تنوع زبانی یکی از بحث های چالش برانگیز در زبان شناسی اجتماعی است. نگارنده در پژوهش حاضر به بحث تنوع زبانی در ترجمه های فارسی صادق هدایت و فرزانه طاهری از کتاب مسخ اثر فرانتس کافکا پرداخته است. پرسش های اساسی در این پژوهش عبارت است از: 1) نقش جنسیت در تنوع واژگانی در دو ترجمه کتاب مسخ چگونه است؟ 2) تنوع واژگانی بیشتر در کدام یک از اجزای کلام بیشتر صورت می گیرد؟ 3) نقش جنسیت در تنوع نحوی در دو ترجمه کتاب مسخ چگونه است؟ 4) چه رابطه ای بین جنسیت و فرایندهای نحوی دخیل در تنوع نحوی وجود دارد؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که جنسیت نقش اساسی در تنوع زبانی ازجمله واژگانی، صرفی و نحوی را در زبان فارسی ایفا می کند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تعداد کل تنوعات واژگانی 505 مورد بوده است. از این تعداد کل تنوع واژگانی، سهم هر یک از تنوعات اجزای کلام ازجمله تنوع فعلی 398 مورد، تنوع اسمی 51 مورد، تنوع صفتی 39 مورد و تنوع قیدی 17 مورد بوده است. بررسی داده های پژوهش حاکی از آن است که میزان تنوع صرفی در مقایسه با تنوعات واژگانی و نحوی بسیار پایین بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه تنگاتنگی بین متغیر اجتماعی جنسیت و متغیرهای نحوی ازجمله قلب نحوی، کاربرد افزوده ها، کاربرد ادات استفهام، سببی سازی، موصولی سازی، حرکت بند موصولی و ناهم پایه سازی وجود دارد. یکی از پیامدهای اصلی پژوهش حاضر این است که تعامل تنگاتنگی بین زبان شناسی اجتماعی و دستور زایشی وجود دارد و بنابراین نتایج پژوهش حاضر دیدگاه های زبان شناسان اجتماعی ازجمله سلز و همکاران ( 1996 ) و باربیرز ( 2002 ) را درباره تعامل بین زبان شناسی اجتماعی و دستور زایشی تأیید می کند.