فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله اثر بسامد، برانگیختگی معنایی و برانگیختگی ناشی از تکرار، در فرایند دسترسی واژگانی به کمک آزمونهای تداعی معنایی و تصمیمگیری واژگانی نشان داده شده است. در این آزمونها، با توجه به شواهد بهدست آمده از کنش افراد سعی شده است به آنچه در توانش انسان رخ میدهد پی برده شود. دانشمندان از این شیوه در مدل پردازی فرایندهای ذهنی زبان طبیعی استفاده میکنند و سعی میکنند پیچیدگیهای فرایندهای شناختی را که در درک و تعبیر این فرایند با آنها مواجه هستیم را توضیح دهند. نتایج این آزمون جزییات قابل توجهی را در مورد روابط میان واژهها در ذخیره واژگان ذهنی نشان میدهد. همچنین نکات جالبی در خصوص مکانیسم و اطلاعات لازم در فرایند دسترسی واژگانی به همراه دارد.
ساخت فعل در زبان بلخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت فعل یکی از مهمترین مقوله های دستوری در زبانهای ایرانی است. مقایس? ساخت فعل در زبانها و گویشهای ایرانی می تواند بیانگر پیوند این زبانها و بستگی آنها به یک شاخ? زبانی، یعنی زبانهای ایرانی باستان باشد. بنابراین هدف از انجام این پژوهش، یکی بررسی چگونگی ساخت فعل در زبان بلخی و دیگر حصول به این نتیجه است که آیا ساخت فعل در این زبان با دیگر زبانهای ایرانی میانه از هماهنگی و ارتباط کافی برخوردار هست یا خیر؟ برای انجام این پژوهش از دو مجموع? اسناد و متون بلخی گردآوری پروفسور نیکلاس سیمز ویلیامز بهره برده ایم. نتایج حاصل، بیانگر پیوند زبان بلخی با دیگر زبانهای ایرانی میان? شرقی است.
زبان و جامعه شناسی
کمی نماهای زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگارنده در این نوشتار به بررسی بخشی از ساختمان جمله یعنی وابسته های پیشین گروه اسمی پرداخته و آنها را به انواعی تقسیم کرده است. وی پس از ارائه پیشینه ای مختصر از مطالعات انجام شده در این باره ، به توصیف و طبقه بندی برخی از وابسته های پیشین گروه اسمی موسوم به "کمی نما" که پیش از هسته گروه اسمی قرار می گیرند ، پرداخته است. این پژوهش بر مبنای داده های گرد آوری شده از نوشته های نشریات و جملات گفتاری انجام شده است تا بتوان از هر دو گونه گفتار و نوشتار را فراهم آورد.
بررسی مقایسهای مقولة ”جهت“ فعل در زبانهای روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"جهت“ فعل(?????) مقوله ای در دستور زبان است، که رابطه گوینده را با فاعل و مفعول فعل نشان می دهد.
”جهت“ فعل به دو گونه است، که در زبان فارسی آن ها را معلوم (?????????????? ?????) و مجهول (????????????? ?????) می نامند. این گونه افعال، هم در شکل ظاهری و هم از نظر نحوی از یکدیگر متمایزند.
افعال مجهول در زبان های روسی و فارسی از شکل معلوم افعال متعدی ساخته می شوند. در زبان روسی افزودن ادات «??» به افعال متعدی ??? و همچنین، شکل کوتاه صفت های مفعولی (????????????? ?????????)، معنای مجهول می دهند. جملاتی که تنها ”جهت“ فعل آن ها از یکدیگر متمایزند، هر دو بیانگر یک قضیه اند. با این تفاوت که گوینده با به کار بردن هر یک، گاهی روی فاعل و زمانی به مفعول فعل مورد نظر تمرکز بیشتری دارد. در زبان فارسی، برای ساختن افعال مجهول، به صفت مفعولی یکی از افعال کمکی گشتن، گردیدن و شدن را می افزایند. در این مقاله، وجوه تشابه و تمایز ”جهت“ فعل در زبان های روسی و فارسی، بررسی و تحلیل شده و در پایان نیز، نتایج این بررسی و یافته های نگارندگان این مقاله بازتابانده شده است."
مناسبات زبانی و یا زنجیرمندی خرد و کلان در قصص قرآنی (با نگاهی به داستان یونس (ع))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله، مناسبات و/ یا زنجیرمندی مفهومی و متنی را در سطوح خرد و کلان در قصص قرآنی با نگاهی به داستان یونس (ع) بررسی می کند. ابتدا این مسئله مطرح می شود که میان آیات یک سوره با یکدیگر و با سایر سوره ها، از جمله قصص قرآنی، چه تناسبی برقرار است. سپس، ضمن اشاره به پیشینه علم المناسبه در سنت تفسیر قرآنی، از دیدگاه زبان شناسی، بحث زنجیرمندی مفهومی و متنی در سطوح خرد و کلان مطرح می شود: «ساز و کاری زبان شناختی که به برساخت متون، متنیت آن ها و شبکه روابط معنایی میان متون می پردازد». آن گاه این زنجیرمندی در سطوح بینا آیه ای و بینا سوره ای در آیات مربوط به داستان یونس (ع) بررسی می شود داستان یونس که به صورت روایت میان افزود در شش سوره و هجده آیه آمده، از حیث مفهومی و متنی با سایر قصص و از جمله سیره پیامبر متناظر به نظر می آید. در نهایت، داستان یونس به واسطه برخی آیتم ها مثل جناس سازی و تکرار برخی مضامین مانند صبر، دعا و عدم پذیرش حق، از حیث مفهومی و متنی به داستان سایر پیامبران و از جمله شخص پیامبر (ص) زنجیرسازی می شود.
جایگاه و کاربرد زبان فارسی و گویش تنکابنی در شهر تنکابن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش تلاش می شود تا نقش اجتماعیی و گویش تنکابنی (از گویش های زبان مازندرانی غربی) براساس متغیرهای سن، جنس، شغل، تحصیلات و زبان مادریِ همسر، در شش حوزه اجتماعی خانواده، دوستی، همسایگی، دادوستد، آموزشی و اداری، در جامعه زبانی این منظور 250 آزمودنی براساس گروه سنی، سطح تحصیلات، جنس، شغل و زبان مادری صورت تصادفی، برگزیده شدند. سپس داده ها (شامل 36 سؤال)، با استفاده از پرسش نامه الگوی پژوهشی پاراشر (1980)، جمع آوری و براساس درجه رسمیتِ حوزه، به ترتیب از غیررسمی به رسمییوتر پردازش شدند. روش های آماری آزمون T نمونه های مستقل، آزمون تیِ نمونه های زوجی و تحلیل واریانسِ ی طرفه، جهت تجزیه وتحلیل یافته های پژوهش به ند. درمجموع، نتایج حاصل از مقایسه کاربرد فارسی و تنکابنی، دررابطه با شش حوزه اجتماعی، نشان می دهد که زبان فارسی، زبانِ غالب در هر شش حوزه است و نیز عوامل اجتماعی سن، جنس، شغل، تحصیلات و زبان مادریِ همسر در کاربرد زبان فارسی و گویی مؤثرند و احتمال می رود که کاربرد تنکابنی درمیان گویشوران به تدریج کمتر شود و فارسی به طور کامل در تمامی حوزه های اجتماعی جایگزین این گویش گردد.
زبان دری یا فارسی یا تاجیکی
منبع:
وحید مرداد ۱۳۴۷ شماره ۵۶
حوزههای تخصصی:
پژوهش در گویش تاتی شمال خراسان و کاربرد آن در تصحیح و شرح متون ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش تاتی رایج در شمال خراسان از سلسله گویشهای ایرانی قدیم است که با گونه های دیگر خود به لحاظ ساختاری تفاوتهایی دارد. وجود واژگان مشترک با گویشهای تاتی سایر نقاط از جمله آذربایجان و قزوین بیانگر این واقعیت است که این گویش نیز همچون سایر گونه های تاتی حسب نظر محققان از گویشهای پیش از ظهور اسلام و مربوط به دوران حکومت مادها بوده است. وجود واژگان مشترک این گویش با متون کهن ادب فارسی و کاربرد معنایی هر یک از این کلمات در عرصه تصحیح و تفسیر شعر و نثر پیشینیان ضرورت توجه به گویش را توجیه می کند، بدون شک در آثار تحقیقی بسیاری از محققان و مفسران متون کهن فارسی به نکاتی بر می خوریم که درک مفهوم عبارت، بدون بهره گیری از کاربرد لغوی واژگان گویشهای مختلف زبان فارسی دشوار و بعضا غیر ممکن می شود (در متن مقاله به نمونه های پراکنده ای از لغات نادر موجود در آثار متقدمان اشاره شده است). عدم توجه به معنای گویش پاره ای از لغات، بعضی از شارحان و مصححان و محققان را به اشتباه افکنده و این اشتباه در تصحیح متون و شرح ابیات موثر اخلال ایجاد کرده است. گویش تاتی رایج در شمال خراسان از جمله گویشهایی است که لغات مشترک فراوانی از آن را می توان در متون کهن فارسی یافت و از این طریق بسیاری از دشواریهای معنایی و رسم الخطی متون گذشته را حل کرد. در این مقاله به نمونه هایی از این موارد پرداخته شده است. توجه شارحان و محققان بدین نکته رهگشاست.
بررسی مشکلات یادگیری افعال حرکتی روسی برای فارسی زبانان ( با تاکید بر ویژگی نمود فعل )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مبحث افعال حرکتی درزبان روسی از جمله مباحث پیچیده ای به شمار می رود که اکثر فارسی زبانان در آغازِ یادگیری این افعال و نیز گاهی در مراحل بالاتر فراگیری با دشواریهایی روبرو می شوند. این دشواریها اغلب در دو مرحله نمایان می شود: 1. فهم و درک معنای لغوی و دستوری افعال حرکتی روسی و چگونگی کاربرد آنها در خود زبان روسی؛ 2. مرحله انتقال معنای افعال حرکتی از زبان روسی به فارسی در هنگام ترجمه. به نظر می رسد دلیل این دشواریها مربوط به تفاوتهایی است که به صورت کلی بین دو زبان ازنظر ویژگیهای ساختاری، معنایی و دستوری وجود دارد. دراین مقاله ضمن بررسی کلی چگونگی کاربرد افعال حرکتیِ بدون پیشوند، سعی شده است نقش معنایی و دستوری پیشوندهای فعلی در ترکیب با افعال حرکتی مورد تجزیه و تحلیل قرارگیرد. در ادامه مشکلات مربوط به کاربرد این گروه از افعال روسی برای فارسی زبانان مورد بررسی قرارگرفته و تناقضات موجود در زمینه چگونگی کاربرد افعال حرکتی روسی برای فارسی زبانان ریشه یابی شده است. در نهایت سعی شده راهکارهایی برای رفع و یاحداقل تقلیل مشکلات مربوط به کاربرد این گروه از افعال ارائه شود.
نگرشی ویژه به نمود مجهول در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هدف این مقاله بررسى دیگر باره نقش یا نمود مجهول در فارسى است.کلمه نقش در این گفتار در تقابل با ساختار قرار دارد و مؤید این نکته است که نگرش دوباره نگارنده برعکس نگرش محققان قبلى که عمدتا خرد به کلان بوده نگرشى است کلان به خرد.این بدان معنى است که نگارنده حاضر ابتدا نقش یا نمودى به عنوان مجهول را به طور عام تعریف کرده است سپس در پى آن بر آمده تا ببیند این نمود یا نقش خاص چگونه در صورتهاى نحوى زبان فارسى متجلى گردیده است.چنین نگرش کلانى ایجاب مىکند که مضاف بر ساختصفت مفعولى+شد، ساختارهاى دیگرى را در فارسى نیز جزو قلمرو مجهول فرض نمائیم.رهیافت پژوهشگر حاضر رهیافت نقش گرایانه مکتب نقشگراى هالیدى است و با اتخاذ چنین رهیافتى نگارنده در پى آن است تا توجهى روشنتر و جامعتر از مطالعات قبلى در مورد مجهول فارسى ارائه دهد.
"
نسبت زبان و شعر در نظر هردر
حوزههای تخصصی:
یوهان گوتفرید هردر نه تنها در ایران، بلکه در آلمان نیز علیرغم تحقیقات فزاینده و زایدالوصفى که پیرامون آثار گستردهء وى به عمل آمده است، متفکری ناشناخته است، این امر شاید از روح انزواطلب وى نشات گرفته باشد و یا اینکه گستردگى و تنوع آثار وى که حوزه هایى شامل: الهیات، تاریخ، ادیان، فلسفه، تبارشناسى، شعر، هنر، نقد ادبى، جامعه شناسی، علوم طبیعى، زبان شناسی و حتى سیاست را دربر مى گیرد، مى تواند دلیل دیگرى بر این مدعا باشد. اما آنچه که راهیابى به تفکر این فیلسوف جامع العلوم را به غایت دشوار مى سازد، عدم انسجام و یکپارچگى آثار وى است. این مقاله برآنست که به بررسی پار ه اى از آراء و ابوا ب هردر دربارهء مبدا منشاء زبان و نسبت آن با شعر بپردازد. در نگاه نخست زبان وسیله ای برای شناخت اشیاء پیرامونی، درک معانى و بیان مقاصد انسان است. حال این سؤال فراروی ما قرار مى گیرد که چه نسبتی میان این وجه از زبان با شعر که اوج تجلى روحانى و آسمانى است، برقرار است؟ هردر از منظرى کاملاً متفاوت با نظریه های رایج زبانشناسى قرن هجدهم، به این پرسش پاسخ مى دهد. بى گمان آنچه را که نگارنده نیز در این باره بنگارد، برى از کاستى نخواهد بود، اما شاید دریچه اى باشد، هر چند کوچک، اما گشوده به افقى دوردست.
جملات شرطی رویدادی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساخت های شرطی عبارت های زبانی متشکل از بندی وابسته و بندی پایه هستند که وقوع پدیده یا وضعیتی را به وقوع پدیده یا وضعیتی دیگر مشروط می سازند. در این مقاله با رویکردی کمینه گرا بند شرطی در زبان فارسی را مورد بررسی قرار می دهیم. در روند این بررسی، با استفاده از اصول نظریه مرجع گزینی و برخی آزمون های حذف نشان می دهیم که بند شرطی جمله آغازین به عنوان افزوده به گروه زمان و در مواردی به فرافکن های بالاتری همچون گروه کانون و بند شرطی جمله پایانی به گروه فعلی کوچک متصل می شود. بند شرطی جمله میانی نیز در حقیقت حاصل مبتداسازی عناصری است که به پیش از بند شرطی جابجا شده اند.
ارزیابی پیکره بنیاد مفروضات نظریة استعارة مفهومی: بررسی موردی استعارة «بحث به مثابه جنگ» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش دو فرض نظریة استعارة مفهومی با استفاده از روش پیکره بنیاد مورد ارزیابی قرار گرفت. طبق فرض اول، زبان استعاری جایگاهی فرعی نسبت به استعاره های مفهومی ذهنی دارد و طبق فرض دوم، استعاره های زبانی متعارف نظام مند هستند. پیکره ای پنجاه میلیون کلمه ای از پیکرة همشهری به طور تصادفی نمونه گیری و به وسیلة نرم افزار AntConc تحلیل شد. یافته های حاصل از تحلیل پیکره ای حاکی از تأیید نشدن فرض نخست و تأیید نسبی فرض دوم نظریة استعارة مفهومی هستند. یافته های این پژوهش نشان می دهند که الگوهای معنایی استعاره های زبانی پیچیده تر از پیش بینی های نظریة استعارة مفهومی هستند و عوامل کاربرد زبان در شکل دهی به معنای استعاره های زبانی نقش مهمی ایفا می کنند.
نگاهی به هرمنوتیک گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۴ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش و تأثیر مفاهیم قرآنی و شرقی در پیدایش شعر تأسی از قرآن پوشکین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر تلاشی است برای معرفی و بررسی قطعه سوم از مجموعه اشعار تاسی از قرآن الکساندر سرگییویچ پوشکین که با الهام از مفاهیم قرآن کریم سروده شده است. نویسندگان بزرگ روسیه با بهره گیری از مفاهیم قرآن کریم‘ آثار جاودانی ازخود به یادگار گذاشته اند که این آثار‘ در عین جذابیت برای خوانندگان مشرق زمین‘ متاسفانه به دلایلی نامشخص‘ کمتر مورد توجه مترجمان و محققان ایرانی قرار گرفته اند. قطعه سوم مجموعه اشعار تاسی از قرآن پوشکین یکی از بارزترین و زیباترین آنهاست که با الهام از مفاهیم آیات مختلف سوره عبس سروده شده است. در این مقاله‘ ضمن تحلیل و بررسی قطعه سوم ازمجموعه 9 قسمتی تاسی از قرآن وی ‘ سعی شده تا آیاتی از قرآن کریم را که منبع الهام و پیدایش این قطعه اند‘ نشان داده شود. این اشعار بازتاب شرایط روحی و روانی پوشکین در دوران سخت تبعید در شمال روسیه در روستای میخائیلوفسکویه است. او با بهره گیری ا زمفاهیم قرآنی و با سرودن این اشعار‘ روحیه و امید به آزادی را در خود تقویت می کرد.
بررسی عوامل کاهنده انگیزه در یادگیری زبان دوم (An Investigation into Sources of Demotivation in Second Language Learning)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی منابع اصلی کاهنده انگیزه دانش آموزان ایرانی در یادگیری زبان دوم و سنجش رابطه بین کاهش انگیزه و جنسیت و مقطع تحصیلی دانش آموزان می پردازد. به منظور یافتن عوامل اصلی کاهنده انگیزه پرسشنامه ای با 32 سوال پنج گزینه ای تدوین و توسط 327 دانش آموز دختر و پسر تکمیل شد. به منظور بررسی عوامل اساسی پرسشنامه تحلیل عامل اکتشافی انجام شد. بر اساس نتایج پنج دسته از عوامل کاهنده انگیزه شناسایی شدند: مطالب مواد و امکانات اموزشی، نگرش نسبت به جامعه انگلیسی زبان، معلم، تجربه شکست، نگرش نسبت به یادگیری زبان دوم. به منظور بررسی عوامل کاهنده انگیزه در رابطه با جنسیت و مقطع آموزشی دانش آموزان دو تحلیل واریانس یک طرفه انجام شدند. یافته ها تفاوت معناداری بین دانش آموزان دختر و پسر در مورد سه عامل کاهنده انگیزه نشان دادند. تفاوت معناداری بین دانش آموزان در مقاطع تحصیلی مختلف نسبت به سه عامل کاهنده انگیزه مشاهده شد. در پایان، یک تحلیل واریانس چند متغیره به منظور بررسی تفاوتهای بین دانش آموزان دختر و پسر در مقاطع تحصیلی یکسان در مورد عوامل کاهنده انگیزه انجام شد. تفاوت معناداری بین دانش آموزان دختر و پسر در مقاطع تحصیلی مختلف نسبت به همه عوامل کاهنده انگیزه جز یک مورد یافته شد.