فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۴۱ تا ۱٬۴۶۰ مورد از کل ۱۰٬۳۰۳ مورد.
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۵, No.۳۱, Fall & Winter ۲۰۲۲
201 - 222
حوزههای تخصصی:
Although the EFL teachers' challenges in developing and enhancing Professional Identity Formation (PIF) in face-to-face and virtual instruction contexts have extensively been explored, there were a limited set of practical and advantageous strategies, particularly for the novice teachers, in promoting their PIF in E-teaching especially since the emergence of changed priority of teaching contexts amid the COVID-19 outbreak. Accordingly, this study attempted to check the Iranian novice EFL teachers’ PIF, uncover the potential impacts of utilizing Online Image Management (OIM) strategies in promoting their PIF, and identify the most-preferred OIM strategies. Based on the convenience sampling, 184 male and female Iranian novice EFL teachers were selected to participate in this quasi-experimental study. Two instruments, including a Questionnaire of Perceived Professional Identity (QPPI) and a series of Quantitative Online Interviews (QOIs), were used to collect the data via the virtual platform of Survey Planet. The descriptive statistics and Independent Samples t-Test packages in R were utilized to analyze the data. The results confirmed the low levels of professional identity among Iranian novice EFL teachers, verified the significant effects of OIM strategies in promoting PIF of Iranian novice EFL teachers, and shed light on reflection practices and strategies in enhancing digital literacy as the most-favored OIM strategies in promoting PIF among these teachers. This study may provide implications for EFL teachers and trainers in helping novice EFL teachers to promote their PIF with OIM strategies.
بررسی هسته در برخی گروه های نحوی بر اساس نظریه بهینگی؛ مطالعه موردی گفتار یک دانش آموز کم شنوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۶
221-243
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر چارچوب محدودیت بنیادی که از نظریه بهینگی اقتباس شده، جهت توصیف و تجزیه و تحلیل اختلالات گفتار و زبان به کار گرفته شده است. این مقاله شرحی از کاربرد نظریه بهینگی در توصیف و تحلیل ساختار نحوی دانش آموز «الف» که یک دانش آموز پسرِ 16 ساله فارسی زبان کم شنوا است را بر اساس نقض محدودیت های هسته در برخی از گروه های نحوی ارائه و پیشنهاد می کند. در این مقاله تعدادی از جملاتی که در ارزیابی و سنجش گفتاردرمانگر از این دانش آموز به دست آمده، در چارچوب نظریه بهینگی تحلیل و تبیین شده اند. نتیجه تحلیل نشان داد که نقض محدودیت های مربوط به هسته در گروه های نحوی را می توان بر اساس چارچوب نظریه بهینگی تحلیل و توصیف کرد. با این نگاه، تحلیل و تبیین جملات دانش آموز مزبور درک عمیق تری از ساختار نحوی وی به ما می دهد. نکته دیگر اینکه در برنامه گفتاردرمانی این دانش آموز، فرونشانی محدودیت های نشانداری به رتبه پایین تر توسط آموزش محدودیت های پایایی که اکثراً نقض محدودیت های هسته گروه ها هستند ساختار نحوی نام برده را به فرد دارای گفتار طبیعی نزدیک تر می کند. پیشنهاد می شود که برای برآورده شدن این مهم، ابتدا هسته های هر گروه به دانش آموز آموزش داده شوند و در گام بعدی، به تدریج متمم ها به هسته ها افزوده شوند.
The Effect of an Online Learning Group Program on Learning Motivation of English as a Foreign Language Among Iranian University Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In recent years, the enrollment of English as a foreign language (EFL) has increased significantly in higher education. The aim of this study is investigating the impact of a group learning program which is implemented as online on learning motivation of English among Iranian university students. Forty four undergraduate university students (25 males and 19 females) with the age range of 18 to 30 participated in this study. The Dornyei theoretical framework (2005; 2009) was used to measure the three aspects of motivation (ideal L2 self, ought-to L2self, and L2 learning experience). A pre- and posttest survey and a semi-instructured interview were used as the main instruments. For identifying the differences of the scores of three aspects of motivation, a paired sample T-test was used. The findings showed that there was a significant difference in L2 learning experience prior to and after the program administration and no significant difference were observed regarding the two other aspects. The findings also showed the most motivating feature was interesting learning recourses and tools and the most demotivating feature was technology barriers. Moreover, the findings of the interviews showed that most of the students had positive experience of this project. With the increasing role of English in Iran in all aspects of teaching and learning as an international language, it is crucial for teachers and program developers to care about the motivational drives of learners due to the positive feedback of some programs as the project under the study.
A Comparative Study of the Impact of First Language Literacy on Acquisition of English Phrases among Illiterate, Low-Literate and Literate Adult Learners in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The process of foreign language syntactic development regarding learners’ L1 literacy level is different among adult learners. Many studies have shown that illiterate and low-literate learners follow the same path in the L2 morphosyntax development despite their L1 literacy level. However, little research has been carried out to focus on differences in the new language literacy development among learners with varying first language proficiency. Therefore, the current study was carried out to investigate the differences in learning English adjectival and prepositional phrases among three Kurdish adult groups of literate, low-literate, and illiterate learners in one term. Additionally, it probed the major difficulties they faced through the English phrase acquisition process. Mixed methods were used for data collection including observations of the classes supplemented by audio recording and English phrase tests. Through the application of three tests of recognition, matching, and multiple-choice type, the outcome knowledge of adjectival and prepositional phrases was assessed and compared among groups. The obtained data were analyzed through the Kruskal-Wallis test. Some tangible results were detected from tests that did not ascribe the differences in learning English absolutely to background schooling and literacy. In fact, they showed that there were significant differences among groups in matching and multiple-choice type post-tests, while there were no considerable differences in recognition-type post-test. Furthermore, results also revealed that illiterate and low-literate learners encountered further complicated difficulties and made an unusual combination of pronunciation and grammatical errors in their production.
کاربرد خلاق رویکرد شناختی در تسهیل آموزش زبان انگلیسی برای کودکان فارسی زبان در سطح متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به ضرورت در انتخاب راهبردها و شیوه های کارآمد جهت طراحی های آموزشی برای کودکان فارسی زبان در یادگیری زبان انگلیسی، در پژوهش کاربردی نظری حاضر، نظریه دستور شناختی لنگاکر به عنوان یک روش خلاق در آموزش زبان انگلیسی مورداستفاده قرار گرفت. هدف از تحقیق حاضر کاربرد خلاق دستور شناختی در آموزش است که سبب ساده سازی، یادگیری بهتر و توانمندی زبانی می شود که برای رسیدن به آن پرسش های زیر موردتوجه قرار گرفته است: 1. بعد از گذراندن «دوره خلاق شیوه یادگیری توصیف کردن واژه در جمله»، افزایش تعداد واژگانی که با استفاده از ویژگی «مشخص بودگی» در بافت متنی معنادار توسط گروه های کنترل و آزمایش به کاربرده شدند، به چه میزان می شود؟ 2. چگونه می توان از ویژگی «ترکیب های هم نشینی» جهت آسان سازی آموزش ساخت «واحدهای پیچیده زبانی» درجمله ها استفاده کرد؟ در این راستا، بعد از آموزش خلاق به شیوه شناختی از بین 160 نفر، متن 46 نفر از فارسی زبانان به کمک نرم افزار اس. پی. اس. اس. [1] توصیف کیفی و کمی شدند. درنتیجه با کاربرد دوره های خلاق دستور شناختی لنگاکر، زبان آموزان توانستند با روش صحیح ترکیب و هم نشینی واژگان، به ساخت جملات خوش ساخت زبانی اقدام کنند. گروه آزمایش بعد از گذراندن دوره خلاق شیوه یادگیری توصیف کردن واژه در جمله، توانست از تعداد کل واژگان کتاب درسی 98 درصد واژگان را گسترش دهد و در متون خود بگنجاند. گروه کنترل نیز بدون گذراندن دوره خلاق توانست 44 درصد از کل واژگان را در متون خود به روش صحیح ترکیب و هم نشین کند. از نمودارهای شبه شناختی نیز جهت آسان سازی آموزش استفاده شد. [1] SPSS
بازنمایی مؤلفه های گفتمانی وکلا در اقناع قاضی از منظر زبان شناسی حقوقی: مطالعه موردی گفتمان پرونده های کیفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تحلیل گفتمان شیوه های اقناع قاضی توسط وکلا در دادگاه های کیفری و حقوقی ایران براساس رویکرد تحلیل گفتمان انتقادی انجام شده است. ماهیت روش شناسی انجام این پژوهش به صورت توصیفی تحلیلی بوده و نگارندگان برای گردآوری داده ها با مراجعه به دادسراها، دادگاه های شهر تهرا ن و دفاتر وکلا با مطالعه صدها پرونده و مشاهده ده ها بازجویی در سال های 1397 و 1398 به روش فیش برداری متن پنجاه پاره گفت از مکالمات مشارکان گفتمان (10 پرونده) را در چارچوب رویکرد لاکلا و موفه ( 1985, 2001, 2002 ) موردبررسی قرار داده اند. مؤلفه های اصلی این رویکرد عبارت اند از: دال و مدلول، ضدیت و غیریت، هژمونی و تثبیت معنا، قدرت، اسطوره، تصور اجتماعی، موقعیت سوژه ای و سوژگی سیاسی. با توجه به گفتمان وکلا می توان گفت که وکلا از تثبیت نظام معنایی گفتمان شامل واژه هایی چون آزادی موکل، تخفیف در مجازات، اثبات جرم متهم و تقاضای مجازات برای متهم که هر کدام از این نظام های معنایی با مفاهیمی خاص به تثبیت دال های خود می پردازند، به مثابه عوامل شناختی و رفتاری اثرگذار برای اقناع سازی استفاده می کنند. پرسش اساسی پژوهش حاضر آن است که مفهوم اقناع چگونه در گفت وگوهای وکلا در گفتمان دادگاه نمود پیدا می کند. نتایج نشان داد که وکلا با استفاده از برجسته سازی و حاشیه رانی به بیانِ نقاط قوت موکل خود و نقاط ضعف رقیب می پردازند. یافته ها حاکی از آن است که وکلا به منظور اقناع سازی قضات جهت دفاع از موکل خود، با سوگیری منفی از حاشیه رانی و بیان نقاط ضعف رقیب و با سوگیری مثبت از برجسته سازی و ارائه نقاط قوت موکل خود استفاده می کنند.
رواسازی آزمون مبتنی بر چارچوب مرجع اتحادیه اروپا و برابری ارزشیابی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
111 - 131
حوزههای تخصصی:
برابری در ارزشیابی ازجمله اهداف مهم در زمینه آموزش و سنجش زبان می تواند باشد. متخصصان ارزشیابی به رابطه بین روایی و برابری اذعان می کنند. بعضی معتقدند روایی خود بخشی از برابری است. از سوی دیگر، بعضی بر این باورند که دستیابی به برابری در واقع همان کسب روایی آزمون است. چارچوب مرجع اتحادیه اروپا (چماا) برای دستیابی به برابری آموزشی و ارزشیابی و یادگیری سامانه ای از توصیفگرها تهیه و تدوین کرده است. هدف از این تحقیق رواسازی آزمونی شامل 25 آیتم است که بر اساس توصیفگرهای چماا ساخته شده است. برای دستیابی به اطلاعات لازم به منظور تعیین میزان روایی آزمون 150 نفر شرکت کننده زن و مرد به سئوالات چندگزینه ای پاسخ دادند. سپس، داده های بدست آمده برای تعیین میزان افتراق عملکرد هر یک از آیتم ها با روش نظریه سوال پاسخ (نسپ) تحلیل شد. علاوه براین، از پرسشنامه 75 آیتم (دورنیه) برای تفکیک گروه های شرکت کنندگان بر اساس علائق و اهداف استفاده شد . نتایج بدست آمده نشان داد علاوه بر معیارهای معمول برای دسته بندی شرکت کنندگان اعم از جنس و پیشینه زبانی و فرهنگی، علائق و اهداف شخصی افراد می تواند در نظر گرفته شود. همچنین روشن شد که این معیارها برای میزان روایی آزمون می تواند بکار برود.
Exploring EFL Teachers’ Perceptions of Strategies for Promoting Learners’ Willingness-to-Communicate in Online Classes(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۱ , N. ۱ , ۲۰۲۲
89 - 110
حوزههای تخصصی:
Willingness to communicate is subject to the moment-by-moment fluctuations in the classroom. Therefore, teachers’ decisive role comes to the foreground as they can increase learners’ desire to communicate at a particular moment by their interventions. Online instruction, despite furnishing learners with authentic material, has failed to culminate in communication thanks to connection problems or lack of non-verbal clues. Thus, the present study aimed to explore Iranian EFL teachers’ perceptions of strategies to promote willingness to communicate of learners in online classes. The mixed-methods design was employed to answer the research questions. To this end, a self-designed questionnaire was first piloted and then administered to the main sample which included thirty-seven teachers. The questionnaire subsumed five effective factors garnered from extant literature. Five teachers were interviewed as to their perceptions of pros and cons of promoting WTC in online classrooms. The results indicated that teachers’ motivational strategies were perceived to promote WTC best in online classes followed by teacher immediacy. Qualitative reports also corroborated the numerical data. Lack of non-verbal clues i.e. body language was perceived to decrease learners’ motivation and participation; however, technological resources like games were reported to increase WTC in online classes. Teachers should pay heed to their crucial role in inciting positive atmosphere and get better equipped to capitalize on online affordances to increase participation in online classes.
تحلیل ترکیب های برون مرکزِ بهووریهی وهمپایه در لکی الشتری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه ترکیب یکی از فرایندهای اصلی واژه سازی در همه زبان های جهان است و همواره مورد توجّه پژوهشگران حوزه صرف بوده؛ امّا هنوز یکی از بحث برانگیزترین حوزه ها در توصیف زبانی است. تاکنون تقسیم بندی های متعدّدی برای واژه های مرکّب ارائه شده است که یکی از رایج ترین انواع آن ها واژه های مرکّب برون مرکز است. در زبان لکی که یکی از زبان های متعلّق به شاخه غربی - شمالیِ زبان های ایرانی است، ترکیب از مهم ترین فرایند های واژه سازی به شمار می آید و بخش عمده ای از ترکیب های این زبان از نوع برون مرکز هستند. هدف پژوهش حاضر این است که دو نوع از ساخت های برون مرکز در زبان لکی گویش الشتری را براساس طبقه بندی بائر (2017) شناسایی و تحلیل نماید. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که ترکیب برون مرکز بهووریهی در این گویش دارای پنج ساختار متفاوت است: (1) صفت + اسم؛ (2) اسم + صفت؛ (3) اسم + اسم؛ (4) کمیت نما + اسم؛ (5) اسم + حرف اضافه + اسم. ترکیب برون مرکز هم پایه نیز به دو دسته کلّی حفظ کننده طبقه و تغییردهنده طبقه تقسیم می شود که اولی به صورت (اسم + اسم) و دومی به صورت (فعل + فعل) یا (گروه اسمی + گروه اسمی) ظاهر می شود. تحلیل معنایی داده ها همچنین نشان دهنده نقش بدن م ندی، مجاز، استعاره، شاخص های فرهنگی و سبک زندگی گویشوران الشتری بر ساخت ترکیب های برون مرکز در زبان آن هاست.
مقایسه بازتاب استعاری زمان در دو گفتمان متون مطبوعاتی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش توصیفی - تحلیلی حاضر، در چارچوب کلی معنا شناسی شناختی و با تأکید بر نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون (1980)، ضمن بهره گیری از روش نونز و سویتسر (2006) و منطق ریاضی، استعاره های حرکتی زمان در مقاله های سیاسی و اقتصادی روزنامه شرق مقایسه می شوند. اهداف پژوهش تعیین کارآیی نظریه یادشده، تعیین انواع استعاره های حرکتی زمان و الگوی غالب در این متون، چگونگی توزیع و ساز و کارهای بیانی آن هاست. جامعه آماری شامل همه مقاله های سیاسی و اقتصادی این روزنامه در سال (1396) و حجم نمونه شصت مقاله است. نتایج بیان گر کارآیی نظریه شناختی مورد بحث بود؛ افزون بر این، مشخّص شد که استعاره حرکت زمان با بیشترین بسامد (72%)، الگوی غالب است و استعاره های حرکت ناظر (18%) و حرکت بی ناظر (9%) دیگر الگوهای موجود هستند. نگارندگان استعاره حرکت زمان و ناظر را که از کمترین بسامد (1%) برخوردار بود، الگو تلقّی نکردند. بین توزیع انواع استعاره ها در هر یک از متون سیاسی و اقتصادی اختلاف معناداری دیده نشد؛ امّا در کل داده ها اختلاف معناداری بین استعاره حرکت زمان و استعاره های دیگر وجود داشت که می تواند نشانه ای از بنیادی تر و حیاتی تربودن زمان نسبت به مکان در مسائل اقتصادی و سیاسی باشد؛ اگرچه در بیشتر استعاره ها، مفاهیم زمانی با استفاده از مفاهیم مکانی بیان شده بودند.
Customized Oral Corrective Feedback: Learners’ Preferences and Personality Traits(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aims at investigating second language learners’ preferences for receiving oral corrective feedback on lexical and grammatical errors in relation to their personality traits. Given the established benefits of providing corrective feedback, the question remains how to customize corrective feedback in order to be effective and appropriate to the individual’s personality. For this purpose, 324 language learners in a language institution were asked to complete Revised NEO Personality Inventory (NEO PI-R) and feedback preference questionnaires. T-test showed that more extroverted learners prefer explicit and immediate feedback while more introverted ones prefer implicit and non-immediate feedback. Moreover, introverts preferred recasts for lexical and grammatical errors while extroverts preferred explicit correction and metalinguistic feedback the most. A follow-up content analysis of interview data revealed learners’ reasons regarding their preferences for receiving corrective feedback. Interviewed extroverts mentioned that explicit correction eliminated ambiguities of peer correction and metalinguistic feedback helped to feel independent. However, recasts were disliked by extroverts because they could not notice the correction, whereas welcomed by introverts due to their least obtrusive nature.
نمودهای هویّت ملّی در متون تألیفی و ترجمه ای ادبیّات نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و ترجمه سال پنجاه و پنجم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
121 - 153
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نمودهای مؤلفه های هویّت ملّی در ادبیّات تألیفی و ترجمه ای نوجوان و بررسی سهم این متون در هویّت سازی نوجوانان ایرانی انجام شد. به منظور دستیابی به این هدف، 16 رمان واقع گرای نوجوان، متشکل از 8 رمان ترجمه ای و 8 رمان تألیفی، به دقّت مورد بررسی قرار گرفت و نمونه های هویّت ملّی با استفاده از دسته بندی قومی‑مدنی مؤلفه های هویّت ملّی که ترکیبی برگرفته از دو دسته بندی هویّت ملّی قومی و هویّت ملّی مدنی ارائه شده توسط اسمیت (1991) است از این متون استخراج شد. سپس نمونه های جمع آوری شده تحلیل و با یکدیگر مقایسه شد. با توجّه به پیکره پژوهش، نتایج نشان داد میزان مواجهه نوجوانان ایرانی با مؤلفه های هویّت ملّیِ غیر ایرانی دو برابر بیشتر از میزان مواجهه آنها با مؤلفه های هویّت ملّی ایرانی است. افزون بر این، تنها بخشی از جنبه های هویّت ملّی از طریق رمان به کودکان و نوجوانان منتقل می شوند. درواقع، با توجّه به فراوانی بسیار پایین برخی نمونه های استخراج شده هویّت ملّی شامل ویژگی های اقتصادی، ایدئولوژیک، سیاسی و قانونی به نظر می رسد جنبه های پیچیده تر هویّت ملّی در این نوع از ادبیّات به حاشیه رانده شده اند؛ بنابراین، بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر، رمان های نوجوان سهم قابل توجّهی در آگاهی ملّی نوجوانان ایرانی ایفا نمی کنند.
The Development of EFL Learners’ Syntactic Knowledge and its Relationship to Writing Quality
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۷, No. ۴, Autumn ۲۰۲۲
87 - 110
حوزههای تخصصی:
Knowledge of verb-argument constructions (VACs) has been examined in a variety of contexts where English is mostly taught from the early stages of their schooling. No study has so far examined EFL learners’ knowledge of VACs in a context where English as a foreign language is taught only late at the secondary school level. The current study fills this gap by exploring construction knowledge in a context where teaching EFL is postponed until other languages have been introduced to learners. Using written essays of 180 students of 3 different proficiency groups, three indices of syntactic sophistication (i.e. the frequency of the Verb-argument constructions, the frequency of the verb-construction combinations and the verb-construction strength of association) were examined for their development across the three grade levels. As a second objective, this study examined the ability of these indices to predict students’ writing quality, through their grades. The results suggest that while the higher proficiency group showed a significant improvement in the rareness of their VACs, the three groups showed slow progress in the use of less frequent and less strongly associated verb-construction combinations. Similarly, only the index of construction sophistication (i.e. rareness) correlated significantly with and could predict variance in the writing score. This suggests that EFL learners follow a ‘necessary first’ principle in their learning of constructions. Similarly, these results indicate that the use of rare constructions enhances raters’ judgements of students’ writing quality.
اسم سازی و کاهش ادراک عاملیت در گفتمان: مطالعه ای تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیا نوع صورت بندی زبانی یک رویداد می تواند بر ادراک افراد از میزان مسئولیتی که متوجه عامل رویداد است تأثیر بگذارد؟ در این پژوهش تأثیر اسم سازی بر قضاوت افراد از میزان مسئولیت عامل در گفتمان بررسی شده است. برای پاسخ به پرسش پژوهش، دو تکلیف طراحی شدند. در تکلیف اول تعداد 331 آزمودنی دو سناریو با موضوع حادثه در رستوران و آلودگی محیط زیست را یک بار در قالب افعال معلوم و یک بار در قالب افعال اسم سازی شده خواندند و میزان مقصر بودن عامل و میزان خسارت واردشده را در قالب طیف لیکرت قضاوت کردند. نتایج نشان داد آزمودنی ها عامل نسخه دارای اسم سازی از سناریوی «رستوران» را به طور معنی داری کمتر مقصر شناختند. اما در سناریوی «محیط زیست» تفاوت معنی داری در مقصر دانستن عامل در حالت اسم سازی و فاقد اسم سازی مشاهده نشد. همچنین، میزان صدمه واردشده نیز در هر دو نسخه از سناریوهای «رستوران» و «محیط زیست» فاقد تفاوت معنی دار بود. به منظور اطمینان از پایایی اثر مشاهده شده در سناریوی «رستوران»، تکلیف دومی مشابه با تکلیف نخست و با موضوع حادثه در جلسه مصاحبه طراحی شد و پرسش خسارت این بار با گزینه های ریالی طرح شد. در این تکلیف 146 آزمودنی غیر از آزمودنی های تکلیف اول به پرسش ها پاسخ دادند. نتایج نشان داد، همانند سناریوی «رستوران»، آزمودنی ها به طور معنی داری میزان مقصر بودن عامل در نسخه دارای اسم سازی را کمتر ارزیابی کردند؛ اما تفاوت معنی داری در پاسخ به میزان خسارت یافت نشد. یافته های این پژوهش نقش اسم سازی در کم رنگ سازی میزان عاملیت در گفتمان را تأیید می کند.
شواهد 60 واژه گویشی خراسان بزرگ در پنج متن کهن فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، ردیابی واژه های گویشی خراسان بزرگ در چند متن کهن فارسی است تا نشان دهد کاربرد آن ها تا به امروز در گفتار مردم این سامان جاری است، اما در فارسی معیار وجود نداشته اند یا به فراموشی سپرده شده اند. شناخت این واژه ها در گویش های خراسانی، مسئله درک برخی از متون کهن فارسی دری را برطرف می سازد. متون مورد نظر عبارت اند از رساله داروشناسی الابنیه عن حقایق الادویه (اواخر سده سوم)، تاریخ بیهقی (سده چهارم هجری)، تفسیر عرفانی کشف الاسرار و عدّه الابرار (سده پنجم هجری)، متن عرفانی طبقات الصوفیه (سده پنجم هجری) و ارشادالزراعه در کشاورزی (اوایل سده دهم هجری). فارسی در استان های سه گانه خراسان به گویش های چندی تکلم می شود که برخی دارای اختصاصات واژگانی و بعضاً دستوری ویژه ای می باشند و از گونه معیار دورتر هستند. زبان فارسی در بخش های وسیعی از نقاط مرکزی و جنوبی خراسان بنا به سوابق تاریخی و به دلیل دوری از مرکز و یا واقع شدن در جوار بیابان لوت، کم تر دچار آمیختگی با دیگر زبان ها می شوند و عموماً واژه های فارسی اصیل خود را حفظ می کنند و از گونه معیار کم تر تأثیر می پذیرند. از آن سو، گویش های مختلفی از فارسی در افغانستان متداول است که از آن جمله می توان به تاجیکی، هراتی، کابلی و هزارگی اشاره کرد. با وجود جدایی مناطق غربی افغانستان از خراسان در کم تر از دو سده اخیر، اشتراکات زبانی و گویشی قابلی میان مردم دو سوی مرز در نواری به طول حدوداً 500 کیلومتر برقرار است. تاکنون نقشه گویشی جود ندارد که در آن مرزهای گویش های فارسی شرق ایران و غرب افغانستان مشخص شده باشد، و لذا پژوهنده لاجرم برای تکمیل بررسی واژگانی خود به گویش های فارسی رایج در افغانستان نیز نظر داشته و در این باره از اطلاعات گویشی دانشجویان افغانی ساکن در دانشگاه بیرجند بهره برده است. پژوهنده واژه های مورد نظر را که در حاشیه یک تحقیق میدانی در زمینه بررسی تطبیقی گویش های مرز شرقی ایران استخراج نموده بود، جست وجو کرده و ذیلاً 60 نمونه از موارد منتخب را به ترتیب حروف الفبای فارسی همراه با معنای آن به همراه درج شاهد مثال مربوط و نیز اشاره به محل کاربرد فعلی آن در شهرهای خراسان بزرگ، مدخل کرده است.
بررسی تأثیر «جنسیت» و «سن» بر کاربرد «تردیدنماها» در گفتار فارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تحلیل و طبقه بندی «تردیدنماها» و بررسی تأثیر دو عامل «جنسیت» و «سن» بر کاربرد این مقوله زبانی در گفتار روزمره زنان و مردان فارسی زبان است. به منظور نیل به هدف مذکور، یک پرسشنامه محقق-ساخته طراحی و به صورت تصادفی بین 523 زن و مرد فارسی زبان در 4 گروه سنی مختلف (15-25 سال، 26-35 سال، 36-45 سال و بالای 45 سال) توزیع شد. به لحاظ روش شناسی، پژوهش حاضر میدانی و از نوع پیمایشی است و از مؤلفه های کیفی و رویکرد کمّی بهره می گیرد. پس از استخراج انواع تردیدنماها از گفتار گویشوران مذکور از طریق پرسشنامه، به دسته بندی و توصیف آن ها پرداخته شد و در ادامه، بر مبنای آرای هایلند (1996) و وارتالا (2001) و با بهره گیری از آزمون های آماری تی، توکی و آنووا به تحلیل تردیدنماها پرداختیم. یافته ها و نتایج تحلیل های آماری حاکی از آن است که زنان بیشتر از مردان از «افعال گواه نما» برای نشان دادن تردید استفاده می کنند و میزان کاربرد «افعال قضاوتی» در مردان بیشتر از زنان است. همچنین، نتایج نشان داد که به لحاظ آماری میان استفاده از انواع تردیدنماها، شامل «افعال قضاوتی»، «افعال وجهی» و «گواه نماها» در گروه های سنی مختلف تفاوت معناداری وجود دارد و گویشوران زبان فارسی فقط پنج دسته از انواع تردیدنماهای مورد نظر هایلند و وارتالا را در گفتار روزمره خود به کار می گیرند.
بررسی ساختی و کاربردشناختی جملات پرسشی جهت مند در مکالمات زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه کاربرد ماهیتی جملات پرسشی، طرح سؤال است؛ اما این جملات می توانند کاربردهای متعدد دیگری را نیز در سطح کلام برجسته کنند. در این میان، گونه پرسش های سوی مدار بله-خیر که دربردارنده پرسش های بلاغی، تأکیدی، ضمیمه ای و جهت مند است نشان دهنده تمایل ضمنی پرسشگر به یکی از جواب ها است. مطالعه حاضر ضمن اشاره به برخی از تمایزات میان انواع پرسش های سوی مدار، به توصیف پرسش های جهت مند از منظر ساختی و کاربردشناختی در مکالمات روزمره فارسی پرداخته است. بررسی حاضر نشان داد که از منظر ساختی کلمات قطبی مثبت (مانند ترکیبات بعضی) و ساخت های ویژه (مانند ضمیمه های همپایگی یا چیز دیگه ای، یا همچین چیزی) و پاسخ های ضمیمه شده به انتهای پرسش از جمله عوامل جهت مندی مثبت به شمار می روند. از منظر کاربردشناختی، پرسش های جهت مند برای درخواست تأیید، بیان تعجب، انتقاد، مقدمه سازی و بیان اطلاعات، عنوان پیشنهاد یا درخواست کمک و درخواست توافق مفید واقع می شوند. این مطالعه نشان داد که انواع جهت مندی معرفتی، ایجابی و تمنایی در پرسش های فارسی وجود دارد و اینکه ساخت های مخصوص در کنار کاربرد مشخص در بافت موجب تبلور قطبیت یکسان یا معکوس میان پرسش و پاسخ آن خواهند شد.
بهبود آگاهی فراشناختی در مهارت شنیداری و انگیزه در زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی به واسطه زبان اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۴
87 - 113
حوزههای تخصصی:
پژوهشِ پیشِ رو تأثیر مداخله فراشناختی با واسطه زبان اول بر آگاهیِ فراشناختی و انگیزه فراگیران زبان انگلیسی را به عنوان زبان خارجی در ایران بررسی کرده است. شرکت کنندگان، 120 فراگیر سطح فوقِ میانیِ زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در سه گروه و رده سنی 29-19 سال بودند. گروه آزمایش (گروه آزمایش 1=40 / گروه آزمایش 2=40) برنامه درسی هدایت شده فراشناختی به انگلیسی و فارسی را که بر برنامه ریزی، نظارت و ارزیابی تمرکز داشت، به مدت دوازده هفته تجربه کردند. گروه گواه (گروه گواه=40) نیز که با همان مدرس آموزش داده شدند، بدون توجه جهت یافته به فرآیند، به متون یکسان گوش دادند. برای پیگیری تغییرات در آگاهی فراشناختی و انگیزه، از پرسش نامه آگاهی فراشناختی شنیداری (ام.ای.ال.کیو) و پرسش نامه انگیزه (ال.ال.او.اس) پیش و پس از مداخله استفاده شد. نتایج کلی نشان داد که مداخله فراشناختی تأثیر قابلِ توجهی بر همگی زیرمقیاس های ام.ای.ال. کیو و ال.ال.او.اس در هر دو گروه آزمایش داشته است. همچنین، یافته های مقایسه چندگانه آزمون های تعقیبی هر سه گروه مشخص کرد که واسطه ارائه مداخله فراشناختی (زبان اول) به فراگیران در گروه آزمایش دوم که از مداخله فراشناختی توسط زبان اول استفاده کردند کمک کرد که از همتایان خود در گروه آزمایش اول که از طریق زبان دوم و گروه گواه که به صورت معمولی آموزش داده شدند، عملکرد بهتری داشته باشند.
تعیین معانی فعل «زدن»: تحلیل الگوهای پیکره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
151 - 176
حوزههای تخصصی:
تحلیل الگوهای پیکره ای، روشی برای بررسی معنا و قالبِ افعال در زبان است که در بررسی زبان های گوناگونی مانند انگلیسی، اسپانیایی و ایتالیایی به کار رفته است. از آن جایی که در زبان فارسی از ساخت افعال سبک، استفاده گسترده ای می شود، در پژوهش حاضر کاربرد این روش در زبان فارسی و در مورد فعل «زدن»- یکی از پربسامدترین فعل های سبک زبان فارسی- مورد بررسی قرار گرفته است. از این رو، با استفاده از داده های مستخرج از پیکره زبان فارسی بیجن خان، در مرحله نخست، فهرستی از پایه هایی که همراه فعل سبک «زدن» به کار می روند، در پیکره تهیه گردید. سپس، روش تحلیل الگوهای پیکره ای بر روی این پایه ها به کار برده شد. با استفاده از 600 کاربرد ساختاری متفاوت و در حدود 500 معنای مختص به آن ها، چهار کاربرد برای فعل زدن از یک دیگر تمیز داده شد. در نتیجه در این مقاله، افزون بر کاربرد «زدن» به عنوان فعل سنگین و فعل سبک، دو کاربرد جدید در داده های به دست آمده از پیکره زبانی معرفی می گردد: نخست، [نوع معنایی] + فعل سبک «زدن»؛ و دوم، عبارت فعلی حاوی فعل سبک «زدن» که یک چارچوب معنایی را تشکیل می دهد و با افزوده شدن یک جزء معنایی متغیر، که معمولاً یک صفت است، معنای آن کامل می شود.
Critical Thinking as an Essential Factor in EFL Teacher Educators’ Professional Development: a Transformative Learning Paradigm(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The present qualitative research sought to investigate EFL teacher educators’ experiences and attitudes toward critical thinking and its role in teacher professional development. The adopted design was a case study and the theoretical framework was the theory of transformative learning (Mezirow, 1978). For the data collection purpose, 30 EFL teacher educators participated in in-depth interviews. The whole procedure of the data collection was audiotaped for further reference in data analysis. The interviews were transcribed to familiarize with the data and the transcribed interviews were member checked with the participants. The collected data were analyzed through reflective thematic analysis. The data analyzed paved the way for generating three themes: cognition, metacognition , and personal growth/self attainment . The findings of the study comprise a number of implicatios for both theory and practice. One aspect of our contribution is that the notion of critical thinking can be conceived as more than cognitive and metacognitive one; it should be conceptualized as possessing both facets as well as other possible subsets. Beyond that, we suggest that critical thinking should be conjectured as being both a process and a product.