فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۰۱ تا ۱٬۹۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
زبان و انسان
بررسی مقایسه ای جملات مرکب وابسته با معنای علت در زبان های روسی واسپانیایی رافائل گوسمان تیرادو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه انجام شده میان دو زبان روسی و اسپانیایی نشان می دهد که جملات مرکب وابسته با جمله پیرو متمم قیدی با معنای "علت" در هر یک از دوزبان فوق به گونه ای خاص پیچیده و مرکب بیان می شوند. به هنگام تجزیه و تحلیل مقایسه ای این دو زبان در ارتباط با جملات مرکب به خصوصیات معنا شناختی و ساختاری آن ها توجه خاص معطوف می گردد. در این ارتباط و به لحاظ معنا شناختی به یک سری مؤلفه ها‘ از قبیل / تکراری بودن عمل‘ همزمان بودن/ پشت سر هم بودن عمل استناد می گردد. بدون شک این مدل توصیه شده به ما امکان می دهد که دیگر جملات مرکب در زبان های روسی و اسپانیایی مورد مقایسه قرار گیرند.
اثربخشی الگوی ATN-D بر فرآیند یادگیری مکالمة زبان عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از زمان ظهور جنبش اصلاحی یا انقلاب در روش دستور- ترجمه در اواخر قرن نوزدهم، فرآیندهای تسلط بر زبان دوم تغییرات زیادی را در غرب پشت سر گذاشته است؛ اما در حوزة آموزش زبان عربی برای فارسی زبانان، بیشتر بر همان روش دستور- ترجمه، به بُعد خواندن و درک متن و توانش زبانی دانشجویان توجه می شود.
در پژوهش حاضر، با روش توصیفی– تحلیلی می کوشیم با توجه به چالش ها و نیازهای زبان آموزان، در راستای ایجاد توانش ارتباطی، یک الگوی مناسب با نام اختصاری ATN-D ارائه کنیم که به ترتیب متشکل از چهار روش Audio Lingual Method (روش شنیداری- گفتاری)، Task based Approach (روش کارمحور)، Functional Syllabus Notional (روش مفهومی- کاربردی) و Desuggestopedia (روش تلقین زدایی) است. در روش نخست موضوع تکرار- جهت تثبیت ساختارهای زبانی و واژگان، در روش دوم ایجاد یک محیط محاوره ای طبیعی، در روش سوم بُعد ارتباطی و کنشی زبان و در روش جانبی چهارم بحث تلقین- تلقین زدایی را مورد بررسی و تحلیل قرار می دهیم.
مهم ترین نتیجة پژوهش حاضر این است که برای تقویت و تثبیت توانش ارتباطی، دیالوگ محوری مناسب، استفادة درست از ساختارهای دستوری، تقویت و تلقین توانایی به کارگیری عبارت های مناسب در موقعیت های اجتماعی خاص، توانایی در شروع، ورود، مشارکت و خاتمة مکالمه، توانایی در ایجاد ارتباط با تصحیح فرآیند گفت وگو و ... از نقش بسزایی در فراگیری دو مهارت شفاهی (شنیدن و صحبت کردن) زبان عربی برخوردار هستند.
نقد و بررسی سرفصل درس متون نظم و نثر رشتة زبان و ادبیات عربی در مقطع کارشناسی و ضرورت بازنگری در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرفصل درسی به منزلة یکی از ارکان اصلی آموزش، در کنار راه بردهای تدریس و کتاب های مناسب، می تواند نقش به سزایی در تحقق و پیش برد اهداف هر درس داشته باشد. یکی از دروس پایة رشتة زبان و ادبیات عربی در مقطع کارشناسی، که نقش کارامدی در تقویت مهارت های ترجمه، خواندن، ذوق ادبی، و سبک شناسی دارد، درس «متون نظم و نثر عربی» است. برای این درس هر چند سال یک بار از سوی شورای برنامه ریزی درسی وزارت علوم سرفصلی پیش نهاد می گردد، ولی با توجه به نارضایتی برخی از استادان این رشته، به نظر می رسد سرفصل موجود با اهداف مورد انتظار این درس هم خوانی کامل را ندارد. از این رو نویسندگان در پژوهش حاضر می کوشند با استفاده از نظر استادان، به نقد و آسیب شناسی سرفصل این درس بپردازند و در نهایت سرفصلی متناسب با این درس پیش نهاد دهند. برخی از یافته های پژوهش نشان داد که سرفصل موجود بسیار کلی است و شایسته است در دو بخش نظم و نثر به طور جداگانه طراحی گردد.
بررسی ساخت های اشتقاقی قید در زبان های روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قید، یکی از اجزای کلام است که عموماً از ابعاد مختلفی همچون صرف، نحو و معنا مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. در این تحقیق برای نخستین بار، ساخت های اشتقاقی قید با نگرش بر جنبه های ساختاری و معنایی آن در زبان های روسی و فارسی مورد بررسی قرارگرفته است. در هر دو زبان، نظام واژه سازی قیود، متفاوت و با امکانات واژه سازی از یکدیگر متمایز می شود. قیود مشتق ارتباط بسیار نزدیکی با سایر اقسام کلام دارند و روابط صوری و معنایی خود را با اقسام کلام حفظ کرده اند. ابزارهای واژه ساز (وند های اشتقاقی) قیود در زبان روسی به مراتب گسترده تر از زبان فارسی است. هریک از این وندها در زبان های مربوطه، بیانگر معانی گوناگون بوده و از میزان زایایی مختلفی برخوردار هستند.
رویکردی نقش گرا به ارزشیابی کیفیت ترجمه
حوزههای تخصصی:
در رویکردی نقش گرا به ارزشیابی کیفیت ترجمه، یک ترجمه «خوب» آن است که نقش تعیین شده را در زبان و فرهنگ مقصد به خوبی ایفا کند، یعنی در ایفای نقش، ترجمه مناسبی باشد. نظر غالب این است که در ارزشیابی یک ترجمه میزان همان متن اصلی است، به این معنی که ارزشیاب باید ترجمه را با متن اصلی مقایسه کند تا ببیند آیا پیام مورد نظر دقیقا منتقل شده و نیز مولفه های معنائی و دستوری به درستی ترجمه شده اند یا نه. اما در یک رویکرد نقش گرا به ترجمه عواملی مانند نقش زبان، نوع متن، و هدف ترجمه از اهمیت بیشتری برخوردارند و به عنوان معیارهای قطعی در تعیین میزان مناسب بودن متن به حساب می آیند. در این رویکرد، متن اصلی گاهی فقط یک منبع خبر تلقی می شود، و مترجم کارشناسی است که با توجه به نوع و نقش و هدف متن اصلی تصمیم می گیرد که متن ترجمه چه نقشی را باید در زبان و فرهنگ مقصد ایفا کند.
ویژگی های معنایی پیشوندهای روسی و توصیف آنها
حوزههای تخصصی:
در زبان روسی پیشوندها با افعال زیادی ترکیب می شوند و نقش عمده ای در بیان معانی مختلف ایفا می کنند و مشکلات زیادی را برای زبان آموزان (ایرانی) در درک و فهم این مبحث مهم و پیچیده ایجاد می کنند و از آن جایی که در کتاب های موجود توصیف معانی پیشوندها برای زبان آموزان کامل نمی باشد‘ بایستگی آن به شدت احساس می شود و در این مقاله سعی می شود به مواردی کاربردی- آموزشی توصیف معانی پیشوندها اشاره شود. اگر توصیف معانی پیشوندها درست و کامل باشد و در تضاد نباشد و معانی پیشوندها به درستی دسته بندی و طبقه بندی شده باشند و به شرایط بیان آن ها در بافت جمله اشاره شود به نظر می رسد که زبان آموز در درک درست معانی پیشوندهای روسی کمتر دچار مشکل شود.
مبانی معناشناختی نقد ترجمه در ایران معاصر(1357-1330)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ پژوهی ترجمه ازجمله حوزه هایی است که در سال های اخیر توجه ترجمه-پژوهان را به خود جلب کرده است. یکی از محورهای قابل بررسی در این زمینه نقد ترجمه است که می توان آن را مهم ترین جلوة «پیوند نظریه و عمل ترجمه» و آیینه ای تمام نما از هنجارهای حاکم بر تولید و پذیرش ترجمه در یک کشور دانست. با توجه به نبود پژوهش های روشمند درزمینة چگونگی انجام نقد ترجمه در ایران معاصر، در پژوهش حاضر سعی داریم تا با بررسی مبانی معناشناختی موردنظر منتقدان ترجمه در ایرانِ قبل از انقلاب، بخش کوچکی از این خلأ را پر کنیم. در این پژوهش که به صورت کتابخانه ای انجام شده است، مجلات سخن، راهنمای کتاب، انتقاد کتاب و صدف به-عنوان مجلات تخصصی نقد، مرجع تحقیق قرار گرفتند. نتایج این بررسی نشان می دهد مبانی معناشناختی به کارگرفته شده در نقدهای ترجمه در قبل از انقلاب، بیشتر تابع خلاقیت های فردی منتقدان و نیز میزان دانش زبانی و آشنایی آن ها با مبانی زبان شناسی روزگار خود بوده است.
بیماری زبان
بررسی نقش گسست و پیوست در زنجیرة گفتمانی غزل های روایی حافظ: رویکرد نشانه -معناشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ابعاد عمیق و پیچیدة شعر حافظ، تاکنون تحلیل های متفاوتی درباب ساخت معنایی غزلیات او مطرح شده است. با بررسی ساختاری غزل-روایت های حافظ روشن می شود که ابیات مختلف یک غزل گسسته و جدا از هم نیستند؛ بلکه در یک زنجیرة پیوستاری و پویا نمود می یابند. انسجام معنایی این دسته از غزلیات و ساخت روایی آن ها زمینه را برای تحلیل نشانه-معناشناسانة آن ها فراهم می کند. برای شناخت بهتر مناسبات درونی غزل -روایت ها و تبیین گسست ها و پیوست های درونی آن ها، توجه به ساختار روایت ضروری به نظر می رسد. گفتمان شناختی پرکاربردترین نوع گفتمان در این دسته از غزلیات است. تحقق بعد شناختی در غزل های روایی حافظ با بسط گفتمانی همراه است. حضور شخصیت هایی همچون پیر مغان، رند، ساقی، مغبچه و ... زمینة ایجاد گسست های عاملی را فراهم می کند. انفصال های زمانی (با کاربرد فعل گذشته یا قیودی مانند دوش، نیم شب و ...) و مکانی (مسجد، صومعه، میخانه، خرابات و ... ) نیز در این دسته از غزلیات، فرآیند معناسازی را پیش می برند. البته در بسیاری از موارد، گسست های شناخت محور با گونة احساسی همراه می شوند. در این دسته از غزلیات، حضور جسمانی معشوق جریانی حسی-ادراکی را به دنبال دارد که شوشگر را با جریانی از احساسات مواجه می کند و با این وصف، تعامل پایداری بین گونه های شناختی و عاطفی در غزل برقرار می شود. با درنظر گرفتن زیرساخت ابیات و گذشت از گسست های شناخت محور، روایت درنهایت به یک صورت پیوستاری می رسد و این گسست ها خللی در انسجام معنایی شعر ایجاد نمی کنند.
بررسی فضاهای واکه ای در لهجه کرمانی و لهجه فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی و مقایسه فضاهای واکه ای در دو لهجه کرمانی و معیار است. به این منظور از ده گویشور کرمانی و ده گویشور لهجه معیار خواسته شد تا شش واکه زبان فارسی را سه مرتبه تکرارکنند. صدای گویشوران توسط میکروفون Shure ضبط شده و پس از آن توسط نرم افزارPRAAT مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. سپس با ایجاد یک شبکه متنی، مقادیر بسامد سازه های اوّل و دوم آن اندازه گیری شد و با بررسی آمار توصیفی و تحلیلی به دست آمده، به مقایسه فضاهای واکه ای این دو لهجه پرداخته شد. نتایج به دست آمده از این قرار است: با توجه به اینکه مقادیر بسامد سازه های اوّل و دوم واکه های [ɑ] و [u] در لهجه کرمانی بیشتر از مقادیر آن ها در فارسی معیار است می توان چنین نتیجه گیری کرد که در لهجه کرمانی این واکه ها افتاده تر از فارسی معیار هستند و در جایگاهی پیشین تر تولید می شوند. همچنین در لهجه کرمانی واکه های [i,e,o,æ]، نسبت به لهجه فارسی معیار، دارای بسامد سازه اوّل بالاتر و بسامد سازه دوم کمتری می باشند. این مسئله موجب می شود که واکه های مذکور در لهجه کرمانی افتاده تر باشند و در جایگاه پسین تری نسبت به واکه های معیار تولید شوند.
یادگیری زبان دوم بر پایه ی قاعده سازی زایا و فراگیری مهارت
حوزههای تخصصی:
در اطراف گفتگوی زبان
منبع:
مهرسال سوم ۱۳۱۴ شماره ۲
حوزههای تخصصی: