فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹٬۸۰۱ تا ۹٬۸۲۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
Computer-Mediated Communication (CMC) modes can ease scaffolding through multimodality in collaborative writing tasks. However, there is an ongoing debate regarding synchronous and asynchronous CMC environments. Additionally, there are conflicting results regarding gender’s pedagogical beliefs in CMC applications. The current study aimed to explore if there is a difference between synchronous and asynchronous multimodal scaffolding on the freewriting complexity of EFL learners. Besides, genders’ perceptions about applying multimodal scaffolding were compared. Participants were 84 EFL learners who randomly assigned into three groups. For the pre-test, a picture, podcast, and movie were shared, and the participants were asked to complete their freewriting tasks individually within the allocated time. For treatment, one experimental group was scaffolded in a synchronous environment by sending messages on WhatsApp, and the other experimental group experienced asynchronous scaffolding via email. The results indicated that multimodal scaffolding is beneficial. However, no significant difference was found between the writing complexity of synchronous and asynchronous groups. Furthermore, a significant difference between males’ and females’ tendency to use multimodal scaffolding was uncovered. The findings highlighted the role synchronous and asynchronous multimodal scaffolding can play in collaborative writing tasks
ابعاد معنایی «انداختن» و «بریدن» با رویکردی درزمانی: چندمعنایی، هم نامی یا هم معنایی بافت مقید؟
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر پژوهشی معنی شناختی از نوع درزمانی است که در آن نگارندگان به بررسی معانی دو فعل «انداخت/انداز » و «بُرید/بُر » می پردازند. برای چنین بررسی ای، معانی افعال یادشده در دوره های باستان و میانه زبان های ایرانی و سپس، در متون نظم و نثر فارسی دوره اسلامی و در نهایت، در فارسی معاصر ذکر شده و به منظور مقایسه، مورد تعمق قرار گرفته است. ضرورت انجام چنین مطالعه ای گشودن راهی برای تصمیم گیری در مورد چندمعنی بودن فعل های مورد بررسی، وجود هم نامی، یا هم معنایی بافت مقید میان آن ها براساس مستندات تاریخی و شواهد ریشه شناختی است. بنابراین، افزون بر ذکر شواهد ریشه شناختی و مستندات تاریخی برای بررسی معنایی این فعل ها، به ذکر معیارهای تشخیص چندمعنایی از هم نامی نیز خواهیم پرداخت و در انتها خواهیم دید که قائل شدن به همنامی در مورد این افعال منتفی است؛ همچنان که قائل شدن به هم معنایی بافت مقید میان هر فعل و معانی آن نیز درست نیست و هر یک از این دو فعل را باید فعلی چندمعنی در نظر گرفت.
Comparing Extrovert/Introvert EFL learners in terms of using socio-affective strategies in developing four language skills of speaking, listening, reading, and writing(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۷, No.۳۴, Spring & Summer ۲۰۲۴
44 - 68
حوزههای تخصصی:
personality is one of the essential factors to acquire a second language. The Socio-affective strategy helps learners to adjust emotions and motivations. This study investigated the impact of extroversion and introversion on the using socio-affective strategies. The participants of the study were 26 EFL Iranian students at university level at Islamic Azad University, Tabriz Branch. The students who were willing to participate were selected from BA/MA/PhD classes. This descriptive quantitative study used two questionnaires. First, the researcher administered the personality questionnaire developed by Cain (2011) to categorize students into two groups of introvert and extrovert. Next, the socio-affective questionnaire was answered by students. The results of the statistical analyses revealed that there is a significant difference between introverts and extroverts in using socio-affective strategies and the mean score of introverts is higher than extroverts. Also, the results of this study revealed that there is a significant difference between introverts and extroverts in using socio-affective strategy in writing skill. The finding of the study suggests implications regarding the use of socio-affective strategies in introverts and extroverts.
On the Relationship between Iranian ESP Teachers' Technological Pedagogical Content Knowledge and their Reflective Teaching in Online Classrooms
حوزههای تخصصی:
This study was done to investigate the relationship between technological pedagogical content knowledge and reflective teaching of Iranian ESP teachers in online classrooms. To meet the goals, 254 ESP teachers from different universities in Iran were selected to take part in the study. The technological pedagogical content knowledge and teachers’ reflective teaching questionnaires were used as the main instruments of the study. Pearson correlation and multiple regression were calculated to analyze the data gathered from the questionnaires. The findings showed that the relationship between Iranian ESP teachers' technological pedagogical content knowledge and their reflective teaching in online classrooms was significant and the components of TPCK significantly predicted the Iranian ESP teachers’ reflective teaching. The findings of the study assist ESP teachers to employ technological pedagogical content knowledge to enhance their reflective teaching in the teaching process.
Disclosing the Effects of Online Collaborative Writing on Writing Skills and Self-Perception of Technology: A Study on Ethiopian EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۳ , N. ۲ , ۲۰۲۴
81 - 104
حوزههای تخصصی:
The integration of technology in second language education has made online collaborative writing (OCW) a valuable method for enhancing writing skills. Despite this, its effects on writing skills and technological self-perception in Ethiopia have not been thoroughly explored. This study aims to fill this gap by assessing the impact of OCW, through the use of Wiki and Telegram applications, on writing skills and technological self-perception within Ethiopia's English as a Foreign Language (EFL) setting. Forty-five intermediate IELTS candidates from a language school in Utopia were randomly divided into three groups: the Wiki group (n = 15), the Telegram group (n = 15), and a control group (n = 15). They participated in pre-tests, interventions, post-tests, and completed a technology self-perception survey both before and after the intervention. The one-way ANOVA results showed that the Wiki and Telegram groups outperformed the control group in post-test writing skills. However, no significant difference was found between the Wiki and Telegram groups' post-test writing skills. Moreover, both groups reported a more positive view of technology following the intervention. These outcomes hold significant implications for EFL stakeholders in Ethiopia and pave the way for further research.
مقایسه ی درک و کاربرد عبارات استعاری بدن مند کودکان دارای صرع وکودکان سالم (سه تا پنج سال) فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیماری صرع اختلالی عصب شناختی محسوب می شود، بررسی های شناختی در این زمینه می تواند روشن گر چگونگی این اختلال باشد. با بررسی های شناختی می توان چگونگی آسیب مغزی و تأثیر این آسیب ها در کنش های رفتاری بیماران را تشخیص داد. پژوهش حاضر به بررسی مقایسه ای بیست کودک سالم (3 تا 5 ساله) و بیست کودک دارای صرع (در همان سن) پرداخته است تا در این بررسی مقایسه ای، شناخت بهتری از این بیماری و دانش شناختی هر دو گروه در درک و کاربرد عبارات استعاری بدن مند حاصل شود. روش پژوهش حاضر توصیفی-آزمایشی است و بدون هیچ گونه دخل و تصرفی در متغیرها، صورت گرفته است. شیوه پژوهش حاضر برگرفته ازشیوه ی بیالکا- پیکال (2003) و شجاع رضوی (1395) است. یافته ها نشان داد که کودکان سالم در آزمون عبارات استعاری جاخالی بسیار خوب عمل کرده و با کسب امتیازات بالا و پاسخ های صحیح در تکمیل عبارات استعاری همکاری لازم را داشتند. در آزمون کارت های دوتایی نیز کودکان طبیعی با بالاترین امتیاز درک و کاربرد کامل عبارات استعاری بدن مند را در تمامی حواس کسب کرده اند. کودکان دارای صرع در پرکردن عبارات جاخالی با تفاوت اندکی از کودکان سالم به پرسش ها پاسخ گفتند. در مرحله آزمون کارت های دوتایی کودکان دارای صرع بیشترین پاسخ صحیح را در حواس بویایی و چشایی داشته اند و کمترین پاسخ صحیح را در حواس بینایی و لامسه به دست آوردند. همچنین، نتایج نشان داد که بیماری صرع در درک و کاربرد عبارات استعاری بدن مند کودکان تاثیر منفی داشته است. صرع می تواند دانش شناختی کودکان را تحت تاثیر قرار دهد.
مردم شناسی باستان شناختی گیاه زندگی در ایران و بین النهرین باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گیاه زندگی استعاره ای کیهان شناختی است که در طبقه بندی دوگانه هستی بین دو قلمرو مغاک و عالم قدسی (اعلی)، مختص جهان مغاک و ظلمات است. نماد گیاه زندگی طیف وسیعی از نباتات را در بر می گیرد؛ گیاهان رونده و خودرو یا دیمی، گیاهان آغازینی مانند نی (خیزران) و ریواس، گیاهان مخمر و مستی آور همچون قارچ، مایعات نیروبخش مانند شراب و گیاهان وابسته به آن از جمله تاک و خرما، مرکبات و دانه های روغنی مانند زیتون، گیاهان دارویی و سمی همچون شوکران، درختان آتش زا مانند بلوط و کاج و گیاهان معطر و بودار از جمله مصادیق گیاه زندگی اند. این گیاهان رمز طبیعت و فطرت اولیه جهان اند که انسان و تمام موجودات هستی لاجرم از آن عبور می کنند. آئینی بودن و کارکردهای عینیِ نباتات، تابعی از جایگاه نمادین آنها در جهان بینی انسان بوده است و هرکدام از آنها، به نحوی، ویژگی این قلمرو را بازنمایی می کنند. ساختار و مفاهیم حاکم بر جهان ظلمات، از جمله: نیروی حیات، جاودانگی، سکر و خلسه، مخمرات، برهنگی، عشق و نیروی جنسی، دارو و پزشکی، آتش و مانند آن، ساختار مشترک مربوط به نماد گیاه زندگی است. دسته بندی نباتات بر اساس نواحی کیهانی و اسطوره ای، شیوه متفاوتی از طبقه بندی است که در عین نمادین بودن، با خواص و طبیعت این گیاهان انطباق دارد. حوزه مورد مطالعه ما، ایران و بین النهرین باستان است. مهم ترین روش انجام پژوهش، استفاده از منابع مکتوب در حوزه باستان شناسی و هنر و اساطیر این منطقه با تکیه بر رویکرد اسطوره شناسی تطبیقی است. همچنین از داده های مردم شناختی اقوام زاگرس از جمله کردها استفاده شده است.
Virtual English Language Teaching at the Service of Iranian House Wives: Emotional Regulation, Anger Control, and Domestic Violence in Focus(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۲, Issue ۴۸, Spring ۲۰۲۴
51 - 65
حوزههای تخصصی:
House wives hold a specific position at home, as it is known to everyone. This study aimed at investigating the effect of virtual English language teaching on Iranian house wives’ emotional regulation, anger control, and domestic violence. In so doing, a quasi-experimental pre-test post-test control group design was used. The target population of this study included all Iranian house wives. From the population, about 60 Iranian house wives from different cities of Iran were selected through available sampling. The participants were randomly divided into two groups namely, the experimental and control groups. The required data were collected through the following instruments: The Persian version of Anger Control Questionnaire, developed and validated by Buss and Perry (1992); the Domestic Violence against Women, developed and validated by Mohseni Tabrizi et al. (2011) in Persian; and the Persian version of the Emotional Regulation Questionnaire (Garnefski et al., 2003). The findings confirmed a significantly positive impact of virtual English language teaching on Iranian House wives’ emotional regulation, anger control and domestic violence. The findings have implications for top-level educational authorities, social emergency administrators, and future researchers.
The Effect of Feedback Scope Through Digital Modality (Synchronous vs. Asynchronous) on Complexity, Accuracy and Fluency of Iranian EFL Learners’ Written Productions(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study investigated the effectiveness of two different scopes of corrective feedback on enhancing the complexity, accuracy, and fluency of L2 written productions among 150 intermediate EFL learners participating in intact online courses. The corrective feedback scope includes highly focused and comprehensive feedback delivered via digital platforms in synchronous and asynchronous formats. Participants were divided into five groups: synchronous highly focused feedback, synchronous comprehensive feedback, asynchronous highly focused feedback, asynchronous comprehensive feedback, and a control group receiving corrective feedback via traditional methods, characterized by the indiscriminate identification and marking of all errors. Results across the feedback groups regarding their impact on complexity, accuracy, and fluency in EFL learners' written productions indicated a significant effect on accuracy, while complexity and fluency showed no significant differences based on feedback scope and delivery modality. The results of this study have several important implications for educators, material developers, and policymakers in the field of language education. For teachers, adopting synchronous feedback strategies could significantly enhance the accuracy and complexity of students' written work.
Applying Structural Equation Modeling to Second-language (L2) Research: Key Concepts and Fundamental Reconsiderations(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۶, No.۳۲, Spring & Summer ۲۰۲۳
101 - 117
حوزههای تخصصی:
As conceptual models of language learning, use, and processing mature, it is both natural and necessary for the statistical models we apply to follow suit. One statistical approach with great potential in the field Applied Linguistics and L2 studies is structural equation modeling (SEM). SEM is introduced in this paper as a powerful and highly flexible family of analyses. In doing so, the paper outlines (a) the types of variables and possible modeled relationships that SEM is equipped to address and (b) statistical considerations for applying SEM in L2 research, and (c) a number of additional and key considerations for those interested in delving deeper into SEM (e.g., goodness of fit indices, model modification procedures, etc.). This paper also describes the potential of SEM to contribute to construct validation (e.g., convergent and discriminant validity). Throughout the paper, a plethora of examples pertaining to applications of SEM in L2 research are provided.
هیجان نخبه بینی دانش آموزان و بازتاب آن در کتاب های فارسی دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نهاد آموزش و پرورش نقش بسزایی در معرفی مؤلفه های فرهنگی دارد و کتاب های درسی در آگاهی بخشی نسبت به شخصیت ها و مشاهیر حائز اهمیت هستند. در پژوهش حاضر، میزان هیجان نخبه بینی دانش آموزان دوره متوسطه دوم و رضایتمندی آنان از چگونگی پرداختن به مشاهیر و نخبگان در کتاب های فارسی، مورد بررسی قرار گرفته است. این هیجان به میزان برانگیخته شدن هیجانات که هنگام دیدن یا شنیدن درمورد نخبگان در فرد ایجاد می شود، اشاره دارد و در دو سطح انفرادی و اجتماعی دارای ابعاد همگرایی و واگرایی مثبت/منفی است. از آن جایی که مشاهیر، شاعران و نویسندگان از عناصر تشکیل دهنده زبان فارسی و هویت ایرانیان هستند، نگارنده در پژوهش حاضر آنان را به عنوان شخصیت هایی برجسته درنظر گرفته و با استفاده از پرسش نامه هیجان نخبه بینی (Pishghadam et al., 2021)، به بررسی هیجان نخبه بینی 917 دانش آموز دختر و پسر (میانگین سنی 16.51 سال) دوره متوسطه دوم (پایه های دهم، یازدهم و دوازدهم) در رشته های ادبیات و علوم انسانی، علوم تجربی و ریاضی فیزیک پرداخته است. نتایج آزمون تی نشان داد که هیجان نخبه بینی دختران در سطوح انفرادی و اجتماعی بالاتر از پسران است و آنان تمایل بیشتری به نخبگان و مشاهیر به ویژه مشاهیر خانم نشان دادند. آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و مقایسه زوجی میان پایه های تحصیلی نشان داد که میزان هیجان نخبه بینی دانش آموزان پایه دهم از دو پایه دیگر بیشتر است و دانش آموزان رشته ریاضی فیزیک هیجان نخبه بینی کم تری نسبت به دو رشته دیگر دارند که به نظر می رسد به دلیل ماهیت رشته تحصیلی آنان است. بررسی کیفی کتاب های فارسی این دوره نشان می دهد که میزان توجه به نخبگان و مشاهیر در حد ارائه اثری کوتاه از شاعران است که این امر با نیازهای نخبه بینی دانش آموزان هم راستا نیست و 76 درصد از دانش آموزان معتقدند توجهی به نخبگان و افراد برجسته در کتاب های فارسی نشده است و این مهم، لزوم بازنگری کتاب ها را بر مبنای نیازهای هیجان نخبه بینی دانش آموزان و زباهیجان های فرهنگی روشن می سازد.
بررسی تاثیر بازخورد بصری بر زمان آغاز واکداری فراگیران ایرانی زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
115 - 135
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی اثربخشی بازخورد بصری به عنوان ابزاری برای افزایش زمان آغاز واکداری فراگیران ایرانی زبان انگلیسی پرداخته است. در حیطه ی آموزش تلفظ، بازخورد بصری به عنوان یک رویکرد جدید به رسمیت شناخته می شود. پژوهش حاضر شامل یک گروه آزمایشی، تجزیه و تحلیل آماری، همراه با بررسی داده های بصری بود که عملکرد ثابتی را درطول سه مرحله مطالعه نشان داد. در کمال تعجب، الگوی باز خورد بصری به تغییرات قابل توجهی در زمان آغاز واکداری منجر نشد. با این حال، تغییراتی در بین شرکت کنندگان در مورد میانگین عملکردی آنها در رابطه با زمان آغاز واکداری وجود داشت. برخی از شرکت کنندگان بهبود در زمان آغاز واکداری زبان انگلیسی برای واج های /p/، /t/، و /k/ نشان دادند، در حالی که این موضوع برای سایر شرکت کنندگان این گونه صدق نکرد. در آزمون ابتدایی، اکثر شرکت کنندگان زمان آغاز واکداری هایی شبیه به انگلیسی بومی را به نمایش گذاشتند که نشان دهنده یک اثر بالقوه است. عواملی مانند قرار گرفتن در معرض زبان مقصد و برجسته بودن زبان انگلیسی به عنوان یک زبان خارجی احتمالاً بر نمرات زمان آغاز واکداری شرکت کنندگان قبل از مطالعه تأثیر گذاشته است. بر اساس نتایج مطالعه حاضربازخورد بصری می تواند یک روش آموزشی جایگزین برای آموزش تلفظ در کلاس درس ارائه دهد که بیشترفراگیر محور بوده و به آنها اجازه می دهد تا تجزیه و تحلیل بازنمایی های بصری تولیدات خود را بیاموزند. با این حال، انجام تحقیقات با تعداد بیشتری از شرکت کنندگان برای نتیجه گیری قوی تر در این حوزه ضروری است.
A Semantic Analysis of Constructions Consisting of “ba” (WITH) in Persian Language(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۹
97 - 118
حوزههای تخصصی:
This article investigates the comitative constructions in Persian. These constructions consist of three members named accompanion, accompanee and accompanying setting. Previously, studies considered ‘bā’ (WITH) as a preposition in traditional grammar. All traditional grammarians introduced ‘bā’ as a preposition except those who pointed to ‘bā’ (WITH) in accompanying situations. One of the aims of the present research is to answer this question: Is ‘bā’(WITH) a preposition in all sentences or is it a conjunction or both? So, this study attempts to show its syntactic and functional features in Persian. Another goal is to compare coordinated and comitative constructions. The hypothesis is that ‘bā’(WITH) can be considered as a conjunctor and a preposition as well. Thus comitative constructions are divided into two groups: 1) symmetrical constructions in which [ with + DP2 ] is not an adjunct (an argument). The type of the verbs in this group are as follows: collectives, combining, relational predicates and similar comparison. 2) asymmetrical constructions in which [ with + DP2 ] is an adjunct. The second type does not depend on the type of the verbs. It consists some members named non-collective verbs, instrumental, body organ, transportation. The instrumental type are of mediatory and facilitating. The findings of the present article can be used in the teaching of Persian grammar as well as syntactic analyses.
سنجش دانش ساخت واژی فارسی آموزان سطح پیشرفته دانشگاه الزهرا (س): موردپژوهی وندهای اشتقاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۰
161 - 187
حوزههای تخصصی:
دانش واژه و ساختمان آن از جنبه تصریفی یا اشتقاقی در کاربرد تولیدی زبان اهمیت بسزایی دارد. در این پژوهش کوشش شد با تمرکز بر وندهای اشتقاقی زبان فارسی، دانش ساخت واژی فارسی آموزان در رابطه با وندهای اشتقاقی زبان فارسی شامل پسوندها و پیشوند ها بررسی شود. گرد آوری داده ها مبتنی بر پیکره نوشتاری فارسی آموزان و کتاب درسی پارسا، فارسی عمومی (3) است. بر این اساس، 105 نسخه از نگارش های فارسی آموزان سطح پیشرفته (1) و (2) مرکز آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان دانشگاه الزهرا (س) همراه با کتاب درسی پارسا 3 که مشتمل بر 20 درس است، بررسی شدند و واژه های مشتق به کاررفته در آن ها استخراج و به طور جداگانه مطالعه شدند. یافته های به دست آمده از تحلیل توصیفی و کمی داده ها بر اساس آزمون مقایسه یک گروهی نشان داد میزان کاربرد واژه های مشتق در نگارش فارسی آموزان تا اندازه ای بازتاب میزان مواجهه آن ها با واژه های مشتق موجود درکتاب است که به طور مستقیم یا غیر مستقیم آموزش داده شده است. بنابراین یافته های موردِ اشاره همسو با نظریه پردازش درون داد است که با مهم شمردن نقش درون داد، مواجهه با درون داد را از شرایط لازم در زبان دوم آموزی می داند. یافته های به دست آمده از داده ها نشان می دهد دو تکواژ «-یی/-گی» و «-ه» بالاترین درصد بازنمایی را در نگارش های فارسی آموزان داشته اند. از دیگر یافته های این پژوهش گرایش فارسی آموزان به استفاده از پسوندهای اشتقاقی در مقایسه با پیشوندهای اشتقاقی است. همچنین، بیشترین واژه های مشتق به کاررفته در نگارش فارسی آموزان به ترتیب متعلق به دو مقوله صفت و اسم است.
ارزیابی کاربرد استعاری اسامی حیوانات در زبان ترکی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۹
45 - 76
حوزههای تخصصی:
بر اساس دیدگاه شناختی لیکاف و جانسون، استعاره مفهومی یکی از مجاری اصلی درک انسان از مفاهیم عالم هستی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر اسامی حیوانات بر گفتار گویشوران زبان ترکی و ارزیابی معانی ضمنی این واژه ها بوده است. گویشوران زبان ترکی با تشبیه انسان و رفتارهای او، نیز رویدادهای پیرامونی به حیوانات، آنها را در معانی استعاری به کار می برند. در پژوهش حاضر که به صورت میدانی و انجام مصاحبه با 30 گویشور زبان ترکی گویش شهر زنجان انجام گرفت، تعداد 93 واژه گردآوری شده که 22 واژه و معانی استعاری آنها بین کاربران زبان ترکی مشترک بوده است. ابتدا، معانی ضمنی هرکدام از این 22 واژه که دیدگاه فرهنگی گویشوران زبان ترکی را نشان می دهند، استخراج و در جدولی مقابل هرکدام از اسامی حیوانات نوشته شده است. سپس، برای هر واژه با ذکر اشعار یا امثال و حکم از کتاب ها و منابع معتبر زبان ترکی توضیحاتی ارائه گردیده است. همچنین، موضوع جنسیت، فراوانی و درصد این واژه ها بررسی شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که نام های این حیوانات بر گفتار گویشوران زبان ترکی تأثیر می گذارد به طوری که متناسب با موقعیت های مختلف بافتی، از این نام ها به صورت استعاری بهره می گیرند و در گفتار از آنها استفاده می کنند.
Relationship Between Vocabulary Learning Strategy Use and Learning Styles Using Structural Equation Modelling Across Age and Gender(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱۱, Issue ۴۷, ۲۰۲۳
139 - 154
حوزههای تخصصی:
This study investigated Iranian English-as-a-foreign-language (EFL) learners’ use of vocabulary learning strategies (VLSs) and its interrelationship with breadth of vocabulary knowledge (VK), depth of vocabulary knowledge and learning styles especially in relation to gender and age. There was a significant relationship between determination VLS and depth of VK. Learning styles of theorist, reflector and activist provided the basis for increasing and improving breadth of VK. Also, there was a significant and incremental (direct) relationship between theorist, reflector & activist learning styles with depth of VK. In three groups of theorist, reflector, and activist learning styles, social VLS provided the basis for increasing and improving breadth of VK. Also, in three groups of pragmatist, theorist & reflector learning styles, there is a significant and direct relationship between memory VLS and breadth of VK. In males group, there was a significant and direct effect between determination VLS and breadth of VK. Furthermore, in females group, there was a significant and direct relationship between social VLS and depth of VK. Considering the age of participants, in the age group of 20-24 years, there was a significant and direct relationship between metacognitive VLS and breadth of VK. However, in the age group of 25-30 years, there was a significant and direct relationship between cognitive VLS and breadth of VK. Given the important mediating effects of gender and age, it is proposed that vocabulary learning be strategically and stylistically integrated into the accumulative process of English learning.
AI-assisted EAP Testing: A Case of Academic IELTS Writing by Iranian EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The advent of AI technologies has been influential on the quality of language learning in EFL contexts. A plethora of studies have explored the employment of AI bots in academic writing. Yet, exploring the strategies employed by Iranian EFL learners while using an AI bot to complete academic IELTS writing task 2 has been underestimated. To address the lacuna, this qualitative study computer-recorded eleven participants’ interactions with AI bot to identify the strategies they employed to complete academic IELTS writing task 2. The researchers intended to clarify the intricacies of the human-AI interactions and infer the potential contributions of AI bots for academic writing in EFL settings. The findings revealed that despite the employment of several strategies by the participants to compose high-quality writing tasks, none of them fully trusted the AI outputs to use them without post-editing. They considered the AI bot as a writing assistant, used some revised segments of AI responses and added their own words respectively. The pedagogical implications for language teaching in general, and IELTS-oriented practices in particular to take advantage of the emerging AI technologies for better educational outcomes are provided. Moreover, avenues for future research on AI-assisted Language Learning (AILL) are suggested.
بررسی فرایند دگرسازی و شگردهای بازنمایی زندگی شرقی- ایرانی در گفتمان جیمز موریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳۲
193 - 167
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با تکیه بر نظریه تئون ون دایک، راهبردهای گفتمانیِ جیمز موریه در دگرسازی و بازنماییِ زندگیِ شرقی ایرانی را مورد واکاوی قرار داده است. نگارندگان در این جستار با بررسی رمان سرگذشت حاجی بابا کوشیده اند به این پرسش مهم پاسخ دهند که ایدئولوژی موریه چه سان بر گفتمان وی تأثیر نهاده است؟ این که هویت و شیوه زندگی شرقی ایرانی، در گفتمان این نویسنده غربی و مسیحی چگونه بازنمایی شده است، پرسش بعدی این مقاله است. در پیوند با این پرسش ها، نگارندگان نقش این بازنمایی ها را در رویه های تولید گفتمان به طور انتقادی بررسی کرده اند. روش انجام این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و داده ها به صورت کتابخانه ای گردآوری شده اند. یافته های مقاله نشان می دهد در گفتمان موریه، جلوه هایی از شرقِ ساخته شده ذهن خاورشناسان غربی وجود دارد که در ایدئولوژیِ آنان به منزله «غیر» پنداشته شده و با صورتی از نژادپرستی همراه است. بر پایه این ایدئولوژی، موریه کوشیده است از طریق دگرسازی منفی انگار و هویت بخشی به خود از راه انتساب ویژگی های منفی به ایرانیان، تصویری ناخوشایند از جامعه ایران عصر قاجار ارائه کند. شایان ذکر است که در گفتمان رمان، ساختارهای ایدئولوژیکی به شیوه های مختلف در مقوله های «معنا»، «ساختارهای صوری» و «بلاغت» اظهار شده اند.
مفهوم سازی «خودویرانگری» در داستان های کودک: بر اساس طرحواره های کاربردشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
77 - 97
حوزههای تخصصی:
«مفهوم سازی» فرایندی پویا است که وفقِ آن، واحدهای زبانی در خدمت عملیات مفهومی و دانش پس زمینه ای قرار می گیرند. صاحب نظران علوم شناختی ساختار زبانی را بازتاب مستقیم شناخت می دانند؛ بدین معنا که هر اصطلاح خاص، مربوط به ادراک وضعیتی خاص است. بر همین اساس، واژه ای واحد می تواند در موقعیت های مختلف مفهوم سازی های مختلف داشته باشد. طرحواره ها، به عنوان یکی از ابزارهای شناخت، تصوراتی کلی اند که از درونی سازی تجربیاتِ زیسته ایجاد می شوند و وظیفه سازمان دهی، تفسیر و تبادل اطلاعات را بر عهده دارند. طرحواره های کاربردشناختی، خرده طرحواره هایی هستند که وابسته به بافتِ موقعیتی و کاربردی فراخوانده می شوند. این پژوهش با التفات به کلان طرحواره «خودویران گری»، در پی رده بندی خرده طرحواره های کاربردشناختی و مفهوم سازی های متناظرشان است. دامنه پژوهش حاضر داستان های واجدِ درون مایه «خودویران گری» در گروه سنی «الف»، «ب» و «ج» است. هر یک از داستان ها به مثابه موقعیتی کاربردی و عینی برای فراخوانی خرده طرحواره ای خاص از کلان طرحواره «خودویران گری» به شمار می آید. پژوهش پیش ِرو با روش تحلیلی توصیفی در صدد پاسخ به چگونگی مفهوم سازی طرحواره خودویران گری در بافت های موقعیتیِ داستان های کودک است. نتیجه پژوهش پنج طرحواره کاربردشناختی را به عنوان پنج پایه مفهومی متفاوت معرفی می کند: طرحواره های گسستی، پیوستی، گسستی- پیوستیِ فردی، گسستی- پیوستی جمعی، گسستیِ ناخواسته. مقاله حاضر برای نخستین بار خودویران گری را در ادبیات کودک مورد مداقّه قرار می دهد.
بررسی نقش تغییر ارزش های نشانه-معناشناختی در حکایتی از گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارزش و نظام تبادل آن در کنار نظامهای گفتمانی از مباحث با اهمیت در نشانه معناشناسی به شمار می روند. این مفاهیم در تعریف نوع روابط افراد و حل بحران های ارزشی در تحلیل های نشانه معناشناختی نقشی بسزا ایفا می کنند. این پژوهش حکایت اول از باب نخست گلستان را به عنوان موضوع بررسی برگزیده و به دنبال شناسایی الگوی نظام ارزشی، چگونگی تغییر ارزش ها و سپس آشکارسازی نقش تغییر ارزش ها در حل بحران های ارزشی موجود در حکایت است. مسئله پژوهش پیش رو این است که آیا تغییر ارزش ها در گلستان به عنوان منبعی تأثیرگذار برای فارسی زبانان منجر به شکل گیری سبک تازه ای از زندگی میان آنان شده است یا خیر. یافته های پژوهش نشان گر آن است که سعدی در آفرینش این حکایت از ساز و کار دگرگونی ارزش ها بهره جسته است و درنهایت دگرگونی ارزش ها موجب تغییر معنا و نیز حل بحران موجود در حکایت شده اند. این پژوهش با بهره گیری از رویکرد مطرح در نشانه معناشناسی مکتب پاریس، به صورت کتابخانه ای و توصیفی تحلیلی انجام شده است.