مطالب مرتبط با کلیدواژه

صرف ساخت


۱.

بررسی افعال پیشوندی در زبان فارسی ازمنظر صرف ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پیشوند فعل پیشوندی صرف ساخت معنی شناسی طرح واره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۸۹ تعداد دانلود : ۸۰۰
پژوهش حاضر به پیشوندهای فعلی رایج در زبان فارسی در چارچوب انگاره صرف ساخت و تعامل آن با معناشناسی پرداخته و ترکیب پذیری معنا در افعال پیشوندی و تأثیر معنا بر ساخت این افعال را بررسی کرده است. برای نیل بدین مقصود پس از جمع آوری فعل های پیشوندی از در پیکره دادگان افعال فارسی (رسولی و دیگران، 2011)، این افعال با توجّه به تفاوت های صوری و معنایی طبقه بندی شدند؛ سپس هریک از پیشوندها به طور جداگانه تحلیل و برای هریک طرح واره ای کلّی که دارای زیرطرح واره های مختلف بود، ارائه شد. تحلیل داده ها نشان داد که این افعال در بسیاری از موارد معنای ترکیب پذیر نداشته و تعداد زیادی از پیشوندهای فعلی در طول زمان تغییر معنا داده و ازنظر واژگانی نیز فعل های دارای این پیشوندها، به صورت واژه ساده تحلیل می شوند؛ افزون بر این، برای همه افعال پیشوندی طرح واره ای کلّی درنظرگرفته شد که هر گروه از افعال با توجّه به نوع پیشوند موجود در آن، زیرطرح واره ای از این طرح واره کلّی محسوب می شود.
۲.

دوگان سازی فعل در زبان فارسی در رویکرد صرف ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: دوگان سازی ساخت سازگاری بافتی صرف ساخت طرحواره

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۴ تعداد دانلود : ۶۲۰
هدف از پژوهش پیش رو، بررسی دوگان سازی فعل در زبان فارسی است. نوعی از دوگان سازی، تکرار کامل ترکیبات حاصل از ب + پایه فعل مضارع است که به صورت فعل امر، صفت، اسم یا قید کاربرد دارند و با تکرار آن ها، واژه جدیدی ساخته می شود که ازنظر مقوله دستوری، معنا یا کاربرد، یا هر سه مورد نسبت به پایه متفاوت است. با توجّه به اینکه این دوگان ساخت ها صورت یا معنایی متفاوت از پایه دارند، می توان آن ها را ساخت نامید. آنچه در پژوهش حاضر از ساخت مدّ نظر است، ساخت مطرح در چارچوب دستور ساخت (خیرت بوی، 2010) است. در پژوهش حاضر دوگان ساخت های حاصل از تکرار ب + پایه فعل مضارع به مثابه ساخت مطرح شده و ویژگی عمومی صوری و معنایی این دوگان ساخت ها در قالب یک طرح واره بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که برای همه نمونه های این نوع دوگان سازی کامل در زبان فارسی می توان طرح واره ای ترسیم کرد که دو بخش صورت و معنا دارد. در بخش معنا، شدّت و انجام کار بیش از حدّ معمول ویژگی کلّی این ساخت است. پژوهش حاضر، پیکره بنیاد بوده و نمونه های دوگان ساخت در متن نوشتاری یا گفتاری تحلیل و بررسی شده است.
۳.

رویکردی ساخت بنیاد به وندواره ها در ترکیب های درون مرکز زبان فارسی: مطالعه موردی حیوان واژه ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترکیب وندواره صرف ساخت صفت مرکب اسم مرکب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۱۹۳
وندواره اصطلاحی است که برخی دستورپژوهان برای اشاره به عنصری به کار می برند که از برخی جنبه ها شبیه یک تکواژ آزاد است و از برخی جنبه ها شبیه به وند. در زبان فارسی، سازه هایی را که در مقام جزء آغازی یا پایانی برخی واژه های مرکب به کار می روند که معنای آنها در ترکیب با معنای شان در مقام واژ ه ای مستقل، اندکی تفاوت دارد و کلیت یافته را می توان وندواره به شمار آورد. پژوهش حاضر از منظر انگاره صرف ساخت به تحلیل الگوهای واژه سازی ساخت های مرکب دوجزئی فاقد پایه فعلی درون مرکز در زبان فارسی می پردازد که یکی از سازه های این ساخت ها وندواره ای بوده و یکی از حیوان واژه های«خر»، «سگ» و «شیر» است. روش این پژوهش توصیفی تحلیلی بوده و داده های آن از پایگاه داده های زبان فارسی، شبکه هستان شناسی فارس نت، پیکره بی جن خان، فرهنگ زانسو، فرهنگ سخن، پیکره وب و وبگاه ویکی پدیای فارسی گردآوری شده اند. سپس، واژه های مستخرج در فرهنگ بزرگ سخن (انوری، 1381) مورد بررسی قرار گرفته و مواردی که با برچسب منسوخ و یا قدیمی مشخص شده بودند، کنار گذاشته شدند. بوی (۲۰۰۲) جریان تدریجی بودن روند شکل گیری وندواره ها و تبدیل آنها به وند را در پیوستار دستوری شدگی از جزء آزاد واژگانی تا وند دستوری مورد بررسی قرار می دهد و اشاره می کند زمان تبدیل یک جزء آزاد واژگانی به یک وند کاملاًدستوری مشخص نیست. یافته های پژوهش گویای آن است که اسم های «خر»، «شیر» و «سگ» در برخی از ساخت های مرکب دوجزئی درون مرکز بدون پایه فعلی، نه در معنای اصلی خود، بلکه در هیئت وندواره با یک معنای دستوری عام و قابل پیش بینی مورد استفاده قرار می گیرند. همچنین، یک طرحواره ساختی ناظر بر ساخت هرکدام از این ترکیب ها بوده و معنای اجزای ساخت و رابطه آنها، دانش دانش نامه ای، بافت و همچنین استعاره، نقش بسزایی در تعیین معنای این صفت های مرکب دارند.
۴.

چند معنایی واژه های مرکب مختوم به ستاک حال پوش در زبان فارسی: رویکرد صرف ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترکیب صرف ساخت ستاک حال طرح واره ساختی چند معنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۰۷
هدف پژوهش حاضر بررسی واژه های مرکب مختوم به ستاک حال پوش در زبان فارسی در چارچوب نظریه صرف ساخت (بوی 2010 و 2015) است. در این راستا طرح واره ها و زیرطرح واره های ساختی ناظر بر واژه های مختوم به پوش شناسایی و تحلیل گردید، شبکه چندمعنایی آن ها ترسیم شد و تنوعات معنایی آن ها تبیین گردید. داده های پژوهش از منابع مختلفی شامل فرهنگ دهخدا، فرهنگ بزرگ سخن (انوری، 1381)، فرهنگ فارسی زانسو (کشانی، 1372) و فرهنگ املایی خط فارسی (صادقی و زندی مقدم، 1391) استخراج شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند ستاک حال پوش می تواند با واژه هایی از مقوله های دستوری شامل اسم، صفت و قید ترکیب شود. در این ترکیب ها، پوش می تواند ستاک حال دو فعل متفاوت پوشیدن و دیگری صورت سببی آن یعنی پوشاندن باشد. واژه های مرکب ساخته شده با ستاک حال پوش، به معنای پوشیدن در دو مقوله معنایی کنشگر و ویژگی (انسان، جاندار غیرانسان، چیز و مکان) قرار می گیرند. واژه های مرکب ساخته شده با ستاک حال پوش، به معنای پوشاندن در سه مقوله معنایی کنشگر، ویژگی (انسان، چیز و مکان) و ابزار قرار می گیرند. نتایج بررسی ها همچنین نشان می دهند که چندمعنایی واژه های مختوم به ستاک حال پوش ناشی از 4 عامل مختلف است. عامل اول دووجهی بودن ستاک پوش (از مصدرهای دو فعل مجزای پوشیدن و پوشاندن( است. دومین عامل بسط استعاری معنای پوشاندن است که در برخی واژه ها معادل با پنهان ساختن و افشا نکردن است و نه پوشاندن فیزیکی. سومین عامل حذف موصوف است که موجب می شود صفت همراه آن به اسم تبدیل شود. عامل چهارم وام گیری است که در بسیاری از واژه های مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی دیده می شود.
۵.

نگرشی نو به شمارواژه های مرکب در زبان فارسی: رویکرد صرف ساخت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ترکیب عدد صرف ساخت طرحواره ساختی چندمعنایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۱۸
یکی از مقوله های زبانی که در باورهای اعتقادی و اجتماعی جامعه ریشه دارد، عدد است. ترکیب در زبان فارسی زایاترین فرایند واژه سازی است. در زبان فارسی نیز با استفاده از اعداد ترکیب های فراوانی ساخته می شود که شمارواژه نامیده می شوند. این مقاله از منظر انگاره صرف ساخت به تحلیل الگوهای واژه سازی [عدد X] در زبان فارسی می پردازد و تنوعات معنایی، عمومی ترین طرح واره ساختی ناظر بر عملکرد این الگوی واژه سازی و نیز ساختار سلسله مراتبی آن ها را در واژگان گویشوران فارسی بررسی می کند. روش پژوهش توصیفی تحلیلی و تعداد داده ها بالقوه بی نهایت است (از آنجا که اعداد بی نهایت اند، ساخت هایی که با عدد ساخته می شوند نیز بالقوه بی نهایت هستند). داده های این پژوهش از پایگاه داده های زبان فارسی، شبکه هستان شناسی فارس نت، پیکره بی جن خان، فرهنگ زانسو، فرهنگ سخن، پیکره وب و وبگاه ویکی پدیای فارسی گردآوری شده اند. یافته های پژوهش گویای آن است که یک طرح واره ساختی عمومی و چندین زیرطرح واره فرعی، ناظر بر ساخت ترکیبات «عدد» هستند و مفهوم «ویژگی متمایزکننده هستار مرتبط با معنای عدد و X» انتزاعی ترین هم بستگی صورت و معنای قابل برداشت از این الگوست. این مطلب بیانگر آن است که الگوی [عدد X] از اساس ساختی با کارکرد چندگانه است. به سخن دیگر، چندمعنایی که در این جا با آن روبه رو هستیم نه در سطح واژه های عینی، بلکه در سطح ساخت ها و طرح واره های انتزاعی قابل تبیین است. همچنین، نتایج نشان داد معنای اجزای ساخت و رابطه آن ها، دانش دانش نامه ای، بافت و همچنین استعاره و مجاز مفهومی، نقش بسزایی در تعیین معنای شمارواژه های صفتی مرکب دارند.