مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
متون نظم و نثر
حوزه های تخصصی:
دور از حقیقت نیست اگر بگوییم در زبان، واژه ای بدون معنا وجود ندارد، به گونه ای که در زنجیره به هم پیوسته کلمات که جمله معناداری ایجاد می کند، هرکدام از واژه ها، به تنهایی معنای خاص داشته یا مکمل و متمم معنای واژه ای دیگر هستند و گاه در حوزه دستوری یا به اقتضای حال و مقام در جمله، مفهوم خاصی می گیرند و یا نشانگر تاثیر یک لهجه یا حوزه جغرافیایی در کلامند.بنابراین اطلاق «زاید» برکلمات در حوزه عمیق زبان، اطلاقی نادرست است. از سوی دیگر برخی از کلمات در متون قدیم معنای متعددی دارند، حال آنکه هیچ نشانی از این معانی در کتاب های لغت نیست. ازاین رو با آنکه رایج ترین شیوه دریافت معانی واژه ها، مراجعه به کتاب های لغت است، لیکن گاه جز با مقایسه و تطبیق متون مختلف، استخراج معانی صحیح امکان پذیر نیست.کلماتی مانند: خود، باری، آخر، مگر، الحق، عمدا، همه و ... از این گونه می باشند.در تحقیق حاضر با بررسی واژه «خود» برخی از معانی این واژه را در متون نظم و نثر ذکر نموده ایم.کتاب های مورد استفاده در این تحقیق، از میان برخی متون نظم و نثر قرن چهارم تا هشتم برگزیده و نمونه هایی در متن با ذکر نشانی آمده است.
بررسی ترانه سرایی در ادبیّات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترانه در لغت به معنای خرد، تر و تازه از ریشهء اوستایی تئورونه، اصطلاحی عام بوده است که بر انواع قالب های شعری ملحون یا همراه موسیقی به ویژه فهلویّات، دو بیتی، رباعی و بیت اطلاق می شده است. با توجه به ریشه باستانی ترانه ها، کهن ترین اشعار فارسی در میان این نوع ادبی یافت شده است. در این جستار، ترانه سرایی در ادبیّات فارسی بررسی می شود، نخست به تعریف ترانه و سیر آن در گذشته و امروز پرداخته می شود. سپس به ویژگی های وزن ترانه، زبان ترانه و درون مایه آن می پردازیم و شعر و ترانه امروز، ساختار و وزن آن کاویده می شود. زبان ترانه ساده و صمیمی است و درون مایه های آن معمولاً توده ای، عامیّانه و احساسی است. ترانه با تعریف امروزی خود معادل و القا کنندهء تصنیف است. در دوران معاصر، قافیه دار بودن و سازگار بودن شعر با عروض، از پیش شرط های ترانه بودن یک شعر نیست.
نقد و بررسی سرفصل درس متون نظم و نثر رشتة زبان و ادبیات عربی در مقطع کارشناسی و ضرورت بازنگری در آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرفصل درسی به منزلة یکی از ارکان اصلی آموزش، در کنار راه بردهای تدریس و کتاب های مناسب، می تواند نقش به سزایی در تحقق و پیش برد اهداف هر درس داشته باشد. یکی از دروس پایة رشتة زبان و ادبیات عربی در مقطع کارشناسی، که نقش کارامدی در تقویت مهارت های ترجمه، خواندن، ذوق ادبی، و سبک شناسی دارد، درس «متون نظم و نثر عربی» است. برای این درس هر چند سال یک بار از سوی شورای برنامه ریزی درسی وزارت علوم سرفصلی پیش نهاد می گردد، ولی با توجه به نارضایتی برخی از استادان این رشته، به نظر می رسد سرفصل موجود با اهداف مورد انتظار این درس هم خوانی کامل را ندارد. از این رو نویسندگان در پژوهش حاضر می کوشند با استفاده از نظر استادان، به نقد و آسیب شناسی سرفصل این درس بپردازند و در نهایت سرفصلی متناسب با این درس پیش نهاد دهند. برخی از یافته های پژوهش نشان داد که سرفصل موجود بسیار کلی است و شایسته است در دو بخش نظم و نثر به طور جداگانه طراحی گردد.
آسیب شناسی درسنامه های حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
درسنامه های متون ادبی به عنوان آثاری که بتوانند نیاز دانشجویان در یک ماده درسی را تأمین کنند، غالباً در شکل گزیده هایی از متون نظم و نثر تهیه می شوند. در این درسنامه ها باید چهار نکته اصلی مورد توجه قرار گیرد: 1) محتوای درسنامه 2) مخاطب درسنامه 3) شیوه و ساختار 4) هدف یا مقصد درسنامه. کاستی در هریک از این محورها می تواند درسنامه را از شکل مفید خود دور سازد. در رشته زبان و ادبیات فارسی غالباً درسنامه ها گزیده ای از مهم ترین متون نظم و نثر فارسی هستند و در این میان درسنامه های حافظ از جایگاه مهمی برخوردارند. در این درسنامه ها، گزیده ای از غزل ها همراه با مقدمه و شرح واژگان ، مفاهیم و ابیات ، متناسب با سلیقه و پسند مؤلف فراهم آمده است؛ ولی در یک بررسی انتقادی به نظر می رسد که برخی از این درسنامه ها فاقد شرایط مطلوب درسنامه ای هستند. کاستی های آثار مذکور بیشتر عبارتند از فقدان طرحی روشمند برای گزینش غزل ها، بی توجهی به گونه شناسی غزل ها برای شرح و توضیح آنها ، بی توجهی در شرح مفاهیم کلیدیِ ابیات، اجمال یا تفصیل های بی وجه، اجتهادهای بی اساس و بنیاد ، بدخوانی و بی توجهی به زمینه های قابل تداعی برای فهم معانی ابیات، و مسائلی دیگر است که برخی از این درسنامه ها را از جامعیت لازم محروم کرده است. مقاله حاضر بحث و واکاوی همین موارد است.
تحلیل انتقادی کتاب الأدب والنصوص لغیر الناطقین بالعربیه
حوزه های تخصصی:
کتاب الأدب و النصوص لغیر الناطقین بالعربیه نوشته حسن خمیس الملیجی، کتابی درسی است که با هدف آموزش متون نظم و نثر عربی در سطح پیشرفته برای فراگیران غیرعرب زبان، طراحی و تدوین شده است. مقاله حاضر با روش توصیفی - تحلیلی و با توجه به معیارهای ویژه نقد کتب درسی، به ارزیابی و نقد کتاب مذکور پرداخته تا از این رهگذر، ضمن بیان ویژگی های شکلی و محتوایی، کاستی ها و امتیازات آن را برای جامعه هدف تبیین کند. نتایج این مطالعه نشان می دهد صرف نظر از اشکالات شکلی، باتوجه به امتیازاتی مانند جامعیت محتوایی، انسجام ساختاری، روش ارائه درس ها، زبان ساده و روان، و عدم مغایرت با مبانی اخلاقی و دینی می تواند به منزله یکی از منابع فرعی درس آموزش متون در دوره کارشناسی زبان و ادبیات عربی مورد استفاده قرار گیرد.
بررسی خودسانسوری در آثار شاخص نظم و نثر دوره مغول(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
خودسانسوری اقدامی است که طی آن نویسنده با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه و به منظور خویشتن داری و مصلحت اندیشی، در اثر خویش دست به سانسور می زند. خودسانسوری در واقع، انگیزه کنشی است که علت اصلی آن، درجه های گوناگونی از ترس است. ترس و هراس شدیدی که در عصر مغول در میان مردم وجود داشت، سبب شد نویسندگان و شاعران، در خلق آثار خود، این شیوه را در پیش گیرند و به روش های گوناگون خودسانسوری کنند. در این پژوهش که به روش توصیفی - تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای انجام شده، سعی بر این است که پدیده خودسانسوری در آثار شاخص منظوم و منثوم دوره مغول با تأکید بر نفثه المصدور، تاریخ جهانگشای جوینی، کلیات سعدی و دیوان حافظ بررسی شود تا علل خودسانسوری در این دوره و شیوه های مورد استفاده خالقان این آثار در خودسانسوری، مشخّص گردد. حاصل پژوهش بیانگر این است که خودسانسوری یکی از شیوه ها ی غیرمستقیم در انتقاد از اوضاع جامعه عصر مغول است. نویسندگان و شاعران در بیشتر موارد در پوشش های پنهان کارانه به بیان مسائل سیاسی و اجتماعی عصر خود پرداختند و این کار را با در پیش گرفتن تصنع و پیچیده گویی، ابهام گویی و ادبیات سمبلیک (به کار بردن استعاره، تمثیل، نماد و کنایه) انجام دادند. همچنین شیوه رندی و تغییر ابیات از دیگر شیوه های خودسانسوری است که تنها در دیوان حافظ شیرازی دیده شده است.