مطالب مرتبط با کلیدواژه

گفتمان شناختی


۱.

بررسی نقش گسست و پیوست در زنجیرة گفتمانی غزل های روایی حافظ: رویکرد نشانه -معناشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حافظ غزل روایی گسست پیوست گفتمان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی زبان شناسی نظری معنی شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی میان رشته ای ها نشانه شناسی
تعداد بازدید : ۱۴۸۴ تعداد دانلود : ۱۰۲۵
با توجه به ابعاد عمیق و پیچیدة شعر حافظ، تاکنون تحلیل های متفاوتی درباب ساخت معنایی غزلیات او مطرح شده است. با بررسی ساختاری غزل-روایت های حافظ روشن می شود که ابیات مختلف یک غزل گسسته و جدا از هم نیستند؛ بلکه در یک زنجیرة پیوستاری و پویا نمود می یابند. انسجام معنایی این دسته از غزلیات و ساخت روایی آن ها زمینه را برای تحلیل نشانه-معناشناسانة آن ها فراهم می کند. برای شناخت بهتر مناسبات درونی غزل -روایت ها و تبیین گسست ها و پیوست های درونی آن ها، توجه به ساختار روایت ضروری به نظر می رسد. گفتمان شناختی پرکاربردترین نوع گفتمان در این دسته از غزلیات است. تحقق بعد شناختی در غزل های روایی حافظ با بسط گفتمانی همراه است. حضور شخصیت هایی همچون پیر مغان، رند، ساقی، مغبچه و ... زمینة ایجاد گسست های عاملی را فراهم می کند. انفصال های زمانی (با کاربرد فعل گذشته یا قیودی مانند دوش، نیم شب و ...) و مکانی (مسجد، صومعه، میخانه، خرابات و ... ) نیز در این دسته از غزلیات، فرآیند معناسازی را پیش می برند. البته در بسیاری از موارد، گسست های شناخت محور با گونة احساسی همراه می شوند. در این دسته از غزلیات، حضور جسمانی معشوق جریانی حسی-ادراکی را به دنبال دارد که شوشگر را با جریانی از احساسات مواجه می کند و با این وصف، تعامل پایداری بین گونه های شناختی و عاطفی در غزل برقرار می شود. با درنظر گرفتن زیرساخت ابیات و گذشت از گسست های شناخت محور، روایت درنهایت به یک صورت پیوستاری می رسد و این گسست ها خللی در انسجام معنایی شعر ایجاد نمی کنند.
۲.

نقش گفتمان شناختی برای مجاب سازی در متون اقتصادی: رویکرد نشانه - معناشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتمان شناختی مجاب سازی رویکرد نشانه - معناشناختی متن اقتصادی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۹۱
شناخت جریانی فعال است که موجب بروز راهکارها یا شگردهای زبانی می گردد. نمی توان شناخت را فقط عنصری برای انتقال اطلاعات دانست؛ بلکه باید آن را به جریانی دانست که با تاثیرگذاری بر اطلاعات، منحرف یا کامل نمودن آن یا تغییر جهت دادن در چرخه انتقالی آن، عمل می نماید. در نظام گفتمان شناختی، تنها؛ جریان مجابی و زورآزمایی استدلالی است که سبب برتری و پیروزی یکی بر دیگری می گردد؛ چون مجاب سازی می تواند باوری را تغییر داده و باور دیگری را جایگزین آن کند. هدف اصلی مقاله حاضر آنست که با رویکرد نشانه- معناشناختی در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی، تغییر نظام گفتمانیِ کنش محور به نظام گفتمانی تنش محور در اقتصاد ایران را بررسی نماید. در این مقاله برای آشنایی هر چه بیشتر با ارتباط نظام گفتمانی کنشی القایی(مجابی) برای بیان واقعیت موجود، بحران اقتصادی اخیر ایران را با تمرکز بر یک متن تولیدشده توسط محمود بهمنی، رئیس کل بانک مرکزی دولت دهم در پنجم بهمن ماه 1390 مورد بررسی قراردادیم. نتایج حاکی از آن بودکه رعایت و یا عدم پایبندی کنشگران اقتصادی به نظام گفتمان کنشی القایی(مجابی) برای بیان واقعیت در متون اقتصادی را می توان به عنوان عامل تاثیرگذاری در وضع معیشت مردم قلمداد نمود.