فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله به بررسی ریخت شناسانه شعر «کتیبه» اخوان ثالث پرداخته ایم. به این منظور، نخست به تعریف ریخت شناسی پرداختیم، سپس روایت اسطوره ای «کتیبه» را از منظر این نظریه، مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم و به خویشکاری ها، شخصیت ها و حرکت های روایت تقسیم کردیم. «کتیبه» از شعرهای روایی اخوان است که شکلی نمایشی و دراماتیک دارد. شیوه روایت و داستان پردازی در این شعر به گونه ای است که شاعر با توصیف های خود، فضایی می آفریند که خواننده از زاویه دید دلخواه او به اجزا و عناصر داستان بنگرد.
از بیست و سه خویشکاری موجود در «کتیبه»، هجده خویشکاری اصلی و پنج خویشکاری، فرعی است. خویشکاری های «خبردهی»، «خبرگیری»، «فریبکاری»، «فریب خوردن» و «غیبت» فرعی و بقیه خویشکاری ها اصلی هستند. خویشکاری های «مصیبت» و «عمل قهرمان» در کل روایت تکرار می شوند. در نگاهی کلی می توان جنس شخصیت های «کتیبه» را به دو دسته انسانی و طبیعی (تخته سنگ و زنجیر) تقسیم کرد. در شعر روایی «کتیبه»، پنج شخصیت انجام دهنده خویشکاری ها هستند. در این شعر روایی، سه حرکت وجود دارد که این حرکت ها با تعادل حکایت ها در پیوند هستند.
شیوهء یادگیری مستقیم در بستر آموزش الکترونیکی "(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"توجه بیش از حد شیوهء ""دستور- ترجمه "" به متون ادبى و تاکید آن بر انتقال و تعمیق مهارت هاى کتبى خواندن و نوشتن، به عنوان مهارت هاى اصلى در آموزش زبان، به تدریج موجبات انتقاد نسبت به این شیوه را فراهم آورد. تحولات قرن بیستم و تاثیر آن بر اهداف آموزش زبان، ضرورت شیوهء جدیدى که قابلیت انطباق با نیازهاى به روز زبان آموزان و تامین اهداف آموزشى آنان را داشته باشد، الزامى ساخته بود. با استفاده از مطالعات آواشناسى، به عنران یکى از شاخه هاى زبان شناسى و اولویت مهارت هاى شفاهى شنیدن و صحبت کردن در آموزش زبان، شیوهء جدیدى تحت عنوان شیوهء ""یادگیرى مستقیم "" ابداع شد. از آنجا که این شیره تاکنون بیشتر در بستر آموزش سنتى و در کلاس هاى حضورى مورد استفاده قرار گرفته است، در تحقیق حاضر، قابلیت هاى شیوهء یادگیرى مستقیم و چگونگى استفاده از آن، در دو بستر سنتى و الکترونیکى، مورد بررسى قرار مى گیرند.
"
مشخصه های آلفا، بتا و گاما در ترجمه
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله معرفی الگویی نسبتا جدید است که از طریق آن می توان ترجمه را هر چه دقیق تر و عینی تر از پیش تصحیح و نمره گذاری نمود. مفاهیم اصلی این پژوهش عبارتند از: صحت ترجمه، وضوح ترجمه، و طبیعی بودن ترجمه که هر کدام به طور جداگانه با ارائه مثال مورد بحث قرار گرفته است. با استفاده از مقادیر پارمتری ریاضی سه مفهوم اصلی فوق مجددا تعریف گردیده و روابط میان آنها از طریق معادله های فرمولی توضیح داده شده است. باید توجه داشت که کاربرد اینگونه مدلها به گونه ای نیست که بتواند طیفی وسیع از اقلام واحد ترجمه را پوشش دهد اما مقصود اصلی، از دیدگاه ترجمه آزمایی، بیان این واقعیت است که منصفانه نیست اگر بگوییم دقیق نمره دادن به ترجمه به طور کامل غیرممکن است. در این مقاله سعی گردیده است که مفاهیم در منتهای سادگی بیان گردد تا خوانندگان ارجمند بتوانند مباحث را بدون مشکل دنبال نمایند.
تحلیل منظور شناختی محاوره فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در این مقاله، نگارنده بر آن است که تا چهارده گفتوگوی فارسی را، در قالب اصول تعامل گرایس و براساس نظریه لیچ درباره قواعد آداب دانی در گفتار بررسی نماید.هدفهای این بررسی عبارتند از: 1.در خصوص اهمیت یافتههای منظورشناسی در بررسی صورتهای زبانی تصریح گردد؛2.بعضی از پیچیدگیهای محاوره فارسی به کمک اصول یاد شده، باز شود.بررسی حاضر نشان میدهد که رفتار زبانی گویشوران فارسی، ریشه در بعضی از قراردادهای اجتماعی خاص این زبان دارد؛و غفلت از این اصول، منجر به ناقص ماندن مطالعات انجام شده میشود.
"
پژوهشی بر عنصر پیرنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"طرح یا پیرنگ یکی از عناصر پویا و زنجیره ای قصه، نمایشنامه و شعر (روایی) است. عناصر روایت وقتی پویایند که جزیی از پیرنگ روایت باشند. از میان عناصر گوناگون روایت پیرنگ اساسی ترین و با ثبات ترین عنصر آن است.
هر سکانس و هر بخش روایت دارای پیرنگ است که خود شامل آغاز، میانه و پایان است. در حقیقت، یکی از دلایلی که روایت ها همواره خوشایند مردم بوده اند، آراستگی و نظم و ترتیب درونی آنهاست. خواننده یک روایت انتظار دارد بعد از به پایان رساندن آن به حالت تعادل و آرامش فکری برسد. شاید بتوان گفت هر روایتی که چنین احساسی را در خواننده بیدار کند، دارای پیرنگ است. بدین منظور ابتدا سعی می کنیم پاسخی برای این پرسش بیابیم: چگونه می توان به روشی منطقی و علمی پیرنگ را در روایت یافت و آن را ارزیابی کرد؟ و آن گاه با بررسی دو اثر از صمد بهرنگی تلاش می کنیم به پرسش های زیر پاسخ گوییم: آیا این دو اثر ویژگی های یک پیرنگ ایده آل را دارند؟ آیا این دو اثر روایت هستند؟ اگر پاسخ منفی است، به چه دلیل؟ در واقع، هدف نگارنده، به نوعی، نشان دادن قواعد ساده ای است تا خواننده بتواند به کمک آن پیرنگ داستان را پیدا کند. همان طور که چامسکی نشان داد که چگونه جمله های پیچیده از جمله های ساده نتیجه می شوند، در رابطه با روایت هم می توان این اصل را به کار برد. و در این جا ما نشان خواهیم داد که چگونه می توان از ساختارهای پیچیده یک متن به اجزا ساده آن رسید"
فرهنگ نگاری گویشی (مطالعه موردی: بررسی فرهنگ نگاری در گیلکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران، از سرزمین هایی است که از دیرباز، زبان ها و گویش های بسیاری در آن رواج داشته است؛ ولی با وجود این تنوع زبانی در کشورمان، عمر پژوهش درباره زبان های ایرانی، چندان طولانی نیست و به صورت اساسی و تخصصی، از یک سده تجاوز نمی کند. در مواردی نیز هنوز مطالعه علمی درباره زبان ها یا گویش ها شروع نشده و آگاهی ما از برخی زبان ها و گویش های ایرانی، اندک است. یکی از روش های مورد استفاده برای معرفی زبان یا گویشی خاص، تدوین فرهنگ لغت برای آن است. به طور کلی، هر مجموعه ای از واژه های گرد آمده را می توان فرهنگ نامید؛ اما برای معرفی زبان ، چنین فرهنگ هایی مورد نظر نیستند؛ بلکه آن هایی هستند که به روشی علمی و دقیق نوشته شده باشند. سابقه فرهنگ نویسی برای زبان فارسی در کشور ما نشان می دهد که فاصله ما با فرهنگی درست و علمی، بسیار زیاد و این مسئله درباره گویش های ایرانی، بسیار متفاوت است؛ زیرا برای بسیاری از گویش ها، فرهنگ لغتی تدوین نشده و یا اگر تدوین شده باشد، برای متخصصان حوزه زبان شناسی، قابل استفاده نیست و تنها تعدادی از گویشوران، از آن ها لذت می برند. نوشتن فرهنگ لغت هایی که واژه های یک گویش را به طور دقیق معرفی کند و برای اهل زبان و متخصصان، قابل استفاده باشد، به اصولی نیازمند است که با پیروی از آن می توان فرهنگ لغاتی کم عیب تر نوشت. در این مقاله کوشیده ایم برخی اصول ضروری در حوزه فرهنگ نگاری گویشی را ذکر و بررسی کنیم و برای نشان دادن اهمیت این کار، مطالعه موردی و آسیب شناسی در حوزه فرهنگ نگاری برای زبان گیلکی صورت گرفته است. از بخش های این مقاله می توان اصول فرهنگ نگاری گویشی، فرهنگ نگاری برای زبان گیلکی و آسیب شناسی فرهنگ های گیلکی را نام برد.
روش های پژوهش در زبان شناسی.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژه تحقیق در لغت به معنای رسیدگی کردن، بررسی، بازجویی (فرهنگ قریب)، وارسی واقعیت (فرهنگ نفیسی)، راست و درست کردن، به حقیقت امری رسیدگی کردن و بازجویی کردن (فرهنگ عمید و لغت نامه دهخدا) است. تعریف تحقیق، به عنوان یک فرایند پژوهشی، شکل خاصی از دانش آکادمیک است (به نقل از دلاور، 1374: 23). دست یابی به هدف های علم یا شناخت علمی میسر نخواهد بود، مگر زمانی که با روش شناسی درست صورت پذیرد. روش شناسی را می توان از چند دیدگاه مطمح نظر قرار داد: از دیدگاهی، روش شناسی مطالعه منتظم و منطقی اصولی است که تفحص علمی را راهبری می کند. از این دیدگاه، روش شناسی شاخه ای از منطق و یا حتّی فلسفه است. دیدگاه دیگر، روش شناسی را شاخه ای از علم می داند (ساروخانی، ۱۳۷۷: ۲۲). روش های پژوهش، ابزارها و شیوه هایی برای انجام پژوهش هستند. پژوهش، اصطلاحی است که آزادانه برای هر نوع از تحقیق استفاده می شود تا حقایق جدید یا جالب را کشف کند. مانند تمام فعالیت ها، دقتی که در انجام هر پژوهش انجام می گیرد، در کیفیت نتایج بازتاب خواهد داشت (ولیمن[1]، 2011: 1). در همه علوم، و ازجمله زبان شناسی، لازم است بدانیم چه ابزارهای مناسبی برای این حوزه وجود دارد و چگونه از آنها استفاده کنیم تا به بهترین نتیجه منجر شود. اولین گام، در هر حوزه ای، انتخاب روش پژوهش مناسب برای آن حوزه است. پل الدرسون[2]در این باره می گوید: «مشکلی را ندیده ام، هرچند پیچیده، که اگر از راه درست به آن نگاه کنید، باز هم پیچیده باشد». در هرکدام از زمینه های مختلف زبان شناسی، کتاب های روش شناسیِ متعددی به زبان انگلیسی وجود دارد، اما کتاب هایی که به بررسیِ روش پژوهش در تمام، یا دست کم بیشترِ، حوزه های زبان شناسی بپردازد، چندان فراوان نیست. دو کتابِ روش های پژوهش در زبان شناسی (رِی[3] و بلومر[4]، ۲۰۰۶) و (پودسوا[5] و شارما[6]، ۲۰۱3) از آن جمله اند.
بررسی شکل دستوری و مفاهیم معنایی افعال زمان گذشته در زبان روسی و مقایسه اجمالی آن با زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمان گذشته افعال در هر دو زبان روسی و فارسی ، بیانگر انجام عملی است که در زمان گذشته اتفاق افتاده است ، با این حال با توجه به بررسیهای صورت گرفته تفاوت فراوانی میان کاربرد شکل و معنای آن در هر دو زبان موجود است . در دستور زبان روسی ، مقوله ای دستوری وجود دارد به نام گونه (نمود) فعل که به نحو گسترده ای بر معانی دستوری و لغوی افعال و بخصوص معانی زمان گذشته افعال تاثیر می گذارد ، به عبارت دیگر ، چون اکثر افعال دارای دو مصدر استمرار و مطلق هستند ، معانی زمان گذشته در تقابل این دو مصدر آشکار می گردند ...
تک واژه شناسی زبان روسی و مقایسهء آن با تک واژشناسی زبان فارسی
حوزههای تخصصی:
با کمک علم تکوا ژشناسى مى تو انیم اجزاتشکیل دهندهء یک واژه رامورد تحلیل وبررسى قر ار دهیم. تک واژهاى زبان روسى از لحاظ تعد اد غنى تر از زبان فارسى مى باشند. براى برخى از تک واژهای زبان روسى در زبان فارسى و بالعکس، نمى توان معادل یافت. تک واژهاى زبان فارسى به غیر از ریشه و شناسه، عارى از معنى مى باشند، در صورتیکه در زبان روسى فقط میان وند عارى از معنى دستورى و لغوى است. وندهاىزبان فارسى غیر از پى و اژ که در زبان روسى معادل ند ارد، باعث تبدیل اجزا کلام به یکدیگر مى شوند، در صورتى که این مورد درباره برخى از وندهای زبان روسى مصد اق ندارد.
روش تحقیق در «آواشناسی زبان فارسی»
حوزههای تخصصی:
بازتاب فناوری و ماشینیزم در استعاره های فارسی محاوره ای (از دیدگاه زبان شناسی شناختی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان شناسی شناختی رویکردی است که به زبان به عنوان وسیله ای برای کشف ساختار نظام شناختی انسان می نگرد. زبان شناسان شناختی معتقدند که استعاره پدیده ای است شناختی و آنچه در زبان ظاهر می شود، تنها نمود این پدیدة شناختی است. هدف اصلی این پژوهش، نشان دادن نقش انسان شناختی و روان شناختی «استعاره های مفهومی» مربوط به خودرو، کامپیوتر، تلفن و موبایل در زبان محاورة فارسی است؛ بدین منظور با در کنار هم قراردادن این استعاره های مفهومی در گفتمان عمومی، به شکل تراکمی یک مدل شناختی آرمانی از انسان و ماشین ارائه کردیم و از ساختار مفهومی مرتبط آن ها به این نتایج رسیدیم که در این استعاره ها برخلاف آرایة تشخیص و جاندارانگاری، اشیاء بی جانی چون ماشین برجسته ترند و صفات خود را به انسان انتقال می دهند. در بیشتر این استعاره ها، صفاتی از ماشین به انسان انتقال می یابد که به نوعی ضعف و ناتوانی و منفعل بودن انسان را تداعی می کند و نشانگر استیلای این مخلوق قدرتمند بر زندگی حال و آیندة خالق خویش است.
نشانه معناشناسی زاویه های دید در داستان صلح براساس نظریة ژاک فونتنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زاویة دید، یکی از عناصر اصلی داستان است که روش نویسنده یا گفته پرداز، در جهت مندی ارائه اطلاعات به گفته یاب است، منظور از جهت مندی، مسیر توجه و سیر نگاه به سوی کسی یا چیزی است و زمانی آن ارزشمند است که غایت و هدفی را در متن دنبال کند. در نشانه معناشناسی مکتب پاریس، مطابق با نظریة ژاک فونتنی، زاویه های دید به چهار گروه تقسیم می شود.
هدف این پژوهش، بررسی انواعزاویه های دید در داستان «صلح» اثر مجید قیصری، بر اساس نظریه ژاک فونتنی است. مسأله اصلی آن پاسخ به این پرسش است که کاربرد هر یک از این زوایا برای ایجاد شناخت از شخصیت ها، زمان و مکان در گفته یاب چگونه است. این پژوهش با فیش برداری از کتاب ها، به روش توصیفی و تحلیل محتوا انجام شده است. بررسی ها نشان می دهد که گفته پرداز از هر چهار زاویه دید برای ایجاد شناخت بهره برده است، به گونه ای که انتخاب نوع زاویه دید با هدف گفته پرداز و تأثیری که گفتمان بر دریافت کننده متن (گفته یاب) دارد، مرتبط است.
ساخت تعجبی در زبان فارسی: رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال نهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۳
27 - 51
حوزههای تخصصی:
ساخت تعجبی در زبان فارسی: رویکردی کمینه گرا مزدک انوشه[1] مینا رضوانیان[2] تاریخ دریافت: 30/11/93 تاریخ تصویب: 21/4/94 چکیده در رویکردهای زایشی به دستور زبان و از جمله در برنامه کمینه گرا، آن اندازه که به جملات پرسشی و پرسش واژه ها پرداخته شده، از ساخت های تعجبیکه با یک تعجب واژه ساخته می شوند، سخن به میان نیامده است. بر این اساس، مقاله حاضر از منظری کمینه گرا به بررسی آن دسته از ساخت های تعجبی زبان فارسی می پردازد که صرفاً با تعجب واژه «چه» ساخته می شوند، و در این روند، می کوشد تا نقش دستوری و جایگاه نحوی عنصر تعجبی «چه» را تبیین کند. در بررسی این دسته از جملات، نخست ساخت های تعجبی کیفی و کمی از هم بازشناخته می شوند و بر نقش دوگانه عنصر تعجبی «چه» در این ساخت ها تأکید می شود. استدلال های نحوی و شواهد تجربی نشان می دهند که در الگوی نخست تعجب واژه «چه» در هسته گروه معرف می نشیند و از جنس معرف هایی چون حروف تعریف و اشاری ها است. در الگوی دوم، همین عنصر، با معنای تعجبی «چقدر»، در نقش یک قید مقدار یا کمیت نما ظاهر می شود و بر کمیت وابسته خود تأکید می ورزد. در ادامه، ضمن اشاره به حرکت اختیاری ساخت های تعجبی، انگیزه حرکت و جایگاه فرود آنها بر پایه آموزه های نظری و داده های زبانی تبیین می شود و در این میان، نشان داده می شود که برخلاف حرکت اجباری تعجبی های زبان انگلیسی، این سازه ها در فارسی به مشخصگر گروه متمم ساز جابه جا نمی شوند، بلکه می توانند به انگیزه یافتن خوانش نشان دار، به مشخصگر یک گروه تأکید ارتقا یابند.
بررسی ساختار روایی در غزل فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادب ۱۳۸۶ شماره ۳۱
حوزههای تخصصی:
بررسی یک نمایشنامة معاصر ایرانی با رویکرد اصول سبکشناختی نمایشنامهنویسی غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این گفتار به بررسی اصول سبک شناختی ادبیات نمایشی معاصر می پردازد و تفاوت های آن را با متون کلاسیک بررسی می کند. یکی از این اصول وحدت های سه گانه ارسطو و قواعد دست و پاگیر نمایشی است که به فراموشی سپرده شده است. گویی تمام معیارهای تئاتر کلاسیک، همچون کنش، شخصیت و گفت و شنود، به نوعی شالوده شکنی مبتلا گشته اند و زمان نیز تداوم خطی و مستقیم خود را از دست داده است. متن نمایشی معاصر، ساختاری از هم گسیخته دارد، از مسایل روزمره سخن می گوید و درد جامعه امروز را بیان می کند. در این مقاله نویسنده این تفاوت های ساختاری و محتوایی را با نگرشی مقایسه ای از منظر جامعه شناسی در نمایشنامه ایرانی نگین، اثر حمید امجد بررسی می کند. بحث نویسنده اینست که در این نمایشنامه، واقعیت های اجتماعی تنش زا بر ساختار دورانی نگین تاثیر گذاشته است و این امر امکان هر گونه رهایی شخصیت ها را نفی می کند. در ادامه بحث، برای روشن شدن نوآوری های این اثر، نمونه هایی از تئاتر فرانسه ارائه شده است.
بررسی نشانه معناشناختی داستان لیلی و مجنون جامی بر پایة تحلیل گفتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل نشانه معناشناختی، به بررسی نحو ةارتباط نشانه های زبانی در نظام گفتمانی و در سطحی فراتر از جمله می پردازد. این تحلیل نشان می دهد که یک نشانه در ارتباط با سایر نشانه های گفتمانی و در نظام کلی گفتمان چه فرایندی را طی می کند تا دارای معنای خاصی شود. در این میان بررسی عناصری که زمینه ساز شکل گیری معنا هستند، اهمیت اساسی دارد. عناصری مانند شکل های بیرونی و درونی گفتمان، بعد پویای کلام، انواع گفتمان، نقش فعل های مؤثر در گفتمان، فرایند تنشی کلام، کنشگران، انواع کنش ها، ارتباط عناصر در محور جانشینی و همنشینی و مانند آن، ابزارهای مؤثر در تحلیل های نشانه معناشناختی به شمار می آیند. در این پژوهش کوشیده ایم برخی از این عناصر معناساز را در داستان لیلی و مجنون به روایت جامی بیابیم و با بررسی این عناصر، نخست نشان دهیم، نشانه های گفتمانی در این داستان چه فرایندی را طی می کنند تا منجر به شکل گیری ساختار معنایی داستان شوند؛ دوم، انواع گفتمان در این داستان را بکاویم؛ سوم، با بررسی ساختار روایی داستان به ابرساختار یا جان مایة متن دست یابیم. تحلیل نشانه معناشناختی، به بررسی نحو ةارتباط نشانه های زبانی در نظام گفتمانی و در سطحی فراتر از جمله می پردازد. این تحلیل نشان می دهد که یک نشانه در ارتباط با سایر نشانه های گفتمانی و در نظام کلی گفتمان چه فرایندی را طی می کند تا دارای معنای خاصی شود. در این میان بررسی عناصری که زمینه ساز شکل گیری معنا هستند، اهمیت اساسی دارد. عناصری مانند شکل های بیرونی و درونی گفتمان، بعد پویای کلام، انواع گفتمان، نقش فعل های مؤثر در گفتمان، فرایند تنشی کلام، کنشگران، انواع کنش ها، ارتباط عناصر در محور جانشینی و همنشینی و مانند آن، ابزارهای مؤثر در تحلیل های نشانه معناشناختی به شمار می آیند. در این پژوهش کوشیده ایم برخی از این عناصر معناساز را در داستان لیلی و مجنون به روایت جامی بیابیم و با بررسی این عناصر، نخست نشان دهیم، نشانه های گفتمانی در این داستان چه فرایندی را طی می کنند تا منجر به شکل گیری ساختار معنایی داستان شوند؛ دوم، انواع گفتمان در این داستان را بکاویم؛ سوم، با بررسی ساختار روایی داستان به ابرساختار یا جان مایة متن دست یابیم.
کنش خواندن و انسان شناسی ادبیات: تصویری از اندیشه ولفگانگ آیزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ولفگانگ آیزر، متفکر آلمانی، در نیمه دوم قرن بیستم نظریه ای را برای خوانش متن ادبی بسط داد که آفاق تازه ای را در ادراک متون ادبی ایجاد کرد. آیزر با تغییر کانون توجه مطالعات ادبی از نویسنده به خواننده، نخست به شیوه های قرائت متن پرداخت و آنگاه با گسترش بررسی هایش حوزه مطالعات ادبی را فراتر از مرزهای معهود برد و مفهومی به نام «انسان شناسی ادبی» را پدید آورد. مقاله حاضر با تکیه بر سازه های اصلی تفکر آیزر می کوشد تصویری از کلیت این تفکر ارائه کند.
رابطة زبان و جنسیت در رمان شب های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل جدیدی که در رمان نیاز به بررسی و پژوهش دارد، رابطة زبان و جنسیت است. در این مقاله، که پژوهشی بینارشته ای است، پژوهندگان قصد دارند با تکیه بر مطالعات زبان شناسی اجتماعی به ویژه نظریة لیکاف رابطة زبان و جنسیت را در رمان شب های تهران بررسی کنند تا از این رهگذر تأثیر جنسیت نویسنده بر زبان رمان و میزان موفقیتش در ایجاد زبانی متناسب با جنسیت شخصیت ها معلوم شود. برای این منظور زبان زنان و مردان رمان براساس متغیرهایی چون کاربرد زبان معیار، جملات آمرانه، قطع کلام، مکالمه های مشارکتی و رقابتی و درنهایت قاطعیت و انقیاد بررسی شد. یافته ها نشان می دهد زبان شخصیت ها تحت تأثیر جنسیت نویسنده است. معیارهای زبان زنانه با فراوانی بیشتری تکرار شده و نویسنده از بسیاری جهت ها توانسته است زبانی متناسب با جنسیت شخصیت ها ایجاد کند. عدم تناسب برخی متغیر ها با معیارهای زبان شناختی، تاحدودی به گرایش های فمینیستی نویسنده مربوط است.
ضمایر در ترجمه: زبان و فرازبان (با تمرکز بر متون دینی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه ضمایر در نگاه اول ممکن است برخلاف ترجمه سایر مقولات مانند اسم، فعل و غیره خالی از مشکل به نظر رسد. ولی واقعیت امر این است که ضمایر در ترجمه می توانند بیشتر از سایر مقولات مشکل آفرین ظاهر شوند. علت این مشکل آفرینی مضاعف این است که ضمایر علاوه بر اینکه در نظام زبانی زبان مبدا و مقصد مطرح هستند، به دلیل اشاره ای بودن آنها زبان را با ابعادی از گفتمان مانند زمان، مکان، ... پیوند می دهند. نظام زبانی جنسیت دستوری علاوه بر مطابقت، عدد و حالت ضمایر را در دو زبان مبدا و مقصد به چالش می کشد. ضمایر، برخی از ابعاد اجتماعی را کدگذاری می کنند، نیازمند مرجع هستند و از همه مهم تر تعبیر آنها وابسته به گفتمان است و در خصوص متون دینی، بیشتر از سایر متون، متن و تاریخ را نیز در سیطره گفتمان به چالش می کشند. مقاله حاضر به بررسی ترجمه ضمایر در ترجمه های قرآن می پردازد ولی موضوعات مطرح شده، قابل تعمیم به سایر متون و ترجمه ضمایر به طور کلی هستند.