای ایزدان و اهریمنانی بوده اند و اینها پیوسته به مبارزه با یکدیگر می پرداخته اند. واضح ترین نمود این مبارزه را در نبرد فریدون و ضحاک و همچنین کیخسرو و افراسیاب شاهد هستیم و در نتیجه در پایان این مبارزه با شکست اهریمنان خشکسالی از ایزدان، آب باران آزاد گشته و دریاها و رودهای جهان به وجود آمده اند.
بررسی ظرایف معناییِ نوع تعلیمی در بخشی از هفت پیکر بر پایه سبک شناسی لایه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۷
93 - 131
حوزههای تخصصی:
آثار ادبی متناسب با نوع ادبی، شاخصه هایی می یابند. تنوع محتوایی در بعضی از آثار ممکن است زمینه آشفتگی و عدم تناسب زبان با شاخصه های نوع را فراهم آورد. هفت پیکر اثری است که تنوع محتوایی از ارزش های آن نکاسته است. تناسب زبان با شاخصه های صوری و محتوایی در انواع ادبی و ظرایف پیوند هنری زبان و معنا در لایه های مختلف، از عوامل اعتلای این اثر است. از آنجا که اثرِ ادبی متشکل از لایه های درهم تنیده ای است، تحلیل متن هفت پیکر با رویکرد سبک شناسی لایه ای ، شیوه ای کارآمد در کشف ظرایف هنری و ظرفیت های زبانیِ به کاررفته در هر لایه است. لایه های زبانی هفت پیکر متناسب با تغییر محتوا در هر بخش، شاخصه هایی در لایه های زبان می یابد. نظامی فراخور محتوا که رنگ تعلیمی، غنایی و حماسی به خود می گیرد، با ایجاد تناسب میان شاخصه های زبان و محتوا، گزینش و نحوه کاربرد واحدهای زبانی، پیوند درونی لایه های زبان، تنش در عناصر زبان و ایجاد دلالت مندی، سبب حرکت زبان در راستای تقویت محتوا و تبلور نوع ادبی در آن بخش می شود. در بخش های تعلیمی، بهره مندی از شاخصه های صوری و محتواییِ این نوع، سبب استحکام زبان در این اثر شده است.
نقد ساختاری روایت در داستان کاوه آهنگر
حوزههای تخصصی:
انسان ماقبل تاریخ، با روایت اسطوره ها تفکر خود را بازمی نمود. در میان ملل مختلف و به خصوص ملت های دارای تمدن، اساطیر زیادی وجود دارد. ایران نیز دارای اساطیر و روایت های حماسی از دوران باستان خود است. هرکدام از این روایت ها بخشی از تفکرات ملی را بازمی نمایانند. یک نمونه از این روایت ها، داستان «فریدون و ضحاک» است که بخشی طولانی از این اساطیر را فرامی گیرد. یک بخش از این روایت کلان، حضور کاوه و قیام او علیه ضحاک، موضوع این مقاله است. این بخشِ به ظاهر کوتاه در ادبیات حماسی ایران، ارزشی بسیار زیاد پیدا کرده است. این روایت، استدلالی را در مورد «درفش کاویان»؛ یعنی پرچم ملی ایرانیان طرح می نماید. در این مقاله ساختار روایت این داستان، بر اساس روش روایت شناسی، مورد تحلیل قرار گرفته است. این روایت شناسی بر اساس توصیف روایت شناسانی چون تودوروف از ساختمان و عصاره داستان انجام گرفته است. با توجه به این ساختار، نکاتی درباره دلایل اهمیت این روایت و نحوه شکل گیری آن در عمق تاریخ مطرح و ارزش های این روایت، از این دیدگاه طرح می شود. نتیجه این بررسی این است که روایت کاوه و قیام او، یک روایت منحصربه فرد و آفریده ذهن طبقه عام مردم و ظلم دیدگان تاریخ است و آرزوی آن ها را در قالب یک اسطوره، از اعماق تاریخ بیان می کند.
آموزه های اخلاقی از مواجهه حاکمان دینی و غیردینی با مصلحان و منتقدان با تأکید بر احیاء علوم الدین امام محمد غزالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دوازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۸
116 - 158
حوزههای تخصصی:
منتقدان در هر جامعه، از حقوقی برخوردارند که گاه این مهم نادیده گرفته می شود. شیوه مواجهه حاکمان با این گروه، سرشار از آموزه های اخلاقی و تعلیمی است که در احیاء علوم الدین مورد مطالعه قرار گرفت. غزالی در این اثر، ضمن بررسی زندگی حاکمان و برشمردن فضایل و رذایل اخلاقی حاکمان دینی و غیردینی و منش و بینش آن ها در مواجهه با منتقدان، به تبیین آموزه های تعلیمی پرداخته است. حاکمان دینی در این پژوهش شامل پیامبر اکرم (ص) ، برخی معصومین (ع) و خلفای راشدین و حاکمان غیردینی، شامل برخی خلفای اموی و عباسی است. در این پژوهش که با روش توصیفی و تحلیل محتوا تدوین شده ، ضمن بررسی چهار ربع کتاب احیاء علوم الدین، شاهد صفات نیکو و نکوهیده حاکمان در مواجهه با منتقدان هستیم که واکنش حاکمان دینی و غیردینی و آموزه های اخلاقی از این مواجهه ها، جداگانه بررسی شده است. صفات اخلاقی نیکو شامل رعایت ادب، عفو و بخشش، صبر و بردباری، طلب هدایت، مدارا و انتقادپذیری است و صفات اخلاقی نکوهیده شامل خشم، ناشکیبایی، آزار، شکنجه و قتل می شود. موضوع این پژوهش، به خاطر تازگی و به روز بودن، امروزه هم می تواند مورد اقبال واقع شود و برای جامعه، کاربردی ارزنده و آموزنده داشته باشد.
بررسی پیوند ایدئولوژی فره شاهی و فره پهلوانی در شاهنامه فردوسی
حوزههای تخصصی:
واژه فره به معنای شکوه و فروغ و تأیید ایزدی به کار می رود. این واژه انواع متفاوتی دارد مانند فره ایزدی، فره شاهی، فره همگان، فره موبدی، فره پهلوانان و فره ایرانی. یکی از مهم ترین انواع فره، فره شاهی است که لازمه حکومت شاهان به شمار می آید. در کنار شاهان فره مند همواره پهلوانی نامی نیز حضور دارد که در سایه حمایت شاه به وی خدمت می کند. در این جستار پیوند فره شاهی و فره پهلوانی مورد بررسی قرار گرفته است که فره شاهی در واقع مؤید و تقویت کننده فره پهلوانی به شمار می آید، یعنی تا زمانی که پهلوان در خدمت شاه باشد از فره برخوردار خواهد بود و هنگامی که پهلوان از شاه دوری کند فره پهلوانی نیز از وی روی برمی تابد زیرا که فره پهلوانی از تأیید فره شاهی به وجود می آید و در پیوند مستقیم با آن عمل می کند.
بررسی تطبیقی انواع عشق عرفانی از دیدگاه ابن عربی و جامی در بهارستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
37 - 48
حوزههای تخصصی:
بهارستان جامى (817- 898 ه .ق) کتابى محتوی حکایات و اندرزهاى اخلاقى به نثر ساده و مسجع آمیخته با نظم است که در سال (892ه .ق) نوشته شده است. جامی این اثر تعلیمی و اندرزی را به تقلید از گلستان سعدی نگاشته است. روضه پنجم بهارستان جامی در تقریرعشق و حال عاشقان است. محیی الدین بن عربی (560- 638ه .ق) از عرفای بزرگ اهل اندلس است که اساس مشرب عرفان او حُب و عشق است. در پژوهش حاضر، با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تطبیقی (آمریکایی)، دیدگاه جامی درباره مؤلّفه های عشق با نظرات ابن عربی در این باب مقایسه شده است. عشق مدّ نظر جامی و ابن عربی همسانی های بسیاری باهم دارد. مقاله حاضر درصدد پاسخ به این پرسش است که عشق مورد توجه ابن عربی و جامی کدام است؟ براساس دستاورد تحقیق به نظرمی رسد، جامی در تبیین عشق، تحت تأثیر ابن عربی بوده و هر دو عشق را فطری و اساس آفرینش می دانند. از دیدگاه ابن عربی و جامی، اصل اصول عرفان، عشق و وحدت وجود است؛ یعنی که مدار هستی بخش و حقیقت هستی حق تعالی است و جز او حقیقتی و وجودی نیست.
تحلیل محتوایی شکوائیه ها در شعر دوره مشروطه با تأکید بر اشعار میرزاده عشقی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
49 - 62
حوزههای تخصصی:
ادبیات و بویژه شعر دوران مشروطیت، غالباً از نوع ادبیات اجتماعی سیاسی، و تصویرگر رنج های جامعه در برهه ای پرشتاب و حساس از تاریخ ایران است. شاعر مشروطه زبان اجتماع و بیانگر دردهای ایشان است. این مصایب، خواه از سوی اهل قدرت و حکومت باشد یا بیرون از آن، در شعر مشروطه بازتاب و نمودی برجسته و گسترده دارد. عمده ترین رسالت شعر مشروطه همراهی با مردم به قصدِ روشنگری و بیدارگری، نشان دادن اعتراض و خشم علیه ستمگران، و به عبارت دقیق تر مبارزه با استبداد درون و استعمار بیرون است. شکوائیه شعری است پرخاشگر و برخاسته از عاطفه خشم و بیانگر انزجار و اعتراض شاعر نسبت به آنچه که منطبق با آرمان های او نیست یا برضدّ نگرش ها و اهداف اوست. میرزاده عشقی در کنار هیجان پرشور و غلیان عاطفه حساس، چنان دلیر و ظلم ستیز است که سرانجام سودای دست یابی به رسالت و آرمانش به بهای جان او و حذف وی از گردونه استبدادستیزی می انجامد. در این نوشتار با مطالعه، بررسی و تحلیل مضامین شکوائیات و دیدگاههای او و نظر اطرافیان و آیندگان برآنیم تا نشان دهیم این شاعر متعهّد چگونه و با چه کسانی در می افتد، علیه چه کسانی اعتراض می کند، و چرا و چگونه وی را از صحنه مبارزه کنار می زنند. امری که برای یافتن نقش شعر و ادبیات مشروطه و همچنین ارزش و اهمیت شاعران دوره مشروطه بایسته و سودمند است.
«دینِ خُرَّم» در سخنِ فردوسی و پیوندِ آن با کیشِ اسماعیلیِ شاعر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
درباره ترکیبِ «دینِ خُرّم» در مصراعی از دیباچه داستانِ سیاوخشِ شاهنامه، سخن بسیار گفته اند. نگارنده نیز در جستارِ پیشِ رو، تعبیر و تأویلِ خویش را از این سخن بازگفته است. به باورِ نویسنده این جستار، با توجّه به این که فردوسی از اسماعیلیان بوده است و بیش ترِ این گروهِ باطنی در ایران، پیش از مسلمان شُدَن، بر باورِ خُرّم دینی بودند و خُرّم دینانْ در پیِ استقلالِ ایران از تازیان برآمدند، فردوسی نیز در بیتِ موردِ نظر، خود را شیفته عمل کردِ سیاسی و فرهنگیِ این گروه و پی رَوی کننده راهِ آنان می داند که در پیِ متابعت از ایشان در ایران دوستی، شاهنامه را سروده است تا این درختِ برومند، بارِ خود را بر همه ایرانیان بپراکَنَد و آنان را بهره مند سازد. گذشته از این، در دیباچه داستانِ سیاوخش، فردوسی از موبدی سخن می گوید ک ه این موبد، همه را به سَخُن گویی، خردمندی، نکوخویی، نرم گویی، توجّه به دست آوردِ ک ردار و جهانِ دی گر سفارش می کند. با ت وجّه به متنی ک ه از شخصی اسماعیلی مذهب (که پیش از آن خُرّم دین بوده) به جا مانده است و تطبیقِ آن با کلامِ موبد در شعرِ فردوسی، این موبدْ نیز باید شخصیّتی خُرّم دینی بوده باشد. برخی اندیشه هایِ مانوی نیز در سخنِ موبد هست که آن نیز پیوندِ او را با اندیشه هایِ خُرّم دینی نشان می دهد؛ زیرا ریشه اندیشه هایِ خُرّم دینی در کیشِ مزدکیان بوده است و آنان نیز در باورهایِ مذهبی، با مانویان پیوند داشته اند؛ پس با توجّه به مذهبِ اسماعیلیِ فردوسی و پیوندِ اسماعیلیّه ب ا خُرّم دینان و همین طور وجودِ سخنانِ موبد با درون مایه هایِ خُرّم دینی، می توان بر آن شد که ماندن بر دینِ خُرّم در سخنِ فردوسی، احتمالاً تأییدِ برخی باورهایِ دینیِ خُرّم دینان (آن چه متناسب با عقایدِ اسماعیلیّه بوده است) و به ویژه پی رَوی از روی کردِ فرهنگیِ آنان است که به سراییدنِ شاهنامه انجامیده است.