مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
بی ادبی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسیِ تأثیر قدرت و جنسیت در اتخاذ رویکردهای مؤدبانه یا بی ادبانه از سوی شخصیت های قدرتمند و ضعیف، و نیز مردان و زنان، در ده رُمانِ برگزیده نوجوانان فارسی زبان، بر اساس نظریه ادبِ براون و لوینسون، و نظریه بی ادبیِ کالپپر می پردازد. رمان های نوجوانانِ فارسی زبانِ منتشرشده در فاصله سال های 1391- 1381، جامعه پژوهش را تشکیل می دهد و آثار مورد بررسی بر پایه معیارهای تألیفی بودنِ اثر، گفت وگومحوربودنِ داستان، مورد تأییدبودن از سوی صاحب نظران، و . . . انتخاب شده است. داده های پژوهش با استفاده از آزمون آماریِ خی دو، مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاصل نشان می دهد که قدرت و ادب رابطه معکوسی باهم دارند، یعنی هرچه قدرت افراد بیشتر باشد، از استراتژی های بی ادبیِ بیشتر و هرچه جایگاه قدرت ضعیف تر باشد، از استراتژی های ادبِ بیشتری استفاده می کنند. بر همین اساس، مشخص شد که شخصیت های زن، در برخورد با شخصیت های مرد، رفتار زبانیِ مؤدبانه تری دارند و شخصیت های مرد، بیشتر از شخصیت های زن از استراتژی های بی ادبی استفاده می کنند.
ادب و بی ادبی در رمان های نوجوانان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر در نظر دارد با استفاده از نظریه های کاربردشناسی زبان نظری ادب براون و لوینسون (1987) و نظری بی ادبی کالپپر (1996) در ادبیات داستانی، به بررسی راهبردهای ادب و بی ادبی در ده رمان برگزید نوجوانان فارسی زبان بپردازد. جامع آماری پژوهش، رمان های نوجوانان فارسی زبان منتشرشده در فاصل سال های 1391-1381 است. نمونه آثار بررسی شده بر پای معیارهای تألیفی بودن، گفت وگومحوربودن و موردتأییدبودن ازسوی صاحب نظران در جشنواره ها، نقد و بررسی ها، جوایز دریافتی و ... انتخاب شده است. این پژوهش به دو پرسش اساسی پاسخ می دهد: 1. استفاد شخصیت های نوجوان از راهبردهای ادب و بی ادبی در میان گروه همسالان و در برخورد با دیگر شخصیت ها چه تفاوتی دارند؟ 2. به طورکلی، شخصیت های رمان نوجوانان، بیشتر از راهبردهای ادب استفاده می کنند یا از راهبردهای بی ادبی؟ نتایج به دست آمده از این پژوهش، براساس آزمون آماری خی دو، حاکی از آن است که شخصیت های نوجوان در این رمان ها در میان گروه همسالان از راهبردهای بی ادبی بیشتر استفاده می کنند و در برخورد با دیگر شخصیت ها بیشتر از راهبردهای ادب استفاده می کنند. افزون براین، در رمان های نوجوانان فارسی زبان شخصیت ها با اختلاف معنی داری، بیشتر از راهبردهای ادب استفاده می کنند.
تحلیل و بررسی ویژگی های اخلاقی شمس به استناد مقالات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ادبیات تعلیمی سال دهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۷
147-174
حوزه های تخصصی:
اخلاق شاخه ای از فلسفه عملی است. این مقاله با تکیه بر منابع کتابخانه ای و به روش فیش برداری، با رویکرد توصیفی تحلیلی، شخصیت شمس را با تکیه بر چند صفت غیراخلاقی بارز از جمله کبر، طمع، بی مایگی در سخنوری، تندخویی و تندگویی و بی ادبی به استناد مقالات شمس بررسی کرده است. دلیل انتخاب این صفات ازآن رو بود که با توجه به صحبت های خود شمس در مقالات، این صفات جزء صفاتی بود که شمس از سوی مردم عوام به آن ها متصف بود و این موضوع شمس را آزرده خاطر می کرد. لذا این مقاله با تشریح هریک از این صفات غیراخلاقی و آوردن نمونه هایی از سخنان شمس و آوردن دلایل کافی از خود مقالات، ضمن رد چنین رذایل اخلاقی از وی، اخلاق مداری وی را به اثبات رسانده و معلوم نموده که همه این ویژگی ها اتهامی بیش نبوده است. شمس معلم اخلاق ماهری بوده که عدول او از دایره ادب، دلیل موجهی داشته است. وی فردی به غایت متواضع، بی طمع، بی نفاق، مهربان و سخنور بوده که دنیا با همه زرق وبرقش، نمی توانست دل صادق او را بلرزاند. پژوهش حاضر فضایل اخلاقی مقابل آن رذایل را در وجود شمس اثبات کرده و نشان داده که وی از نظر اخلاقی، فرد معتدلی بوده و از این لحاظ مثل اکثر عرفا و حکما بر اخلاق ارسطویی تکیه زده است.
جلوه های بی ادبی کلامی در تلویزیون در چارچوب نظریه گفتمان کالپپر مطالعه موردی: سریال «مادرانه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رسانه های دیداری و شنیداری دوره ۱۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۹
227 - 252
حوزه های تخصصی:
وجهه، خود انگاره عمومی است که هر فرد برای خود قائل است. وجهه، عبارت است از احترامی که هر فرد برای خود و آبروی خود قائل است. از طرفی، ادب توجه به وجهه طرف گفت وگو در طول مکالمه و در مقابل، بی ادبی تهدید وجهه است. کالپپر (2011) در نظریه گفتمان خود به راهکارهای اعمال بی ادبی براساس سه نوع وجهه فردی، رابطه ای، اجتماعی و دو نوع حقوق اجتماعی تساوی و وابستگی و ارتباط این مفاهیم اشاره می کند. این رویکرد بر عواملی چون بافت، هنجارهای اجتماعی و احساسات متمرکز و دارای ویژگی جمع مداری وجهه است. از این رو با چنین رویکردی می توان پدیده بی ادبی کلامی را در سریال های خانوادگی ایرانی بررسی کرد. این پژوهش در چارچوب این نظریه به این سؤال پاسخ می دهد که نظریه گفتمان کالپپر در سریال «مادرانه» از چه زوایایی قابل بحث و این سریال حاوی کدام یک از الگوهای بی ادبی کلامی است. به این منظور تعداد 30 نمونه از گفت و گوهای حاوی ارتباط میان انواع وجهه و حقوق اجتماعی به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و از روش توصیفی تحلیلی برای تحلیل آنهااستفاده شده است. یافته ها نشان می دهند که همه الگوهای بی ادبی کلامی شامل تهدید وجهه فردی، رابطه ای و اجتماعی با توجه به حقوق اجتماعی با جلوه های مختلف در این سریال بکار رفته که در این بین الگوی تهدید وجهه رابطه ای به میزان 6/86 درصد دارای بالاترین میزان وقوع است.
تحلیل واکنش های بی ادبانه کاربران به قرمزپوشی بازار سهام از دیدگاه نیوروتر- کسلز و بوسفیلد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود بسیاری از افراد ناآشنا به بازار سرمایه گذاری، علی رغم هشدار کارشناسان، بورس هموارهِ سبز پوش از اواخر اسفند 98 تا مرداد 99 به یک باره سقوط کرد و عده ای را به ورطه نابودی کشاند؛ این، واکنش بعضاً شدید و هرازگاهی بی ادبانه برخی از کاربران را در وبسایت تجارت نیوز به دنبال داشت. پژوهش حاضر با بررسی تهدید وجهه بر اساس مدل نیوروتر کسلز (2011)، و بی ادبی بر اساس مدل بوسفیلد (2008)، در پی پاسخ به پرسش های 1 در بخش نظرات کاربران وبسایت تجارت نیوز چه نوع حمله ای به وجهه بیشتر صورت گرفته است؟ و 2 کدام نوع بی ادبی دارای بیشترین فراوانی است؟ و 3 مخاطبی که وجهه اش مورد تهدید قرارگرفته است، با چه واکنشی به مقابله با تهدید وجهه می پردازد؟، است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بیشترین حمله به وجهه، مربوط به عدم ثبات سرمایه گذاران بازار سهام است؛ رایجترین نوع بی ادبی، بی ادبی مستقیم است و واکنش به تهدید وجهه، اغلب تهاجمی است. اهمیت این پژوهش در این است که به بررسی وجهه و بی ادبی در سایه پیشرفت های نوین در گفتگوهای مجازی که کمتر مورد کاوش قرار گرفته است، می پردازد؛ بعلاوه، بی ادبی از نظر شنونده مورد ارزیابی قرار می گیرد و نه با تمرکز بر هدف گوینده، آن چنان که تابحال مرسوم بوده است.
گستاخی نشاندار در نمایشنامه پلکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درپی بررسی نمود رفتارهای زبانی تهدید کننده یا سازنده وجهه در نمایشنامه پلکان اثر اکبر رادی براساس نظریه ترکورافی ( 2008 ) است که براساس آن رفتارهای زبانی به پنج دسته ادب بی نشان، ادب نشاندار، بی ادبی، گستاخی بی نشان و گستاخی نشاندار تقسیم می شود. تعیین الگوی رفتار زبانی با بیشترین فراوانی در کل نمایشنامه، شناسایی الگوهای زبانی شخصیت های فرادست و فرودست، تشخیص الگوی رفتار کلامی شخصیت های نمایش با شخصیت اصلی در موقعیت فرودستی او و همچنین بررسی نحوه تغییر الگوی کلامی شخصیت اصلی در عبور از پله فرودستی تا پله های فرادستی از اهداف این پژوهش است. براساس نتایج، در میان الگوهای کلامی، گستاخی نشاندار دارای بیشترین فراوانی در پلکان است و در الگوی کلامی شخصیت های فرادست تمایلی برای حفظ و ساخت وجهه فرودستان وجود ندارد؛ وجهه فرودستان از روی عمد و با بیشترین استفاده از گستاخی نشاندار از سوی شخصیت های فرادست تهدید می شود. الگوی کلامی شخصیت های فرودست از تنوع بیشتری برخوردار است و آنان از گستاخی بی نشان بیشتر از سایر الگوهای کلامی استفاده می کنند. به علاوه، الگوی کلامی شخصیت اصلی داستان درگذر از موقعیت فرودستی به موقعیت فرادستی از بی ادبی به گستاخی نشاندار تغیر می کند و هرچه از پلکان موقعیت و جایگاه بالاتر می رود، از گستاخی نشاندار بیشتری استفاده می کند.
رابطه استعاره و بی ادبی در بافت غیبت رسانه ای بینافردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱۵
245 - 271
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط احتمالی میان استعاره و بی ادبی در بافت غیبت رسانه ای بینافردی انجام گرفته است. بدین منظور، داده های مربوط به ده بازیگر زن و ده بازیگر مرد برگرفته از 60 موقعیت زبانی در بازه زمانی مرداد 97 تا اردیبهشت 99 از نرم افزار اینستاگرام جمع آوری شده است. مجموع واژه های مورد بررسی، 51449 واژه است. نتایج پژوهش نشان داد که مفهوم سازی انسان براساس یکی از حوزه های مبدأ مدفوع/ فضولات حیوانی، شیء دورریختنی، شخصیت کارتونی/ داستانی، پول بی ارزش، ماده کثیف، موجودخیالی/ فراطبیعی، قارچ، نان، ایام هفته، چربی و بیماری/ بلا با بی ادبی همراه بود. این یافته رابطه میان استعاره و بی ادبی را این گونه توجیه می کند که هرگاه انسان به عنوان یکی از حوزه های فوق فرض شود، بی ادبی صورت می گیرد. غیبت رسانه ای بینافردی زمینه را برای استفاده از 345 مورد استعاره همراه با بی ادبی فراهم آورده است که به نظر می رسد به دلیل ویژگی های منحصربه فرد این نوع غیبت بوده است. بالاترین بسامد از میان حوزه های مبدأ مربوط به حوزه مبدأ مدفوع/ فضولات حیوانی و از زیرراهبردهای بی ادبی مربوط به نام گذاری از زیرراهبردهای بی ادبی ایجابی بوده است. کاربران زبانی با به کارگیری بی ادبی ایجابی سعی در تخریب وجهه مثبت شخص از خود داشته اند.