مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
آشناسازی
حوزههای تخصصی:
داستان بیژن و منیژه از جمله داستان های فرعی در طرح اندام وار شاهنامه است که طرح و ساختار ویژه ای دارد. برخی محققان در پی توجیه تاریخی داستان برآمده اند و اصل داستان را مربوط به عصر اشکانی دانسته اند؛ این در حالی است که در این داستان نشانه های اسطوره ای معناداری هست که نمونه های مشابه آن در دیگر متون نیز وجود دارد. مسأله ی اصلی این است که داستان بیژن و منیژه حاوی چه اندیشه ای است که موجب شمول و گستردگی آن گشته است؟ در عین حال، چگونه توانسته در طرح بزرگ شاهنامه جای گیرد؟ تجزیه و تحلیل ساختار داستان بر اساس روش ولادیمیر پراپ نشان می دهد ساختار اصلی داستان مبتنی بر طرح آشناسازی قهرمانی است. تکرار کارکردها و شخصیت های اصلی این داستان در سایر داستان های معروف ایرانی، ساختار بنیادین و غیرتاریخیِ داستان را تأیید می کند. بررسی ژرف ساخت داستان نیز نشان می دهد که ساختار داستان بیژن و منیژه تحت تأثیر آیین های باروری شکل گرفته و اشکال متنوّع آن در دیگر داستان ها نیز وجود دارد. شمول و گستردگی حوزه ی جغرافیایی آن نیز به سبب همین طرح داستانی و ساختار و ژرف ساخت مشترک است.
تحلیل ساختاری – اسطوره ای حکایت غلام و بازرگان در مرزبان نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله بر اساس رویکرد نقد ساختارگرایی حکایت «غلام و بازرگان» از باب دوم مرزبان نامه تحلیل شده است. در این تحلیل بر اساس شیوه پراپ در ریخت شناسی قصه های پریان، به دو بن مایه «سفر و بازگشت از سفر» توجه شده است. این دو بن مایه که در اثر پراپ یکی از سی و یک خویشکاری قهرمان محسوب می شوند، با کهن الگوی اسطوره ای آشناسازی و میر نوروزی، تطبیق داده شده اند. در این مطابقه عناصر سازنده اسطوره و حکایت با همدیگر مقایسه شده، ظرفیت تأویل پذیری اسطوره ای این حکایت و برابری آن با دو بن مایه اسطوره ای نشان داده شده است.
درک و تجربه اعضای هیأت علمی از فرایند آشناسازی بدواستخدام و روزهای اول کار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر توصیف درک و تجربه ی اعضای هیئت علمی از فرایندهای بدو استخدام و روزهای اول کار در دانشگاه بود. روش مطالعه ی حاضر آمیخته اکتشافی بوده است.
در بخش کیفی پژوهش از روش پدیدارشناسی توصیفی و برای تحلیل داده های آن از روش کلایزی استفاده گردید. در بخش کمی روش توصیفی پیمایشی به اجرا درآمد. جامعه ی مورد مطالعه، تمامی اعضای هیئت علمی تمام وقت دانشگاه کردستان بودند. تعداد افراد مشارکت کننده در بخش کیفی 27 نفر که به صورت نمونه گیری هدفمند و با حداکثر تنوع انتخاب شدند و در بخش کمّی نیز با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای 140 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات در بخش کیفی، با استفاده از پروتکل مصاحبه ی نیمه ساخت یافته صورت گرفت و در بخش کمّی از یک پرسش نامه ی محقق ساخته که از نتایج بخش کیفی استخراج شده بود استفاده گردید. یافته های برآمده از بخش کیفی در هشت مضمون: تجارب خوش آیند، تجارب ناخوش آیند، تنش و اضطراب، حمایت و پشتیبانی عاطفی، توجیه مقدماتی، آشناسازی، ادغام درون سازمانی و آموزش مهارت های حرفه ای دسته بندی شد. نتایج بخش کمّی نیز نشان داد که مهم ترین دغدغه های اعضای هیئت علمی در اوایل کار، عدم پذیرش توسط همکاران و دلهره آوربودن و دشواری تدریس است. همچنین درباره ی برنامه های آشناسازی، مهم ترین اولویت اعضای هیئت علمی مربوط به آشنایی با تسهیلات معیشتی دانشگاه و مقررات مالی است.
تحلیل ساختار همبستة داستان های سیاوش، کیخسرو و فرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دربارة داستان سیاوش، بیش از داستان های دیگر شاهنامهبحث شده است؛ اما همچنان بحث و جدل دربارة ساختار و ژرف ساخت آن ادامه دارد، به ویژه آنکه باید به ژرف ساختی از داستان دست یافت که بتواند ساختارهای متعدّد را تبیین کند. در این مقاله کوشش شده است ساختار کلان داستان سیاوش در ژرف ساخت های گوناگون تبیین شود تا از طریق آن، جایگاه و نسبت شخصیت های سیاوش، کیخسرو و فرود در طرح بزرگ داستان تحلیل شود. نتایج تحقیق، نقش تعیین کنندة چهار ژرف ساخت را در تکوین و روایت داستان سیاوش نشان می دهد. از میان آنها ژرف ساخت مبتنی بر اسطورة نمونة نخستین انسان از بنیادی ترین ژرف ساخت ها در ساختار کلان داستان سیاوش است که در تکوین ژرف ساخت های دیگر نیز نقش اساسی دارد. هر یک از این ژرف ساخت ها با ساختارهای متعدّد، جایگاه تأثیرگذاری در شکل گیری ساختار کلان داستان داشته اند. همة ساختارهای منشعب از این ژرف ساخت ها به گونه ای در هم تنیده شده اند که به پیچیدگی ساختار داستان سیاوش انجامیده است.
بررسی و تحلیل نمود مراسم آشناسازی در حماسه برزونامه بر پایه نظریه میرچا الیاده
حوزههای تخصصی:
مراسم پاگشایی یا آیین رازآموزی که در زیر مجموعه الگوی اسطوره قهرمان قرار می گیرد. در بردارنده مجموعه ای از آیین ها و فنون است که هدف غایی آن آشنا ساختن انسان با امر قدسی و موجودات برتر است. یکی از این مراسم و آیین ها ، آشناسازی سن بلوغ در میان اقوام مختلف است که در زیر ساخت ، دارای ساختاری مشابه و یکسان است ، ساختاری که برمبنای آن میرچا الیاده الگوی جهان شمول را برای آشناسازی سن بلوغ در میان آیین ها، مناسک و سایر متون ارائه می دهد. از این دیدگاه به نظر می رسد داستان حماسی برزونامه، اثر عطاء بن یعقوب ناکوک رازی، از لحاظ زیرساخت و پیرنگ روایی، روایتگر مراسم آشناسازی سن بلوغ باشد . بدین گونه که برزو ، نوآموز این حماسه ، با پشت سر گذاشتن موفقیت آمیز آیین های آشناسازی سن بلوغ، در میان طبقه جنگاوران پذیرفته می شود.
تحلیل ژرف ساخت اسطوره ای داستانِ گل و نوروز با تکیه بر آیین ها و نمادهای آشناسازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب فارسی سال ۷۳ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۴۱
287-321
حوزههای تخصصی:
یکی از شیوه های ادامه حیات اسطوره ها، تغییر یافتن آن ها به صورت قصه و داستان، به ویژه قصه های عامیانه است؛ یکی ازاین گونه داستان ها که می توان بازتاب اساطیر و افسانه های کهن را در آن مشاهده کرد گل و نوروز خواجوی کرمانی است. در این مقاله، ژرف ساخت اساطیری این داستان با تکیه بر آیین ها و نمادهای آشناسازی (پاگشایی) بررسی شده است. فرض نگارندگان بر این بوده است که در ژرف ساخت این داستان می توان ردّ پای مراسم و مناسک آشناسازی را مشاهده کرد. بر اساس این پیش فرض و با تحلیل محتوای داستان، قابل تطبیق بودن این داستان با مراسم آشناسازی اثبات شده است. بسیاری از عناصر و مراحل مراسم آشناسازی از قبیل انزوا، جداسازی، مرگ و تولّد مجدّد، اشراق در پای درخت، آزمون های سخت (شکنجه)، پیر دانا (راهنما) و ... را می توان در داستان مذکور مشاهده کرد. علاوه بر این، عناصر نمادین و کهن الگویی دیگری نیز در متن وجود دارد که در ارتباط با مضمون اصلی (آشناسازی) هستند و بر این اساس تحلیل شده اند.
تحلیل مفاهیم اسطوره ای و نمادین داستان «شاه حجاز و عجز بشر در مقابله قضا و قدر» در بختیارنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از شیوه های ادامه حیات اسطوره ها، تغییر یافتن آنها به صورت قصه و داستان، به ویژه قصه های عامیانه است؛ بختیارنامه یکی از این گونه داستان هاست که بازتاب دهنده اندیشه های اساطیری و آداب و رسوم آیینی گذشته است. در این مقاله مفاهیم اسطوره ای و نمادین باب دهم این کتاب با عنوان «شاه حجاز و عجز بشر در مقابله با قضا و قدر» به روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. فرض نگارندگان بر این بوده است که در ژرف ساخت این داستان می توان ردّپای مفاهیم اسطوره ای و نمادین را مشاهده کرد. که با تحلیل محتوای داستان، این فرضیه اثبات شده است. مفاهیم اساطیری و نمادین مانند آشناسازی، انزوا در مکان نمادین، مرگ و تولّد دوباره، آزمون های سخت، شکنجه، راهنما، کوه، چاه، شیر،اعداد مقدس و... را می توان در داستان مذکور مشاهده کرد. علاوه بر این، سرنوشت پسر شاه حجاز، او را با کودکان طرد شده پیوند می دهد که پیشگویی کشتن پدر، رانده شدن، بزرگ شدن به وسیله عیار و نهایتاً نبرد با پدر و رسیدن به تخت پادشاهی او کاملاً در ارتباط با سرنوشت این گونه کودکان است.