جستارهای زبانی (پژوهش های زبان و ادبیات تطبیقی)
جستارهای زبانی دوره دهم مهر و آبان 1398 شماره 4 (پیاپی 52) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
تلفیق مفهومی از چارچوب های معنی شناسی است که بر پیدایش و تبیین مفهوم یا ساختار نوظهور تأکید دارد. در این نظریه ، چهار فضای ذهنی (دو درونداد، یک فضای عام و یک فضای تلفیق) پیشنهاد شده است که روابط بین این فضاها، نگاشت درون فضایی و بین فضایی ، فرافکنی انتخابی، ترکیب، تکمیل و گسترش/ تفصیل ابزارهایی هستند که کمک می کنند بتوانیم مفاهیم یا ساختارهای نوظهور را در انگاره هایی بازنمایی کنیم. این نظریه پس از نظریه های استعاره مفهومی و فضاهای ذهنی عنوان شده است. هدف از انجام این پژوهش در وهله نخست، معرفی نظریه تلفیق مفهومی، چگونگی عملکرد آن و مقایسه آن با سایر نظریه های رقیب است. برای نیل به این هدف، با مثال های متعدد زبانی و حتی غیرزبانی کفایت تبیینی تلفیق مفهومی را در بازنمایی مفاهیمی که به هنگام مفهوم سازی برانگیخته می شوند، ارزیابی می کنیم. نتایج پژوهش نشان می دهد پویایی مفهوم سازی در فضاهای ذهنی و عدم یک سویه بودن نگاشت ، عدم تک نگاشتی بودن، فرافکنی انتخابی و عدم لزوم وجود مفهوم همتا برای هر عنصر در فضاهای ذهنی و همچنین، عدم منفک پنداشتن کارکردهای ذهنی از ویژگی های نظریه تلفیق مفهومی هستند که قابلیت تبیین آن را در مقایسه با سایر نظریه های رقیب بالا می برد.
دستیابی به مهارت بیان شفاهی بدون نیاز به دانش صریح زبانی: بر اساس یک روش آموزش زبان با عنوان رویکرد عصب زبان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلود ژرمن و یوان نِتِن در سال ۱۹۹۷ در کانادا، با تکیه بر علوم اعصاب و نظریه عصب شناسی زبان و نظریه عصب زبان شنا سی در دوزبانگی میشل پارادی، روش نوینی در حوزه یاددهی/ یادگیری زبان خارجی با نام رویکرد عصب زبان شناختی ابداع کردند. این روش پس از کسب موفقیت در کانادا از سال 2011 تاکنون در کشور های دیگر نظیر چین، ژاپن، اسپانیا و فرانسه کاربرد یافت. بر اساس این رویکرد، یادگیری قواعد دستوری در ابتدای یادگیری سبب کندی و یا اختلال در مهارت بیان شفاهی می شود. از این رو، در این رویکرد اولویت اصلی کسب مهارت بیان شفاهی در زبان آموزان بدون فراگیری قواعد دستوری است. در این مقاله که مبتنی بر روش تحقیق توصیفی تحلیلی است ضمن معرفی رویکرد مذکور در پی پاسخ به این پرسش هستیم: چگونه مهارت بیان شفاهی بدون فراگیری دانش صریح (قواعد دستوری) در این رویکرد شکل می گیرد؟ برای یافتن پاسخ به این پرسش، فرایند یادگیری زبان خارجی طبق رویکرد مذکور بررسی می شود. پرسش دیگر این تحقیق این است که رویکرد عصب زبان شناختی زبان تا چه اندازه می تواند در کسب مهارت بیان شفاهی در زبان فرانسه نزد زبان آموزان ایرانی مؤثر باشد؟ برای یافتن پاسخ، یک گروه کنترل و یک گروه آزمایش انتخاب شد. مطالعه تجربی مقایسه ای (تحلیل کمی) و نظرسنجی ( تحلیل کیفی) انجام گرفت. بر اساس نتایج این تحقیق، زبان آموزانی که با رویکرد مذکور زبان فرانسه را یاد گرفته اند، نتایج بهتری از نظر میزان دقت در بیان شفاهی کسب می کنند، حین مکالمه اشتباهات زبانی کمتری را مرتکب می شوند و خود تصحیحی نیز در میان این زبان آموزان بسیار زیاد است.
تحلیل معنایی فعل «گفتن» در چارچوب نظریه معناشناسی قالبی: یک بررسی پیکره بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دستاوردهای مهم زبان شناسی شناختی، «نظریه معنا شناسی قالبیِ» فیلمور (1982) است. این نظریه بیانگر اصلی مهم در معناشناسی شناختی است که بیان می کند معانی واژه ها درون نظامی از دانش درک می شوند که در تجربه اجتماعی و فرهنگی انسان ریشه دارد. درواقع، فیلمور در این نظریه درک معنای واژه ها را از طریق قالب هایی که هر واژه فرا می خواند، میسر می داند و « قالب های معنایی» را نمایانگر بخش های یک رویداد می داند که برای اتصال گروهی از کلمات به مجموعه ای از معا نی به کار می روند . از طرفی، افعا ل به عنوان مهم ترین ارکان زبان در بیشتر حالت ها و اعمال یک رویداد حضور دارند و در تفسیر معنا نقش بسزایی ایفا می کنند. هدف پژوهش حاضر، ارائه تحلیل پیکره بنیاد و توصیفی برای شناسایی حوزه ها و قالب های معنایی فعل «گفتن» در زبان فارسی و ترسیم قالب اصلی آن در چارچوب نظریه معناشناسی قالبی و طرح تحقیقاتی فرهنگ نگاری «فریم نت» است. برای نیل به این هدف، با بهره گیری از فرهنگ ها، پیکره های معاصر فارسی و سامانه فریم نت 44 حوزه و قالب معنایی از فعل «گفتن» در زبان فارسی شناسایی شد . سپس، مفهوم «بر زبان آوردن و بیان کردن» به عنوان معنای اصلی و سر نمون این فعل تعیین و «انگاره شعاعیِ» آن برای نخستین بار ترسیم گردید. در نهایت، قالب اصلی این فعل با استفاده از اصول و مفاهیم مطرح در نظریه قالبی فیلمور ایجاد شد.
بررسی پاراتوپی در گفتمان ادبی عبدالحسین زرین کوب و لویی ماسینیون: روایت حلاج از شعله طور تا مصائب حلاج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دومینیک منگنو در حوزه تحلیل گفتمان ادبی ، تعریفی تازه از روابط بین متن، نویسنده و جامعه می دهد. از دیدگاه منگنو، خلق یک اثر ادبی حاصل حضور نویسنده در پیرامکانی است که او آن را پاراتوپی می نامد. به عقیده او، پاراتوپی شرط لازم برای پیدایش اثر ادبی و خلق ادبی شرط لازم برای هستی یافتن پاراتوپی است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر پاراتوپی در گفتمان ادبی نویسندگانی است که به روایت زندگی شخصیتی واحد پرداخته اند. نظر به اهمیت جایگاه حلاج در عرصه عرفان اسلامی، وی موضوع متون بسیاری از نویسندگان بوده است. نویسندگانی نیز برای ابهام زدایی از آموزه ها و ادعاهای او به خلق روایت هایی از زندگی اش مبادرت ورزیده اند؛ در این بین، لویی ماسینیون و عبدالحسین زرین کوب در دو اثر مصائب حلاج و شعله طور ، با وجود بهره گیری از منابع و مآخذ یکسان و نیز توافق نسبی در باب حقانیت حلاج، گفتمان هایی به غایت متفاوت از زندگی وی ارائه کرده اند. شناخت چرایی توجه این دو نویسنده به حلاج، با وجود داشتن ایدئولوژی های گوناگون و رویکردهای متفاوت به تاریخ نویسی و نیز چیستی تفاوت های روایی و گفتمانی این دو اثر، پرسشی است که مؤلفان تلاش کرده اند تا پاسخی برای آن بیابند. از این رو، در پژوهش حاضر، با نظر به رویکرد منگنوی پاراتوپیِ دو نویسنده و تجلی آن را در گفتمان های ادبی مذکور بررسی کرده ایم تا به شناخت شرایط تکوین دو اثر و همچنین، از خلال درک تفاوت ها به خوانش روشن تری از آن ها نائل شویم.
بررسی استعاره های ایدئولوژیکی در رمان «مدن الملح» عبدالرحمن منیف، بر اساس نظریه ون دایک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استعاره آن گاه که در پیوند با ایدئولوژی، به عنوان یکی از مفاهیم اصلی تحلیل گفتمان انتقادی قرار گیرد، دیگر عنصری تزیینی و خارج از پوسته گفتمان نیست؛ بلکه منافع افراد در گروه خودی را تأمین می کند و در پی ضربه زدن به گروه غیر خودی است. این مسئله در آثار ادبی ای که رنگ ضداستعماری دارند به خوبی آشکار است. رمان «مدن الملح»، نوشته عبدالرحمن منیف، یکی از این آثاری است که ایدئولوژی ضد استعمار امریکایی در آن آشکار است. نگارندگان در این جستار با بهره گیری از روش تحلیل انتقادی گفتمان و بر اساس مطالعات کیفی برآنند کارکرد های استعاره را از منظر مربع ایدئولوژیکی ون دایک بررسی و تحلیل کنند. دستاورد تحقیق بیانگر آن است که عبدالرحمن منیف در رمان «مدن الملح» در توصیف گروه خودی (عرب ها) با کاربست استعاره، صفاتی همچون وطن خواهی، داشتن روحیه انقلابی، اتحاد و آزادمنشی را در متن القا می کند و در توصیف گروه غیر خودی (امریکایی ها و حکومت) ویژگی هایی همچون فریبکاری، خوف آفرینی، دخالت گری، تهاجم فرهنگی و دروغ کاری را به مخاطب القا می کند و به خوبی توانسته است تعارض میان عرب ها با حکومت و امریکایی ها را به تصویر بکشد. مهم ترین کارکرد استعاره در این رمان، مشروعیت وجود امریکا در کشور ها ی حوزه خلیج فارس است که به دلیل حمایت سردمداران از آنان و دادن وعده ها ی دروغین مادی، به آسانی محقق شده است. البته، نویسنده با دو ابزار طنز و عاطفه، کارکرد استعاره در رمان یادشده را به حداکثر رسانده است.
بلاغت استفهام در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از بحث های علم معانی بررسی کاربرد جملات انشایی در اغراض ثانوی است. جملات استفهامی، یکی از انواع جملات انشایی است. هدف اصلی از استفهام، کسب خبر و آگاهی می باشد، اما در برخی از کتب بلاغی تا 32 مورد غرض ثانوی برای استفهام نوشته اند. دراین تحقیق که به صورت توصیفی– تحلیلی انجام گرفته، اغراض ثانوی جملات استفهامی در بوستان سعدی بررسی و تحلیل شده است. بایدگفت که در این کتاب 405 مورد استفهام بکار رفته، که 379مورد آن از نوع استفهام بلاغی است. این آمار که بیش از93 درصد کل پرسش های کتاب را شامل می شود، نشانگر آن است که بوستان سعدی از نظرکاربرد جملات استفهامی، از ارزشهای بلاغی زیادی برخوردار است. در این تعداد سؤال بلاغی،33 مضمون و موضوع ضمنی مطرح شده است. در این میان مفاهیمی چون توبیخ و سرزنش، نهی و بازداشت، انکار و هشدار پر کاربردترین مفاهیم هستند. همه این موارد جزو مضامینی محسوب می شوند که مناسب طرح و تعلیم آموزه های اخلاقی و حکمی هستند.
قالب های نحوی ساخت اطلاعی مفعول مستقیم در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفعول مستقیم در زبان فارسی از طریق راهکارهای دستوریِ مشخصی در جمله نشانه گذاری می شود. در این مقاله، نخست به معرفی این راهکارهای دستوری می پردازیم. از آن جا که برخی از این راهکارها تنها در گونه محاوره ای رواج دارند، داده هایی را از فارسیِ گفتاری (و گهگاه فارسی نوشتاری) انتخاب می کنیم. سپس با به کارگیری مفاهیم ساخت لایه ای بند و ساخت کانون به عنوان دو حوزه مرتبط در دستور نقش و ارجاع به بازنمایی صوری این راهکارهای دستوری از طریق قالب های نحوی که دربرگیرنده مشخصه های ساخت اطلاعی نیز هستند، می پردازیم. از رهگذر این پژوهش دریافت می شود که تلقی محض مفعول مستقیم در مقام مبتدای ثانویه صرفاً به واسطه همراهی پس اضافه «را» (دبیرمقدم، 1384) ناصحیح بوده است و مفعول مستقیم از منظر ساخت اطلاعی، نه تنها قابلیت حضور در ساخت پیش انگاره و طبیعتاً قرار گرفتن در مقام مبتدای جمله را داراست؛ بلکه از این حیث که حضور «را» تنها نشانه تشخیص پذیری مصداق مفعول در عالم مفروضات گوینده و شنونده است، امکان حضور مفعول مستقیم در ساخت کانونی جمله نیز مهیا می شود. واژه های کلیدی: مفعول مستقیم، «را»، ساخت اطلاع، قالب نحوی، دستور نقش و ارجاع
بررسی کیفی دیدگاه دانشجویان زبان انگلیسی در خصوص پدیده نورچشمی در بافت دانشگاهی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش اساسی عدالت در رفتار استادان با دانشجویان و تأثیر برخورد عادلانه آن ها در میزان یادگیری دانشجویان، پژوهش حاضر بر آن است تا به صورت کیفی به بررسی دقیق پدید ه نورچشمی یکی از بارزترین نمودهای رفتار تبعیض آمیزانه استادان در بافت دانشگاهی بپردازد. بدین منظور، با 30 دانشجوی مرد و زنِ سه مقطع تحصیلی رشته های زبان انگلیسی، مصاحبه نیمه ساختار یافته انجام شد و داده ها با روش پدیدارشناسی تفسیری تحلیل شد. نتایج نشان داد که دانشجویان حس منفی نسبت به استاد و نورچشمی اش داشتند و نورچشمی ها را با القاب زشت خطاب می کردند. افزون بر این، شرکت کنندگان بیشتر از صفت های منفی برای توصیف نورچشمی ها استفاده و بیان می کردند که در صورت قطع منافع، رابطه میان استاد و نورچشمی اش خاتمه می یابد. درنهایت، درباره دلایلی که به این یافته ها منجر شد، بحث شد.
نقش زیست بوم در مفهوم سازی شهادت در اشعار سلمان هراتی: پیوند دیدگاه شناختی و نقد بوم گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه استعاره مفهومی لیکاف و جانسون (1390) مدعی است، ارتباط محکمی میان تجربه های محیطی و مفهوم سازی های بشر وجود دارد که در زبان جلوه می کند. گفتمان ادبی و شعر نیز پیرو قواعد زبان است. از سوی دیگر، نقد بوم گرا بررسی رابطه میان انسان و طبیعت را محور مطالعات ادبی خود قرار می دهد. التقاط این دو رویکرد معنایی و ادبی، چارچوبی برای بررسی رابطه های شناختی شاعر با محیط و انعکاس آن در اثر وی است. زبان شعر متأثر از تجربیات زیست محیطی شاعر است. این مقاله تلاش می کند، تأثیر تجربیات محیطی سلمان هراتی شاعر معاصر ایرانی را روی مفهوم سازی های اجتماعی مذهبی موجود در شعر وی تحلیل کند. برای این منظور، ابتدا استعاره هایی که حوزه مقصد آن ها، مفاهیم شهادت و امامت بود، استخراج شد. سپس، بر اساس نظریه استعاره مفهومی معاصر بررسی شد که محیط زیست این شاعر و اجزای تشکیل دهنده آن چه نقشی در مفهوم سازی های موجود دارند. به عبارتی، چگونه و کدام حوزه های مبدأ از این زیست بوم استخراج شده است. نتیجه این تحلیل نشان می دهد تجربه زیستی و فرهنگی سلمان تأثیر عمده ای بر شکل گیریِ گفتمان شعری او و تعامل فضای عاطفی و شناختی شعرش دارد و شاعر از سه حوزه مفهومی مبدأ نور، گیاه و آب و مفاهیم مرتبط با آن ها برای مفهوم سازی شهادت و امامت بهره برداری کرده است. استعاره «شهادت/ شهید و امامت/ امام/ ظهور طبیعت است» کلان استعاره جاری در زیرساخت شعرهای سلمان است. ترسیم معرفت، توحید، عشق، پایداری، انتظار و دیگر مؤلفه های فرهنگ شهادت و امامت است که با کاربرد این استعاره ها در شعر وی برجسته شده اند.
نگاهی نو به قید حالت در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر رفتار توصیفگرهای موسوم به قید حالت در زبان فارسی را در چارچوب معنی شناسی رویدادی، با هدف ارائه دسته بندی مناسبی از آن ها بررسی کرده است. با مشخص شدن تعریف قید حالت، قیدهای چگونگی از قیدهای حالت جدا و همه این قیدها زیر عنوان کلی قیدهای کیفیت دسته بندی می شوند. هر یک از این دسته های توصیفگر با کمک عناصر معرفی شده در معنی شناسی رویدادی، به ویژه موضوع رویدادی و محمول های پایدار و ناپایدار و همچنین، محمول های ثانویه به زیرشاخه هایی تقسیم شده و رفتار آن ها در این پژوهش بررسی شده است. قیدهای چگونگی که توصیفگر موضوع رویدادی هستند و مستقیماً خود رویداد را توصیف می کنند، خود به سه دسته قیدهای کنشگر محور، شبه پیامدی و محض تقسیم می شوند. قیدهای حالت نیز که موضوع درونی و موضوع بیرونی را توصیف می کنند ، در دو گروه فاعلی و مفعولی دسته بندی می شوند . قیدهای حالت فاعلی خود به دو دسته ایستا و پویا تقسیم می شوند. قیدهای حالت، توصیفگر گروه اسمی هستند و حالت کنشگر یا کنش پذیر را در طول رویداد توصیف می کنند. بنابراین، می توانند با فعل های مختلفی به کار روند؛ اما قیدهای چگونگی که مستقیماً با فرایند رویداد مرتبط هستند محدودیت های گزینشی بیشتری دارند و با هر فعلی نمی توانند به کار برده شوند.
بررسی ارتباط بین ابعاد ویژگی شخصیتی با مهارت نوشتاری ( دقت و روایی) زبان آموزان سطح متوسط با میانجیگری انگیزش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت مهارت نوشتاری در تسلط بر زبان انگلیسی و در نظر گرفتن مهارت نوشتاری به عنوان چالش برانگیزترین مهارت یادگیریِ زبان، تحقیق حاضر به بررسی روابط بین ویژگی های شخصیتی با انگیزش و مهارت نوشتاری در زبان آموزان می پردازد. هدف اصلی این مطالعه، بررسی برازش مناسب مدل روابط بین مؤلفه های ویژگی شخصیتی و مهارت نوشتاری زبان آموزان با میانجگری انگیزش است. بدین منظور، 120 زبان آموز از بین جامعه آماری در سطح متوسط، در رشته های آموزش، ادبیات و مترجمی انگلیسی در این تحقیق انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسش نام ه 5 ویژگی بزرگ شخصیتی جان وسریواستاوا ( 1999 ) ، آزمون نگرش/ انگیزش گاردنر ( 2004 ) و آزمون زمان بندی شده نوشتاری به دست آمد. نتایج تحلیل مسیر نشان داد، بین ابعاد ویژگی های شخصیتی با انگیزش و مهارت نوشتاری زبان آموزان رابطه وجود دارد و مؤلفه های برون گرایی، وجدان و توافق پذیری به طور غیر مستقیم تأثیر مثبت و معنی داری بر مهارت نوشتاری زبان آمو زان دارند و مؤلفه روان رنجوری نیز به طور غیر مستقیم تأثیر منفی و معنی داری بر مهارت نوشتاری زبان آموزان دارد. همچنین ، مشخص شد انگیزش زبان آموزان روابط بین ویژگی های شخصیتی با مهارت نوشتاری آنان را به طور نسبی میانجیگری می کند. در نهایت، نتایج این مطالعه می تواند چشم انداز بسیار روشنی برای برنامه ریزان و مربیان دوره های آموزشیِ مهارت های نگارش در توجه بیشتر به متغیرهای نگرشی و غیر شناختی، مانند صفات شخصیتی و انگیزش زبان آموزان در کلاس های آموزش زبان انگلیسی داشته باشد.
مقایسه حرکات چشمی در خوانش واژگان قاموسی و دستوری زیرنویس های فارسی با استفاده از فناوری ردیاب چشمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش، بررسی نحوه خوانش و توجه به واژگان دستوری و قاموسی در زیرنویس های فارسی از سوی مخاطبان است. بدین منظور، نمونه ای معیارمحور شامل 33 شرکت کننده ایرانی فارسی زبان (16 زن و 17 مرد) انتخاب شد. سپس با استفاده از دستگاه ردیاب چشمی SMI ، حرکات چشمی آن ها هنگام تماشای سکانسی از یک فیلم فرانسوی زبان همراه با زیرنویس فارسی ثبت شد. در ادامه، داده های کمی چشمی (شامل زمان تثبیت، دفعات تثبیت، زمان اولین تثبیت و عدم تثبیت) برای هر واژه در همه زیرنویس های فیلم استخراج شد و با استفاده از برنامه آماریِ اس. پی. اس. اس. تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری در خصوص داده های واژگان دستوری و قاموسی در همه چهار سطح زمان تثبیت، دفعات تثبیت، زمان اولین تثبیت و عدم تثبیت وجود دارد. بدین ترتیب، مشخص شد که شرکت کنندگان به مراتب زمان بیشتری را صرف خواندن واژگان قاموسی کردند. همچنین، تعداد نوبت هایی که چشم افراد روی واژگان قاموسی متمرکز می شد در مقایسه با واژگان دستوری بیشتر بود. درصد عدم تثبیت در مورد واژگان دستوری نیز در قیاس با واژگان قاموسی بسیار بیشتر بود. در پایان، چنین می توان نتیجه گرفت که بینندگان به صورت معناداری به واژگان قاموسی توجه کردند. نتایج پژوهش در ارتباط با یافته های پژوهشی پیشین بحث و تبیین شد.
معرفی کتاب: ذهن ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کتاب ذهن ادبی نوشته مارک ترنر نخستین بار در سال ۱۹۹۶ در مجموعه انتشارات آکسفورد منتشر شد و پس از آن به چاپ های متعدد رسید. این کتاب، که متخصصان گوناگون از شاخه های مختلف علوم شناختی، زبان شناسی، ادبیات، عصب شناسی و فلسفه به سبب ایده عمیق و متحول کننده اش، به آن توجه نشان دادند و از آن استقبال کردند، در ۲۰۸ صفحه و هشت فصل، به موضوع نقش ذهن ادبی و به ویژه داستان و داستان تمثیلی، بر اساس تفکر و زبان می پردازد و اهمیت و ضرورت ادبیات را در نقشی فوق العاده حیاتی آشکار می سازد. درواقع، مبحث اساسی کتاب این است که با وجود تفکر عموم که ذهن ادبی را امری ثانوی و غیرضروری و فعالیتی متعلق به متخصصان رشته ادبیات می داند، فعالیت ذهن اساساً ادبی است. این کتاب ادعای انقلابی را مطرح می کند که موضوع اصلی علوم شناختی، سرشت ذهن ادبی است.