مطالب مرتبط با کلیدواژه

جان داری


۱.

ساخت موضوعی ارجح در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیوستگی مبتدا ساخت موضوعی ارحج الگوی کنایی جان داری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۶ تعداد دانلود : ۴۲۵
پژوهش حاضر که بر اساس آرای نظری و روش شناسیِ به کاررفته در آثار دوبوآ (1980، 1987، 2003 و 2006) شکل گرفته، تلاشی است در جهت بررسی پدیده نحویِ کنایی و ارتباط آن با الگوهای دستوری و جریان اطلاع در کلام. پرسشِ پژوهش این است که آیا زبان فارسی در کلام، الگوی نحویِ خاصی را ترجیح می دهد؟ با اشاره به مطالعات دوبوآ، فرض شده است که الگوی کلامیِ زبان فارسی، الگوی کنایی-مطلق است. پیکره مورد بررسیِ این پژوهش، روایت های کلامیِ گویشوران زبان فارسی پس از مشاهده فیلم کوتاه «گلابی» است. در این پژوهش ابتدا ویژگی های اصلیِ صرفی، نحوی و ساختِ اطلاعیِ گروه های اسمیِ آشکار در جایگاه های موضوعیِ فاعلِ بند متعدی(A)، مفعول بند متعدی(O) و فاعل بند لازم (S) را مورد بررسی آماری قرار داده و پس از اثبات وجود ساخت موضوعیِ ارجح در کلام فارسی، که در نتیجه گرایش ها و تمایلاتِ گویشورانِ این زبان در نحوه به کارگیریِ گروه های اسمیِ آشکار و حاوی اطلاع نو به وجود می آید، به این نتیجه رسیدیم که این گرایشِ کلامی منجر به ایجاد الگوی ویژه ای می گردد که خصوصیاتِ آن منطبق با خصوصیات ساخت های نحویِ کنایی در نظام حالت است. به صورتی که گویشورانِ این زبان، به طور طبیعی، گروه های اسمیِ آشکار و حاوی اطلاع نو را بیشتر در جایگاه های فاعل بند لازم و مفعول بند متعدی به کار می برند و در مقابل، اطلاعات مفروض، یا دست کم قابل دسترس، را به صورت تخفیف یافته در جایگاه فاعل بند متعدی جای می دهند. در ادامه دو گرایش کلامیِ دیگر، یعنی پیوستگیِ مبتدا و جان داریِ مبتدا و تأثیر آن بر الگوی حالتِ غالب در زبان فارسی، مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که الگوی حالتِ غالب در یک زبان تحت تأثیر و در نتیجه رقابت عوامل کلامیِ مختلف به وجود می آید و علیرغم آنکه گرایش ساخت موضوعیِ ارجح در زبان فارسی یک الگوی کنایی در کلام را به وجود می آورد، اما دو گرایش مورد مطالعه دیگر، نحو زبان فارسی را به استفاده از الگوی فاعلی– مفعولی هدایت می کنند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که خصوصیات بنیادینِ ساخت های کنایی در حوزه نحو زیر تأثیر گرایش کلامیِ ساخت موضوعیِ ارجح و ویژگی های آن در حوزه کلام پدید آمده اند.
۲.

جمع همراهی در زبان های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جمع جمع همراهی جان داری زبان های ایرانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۰ تعداد دانلود : ۱۶۲
جمع همراهی ناظر بر یک اسم (با مصداق انسانی) به همراه یک فرد یا چند فرد دیگر است. جمع همراهی مجموعه ای را می سازد که اعضای آن همگون نیستند و با یکدیگر تفاوت هایی دارند. این نکته مهم، جمع همراهی را از جمع معمولی متمایز می سازد. در زبان های جهان جمع همراهی با امکانات ترکیبی و تحلیلیِ مختلفی بیان می شود. هدف ما در این مقاله استخراج و توصیف این امکانات در منتخبی از زبان های ایرانی است. جمع همراهی بیشتر در زبان گفتار کاربرد دارد و کمتر به زبان نوشتار راه یافته است، بنابراین در متون رسمی کمتر منعکس شده است. به همین دلیل، داده های این تحقیق به صورت میدانی و ازطریق شبکه های اجتماعی با پرسش از گویشوران بومی استخراج شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در زبان های ایرانی از شش روش مختلف برای بیان جمع همراهی استفاده می شود. در بعضی از زبان های ایرانی از دو روش جایگزین یا تکمیلی برای بیان جمع همراهی استفاده شده است و گزینش هریک از دو روش گاهی به خصوصیات ذاتی اسم مورد نظر و گاهی به دیدگاه ارزشی گوینده نسبت به مجموعه مورد نظر بستگی دارد.
۳.

مفعول نمایی افتراقی در زبان فارسی: بازنگری رده شناختی نشانه مفعول مستقیم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مطالعه رده شناختی مفعول نمایی افتراقی «را» با افعال گذرای فارسی معرفگی مشخص بودگی جان داری رویکرد آیسن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲ تعداد دانلود : ۸۸
دیری است که پدیده زبان شناختی مفعول نمایی افتراقی، درخصوص چگونگی حالت نشانی مفعول مستقیم، همچون مبنایی برای دسته بندی های رده شناختی زبان های جهان شناخته شده است. با این همه، مفعول نمایی افتراقی در فارسی محل مناقشات میان زبان شناسان بوده است. برخی از آنان بر این رأی رفته اند که مفعول نمایی افتراقی به راستی در زبان فارسی وجود دارد، زیرا برخی از انواع مفعول مستقیم در جملات فارسی با «را» نشان دار می شوند، حال آن که زبان شناسان دیگری، در مقابل، مثال های نقضی را در هر مورد از فارسی آورده اند تا نشان دهند که چنین نیست. از این رو، برخی از زبان شناسان ایرانی ایده مفعول نمایی افتراقی را در فارسی یکسره کنار نهاده و برای «را» نقش کارکردی تازه ای تعریف کرده اند. مقاله حاضر با تبیین مبانی نظری کلی مفعول نمایی نمایی افتراقی، بر آن بوده است تا به شیوه ای مروری تحلیلی به چگونگی کاربرد «را» در جمله های فارسیِ دارای فعل گذرا از منظر تازه ای بنگرد. این رویکرد نظری نه تنها مثال های نقض پیش گفته را توجیه می کند، بلکه همچنین با نگرش تازه ای به مفعول نمایی افتراقی در فارسی می کوشد تا نقش دستوری حالت نشانی مفعول مستقیم را به «را» در این جمله ها بازگرداند. بدین ترتیب، مقاله حاضر با تثبیت نقش «را» همچون نشانگر برخی از انواع مفعول مستقیم، مفعول نمایی افتراقی را در زبان فارسی بازتعریف کرده است. امید می رود با اجرای مطالعات پیکره بنیاد آینده رویکرد نظری حاضر به واسطه شواهد زبانی تقویت شود.