فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۹۴۱ تا ۷٬۹۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۴, No.۲۹, Fall & Winter ۲۰۲۱
194 - 220
حوزههای تخصصی:
The study investigated the impacts of motivational scaffolding as one of the most effective instructional procedures on self-efficacy and learning achievement of field-dependent and field-independent English language learners. This study attempted to use both qualitative and quantitative data to get more reliable results. As qualitative part, 15 teachers in a semi-structured interview, and as quantitative part, two groups of learners participated as experimental and control groups. Motivated Strategies for Learning Questionnaire was used to determine students' self-efficacy. The Group Embedded Figures Test was administered to categorize them into groups of field-dependent and field-independent. To determine proficiency level, a pre-test and a post-test were used. As treatment, eight sessions of Bandura’s training were administered to improve self-efficacy. Analysis of the qualitative data was conducted using content analysis, and as quantitative analysis, two-way Multivariate Analysis of Variance was conducted. The results showed that learners’ interacting within motivational scaffolding improved their self-efficacy and their learning achievement, and there is no significant difference between learners in the dimensions of field-dependent, field-independent. The findings have implications for teachers and learners in educational settings to detect some factors affecting the English language learners’ language performance and their psychological status.
فرم در غزل معاصر(با تکیه بر اشعار آرش آذرپیک)
منبع:
رخسار زبان سال چهارم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۳
50-23
حوزههای تخصصی:
An Analysis of Interactive and Interactional Metadiscourse: Native vs. Non-native Author Dichotomy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Mounting attention has recently been paid to authorial stance in academic writing due to its important role in the interpersonal aspect of writing, encompassing the ways in which authors establish connections, convey attitudes, and engage with an audience. This study was an attempt to explore how native and non-native authors of Applied Linguistics deploy linguistic features to project their authorial stance. To this end, a corpus of 100 research articles authored by native and non-native researchers was collected from journals in the field of ELT. Hyland's Interpersonal Model of Metadiscourse (2005) was employed to differentiate the features produced and figure out how authors navigate the complexities of expressing their meaning while considering the ELT community expectations, and SPSS was used to analyze the data. Based on the results, the proportion of interactive resources was found to surpass that of interactional resources in both native and non-native writings, with transitions being the leading feature, followed by evidentials; and regarding the interactional resources, boosters, and hedges were the most dominant features employed by native and non-native authors, respectively. Overall, no tendency was found towards textuality through which authors consider the target audience (engagement markers), signal their confidence through the portrayal of authors' feelings (attitude markers), and take credit for their findings (self-mentions) throughout the whole corpus, particularly non-native writings. It seems that writing courses offered in non-native contexts require improvements to meet the standards of academic writing. Therefore, the study has important implications for both non-native and novice researchers and course designers.
بررسی فرایندهای ساختِ واژه در مطبوعات سیاسی دهه ١٣٨٠ ایران
منبع:
رخسار زبان سال چهارم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۴
59-84
حوزههای تخصصی:
بررسی فرایندهای آوایی در گویش آباده طشک در مقایسه با فارسی معیار با رویکرد واج شناسی زایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان به عنوان یک ابزار ارتباط و گویش های به عنوان بخش های در معرض تغییر و تکامل یک زبان همواره مورد توجه پژوهشگران بوده اند. از نظر زبان شناسان، عوامل جغرافیایی و اجتماعی در بروز و پیدایش گویش ها تاثیر دارند. گردآوری و مستندسازی گویش های محلی، برای طبقه بندی گویش های ایران، و تدوین فرهنگ تاریخی زبان فارسی اهمیت بسزایی دارد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تطبیقی ساختار دستوری-واژگانی دو گونه زبانی لری آباده و فارسی نو است و داده ها در این پژوهشِ کیفی به روش میدانی-کتابخانه ای و از طریق مصاحبه با گویشوران این دو گونه زبانی و نیز منابع معتبر گردآوری شده اند. در حقیقت این پژوهش می کوشد تا با مقایسه ساختار دو گویش لری آباده و فارسی نو نشان دهد که ساختار واژگانی و آوایی آن ها چگونه است و در گذر زمان دستخوش چه تغییراتی شده اند؟ با بررسی و تحلیل واژه های گویشی، برخی ابهامات متون فارسی نوشته شده به خطوط ایرانی با خط عربی-فارسی نیز برطرف می شود. نتایج این پژوهش نشان داد که ساخت آوایی گویش آباده (لری) به لحاظ دستوری و واژگانی با فارسی نو پیوند نزدیکی دارد.
ترتیب سازه ای بند فارسی با تکیه بر دستور نقشگرا-گفتمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به دنبال معرفی روشی جدید برای توجیه ترتیب سازه ای عناصر بند در زبان فارسی هستیم. به این منظور دستور نقش گراگفتمانی (2008) به عنوان جدیدترین دستور نقش گراچارچوب اصلی این پژوهش را تشکیل می دهد. این دستور برخلاف اصول رده شناختی گرین برگ (1963) از روشی پویا برای تعیین ترتیب سازه ای استفاده می کند. روشترتیب قرارگیری سازه ها در این دستور به گونه ایست که هیچ جایگاهی از قبل برای عنصر خاصی از زبان تعیین شده نیست بلکه جایگاه هر عنصر براساس لایه ای که در آن تولیدمی شود، نقش کاربردی و معنایی آن (بافت زبانی)و با توجه به سایر عناصر بالادستی آن در سلسله مراتب لایه های دو سطح بینافردی و بازنمودی تعیینمی گردد. علاوه بر این، در این دستور قواعدی برای تعیین ترتیب سازه ها معرفی شده است که نه تنها به تعیین ترتیب عناصر بند کمک می کند بلکه برای تعیین عناصر تشکیل دهنده گروه و واژه نیز کاربرد دارد؛ با این وجود هدف پژوهش حاضر تنها تعیین ترتیب سازه های فارسی در سطح بند است. دستور نقش گرا گفتمانی چهار جایگاه مطلق آغازی، دومین، میانی و پایانی و تعدادی جایگاه نسبی را برای سازه-های تشکیل دهنده بند در نظر می گیرد؛ طبق روش بالا به پایین این دستور، هر زمان یکی از این چهار جایگاه مطلق اشغال شود جایگاه های نسبی آن می توانند پذیرای عنصر دیگری شوند. با درنظر گرفتن چهار جایگاه در این دستور شرایطی ایجاد می شود که در ازای هر روساخت دستوری طبق اصول رده شناختی گرین برگ، 14 ترتیب سازه ای محتمل وجود خواهد داشت. به عبارتی، در مقابل 6 ترتیب سازه ای گرین برگ یعنی SOV,SVO,OVS,OSV,VOS,VSO، در این دستور 84 احتمال وجود دارد. نتایج پژوهش حاکی از کارایی اصول این دستور برای تعیین ترتیب سازه ای بند فارسی به عنوان زبانی با ترتیب سازه ای آزاد است. از طرف دیگر، با توجه به آنکه در این دستور اعتقادی به وجود حرکت سازه ای نیست می توان -با استدلال های نقشی- آزادی سازه های بند فارسی را (به عنوان نتیجه نیت کاربردی گوینده) به صورت پایه زایشی توجیه کرد. به همین منظور، در بخش آخر این پژوهش یکی از انواع قلب نحوی نیز ( قلب تحوی کوتاه برد چپ گرای فارسی) به عنوان فرایندی پربسامد براساس این دستور و برمبنای ملاحظات کاربردی (نه نحوی) مورد برسی قرار می گیرد.
بررسی تأثیر قدرت و جنسیت مخاطب بر گزینش راهبردهای ادب در کنش گفتاری تشویق کردن در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر قدرت و جنسیت مخاطب بر گزینش نوع و تعداد راهبردهای تشویق کردن به کاربرده شده توسط دانشجویان پسر و دختر فارسی زبان براساس نظریه بروان و لوینسون ( 1987 ) است. جامعه آماری این پژوهش شامل 60 دانشجو (30 پسر و 30 دختر) کارشناسی ارشد دانشگاه سیستان و بلوچستان بود. داده های زبانی با استفاده از پرسش نامه تکمیل گفتمان و روش ایفای نقش گردآوری و به وسیله آزمون آماری خی دو و تی مستقل (05/0 p< ) بررسی و تحلیل شدند. نتایج حاصل از دو روش گردآوری داده ها نشان داد رابطه معناداری بین قدرت مخاطب و نوع و تعداد راهبردهای به کاربرده شده توسط دانشجویان پسر و دختر وجود داشت. پرکاربردترین راهبرد تشویق کردن «راهبردهای ادب سلبی» از نوع احترام گذاشتن برای مخاطب با قدرت بالاتر (استاد) بود. متداول ترین راهبردهای تشویق کردن از لحاظ تعداد نیز راهبردهای ترکیبی دوتایی و کم کاربردترین، راهبردهای ترکیبی نه تایی بودند. جنسیت مخاطب در سه موقعیت بر نوع راهبردهای به کاربرده شده توسط دانشجویان پسر تاثیر داشت؛ در حالی که بر تعداد راهبردهای به کار برده شده توسط دانشجویان پسر و همچنین بر نوع و تعداد راهبردهای به کاربرده شده توسط دانشجویان دختر موثر نبود. بدین ترتیب، پرکاربردترین نوع راهبرد استفاده شده توسط دانشجویان دختر برای مخاطب مرد و زن راهبردهای «ادب ایجابی» و ترکیبی سه تایی بود. پرکاربردترین راهبرد درمیان آزمودنی های پسر در مقابل مخاطب های مرد راهبردهای «ادب ایجابی» و برای مخاطب زن راهبردهای «ادب سلبی» و ترکیبی دوتایی بود.
Quand la narrativité est soumise à une transformation spirale: Etude sémiotique d’un conte Persan(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Cet article envisage de montrer, à partir d’un conte persan intitulé le "Chamelier et le serpent", que la narrativité ne peut pas se définir toujours comme un parcours linéaire soumis à une logique du manque et de réparation du manque. L’étude du conte en question montrera bien que l’univers du sens n’est pas dans tous les cas un univers d’ordre de programmation. Dans le cas qui nous intéresse, il s’agit d’un monde où nous avons affaire à une narrativité spirale, étant donné que tout s’organise autour d’un axe principal : l’homme et l’animal sont des ennemis éternels. Tout circule donc autour d’une question d’ordre ontologique. Le manque du début refait surface vers la fin et constitue le dénouement desastreux. Tout se passe comme si la fin retrouve le début. Cet essai aura pour résultat de préciser que le sens, au lieu d’être le résultat d’une linéarité organisée, peut s’obtenir sur la base d’une transformation spirale du sens à partir d’un retour au problème collectif et original : l’homme et lchr('39')animal sont des ennemis éternels. Ce qui donne lieu à un sens circulaire
هویت زبانی در شهنشاه نامه صبا نمونه ای از بازخوانی مفاهیم کهن ملیت و وطن گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان مشترک یکی از عوامل مهم تعریف کننده هویت و ملیت گروه های انسانی به شمار می آید. این زبان در واقع نقش عمده ای در برقراری ارتباط میان ساکنان گوناگون یک سرزمین بازی می کند. زبان و ادبیات فارسی، به دلیل ویژگی های ارزشمندی که دارد، به عنوان محور اصلی تمدن و فرهنگ ایرانی و عاملی وحدت آفرین مطرح بوده است. دوره قاجار نقطه آغاز برخورد ایران با دنیای خارج بود. در اثر این برخورد، وجوه تمایز و تفارق «خود» از «دیگری» برجسته شد. توجه به «هویت» بی آنکه درباره آن سخنی به میان آید، در آثار مکتوب دوره قاجار ظاهر شد. صبا یکی از معروف ترین و به بیانی بزرگ ترین شاعر دوره جنگ های ایران و روس است. وی با بازخوانی مفاهیم کهن ملیت و وطن گرایی، هویت زبانی در شهنشاه نامه را به شیوه جدیدی بازآفرینی کرده است. در این جستار، هویت زبانی در شهنشاه نامه با شیوه توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از روش کتابخانه ای و سندکاوی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می-دهد که صبا توانسته است با خلق مفاهیمی همچون نوگرایی و بازآفرینی زبانی، آوردن کلمات جدید فرنگی و لغات تازه و نمایش نقش بنیادین زبان فارسی در پاسداشت هویت ملی، به اهمیت زبان فارسی، در حفظ و تحکیم ملیت و وطن گرایی در جامعه بپردازد.
نقش جنسیت در تنوع زبانی در ترجمه های فارسی کتاب مسخ اثر فرانتس کافکا: تعامل میان زبان شناسی اجتماعی و دستور زایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تنوع زبانی یکی از بحث های چالش برانگیز در زبان شناسی اجتماعی است. نگارنده در پژوهش حاضر به بحث تنوع زبانی در ترجمه های فارسی صادق هدایت و فرزانه طاهری از کتاب مسخ اثر فرانتس کافکا پرداخته است. پرسش های اساسی در این پژوهش عبارت است از: 1) نقش جنسیت در تنوع واژگانی در دو ترجمه کتاب مسخ چگونه است؟ 2) تنوع واژگانی بیشتر در کدام یک از اجزای کلام بیشتر صورت می گیرد؟ 3) نقش جنسیت در تنوع نحوی در دو ترجمه کتاب مسخ چگونه است؟ 4) چه رابطه ای بین جنسیت و فرایندهای نحوی دخیل در تنوع نحوی وجود دارد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که جنسیت نقش اساسی در تنوع زبانی ازجمله واژگانی، صرفی و نحوی را در زبان فارسی ایفا می کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تعداد کل تنوعات واژگانی 505 مورد بوده است. از این تعداد کل تنوع واژگانی، سهم هر یک از تنوعات اجزای کلام ازجمله تنوع فعلی 398 مورد، تنوع اسمی 51 مورد، تنوع صفتی 39 مورد و تنوع قیدی 17 مورد بوده است. بررسی داده های پژوهش حاکی از آن است که میزان تنوع صرفی در مقایسه با تنوعات واژگانی و نحوی بسیار پایین بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه تنگاتنگی بین متغیر اجتماعی جنسیت و متغیرهای نحوی ازجمله قلب نحوی، کاربرد افزوده ها، کاربرد ادات استفهام، سببی سازی، موصولی سازی، حرکت بند موصولی و ناهم پایه سازی وجود دارد. یکی از پیامدهای اصلی پژوهش حاضر این است که تعامل تنگاتنگی بین زبان شناسی اجتماعی و دستور زایشی وجود دارد و بنابراین نتایج پژوهش حاضر دیدگاه های زبان شناسان اجتماعی ازجمله سلز و همکاران ( 1996 ) و باربیرز ( 2002 ) را درباره تعامل بین زبان شناسی اجتماعی و دستور زایشی تأیید می کند.
Global Citizenship Education (GCE): A Study on the Philosophical Foundations and Educational Norms of the Iranian National and Educational Documents with respect to the Promotion of the GCE Goals in Formal English Language Education(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
As a controversial subject, globalization has affected various aspects of our lives. Today, the intertwined world is run through complicated relationships and the education of competent human capitals has gained more significance than before. Recently, there has been a movement, known as Global Citizenship Education (GCE), toward a pervasive orientation to education in which issues such as Quality Education are the critical goals. The main aim of this study was to explore the extent to which The Iranian National Curriculum, The Doctrine of General Formal Education System and The Fundamental Reform Document of Education promote the GCE goals in formal English language education. Using a multi-concept model based on the GCE goals, the documents were the subject of scrutiny through document analysis. A survey questionnaire and a semi-structured interview were also utilized. Among 198 participants, 12 individuals accepted to be interviewed. The results of the document analysis and the questionnaire approved the documents’ theoretical promotion of the GCE goals. However, they were criticized for being idealistic and incoherent in the interviews and literature review. Also, their appropriate implementation, practical efficiency and convincing educational achievement were disapproved. The study emphasizes global-oriented approaches in the country’s formal education.
The Construction and Validation of a Q-matrix for Cognitive Diagnostic Analysis: The Case of the Reading Comprehension Section of the IAUEPT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Cognitive diagnostic models (CDMs) have received sustained attention in educational settings because they can be used to operationalize formative assessment to provide diagnostic feedback and inform instruction. A large number of CDMs have been developed over the past few years. An important component of all CDMs is a Q-matrix that specifies a particular hypothesis about the relationship between each test item and its required attributes. The purpose of this study was to construct and validate a Q-matrix for the reading comprehension section of the Islamic Azad University English Proficiency Test (IAUEPT), as an advanced English placement test designed to measure language ability of Ph.D. candidates who tend to pursue their studies in the IAU. To achieve this, using item responses of 1152 candidates to twenty items of the reading section of the test, an initial Q-matrix was constructed based on theories and models of second/foreign language (L2) reading comprehension, previous applications of CDMs on L2 reading comprehension, and brainstorming and consensus of five content experts. Then, the initial Q-matrix was empirically validated using the method proposed by de la Torre and Chiu (2016) and checking mesa plots, and heatmap plot. Five attributes were derived for the reading comprehension section: vocabulary, grammar, making an inference, understanding specific information, and identifying explicit information. Finally, the analysis of the Generalized Deterministic Inputs, Noisy “and” Gate (GDINA) regarding absolute fit at item- and test-level as well as three residual-based statistics showed the accuracy of the Q-matrix and a perfect model-data fit.
نقش هسته معنایی و جایگاه سازه در پردازش اسم های مرکب غیرفعلی: شواهدی از بیماران زبان پریش بروکا و افراد طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
269 - 299
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، نقش هسته معنایی و جایگاهِ سازه در پردازش و بازنمایی اسم های مرکب غیرِ فعلیِ «اسم-اسم» در سه بیمار زبان پریش بروکا (دو مرد و یک زن) و سه فرد سالمِ همتاسازی شده با افراد زبان پریش با بهره گیری از تکالیف نامیدن و تکرارِ اسم های مرکب غیرِ فعلی هسته آغازین، هسته پایانی و برون مرکزِ برگرفته از رساله دکتری خباز (Xabbaz, 2006) بررسی شد. محرک های این دو تکلیف شامل 30 اسم ساده و 30 اسم مرکب غیرِ فعلی و تصویرهای مربوط به آن ها بود. در آزمون نامیدن، آزمودنی ها به هنگام رویارویی با تصویر، نام آن را بیان می کردند. در تکلیفِ تکرار، افراد آزمودنی پس از شنیدن اسم ها، آن ها را تکرار می کردند. یافته های پژوهش نشان داد که کنشِ افراد طبیعی و بیماران زبان پریش بروکا در نامیدن و تکرار اسم های ساده و مرکب غیرِ فعلی با یک دیگر تفاوت داشت. پردازش آسان ترِ تکرار اسم های ساده و مرکب در مقایسه با نامیدن آن ها مؤید آن بود که فرایند تکرار متفاوت از نامیدن پردازش می شود. همچنین، رخداد خطاها در یکی از سازه های ترکیب (سازه هسته و یا غیر هسته) و نیز در کل ترکیب یا هر دو سازه ترکیب (هم سازه هسته و هم سازه غیرهسته) نشان دهنده آن بود که اسم های مرکب غیر فعلی از طریق مسیر دوگانه (تجزیه به اجزای سازنده و کلی) پردازش می شوند و هسته معنایی در پردازش آن ها نقشی به اجرا در نمی آورد. افزون بر این، توزیع خطاها در سازه های آغازین، پایانی و هر دو سازه اسامی مرکب غیرِ فعلی (کل ترکیب) مؤید پردازش سلسله مراتبی و هم سطحی فرایندهای نامیدن و تکرار و اهمیّت جایگاه سازه در پردازش اسامی مرکب غیرِ فعلی بود.
شناخت نظریه انتخاب عقلانی و نقش معلم در کاهش گروه ناپذیری فراگیران زبان خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش محبوبیت کار گروهی در کلاسهای زبان خارجی با افزایش تعداد گزارشات زبان آموزانی که به همان اندازه در کارگروهی مشارکت نداشته اند همراه بوده است. تأثیر این رفتار بر سایر اعضای گروه که به عنوان گروه ناپذیری شناخته می شود، می تواند کار گروهی را به یک تجربه ناخوشایند تبدیل کند. این مطالعه با توجه به تئوری انتخاب عقلانی و نظریه فرهنگی اجتماعی، میزان توانایی زبان آموزان خارجی را برای همکاری گروهی موثر بررسی کرده است. به این منظور، در مجموع ۱۴۰ زبان آموز شامل ۷۰ نفر در سطح متوسط و ۷۰ نفر در سطح پیشرفته به انجام روایت گویی شفاهی مبتنی بر تصویر شرکت کردند. معلم ضمن آشنا کردن فراگیران با اصول نظریه انتخاب عقلانی و کار گروهی موثر و با مشاهده کلاسها و عملکرد فراگیران پرسشنامه گروه ناپذیری را پر کردند. نتایج تحقیق، تاثیر شناخت تئوری انتخاب عقلانی در کاهش گروه ناپذیری را تایید کرد. علاوه بر این ، تجزیه و تحلیل کیفی مشاهدات بیانگر این است که فراگیران به ویژه آنهایی که در سطح متوسط هستند بیشتر به عدم همکاری در گروه تمایل دارند. همچنین دلایل زمینه ساز نداشتن علاقه فراگیران به کار گروهی و راهکارهای احتمالی برای کاهش این نگرانی مشخص شد. پیشنهاد می شود : معلمان اهداف فعالیتهای گروه را با توجه به تئوری انتخاب عقلانی به روشنی بیان کنند و اهداف خاص دوره را روشن کنند. با داشتن یک نظر شفاف در مورد اهداف دوره و درک نقش معلمان و فراگیران در کارهای گروهی، فراگیران در موقعیت بهتری قرار می گیرند.
Leading with Blindfolds? An Exploration of ESL Teachers’ Awareness of Semantic Differences
حوزههای تخصصی:
Teachers of English to Speakers of Other Languages (TESOL) assume different roles amongst which is leadership. To lead effectively, they need to possess some significant awareness of the language in order to adequately respond to learners’ needs. One domain of awareness is the ability to distinguish between structurally similar, yet semantically different structures. This study set out to assess ESL teachers’ level of semantic awareness in view of establishing their readiness to meet learners’ needs within their Zone of Proximal Development (ZPD). The Follow-up Explanatory Research Design was used. Data on the cognitions of ESL teachers were elicited from a questionnaire survey while a test was used to quantify ESL teachers’ language awareness levels in the domain of semantics. The quantitative data from the test were analyzed using frequencies and simple percentages while the qualitative data were analyzed using the framework of Content Analyses. The findings reveal that though ESL teachers overestimate the level of their knowledge base in components that have a bearing on semantics awareness, a majority of them do not wield beyond a fundamental level of awareness as concerns applying that knowledge to differentiate the meanings of structurally similar pairs of sentences. It is therefore crucial for English language pre-service and in-service teacher training to seek ways of enhancing the professional knowledge base of ESL teachers especially in domains that are critical to establishing differences between pairs of sentences that tend to be similar.
Structural priming as implicit learning: evidence from EFL learners' production of the relative clause structure(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study focused on the pedagogical application of priming in an EFL context. Structural priming refers to the speakers’ tendency to produce the structure they encountered in recent discourse in subsequent production compared to an alternative form. Given the limited number of studies in the literature with a focus on the application of priming in L2 teaching and the problems that L2 learners face during speech production, the present study aimed at investigating whether the implication of priming leads to a more frequent oral and written production of the relative clause (RC) structure compared to adjectival modification of nouns (AN) in long- and short-terms as an instance of implicit learning. Participants consisted of 60 EFL female L2 learners, aged between 18-25 years old. Two experimental and 1 control groups were defined and 20 participants were allocated to each group. By applying a pretest, a treatment, an immediate posttest, a delayed posttest design, a picture description task, and a grammaticality judgment test (GJT), the data were gathered. Results of the descriptive and inferential analyses revealed that the implication of priming led to an improvement in the rate of the RC construction when the participants were involved in the written production of the L2, as compared to oral modality. Results are discussed based on structural complexity and procedures involved in L2 production. Theoretical and practical implications of the study are considered, too.
از اصالت زن تا تداوی روحی طبیعت: شفای نیایی در اکنون زمان دل گشودن است اثر آلیس واکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی دو مفهوم انتقادی اصالت زن و تداوی روحی طبیعت در یکی از رمانهای آلیس واکر باعنوان اکنون زمان دل گشودن است می پردازد که در سال 2004 به چاپ رسید. مفهوم اصالت زن از دید واکر رویکردی جهانشمول و غیرجدایی طلب است که بر اهمیت اجتماع، یکپارچگی و احیای زنان تأکید می کند. اما اصالت زن فقط نوعی نقطۀ آغاز به حساب می آید. واکر درادامه پروژۀ خود برای توانمندسازی زنان، تداوی روحی طبیعت را معرفی کرد، مفهومی مستقل از بدن که تجسم نوعی انرژی پویا است و برای آسایش فرد ضرورت دارد. تجلیل وی از پیوند ذاتی میراث آمریکا-آفریقایی ها با فرهنگ بومی امریکا و تمرکزش بر وابستگی معنوی بین همۀ عناصر زندگی از جمله خصوصیات مرحلۀ دوم زندگی حرفه ای آلیس واکر در نقش یک نویسنده است. رمان اکنون زمان دل گشودن است نشانه ورود او به این مرحلۀ فکری جدید است، مرحله ای که مشخصۀ آن تجلیل از تقدس و یکپارچگی حاصل از اتصال «انسان» با کل «هستی» است. او در مورد اهمیت ارتباط واقعی با طبیعت و محیط اطراف در حکم پیش نیازی برای یکپارچگی جسمی و عاطفی توضیح دیگری نداده است. این مقاله به فرایند مشقت بار سفر شخصیت اول داستان برای کشف خود می پردازد که با هدف التیام جسمی و معنوی انجام می گیرد. خود-بازسازی نهایی شخصیت اول داستان از طریق رجعت داوطلبانۀ او به طبیعت صورت می گیرد. این استقلال تازه به دست آمده باعث می شود که شخصیت ها نظم نمادینِ سرکوبگر را بی ثبات سازند، از تروما جان سالم به در برده و انرژی بازیابی شده خود را برعلیه گسستگی ذهن به کار گیرند.
Coding Stance through it bundles: The case of applied linguistics(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۳, Issue ۱۰, Summer ۲۰۱۵
10 - 23
حوزههای تخصصی:
The study of linguistic devices variously referred to as stance expressions is one of the best means by which the relationship between the writer, the reader, and propositional meaning could be examined. This paper looks at a particular structural group of lexical bundles encoding stance expressions. These are bundles starting with an anticipatory it followed by is, a predicative adjective and finally ending with infinitival to or complementizer that (e.g. it is important to, it is possible that). The use of these bundles is compared in three corpora of research articles, doctoral dissertations, and master theses in the discipline of applied linguistics to explore possible generic variations and identify possible differences between published students writing. Using Hewings and Hewings's functional typology of interpersonal roles of it clauses (2002), this group of bundles is found to have three stance expressions of hedging, marking attitude, and stressing emphasis. The major difference is discovered to be between students' genres and research articles, with the former drawing less in their expression of interpersonal meanings. The differences are accounted for by referring to generic expectations, and students' growing disciplinary identity. The findings of the study have some implications for academic writing.
حرکت فعل اصلی در کردی - سنندجی: رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر پژوهشی درباره حرکت نحوی فعل اصلی بر پایه داده های زبان کردی سنندجی در چارچوب برنامه کمینه گراست. برای نیل به این هدف، می توان از دو منظر حرکت فعل اصلی را در زبان های مختلف بررسی کرد: الف) قائل شدن به نظام مطابقه قوی یا ضعیف بر مبنای دیدگاه پولاک ( 1989 )، بلتی ( 1991 ) و چامسکی ( 1995 ) و ب) قائل شدن به نظام تصریف دوجزئی بر مبنای بوبالیک و ترنسن ( 1998 ). حرکت فعل اصلی از منظر نظام مطابقه قوی و ضعیف در زبان کردی با بهره جستن از آزمون حذف گروه فعلی بررسی شده است. این در حالی است که در مطالعات اخیر وجود حذف گروه فعلی در زبان فارسی رد و تفسیرهای متفاوتی برای آن مطرح شده است. در این پژوهش پس از بیان اجمالی نظرات زبان شناسان، استدلال خود را برای قائل شدن به حذف گروه فعلی در زبان کردی سنندجی مطرح کردیم و از آن در نشان دادن حرکت فعل اصلی در کردی سنندجی بهره بردیم؛ اما حرکت فعل اصلی در زبان کردی تاکنون از منظر دوم که قائل شدن به تصریف دوجزئی است بررسی نشده است. بر مبنای این دیدگاه در زبان هایی که دارای تصریف دوجزئی هستند، فعل اصلی اجباراً به بیرون از جایگاه اشتقاق در پایه آن حرکت می کند. بنابراین، در این مقاله علاوه بر بازنگری دیدگاه قبلی درباره حرکت فعل اصلی، از دیدگاهی جدید نیز این موضوع بررسی می شود. در این پژوهش بر اساس شواهد تجربی و ملاحظات نظری نشان خواهیم داد که فعل اصلی در زبان کردی سنندجی به بیرون جایگاه اشتقاق در پایه آن حرکت می کند و جایگاه روساختی آن در این زبان هسته گروه زمان است.
تحلیل گفتمان انتقادی سخنرانی های رؤسای جمهور پیشین جمهوری اسلامی ایران در مجمع عمومی سازمان ملل متحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سخنرانی رؤسای جمهور کشورها در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به لحاظ ایدئولوژی اهمیت بسیاری دارد. هدف مقاله حاضر، مقایسه ایدئولوژی موجود در سخنرانی های محمد خاتمی، محمود احمدی نژاد و حسن روحانی در مجمع عمومی سازمان ملل متحد است. این تحقیق توصیفی بوده و داده های آن از متن سخنرانی رؤسای جمهور نامبرده در سال های 1380، 1384، 1386، 1392 و 1397 گردآوری شده است. سپس داده ها در چارچوب رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی فرکلاف که شامل سه مرحله توصیف، تفسیر و تبیین است، بررسی شده اند. در مرحله اول، راهبردهای زبانی مورد استفاده در سخنرانی ها نشان داده شده اند. در مرحله تفسیر، بافت موقعیتی، بینامتنیتی و کاربردشناختی بررسی شده اند. در مرحله تبیین، دو سطح قبل در سطح جامعه گسترش یافته است و بررسی می شود. نتایج تحلیل و مقایسه داده ها حاکی از آنند که سخنرانی ها دارای شباهت ها و تفاوت هایی هستند. شباهت آن ها در ایدئولوژی دفاع از حقوق مردم ایران و کشورهای ستم دیده است، اما در این میان، محمد خاتمی در سخنرانی خود سعی در یکپارچه سازی جهان و قرار دادن همه کشورها در یک سمت و سو دارد، اما محمود احمدی نژاد و حسن روحانی به دلیل بافت موقعیتی و شرایط سیاسی، اقتصادی و منطقه ای زمان ریاست جمهوری آن ها سعی در دعوت کشورها به مقابله با کشورهای زورگو دارند.