فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۴۱ تا ۴٬۲۶۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
در نوشتار پیش رو نویسندگان به روش توصیفی - تحلیلی پدیده التقای واکه ها و راهکارهای اصلاح آن را در کردی میانی بررسی و داده های گردآوری شده پژوهش را در چهارچوب نظریه واج شناسی بهینگی تحلیل کرده اند. تحلیل داده ها که مشتمل بر حدود هشتاد کلمه ساده، صرفی و ترکیبی است، نشان داد که معمول ترین راهکاری که گویشوارن کردی میانی به این منظور به کار می برند، فرایند غلت سازی است. افزون بر غلت سازی، فرایند حذف واکه نیز تنها در مواردی که دو واکه افتاده در مجاورت هم واقع می شوند، به دلیل غیر مجازبودن غلت سازی از واکه های افتاده، استفاده می شود. درنهایت، محدودیت های حاکم بر غلت سازی به صورت *OCP » IDENT-F(ROUND) » IDENT و محدویت های حاکم بر حذف نیز به صورت*OCP » GF(+LOW), M.MAX » IDENT تعیین و مرتبه بندی شدند
Identity Representation Strategies used by English and EL2 Political Actors and Researchers(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۱, No. ۱, ۲۰۱۹
161 - 180
حوزههای تخصصی:
Previous literature on the study of identity representation in political discourse has been mainly concerned with the spoken discourse and the representation of self. However, the way different groups of political agents represent others’ identities across languages has not attracted much attention. Using Wodak’s (2007) Discourse Historical approach to CDA, the present study investigates the way EL2 and English speaking political actors and researchers in the context of Iran and the U.S represent others’ identities in their political discourse. Through purposive sampling, 28 English political speeches and columns produced by native and non-native (Persian) speakers of English were selected for analysis. The results of CDA, as well as Chi-square tests of statistical significance, indicated there were differences in the quality and quantity of the strategies employed by the two groups of political agents across language groups. EL2 speakers of English used more implicit, covert, anonymous and less transparent as well as more distant representation strategies than English agents who tended to use more explicit, direct and involved strategies. Implications were drawn for ESP material development at an advanced level.
حالت در زبان های روسی و فارسی و مشکلات فراگیری آن برای فارسی زبانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقالۀ حاضر حالت در زبان روسی و مشکلات فراگیری آن برای فارسی زبانان بررسی شده است. در زبان روسی پیوند بین اعضای جمله با انتخاب درست حالت بیان می شود. این پیوند ممکن است بین اجزای مختلف کلام (فعل، اسم، صفت، قید و عدد) برقرار شود.در مقایسه با زبان روسی، در زبان فارسی مقولۀ حالت وجود ندارد و پیوند بین واژگان در جملات و ترکیب واژه ها به کمک حروف اضافه، نشانه های اضافه، ترتیب اجزای کلام یا حروف ربط برقرار می شود. حالت های زبان روسی معمولاً چند معنایی هستند. هر نوع حالت دارای مجموعه ای از معانی لغوی است. با توجه به مفهومی که هر حالت در زبان روسی دارد، به صورت معینی به زبان فارسی بیان می شود. بنابر این، بین نوع حالت در زبان روسی و ساختارهای نحویِ زبان فارسی رابطۀ یک به یک کاملی وجود ندارد. همچنین در این مقاله تلاش شده است ضمن بیان نحوۀ این گونه روابط و حالت های مختلف به زبان فارسی، به یافتن قوانین، قواعد کلی و بیان مشکلاتی که برای زبان آموزان ایرانی در فراگیری حالت زبان روسی وجود دارد اشاره و علل به وجود آمدن این گونه خطاها برای فارسی زبانان را با رویکردی تحلیلی بررسی کنیم.
نمایشنامه داستان باغ وحش: خوانشی مارکسیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مارکس انگیزه های اقتصادی را زمینه ساز تمامی تصمیمات مهم جامعه کاپیتالیستی می داند. مارکسیست ها جامعه کاپیتالیستی را به سه گروه بورژوازی، خرده بورژوازی و طبقه کارگر تقسیم می کنند. در نمایشنامه داستان باغ وحش ، نوشته ادوارد البی، پیتر را می توان نماینده خرده بورژوازی یا طبقه متوسط و جری را نماینده طبقه کارگر در نظر گرفت. مارکس عقیده دارد که در جامعه کاپیتالیستی، دو گروه آخر در جامعه، قربانی طبقه بورژوازی می شوند؛ زیرا این گروه از آن دو گروه دیگر برای رسیدن به اهداف خود بهره می گیرد. براساس نظر لویی آلتوسر که ادامه دهنده راه مارکسیسم است، سیستم از طریق دستگاه های ایدئولوژیک (ISA) و سرکوبگر (RSA) بر مردم حکومت می کند. دستگاهای ایدئولوژیک غالباً شامل نهادهای اجتماعی مانند خانواده، مدرسه و کلیسا می شود. پیتر و جری دو شخصیت نمایشنامه، قربانیان جامعه اند، یکی به دلیل فقر و احساس بیگانگی و دیگری به واسطه تلقین عقاید و شستشوی مغزی. آلتوسر «تلقین عقاید» را روشی می داند که هژمونی از طریق آن، افراد را وادار به پذیرش ایدئولوژی خود می کند. آلتوسر همچنین منشأ این تلقین عقاید را سیستم آموزشی، مذهب و رسانه می داند. هدف این مقاله بررسی نمایشنامه داستان باغ وحش ، براساس نظر آلتوسر است. بر این اساس، پیتر به عنوان فردی که در شرکت انتشاراتی کارمی کند و اهل مطالعه و تماشای تلویزیون است، در مرکز تلقین عقاید قرار دارد. مفهوم دیگری که در این نظریه وجود دارد، مفهوم بیگانگی است. از طرفی، مارکس بیگانگی را فقدان درک نفس می داند. با توجه به این مسئله، افراد هم از خود بیگانه می شوند و هم با یکدیگر. یافته های این مقاله نشان می دهد که جری نه تنها از خود بلکه با دیگر افراد جامعه نیز بیگانه شده است. او در تنهایی و انزوا در خانه ای زندگی می کند که شبیه باغ وحش است. پیتر نیز از خود بیگانه شده است؛ زیرا نسبت به شرایطش به عنوان شخصی که قربانی تلقین ایدئولوژی جامعه کاپیتالیستی است، آگاه نیست.
خطاهای تلفظی برخی همخوان ها در زبان آموزان ایرانیِ زبان انگلیسی: رویکرد بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مشکلات زبان آموزی برای فارسی زبان تلفظ آواهایی است که در زبان مادریشان وجود ندارد. این آواها شامل همخوان های انگلیسی /w/، /θ/، /ð/ و /ŋ/ هستند. در نتیجه تداخل زبان اول و دوم، بسیاری از زبان آموزان، آوای ناآشنا در زبان مقصد را با آوای مشابه آن در زبان مبدأ جایگزین می کنند. هدف این پژوهش توصیفی تحلیلی تبیین جایگزینی هر یک از همخوان های مذکور با همخوان های مشابه شان در زبان فارسی از طریق استدلال پیرامون محدودیت ها و رتبه بندی آن ها در نظریه بهینگی است تا از این تداخل زبانی در مراحل بعدی زبان آموزی جلوگیری شود. بدین منظور، 50 دانش آموز فارسی زبان در سال هفتم (مقطع متوسطه) که قبلاً در هیچ کلاس آموزش زبان انگلیسی شرکت نکرده بودند به صورت تصادفی انتخاب شدند. سپس، از هر یک از آن ها خواسته شد ده جمله انگلیسی را بخوانند که حداقل دو واژه از هر جمله حاوی یکی از همخوان های /w/، /θ/، /ð/ یا /ŋ/ است. نتایج نشان داد این دانش آموزان همخوان های انگلیسی را با همخوان های مشابه شان در زبان فارسی به ترتیب به صورت [v]، [t]، [d] و [ŋɡ] تلفظ می کنند. در برخی موارد با توجه به جایگاه همخوان در هجا، همخوان ها با آواهای مشابه دیگری در زبان فارسی جایگزین می شوند، مانند تلفظ همخوان های [s] و [z] به جای همخوان های دندانی /θ/ و /ð/ در جایگاه پایانه هجا.
«اصطلاح شناسی و کاربردهای آن» کارگاه دکتر گالینسکی و سفرش به ایران
حوزههای تخصصی:
بررسی استعاره قدرت و دانش در نمایشنامه کارنامه بندار بیدخش
منبع:
رخسار زبان سال سوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۸
۳۹-۲۵
حوزههای تخصصی:
A Genre Analysis of Research Abstracts of Master of Arts Theses Written by TEFL Students from the University of Tehran and Islamic Azad University of Gorgan(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۲, No.۲۴, Spring & Summer ۲۰۱۹
41 - 67
حوزههای تخصصی:
Following Swales’ (1981) definition of genre analysis many scholars have attempted to characterize good academic writing; however, this can be difficult and worrying for non-native writers. Since a well-written abstract encourages readers more effectively, the present study intended to find differences in the rhetorical structures of abstracts by TEFL students from the University of Tehran (UT) and Islamic Azad University of Gorgan (IAUG). To meet this end, 100 abstracts (50 abstracts by TEFL students from UT and 50 abstracts by TEFL students from IAUG) were randomly selected. Swales’ (1981) IMRD (Introduction, Method, Results and Discussion) and Swales’ (1990) CARS (Created A Research Space) models were employed to recognize the rhetorical structure of the abstracts. Then, the frequencies and sequences of moves and steps were calculated using chi-square to find the differences. The results revealed that there were significant differences between the abstracts by TEFL students from UT and IAUG. The findings indicated that TEFL students from IAUG followed the IMRD and CARS more than TEFL students from UT. The findings of this study have some pedagogical implications for both non-native writers and postgraduate students as well as English academic writing teachers and students.
فرایندهای تضعیف و قلب در گویش بختیاری «بروافتو تنگ شا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش مقاله حاضر، شناسایی و توصیف فرآیندهای تضعیف و قلب مشترک بین فارسی معیار و گویش بختیاری «بروافتو تنگ شا» یکی از زبان های ایرانی جنوب غربی است. بدین منظور، ابتدا 150 کلمه از پرسشنامه و واژه نامه گویشی انتخاب و سپس از هشت گویشور بومی بی سواد و کم سواد در سنین 40 تا 80 سال مصاحبه شده است. همچنین از شم زبانی یکی از نگارندگان به عنوان گویشور بومی و برخی از منابع مکتوب در این زمینه به عنوان پیشینه پژوهش بهره برده است. داده ها در چارچوب این نظریه تحلیل شده و آوانگاری بر اساس الفبای آوانویسی بین المللی «آی پی ای» انجام شده است. روش پژوهش نیز به صورت توصیفی تحلیلی است. در تحلیل هر یک از فرآیندها، جدولی از داده ها و قاعده مربوط به آن ارائه گردیده و درنهایت بازنمایی غیرخطی از طریق مشخصه های واجی در برخی از موارد صورت می پذیرد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که فرآیند تضعیف در این گویش در چارچوب واج شناسی زایشی قابل تبیین است همچنین بررسی داده های نشان می دهد که انواع فرآیند تضعیف مانند فرآیندهای همگونی و حذف و ویژگی های فرونوا و برنوا در این فرآیندها قابل مشاهده است.
تحلیل نشانه شناختی فیلم «آشغال های دوست داشتنی» بر اساس الگوهای سبک زندگی و نظام های معنایی لاندوفسکی
منبع:
پازند سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۸ و ۵۹
57 - 76
حوزههای تخصصی:
پس از گذشت پنج دهه از ظهور علم نشانه شناسی، این علم اکنون تصویر تازه ای از خود به نمایش گذاشته و به تدریج به دورنمایی از پدیدار شناختی گرایش یافته است. از این زمان به بعد ارتباط میان سوژه و جهان حسی، خود به عنوان حوزه ای جدید برای مطالعه معنا در نظر گرفته شد. لاندوفسکی، نشانه شناس فرانسوی در همین ارتباط با انتخاب زاویه دید گروه «دیگری غیر و مغلوب» و چگونگی تعامل او با «گروه مرکزی مرجع» چهار سبک زندگی متفاوت را معرفی می کند که در پژوهش های بعدی دو سبک دیگر نیز به آن می افزاید؛ همچنین از منظری دیگر، چهار نظام معنایی و تعاملی خود، به نام های برنامه مداری، مجاب سازی، تصادف و تطبیق را تعریف می نماید. این مقاله، با پیاده سازی الگوی سبک زندگی در داستان فیلم «آشغال های دوست داشتنی» ساخته امیرحسین یوسفی، محصول سال 1391، در ابتدا سبک زندگی شخصیت های حاضر در آن را تحلیل و در ادامه چگونگی شکل گیری روایت داستان و تعامل میان شخصیت ها را بر اساس نظام الگوهای معنایی و تعاملی لاندوفسکی بررسی می کند.
نقش تماشای محصولات سینمایی خارجی در یادگیری زبان خارجی خارج از کلاس درس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش مثبت تماشای فیلم و سریال در یادگیری غیررسمی زبان انگلیسی که در پژوهش های بین المللی به اثبات رسیده است، هدف پژوهش حاضر پاسخ به پرسش هایی در خصوص موقعیت های مختلف یادگیری زبان انگلیسی در خارج از کلاس درس و نیز دیدگاه دانشجویان ایرانی در رابطه با جایگاه محصولات سینمایی در تقویت مهارت های زبان انگلیسی است. داده های تحقیق به دو صورت کمی و کیفی از طریق پرسش نامه و مصاحبه از میان دانشجویان سال اول کارشناسی رشته های مختلف جمع آوری شده است. نتایج کلی پژوهش حاکی از آن است که دانشجویان بسیاری به تماشای فیلم و سریال انگلیسی به صورت زبان اصلی و با کمک زیرنویس تمایل دارند. دیگر نتایج نیز مؤید این مسئله است که دانشجویان از میان فعالیت های خارج از کلاس درس از قبیل خواندن کتاب یا تماشای آنلاین ویدیوهای انگلیسی و ... در جهت یادگیری زبان انگلیسی، زمان بیش تری را به گوش کردن به آهنگ های انگلیسی و تماشای فیلم و سریال انگلیسی اختصاص می دهند. با توجه به اینکه اکثر شرکت کنندگان، فیلم و سریال های خارجی را از طریق زیرنویس فارسی تماشا می کنند، به نظر می رسد زیرنویس بین زبانی در تقویت مهارت های زبانی و یادگیری تصادفی دارای اهمیت است. به علاوه زبان آموزان، تماشای فیلم و سریال انگلیسی را از سه نظر مثبت ارزیابی کردند: آشنایی با تلفظ واژگان، تقویت مهارت های شنیداری و افزایش دامنه واژگان.
بررسی پدیده رمزگردانی از دیدگاه زبان شناسی اجتماعی: مطالعه گفتار روزمرّه دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پی آمدهای ناشی از تماس زبانی در جوامع چندزبانه، رمزگردانی یا گردش متناوب بین دو یا چند زبان است. پژوهش حاضر مطالعه ای میدانی است که به بررسی مقایسه ای میزان و جهت رمزگردانی درمیان دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسّطه در سه طبقه اجتماعی پردرآمد، متوسّط و کم درآمد در جامعه چندزبانه شهرستان ارومیه پرداخته است. داده های مورد نیاز به روش ضبط گفتمان طبیعی به دست آمده و متخصّص آمار و نرم افزار اس.پس.اس.اس. آن ها را تحلیل کردند. براساس نتایج به دست آمده، ارتباط بین جهت رمزگردانی و طبقه اجتماعی افراد معنی دار بود؛ بدین ترتیب که جهت غالب رمزگردانی در طبقه پردرآمد از فارسی به ترکی است، درحالی که در دو طبقه دیگر برعکس است؛ افزون بر این، طبق نتایج به دست آمده بین جنسیت و جهت رمزگردانی ارتباط معنی داری وجود ندارد؛ همچنین تفاوت میزان رمزگردانی در طبقات اجتماعی مورد بررسی و گروه های جنسی معنی دار نبود.
نشانه شناسی تطبیقی مفهوم «قدرت» در طعم گیلاسِ عباس کیارستمی و هملت ماشینِ هاینر مولر براساس نظریه انسان شناسی ادبی پیر بوردیو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طعم گیلاس نوشته عباس کیارستمی و هملت ماشین اثر هاینر مولر را می توان در انتقاد از اسارت ذهن و انزوای هنرمند در دنیای ماشینی در سایه نظریه انسان شناسی ادبی پیر بوردیو بررسی و تبیین کرد. رویکرد مشترک این آثار در برابر میدان قدرت، مبتنی بر دیالکتیک سرمایه فرهنگی با سرمایه اجتماعی، دیالکتیک خیال با واقعیت و دیالکتیک متن با فرامتن است که در سه محور کنش ِ اجتماعی، کنش زیبایی شناختی و کنش فرامتنی قابل تحلیل است. با توجه به جایگاه شاخص این آثار در سطح جهانی و در هنر مستقل، از مکتب تطبیقی آمریکا برای بررسی مضامین، گرایش ها، تخیلات و تکنیک های اجرایی مشترک در این دو اثر استفاده می شود. همچنین روش تحقیق توصیفی برای تحلیل محتوای مفهوم قدرت و بررسی هم کنشی نشانه های متنی در این پژوهش تطبیقی به کار می رود. یافته های پژوهش حاکی از اشتراک این آثار در فعال ساختن ذهن مخاطب یا تبدیل مخاطب به سوژه کُنش مند است چنانکه این آثار در برابر هنر هالیوودی یا عامه پسند به جای تقلید از واقعیات رسانه ای به دنبال کشف واقعیت از طریق مخاطب و ایجاد گفتمان میان فرهنگی اند. نشانه شناسی این آثار از یک سو بیانگر قدرت هنر در واژگون سازی زبان رسانه و ساختارشکنی واقعیات کلیشه ای و از سوی دیگر نشانگر تأثیر دیالکتیک مَنش بر ساختارهای اقتصادی اجتماعی برای تعدیل میدان قدرت از طریق توسعه ارزش های هنر معناگراست. در نتیجه هر دو اثر به عنوان آثار پست مدرن با استفاده از سرمایه های فرهنگی و تکنیک های پسادراماتیک، تقابل عینیت با ذهنیت در خشونت نمادین را مورد پرسش قرار می دهند و اثر را به متنی باز و سلطه ناپذیر تبدیل می کنند.
تأملی بر تعامل شکل و معنا در شکل بندی متن ادبی «چند روایت معتبر درباره عشق» در نگاهی سمازیولوژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف نقد، از جمله نقد ساختارگرایانه متون در ادبیات را، می توان ردیابی اجزای موجود در متن و تحلیل آن ها برشمرد. از سوی دیگر، در علم زبان شناسی نگاه سمازیولوژیک مبتنی بر حرکت پردازشی - خوانشی از فرم به طرف معنا در متن است. مطالعات ساختارشناختی بر آثار ادبیات فارسی کم شمار نیستند؛ اما کماکان نیاز است ارتباط بین رویکردهای نقد ادبی و روش های تحلیل زبان شناختی تبیین شود. این پژوهش در نشان دادن روند پیدایش معنا در یک پیکره مطالعاتی در زبان فارسی تلاش می کند. با این پرسش که چگونه، در نگاهی سمازیولوژیک، اجزای فرمی پیکره مطالعاتی، به تنهایی، در ارتباط با هم و نیز با نگاه به مفهوم انسجام در چارچوب متن یک شکل بندی معنایی را به دست می دهند. داستان کوتاهِ « چند روایت معتبر درباره عشق » نوشته مصطفی مستور، پیکره مطالعاتی این پژوهش است. هدف این مطالعه، مشاهده روند شکل بندی متن و معنا در داستان کوتاه مستور با تکیه بر رویکرد ساختارگراست. از مهم ترین نتایج این بررسی، نمایاندن معانی نهفته در متن با استفاده از روش سمازیولوژیک و رویکرد ساختارگراست. آنجا که فراز و فرود یک احساس رمزآلود درونی و عشق، از پسِ ساختارهای متن (واژگان، آواها، جمله بندی و روایت سازی) و تحلیل آن ها، تا حد زیادی نمایان می شود. واژه های کلیدی : ساختارگرایی، شکل، معنا، رویکرد سمازیولوژیک، مصطفی مستور. nce textuelle
Possible Selves as Correlates of EFL Teachers’ Self-Efficacy and Students’ Achievement
حوزههای تخصصی:
The present study was intended to investigate possible relationships of the development of EFL teachers’ possible selves with teacher efficacy and students’ achievement. Eighty seven teachers were selected through convenience sampling from different Language Institutes participated in this study and filled in EFL teachers’ Possible Selves Development Questionnaire as well as Teacher Self-Efficacy Scale (TSES). The participants were also requested to specify the mean scores of the achievement tests they administered to their students in the previous terms. The results of data analyses indicated significant relationships of teachers’ possible selves development with their self-efficacy and students’ achievement. To investigate which components of possible selves might have more predictive power in predicting teacher’s self-efficacy and students’ achievement, the researchers employed regression analysis. The four subscales of possible selves – ideal, ought-to, actual, and feared selves- were found to be good predictors of teacher self-efficacy and only three subscales of possible selves including ideal, ought-to, and actual selves were strongly correlated with students’ achievement. The researchers concluded by suggesting that a sense of self-efficacy as well as a concern for students’ achievement as two main senses of selves should be incorporated into the possible selves of EFL teachers through implementing specific pre-service as well as in-service teacher education programs.
بررسی مهارت حل مساله در شاهنامه فردوسی
حوزههای تخصصی:
یافته هایی تازه از زندگی و آثار ملّا میرقاری گیلانی براساس نسخه های خطّی آثار وی و دیگران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت چهره های فرهنگی و ارج نهادن به آنها، ارج نهادن به فرهنگ و دانش است. یکی از دانشی مردان گمنام تاریخ ایران ملّا میرقاری گیلانی است. وی در دوره صفوی می زیست و ظاهراً در روزگار خود نیز «قدر ندید و بر صدر ننشست». با جست وجو در آثار پیشینیان، با چهره ای دوگانه از ملّا میرقاری گیلانی مواجه می شویم. برخی او را از خاندان بلیانی می دانند و عدّه ای نیز قائل به چنین انتسابی نیستند. بعضی معتقدند که او پدرِ زنِ تقی الدّین محمّد اوحدی بلیانی (۹۷۳ -۱۰۴۲ق)، صاحب عرفات العاشقین است. وی صاحب چهل و دو اثر در موضوعات مختلف مانندِ قرائت قرآن، ترسّل و نامه نگاری، لغت، نجوم و ... است. برخی آثار وی به صورت نسخه خطّی در کتابخانه ها نگه داری می گردد. در این مقاله تلاش می کنیم نخست اشتباه های برخی پژوهندگان در باره تاریخ ولادت و وفات ملّا میرقاری گیلانی، درهم آمیختگی دو چهره همنام، تاریخ تألیف آثار وی و ... را برطرف سازیم و سپس بر پایه آثار وی - که جملگی نسخه های خطّی هستند، جز انیس العاقلین- به نگارش زندگی نامه دیگری برای وی دست یازیم.
تاثیر آموزش راهبرد-محور و فرایند-محور بر راهبردهای نگارش خودتنظیم راهبردی در مهارت نگارش فراگیران زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۹ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
299 - 323
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر مقایسه و بررسی میزان تاثیر روشهای آموزش نگارش راهبرد-محور و فرایند-محور بر راهبردهای نگارش خودتنظیم راهبردی در مهارت نگارش است. بدین منظور، 60 نفر فراگیر زبان انگلیسی در دو گروه 30 نفری با استفاده از آزمون بسندگی تافل انتخاب شدند. قبل از آموزش، تمامی فراگیران یک مقاله (پیش آزمون) در مورد نموداری نوشتند. سپس یک مربی راهبردهای نگارش خودتنظیم راهبردی را با روش نگارش راهبرد-محور به گروه آزمایش و فرایند-محور به گروه معیار طی شانزده جلسه آموزش داد. سرانجام، فراگیران همراه با یک پرسشنامه یک مقاله و پس ازدو هفته مقاله ی دیگری مانند پیش آزمون نوشتند. دو مربی با استفاده از معیار نمره ی آیلتس مقالات را ارزشیابی کردند. با استفاده از تجزیه و تحلیل واریانس مرکب (SPANOVA) مشخص شد که روش راهبرد-محور در استفاده از راهبردهای نگارش خودتنظیم راهبردی در نگارش مقاله موثرتر و از میان سه متغیر سن، جنسیت و سطح دانش، سن در ایجاد این اثر نقش مهم تری داشته است. بنابراین، آموزش راهبردهای نگارش با استفاده از روش راهبرد-محور باید بخشی از آموزش نگارش باشد.
بازنگری فناوری در یادگیری: خود کنترلی و خودتنظیمی در یک دوره تلفیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
1085 - 1104
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، سهم خود کنترلی و خود تنظیمی در برنامه های یادگیری تلفیقی نگرانی اصلی محققان بوده است. این مطالعه سعی در ارزیابی نقش خود کنترلی و خود تنظیمی در یک دوره تلفیقی با 64 دانش آموز در ایران دارد. خود کنترلی به عنوان قابلیت و عاملیت بالقوه یادگیرندگان در دستیابی به اهداف خود و خود تنظیمی به عنوان شیوه های واقعی آن ها در دستیابی به آن می باشند که از طریق مقیاس خودکنترلی و راهبردهای با انگیزه برای یادگیری پرسشنامه به ترتیب مورد بررسی قرار گرفتند. رگرسیون چندگانه نشان داد که موفقیت در یادگیری بطور معنی داری با خود تنظیمی (r = .41) و نه خود کنترلی در ارتباط است. تکرار پست ها و کل کلمات مورد استفاده به طور مشابه برای خود کنترلی و خود تنظیم رفتار نکردند. این نشان میدهد که گروه های آموزشی می توانند به برخی از برنامه ها برای توسعه برنامه ریزی دانش آموزان، خود نظارتی و انعکاس که متغیرهای خود تنظیمی هستند متوسل شوند.
بررسی ریشه شناختی واژه هایی از گویش اوزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش اوزی از گویش های جنوب غربی ایران است. این گویش در کنار گویش های لاری (اوز، خنج، گراش، جویم، لار و...) مناطق وسیعی از استان هرمزگان (بخشی از بندرعباس، تمامی بندرلنگه، بستک و...) را دربر می گیرد (کامیاب، 1:1370) که همگی تحول یافته از زبان فارسی میانه هستند. این گویش ها اگرچه تفاوت اندکی با هم دارند اما می توان آن ها را نشأت گرفته از گویش لاری دانست. در این مقاله 15 واژه اصیل گویش اوزی مورد بررسی ریشه شناختی و تطبیقی قرار گرفته است. در هر مدخل ابتدا بر پایه شواهد موجود در خود گویش، روند دگرگونی و ساخت اشتقاقی هر واژه مورد بررسی قرار گرفته است. سپس معادل آن در دیگر گویش ها و نیز صورت دوره میانه این واژگان و صورت های مرتبط ایرانی باستان آن ها و نیز ریشه واژه مورد نظر و برابر آن ها در دیگر زبان های هندوایرانی و هندواروپایی آورده شده است. روش تحقیق در این مقاله میدانی است و روش انجام تحلیلی توصیفی است که با استفاده از گردآوری واژه ها از منابع معتبر و ضبط صدای گویشور صورت گرفته است. بررسی ریشه شناختی و تطبیقی این واژگان نشان دهنده پیوستگی و قرابت این گویش با زبان های ایرانی در سه دوره تاریخی است که در این سرزمین بدان تکلم شده است. از سوی دیگر بررسی ریشه شناختی این چند واژه اوزی نشان می دهد که گویش های ایرانی گنجینه ای از داده های زبان های ایرانی را در خود دارند که هنوز ناشناخته است و بررسی آن ها با رویکرد تاریخی، هم ارزش نهفته زبان شناختی این داده ها را آشکار می کند و هم به بررسی و شناخت دیگر زبان ها و گویش های ایرانی کمک می کند.