فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۰۱ تا ۴٬۴۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۷ , N. ۳ , ۲۰۱۸
293 - 318
حوزههای تخصصی:
This study aimed at investigating shades of identity in TEFL textbooks. Most identity studies have focused on authors as knowledge producers. They have neglected authors' roles in constructing identity. Further, few scholars have considered disciplinary specific textbooks in their analyses of identity. Trying to bridge these gaps, we applied Halliday’s Systemic Functional Linguistics to investigate identity through the lens of sociocultural theory. The study corpus consisted of nine commonly used textbooks on language testing, language teaching, and linguistics in Iranian EFL context. The textual analysis revealed various levels of self and other-regulation mediated by interpersonal, textual, and ideational metafunctions. These findings suggested that studying their disciplinary specific texts, students of TEFL may develop not only their academic knowledge but also their ideological positions and academic voices.
تحلیل ساختاری شعر«زمستان» اخوان ثالث
منبع:
رخسار زبان سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶ و ۷
۴۶- ۲۵
حوزههای تخصصی:
گواه نمایی در روزنامه ها و مقالات علمی فارسی: نقش ژانر در کاربرد گواه نمایی
منبع:
پازند سال ۱۴پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۵۴ و ۵۵
5 - 20
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی و مقایسه نقش ژانر و ارتباط آن با مقوله گواه نمایی در مقالات علمی زبان شناسی و روزنامه ها و چگونگی کاربرد گواه نمایی در ژانرهای مختلف و ارتباط بین نوع و تعداد گواه نماهای مختلف در هر ژانر است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است که از مؤلفه های کیفی و رویکرد کمّی بهره می گیرد. مؤلفه های کیفی بر اساس الگوی آیخن والد (2004) و رویکرد کمّی شامل به کارگیری آمار توصیفی و تحلیلی است. ابتدا 24 مقاله علمی و 4 روزنامه به صورت تصادفی و از هر ژانر 5040 جمله (جمعاَ 10080 جمله) انتخاب و سپس نوع و تعداد گواه نماها در هر یک از دو ژانر مشخص شده است. نتایج نشان می دهد که در هیچ یک از دو ژانر مورد نظر، گواه نمایی از نوع دستوری مشاهده نشده و فقط از 6 راهکار گواه نمایی با توزیع فراوانی متفاوت استفاده شده است. بدین صورت که در مقالات علمی، افعال شناختی- ادراکی و در روزنامه ها، راهکار نقل قول بالاترین فراوانی را به خود اختصاص داده اند. در پایان، نتایج سنجه مجذور خی نشان می دهد که به لحاظ آماری رابطه بین ژانر و وقوع تعداد و نوع گواه نماها معنادار است (سطح معناداری= 0001/0) و نشان می دهد مقوله گواه نمایی، مقوله ای حساس به بافت و ژانر است.
مقولۀ نفی و جایگاه آن در گویش لری کهگیلویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفی یکی از مفاهیم اساسی در زبان های طبیعی است. در همۀ زبان های طبیعی صورت های منفی متناظر با جملات مثبت وجود دارد. معنای جملات منفی در این زبان ها در تضاد با معنای جملات مثبت متناظرشان است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی بازنمود ساخت واژی و نحوی مقولۀ نفی و انواع جایگاه آن در گویش لری کهگیلویه بر اساس برنام ۀ کمینه گراست. اگر چه یکی از نویسندگان، گویشور بومی گویشِ مذکور است؛ اما داده های پژوهش از گفتار پنج گویشور مردِ مسن و بی سواد نیز استخراج شد. نتایج پژوهش نشان می دهد نشانۀ منفی در گویش لری پیش از گروه زمان Tense Phrase/TP و به عنوان گروهی مستقل تولید و در جایگاه های مختلفی در جمله ظاهر می شود. در جملات خبری غیراسنادی و استفهامی، نشانۀ منفی ابتدا پیش از گروه زمان TP در هستۀ گروه منفی، Negative Phrase/NegP1 تولید می شود، سپس توسط فعل جذب می شود. در این جایگاه، ارتباط بین فعل و هستۀ گروه نفی از طریق رابطۀ مطابقه صورت می گیرد. گروه منفی 2 NegP2 دیگر جایگاهی است که این نشانگر در جملات خبری اسنادی در آن ظاهر می شود. در این جایگاه، نشانۀ منفی دستخوش هیچ گونه حرکتی نمی شود و در جایگاه اصلی خود باقی می ماند. علاوه بر این، در این جملات نشانۀ منفی می تواند به جایگاه مشخص گر گروه کانون Focus Phrase/FP نیز حرکت کند. همچنین، در جملات پرسشی بلی خیر، نشانۀ منفی می تواند در جایگاه هستۀ متمم نما Complimentizer Phrase/CP قرار گیرد. افزون بر این، نشانۀ منفی در این گویش می تواند به عنوان پیشوند پیش از فعل قرار گیرد و به عنوان قید نفی نیز پیش از گروه زمان TP واقع شود.
تحلیل کارکرد رخدادی زبانی شطح در نظام گفتمانی غزل مولانا در دیوان شمس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره نهم آذر و دی ۱۳۹۷ شماره ۵(پیاپی ۴۷)
173-196
حوزههای تخصصی:
شطح عرفانی در بستر نظام رخدادی زبان تحقق می پذیرد و نظام رخدادی با گسترۀ نشانه شناسی پساگِرِماسی در پیوند است. نظام رخدادی زبان نیز به دلیل ویژگی های لحظه ای، آنی، بارقه ای و استحاله ای کارکردی تنشی عاطفی می یابد. این وضعیت، حضوری پدیداری، حسی عاطفی و تنشی را برای سوژه رقم می زند که نتیجۀ آن بی خویشی اوست. بسیاری از غزل های مولانا نیز برآیند همین لحظه های بی خویشی است؛ لحظه هایی که سوژه خویشتن داری خود را از دست می دهد و ناگزیر به افشای راز می شود. حاصل این افشاگری شطح نامیده می شود. بر اساس این، پرسش بنیادین مقالۀ پیش رو این است که شطح در نظام زبا نی غزل های مولانا بر اثر کدام فرایندها و کارکردهای گفتمانی رخ می دهد. درواقع، هدف پژوهش حاضر، تحلیل نشانه معناشناسی شطح عرفانی در نظام زبانی غزل های مولانا برای تبیین نظام رخدادی و چگونگی رُخداد معنا در آن است. این پژوهش نشان می دهد غزل های شطحی مولانا در فضایی رخدادی شکل می گیرند. این فضا نیز به واسطۀ ویژگی های استحاله ای، زیبایی شناختی، جسمانه ای و شَوِشی گفتمان پیوسته دگرگون می شود و بدین سان شاهد توالی رُخدادها و ترمیم آن ها هستیم. این امر، درنهایت سبب آغشتگی حضور سوژه و هم حسی و هم پیوندی او با حقیقت مطلق و ژرفای هستی می شود.
طراحی و اعتبارسنجی مدلی برای تعیین سطح رایانه ای توانایی ترجمه انگلیسی به فارسی دانشجویان از طریق سنجش پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر با استفاده از نظریه فرهنگی-اجتماعی ویگوتسکی و یافته های محققان در سنجش پویا تلاش شده است تا روشی نوین برای تعیین سطح توانایی ترجمه فارسی-انگلیسی دانشجویان مترجمی ارائه شود. در این روش از دو مؤلفه ظرفیت یادگیری و مهارت کنونی ترجمه برای تعیین سطح دانشجویان استفاده شد. با استفاده از رویکرد تداخل گرا در سنجش پویا و طراحی آزمون رایانه ای و تشریحی تعیین سطح ترجمه، دانشجویان طی دو مرحله، در سه گروه طبقه بندی شدند. بعلاوه، با توجه به بسامد خطاهای دانشجویان در هریک از خردتوانش های ترجمه در فرآیند آزمون ، تعیین سطح به صورت مبحثی نیز صورت گرفت. نتایج آزمون آزمایشی نرم افزار نشان داد که آزمون، معیار معتبری برای سنجش قابلیت های کنونی و ظرفیت ذهنی افراد در مهارت ترجمه محسوب می شود و از سطح روایی و پایایی قابل توجهی برخوردار است. تحلیل نتایج آزمون بیانگر نقش برجسته سنجش ظرفیت یادگیری در کنار سنجش توانایی کنونی ترجمه در گروه بندی جامع تر دانشجویان است. اطلاعات حاصل از این سنجش می تواند در طراحی برنامه ریزی آموزشی آتی دانشجویان مفید واقع شود.
The Assessment of Pragmatic Knowledge in the Online General IELTS-Practice Resources: A Corpus Analysis of Writing Tasks(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Motivated by the concept of Communicative Language Ability and the eminence of the IELTS exam, this study intended to scrutinize the representation of functional knowledge (FK) and socio-linguistic knowledge (SK) as sub-components of pragmatic knowledge in the writing performances of both tasks of the online General IELTS-practice resources across three band scores. This quantitative inter-scores/intra-tasks and inter-tasks investigation aimed to reveal firstly whether the writers of three band scores 7, 8, and 9 differed from each other in their FK and SK level, and secondly whether the tasks differed in activating them. This study adopted a taxonomy of five illocutionary acts and 20 register features to investigate representation of FK and SK in a well-established corpus of 180 writing performances through both manual analysis and Multidimensional Analysis Tagger software. While the results of statistical analyses revealed no FK differences between the bands in task one (T1), T2’s higher bands involved more functional features because of the expression of a diverse range of psychological states, no speaker’s involvement, and less commitment to a future course of actions. Furthermore, socio-linguistically, band 9 scripts encompassed more logical relations, but conversational and spoken style in T1 and more integration, less simplified structures and ego-involvement in T2. The inter-task analyses uncovered T1’s greater activation of FK through self-mentions, others involvement, emotion, and intention expression. Nevertheless, when it came to SK register features, T2 overdid in both spoken and written genre elements except in persuasion, writers’ involvement, mental acts expression, and interactive discourse creation.
انطباق واجی واکه های انگلیسی با فارسی در چارچوب انگاره شنیداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انطباق واجی به تغییراتی گفته می شود که بر وام واژه های زبان اِعمال می شود تا ساخت واجی وام واژه ها با نظام آوایی آن زبان هماهنگ شوند. در پژوهش حاضر، نحوه انطباق واجی واکه های زبان انگلیسی با فضای واکه ای زبان فارسی در چارچوب نظریه همگونی شنیداری بررسی شده است. نظریه همگونی شنیداری، انطباق واجی را نوعی تغییر واجی در زبان وام گیرنده می داند که با حداقل تغییرات آوایی در فضای آکوستیکی گفتار همراه است. بر اساس این، پیرو پیش بینی های این نظریه فرض شد انطباق واجی واکه های انگلیسی با فارسی تابع فاصله آکوستیکی بین واکه ها در یک فضای واکه ای - تطبیقی (انگلیسی-فارسی) است. در این پژوهش، مرحله نخست از فرایند انطباق واجی واکه ها در چارچوب واج شناسی آزمایشگاهی انجام شد. برای به دست آوردن فضای واکه ای زبان های فارسی و انگلیسی از پیکره های گفتاری طبیعی این زبان ها (پیکره فارس دات برای زبان فارسی و پیکره آکسفورد بوکورمز برای زبان انگلیسی آمریکایی) استفاده شد. مقادیر بسامد های F1 و F2-F1 برای محاسبه فضای واکه ای فارسی و انگلیسی و همچنین فضای واکه ای تطبیقی واکه ها اندازه گیری شدند. نتایج نشان دادند انطباق واجی واکه های زبان انگلیسی با فارسی تابع فاصله آکوستیکی - ادراکی بین واکه های دو زبان است؛ به این معنا که هر واکه از زبان انگلیسی در فرایند انطباق واجی به واکه ای در زبان فارسی نگاشته می شود که بیشترین شباهت آوایی ممکن را با آن داشته باشد.
ده گفتار در زبانشناسی شناختی-اجتماعی - معرفی و نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب "ده گفتار در زبان شناسی شناختی-اجتماعی "[1] حاصل سخنرانی های پروفسور گیرارتز[2]درسال 2009 در همایش بین المللی زبان شناسی شناختی است که در کشور چین برگزار شده است. این کتاب در ده فصل تنظیم شده و در سال 2018 انتشار یافته است. نویسنده، استاد رشته زبان شناسی در دانشگاه لوون[3] است. عمده ترین علایق او به واژه شناسی، معنی شناسی، توجه به تنوعات زبانی در این دو حوزه، بهره گیری از تحلیل های پیکره بنیاد و فرهنگ نگاری است. از او تاکنون کتاب ها مقالات فراوانی به چاپ رسیده اند که از مهمترین آن ها می توان به ویرایش کتاب دستنامه آکسفورد در زبان شناسی شناختی [4] (2007) و پژوهش در زبا ن شناسی شناختی[5] (2006) اشاره کرد. همچنین از دیگر آثار این نویسنده می توان به پژوهش های پیشرو در جامعه شناسی زبان از دیدگاه شناختی [6] (2010) نیز اشاره داشت
تاثیر دانش واژگانی و دانش پیشین بر درک مطلب خوانداری فارسی آموزان غیر ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
195 - 217
حوزههای تخصصی:
درک مطلب، فرایند دریافت اطلاعات از متن های خوانداری و شنیداری است که نقش بنیادی در یادگیری زبان بر عهده دارد. چند عامل در درک مطلب دخالت دارند که دانش واژگانی و دانش پیشین از آن جمله هستند. پژوهش پیش رو، بر آن است تا به صورت میدانی به بررسی تأثیر آموزش واژه و فعال سازی دانش پیشین بر درک مطلب خوانداری فارسی آموزان غیرایرانی مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) بپردازد. به این منظور، از میان حدود 100 نفر از زبان آموزان دوره پیشرفته مرکز آموزش زبان فارسی این دانشگاه، 65 نفر (از هر دو جنس) انتخاب گردیدند و با همگن سازی از طریق برگزاری آزمون سطح واژه، به 46 نفر (جمعیت نمونه) کاسته شدند. سپس این تعداد به دو گروه 23 نفری آموزشِ واژه و فعال سازی دانش پیشین تقسیم گردیدند. پس از آن یک پیش آزمون مشترک با تأکید بر پیشینه فرهنگی ایران، برای هر دو گروه برگزار گردید که پایایی آن بر اساس آزمون کودر-ریچاردسون محاسبه گردید و رقم 71/0 به دست آمد. سپس، همزمان با تدریس واژه های متن های آزمون در گروه آموزش واژه و فعال سازی دانش پیشین آزمودنی ها در پیوند با موضوع این متن ها در گروه دانش پیشین، همان آزمون به صورت پس آزمون برگزار گردید. یافته های پیش آزمون و پس آزمون دو گروه که از طریق آزمون های آنالیز واریانس، تیِ زوجی و کولموگروف-اسمیرنوف مورد تحلیل قرار گرفت، نشان داد دانش واژگانی بر درک مطلب خوانداری تأثیر معناداری دارد، در حالی که این روند در مورد فعال سازی دانش پیشین فارسی آموزان مشاهده نمی شود.
دیدگاه های مدرسان در مورد زبان تخصصی هوانوردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ایران، دوره های زبان انگلیسی تخصصی هوانوردی را اغلب مدرسان زبان انگلیسی متخصص در امر هوانوردی و معلمان زبان انگلیسی تدریس می کنند که متخصص هوانوردی نیستند. پژوهش حاضر، به بررسی دیدگاه های این دو گروه مدرسان در خصوص تدریس زبان هوانوردی، برای اولین بار در ایران می پردازد. دیدگاه های هشت مدرس این دوره ها از طریق مصاحبه و پرسشنامه مطالعه شده است که نتایج، نشان دهنده عدم یکنواختی روش تدریس زبان انگلیسی در بین دو گروه مدرسان این دوره ها بود. از دیدگاه مدرسان متخصص، زبان تخصصی باید بیشتر به صورت عملی و کاربردی همراه با تأکید زیاد روی مفاهیم تخصصی، آموزش معلم محور و بازخورد های آموزشی مستقیم از طرف مدرسان تدریس شود. از نظر مدرسان زبان، این دوره ها بیشتر باید روش و اصول تدریس، آموزش مشارکت محور و بازخوردهای زبان-آموزمحور را مدّ نظر قرار دهد. نتایج این تحقیق می تواند در شناخت وضعیت مدرسان فعلی این دوره ها و انتخاب مدرسان اصلح (با توجه به آخرین دستاوردها) در امر آموزش زبان انگلیسی برای اهداف ویژه سودمند باشد.
Teaching Pronunciation of English with Computer Technology: A Qualitative Study
حوزههای تخصصی:
This study investigated teachers’ views toward computer technology in teaching English pronunciation. In order to select teachers for the semi-structured interview, the researcher used a questionnaire and distributed it to 25 teachers from two Islamic Azad Universities of Guilan, Iran. The researcher chose 15 of them based on their answers to the questionnaire. Then a qualitative method design was used. It consisted of semi-structured interview questions with a sample of 15 teachers chosen from two Azad Universities. Data were collected and analyzed. Qualitative data were analyzed according to the process of reducing data, constructing theme, and drawing conclusions from the data. The findings showed teachers’ interest in using computer technology because it provided them with enjoyable and interactive environment, helped them obtain accurate pronunciation, and improved the quality of their pronunciation instruction. The findings also revealed that using computer technology raised teachers’ confidence and motivation toward it because it had a high potential that changed their instruction. Moreover, the findings indicated that teachers had enough knowledge of computer technology that helped them teach pronunciation effectively. In addition, the findings represented that using computer technology was not a threat to the traditional methods but it brought about better results than these methods.
تبیینی شناختی بر استعاره های شباهت بنیاد در یازده جزء پایانی قرآن مجید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش معنی شناختی حاضر با هدف ارائه تبیینی شناختی بر زیر گروهی از استعاره های بدیع با عنوان استعاره های «شباهت بنیاد» در 11 جزء پایانی قرآن مجید به شکل توصیفی-تحلیلی انجام شده است. حوزه های مبدأ و مقصد استعاره ها اساس تبیین شناختی بوده اند. استعاره های مستخرج، در تحقیق حاضر در 3 حوزه «زندگی اجتماعی»، «طبیعت»، و «ذهن» و در دو دسته شباهت «ظاهری» و «غیرظاهری» طبقه بندی شده اند. در شباهت درک شده «ظاهری»، «انگاره ها» مبنای تشکیل استعاره ها، و در شباهت درک شده «غیرظاهری»، «طرحواره های رفتارها و ویژگی های مبدأ» سازنده استعاره به شمار می آید. بر این اساس، مقوله های سطح پایه مشتمل بر «اجسام»، «کنش ها» و «روابط» به عنوان «مبدأ» مفهوم سازی استعاره ها تحلیل گردیده اند. پرسش های اصلی پژوهش عبارتند از: 1- مهمترین حوزه های مبدأ در شکل گیری استعاره های مورد بررسی کدامند و با چه بسامدی در پیکره مورد بررسی به کار رفته اند؟ 2- تبیین شناختی کاربرد این گونه از استعاره ها چیست؟ نتایج تحقیق نمایانگر 27 مورد شباهت درک شده ظاهری و 10 مورد شباهت طرحواره ای غیرظاهری است که بسامد بالاتر عناصر برگرفته از حوزه طبیعت (24 مورد) در طبقه بندی مفاهیم مبدأ، نسبت به زندگی اجتماعی و ذهن را نشان می دهد و به نوبه خود بیانگر تأثیر محیط زندگی طبیعی اعراب در مفهوم سازی استعاری است.
Impact of Using Web-quests on Learning Vocabulary by Iranian Pre-university Students(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۶, Issue ۲۲, Summer ۲۰۱۸
33 - 46
حوزههای تخصصی:
Web-quests are internet-based technology applications in which groups of students follow a specific set of steps toward the completion of a final project on a specific subject or a multi-disciplinary subject. The present study aimed to investigate the impacts of using web-quests on learning vocabulary by Iranian pre-university students. The sample of the study consisted of 72 students assigned into two groups. One of the groups represented the control group, and included 23 students; the other group represented the experimental group and comprised 49 students. The two groups were chosen from a population of pre-university students in Chadegan, Isfahan, Iran. The web-quest strategy was used in teaching the experimental group, while the traditional method was used with the control group in the second term of the school year 2015-2016. An Oxford Placement Test (OPT), a vocabulary pretest, a vocabulary posttest, and an attitude questionnaire were the data elicitation tools employed in this study. The collected data were analyzed using independent-samples t test, which was used to determine the existence of possible significant differences between the groups both before and after the instruction. The results indicated that there were statistically significant differences between both groups in favor of the experimental group. The conclusion, thus, could be that the students in the experimental group, who used the web-quest resources for learning vocabulary, performed significantly better than the students in the control group, who learnt vocabulary through traditional method of learning vocabulary. Finally, questionnaire data analyzed via one-sample t test indicated that the experimental group learners had a positive attitude towards the treatment they experienced in the experiment.
التکامل المنشود بین التخطیط اللغوی والتخطیط التربوی فی الجزائر
حوزههای تخصصی:
تتناول هذه الدراسة جانباً من جوانب السیاسة اللغویة لأی بلد؛ التخطیط اللغوی من جهة وعلاقته بالتخطیط التربوی، حیث إن عملیة التخطیط لها ارتباط وثیق وحیوی بجل النشاطات والأعمال باختلاف أنواعها ومستویاتها. فالإنسان الناجح یقوم بالأعمال على أساس تخطیطی منظم وهادف، وذلک من خلال اعتماده علی مبدأ التخطیط العقلانی السلیم فی أعماله وأنشطة حیاته. وعلى هذا الأساس یعد التخطیط ذا أهمیة بالغة ومکانة کبیرة فی جمیع المجالات، بما فی ذلک المجال التربوی، فقد أصبح التخطیط ضروریاً فی التربیة والتعلیم، کما فی الشؤون الاقتصادیة والاجتماعیة، خاصة بعد أن ازدادت حیاة الشعوب تعقیدا وأخذت تتطور بسرعة کبیرة فی ظل العولمة، وقد سعت الجزائر من خلال السیاسة العامة إلى اعتماد تخطیط شمل مناحی الحیاة المختلفة، على رأسها التخطیط التربوی.
واکاوی تکرار عبارت بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم در قرآن کریم و ارزیابی برگردان فرانسوی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راه هایی که قرآن کریم در پیام رسانی از آن بهره می گیرد تکرار یک کلمه، یک عبارت یا یک جمله می باشد. زیرا این پدیده سبب تثبیت مطلب در ذهن مخاطب می شود. در این میان عبارات بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم 114 بار در قرآن تکرار شده است که در هر سوره مطابق با محتوای سوره قابل ترجمه و تفسیر است. در واقع می توان گفت که این عبارت در حکم تابلو برای هر سوره است. درحالی که این عبارت از 4 کلمه تشکیل شده است، با پژوهش های به عمل آمده نگارندگان مقاله بدین نتیجه رسیدند که اغلب مترجمان فرانسوی در انتقال معنای درست این عبارت موفق عمل نکرده و تنها به ظاهر کلمات بسنده کرده اند. پژوهشگران ده ترجمة قابل دسترس و معتبر را از قرآن به زبان فرانسه، ترجمه شده توسط مترجمان معروف، انتخاب کرده و به استناد تفاسیر مشهور و با استفاده از روش توصیفی تحلیلی برگردان این عبارت را به منظورتشخیص معادل مناسب بررسی کرده و در نهایت در صدد پاسخ به این سؤال بر آمده اند که چه عواملی در درست ترجمه کردن این عبارت قرآنی می تواند مؤثر باشد؟
بررسی تطبیقی تصویر جنگ جهانی در رمان های خون دیگران و سووشون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیمون دوبووار و سیمین دانشور از اولین پیشگامان ادبیات زنانه و مدافع حقوق زنان در فرانسه و ایران به شمار می آیند. این دو نویسنده در اکثر آثارشان به توصیف اوضاع زنان و نقش آن ها در جامعه پرداخته و همواره با قلم خود برای احیای حقوق و برابری جنسیتی در جامعه تلاش کرده اند و بدین ترتیب در عرصة جهانی مورد توجه عموم قرار گرفته اند. علاوه بر این، با نوشتارهای اجتماعی و سیاسی خود همواره جزو نویسندگان متعهد زمان خود محسوب می شوند. گاهی ممکن است شباهت ها و تأثیرپذیری های دو اثر از یکدیگر ما را به مقایسة آن ها وا دارد، در حالی که این امکان نیز وجود دارد که دو نویسنده متون مشابه یا نزدیک به هم را در یک حیطه و در رابطه با یک موضوع نوشته باشند که این تشابه ممکن است براساس ذهنیت مشترک یا شرایط اجتماعی تاریخی مشترکی باشد که در آن می زیسته اند. از همین منظر، در این پژوهش به بررسی مقایسه ای تصویر جنگ جهانی دوم در دو رمان خون دیگران اثر سیمون دوبووار و سووشون اثر سیمین دانشور بر پایة اصول شاخه ای از ادبیات تطبیقی موسوم به تصویرشناسی پرداخته شده است. آنچه که از این تطبیق به دست آمده، وجود تصاویر مشابه و متفاوت از یک جنگ مشترک در هر دو داستان است. با وجود فاصلة جغرافیایی و فرهنگی بین دو نویسنده، تصاویر به دست آمده به یک هدف مشترک یعنی پرداختن به موضوع جنگ از جوانب مختلف فرهنگی، سیاسی و اجتماعی منتهی می شود. هر دو نویسنده با ارائة تصاویری همچون مبارزه و شرایط اجتماعی، چهرة جنگ را به خوبی برای خواننده ترسیم کرده و با ساختن تصاویر منفی از جنگ به تقبیح آن دست زده اند.
چیدمان سازه ها در زبان فارسی متأثر از وزن دستوری: تبیینی پردازش محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظریۀ کنشی ترتیب واژگانی 1 و اصول بهره وری 2 در دستور ( Hawkins , 1994, 2004 )، چیدمان سازه ها ی زبانی متأثر از راندمان پردازشی است. به بیان شفاف تر، سازه ها به نحوی مرتب می شوند که پردازش زبانی را تسهیل کنند. این پژوهش با بهره گیری از تکلیف برخط خوانش جمله، با هدف بررسی نقش وزن دستوری در عملکرد حرکت سازه ها به جایگاه پسافعلی و تحلیل سطح پردازشی جملات در صورت بندی های متناظر شکل گرفت. تکلیف پیش گفته به عنوان الگویی مناسب برای تحلیل سطح پردازشی ساخت های نحوی، در محیط نرم افزار Open Sesame طراحی شد. دو مجموعۀ 24 جمله ای در سه سطح وزنی (سبک، متوسط و سنگین) و دو سطح ساختاری (سازه در جایگاه بی نشان پیش فعلی و پسافعلی) برای 40 آزمودنی فارسی زبان دارای تحصیلات دانشگاهی (سنین 18 تا 40 سال) که به شیوۀ تصادفی انتخاب شدند ارائه شد. مجموعۀ نخست شامل جملات دارای بند موصولی و مجموعۀ دوم جملات حاوی سازۀ پسایند شده و جملۀ متناظر غیرمقلوب بود. پس از هر جمله، یک پرسش بلی/ خیر مطرح شد. داده ها با نرم افزار SPSS و آزمون تحلیل واریانس تحلیل شد. در وزن دستوری سبک، وقتی سازۀ مورد مطالعه در جایگاه بی نشان قرار دارد، سرعت زمان خوانش به نسبت جملات متناظر پسافعلی بیشتر است، حال آنکه این الگو با افزایش وزن دستوری برعکس می شود؛ به بیان دیگر، در وزن دستوری متوسط، حرکت پسافعلی سازه ها، به کاهش میانگین خوانش جمله منجر می شود. این کاهش به مراتب در حالت سنگین معنادارتر است. ترتیب سازه ها و گشتار حرکت نسبت به وزن دستوری سازه ها حساس است؛ درنتیجه، گرایش سنگینی پایانی در زبان فارسی در رابطه با ساخت های پیش گفته با انگیزش افزایش راندمان پردازشی تأیید می شود.
بعد تعاملی کلام در روایت«جوان مشت زن» سعدی: تحلیل نشانه – معنایی یک گفتمان روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جُستار حاضر تحقیقی ست مبتنی بر روش کیفی - توصیفی که به تحلیل گفتمان روایی، پویایی و بعد تعاملی کلام در روایت «جوان مشت زن» از باب سوم گلستان سعدی می پردازد. مقاله در چارچوبی نشانه - معنایی و با بهره جستن از الگوی شعیری (1381) و تلفیق آن با طرح واره ی روایت شناسی لباو (1967) تحلیل موضوع را فراروی خود می نهد و ضمن تشریح برش ها و زنجیره های پیکره ی روایی انتخابی، به تبیین ابعاد کلامی شکل دهنده ی این روایت در چارچوب مورد نظر می پردازد. مقاله چنین نتیجه می گیرد که گفتمان روایی جاری در متن انتخابی از گلستان سعدی، گفته ای ست مشابه سازی شده با واقعیت که در آن فرآیند پویای تولید معنا از یک سو، نتیجه ی تعامل کنش گزاران و کنش پذیران درون روایت در توالی رخدادهاست و از دیگرسو نیز حاصل تعامل سعدی و خواننده یا شنونده ی روایتیعنی همان گفته پرداز و گفته خوان (راوی و مروی) می باشد که در تناوبی از اتصال و انفصال گفتمانی به وقوع می پیوندد و به این قرار است که سعدی با به کاربست قالب های تعاملی ویژه ا ی، توانسته دست به تولید و آفرینشی پویا، جهت مند و هدف دار در حوزه ی زبان بزند که با گذر از کارکردهای تعاملی در ایجاد معنای نخستین و دست یابی به کارکردهای معنایی برون زبانی، به شاکله بندی نظام های ویژه ای از گفتمان روایی منتج می گردد.