فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷٬۶۲۱ تا ۷٬۶۴۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
افعال ایستا در بسیاری از موارد، از مهم ترین طبقات فعل و گاهی نیز معیاری برای طبقه بندی افعال دیگر بوده اند؛ مهم ترین مشخصه افعال ایستا، عدم تغییر است. این افعال دربردارنده کنشی نیستند و معمولاً به احساسات درونی، مالکیت و موقعیت مکانی اشاره می کنند. علاوه بر این، برای تحقق به مدت زمانی کوتاه یا طولانی نیاز دارند. افعال ایستا فاقد ساختار درونی هستند و این بدان معناست که برای آن ها نمی توان زیررویدادهایی درنظرگرفت که نشان دهنده مرحله آغاز، تداوم و پایان باشد. این افعال محدودیت زمانی و نقطه پایان ذاتی ندارند و گستره زمانیِ شمول آن ها مشخص نیست. پژوهش حاضر با رویکرد نقش گرایانه به بررسی تعامل افعال ایستا و نمودهای دستوری پرداخته است. داده ها از وبگاه های اینترنت، روزنامه، کتاب و مکالمات روزانه گردآوری شده اند. در این پژوهش، به منظور بررسی جامع تر، افعال ایستا به پنج زیرگروه افعال وجودی، شناختی، عاطفی، ملکی و ادراکی تقسیم و رفتار هرکدام از نظر باهم آیی با نمودهای دستوری مختلف بررسی شده است. بررسی داده ها حاکی از این است که رفتار زیرگروه های افعال ایستا با نمودهای دستوری در تمامی موارد یکسان نیست. این افعال می توانند بدون محدودیت با نمود تام استفاده شوند، در این صورت، تحقق رویداد مدنظر است. هرچند تعامل افعال ایستا با نمود استمراری غالباً غیرممکن انگاشته می شود، در مواردی ازجمله قرارگرفتن در «موقعیت فراز و فرود، اشاره به کنشگری فاعل و موقعیت های موقت»، برخی افعال ایستا می توانند در نمود استمراری به کار روند. این افعال در نمود کامل می توانند کارکردهایی از جمله کارکرد نتیجه ای، تجربی، خبر داغ و گواه نمایی داشته باشند. علاوه بر این، وجود قید زمان دال بر آینده و مثبت بودن جمله، شرایط را برای دلالت برخی افعال ایستا به نمود آینده نگر هموار می سازد.
Ethical Challenges of Designing on Application for Reading Instruction Management System (RIMS): A Phenomenological Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aimed at identifying the ethical challenges encountered when developing a language education virtual environment that acts as a smart platform for managing reading comprehension instruction for EFL/ESL learners. Since Reading Instruction Management System (RIMS) is going to observe, monitor, and supervise the learners' out-of-class activities and help teachers improve their teaching quality, it has to seriously handle humane elements which have not been seriously debated in the related literature on language education software development so far. To this end, this study has devised a qualitative study to further explore the aspects of ethical considerations that have to be considered when developing technological aid. Accordingly, 14 teachers and 14 students were selected based on the purposive sampling method concerning the condition that they will be among the teachers and learners who will use RIMS when it is officially launched in the institution. They were asked to take part in interviews which were held on a one-on-one basis and in Persian, the participants' mother tongue. The data were codded and the emerged ones were then classified under four themes including the challenges related to the teachers, learners, and institutions. Each of these has several aspects which are discussed, accordingly.
بررسی کنش گفتار «دروغ» و رابطه آن با متغیرهای سن، جنسیت، رشته تحصیلی، منطقه جغرافیایی و مذهب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، مطالعه ای توصیفی، تحلیلی و میدانی است که به بررسی نمونه اعلای دروغ در زبان فارسی و همچنین به ارتباط میان کنش گفتار دروغ و متغیرهای سن، جنسیت، رشته تحصیلی، جهت گیری مذهبی، منطقه جغرافیایی ( شهر یا مکانی که آزمودنی های مورد نظر در آن بزرگ شده اند) می پردازد. در این پژوهش از پرسشنامه ی رویکردهای مذهبی آلپورت و همچنین پرسشنامه ی کلمن و کی استفاده نموده و برای تحلیل داده های حاصل از نرم افزار اس پی اس اس نسخه ی ۲۲، بهره گرفته ایم. این پرسشنامه ها به ۲۸۰ دانشجوی دانشکده ی ادبیات که در ۸ رشته ی مختلف در مقطع تحصیلات تکمیلی، مشغول به تحصیل بودند، داده شد. انتخاب آزمودنی ها به صورت داوطلبانه و براساس جدول تعمیم پذیری مورگان، انجام گرفت. نتایج این بررسی ها نشان داد که نمونه ی اعلای دروغ در زبان فارسی دارای سه مؤلفه است: مؤلفه ی بیان خبر، مؤلفه ی کذب بودن خبر و مؤلفه ی قصد فریب داشتن. نتایج همچنین نشان داد که تنها میان متغیر منطقه ی جغرافیایی و مفهوم دروغ همبستگی و ارتباط وجود دارد و میان سایر متغیرهای مورد نظر با کنش گفتار دروغ تفاوت معنادار مشاهده نشد.
مقایسه به کارگیری عبارات احتیاط آمیز در بیماران اسکیزوفرن و افراد سالم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به مقایسه استفاده از عبارات احتیاط آمیز در روایت بیماران اسکیزوفرن و افراد سالم می پردازد. جهت استخراج روایت شرکت کنندگان از فیلم کوتاه شش دقیقه ای گلابی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از دو شیوه توصیفی و استنباطی بر روی 7 مورد عبارات احتیاط آمیز؛ شامل افعال وجهی معرفتی ممکن، تکرار شمارش، ساخت پرسشی، ساخت شخصی غیر ارتقایی، اصطلاحات وجهی، افعال تردید و ساخت منفی انجام گرفت. در روش آماری استنباطی به تجزیه و تحلیل و بررسی متغیرهای پژوهش با استفاده از آزمون تی و من-وتنی پرداخته شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که میان استفاده بیماران اسکیزوفرن و افراد سالم در به کارگیری انواع 7 مورد عبارات احتیاط آمیز مستخرج از داده های دو گروه، اختلاف معنی دار مشهود است؛ بدین معنا که افراد سالم از اصطلاحات وجهی و افعال تردید در روایت خود به صورت معنی داری بیشتر استفاده کرده اند. به نظر می رسد که اختلال در تئوری ذهن و به کارگیری قواعد کاربردشناختی بیماران اسکیزوفرن از دلایل اصلی این اختلاف معنی دار هستند.
آفرینش ادبی و زبان شناسی شناختی: تحلیل ساختار معنایی اشعار علیرضا روشن برپایه نظریه هم آمیزی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر آن است تا برپایه نظریه هم آمیزی مفهومی که از سوی فوکونیه و ترنر مطرح شده است به بررسی اشعار سپید علیرضا روشن بپردازد و با استفاده از ابزارهایی مفهومی که نظریه مزبور فراهم می آورد ساختار معنایی آن ها را مورد کندوکاو قرار دهد و بر همین اساس اشعار وی را به دسته های سبک شناسانه چندی تقسیم کند. در پژوهش حاضر، روشی کیفی و توصیفی تحلیلی مورداستفاده قرار گرفته است، بدین ترتیب که ابتدا به نحوی موشکافانه ساختار معنایی چهار مورد از اشعار نوعیِ علیرضا روشن را قالب مفاهیم نظریه هم آمیزی مفهومی، مفاهیمی چون شبکه های ادغامی، آمیزه های مفهومی، پیوندهای حیاتی و مانند این ها، بررسی می کنیم، و سپس نتایج حاصل را به گونه ای آماری به مابقی اشعار در دو مجموعه معروف تر او تعمیم می بخشیم. از این رهگذر، برپایه ابزارهای مفهومی یادشده، اشعار علیرضا روشن به لحاظ ساختار معنایی به نحوی دقیق و روشن ذیل چهار دسته طبقه بندی می شوند، دسته هایی سبک شناسانه که ویژگی های کلیِ ساختار معنایی هر یک از آن ها به وضوح در قالب نظریه هم آمیزی مفهومی صورت بندی می شوند. حاصل کار روشن می کند که با کاربست نظریه های جدید زبان شناسی درمورد مطالعه علمی آثار ادبی می توان بر دقت و نظام مندی تحلیل ها افزود، و بررسی های ادبی را یک گام به سمت علمی تر شدن پیش برد.
اهمیت تشخیص گفتمان و دال مرکزی متن از سوی مترجم با تکیه بر ترجمه کلمن بارکس از مثنوی مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلمن بارکس از مطرح ترین مترجمان آثار مولانا در آمریکاست. آثار او به دلیل دخل و تصرفات متعدد در اشعار مولانا موردنقد قرار گرفته است. منتقدان کلمن بارکس، دلایل مختلفی برای تصرفات بسیار او در آثار مولانا برشمرده اند که از مهم ترین آن ها می توان به عدم آشنایی او با زبان فارسی، فرهنگ و دین مولانا و تحریف و حذف عامدانه عناصر اسلامی اشاره کرد. در این پژوهش کوشیده ایم شواهدی در نقض این فرضیات ارائه دهیم. سپس برمبنای تحلیل گفتمان و ایده دال مرکزی در نظریه لاکلا و موف نشان دهیم که علت اصلی تصرفات بارکس، تشخیص نادرست او از گفتمان مولانا و یکسان پنداری دال های مرکزی در همه آثار مولاناست. این امر ساختار و دلالت تمثیل های مثنوی را شکسته و سبب شده است که شخصیت ها، داستان های قرآنی، سمبل ها و سنت های عرفانی به اشیاء، اشخاص و اعمالی عینی تبدیل شوند که همین موضوع، بارکس را به تصرف در آثار مولانا وادار کرده است. او ناگزیر با تصرفات خود می کوشد تا براساس گفتمان خود و مخاطبانش، و نه مولانا توجیه و توصیف جدیدی از اشعار ابداع کند. در تبیین این فرضیه به تحلیل ترجمه وی از نی نامه، داستان اصحاب کهف و نگاه او به اشعار مولانا درمورد عیسی (ع) و توصیف وی از سماع پرداخته ایم.
بررسی ترتیب فراگیری جهت های زبان فارسی توسط غیرفارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۷
133 - 109
حوزههای تخصصی:
بنا بر یکی از فرضیه های الگوی نظارت کراشن (1982)، فراگیری ساختارهای دستوری زبان دوم نیز، همانند زبان اول، با ترتیب خاصی صورت می گیرد. تحقیقات متعدد انجام شده در این زمینه بیانگر وجود مراحل معینی طی فراگیری برخی ساختارهای دستوری زبان دوم است. در این پژوهش، به بررسی ترتیب فراگیری جهت های زبان فارسی توسط غیرفارسی زبانان پرداخته شده است. یافتن ترتیب فراگیری این مقوله توسط غیرفارسی زبانان و مقایسه آن با الگوی <br /> ثبت شده از کودکان فارسی آموز، از جمله اهداف پژوهش حاضر است. به علاوه، قیاس عملکرد زنان و مردان فارسی آموز هم در دستور کار پژوهش قرار گرفته است. برای این کار، یک پرسشنامه حاوی پانزده جفت جمله هم معنی، طراحی و میان فارسی آموزان غیرفارسی زبان در سطوح زبانی مختلف توزیع شده، سپس از آنان درخواست شده است تا بدون توجه به ترتیب دروسِ کتب آموزشی خود، نمونه جملاتی را که زودتر یاد گرفته و از آنها استفاده کرده اند، تعیین نمایند. واکاوی داده ها نشان داد که تقریباً تمام غیرفارسی زبانان نیز همچون کودکان فارسی آموز، ابتدا جهت معلوم را می آموزند.
نظام حروف ربط در «تاریخ بلعمی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوند بندهای هم پایه در زبان های دنیا از رهگذر سازوکارهای مختلفی تحقق می یابد. به رغم آنکه بندهای مذکور گاهی فقط به لحاظ معنا و کاربردشناسی به یکدیگر ارتباط می یابد، اما در غالب موارد، این کلمات ربط میان بندی هستند که ارتباط میان بندها را برقرار می کنند. به لحاظ رده شناسی و در میان زبان های دنیا، کلمات ربط، انواع مختلفی دارند که براساس رابطه معنایی میان دو بند ازسوی زبانوران به خدمت گرفته می شوند. از آن جمله می توان به کلمات ربط اتصالی، انفصالی، علّی، شرطی و تقابلی اشاره کرد. مجموعه این انواع در زبان های دنیا، نظام حروف ربط را تشکیل می دهند. در این مختصر برآنیم تا نظام حروف ربط را در متن «تاریخ بلعمی» معرفی کنیم و تفاوت های صوری و نقشی این ساخت های زبانی را در مقایسه با فارسی نو امروز نشان دهیم. «تاریخ بلعمی» از آثار فاخر ادب فارسی در قرن چهارم هجری و درواقع، ترجمه فارسی کتاب «تاریخ طبری» است. مطالعه نظام حروف ربط در «تاریخ بلعمی» نشان می دهد نظام حروف ربط در تاریخ بلعمی به لحاظ عملکرد و ساخت هایی که مفاهیم ارتباطی میان بندها را رمزگذاری می کنند تاحدودی مشابه فارسی نو امروز است، به بیانِ دیگر، همان مفاهیم ارتباطی که امروزه ازسوی حروف ربط رمزگذاری می شوند، در قرن چهارم و در تاریخ بلعمی نیز وجود داشته و کمابیش ازسوی ساخت های دستوریِ مشابهی نیز بیان می شده اند. با این حال، تفاوت هایی مهم ازجمله تفاوت در به کارگیریِ دو حرف ربط علّی «ایرا» و «به سوی آنکه» و دو حرف ربط تقابلی «پس» و «و» در کنار تفاوت های جزئی تر دیگر مستند شد. داده های مطالعه پیش رو همچنین نشان دادند که تنوع واژگانیِ حروف ربط در فارسی نو امروز خصوصاً در حوزه حروف ربط مرکب، بیشتر از تنوع واژگانی حروف ربط در تاریخ بلعمی است. در این مطالعه، بالاترین تنوع واژگانی در حروف ربط علّی مستند شد. همچنین نشان داده شد که حروف ربط «و»، «تا»، «که»، «پس»، «چندانکه» و «چنانکه» مصداق های چندمعنایی هستند. مطالعه درخصوص علل این چندمعنایی می تواند موضوع پژوهش دیگری در این زمینه باشد.
متون ترجمه شده در ایران پیشامشروطه و ارزیابی موضوعی آنها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف نوشتار پیش رو، بررسی این مسئله است که ترجمه متون اروپایی در ایران، چگونه در افق تاریخی ایران پدیدار گشت و تأثیرات شکلی و مضمونی آن بر ترجمه متون دوره پیشامشروطه چه بود. به منظور پیشبرد کار از روش تحلیل تاریخی و تفسیر متون ترجمه شده استفاده می شود. دستاورد پژوهش نشان می دهد که در رابطه ترجمه متون اروپایی با تحوّلات تاریخی ایران در دوره مذکور، دو دیدگاه غالب، قابل طرح است: الف) دیدگاهی که این حرکت را نتیجه کوشش عدّه ای از مُبلّغان مذهبی و مأموران سیاسی خارجی از جمله گوبینو می انگارد. به باور پیروان این دیدگاه، حرکت مستشرقان و نمایندگان دستگاه های سیاست خارجی بیگانه از سر انگیزه های خیرخواهانه و برای بهبودی جامعه ایرانی بود و یا انگیزه تبلیغ مذهبی و پیشبرد اهداف سیاسی کشور متبوعشان در این زمینه اثرگذار بود؛ ب) رویکردی که حرکت ترجمه را صرفاً به بصیرت و آزادمنشی تعدادی از حُکام و صدراعظم ها نسبت می دهد. مطابق این نظر، گروه مذکور شناخت مشاهده ای و یا معرفتی نسبت به تحوّلات اروپا داشتند و با یک درک تاریخی از آن بر انجام ترجمه به مثابه اقتباس الگوهای فکری و فرهنگی جدید روی آوردند تا به زعم خود راه میان بُری از تجارب دنیای بیرونی بیابند. طرفداران هر یک از دیدگاه های مذکور به جهت یک سونگری به مسئله، قادر به شناخت واقعی نشده اند؛ زیرا رابطه حرکت ترجمه و ظهور تحوّلات در عصر تاریخی مذکور را باید به صورت دیالکتیکی ‑تأثیر و تأثّر متقابل‑ در نظر گرفت. به عبارت روشن تر، خوانش اندیشه علمی و فکری اروپا، اُفق تاریخی جدیدی را برای ایرانیان رقم زد که زمینه ساز تحوّلات نوظهور در عصر قاجار شد و متقابلاً، کیفیّت تحوّلات بر مضمون و جهت گیری های حرکت ترجمه (سنخ شناسی موضوعی آثار ترجمه شده) اثرگذار بود.
کاوشی در یزدان شناختِ گات های زرتشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو بُن گرایی یا دوگانه باوری، اعتقاد به وجود دو مبدأ خیر و شر در نظام هستی، از باورهای قدیم آریاییان به شمار می آید. درگات ها یا سرودهای زرتشت که کُهن ترین بخش اوستا است، دوبُن گرایی به صورت تقابل دو روانِ همزاد جلوه گر گشته است ؛ سپندمینو یا روان مقدس در برابر انگر ه مینو یا روان پلید قرار می گیرد. چگونگی آفرینش این دو روانِ همزاد به عنوان مبانی یزدان شناسی در دینِ زرتشت و حدِ مسئولیت اهورامزدا در ایجاد این دو روحِ مقدس و پلید از جمله مسائلی است که همواره محل اختلاف صاحب نظران بوده است؛ چنان که برخی به دو بُنی بودن کیش زرتشت باور دارند و برخی دیگر آن را کیشی یگانه باور می دانند. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تأمل در اندیشه ها و دلایل صاحب نظران مختلف در مورد چگونگی ایجاد روان پلید، یگانگی یا عدم یگانگی اهورامزدا و روحِ مقدس و نیز تضاد و ستیز این دو روان می پردازد. اگرچه زرتشت، اهورامزدا را به عنوان خدای برتر که یگانه منشأ آفرینش است معرفی می کند، اما از اندیشه دوگانه باوری آریاییان چندان فاصله نمی گیرد و این دوباوری را در نظام اخلاقی نوین خود به کار می گیرد؛ آن چنان که در بُعد نظری دینی یگانه باور است و تنها در عمل که اساس آن انتخاب میان نیک و بد است به دوگانگی گرایش دارد.
Learning styles, Technology Savviness, and Iranian EFL learners’ Vocabulary Knowledge: The Mediating Role of Learners’ Preferences and Needs during Agile App Development(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Juxtaposing the ubiquitous facets of mobile technology as everyware (Greenfield, 2010) and vocabulary as one of the most axial aspects of language learning (Bowles & Cogo, 2016; Schmitt & Schmitt, 2020) , besides the importance of considering learners’ attributes and needs (Taghizadeh, 2019) while developing a mobile vocabulary application (app), necessitates analyzing the relationship and impact of all these elements in a single structural model. To tackle the issue, first, via a mixed-methods design, the researcher developed a bespoke mobile application using the task model and the principles of agile methodology. and then investigated the impact of using the app on a sample of 62 Iranian EFL university students’ vocabulary recognition and recall, the results of which were published in two other articles. In this study, the researcher integrated the obtained data within a proposed structural model and assessed the model's fitness to investigate the interaction and interrelationship among the latent variables mentioned above. The results obtained from SEM-PLS analyses revealed that within the unified structural model, the learners’ preferences and needs were favorably influenced by their learning style orientation and technology savviness. Similarly, the findings verified the positive impact of considering learners’ preferences and needs during the agile app development lifecycle on the target participants’ vocabulary knowledge, encompassing vocabulary recognition and recall. Finally, the fitness of the proposed structural model was verified based on the criteria for model assessment mentioned by Sparks and Alamer (2022) . The SEM-PLS data analyses and the implications of the study are presented and discussed.
فضای واکه ای در کودکان دارای شکاف کام و لب ترمیم شده و مقایسه آن با کودکان دارای مجرای گفتار طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکاف کام و لب نوعی ناهنجاری مادرزادی در سقف دهان و لب بالا است و موجب ایجاد اختلال در دستگاه گفتار می شود. نوشتار پیش رو با هدف بررسی فضای واکه ای در کودکان دارای شکاف کام و لب ترمیم شده و کودکان دارای مجرای گفتار طبیعی با توجّه به متغیّرهای بیماری و واک داری، واکه های زبان فارسی را در کلماتی با الگوی CVC بررسی کرده است. این کلمات به وسیله دوازده شرکت کننده (شش کودک دارای شکاف کام و لب ترمیم شده و شش کودک سالم) خوانده شد و با استفاده از نرم افزار پرت ضبط شد؛ سپس، مقادیر بسامد سازه های اوّل و دوم اندازه گیری و تجزیه و تحلیل آماری شد. نتایج نشان داد که بیماری بر بسامد سازه اوّل واکه های [æ, e, u] و بسامد سازه دوم واکه های [æ, ɒ, o, u] و واک داری بر بسامد سازه اوّل واکه های [æ] و [e] تأثیر معناداری دارد؛ همچنین نتایج نشان داد که فضای واکه ای در کودکان بیمار پیشین تر و افتاده تر از فضای واکه ای در کودکان سالم است و فضای واکه ای در محیط واک دار متفاوت از محیط بی واک است.
‘Representational Repertoires’ of Neoliberal Ideologies in Interchange (Third Edition) Series(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Considering the fact that engagement with political economy is central to any fully rounded analysis of language and language-related issues in the neoliberal-stricken world today, and that applied linguistics has ignored the role of political economy (Block, Gray, & Holborow, 2012), for the first time, this study investigated the representations of neoliberal ideologies in the Interchange Third Edition Series. To this end, both quantitative and qualitative analyses were conducted based on Du Gay, Hall, Janes, Mackay, and Negus’s (1997) model of ‘Cultural Circuit’, especially their concept of ‘Representational Repertoires’. Furthermore, Kress and Van Leeuwen’s (1996) ‘visual grammar’ was used for the analysis of the artwork. The results of the quantitative analysis revealed that more than 50% of the total number of units in each of the textbooks featured neoliberal-related content. Moreover, the results of the qualitative analysis confirmed Du Gay et al.’s (1997) argument that textbooks are not only curriculum artifacts but also cultural artifacts or communicative acts which serve to make English mean in particular ways - in this case the hegemonic culture of neoliberalism. As a result, it is necessary for EFL/ESL teachers and students to collaboratively develop counter-hegemonic discourses through critical thinking and dialogic interrogations of neoliberal discourses.
Cultural Motivation and Its Impact on Foreign Language Learning in Globalizing World
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۱, Issue ۴, Winter ۲۰۱۳
11 - 18
حوزههای تخصصی:
The study aims at focusing on the relationship between motivation, culture, and success in foreign language learning in globalizing world. Many studies have been done to examine the relationship between them. The studies showed that culture can play a motivating role in language learning success. Considering Gardner's instrumental and integrative motivation, a learner with a high degree of integrative motivation is likely to make more efforts to form bonds with people of the target culture. To conduct the survey 48 students of Ardestan Azad University were chosen. Some activities and techniques were taken to promote their multicultural competence. In the first session a brief explanation was given to the students along with some questionnaires regarding cultural issues to answer. During 16 weeks of the semester students were taught and monitored through class discussions, essay writings etc. The goal of the activities was to encourage and estimate their respect, tolerance and empathy to people of different cultures. In the last session a questionnaire designed by the researcher was used to collect data. It was composed of three sections: 1) 11 statements about cultural issues to be rated with a likert scale of agreement (based on the Bennett's intercultural communicative model). 2) 10 rating questions (considering Byram& Risager's multidimensional model of ICC). 3) 5 open questions about their belief and behavior to elaborate on. The results showed that respect for others, adaptation and integration with people of target culture were the highest rated among others. An unexpected result was that there was no significant relationship between students' lesson scores and their attitude toward foreign language culture. This can be justified by globalization process by which "people of the world are incorporated into a single world society, global society". Therefore learners who belong to a global English-speaking culture are ready to suspend disbelief about others and adopt new cultural aspects while respecting and maintaining their own culture.
بررسی گفتمان نمای چندوجهیِ «دیه» (دیگر) در گویش همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش اصلی گفتمان نما برقراری ارتباط میان کلام و موقعیت گفتمان، یعنی تعامل بین گوینده و شنونده، بیان نگرش گوینده و سازمان دهی متن است. مقاله حاضر به واکاوی نقش های مختلف نقش نمای گفتمانیِ «دیه» (در فارسی «دیگر») در گویش همدانی می پردازد. برای نیل به این هدف، از حدود ۶ ساعت فایل صوتی و تصویری از پیکره گویش همدانی استفاده شده است. این نقش نما در گویش همدانی بسامد بالایی دارد و چندنقشی است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که این گفتمان نما در کارکرد بینافردی، نقش هایی چون بیان نگرش، تأکید، درخواست تأیید و پاسخ غیرمستقیم (طفره رفتن یا ارجاع به دانش مشترک میان گوینده و شنونده) را ایفا می کند. و در کارکرد متنی، به حفظ یا دادن نوبت، نشان دادن توالی یک رویداد، پایان دادن به یک موضوع یا به بیان توضیح، توجیه، تضاد یا نتیجه در رابطه با گزاره پیشین یا بعدی کمک می کند. بررسی آهنگ کلام با استفاده از نرم افزار Praat، نشان می دهد این گفتمان نما بسته به نقش های متفاوت، الگوی آهنگی متفاوتی دارد.
«اصطلاح شناسی و کاربردهای آن» کارگاه دکتر گالینسکی و سفرش به ایران
حوزههای تخصصی:
کاربست معناشناسی تاریخی در تحلیل معنای شیطان و ابلیس در قرآن کریم و نقد آرای لغت شناسان کلاسیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو مفهوم شیطان/ابلیس از مهم ترین مفاهیم قرآنی به شمار می آیند و نقشی مهم در نظام هدایت/ اضلال ایفا می کنند؛ نظامی که می توان آن را هدف اصلی از ارسال پیامبران و نزول قرآن دانست. ارائه مفهومی ناصحیح یا غیردقیق می تواند درک ناصحیحی از عملکرد و نقش شیطان/ ابلیس در این نظام به دنبال داشته باشد. این پژوهش تلاش می کند با بهره گیری از ریشه شناسی به منزله شاخه ای از زبان شناسی تاریخی و توجه به بافت زبانی قرآن، تبیین دقیقی از این دو مفهوم ارائه و آراء لغت شناسان کلاسیک را بررسی کند. مشاهده شد واژه شیطان از میان دو مصدر پیشنهادی لغت شناسان به صورت شطن و شاط، از شطن به معنای دشمنی، رقابت و آشوب برگرفته از سحر مشتق شده است، ولی لغت شناسان با وجود تأکید بر شطن به منزله مصدر اشتقاق، بر معنای ریشه شط انحراف و کجی تأکید کرده و تمرکز معنی را بر وضعیت خود شیطان از نظر هدایت یافته یا گمراه بودن قرار داده اند. باهم آیی واژگانی در معانی دشمنی، اختلاف افکنی، ایجاد مانع و جادو با این واژه در قرآن نتایج مطالعات ریشه شناسی را تأیید می کند و نشان می دهد تمرکز معنا بر تأثیر شیطان بر هدایت یا گمراهی بشر است و نه وضعیت خود او. درمورد واژه ابلیس لغت شناسان دو نظریه اشتقاق از ماده بلس به معنای ناامیدی و وام واژگی در معنای مخلوط و مفتش را بیان کرده اند. بررسی ها وام واژگی را به شکلی متفاوت تأیید می کند؛ ابلیس نه مرتبط با معانی مخلوط و مفتش بلکه واژه ای یونانی در معنای اصلی دروغ گو و اسم خاص برای یکی از افراد شیطان است.
تحلیل گفتمان انتقادی- شناختی مدارهای هویت در قطعنامه های مراسم 22 بهمن ماه 1390 تا 1400(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش پیش رو به دنبال تحلیل مبانی هویت پایه در دو صورت ایجابی و سلبی در بافت قطعنامه های پایانی مراسم 22بهمن ماه (به عنوان مهم ترین سند مراسم سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران) در دهه 90 خورشیدی است. درراستای هدف پژوهش، پرسش این است که «جمهوری اسلامی ایران در دهه 90، مرزهای هویتی خود را با دگرهای گفتمانی اش «آمریکا و اسرائیل» در بافت قطعنامه های مراسم 22بهمن ماه چگونه بازنمایی نموده است؟». شیوه گردآوری داده ها کتابخانه ای- اسنادی (برگرفته از متون قطعنامه های منتشرشده در رسانه های گروهی کشور) و روش پژوهش تبیینی است. برای پاسخ به این پرسش از چارچوب نظری و روش شناسی مبتنی بر تحلیل گفتمان )انتقادی( و زبان شناسیِ شناختی استفاده شده است. در این ترکیب نظری با کاربست ابزارهای زبان شناسی شناختی، خاصه الگوهای نیرومحرکه تالمی (2000) در سطح خرد، و تحلیل های گفتمانی در سطح کلان کوشش می شود مسئله پژوهش تحلیل و تبیین شود. در سطح خرد این موضوع مورد توجه است که قطعنامه های مراسم 22بهمن در طول دهه 90 به لحاظ الگوهای نیرومحرکه در رویکرد تالمی چه ارتباطی میان موجودیت ایران در یک سو و موجودیت های آمریکا و اسرائیل، که عموماً در چارچوب استکبار و امپریالیسم جهانی فهم می شود، در سوی دیگر، برقرار می کنند، این موجودیت ها به لحاظ تمایل نیروی ذاتی شان چه حالتی دارند، توازن نیروی شان به چه صورتی است و این تعامل به چه برایندی می انجامد. تحلیل داده ها در سطح کلان با بهره بردن از نظریه گفتمان لاکلا و موف (2001) انجام می شود. یافته ها نشان داد که دگرسازی با دو موجودیت آمریکا و اسرائیل در تاریخ جمهوری اسلامی ایران امری پیوسته، ثابت و صریح بوده است؛ به این ترتیب این دو موجودیت همواره در تقابل با ایران (به عنوان اگونیست) قرار می گیرند. ازسوی دیگر، موجودیت هایی همچون بیداری اسلامی، جنبش های عدالت خواه، فلسطین و... که در برابر آمریکا و اسرائیل قرار دارند، در زنجیره هم ارزی جمهوری اسلامی قرار می گیرند و به عنوان موجودیت اصلی تلقی می شوند.
A Comparative Study on the Effects of Digitally Self-regulated and Guided Discovery Learning Instructions on EFL Learners’ Vocabulary Acquisition(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present research was an endeavor to examine and compare the effects of digitally self-regulated and guided discovery learning instructions on Iranian EFL learners’ vocabulary acquisition. To this end, by conducting the Oxford Placement Test, 60 out of 140 Iranian EFL male and female learners from three language institutes in Isfahan, Iran, were randomly selected, and divided into three equal groups (i.e. two experimental groups and one control group). Prior to the instructions, a vocabulary pretest, designed and validated by the researchers, was conducted. Then, the experimental groups received two types of instruction, separately. The first experimental group was taught via digitally self-regulated learning (SRL) instruction based on Santangelo, Harris, and Graham’s (2008) six-stage model. The second experimental group was instructed via guided discovery learning instruction based on Brown and Campione’s (2011) stages. In contrast, the control group received the traditional method of teaching vocabulary such as word lists, dictionary use, and word translation. After conducting eight-session instructions, a posttest was administered. The data were analyzed via ANOVAs and post hoc analysis using the Tukey test. The findings of the study revealed that both digitally self-regulated and guided discovery promoted Iranian EFL learners’ vocabulary acquisition. Additionally, the findings indicated that digitally self-regulated instruction was more effective than guided discovery instruction regarding vocabulary acquisition. Eventually, the theoretical and pedagogical implications regarding language learners, teachers, and curriculum designs are also provided.
Relationship among Self-perceived Oral Competence, Communication Apprehension, and Iranian EFL Learners’ Willingness to Communicate: Cooperative teaching in focus(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
International Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۶, Issue ۲۱, Spring ۲۰۱۸
75 - 96
حوزههای تخصصی:
Speaking is deemed by many scholars as a fundamental skill in second language (L2) learning. From the myriad of factors playing a role in willingness to communicate (WTC) in a foreign language, communication apprehension and self-perceived competence have attracted a good deal of interest in recent decades. Furthermore, it is generally agreed that cooperative teaching can enhance learners' linguistic and psychological variables. To unravel the aforementioned dilemmas, 60 male and female EFL learners within the age range of 19 to 25(i.e., 30 each) were selected out of 100 participants via double sampling from several English institutes in Bandar Abbas, Hormozgan province and were assigned equally to an experimental and a control group. Subsequently, the treatment started where the experimental group was taught based on cooperative teaching, while the control group received conventional treatment. Before and after the treatment, three questionnaires (WTC, communication apprehension and self-perceived competence) were given to all the participants in three different phases. After collecting the data, they were analyzed descriptively. Finally, Pearson product-moment correlation coefficient was run. The findings of the study highlighted that there is a negative correlation between communication apprehension and WTC as well as a positive correlation between self-perceived competence and WTC of Iranian EFL learners in post intervention. The findings further indicated that cooperative teaching can influence learners' WTC, self-perceived competence and communication apprehension.