فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۲۱ تا ۵٬۳۴۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
منبع:
زبان پژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
87 - 114
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در پی دست یابی به دو هدف است؛ نخستین هدف، ارزیابی ساخت موصولی فارسی از تمامی جنبه های رده شناختی است. چرا که با وجود پژوهش های گوناگونی که در پیوند با ساخت موصولی فارسی و برخی فرایندهای نحوی قابلِ اعمال بر روی آن، انجام شده است، همچنان نیازمند پژوهشی جامع در ارتباط با ساخت موصولی فارسی بر مبنای همگانی های جهانی هستیم. هدف دوم پژوهش، بررسیِ نقشِ ساختِ موصولی، بر اساس ویژگی های جهانیِ آن، به منظورِ تعیین رده زبانی فارسی، از جنبه ترتیب سازه ای است. بر این مبنا، در بخش نخست، ساختِ موصولیِ فارسی، از جنبه های کاربردشناختی و نحوی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های این بخش نشان می دهد گونه فارسی هر دو ساخت موصولی هسته دار و بدون هسته را دارد اما بسامد کاربرد ساخت های موصولی هسته دار بالاتر است؛ هسته ساخت موصولی فارسی همواره خارج از بند قرار می گیرد و بند توصیف گر، درون بند اصلی درونه می شود؛ با توجه به اینکه این بندها در فارسی فقط پس از اسم ظاهر می شوند، از میان پنج جهانیِ ممکن در این زمینه، فقط فارسی از حالتِ پس اسمی بهره می برد. علاوه بر این، یافته های پژوهش در پیوند با هدف نخست نشان دهنده آن است که از میان چهار شیوه جهانی ِخلاء، ضمیر ابقایی، ساخت ضمیر موصولی و گروه اسمی کامل که برای موصولی سازی به کار می روند، فقط فارسی از دو شیوه نخست استفاده می کند. در بخش دوم پژوهش، پس از اینکه نقش ساخت موصولی در تعیین ترتیب سازه ای از دیدگاه رده شناسان مختلف معرفی شد، ویژگی های ساخت موصولی فارسی به منظورِ پیش بینی رده زبانی آن، بررسی شد. نتایج این بخش نشان می دهد گونه فارسی برمبنای یافته های پژوهش های گرین برگ (Greenberg,1963)، لمان (Lehman,1973) و ونمان (Vennman,1974) در این مورد، رفتاری شبیه به زبان های SVO دارد. در حالی که ساخت موصولی فارسی بر اساس نتایج پژوهش درایر (Dryer, 2005) نشان می دهد که در فارسی امکان وجود هر دو ساخت SOV و SVO وجود دارد.
پاسخ به نقدی بر کتاب موادی برای مطالعه گویش بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
139 - 158
حوزههای تخصصی:
این نوشته، پاسخی است به نقد «الهه حسینی ماتک» بر کتاب مشترک این نگارنده با عنوان «موادی برای مطالعه گویش بختیاری» (ژوکوفسکی، 1396). نگارنده، به عنوان یکی از محققان این اثر، در این یادداشت کوشیده است با نقل عبارات و مطالب این کتاب و نکات مدنظر منتقد، پاره ای مسائل را توضیح دهد و دلایلِ اتخاذِ روش خود را برشمارد و برخی از اشکالاتی را که منتقد مطرح کرده است، توضیح دهد و شیوه کار خویش را روشن تر بیان کند.
The Interaction between Reflective Thinking and Grade Dropping: An Alternative Assessment Policy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present study aimed to investigate the interaction among grade dropping and reflective thinking abilities of the participants and to also check if action research enhances learners’ reflective thinking. A cyclic action research was run for 8 sessions. Kember et al.’s (2010) reflective thinking questionnaire and three in-term quizzes were administered. Students also made questions based on their course book passages and develop reflective thinking journals. Although the results suggested no linear relation between grade dropping and reflective thinking, students strategically decided to drop their lowest score and receive a replacement exam. Furthermore, analyses of students’ questions based on Bloom’s (1956) Taxonomy and their reflections revealed that learners’ reflective thinking level was enhanced. Such results might be conducive to highlighting students’ role in assessment policies.
هنر زبان در آموزش مبانی نظری امر تربیت (مطالعه ی موردی ادبیات روسی)
حوزههای تخصصی:
ماهیت آموزش ادبیات زبان خارجی، خصوصاً ادبیات روسی که اساس آن را غنای عظیم فرهنگ کشور روسیه تشکیل می دهد بر پایه ی فراگیری مبانی ارتباط استوار و فراهم کردن موجبات و امکانات آن بر عهده ی گروه های زبان خارجی دانشگاه هاست و ازآنجاکه این ارتباط روشی مناسب جهت آشنایی دانشجویان با ارزش های معنوی و فرهنگی سایر ملل و درک متقابل مردم است، از اهمیت زیادی برخوردار است. ادبیات در هر شکل و قالبی که باشد نمایشگر زندگی و بیان کننده ی ارزش ها و معیارها و ویژگی هایی است که زندگی فردی و جمعی بر محور آن می چرخد. آثار ادبی گاه ازمنظر قومی و ملی و گاه ازمعبر عاطفه و احساس با زندگی پیوند می خورد و گاه نیز از گذرگاه خردورزی و اخلاق به تعلیم و ارشاد مخاطبین می پردازد. استفاده از ادبیات در تقویت خواندن و نحوه ی به کارگیری آن در ایجاد آرامش روحی و روانی و به کارگیری آن به عنوان وسیله ای برای کسب تجربیات جدید راهکارهایی است که موردبحث و بررسی قرارگرفته اند. استفاده از زبان و ادبیات در شکل گیری باورهای تربیتی در افراد بخش پایانی این نوشته را تشکیل داده است.
Critical Thinking, Writing Strategy Use, L2 Writing Anxiety and L2 Writing Performance: What are the Relations?(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Abstract The present study examined relationships among critical thinking, writing strategy use, second/foreign language (L2) writing anxiety, and L2 writing performance of Iranian English as a foreign language (EFL) learners. To this end, 100 homogenized EFL learners (57 female learners and 43 male learners) filled out Facione and Facione’s (1993) California Critical Thinking Skills Test-form B (CCRST), Petric and Czarl’s (2003) Writing Strategy Questionnaire (WSQ), Cheng’s (2004) Second Language Writing Anxiety Inventory (SLWAI), and the second task of the academic version of IELTS exam. Multiple correlation analyses revealed a significant positive relationship between L2 writing performance and writing strategy use; and L2 writing performance and critical thinking. Results also revealed a significant negative relationship between L2 writing performance and L2 writing anxiety. Furthermore, it was found that L2 writing anxiety was a stronger predictor of L2 writing performance. Additionally, the results of one-way MANOVA showed a significant difference between Iranian male and female EFL learners regarding both their L2 writing performance and L2 writing anxiety. These results emphasize the inclusion of pre-planned writing sessions for Iranian EFL learners which can help foster critical thinking skills and writing strategy use, reduce L2 writing anxiety and hopefully, improve their L2 writing ability. Key words: Critical thinking, EFL learners, L2 writing anxiety, L2 writing performance, writing strategy use.
Augmented Reality and Virtual Reality Scaffoldings in Improving the Abstract Genre Structure in a Collaborative Learning Environment: A CALL Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The marriage between technology and teaching in educational milieus in recent years has been a major concern among educational researchers in general and applied linguists in particular as far as augmented reality (AR) and virtual reality (VR) are concerned. Augmented reality after virtual reality received much attention over the last decades in mobile assisted language learning context. AR mixes virtual world onto real environment, VR delve the participants in to the virtual world. To examine the effect of AR and VR on abstract writing of EFL students, 12 intermediate proficiency pairs (high and low proficiency) participated based on their scores on TOEFL and a hypothetical abstract writing task. The participants were required to write an abstract according to the sub-moves of Hyland's (2000) move analysis provided through three mobile applications including AR-, VR HeadSet virtual reality-, and paper-based scaffoldings for four weeks in a collaborative context. In evaluating the groups' abstract writing scores before and after the treatment, no significant differences were found among the three groups. However, the AR group revealed better mean average results ( M = 33) compared to the other VR ( M = 24) and paper-based groups ( M = 29). Besides, the low intermediate proficiency subjects in the AR group received higher scores ( M = 40) compared to heir higher counterpart ( M = 37). Results imply that the integration of real and unreal worlds might be a good asset in teaching the genre of abstracts to EFL learners in general and low intermediate proficiency learners in particular.
تحلیلی اجتماعی-زبانشناختی بر جایگاه و کاربرد مازندرانی و فارسی در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
119 - 145
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به ارزیابی جایگاهِ اجتماعیِ گونه زبانی مازندرانی در کنار فارسی و میزان کاربرد آن ها در حوزه های گوناگون، در استان مازندران می پردازد. در این بررسی، از شیوه تحلیل حوزه ای فیشمن (Fishman, 1996) بهره گرفته شده است و میزان کاربرد دو گونه زبانی بر مبنای موقعیت کاربرد، موضوع و مخاطب آن ها در شش حوزه خانواده، مدرسه، اداره، کوچه و بازار، مذهب، و هنر- سرگرمی گروه بندی شده و با استفاده از پرسش نامه، مصاحبه و مشاهده بررسی شده است. تعداد 1200 آزمودنی از پنج شهر استان مازندران، در سه گروه سنی گوناگون و از بین دو جنس زن و مرد گزینش شدند تا به سؤال های پرسش نامه پاسخ دهند. علاوه بر این، نگارندگان، 240 موقعیت ارتباطی را از طریق مشاهده، ثبت کردند. بررسی داده ها نشان می دهد که به طور نسبی، بیشترین میزان کاربرد گونه مازندرانی، به حوزه خانواده تعلق دارد و هر چه حوزه کاربرد آن رسمی تر می شود، میزان بهره گیری از گونه زبانی مازندرانی کاهش می یابد. در حوزه آموزش رسمی، گونه زبانی، اغلب اجباری بوده و فارسی معیار بر گونه مازندرانی چیرگی دارد. در حوزه کوچه و بازار، موقعیت گفتار و یا جایگاه، سن، و جنسیت گوینده با مخاطب می تواند در انتخاب زبان مؤثر باشد. در حوزه اداری به دلیل اینکه رسمیت بیشتری دارد، میزان کاربرد فارسی بیش از سایر حوزه ها است. در حوزه هایی مانند مذهب، هنر و سرگرمی که بر مبنای موضوع تعریف شده اند، غلبه با زبان فارسی است و فقط در مورد حوزه موسیقی، اغلب گونه مازندرانی بر فارسی معیار ترجیح داده شد.
چندمعنایی و روند دستوری شدگی حرف اضافه «با» بر اساس تحلیل مؤلفه ای معنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر پژوهشی بنیادی در حوزه معنی شناسی، در چارچوب تحلیل مؤلفه ای معنی، با رویکردی درزمانی است. صورت های واژگانی و نقش های معنایی «با» از منابع تاریخی و کتاب های دستور زبان فارسی و نیز فرهنگ هشت جلدی سخن استخراج و تحلیل شده اند. در این پژوهش معانی «با»، روابط این معانی با یکدیگر، مؤلفه معنایی اصلی و روند دستوری شدگی آن بررسی می شود. مسئله دیگر، توجیه روند دستوری شدگی «با» با استناد به چند معنایی آن است. حرف اضافه «با» بازمانده * upāka- دوره باستان است. upāka- در سنسکریت به معنی «مجاور و نزدیک» بوده است و مؤلفه معنایی «همراهی» را در بر داشته است. در فارسی میانه به abāg بدل شده که هم کارکرد حرف اضافه را داشته و هم با افزوده شدن پسوند، اسم abāgīh به معنی «همراهی» و فعل abāgēn-/abāgēnīd «همراهی کردن و همراه کردن» ساخته شده است. در این مقاله، چندمعناییِ «با» با توجه به معنی اصلی آن و با تکیه بر الگوی انتقال مفهومی بررسی شده است. پرسش هایی که نگارندگان در پی پاسخ به آن ها بوده اند عبارت اند از: معنی و کارکرد اولیه «با» چه بوده است و روند دستوری شدگی آن چگونه و در چند مرحله طی شده است ؟ کدام معانی این واژه برگرفته از معنی اولیه آن هستند؟ کدام مؤلفه معنایی معانی گوناگون «با» را به هم پیوند می دهد و سبب ارتباط این معانی با هم شده است؟ بررسی ها نشان دادند این حرف اضافه در تحولات زبان فارسی، دو مرحله دستوری شدگی را طی کرده است: نخست اسم به حرف اضافه بدل شده و بر همراهی دلالت کرده و سپس در مرحله بعد کارکردهای دیگری یافته و نقش های معنایی خاستگاه و مفاهیم مشتق از آن را رمزگذاری کرده است. نگارندگان در مجموع، شانزده نقش معنایی برای حرف اضافه «با» شناسایی کردند و نقش های معنایی را در دو گروه قرار داده اند: گروه نخست، نقش هایی که حاصل گسترش معنای اولیه آن، یعنی همراهی اند و مفهوم سازی «شخص» را در سطح نخست استعاره های مقوله ای هاینه نشان می دهند. گروه دوم معانی حاصل دستوری شدگی ثانویه «با» هستند و مفهوم سازی «شیء» و «فعالیت/ فرایند» را در استعاره های مقوله ای نشان می دهند.
On the Development of a Tentative Model of a Flipped Classroom Instruction and Its Effect on Iranian Intermediate EFL Learners’ General IELTS Writing(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Flipped learning is an instructional approach that underlines the efficient use of classroom time by shifting the conventional activities of learners and educators in and out of the class. In flipped learning, students' roles as passive listeners change to active participants in classroom activities. The present study was designed to build a model of flipped classroom instruction (FCI) for the general IELTS writing. Additionally, this research intended to examine if there is a meaningful difference between the students’ general IELTS writing scores in the flipped class and those in the conventional class. An FCI model was carefully developed based on the thematic analysis of the previous flipped classroom studies about writing. Then it was operationally explained for a general IELTS writing class. The participants of the study consisted of 100 male and female Iranian EFL learners. Fifty learners were randomly selected to experience FCI and the other fifty learners received conventional classroom instruction. The findings revealed that the learners in the flipped classes, on average, acquired higher scores than the learners in conventional classes.
ترجمه (نا)پذیری عناصر فرهنگی در متون دیداری شنیداری: مورد مطالعاتی زیرنویس های فرانسوی مجموعه تلویزیونی ایرانی در چشم باد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه تولیدات دیداری شنیداری به ویژه زیرنویس ها با چالش های بسیاری همراه است. این چالش ها در تماس با فرهنگ و عناصر فرهنگی بیشتر نمود داشته و مترجم را با پیچیدگی ها و دشواری های کاری بسیاری روبرو می سازد. هدف از این پژوهش کندو کاو در خصوص چگونگی ترجمه و انتقال عناصر فرهنگی در متون شنیداری دیداری در قالب زیرنویس با توجه مقتضیات و محدودیت های فن آورانه، زبان شناختی و زیباشناختی است. در این نوشتار، پس از ارائه تعریف و بازتاب چارچوب های نظری موجود پیرامون فرهنگ و عناصر فرهنگی آغاز کرده و با گذر از امکان پذیری یا امکان نا پذیری انتقال مولفه های فرهنگی به مخاطبان غیربومی، به تحلیل پیکره مطالعاتی خود _مجموعه تلویزیونی ایرانی در چشم باد بر اساس ریخت شناسی فرهنگی نظریه پردازان لهستانی پرداخته و راهکارهای مترجم در انتقال مفاهیم فرهنگی را بررسی می نمائیم. تحلیل های توصیفی و زبان شناختی که از چگونه ترجمه گزاره های شفاهی فرهنگی در این پیکره به دست آمده اند، حاکی از آن است که ترجمه «خرده عناصر فرهنگی» و اشارات فاضلانه موجود در یک متن هرگز به صورت سیستم بسته عمل نمی کنند، بلکه قادرند در ازای فروریزش بخشی از ارزش های معنایی، گفتمانی یا سبک شناختی در زبان مبدأ، پیام را پس از فهم، تعبیر و تعدیل در متن مقصد بازتولید کرده و پلی به سوی «مفاهمه بینافرهنگی» از تغییر ترجمه باز ایجاد کنند.
ندا و منادا در مرز نحو و کاربردشناسی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
235 - 256
حوزههای تخصصی:
منادا، واحد زبانیِ کوچک، ولی مهم، در پیوند با معنایِ پاره گفتارهای زبانی است و آن را ابزاری برای فراخواندن و جلبِ توجه مخاطب تعریف کرده اند. از آن جایی که ندا و منادا هیچ یک از نقش های معنایی یا نحوی را در جمله برعهده نمی گیرند و در میان موضوع های فعل جمله نیستند، همواره در نحو از موارد حاشیه ای به شمار آمده اند؛ از این رو، درباره جایگاه نحوی آن ها پژوهش های اندکی ارائه شده است. با این وجود، در دهه های اخیر بررسی ها در زمینه مفاهیم کاربردشناختی نشان داده که در نحو، فراتر از لایه گروه متمم ساز می توان فرافکنی نقشی را در نظر گرفت که رابطِ میانِ مرز نحو و کاربردشناسی است. در این لایه، امکان بررسی مفاهیم کاربردشناختی همچون منادا فراهم می شود. جستار حاضر بر آن است ندا و منادا را در مرز نحو و کاربردشناسی بر پایه پژوهش های هیل (Hill, 2007; Hill, 2013) در زبان فارسی بررسی کند. برتری این بررسی این است که می توان از همه مواردی که در یک پاره گفتار نمود می یابد مانند عامل های نحوی و کاربردشناسی، تحلیل جامعی ارائه داد. یافته های پژوهش نشان می دهد فرافکن گروه ندا در لایه گروه کارگفت در زبان فارسی، شامل حرف ندا در هسته و منادا در جایگاه متمم هسته است. همچنین مشخصه های نقشی گروه ندا در هسته شامل دو مشخصه [دوم شخص] و [بین فردی] است. با توجه به ویژگی کاربردشناختی منادا در زبان فارسی، سه مشخصه [+/- اشاری، +/- رسمی، +/- آشنایی] را می توان ازجمله مشخصه های بین فردی هسته گروه ندا در زبان فارسی دانست؛ همچنین، منادا در جایگاه متمم هسته می تواند به شکل اسم، صفت یا ضمیر قرار گیرد. از سویی، در یک گروه ندا باید بین مشخصه های نشانه ندا و مشخصه های منادا مطابقه وجود داشته باشد؛ در غیر این صورت، گروه ندا پذیرفتنی نخواهد بود.
سواد دیجیتالی معلمان زبان انگلیسی در محیط های آموزشی ایران: ضرورت حرفه ای سازی معلمان در دنیای دیجیتال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
691 - 720
حوزههای تخصصی:
تکنولوژی دیجیتالی تاثیر بسیار مهمی در آموزش زبان داشته است؛ به نحوی که می تواند معلمان زبان انگلیسی را در انتقال دانش به زبان آموزان کمک شایانی بکند و کیفیت آموزش معلمان را نیز بهبود بخشد. هدف اصلی تحقیق حاضر، از طرفی، ارزیابی سواد دیجیتالی معلمان زبان انگلیسی ایران و از طرف دیگر، تاثیر عوامل جنسیت، تجربه تدریس و سطح تحصیلات بر این سواد می باشد. به همین منظور، 239 معلم زبان انگلیسی از شهرهای مختلف ایران نسخه ای تطبیقی از مدل سواد دیجیتالی اینجی (2012) را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از نرم افزار تحلیل آماری SPSS (نسخه 21) استفاده گردید. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که معلمان زبان انگلیسی ازسطح متوسط سواد دیجیتالی برخوردار هستند. تفاوت معنی داری بین معلمان خانم و آقا از لحاظ سطح سواد دیجیتالی، جنسیت و تجربه تدریس وجود نداشت، اما تفاوت معنی داری بین معلمان آقا و خانم از لحاظ سطح و سواد دیجیتالی یافت شد. ضرورت این تحقیق در توسعه حرفه ای معلمان مورد بحث قرار می گیرد.
ساخت های مصدر نادر «ماْیستَاْ» [mæ:jstæ:] در گویش خانیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روستای تاریخی خانیکِ گناباد گویشی کهن و دست نخورده دارد. در این گویش افعال و کلمه هایی وجود دارد که در دیگر گویش ها یا اثری از آن ها نیست یا به ندرت دیده می شود؛ از جمله آن ها فعل های ساخته شده از مصدر «ماْیستَاْ» است که ساخت ها و زمان های مختلف آن در نقش فعل کمکی و مستقل با زمینه ذهنی قبلی در خانیک با بسامد فراوانی رواج دارد. از این مصدر در گویش خانیکی چندین نوع ساخت مضارع و ماضی وجود دارد که بیشتر با ستاک های فعلی و ساخت های فارسی معیار، تفاوت دارد. این جستار به بررسی ساخت های فعلی رایجِ این مصدر در گویش خانیکی پرداخته است که با هدف حفظ و رواج این فعل ها و ارائه روش هایی برای ساخت فعل های نو و نیز کمک به افزایش نزدیک به پانصد ساخت فعلی در زبان فارسی ارائه می شود. مواد مقاله به روش سنتی و بر اساس گفت وگو با گویشوران کهن سال و بیشتر بی سواد خانیک، پی ریزی و سپس تحلیل شده است. در گویش خانیکی تعداد زمان های رایج از مصدر «ماْیستَاْ» [ mæ:jstæ: ] از فارسی معیار بیشتر است، به خصوص که ساخت های این مصدر در فارسی معیار به کار نمی رود. علاوه بر زمان های دستوری رایج در فارسی معیار، ساخت های دیگری از ماضی، مضارع و آیندۀ این مصدر معرفی شده است که به احیا و ساخت افعال فراوانی در زبان فارسی کمک خواهد کرد. همچنین، به بیان اختلاف ریشه یا بُن فعلی این مصدر در ماضی و مضارع پرداخته شده است.
Iranian EFL Learners’ Perceptions toward Paper Assessment in Mid-term and Final Exams in an English Language Institute
حوزههای تخصصی:
Assessment has been taken to demonstrate that learning is aligned with external standards which is almost related to students’ goals in a curriculum in English language teaching and it plays an integral role in the success of language learning program that is following by so many EFL teachers. Consistency in scoring (mid-term and final exams) highly depends on the way of conducting paper assessment, validation of the process, reliability, experience of teachers, and different interpretation of assessors to make justified decision. Hence, the present study was an attempt to probe Iranian EFL learners’ perceptions toward paper assessment in mid-term and final exams in a language institute. To this end, a total of 100 participants (50 males and 50 females) between ages of 15 to 28 at intermediate level, were selected based on Nelson Proficiency Test. Data were collected through scores of two sequential semesters and a Likert scale questionnaire. The findings of this study indicated that there is a direct positive relation between learners’ viewpoints on paper assessment and their progress. Generally speaking, paper assessment in both formative and summative assessment would be a great progress among female and male English language learners.
نمود آخرین صورت ادبیات فارسی میانه ی ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله ی حاضر با معرفی انواع نامه های فارسی میانه ی سده ی هفتم شامل پاپیروس و پوست نوشته در مصر، در زمان چیرگی ارتش خسرو دوم (618- 628 م.)، به بررسی نوع خط، سبک نگارش و ادبیات این اسناد خواهد پرداخت که به خط تحریریِ شکسته ای نوشته شده که می تواند به عنوان آخرین گونه کاربردی خط در دوره ساسانی شناخته شود. در عین حال این نامه ها نمایانگر فعالیت های چندجانبه ی ایرانیان در مصر هستند. مکاتبات یادشده، تنها میان ایرانیان رد و بدل نمی شده؛ بلکه مابین ایرانیان و کارمندان و صاحب منصبان مصری هم، که قبل از ورود ایرانیان، با نظام دیوانی روم آشنایی کافی داشتند، بوده است که نشان تعامل اجتماعی و به ویژه اقتصادی میان دو گروه و تأثیرپذیری آنها از هم نیز هست. این نامه ها به لحاظ زبان شناسی، ادبی و تاریخی قابل بررسی هستند. پاپیروس و پوست نوشته های یاد شده، در بعد واژگان، نحو و سبک نگارش با نوشته های فارسی میانه ی کتابی تفاوت هایی دارند که از خلال آنها، تحول خط از صورت کتیبه ای به شکسته بررسی می شود. ادبیات این پاپیروس و پوست نوشته ها، به ویژه در بخش نامه های رسمی به عنوان نمود کلی مکاتبه دوره ی ساسانی، به نحوی است که سعی شده از طریق ریختارها و الگوهای ثابت، موجز اما گویا و مؤثر باشد
ادبیات کــهن: شرح یک جمله از درس «ذکر حسین بن منصور حلاج»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اطلس آوایی کوهبنان؛ رسم نخستین اطلس گویشی استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر اطلس زبانی منطقه کوهبنان، به عنوان اولین اطلس زبانی ثبت شده در سازمان میراث فرهنگی استان کرمان، معرفی شده است. بر این اساس توزیع جغرافیایی متغیر های واجی و واژگانی منطقه کوهبنان مورد بررسی قرار گرفته اند و با توجه به تفاوت های موجود در گویش سی منطقه مورد بررسی، اطلس زبانی مناطق مورد نظر رسم شده است. بررسی متغیرهای واجی، در قالب متغیرهای واکه ای، متغیرهای همخوانی و متغیرهای مربوط به ساخت هجا و نیز متغیرهای واژگانی نشان می دهد که گویش مناطق مورد بررسی دارای ویژ گی های تمایز دهنده ای است. اطلس زبانی منطقه نیز نشان دهنده آن است که به جهت وجود تفاوت در رفتار زبانی گویشوران دو منطقه کوهبنان و خرمدشت، باید قائل به وجود دو لهجه متفاوت در این مناطق شد.
معرفی کتاب: ذهن ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب ذهن ادبی نوشته مارک ترنر نخستین بار در سال ۱۹۹۶ در مجموعه انتشارات آکسفورد منتشر شد و پس از آن به چاپ های متعدد رسید. این کتاب، که متخصصان گوناگون از شاخه های مختلف علوم شناختی، زبان شناسی، ادبیات، عصب شناسی و فلسفه به سبب ایده عمیق و متحول کننده اش، به آن توجه نشان دادند و از آن استقبال کردند، در ۲۰۸ صفحه و هشت فصل، به موضوع نقش ذهن ادبی و به ویژه داستان و داستان تمثیلی، بر اساس تفکر و زبان می پردازد و اهمیت و ضرورت ادبیات را در نقشی فوق العاده حیاتی آشکار می سازد. درواقع، مبحث اساسی کتاب این است که با وجود تفکر عموم که ذهن ادبی را امری ثانوی و غیرضروری و فعالیتی متعلق به متخصصان رشته ادبیات می داند، فعالیت ذهن اساساً ادبی است. این کتاب ادعای انقلابی را مطرح می کند که موضوع اصلی علوم شناختی، سرشت ذهن ادبی است.
Language Learners' Imagined Communities: Model and Questionnaire Development in the Iranian Context(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۹ , N. ۲ , ۲۰۲۰
155 - 182
حوزههای تخصصی:
This study aimed to overcome the researchers' extreme attention to essentially qualitative methods in research on language learners' imagined communities and move towards quantification in order to achieve a more tangible image of this construct. To do so, the present researchers followed three main phases. First, a hypothesized model of language learners' imagined communities with eight components was developed for the Iranian context based on the wide-ranging readings of the literature on imagined communities, consultations with experts and interviews with language learners. Second, a questionnaire was developed and validated based on the model to represent its components. Finally, the data collected through the questionnaire were fed into the model to see to what extent the model fit the data. The initial results showed poor values; however, the model was trimmed by removing one item from the questionnaire, and final statistical indices showed that the model was fit.
تحلیل نشانه شناختی شیوه های گفته پردازی در یسن های نهم و دهم اوستا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کوشیده ایم به بررسی ویژگی های گفته پردازی در یسن های نهم و دهم اوستا بپردازیم. یسن های نهم، دهم و یازدهم اوستا، سه فصل از کتاب یسن های اوستا هستند که بر روی هم «هوم یشت» نام دارد. زبان یسن ها یکی از مهم ترین و کهن ترین بخش های اوستا است. یکی از نمودهای گفته پردازی، ضمایر شخصی و شناسه های افعال به عنوان تک واژهای وابستة دستوری هستند که در یسن ها از جمله در یسن های نهم و دهم به روش های گوناگونی به کار رفته اند: اول شخص مفرد ، اول شخص جمع، سوم شخص جمع، دوم شخص مخاطب و غیره که مدام تغییر کرده و این تغییر ضمایر و شناسه ها در گفته پردازی موجب اتصال و انفصال گفتمانی در یسن های نهم و دهم شده که خود سبب تولید معنا می گردد. از طرفی افعال وجهی خواستن، توانستن، بایستن و دانستن نقش مهمی را در معنای گفتمان ایفا می کنند. روش به کار رفته برای بررسی ضمایر، شناسه ها و افعال مؤثر، نشانه شناسی مکتب پاریس است. هدف از این مقاله نشان دادن چگونگی تولید معنای عرفانی و شیوة گفته پردازی در یسن های نهم و دهم اوستا است.