فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۴۱ تا ۱٬۳۶۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
نسخ برداری از یک اثر ادبی با مسئله بینامتنی و میزان خلاقیت نسخه بردار ارتباط دارد. این موضوع همواره در ادبیات مورد بحث بوده است. یکی از نمونه های این نسخه برداری- یا به عبارتی شبیه سازی- رمان راهب(لویس) نوشته آنتونن آرتو‘ نویسنده فرانسوی قرن بیستم است که با کمی تفاوت تکرار رمان راهب‘ اثر ماتیو گرگوری لویس ‘ نویسنده انگلیسی قرن هجدهم‘ است. ولی آنتونن آرتو‘ اثر خود را که بی شک حاصل این بازنویسی است‘ خلاقیتی ادبی به حساب می آورد. مقاله حاضر حاصل کوششی است برای نشان دادن تفاوت ها و شباهت های این دو رمان از نظر ساختاری‘ انتخاب عنوان‘ سبک ‘ هنجارهای زبان و غیره‘ این بررسی راهکاری است برای مقایسه رمان هایی از این نوع که در حقیقت بازنویسی یکی از متون پیشین است- چنین شبیه سازی هایی چندان هم اندک و بی اهمیت نیستند- آیا نویسندگان چنین آثاری را می توان آفریننده آثاری نو تلقی کرد؟
بررسی ترجمه ی اصطلاحات مربوط به فروع دین:به سمت افزایش آگاهی دانش آموزان از اصطلاحات فرهنگ-محور (مقاله به زبان انگلیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه اصطلاحات فرهنگ- محور در حیطه نظری و عملی ترجمه از اهمیت بسزایی برخوردار است. مقاله حاضر بر آن است تا روشهای مناسب ترجمه چنین اصطلاحاتی را مشخص نماید. پس از استخراج معادل اصطلاحات مربوط به فروع دین اسلام در پنج ترجمه انگلیسی قرآن کریم ، روش هر مترجم در ترجمه این اصطلاحات و نیز میزان استفاده از هر روش تعیین شد. نتایج نشان داد که روش ترجمه تحت اللفظی پرکاربردترین و در نتیجه مناسب ترین روش ترجمه این اصطلاحات از نظر مترجمین منتخب در این تحقیق می باشد.
مقایسة فرایندهای واجی لهجة اصفهانی و زبان فارسی در چارچوب نظریة بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، توصیف و تحلیل چند فرایند واجی پربسامد در لهجة اصفهانی و مقایسة آن با فارسی معیار در چارچوب نظریه بهینگی است که نظریه ای نوین در واج شناسی است. این پژوهش به شیوة توصیفی- تحلیلی انجام شده و در گرد آوری داده ها از روش میدانی استفاده شده است. بدین منظور، ده ساعت از مکالمة گویشورانِ بین سی تا پنجاه سال ضبط و سپس این داده ها آوانویسی و دسته بندی شده است. بدین ترتیب، با بررسی داده ها در چارچوب اصول واج شناسی بهینگی، مهم ترین محدودیت های حاکم بر صورت های بهینه در لهجه اصفهانی فارسی معیار مشخص شده است. از مهم ترین فرایندهای موجود در این لهجه، فرایند تبدیل واکه به غلت، هماهنگی واکه ای و ناهمگونی همخوان و واکه مطالعه شده است. بررسی ها نشان می دهد صورت های بهینه در لهجة اصفهانی و لهجة معیار متفاوت است و در اکثر موارد محدودیت های نشان داری بر صورت های بهینة لهجة اصفهانی حاکم است؛ درحالی که در لهجة معیار، محدودیت های پایایی در سلسله مراتب محدودیت ها بر بقیه تسلط دارند.
زبان اسپرانتو
نقش نما هاى گفتمان مقایسه نقش نماى but در زبان انگلیسى با نقش نماى اما در زبان فارسى
حوزههای تخصصی:
مقالهء حاضر به معرفى نقش نماهاى گفتمان و سپس مقایسهء کارکردهاى نقش نماهاى but در زبان انگلیسى و اما در زبان فارسى اختصاص دارد. پس از بحث کوتاه نظرى دربارهء تحلیل گفتمان و تبیین و توصیف جایگاه نقش نماهاى گفتمان در زبان و نیز معرفى یکى از رویکردهاى موجود، به مطالعه کارکردهاى نقش نماهاى یادشده د ر دو زبان انگلیسى و فارسى مى پردازیم. در ادامهء بحث روشن خواهد شد که کارکردهاىbut در زبان انگلیسى و همتاى آن در زبان فارسى یعنى اما به میزان زیادى بر یکدیگر هم پوشى دارند، هرچندکه تفاوت هایى هم مشاهده مى شود. این تفاوت ها نیز مورد بحث و بررسى قرار خواهد گرفت.
قلب نحوی در گویش مازندرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قلب نحوی تاکنون در زبان های مختلف به لحاظ نحوی و گفتمانی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق در گویش مازندرانی نشان می دهد که قلب نحوی هم تابع اصول و محدودیت های جهان شمول و هم تابع محدودیت های زبان ویژه است. در این تحقیق نشان می دهیم که انواع قلب نحوی کوتاه برد، دوربرد و چندگانه در گویش مازندرانی به کار می رود و کارکرد اصلی قلب نحوی در گفتمان، تغییر توزیع ساختار مبتدا و خبر و همچنین توزیع اطلاع کهنه و نو است. دربارة قلب نحوی کوتاه برد می بینیم که حرکت سازه ها در فرایند قلب نحوی، تابع اصول گفتمانی و ساخت اطلاع است؛ اما در این گویش، در قلب نحوی دوربرد عوامل نحوی و اصول نحوی کمینه گرایی علاوه بر اصول گفتمانی، در تبیین ساخت های قلب نحوی شده نیز دخیل هستند. به عبارت دیگر در فرایندهای قلب نحوی دوربرد به نوعی شاهد تعامل بین گفتمان و نحو، به ویژه کمینه گرایی هستیم و چنین نتایجی با دستاوردهای زبان شناسان در حوزه های مختلف زبانی همسویی و همخوانی دارد. هدف اصلی تحقیق بررسی رفتار قلب نحوی در گویش مازندرانی است.
تبیین نقشی خروج بند موصولی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله سعی در پاسخ به این پرسش داریم که دلیل خروج بند موصولی در زبان فارسی چیست. از آن جاکه خروج و عدم خروج بند موصولی معمولاً به جملاتی دستوری در پدیده خروج بند موصولی، این بند از مجاورت هسته خارج شده و به جایگاهی در انتهای جمله حرکت می کند و باعث بوجود آمدن ساخت ناپیوسته می شودمی انجامد، نمی توان دلایل نحوی را در این امر دخیل دانست و باید در جستجوی دلیل یا دلایل نقشی بود که باعث جابجایی بند موصولی می شود. در این مقاله تاثیر چهار عامل طول بند موصولی، نوع فعل بند اصلی، وضعیت اطلاعی فعل و هسته بند اصلی، و وضعیت معرفگی هسته بند موصولی بر خروج بند موصولی بررسی شد. مواد این تحقیق بر اساس پیکره طبیعی زبان بوده است. تحلیل داده های تحقیق نشان داد تاثیر عوامل فوق بر خروج بندهای موصولی به یک اندازه نیست. مهم ترین تاثیر را طول بند موصولی و نسبت آن با طول گروه فعلی بند اصلی دارد. هرچه این نسبت بیشتر باشد، احتمال خروج بیشتر است. نوع فعل نیز بر خروج تاثیر دارد؛ و به طور مشخص افعال ربطی بیشترین افعالی هستند که بندهای موصولی از آنها عبور می کنند، و دلیل آن را در وضعیت اطلاعی این افعال می توان دید، که در اکثر موارد دارای اطلاع مفروض هستند. وضعیت معرفگی هسته بند موصولی نیز در خروج نقش دارد، هرچند این نقش به اندازه نقش دو عامل نخست نیست. بندهای موصولی جابجا شده، نسبت به موارد جابجانشده، بیشتر دارای هسته نکره هستند. وضعیت اطلاعی هسته بند موصولی و وضعیت اطلاعی فعل، به تنهایی نقشی در جابجایی بند موصولی بازی نمی کنند. نتایج این مقاله به اهمیت تبیین های نقشی تاکید می کند و در عین حال پیامدی رده شناختی برای توالی کلمات زبان فارسی دارد. همچنین این مقاله بر تعامل چند عامل در بروز یک پدیده زبانی، یا عوامل رقیب، تاکید می کند.
گفتمان های مشترک در چهار رمان فارسی (تحلیل تطبیقی درون مایة رمان های خط تیرة آیلین، چراغ ها را من خاموش می کنم، عادت می کنیم و چهل سالگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از رمان هایی که نویسندگان زن ایرانی در چند سال اخیر نگاشته اند، از جهات مختلفی مانند پیرنگ، زاویة دید، شخصیت و... با هم شباهت دارند. این مقاله می کوشد چهار رمان از این نویسندگان را از منظر درون مایه مقایسه و بررسی کند. با مطالعة این گونه آثار، می توان به مشکلات و معضلاتی پی برد که وجود دارند یا در آینده پدیدار خواهند شد و هنرمندان توانسته اند با ذهنیّت هنری خود، آن ها را زودتر تشخیص و هشدار دهند.
در این چهار رمان، مشترکاتِ مضمونیِ فراوانی وجود دارد که به ظاهر برآمده از گفتمانی مشترک است. برای بررسی این موضوع، ابتدا در بخش مقدمه، توضیحاتی درباب درون مایه و چیستی و اهمیت آن آمده است. سپس در بخش های بعدی، درون مایة رمان ها از دو منظر درون مایه های کلی و درون مایه های جزئی مطالعه شده است. در پایان، دریافتیم که درون مایة این چهار رمان تاحد زیادی شبیه به هم هستند و به نظر می رسد سبب آن، گفتمان مشابه نویسندگان آن هاست. چهار رمانی که در این مقاله بررسی شده اند عبارت اند از: خط تیرة آیلین ( اثر ماه منیر کهباسی)، چراغ ها را من خاموش می کنم و عادت می کنیم (از زویا پیرزاد) و چهل سالگی (نوشتة ناهید طباطبایی).
طرح چند مشکل از یشت هشتم اوستا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی بسامد نویسه های زبان فارسی و مناسبت جایگاه آنها بر صفحه کلید رایانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارش متون فارسی به کمک رایانه یکی از رایج ترین اموری است که کاربران ایرانی در همه سطوح با آن سر و کار دارند. به نظر می رسد که نحوه قرار گرفتن کلیدهای صفحه کلید رایانه ها متناسب با میزان کاربرد آنها تنظیم نشده باشد. در توزیع حروف بر صفحه کلید رایانه ها ترتیب الفبایی و تشابه شکلی حروف بیشتر مدنظر قرار گرفته است. این پژوهش ضمن بررسی میزان بسامدحروف الفبای فارسی در پیکره ای بیش از یک میلیون و دویست هزار نویسه، مناسبت قرار گرفتن این حروف بر صفحه کلیدها را مورد بررسی قرار داده است. این پژوهش نشان می دهد که رابطه معناداری بین ترتیب الفبایی و رتبه بسامدی این نویسه ها وجود ندارد. در این بررسی بسامد حروف به صورت سه ردیف و هر ردیف به صورت یک نمودار مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. این پژوهش نشان می دهد که توزیع حروف الفبای فارسی بر صفحه کلید رایانه ها متناسب با میزان کاربرد آنها تنظیم نشده است و برخی از حروف پر بسامد و برخی از حروف کم بسامد در جایگاه نسبتا یکسان و کنار هم قرار گرفته اند. در این پژوهش همچنین صفحه کلیدی متناسب با بسامد نویسه ها و بسامد انگشت گذاری به صورت آزمایشی و بر اساس داده های محدود پیشنهاد شده است.
نگرشی به مسئله امانت در ترجمه
حوزههای تخصصی:
تفاصیل موسیقایی و شرقشناسانه: نگاهی به موسیقی در آثار ادوارد سعید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی موسیقی و نسبت آن با مفهوم شرق شناسی و دیگر مفاهیم کلیدی در اندیشه و نقد ادوارد سعید می پردازد. با توجه به مرکزیت موضوع فرهنگ در آثار سعید و تأکیدی که او بر رابطه و تبانی آن با امپریالیسم، استعمار و نگاه شرق شناسانه می گذارد، موسیقی کلاسیک غرب در آرای او اهمیت می یابد. تحلیل زمینه های فرهنگی ـ اجتماعی موسیقی کلاسیک غرب (در یکی از واپسین آثار سعید) چونان هنری که باز تاباننده جامعه بود و هم اثر گذار بر آن، از دیگر موضوعات مطرح شده در این نوشتار است. این مقاله با بررسی ماهیت تناقض آمیز موسیقی از دیدگاه سعید ـ هنری مخاطب مدار و عمومی و در عین حال عمیقاً خصوصی ـ پایان می یابد.
از «توان داشتن» تا «توانستن»، بحثی در نحوه ایجاد فعل غیرشخصی «توان» در زبان فارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
vساخت افعال غیرشخصی زبان فارسی ریشه در زبان های ایرانی میانه و باستان دارد و بررسی این افعال بدون انجام پژوهشی دقیق در صورت های پیشین آنها غیرممکن است. یکی از این افعال توان است که ساخت آن در زبان فارسی میانه، به رغم کاربرد پربسامد آن در متون بازمانده از این زبان که در نتیجه باعث غنای اطلاعاتی ما در مورد این ساخت شده است، مورد اختلاف پژوهندگان مسائل دستوری زبان فارسی میانه است. این اختلاف و تشویش آراء در مورد واژه tuwān و ساخت غیرشخصی ایجادشده با آن حاصل عدم توجّه پژوهندگان به یکی از ساختارهای جملات اسمی در زبان فارسی میانه است. این ساختار در زبان فارسی میانه برای بیان معنای «داشتن» استفاده می شود و شامل مفعول غیرصریح، مسندالیه و فعل ربطی اختیاری است. هدف این مقاله نخست تعیین مقوله صرفی و معنای واژه tuwān است و سپس اثبات این مسئله که جملات اسمی با معنای «داشتن» ژرف ساخت فعل غیر شخصی توان را تشکیل می دهند.
رویکردی به مبحث معنای معنا
حوزههای تخصصی:
نقش ترجمه در توسعه علوم انسانی در ایران
حوزههای تخصصی:
"آنچه معمولا از ترجمه به معنی مرسوم کلمه به ذهن می آید ترجمه بین زبانی، یعنی انتقال یک معنی یا پیام از «صورت» یک زبان به «صورت» یک زبان دیگر است. ترجمه، چه به صورت درون زبانی و چه به صورت بین زبانی، نقش مهمی در بیان افکار و توسعه علوم و معارف بشری داشته و دارد. ترجمه درون زبانی که بیان معنی به عبارت دیگر در همان زبان است در توسعه افکار در درون یک جامعه اهمیت دارد، و ترجمه بین زبانی برای گسترش ارتباطات و توسعه علوم و فنون در بین ملتها در عرصه جهانی ارزشمند است. مروری بر سیر و تحول ترجمه در تاریخ به وضوع نشان می دهد که ترجمه به معنی متداول آن نقش بسیار ارزنده ای در انتقال علوم و فنون و نشر و توسعه علم و فرهنگ ایفا کرده است.
این مقاله تلاشی است در جهت تبیین نقش ترجمه در توسعه علوم انسانی. در این راستا، ضمن اشاره به ماهیت ترجمه از دیدگاههای مختلف به بررسی سیر ترجمه در تاریخ با توجه به تاثیر آن در شکوفایی علوم و معارف بشری پرداخته می شود.
"
جایگاه و کاربرد زبان فارسی و گویش تنکابنی در شهر تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تلاش می شود تا نقش اجتماعیی و گویش تنکابنی (از گویش های زبان مازندرانی غربی) براساس متغیرهای سن، جنس، شغل، تحصیلات و زبان مادریِ همسر، در شش حوزه اجتماعی خانواده، دوستی، همسایگی، دادوستد، آموزشی و اداری، در جامعه زبانی این منظور 250 آزمودنی براساس گروه سنی، سطح تحصیلات، جنس، شغل و زبان مادری صورت تصادفی، برگزیده شدند. سپس داده ها (شامل 36 سؤال)، با استفاده از پرسش نامه الگوی پژوهشی پاراشر (1980)، جمع آوری و براساس درجه رسمیتِ حوزه، به ترتیب از غیررسمی به رسمییوتر پردازش شدند. روش های آماری آزمون T نمونه های مستقل، آزمون تیِ نمونه های زوجی و تحلیل واریانسِ ی طرفه، جهت تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش به ند. درمجموع، نتایج حاصل از مقایسه کاربرد فارسی و تنکابنی، دررابطه با شش حوزه اجتماعی، نشان می دهد که زبان فارسی، زبانِ غالب در هر شش حوزه است و نیز عوامل اجتماعی سن، جنس، شغل، تحصیلات و زبان مادریِ همسر در کاربرد زبان فارسی و گویی مؤثرند و احتمال می رود که کاربرد تنکابنی درمیان گویشوران به تدریج کمتر شود و فارسی به طور کامل در تمامی حوزه های اجتماعی جایگزین این گویش گردد.
افزایش تفکر انتقادی از طریق مباحثه ادبی در کلاسهای زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت تفکر انتقادی در آموزش و تاثیر آن بر جامعه، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا به تاثیر مباحثه ادبی در رشد تفکر انتقادی بپردازد. بدین منظور دو کلاس زبان انگلیسی در سطح متوسط به بالا از کالج دانشگاه فردوسی مشهد انتخاب شدند. پس از تعدیل زبان آموزان از حیث تفکر انتقادی، در هر دو گروه کنترل و آزمایش پژوهشگر از متون ادبی از جمله شعر، داستان کوتاه و بعضی قطعات ادبی جهت تدریس استفاده نمود. زبان آموزان هر دو گروه باید متون مربوطه را در منزل مطالعه می کردند. زبان آموزان گروه کنترل باید تنها متون ادبی را خلاصه و خلاصه های خود را فقط در کلاس بازگو می کردند و معلم هم نظر خود را راجع به متن ابراز می داشت (آموزش انتقالی)، ولی از زبان آموزان گروه آزمایش خواسته شد راجع به متون مورد نظر بحث کنند، آن را به زندگی روزمره خویش ربط دهند، و احساس خود را از متن بیان نمایند(آموزش تبدیلی). در پایان ترم، مجدداً آزمون تفکر انتقادی به افراد هر دو گروه داده شد و از آنها خواسته شد به آن پاسخ دهند. نتایج نشان داد تفاوت معناداری میان دو گروه وجود دارد و مباحثه ادبی باعث رشد تفکر انتقادی گردیده است. در پایان، نتایج به دست آمده مورد بررسی قرار گرفته و پیشنهادهایی هم برای پژوهش بیشتر ارایه گردیده است.