مطالب مرتبط با کلیدواژه

ساخت های پرسشی


۱.

بررسی ساخت اطّلاع جملات پرسشی در فارسی نو با تأکید بر متن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کانون ساخت اطلاع ساخت های پرسشی اطلاع تقابلی پرسش های ابقایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۴ تعداد دانلود : ۷۷۵
جملات پرسشی از جمله ابزارهای زبانی هستند که با ساخت اطّلاع جمله در ارتباط هستند و یا مستقیماً علامت و سازوکاری برای تشخیص نوع اطّلاع در جمله محسوب می شوند. جملات پرسشی از لحاظ ساختار و نوع و حرکت پرسش واژه ها تاکنون مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته اند. پژوهش حاضر به مطالعه تطبیقی تحوّل جملات پرسشی و نقش آنها در دوره فارسی نو پرداخته است. برای این منظور، متون نثر متعلّق به قرن 4 تا معاصر مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج حاصله عبارتند از اینکه جملات پرسشی در فارسی نو از نوع پرسش واژه ابقایی هستند و در عین حال، ترتیب واژگانی آزاد دارند و این ویژگی موجب می شود تا علاوه بر کانونی سازی اطّلاعی، پرسش واژه ها از طریق حرکت، نوعی کانون تقابلی در متن به وجود بیاورند و در صورت وجود هر عنصر جاذب کانون، به جایگاه گروه منظوری حرکت نمایند و تنها بار پرسشی را به جمله القاء نمایند. لذا طبق بررسی انجام شدة پیوستاری از نشانداری سیر تطوّری پرسش های دوره فارسی نو بر اساس حرکت و نوع ساخت اطّلاع پرسش ها به دست داده شده است.
۲.

توانائی های زبانی بیماران پارکینسون فارسی زبان

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بیماری پارکینسون درک نحوی قضاوت نحوی ساخت های ساده و پیچیده ساخت های پرسشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۹ تعداد دانلود : ۱۲۵
در پژوهش حاضر میزان توانمندی بیماران پارکینسون فارسی زبان در درک و قضاوت اطلاعات نحوی زبان و به طور خاص ساخت های ساده، پیچیده و پرسشی از دیدگاه نظریه های نحوی و عصب شناسی زبان بررسی می شود. آزمودنی های این پژوهش، بیماران پارکینسون فارسی زبان مرحله ابتدایی و پیشرفته(از هر کدام 3 نفر) است. به منظور اجرای پژوهش، سه آزمون در نظر گرفته شد یعنی آزمون درک نحوی ساخت های ساده، پیچیده و آزمون درک نحوی ساخت های پرسشی. داده های این بیماران در آزمون های درک نحوی بیانگر این است که گروه بیماران پارکینسون مرحله ابتدایی در درک ساخت های ساده عملکرد عالی و بی نقصی داشتند و گروه بیماران پارکینسون مرحله پیشرفته با وجود اشکالات جزئی در درک این ساخت ها عملکرد بسیار خوبی را به نمایش گذاشتند. در درک ساخت های پیچیده، گروه بیماران پارکینسون مرحله ابتدایی در مقایسه با گروه بیماران پارکینسون مرحله پیشرفته عملکرد بهتری داشتند. همچنین هر دو گروه در درک ساخت های مفعولی نسبت به ساخت های فاعلی جملات پیچیده دچار اختلال بودند، امّا میزان این اختلال در بیماران مرحله پیشرفته بیشتر بود. ضعف عملکرد بیماران پارکینسون در پردازش ساخت های پیچیده نشانگر آن است که آنها مشکلات بیشتری در اعطای نقش های تتائی به گروه های اسمی موجود در زنجیره های نحوی داشتند. ناتوانی ادراکی آنان در ساخت های پیچیده بر پایه نظریه های زبان شناختی قابل توجیه است. با توجه به گسستگی در عملکرد درک نحوی بیماران پارکینسون، این یافته مورد تائید قرارمی گیرد که اختلالات نحوی به صورت موازی و همسان در مهارت های زبانی نمود پیدا نکرده و نظام نحوی زبان بر اثر آسیب عصبی به صورت همگون مختل نشده است.