مطالب مرتبط با کلیدواژه

گروه حرف اضافه ای


۱.

توصیف گروه های اسمی در گویش لری خرم آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گروه اسمی گویش لری خرم آبادی گروه حرف تعریف گروه حرف اضافه ای گروه نقشی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۹۴ تعداد دانلود : ۱۲۸۱
نظریه گروه نقشی حرف تعریف یکی از تعدیل های صورت گرفته در نظریه حاکمیت و مرجع گزینی است که در توصیف و تحلیل گروه اسمی، تحول عمده ای پدید آورد. به طور مثال مجموعه ای از فرافکنی های نقشی خاص در سطوح بالاتر از اسم به کار می رود. درسطح بالاتر از گروه اسمی در گویش لری خرم آبادی، گروه های نقشی شمار، حرف تعریف و اضافه به کار می رود. گروه های نقشی مربوط به اسم بر گروه اسمی هیچ گونه نقش معنایی فرافکنی نمی کنند بلکه هر کدام ویژگی های نحوی خاصی را به گروه اسمی می افزایند. گروه نقشی حرف تعریف، از راه ویژگی های نحوی خاصِ حروف تعریف، به گروه اسمی ساخت و معنی مناسب تخصیص می دهد. گروه اضافه نیز از راه ویژگی نحوی اضافه و رابطه افزودگی، گروه اسمی را گسترش می دهد. تحقیق حاضر، گروه های نقشی مربوط به اسم را در گویش لری خرم آبادی بررسی و توصیف خواهد کرد.
۲.

بررسی تطبیقی واحدهای زبانی «وصف فعل و صفت» در عربی با «قید» در فارسی و انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قید گروه حرف اضافه ای جزء قیدی جمله واره قیدی دستور صورتگرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۳ تعداد دانلود : ۶۵۶
این پژوهش، بر آن است تا ساختارِ واحدهای زبانی توصیف کننده فعل و صفت در زبان عربی، را با آن چه در زبان های فارسی و انگلیسی «قید» نامیده می شود، مقایسه کند. بررسی تطبیقی این ساختارها، برای پاسخ به این پرسش بود که آیا اصولاً می توان نقشی را که عموماً قید نامیده می شود، در زبان عربی نیز بازیابی نمود. همچنین، آیا می توان بر اساس شباهت ساختارهای قیدی، میان عربی از یک سو و فارسی و انگلیسی از سوی دیگر تعادلی ایجاد کرد که به شناسایی بهتر نقش قید در زبان عربی منجر شود. به این منظور، از شیوه دستور سنتی، که عموماً مبتنی بر اِعراب پایانی واژه ها است و واحد دستوری را «واژه» می داند، صرف نظر شد. بر ین اساس، سازه هایی، مبنای تحلیل قرار گرفت که در آن نقش ظاهر می شوند. در این تحلیل، از دستاوردهای دستور زایشی-گشتاری بهره گرفته شد و از استدلال های نحوی مانند همپایگی، جانشینی و جابه جایی استفاده گردید. به این صورت که ابتدا یک نوع ساختاری قید با مثال هایی از انگلیسی و فارسی معرفی شدند. سپس، بررسی شد که این ساختار چگونه در عربی ظهور می یابد. در فارسی و انگلیسی علاوه بر واژه های قیدی، سازه هایی مانند «گروه حرف اضافه ای»، «گروه اسمی»، «گروه صفتی» و «جمله واره قیدی» می توانند در نقش نحوی قید ظاهر شوند. در پایان، یافته های پژوهش نشان داد که همین سازه ها در عربی نیز یافت می شوند، اما عموماً با نام های دیگر معرفی شده اند. همچنین، یک ساختار ویژه قیدی معرفی شد که در زبان های انگلیسی و فارسی نمونه ای ندارد. این ساختار با نام «گروه قیدی» معرفی شد.
۳.

کارکردهای معنایی و دستوریِ حرف اضافه «از» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: گروه حرف اضافه ای افزوده سازه موضوع نقش های معنایی زبان فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۲ تعداد دانلود : ۳۲۵
با آنکه حروف اضافه به طبقه بسته ای از واژه ها تعلق دارند، اما چندمعنا بودنِ آنها سبب می شود تا کارکردهای معنایی و دستوریِ آنها متنوع باشد. این پژوهش با رویکردی پیکره بنیاد به بررسیِ توصیفیِ کارکردهای دستوری و معناییِ حرف اضافه «از» در زبان فارسی پرداخته است. برای این منظور، «پیکره گزاره های معنایی زبان فارسی» مورداستفاده قرار گرفته است. در این پیکره که حجمی بالغ بر سی هزار جمله دارد و روابط محمول-موضوع و افزوده های مختلف در آن مشخص شده است، حرف اضافه «از» حدود یازده هزار و سیصدبار بسامد وقوع دارد. بررسی های پیکره بینادِ این پژوهش نشان می دهد که گروه حرف اضافه ایِ «از»، در ساختمان درونیِ جملاتِ زبان فارسی، به طور کلی هفت نقش دستوریِ متمایز دارد: 1- سازه موضوع است؛ 2- افزوده است؛ 3- بخشی از ساختمان فعل است، 4- وابسته هسته اسمی یا صفتی است، 5- در ساخت مقایسه به کار می رود؛ 6- در ساختمان جزئی نماها به کار می رود؛ 7- نقش نمای گفتمانی است. با توجه به چندمعنا بودنِ حرف اضافه «از»، در هریک از نقش های مورداشاره (به خصوص در نقش موضوع و افزوده)، دسته بندی های معناییِ متنوعی می توان درنظر گرفت. گروه حرف اضافه ایِ «از»، در جایگاه موضوع، می تواند «پذیرا»، «بهره ور»، «محرک»، «تجربه گر»، «دربارگی»، «منشأ»، «مبدأ»، «مسیر» و «مقدار» باشد. در جایگاه افزوده، حرف اضافه «از»، می تواند مفهوم «زمان»، «ابزار»، «روش»، «علت» و «مکان» را منتقل کند.
۴.

حروف اضافه بی آوا در فارسی نوین: رویکردی کمینه گرا

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: حذف حروف اضافه گروه حرف اضافه ای رویکرد کمینه گرا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۸ تعداد دانلود : ۱۷۱
در این پژوهش حذف حروف اضافه در گروه های حرف اضافه در زبان فارسی بررسی می شود و هدف از انجام آن، توصیف نحوی فرآیند حذف حروف اضافه در چارچوب برنامه کمینه گرا (ردفورد، 2009) است. جایگاه های حذف، عامل حذف و علت دستوری یا غیردستوری بودن حذف در برخی گروه های حرف اضافه ای نسبت به دیگر گروه ها، موضوعات عمده بررسی شده در این تحقیق هستند. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی و روش تحقیق به صورت کتابخانه ای و داده بنیاد است (داده ها از منابع گفتاری و نوشتاری فارسی محاوره ایِ معاصر گردآوری شده اند). نتایج تحقیق حاکی از آن است که حضور حروف اضافه در زبان فارسی بسته به نوع فعل و ظرفیت آن (لازم/متعدی بودن)، نحوه همنشین شدن فعل و موضوع ها، نقش دستوری  گروه حرف اضافه، و برخی مشخصه های معناییِ حروف اضافه در برخی جایگاه ها اختیاری است و حذف آنها منجر به غیردستوری شدن جملات نمی شود و در سایر جایگاه ها، حذف آنها غیرممکن و منجر به نادستوری شدن جملات می گردد. از جمله مواردی که معمولاًحرف اضافه حذف می شود عبارتند از الف) عملکرد فرآیند انضمام، ب) تشکیل مفعول نشانه اضافه ای، پ) حذف به قرینه لفظی، ت) ساخت افعال گروهی، ث) ساخت حروف اضافه مرکب، و ج) در برخی گروه های حرف اضافه ای.
۵.

جمله های شبه مرکب در فارسی و راهبردهای ساخت آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گروه قیدی گروه اسمی گروه حرف اضافه ای بند موصولی بند مرکب متمم اشاره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۱۱۷
قید را می توان از جنبه های صرفی، نحوی و معنایی تعریف و به انواعی تقسیم کرد. نقش معنایی قید توصیفگری است. مفاهیم قیدی تنوع معنایی گسترده ای دارند. به لحاظ ساختمانی، نقش قیدی (افزوده) را می توان از طریق گروه های قیدی، گروه های اسمی، گروه های حرف اضافه ای و بندها بیان کرد. در زبان فارسی، در بسیاری موارد، این نقش را گروه های اسمی و حرف اضافه ای بر عهده دارند. این گروه ها خود می توانند وابسته های گوناگونی از جمله «بند» داشته باشند. مواردی مانند «وقتی که»، «جایی که»، «به محض این که»، «در حالی که»، «به خاطر این که»، «همچنان که»، «به گونه ای که» را در کتاب های دستور و بسیاری از دیگر منابع، معمولاً حرف ربط مرکب یا گروه ربطی در ساخت جمله های مرکب در نظر گرفته اند و بندِ موصولی یا متممیِ درون گروه اسمی یا حرف اضافه ای را با بند قیدی یکی انگاشته اند. ولی از نظر ساختی اینها بخشی از گروه اسمی و گروه حرف اضافه ای با نقش قیدی اند. از این رو، به نظر می رسد این گونه ساخت ها را نمی توان جمله مرکب در نظر گرفت. به هر روی، برای تمایزگذاری میان این موارد از موصولی سازی در نهاد و مفعول، در این مقاله آنها را «راهبردهای ساخت بند شبه مرکب» نامیده ایم. در این پژوهش، که پژوهشی توصیفی است، مفاهیم بیانگر روابط قیدی را در 19 گروه (10 گروه اصلی و 9 زیرگروه) طبقه بندی کرده ایم. همچنین نشان دادیم ارتباط مستقیمی میان آشکار شدن «که» موصولی یا متممی با امکان گسست بند وجود دارد. از این گذشته، با استناد به مثال های متعدد نشان داده ایم «مصدر» در زبان فارسی، اگرچه اسم است (ویژگی های تصریفی فعل را ندارد) ولی می تواند به شکل «فعلی تنزل یافته» عمل کند. داده های این پژوهش از میان 3000 دقیقه برنامه های گوناگون شبکه های مختلف رسانه ملی (رادیو و تلویزیون) در بازه زمانی خرداد تا بهمن1400 با تمرکز بر روابط قیدی استخراج شده است.
۶.

تحلیل مسیر جهت یابی در حرکات خیالی فارسی در چارچوب معناشناسی شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حرکت حرکت خیالی دسته بندی حرکت خیالی گروه حرف اضافه ای مسیر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۲۶
حرکت خیالی نقش مهمی در زبان و شناخت داردکه بواسطه آن می توان به بررسی مسیر جهت یابی درحرکت خیالی از دیدگاه معنا شناسی شناختی پرداخت. حرکتی است که در آن، تصویری ممتد از حرکت شئ ثابت در ذهن ایجاد می شود. تالمی (2000a:103) با دیدگاه شناختی به معرفی انواع دسته بندی های حرکت خیالی در زبان انگلیسی در قالب چندین جمله می پردازد. بر این اساس، پژوهش حاضر در بررسی مسیر جهت یابی در حرکت خیالی ابتدا حرکت دار بودن جملات مورد بررسی را از دیدگاه گویشور فارسی زبان ارزیابی می کند و سپس عنصرحرکت دار جملات را ازدیدگاه آنان مشخص می نماید. برای نیل به این مقصود، شانزده جمله به طور تصادفی از هریک از دسته بندی های تالمی استخراج و ترجمه شدند. برای هر جمله، جمله ای مشابه به لحاظ معنایی و متفاوت به لحاظ حرکت خیالی ساخته شد و همراه نه جفت جمله پرکننده در اختیار شرکت کنندگان قرارگرفت تا جمله های حاوی حرکت خیالی و عنصر حرکتی مشخص شود. برای برای بررسی کیفیت روایی محتوای آزمون ترجیحی و میزان انطباق جمله های ترجمه شده با هدف پژوهش، ارزیابی و آزمون مقدماتی با پنج زبانشناس و هشت شرکت کننده صورت گرفت. در این پژوهش صدوپنج نفر دانشجو براساس روش نمونه گیری در دسترس شرکت کردند که طی دو مرحله به انتخاب جمله و واژه حرکت دار پرداختند. نتایج حاکی از آن است که 9/86 درصد از شرکت کنندگان، جملات حرکت دار را انتخاب کرده اند که گروه حرف اضافه ای با بالاترین میانگین بیشترین حرکت را برای شرکت کنندگان تداعی کرده است. همچنین، فعل مرکب پس از گروه حرف اضافه ای تداعی گر بیشترین حرکت برای شرکت کنندگان بوده است. با استناد به کثرت وقوع حرف اضافه وگروه حرف اضافه ای، مسیر تداعی گر بیشترین حرکت خیالی در زبان فارسی است.
۷.

اشتقاق نحوی یکسان در بندهای موصولی و قیدی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: بند قیدی بند موصولی گروه حرف اضافه ای قید پیوند حرف ربط

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۲۸
بند قیدی یکی از انواع بندهای پیرو در جملات مرکب است که برخلاف بندهای پیرو متممی و موصولی کمتر مورد پژوهش و بررسی قرار گرفته است. تشابه رفتار نحوی بندهای موصولی و قیدی در زبان انگلیسی، باعث شده پژوهشگران هر دو بند را محصول فرایند حرکت یک عملگر بدانند. در فارسی اگرچه رفتار نحوی بندهای موصولی و قیدی مشابه است، اما هیچ کدام محصول فرایند حرکت نیستند چراکه محدودیت های موضعی ناظر بر حرکت و مداخله در آنها دیده نمی شود. بندهای موصولی فارسی، محصول تولید درجا هستند، یعنی موصوف از ابتدا در شاخص گروه حرف تعریف، «-ی» در هسته، عملگر موصولی در شاخص گروه متمم ساز، و همچنین یک عنصر هم نمایه با موصوف و عملگر (از جنس شکاف یا ضمیر سایه) در بند تولید می شود. مسئله پژوهش حاضر، امکان کاربست تحلیل مشابهی برای بندهای قیدی است. چالش های پیشِ رو یکی مسئله نبود «-ی» در هسته گروه حرف تعریف بعضی از بندهای قیدی و دیگری مسئله نبود شکاف یا ضمیر سایه در هیچ کدام از بندهای قیدی است. این در حالی است که براساس سلسله مراتب حضور ضمیر سایه، اتفاقا هنگام موصولی سازی در مراتب پایین تر (از جمله افزوده ها) درج ضمیر سایه اجباری است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که دلیل نبود این ضمیر در بعضی بندهای قیدی زمانی و شرطی، این است که موصولی سازی درون این بندها از داخل گروه های حرف اضافه ای انجام می شود و در صورتی که شرایط خاصی برقرار باشد، کل گروه حرف اضافه ای درون بند به قرینه گروه حرف اضافه ای بیرونی حذف می شود. در مورد سایر بندهای قیدی که موصوف بند موصولی آنها «این» است، با بندهای موصولی غیرتحدیدی ای سروکار داریم که موصوفشان با عنصری درون بند که یک موضوع رویدادی است، هم نمایه است. از آنجایی که این عنصر در یکی از فرافکن های نقشی قرار دارد، ظاهر امر چنین است که این بندها فاقد شکاف یا ضمیر سایه هستند. اتفاقا در همین دسته از بندهای قیدی است که هسته گروه حرف تعریف تهی است. دلیل این امر معرفگی موصوف و غیرتحدیدی بودن بند موصولی است. بخش آخر این پژوهش نشان می دهد که داده های زبان فارسی این فرضیه را تأیید می کنند که تمامی بندهای قیدی گروه های حرف اضافه ای هستند. برخلاف انگلیسی، زبان فارسی این حرف اضافه و عنصر اسمی همراه آن را معمولا آشکارا ظاهر می کند. عنصر اسمی مذکور به بیانی دقیق تر همان گروه حرف تعریفی است که موصوف بند موصولی در شاخص آن قرار دارد و هسته ی آن یک بند موصولی را به عنوان متمم خود می پذیرد.