فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۴۱ تا ۶٬۳۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
بررسی بازنمایی کنش های اجتماعی در مجموعه داستان زن زیادی از جلال آل احمد بر اساس الگوی ون لیوون (2008)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل گفتمان انتقادی زیر شاخه ی تحلیل گفتمان است که با ترکیبی از دو شرط بین رشته ای و شرط انتقادیبودن توصیف می شود. در تحلیل گفتمان انتقادی، اعتقاد بر این است که در زیرساخت همه ی متون و گفتمان ها، شکلی از ایدئولوژی نهفته است که ساخت و معنی متن و گفتمان را تعیین می کند. به گفته تئون ای ون دایک هدف تحلیل گفتمان، رونمایی، اطلاع دادن و مقاومت در برابر نابرابری های اجتماعی است. به عقیده ی وی چنین تحلیلی، منتقد را قادر خواهد ساخت تا آن گونه های گفتمانی را که از قدرت سوء استفاده می کنند و بی عدالتی را رواج می دهند، مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. هدف از بررسی این پژوهش، بازنمایی کنش اجتماعی در مجموعه داستان زن زیادی از جلال آل احمد بر اساس الگوی ون لیوون(2008) می باشد که نگارندگان به این دلیل که مجموعه داستان های این نویسنده، هم در دوران خود و هم امروزه نیز میان اقشار مختلف محبوبیت خود را دارد این عنوان را جهت بررسی انتخاب نموده اند. در این پژوهش از روش توصیفی و کتابخانه ای برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است بدین صورت که پس از انتخاب متون، الگوی مورد بحث روی آنها بررسی شده و در نهایت از آزمون خی برای مشخص شدن میزان رازگونگی متون استفاده شده است. نتایج حاصل از این پژوهش نشانگر این است در این مجموعه داستان میزان صراحت بیشتر از پوشیدگی است.
ماهیت و پیامدهای تحول معنایی واژگان عربی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
واژگان عربی در زبان فارسی دستخوش تحولات اساسی در حوزة معنایی شده اند؛ چنانکه در ترجمة بسیاری از این واژه ها به زبان عربی باید از واژگان دیگر عربی کمک بگیریم. بسیاری از این کلمات معنی خویش را کم وبیش از دست داده اند، معانی دیگری یافته اند و یا به کلی فارسی شده اند؛ تا جایی که می توانیم بگوییم که این کلمات اگر با همین معنایی که در زبان فارسی دارند به زبان دیگری راه بیابند، یک واژة فارسی به آن زبان راه یافته است، نه واژة عربی. تحول معنایی به چالش های فراروی یادگیری روشمند زبان عربی و ترجمه به این زبان دامن زده است. نگارندگان این مقاله، با هدف تبیین گستردگی چنین تحولی و آسیب شناسی آن در یادگیری عربی و تسهیل فرآیند یادگیری این زبان، علل تحول این واژگان را واکاوی کرده اند و تأثیر عوامل فرهنگی- دینی، روانی و زبانی در تحول معنایی واژگان عربی در فارسی را با مثال های متعدد بیان نموده اند. نتایج این پژوهش حاکی از تغییر معنایی طیف وسیعی از واژگان عربی است که حوزة معنایی آن ها در فارسی تحول یافته و به شکل توسعة معنایی، تخصیص معنایی یا تباین معنایی جلوه گر شده است.
نشانه- معناشناسی هستیمحور: از برهمکنشی تا استعلا براساس گفتمان رومیان و چینیان مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، کارکردهای نشانه- معناشناختی «رنگ» و «نور» را در داستان «مری کردن چینیان و رومیان در علم نقاشی و صورتگری»[1]، از دفتر اوّل مثنوی، بررسی کردیم. در این گفتمان، مولانا با معرفی نگاه پدیدارشناختی خود، چگونگی تجلی وجه دموکراتیک عرفان شرق را نشان داده است. پرسش اصلی مقاله این است که چگونه و براساس کدام شرایط و کارکردهای گفتمانی و فرهنگی، گذر از فضای فیزیکی- کنشی به فضای نمادین و استعلایی فراهم می شود. هدف از پژوهش، مطالعه ویژگی های تعاملی و برهم کنشی رنگ و نور و نشان دادن جایگاه سمیوسفرهای فرهنگی در گفتمان مولانا است. فرض ما این است که حضور هستی محور و پدیدارشناختی نور، فضای گفتمانی رنگ را از انحطاط هستی محور نجات و آن را در وضعیت استعلایی قرار می دهد؛ بنابراین، نور و رنگ در یک فضای بی رنگی سبب استعلای معنا می شوند. در چنین فضایی، ما با دیگری و هستی حضور یکی می شویم و همه چیز به محتوایی از موسیقی زیبایی شناختی روح جهان تبدیل می شود.
پژوهشی در سبکهای یادگیری متداول دانش آموزان دبیرستانی در فراگیری زبان انگلیسی: تفاوت میان ""زبان آموزان موفق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهندگان بسیاری درباره جنبه های گوناگون سبکهای یادگیری نوشته اند. اما درباره پیوند میان مفاهیم سبک یادگیری و دستاوردهای به اصطلاح ""زبان آموزان موفق"" پژوهش چندانی صورت نگرفته است. پژوهش حاضر به کاوش سبکهای متداول یادگیری در میان دانش آموزان سال آخر دبیرستان و مقایسه آنها با سبکهای یادگیری ""زبان آموزان موفق"" جامعه مورد مطالعه می پردازد. بدین منظور، پرسشنامه شاخص سبک یادگیری فلدر _ سولومون(ILS) در میان دانش آموزان توزیع گردید. از میان جمعیتی 3310 نفری که مشغول به تحصیل در شهر سبزوار و پنج شهر همجوار آن بودند، 1307 دانش آموز (711 پسر و 596 دختر) به طور تصادفی برگزیده شدند و در تحقیق حاضر مشارکت کردند. بر مبنای نمره های امتحان نهایی درس زبان انگلیسی سال سوم دبیرستان دانش آموزان یا همان (آزمون پیشرفت تحصیلی)، تعداد 343 نفر، که نمره های بالاتری کسب کرده بودند، بطور قراردادی با عنوان ""زبان آموزان موفق"" و 964 دانش آموز دیگر با عنوان ""فراگیران متوسط زبان"" دسته بندی شدند. نتایج حاصل از تحلیل شاخص سبک یادگیری نشان داد که بیشتر شرکت کنندگان سبکهای "" 'انعکاسی""، ""حسی""، ""دیداری""، و ""متوالی""، را از بین چهار بعد سبکهای یادگیری ترجیح میدهند. علاوه بر این، آزمون تحلیل واریانس دوسویه نشان داد که تفاوت میان نمره های میانگین دانش آموزان ناشی از هم جنسیت آنها و هم سبکهای یادگیری ""دیداری/کلامی"" و ""متوالی/ کلی"" آنان است. یافته ها در مورد رابطه بین سبک های یادگیری و نمرات امتحان نهایی زبان انگلیسی شرکت کنندگان نشان داد که به جز در بعد "" فهم"" سبکهای یادگیری ، بین سه بعد دیگر سبکهای یادگیری و نمرات امتحان نهایی زبان انگلیسی شرکت کنندگان رابطه معناداری وجود ندارد.به علاوه، آزمون مجذور کای تفاوت معنی داری بین ترجیحات سبک یادگیری "" زبان آموزان موفق "" دبیرستانی با زبان آموزان متوسط نشان داد.
بررسی پدیده دو زبان گونگی در شهراردبیل از دیدگاه زبان شناسی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی پدیده دوزبانگونگی در حوزه های رسمی و غیررسمی و همچنین، بررسی تأثیر عوامل سن، جنس، سطح تحصیلات و شغل، بر کاربرد دو زبان فارسی و ترکی در شهر اردبیل است. این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی- پیمایشی است. نمونه آماری تحقیق از میان جامعه آماری (جمعیت شهر اردبیل) به روش نمونه گیری مرحله ای و براساس جدول مورگان ۴۰۰ نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه پژوهشی پاراشرو برای تحلیل یافته ها از آزمون های آماری t دو نمونه وابسته و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است. مقایسه کاربرد زبان فارسی با ترکی در شهر اردبیل نشان داد که : جوانان نسبت به سالمندان،زنان نسبت به مردان،دارندگان تحصیلات بالا نسبت تحصیلات پایین و حوزه های آموزشی و اداری نسبت به دیگر حوزه ها بیشتر از زبان فارسی استفاده می کنند.
معرفی و نقد کتاب زبان شناسی ایرانی: نگاهی از دوره باستان تا قرن دهم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
تفاوت های معنادار و دلالت های فرهنگی آن در برگردان فارسی نمایش نامه های برتولت برشت (نمونه های مطالعاتی: ارباب پونتیلا و نوکرش ماتی، بَعل، در جنگل شهر، رؤیاهای سیمون ماشار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله سعی دارد با تکیه بر روش تحلیل گفتمان فِرکلاف و تأکید او بر تعامل میان پدیده های زبانی، متن ها و بافت های اجتماعی نشان دهد که چگونه ترجمة آثار نمایشی از فرهنگ مبدأ می تواند تحت تأثیر گفتمان های غالبِ زبان مقصد قرار گرفته و برداشت های متفاوتی را تولید کند. برگردان فارسی نمایش نامه های برتولت برشت به دلیل وجود تلویحات تاریخی متناسب با وضعیت اجتماعی ایران در فاصلة دو دهة پرآشوب پنجاه و شصت خورشیدی بهترین نمونه های مطالعاتی برای اثبات فرض بالا محسوب می شوند.
این تحقیق به روش نمونه کاوی توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته و داده های اولیة آن به شیوه های کتابخانه ای و یا مواجهة مستقیم با متون زبان اصلی گردآوری شده اند. مقالة حاضر نشان می دهد که مترجمان ایرانی آثار برشت به شکلی خودآگاه یا ناخودآگاه دلالت های فرهنگی مستتر در زبان مبدأ را به تبع گرایش های سیاسی خود و یا روحیة انقلابی تودة مخاطبانشان در هر دورة تاریخی تغییر داده و متناسب با تقاضای گفتمانی جامعة خود ساخته اند. به این منظور، از میان چهل برگردان متون نمایشی برشت در ایران، ترجمه های متعددی از چهار نمایش نامة «ارباب پونتیلا و نوکرش، ماتی»، «بعل»، «در جنگل شهر» و «رؤیاهای سیمون ماشار» مورد بررسی قرار گرفته اند. یافته های این پژوهش نشان می دهد بخش عمده ای از آثار نمایشی برشت در ایران متناسب با بسترهای سیاسی- اجتماعی تأثیرگذار و یا گفتمان های غالب هر دوره– دست کم تا حدی در سطح واژگانی و مفهومی- مشمول تحریف فرهنگی شده اند.
درک اصطلاحات فارسی در بیماران زبان پریش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش و نحوه کارکرد هریک از دو نیمکره مغز در درک اصطلاحات، از مدت ها پیش بررسی شده است. برخی از یافته های علمی نقش نیمکره راست را در پردازش اصطلاحات تأیید کرده اند و یافته های برخی پژوهش های دیگر دلالت بر نقش نیمکره چپ در پردازش اصطلاحات داشته اند. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش دو نیمکره مغز در درک عباراتِ اصطلاحی بوده است. آزمودنی های بررسی شده در این پژوهش، دو بیمار آسیب دیده نیمکره راست، دو بیمار آسیب دیده نیمکره چپ و 15 فرد سالم به عنوان گروه کنترل بوده اند. ابزارهای پژوهش نیز شامل سه آزمونِ درکی (آزمون معنی کردن شفاهی، آزمون مطابقت جمله با واژه و آزمون مطابقت جمله با تصویر) بوده اند. یافته های این پژوهش نشان داده اند که بیماران آسیب دیده مغزی به میزان قابل توجهی در درک اصطلاحات ضعیف تر از افراد سالم عمل کرده اند. ازسوی دیگر، عملکرد بیماران آسیب دیده نیمکره چپ و بیماران آسیب دیده نیمکره راست مغز در آزمون های درک اصطلاحات تفاوت معناداری با یکدیگر نداشته اند. البته عواملی مانند نقصان های
فضایی دیداریِ بیماران آسیب دیده نیمکره راست و یا نقایص تولیدیِ شدیدِ بیماران آسیب دیده نیمکره چپ، در عملکرد بیماران در هریک از آزمون ها دخالت داشته و در این پژوهش بحث شده اند. بنابراین، برخلاف یافته های بسیاری از پژوهش ها که دخالت نیمکره راست را در پردازش اصطلاحات تاًکید کرده اند، نتایج حاصل از پژوهش حاضر چنین نقش انحصاری ای را برای نیمکره راست مغز به دست نیاورده است.
شگرد ساده سازی وتابوهای فرهنگی در برگردان های مرعشی پور از رمان های راه و کوچه مدق نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساده سازی (Simplification) از همگانی های ترجمه است که در آن مترجم با بهره مندی از شگردهای ویژه، زبان ترجمه را ساده و روان می کند. از نظر بیکر، این ویژگی گرایش به ساده کردن مسائل برای خواننده و نیز گرایش به انتخاب یک تفسیر و پیشگیری از دیگر تفاسیر است. در این حالت، مترجم سطح وضوح را با از بین بردن ابهام ها بالاتر می برد. در این مقاله، با توجّه به تعریف بیکر از همگانی ها، به ویژه ساده سازی، و با روش توصیفی تحلیلی انواع ساده سازی در ترجمة محمّدرضا مرعشی پور از دو رمان نجیب محفوظ «الطّریق» و «زقاق المدق» واکاوی می شود. البتّه مسئلة اصلی این پژوهش، نقش ساده سازی در انتقال تابوهای فرهنگی است که با در نظر گرفتن تفاوت هنجارهای فرهنگی زبان مقصد نسبت به زبان مبدأ دردسر کمی نیست. یافته های پژوهش نشان می دهد که حذف ساختارهای پیچیده و جایگزینی آن با ساختارهای ساده تر، ساده سازی ساختار حال، کاهش معنای واژگان مشکل یا حذف برخی واژگان، به ویژه حذف یا کاهش تابوهای فرهنگی که بارزترین آن، توصیف صحنه های جنسی است، ویژگی بارز سبک فردی مرعشی پور به شمار می رود. اگرچه متن ترجمه در مقایسه با متن مبدأ، از نظر واژگان، دستور و سبک ساده تر شده است، امّا حذف تابوهای فرهنگی متن مبدأ، اشتباه های مترجم و ساده سازی های گوناگون زمینه ای می سازد که نه چندان کم، مقصود نویسنده از دست برود.
مشکلات انطباق دسته های هم معنای فارس نت با دسته های هم معنای وردنت پرینستون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسی مشکلات موجود در انتخاب معادل برای دسته های هم معنای (دسمعناهای) فارس نت پرداخته شد. اهمیت این پژوهش به این لحاظ است که نتایج آن می تواند در طرحهای آینده مربوط به تکمیل فارس نت و ساخت شبکه های واژگانی دیگر یا تخصصی مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به وجود سه دسته از مشکلات جهت انطباق وردنتها بر همدیگر شامل الف. مشکلات ناشی از سختی در تمایز معنایی در وردنت مبدأ ب. مشکلات ناشی از اصول حاکم بر وردنت مبدأ و منابع زبان مقصد و ج. مشکلات ناشی از تفاوتهای ذاتی بین زبان مبدأ و مقصد، به تحلیل موارد یافت شده در فارس نت پرداخته شده است. این پژوهش سعی بر پاسخ به سوالات زیر داشته است: مشکلات موجود بر سر راه انطباق دسمعناهای فارس نت با وردنت چه می باشد؟ چه مشکلاتی بسامد بیشتری دارند؟ آیا تفاوتی بین مشکلات موجود در انطباق فارس نت با وردنت و انطباق در سایر وردنتهای موجود وجود دارد؟ حجم نمونه مورد بررسی که به شکل تصادفی انتخاب شده اند 1552 دسته می باشد که شامل دسمعناهایی است که اولین عضو آن ها با حروف >ع، غ، ف و ق< شروع شده اند. مشکلات یافته شده به هشت دسته تقسیم گردیدند و بسامد و درصد هر مشکل ارائه گردید و برای حل برخی از این مشکلات راههایی پیشنهاد شد. این راه حلها می تواند در فرایند تکمیل فارس نت و یا پیش از ساخت شبکه های واژگانی دیگر یا شبکه های واژگانی تخصصی مد نظر قرار گیرد.
بررسی معنایی چند واژه کهن فارسی بر اساس گویش بختیاری (گله، کودبان، جفت)(مقاله علمی وزارت علوم)
قالب های معنایی «خوردن» ازمنظرِ معناشناسیِ قالبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به بررسیِ فعل خوردن ازمنظرِ معناشناسیِ قالبی پرداخته شده است. در این پژوهش که پژوهشی توصیفی است، ابتدا با استفاده از چند منبع، افعال هم معنا با خوردن استخراج شد و تفاوت های آنها مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از منابع متعددی، مانند پیکره همشهری، کتاب های الکترونیکی، وبلاگ ها و منابع قابل جستجو با رایانه و جملات ثبت شده توسط دانشجویان از محاوره های روزانه، رخدادهای مختلفِ خوردن استخراج شد و ازمنظرِ معناشناسیِ قالبی مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش به دنبالِ پاسخ گویی به سؤالات زیر بودیم: چه تفاوتی بین فعل های مختلفی که به انواع مختلف خوردن اشاره می کنند وجود دارد؟ قالب های معناییِ مختلفِ فعلِ خوردن چیست؟ آیا این قالب ها برای تبیینِ معناییِ باهم آیی های شامل این فعل قابل استفاده اند؟ نتایج نشان داد تفاوت های نحوی، معنایی و کاربردشناختی، افعال هم معنا با خوردن را از هم متمایز می کند. واکاویِ رخدادهای فعل خوردن به یافتن 26 قالب معنایی برای این فعل منجر شد که برخی قابل دسته بندی و قرار گرفتن زیر چتر قالب هایی کلی تر مانند قالب های هماهنگی و همزمانی، درتماس قرارگرفتن و نابودی بودند. با استفاده از قالب های معناییِ یافته شده و برخی از ویژگی های معنایی این قالب ها، چگونگیِ شکل گیریِ برخی از باهم آیی های شاملِ خوردن تبیین شد.
فرایند های واجی در گفتار کودکان کم شنوای دارای سمعک 4 تا 7 ساله شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره گیری از فرایندهای واجی در نخستین سال های رشد گفتار کودکان موجب می شود تا بتوانند کلمات را آسان تر تلفظ کنند. این پژوهش توصیفی- تحلیلی با هدف بررسی فرایند های واجی کودکان فارسی زبان 4 تا 7 ساله کم شنوای دارای سمعک صورت گرفته است. آزمودنی های این پژوهش 15 کودک یک زبانه فارسی زبان دچار کم شنوایی قبل از فراگیری زبان با توانایی برقراری ارتباط شفاهی و بدون هیچ نوع اختلال جسمی، ذهنی و عاطفی- روانی هستند. ابزار این پژوهش، نسخة فارسی آزمون واجی از مجموعة ارزیابی تشخیصی آوایی و واجی و بررسی روایی و پایایی آن در کودکان تهیه شده توسط ظریفیان و همکاران(1392) است که روایی و اعتبار آن مورد تأیید است. برای تعیین فرایند های واجی از آزمون تصویری واجی (PPT) که یکی از آزمون های مجموعة ارزیابی تشخیص آوایی و واجی است، استفاده شده که توسط آن فرایند های واجی کودکان در مقوله های تضعیف، همگونی، ناهمگونی، درج، حذف، قلب و کشش جبرانی جمع آوری و بررسی شده است. با توجه به نتیجة به دست آمده از این تحقیق، در گفتار کودکان کم شنوای دارای سمعک، فرایندهای واجی حذف و همگونی بیشترین بسامد وقوع را دارند.
تحلیل درکِ ساخت های مجهول و معلوم در کودکان فارسی زبان مبتلا به اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش های مربوط به اوتیسم، ویژگی های زبانی، به ویژه دستوری، به صورت دقیق بررسی نشده اند، درحالی که ارائه نیمرخ زبانی آنها برای بازشناسی و درمان این کودکان ضروری است و ازطرفی نیز، به دلیل ناهمگونی موجود در اوتیسم، نیازمند بررسی های گسترده در گروه های زبانی مختلف هستیم. ساخت مجهول، به دلیل ویژگی هایی که دارد، یکی از ساخت های مورد علاقه پژوهشگرانِ حوزه رشد زبان است. هدف این مطالعه، درک ساختِ مجهول و معلوم در کودکانِ فارسی زبانِ مبتلا به اوتیسم است. در این پژوهش، که 10 کودکِ 10-6 ساله مبتلا به اوتیسم با عملکرد بالا و 20 کودک طبیعی (10 کودک همتای سنی و 10 کودک همتای زبانی) مشارکت داشتند، ابتدا برای هریک از 13 جمله آزمون (جملات مجهول و معلومِ برگشت پذیر و برگشت ناپذیر)، 4 تصویر به کودک ارائه شد. سپس جملات به صورت محاوره ای برای آنها گفته شد تا کودکان به یکی از تصاویر اشاره کنند. براساسِ نتایج حاصل از ثبت و تحلیل پاسخ های آزمودنی ها، بینِ درکِ جملاتِ معلومِ برگشت پذیر و مجهول در کودکان گروه مبتلا و همتای سنی تفاوت معناداری وجود داشت (05/0 P<). اما در درک جملات معلوم برگشت ناپذیر بین آنها تفاوت معناداری وجود نداشت. بین گروه مبتلا به اوتیسم و همتای زبانی در درک جملات مجهول تفاوت معناداری مشاهده شد اما در درک جملات معلوم برگشت پذیر و برگشت ناپذیر تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0 P>). از آنجاکه کودکان مبتلا به اوتیسم در درک نحویِ جملاتِ معلومِ برگشت پذیر و مجهول مشکلات عمده ای دارند و درباره مجهول از همتایان زبانی نیز عقب تر هستند، بنابراین ساخت مجهول یک ویژگی زبانی مهم در تشخیص این کودکان است و باید در درمان نیز مورد توجه جدی قرار گیرد.
مقاله به زبان انگلیسی: صدای جامعه –بنیان استفان هاوکینگ: بررسی کارکردی ذکر خویش در نوشتار علمی استفات هاوکینگ (Stephen Hawking's Community-Bound Voice A Functional Investigation of Self-Mentions in Stephen Hawking's Scientific Prose)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در سایه توسعه مفهوم فراگفتمان، امروزه به این درک رسیده ایم که نوشتار علمی صرفا به داد و ستد معانی محتوایی نمی پردازد: آنچه که از طریق گفتمان علمی داد و ستد می شود به شدت با تبادل معانی اجتماعی و بین فردی در پیوند است. بر اساس این دیدگاه، مطالعه حاضر با استفاده از الگوی ارائه شده توسط تنگ و جان در سال 1999 به بررسی ویژگیهای ذکر خویش در کتب علمی نوشته شده توسط استفان هاوکینگ پرداخته است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که از میان نقش های شناسایی شده توسط تنگ و جان، نقش بازنماگر پر تکرارترین نقش ذکر خود در گفتمان استفات هاوکینگ را تشکیل می دهد. بر اساس تعریف ارائه شده از این نقش چنین نتیجه گیری شده است که این دانشمند ، پذیرش اجتماعی استدلال های خویش را به عنوان یکی از مهمترین ابزارهای متقاعد نمودن خوانندگان خویش تلقی می نماید.