فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۱۸۱ تا ۴٬۲۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
ظرفیتِ فعل موضوع محوری در «دستور زبان وابستگی» است؛ لیکن جایگاه آن در «دستور زبان زایشی» مبهم می نماید . دیدگاه تنییر به فعل مرکزیت ویژه می دهد و دسته هایی از ارتباطِ میان اجزاء جمله را تعیین می کند، و ظرفیت هایی آزاد حول عناصر کلیدی جمله، به خصوص فعل، در نظر می گیرد که بحث برانگیزند. دیدگاه چامسکی از ابتدا بر پایه ساختارهای ظاهری و ارتباطات ارسطویی، نهاد و گزاره، بنا شده است و به زایش لایه های دستوری نظر می کند. هدف ما در این تحقیق این است که با مقایسه کلی این دو دستور دریابیم که آیا گشتارهای دستوریِ جمله، که چامسکی بیان کرده است، تحت فرمان همان مفهوم ظرفیت ، که تنیِیر از آن یاد می کند، هستند؟ چگونه ظرفیت فعل بر تحولات ساختار پایه جمله تأثیر می گذارد و گونه خاصی از ساختار در سطح را فرمان می دهد؟ برای پاسخ، ابتدا نگاه های جدید به نظریه تنییر را با مثال هایی تفهیمی آورده ایم. سپس با روش تحلیلی آن ها را مقایسه کرده ایم و نهایتاً در بخش نتایج نشان داده ایم که جمله به سان سیستم زنده، خودبه خود ظرفیت های آزادی را حول عناصر محوری و یا در کنار گروه های سازه ای اش می آفریند که امکان برخی گشتارهای دستوری را به روشنی فراهم می آورد. این نگاه جدید به مفهوم ظرفیت، قرابت های بنیادی را میان دیدگاه های تنییر و چامسکی در موضوع تحولات ساختاری جمله آشکار می سازد.
نگاهی نو به قید حالت در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر رفتار توصیفگرهای موسوم به قید حالت در زبان فارسی را در چارچوب معنی شناسی رویدادی، با هدف ارائه دسته بندی مناسبی از آن ها بررسی کرده است. با مشخص شدن تعریف قید حالت، قیدهای چگونگی از قیدهای حالت جدا و همه این قیدها زیر عنوان کلی قیدهای کیفیت دسته بندی می شوند. هر یک از این دسته های توصیفگر با کمک عناصر معرفی شده در معنی شناسی رویدادی، به ویژه موضوع رویدادی و محمول های پایدار و ناپایدار و همچنین، محمول های ثانویه به زیرشاخه هایی تقسیم شده و رفتار آن ها در این پژوهش بررسی شده است. قیدهای چگونگی که توصیفگر موضوع رویدادی هستند و مستقیماً خود رویداد را توصیف می کنند، خود به سه دسته قیدهای کنشگر محور، شبه پیامدی و محض تقسیم می شوند. قیدهای حالت نیز که موضوع درونی و موضوع بیرونی را توصیف می کنند ، در دو گروه فاعلی و مفعولی دسته بندی می شوند . قیدهای حالت فاعلی خود به دو دسته ایستا و پویا تقسیم می شوند. قیدهای حالت، توصیفگر گروه اسمی هستند و حالت کنشگر یا کنش پذیر را در طول رویداد توصیف می کنند. بنابراین، می توانند با فعل های مختلفی به کار روند؛ اما قیدهای چگونگی که مستقیماً با فرایند رویداد مرتبط هستند محدودیت های گزینشی بیشتری دارند و با هر فعلی نمی توانند به کار برده شوند.
Proposing a Cognitive EFL Writing Model Based on Personality types and Narrative Writing Intelligence: A SEM Approach(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Issues in Language Teaching (ILT), Vol. ۸, No. ۲, ِDecember ۲۰۱۹
163 - 185
حوزههای تخصصی:
The aim of this paper was to investigate the role of two cognitive factors, namely, personality traits and narrative writing intelligence (NWI) in L2 writing. The total of 416 English learners participated in this study in two different phases.<br /> For the purpose of this study, a narrative writing intelligence scale (NWIS) was designed and used to score the writings of the first group of participants which included 200 Iranian learners of English in an EFL institute. The first writing task, which was a film recounting, contributed to designing this scale. Randall’s (1999) definition of narrative intelligence was the guideline to design the primary draft of NWIS. All 200 written film recounting were scored by this scale. The scores were transferred to SPSS 18.0. and Exploratory Factor Analysis was run. NWIS’ construct validity and reliability were confirmed. Moreover, the underlying dimensions causing correlation among the observed variables were reduced in three factors which account for 57.47% of the variance of the scale. The factors were named as Unity of the plot, Identification (of characters, objects, and ideas), and Voice and Rhetoric. <br /> The second group, who were female university students of EFL, were given two tasks, namely, writing a memory and filling Big-Five Personality test. Their writings were evaluated twice; once by employing the NWIS and once by a tailor-made writing scoring guide taken from Weigle’s (2002) guideline. Transferring all scores to Amos. 20, a SEM model was proposed by the researchers. The result shows the proposed model has good fit indices.
تحلیل خطبه شِقشِقیّه با تکیه بر بافت شناسی اجتماعی- سیاسی، نظریه فراگفتمان و مبانی بلاغت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویژگی های برجسته زبانی و ادبی نهج البلاغه همواره مایه پژوهش های زبانی و ادبی بوده است. در این میان شقشقیه خطبه ای مهم است که افزون بر آموزه های اخلاقی، از بعد زبانی نیرومندی برخوردار است. از این رو این مقاله می کوشد تا از طریق ایجاد یک سه ضلعی هرمنوتیک متشکل از بافت شناسی سیاسی-اجتماعی، نظریه فراگفتمان و مبانی بلاغت، به درک و شناخت بهتری از لایه های پنهان خطبه شقشقیه دست یابد. در این راستا، از شیوه اسنادی و کتابخانه ای برای جمع آوری داده ها و تحلیل آنها، استفاده شده است. چارچوب نظری این پژوهش مبتنی بر حوزه بافت اجتماعی-سیاسی که خطبه در آن ایراد شده، شناسایی نشانگرهای فراگفتمان شامل نشانگرهای محاوره ای و تعاملی (مطابق با مدل هایلند، 2005) و فنون اقناع مخاطب از حیث روش های بنیادین بلاغت (اتوس، لوگوس، پاتوس) است. نتایج بررسی متن خطبه شِقشِقیّه، نشان داد که گذرها با بسامد 20 پرتکرارترین و چارچوب سازها و استنادها با بسامد 1، کم تکرارترین نشانگرهای محاوره ای هستند. همین طور، نگرش ها و خوداظهارها با بسامد 7 پرتکرارترین، و درگیرسازها با بسامد 2 کم تکرارترین نشانگرهای تعاملی هستند و هیچ نوع ارجاع درون متنی و عبارت احتیاطی در متن خطبه مشاهده نمی شود. همچنین، نشانگرهای محاوره ای پرتکرارتر از نشانگرهای تعاملی بودند. همچنین، تحلیل خطبه نشان داد که گفتمان امام علی(ع) در خطبه شِقشِقیّه که متنی نه کنایه وار بلکه پراستعاره است جلوه ای معرفتی دارد، چه گویی گوینده با مخاطبی غافل روبه رو است و لاجرم مسیر سخن می بایست به سوی هشدار به پیش رود. وجه غالب کلام امام علی(ع) در این خطبه عمدتاً متمرکز بر روش های بنیادین لوگوس و پاتوس است، زیرا بافت اجتماعی-سیاسی، وجود جنبه های عقلانی و البته احساسی در کنار هم را ایجاب می کرده است.
L2 Teachers’ Representations of Classroom Management Events: Variations across Experience Levels(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Knowledge representation, defined as the way individuals structure their knowledge and cognitive processing of events and the associated sense-making processes, is believed to influence teachers’ reasoning/thinking skills. While extensively researched in mainstream teacher education, this line of inquiry is essentially lacking in the L2 teacher education literature. To fill some of the void, the present study explored 36 – 18 novice and 18 experienced – EFL teachers’ representations of classroom management events. The teachers were presented with 8 fragments involving management problems in a novice teacher’s performance and were asked to provide their representations of the scenes. To explore likely differences between the two groups’ representations, the Mann-Whitney U test was used. Data analyses indicated that experienced teachers provided a significantly higher number of representations across majority of the categories of the coding scheme, except for disciplinary issues which were of prime concern to novice teachers. The implications of the study for pre-service and in-service teacher education are discussed.
The Use of Self-Repair Strategies in Classroom Conversations: Does the Teacher’s Level of Reflection Make a Difference?(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۸ , N. ۳ , ۲۰۱۹
423 - 448
حوزههای تخصصی:
To better understand the pattern of language use and classroom interactions, this sequential mixed-methods study investigated the teachers’ use of self-repair strategies based on their level of reflection. To this end, 33 Iranian EFL teachers were selected from various institutions in Tehran. Data for the quantitative phase were collected from the reflectivity questionnaire developed by Akbari, Behzadpour, and Dadvand (2010). Regarding the qualitative phase of the study, 70 hours of English instruction and classroom interactions of the 33 teachers were recorded and analyzed, using Fox and Jasperson’s (1995) classification of self-repair strategies. The quantitative analyses of the results, employing one-way Analysis of Variance (ANOVA), indicated that there was a significant difference between the reflective groups in terms of the total repair strategy use. Further, the results of Kruskal Wallis analysis revealed that there was a statistically significant difference between high and low reflective teachers in terms of the repair strategies types “H, J, K, and L”, which generally refer to the “Replacement, Repetition, and Addition of a lexical item”. The results of the qualitative analysis also showed that the most frequent self-repair strategy of high, mid, and low reflective teachers was strategy “A” or “repetition of a lexical item”.
کتیبه های هیروگلیف اورارتویی از ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیش انگاره و فراز و نشیب های آن در ترجمه دوبله فیلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه فرآیندی است که نیازمند سطح بالایی از دانش در زبان مبدا و مقصد است. محدود کردن این دانش به سطح واژگان و ساخت دستوری متن، گاه منجر به تولید ترجمه ه ای مغایر با متن مبدا و حتی در برخی موارد، نامفهوم می گردد. ترجمه فیلم نیز از این مساله مستثنی نیست. در واقع برای آن که فیلمی برای مخاطبان قابل درک باشد و بتوانند لذت کافی را از تماشای آن ببرند لازم است تا مترجم سطح مورد رضایتی از دانش داشته باشد و بتواند از آن بهره کافی را ببرد. یکی از چالش هایی که دانش و تسلط مترجمان را در بوته آزمایش می گذارد بعد کاربردشناختی[1] متن است. این بعد لایه های زیادی را دربرمی گیرد که یکی از این لایه ها پیش انگاره (حتیم و میسون[2]، 1997) است. پژوهش حاضر سعی دارد تا با بررسی تمامی موارد پیش انگاره و در نظرگرفتن شیوه ترجمه آن ها در چهار فیلم انگلیسی زبان (ناتینگ هیل[3]، فهرست آرزوها[4]، هدیه نهایی[5] و من هنوز آلیس هستم[6]) که به فارسی دوبله شده اند، موارد اختلاف میان نسخه اصلی و دوبله فیلم ها را از لحاظ پیش انگاره و هم چنین چگونگی عملکرد برخی از مترجمان هنگام مواجه شدن با این بعد کاربردشناختی را مورد بررسی قرار دهد. تحلیل های صورت گرفته نشان می دهد که از نظر پیش انگاره در نسخه اصلی و دوبله این فیلم ها در مواردی اختلاف وجود دارد و مترجمان جهت ترجمه پیش انگاره به راهکارهایی متوسل می شوند.
تحلیل مشکلات خواندن دانش آموختگان نظام متوسطه شهر تهران بر اساس داده های آزمون اَمزا (با توجه به متغیر جنسیت و رشته تحصیلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی مشکلات خواندن دانش آموختگان نظام متوسطه شهر تهران بر اساس داده های آزمون امزا با توجه به متغیرهای جنسیت و رشته تحصیلی است. آزمون امزا به عنوان اولین آزمون ارزیابی مهارت های زبانی و ادبی دانش آموختگان نظام متوسطه کشور شناخته می شود که در سال تحصیلی ۱۳۹۲ – 1393 از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزار شد. بدین منظور داده های آزمون با حجم نمونه 377 نفر (197 دختر و 180 پسر)، در سه رشته تحصیلی علوم انسانی (106 نفر)، علوم تجربی (90 نفر) و ریاضی (181 نفر) تحلیل و بررسی شد. پس از دسته بندی پرسش های آزمون با توجه به نوع خرده مهارت و نوع متن، با استفاده از شاخص های آماری توصیفی و استنباطی داده ها بر اساس دو متغیر جنسیت و رشته تحصیلی تحلیل شد که نتایج، حکایت از ضعف کلی دانش آموزان در مهارت خواندن داشت. نتایج نشان داد: میانگین نمره مهارت خواندن معادل 25/10 از 20 است که در مقایسه با استاندارد آموزش و پرورش (نمره 12) از ناتوانی دانش آموختگان در دریافت حداقل آموزش حکایت دارد. بین میانگین نمرات کلی و خرده مهارت های خواندن با توجه به متغیر جنسیت تفاوت معنی داری وجود ندارد، هر چند بنا بر آمار توصیفی میانگین کلی نمره دخترها بالاتر از پسرهاست. همچنین، بین میانگین نمرات کلی دانش آموزان با توجه به متغیر رشته تحصیلی تفاوت معنی داری وجود ندارد؛ اما بین میانگین نمرات خرده مهارت های خواندن در نمره خرده مهارت «درک مستقیم متن» میان دانش آموزان رشته علوم انسانی و علوم تجربی تفاوت معنی داری وجود دارد که نشان از عملکرد بهتر رشته علوم انسانی دارد و نیز بین میانگین نتایج کلی دانش آموزان در چهار نوع متن به کار رفته در پرسش های آزمون، تفاوت معنی داری وجود دارد، به نحوی که میانگین نمره دانش آموزان در پاسخ به پرسش های متون زبانی نسبت به متون ادبی کهن بالاتر بوده؛ اما با توجه به متغیر رشته تحصیلی، این تفاوت میانگین معنی دار نشده است. این نتایج نشان می دهد که راهکارهایی از قبیلِ اصلاح برنامه درسی دوره دبیرستان، انتخاب برنامه آموزشی مناسب، تغییر شیوه تدریس معلمان و نیز برگزاری دوره های منظم و استاندارد ارزشیابی مهارت خواندن، می تواند در تقویت مهارت خواندن دانش آموزان مفید واقع شود.
تحلیل کیفیت خدمات ترجمه با رویکرد مشتری مداری در دارالترجمه های ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصلی ترین هدف پژوهش پیش رو، استفاده از تحلیل آماری توصیفی جهت بررسی کیفیت خدمات ترجمه با رویکرد مشتری مداری در دارالترجمه های ایران است. علاوه بر این، دغدغه اصلی این مطالعه حل معضل خستگی و ابهامات تصمیم گیرندگان در حوزه ارزیابی کیفی خدمات ترجمه با استفاده از روش های مختلف مشتری مداری است. این تحقیق با همکاری 60 نفر از خبرگان علمی و با ترکیب دو روش نمونه گیری غیراحتمالی هدفمند و گلوله برفی انجام شده است. در این راستا، مجموعه ای از داده های به دست آمده از ابزار اندازه گیری و تحلیل عوامل مؤثر بر کیفیت خدمات ترجمه در ایران با رویکرد مشتری مداری در دارالترجمه های کشور، در بهمن ماه سال 1396 تدوین گردید. با توجه به نظرات حرفه ای کارشناسان در زمینه بررسی کیفیت خدمات ترجمه در ایران در طیف هفتتایی مقیاس لیکرت، به عنوان مهم ترین عامل مؤثر بر تحلیل کیفیت خدمات ترجمه در ایران با رویکرد مشتری مداری در دارالترجمه های کشور تعیین شد. سپس با مقایسه وضعیت عملکرد کنونی عوامل منتخب با توجه به اهمیت این عوامل تحلیل های مربوطه صورت گرفت. در نهایت، تحلیل های این پژوهش نشان داد که عملکرد کنونی فاکتورها در مؤسسات ارائه دهنده خدمات ترجمه در قیاس با میانگین عوامل مهم، بسیار ضعیف بوده و به نظر می رسد مدیران باید در خصوص این عوامل اقدامات لازم را به عمل بیاورند.
The role of sequencing isolated form focused instruction and complexity in developing English grammatical knowledge by Iranian monolinguals and bilinguals(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The study compared the pedagogical effects of early versus delayed Form Focused Instruction (EFFI vs. DFFI), both subsumed under Isolated Form Focused Instruction (IFFI), on the achievement of three target structures with relative degrees of complexity by monolinguals and bilinguals. Six intact Gilaki-Persian learners of English as L3 and six groups of Persian learners of English as L2 participated in the study. They were all male beginning learners of English in Iranian public high schools who followed a pretest-treatment-posttest procedure. Four groups (grade 7) received instruction for the simple structure; four other groups (grade 8) were taught the moderately complex structure and four groups (grade 9) were exposed to the highly complex structure instruction. Within each grade, one group of Gilaki and one group of Persian natives received EFFI while their native counterparts benefited DFFI. The overall results revealed that when the method of instruction was the same, Gilaki natives outperformed Persian natives both in the post and delayed tests regardless of complexity. The groups that received the simple structure via EFFI did better than their native counterparts instructed via DFFI in both the post and delayed tests though a significant difference was only observed in the latter test. In contrast, DFFI groups outperformed their native counterparts taught via EFFI on the fairly and highly complex structures in the post and delayed posttests. Further analysis of the data demonstrated that DFFI contributes better to the durability of gain effects for more complex structures regardless of linguistic background of the learners.
Integrating Portfolio-Assessment into the Writing Process: Does it Affect a Significant Change in Iranian EFL Undergraduates’ Writing Achievement? A Mixed-Methods Study(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۳۸, Issue ۲, Summer ۲۰۱۹
171 - 195
حوزههای تخصصی:
The paradigm shift from testing the outcome to assessing the learning of process shines a light on the alternative assessment approaches, among which portfolio-assessment has sparked researchers’ interest in writing instruction. This study aimed at investigating the effect of portfolio-assessment on Iranian EFL students’ writing achievement through the process-centered approach to writing. To this end, fifty-three sophomores, studying English translation at Islamic Azad University, Tehran Science and Research Branch, were chosen as the participants of this study. The researchers randomly divided them into two groups--an experimental and control. The experimental group received an instruction based on the four stages of the writing process--brainstorming, outlining, drafting, and editing--and underwent the portfolio-assessment. For ten weeks, the participants of the experimental group practiced reflecting on their writing through formative self-check, peer-review, and teacher-feedback on each of the stages written as homework assignments. The revised paragraphs were regarded as the final portfolio. The control group, however, received a product-based writing instruction, to which portfolio-assessment, individualized-feedback, and reflection did not adhere. The results of the quantitative data analysis showed that the students in the experimental group performed better than the students in the control group in their writing achievement. The qualitative findings also revealed the students’ positive perception toward the portfolio-assessment on the writing process. The results suggest some pedagogical implications for EFL writing instruction and assessment.
The Digital Turn in Higher Education: A Try to demystify the Myth of the “Digital Natives” Mythbusting
حوزههای تخصصی:
Digital technology has recently become a ubiquitous feature of the modern era posing problems to higher education institutions. Digitization of the academic life has brought forth the claims that there is an evident disparity between the digital naturals and digital immigrants and that the myth of the former is “undemystifiable”. The claim that the new digitized generation has its own distinguished learning preferences, skills of learning and beliefs about how learning in such an era should make higher education authorities revisit their curricula and “reshuffle the academic cards” so that the digital immigrants could catch up with the fast-running pace of the digitized train and provide the digital natives with what they need for a successful academic life. T he overall aim of the present work therefore is to investigate the extent to which the so-called digital natives really have control of the use of educational technology either as part of their self-directed learning practices or as part of a formal tertiary level teaching, the type of technologies they prefer to use, whether they possess the required digital skills that are important for their future careers, and how vital the digital skills are in boosting their employability. In line with the major findings of the present study, it could be concluded that the media change under the created discourse of “moral panic” has unveiled the singularity of this generation and has forced academic authorities to reconsider learning, teaching as well as both skills and employability of a such a generation for the betterment of a healthy academic higher education system.
روند اکتساب واژه های متضاد در کودکان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر، چگونگی و ترتیبِ فراگیریِ رابطه معنایی تضاد، در فرایند زبان آموزی کودکان از جنبه های گوناگون بررسی شده است. همچنین، پژوهشگران با به کار گیری روش های گوناگون در پی تبیین این پدیده بوده اند. در این میان، چگونگی فراگیری رابطه معنایی تضاد در زبان فارسی آن چنان که باید بررسی نشده است. پژوهش حاضر، بر آن است تا مشخص کند کودکان فارسی زبان در چه سنی و با چه ترتیبی، گونه های مختلف واژه های متضاد (مدرج، مکمل، دوسویه و معکوس) را تولید می کنند. همچنین، این مقاله در پی پاسخ گویی به این پرسش است که آیا جنسیت در فراگیری این دست تضاد ها نقش معنا داری دارد یا خیر. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و مقطعی است که از چهارچوب نظری مورفی (Murphy, 2003) و رویکرد فرازبانیوی، بهره گرفته است. در این راستا، نخست پنج جفت واژه متضاد در پیوند با هر یک از چهار نوع تضاد مدرج، مکمل، دوسویه و معکوس انتخاب شدند. سپس، از میان 64 کودک ، چگونگی و ترتیب فراگیری رابطه معنایی تضاد در کودکان 5 تا 8 ساله فارسی زبان در دو گروه پسر و دختر و در چهار زیر گروه سنی 5/4 تا 5/5 ، 5/5 تا 5/6 ، 5/6 تا 5/7 و 5/7 تا 5/8 ساله مورد بررسی قرار گرفت. آزمون شوند گانِ پژوهش، از سه مهد کودک و یک مؤسسه آموزش زبان انگلیسی انتخاب شدند. آزمون شوندگان، سه آزمون همگن سازی از مجموعه آزمون های بین المللی رشد زبان تولد-3 در حوزه های گوناگونِ واجی، نحوی و معنایی و با به کار گیری روش بازی با واژه ها، انجام دادند. به دنبال آن، جفت های متضاد تولید شده توسط کودکان استخراج گردید. سپس داده ها به وسیله نرم افزار اس.پی.اس.اس بررسی شدند. یافته های پژوهش نشان داد که در پیوند با جفت واژه های متضادِ دوسویه، رشد معنایی کودکان در تولید جفت واژه های متضاد با بالارفتن سن افزایش می یابد. همچنین یافته ها، نشان دهنده بهترین کاربرد در مورد جفت های متضاد مدرج و کمترین میزان کاربرد در واژه های متضاد دو سویه بود.
عشق به سه روایت (سیمین بهبهانی، سعادالصباح و امیلی دیکنسون)
حوزههای تخصصی:
بررسی مؤلفه های واقع گرایی در سه اثر فرانسوا موریاک (بچه کثیف، برهوت عشق و ترز دسکیرو) و جلال آل احمد (بچه مردم، سنگی بر گوری و زن زیادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات تطبیقی به بررسی تلاقی افکار و اندیشه ها در ملت های مختلف و روابط پیچیده فرهنگی، اجتماعی و حتی تاریخی آن در گذشته و حال از حیث تأثیر و تأثر در حوزه های هنری، مکاتب ادبی، جریان های فکری، موضوع ها، افراد، داستان ها و... می پردازد. ادبیات تطبیقی این نکته را به اثبات می رساند که تکامل و شکوفایی ادبیات هر ملت به دور از اندیشه های ادبی و ملی دیگر اقوام ناممکن است. مقاله حاضر به شیوه توصیفی، تحلیلی و تطبیقی، به بررسی مقایسه ای و تطبیقی سه اثر فرانسوا موریاک و جلال آل احمد براساس رویکرد مکتب واقع گرایی می پردازد. یافته های این تحقیق نشانگر این است که هر سه اثر این دو نویسنده که قلمشان را برای برملاکردن عیب ها و نابسامانی های جامعه شان به کار برده اند، به توصیف محیطی تیره اختصاص یافته اند، شخصیت ها در حال فروریزی جسمی و روحی اند، کنش شخصیت ها که برگرفته از فردی خاص یا ترکیبی از مختصات خود نویسنده اند، در مقطع زمانی و مکانی مشخصی است و غالب آن ها می توانند نماینده گروهی از مردم باشند.
Move-based investigation of appraisal in the introduction section of Applied Linguistics research articles: Similarities and differences between L1 and L2 English texts(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Recent research has shown that academic writing is not ‘author-evacuated’ but, rather, carries a representation of the writers’ identity. One way through which writers project their identity in academic writing is stance-taking toward propositions advanced in the text. Appropriate stance-taking has proved to be challenging for novice writers of Research Articles (RAs), especially those writing in a foreign language. To contribute to the literature on stance-taking, the present study compared the move-based use of evaluative resources in the introduction section of L1 (written by native English speakers) and L2 (written by Iranian, non-native writers) English RAs in the discipline of Applied Linguistics. To this end, 100 English Research Article Introductions (RAIs), 50 by L1 writers and 50 by L2 writers, were investigated as the corpus of the study. Categories of analysis were taken from Appraisal framework (Martine & White, 2005) and CARS model (Swales, 2004). The results revealed that the two groups of texts were not substantially different in the overall use of appraisal resources in the whole body of RAIs. However, more detailed analyses of the specific categories of appraisal in each of the rhetorical moves demonstrated that in some cases, especially in moves 1 and 3, L1 and L2 writers made different choices when taking a stance. The findings of this study can serve as a valuable source providing a practical and comprehensive understanding of the use of evaluative resources in RAIs for EAP researchers, teachers, and other professionals involved in the teaching of academic writing.
بررسی پیوستگی در گفتمان روایتی کودکانِ تک زبانه فارسی زبانِ مبتلا به اختلالِ طیفِ اُتیسم با عملکرد بالا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
291 - 324
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی توانایی کودکان تک زبانه فارسی زبان مبتلا به اختلالِ طیفِ اُتیسم در روایت داستان پیوسته است. به این منظور، 18 کودک پسر تک زبانه فارسی زبان مبتلا به اختلال طیفِ اُتیسم با عملکرد بالا (با میانگین سنی 8 سال و 2 ماه) و 18 کودک پسر دارای رشد زبانی طبیعی (با میانگین سنی 7 سال و 3 ماه) که برحسب توانایی های شناختی و زبانی با یکدیگر همتا شده بودند، با یکدیگر مورد مقایسه قرار گرفتند. دو گروه با استفاده از داستان مصور «قورباغه! کجائی؟» ترغیب به روایت داستان شدند. پیوستگی داستان برحسب طول داستان، تنوع واژه های موجود در داستان، جملات علّی و شبکه علّی مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که بین دو گروه از نظر طول داستان و تنوع واژه های موجود در داستان و همچنین، ازنظر جملات علّی با نشان گذاری آشکار تفاوت آماری معنی داری وجود ندارد p<0/05)). نتایج پژوهش نشان داد که داستان های روایت شده توسط کودکان مبتلا به اختلالِ طیفِ اُتیسم ازنظر پیوندهای علّی ضعیف تر و از پیوستگی کمتری برخوردار بودند. باوجود این، این تفاوت ازنظر آماری معنی دار نبود. در نهایت، می توان نتیجه گرفت که انگاره شبکه علّی راهی دیگر برای بررسی پیوستگی داستان از طریق بررسی نحوه ارتباط اطلاعات در سطحی عمیق تر فراهم می کند.
Examining the Effects of Writing Instruction through Blogging on Second Language Writing Performance and Anxiety(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study investigated the effects of blog-mediated instruction on English-as-a-foreign language (EFL) learners’ writing performance and anxiety. In addition, it aimed to probe into the EFL learners’ attitudes towards blog-mediated writing instruction. The participants of the study included forty-six Iranian EFL learners from two intact university classes, who were randomly assigned to the Control Group (N = 21) and the Experimental Group (N = 25). Over a 16-week university semester, the Control Group was taught using traditional writing instruction while the Experimental Group was taught using a blog-mediated writing course. The data were collected through two timed writing tasks, Second Language Writing Anxiety Inventory (Cheng, 2004), and semi-structured interviews. The results indicated that, although both groups benefited from their writing sessions, there was a significant difference in the positive effects of blog-mediated and traditional writing instruction on L2 writing performance, showing that the Experimental Group had a better performance on the posttest writing performance task than the Control Group. The results also revealed that the blog-mediated course reduced the participants’ L2 writing anxiety in the Experimental Group while traditional instruction did not have positive effects on reducing L2 writing anxiety in the Control Group. The data from semi-structures interviews indicated that the interviewees from the Experimental Group were generally positive about the blog-mediated writing course, with little skepticism and negativism echoed about the course. The findings offer significant implications for theory and practice on L2 writing instruction.
تفاوت های جنسیتی در استفاده از گفتمان نماها در گفتمان روایی: مطالعه موردی کودکان فارسی زبان یازده ساله تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش آن است که دریابد انواع و بسامد گفتمان نماهای به کار رفته توسط کودکان پسر و دختر یازده ساله تک زبانه فارسی زبان در بافت روایی چیست. گفتمان نماها عناصر واژی هستند که در فرایند دستوری شدگی، همه یا بخشی از معنای واژگانی یا ویژگی های دستوری خود را از دست داده اند و در سطح گفتمان ایفای نقش می کنند. این پژوهش بر روی پیکره روایی 11207 کلمه ای کودکان انجام شده است. آزمودنی های این پژوهش 19 دختر و 20 پسر یازده ساله فارسی زبان تهرانی بودند که از منطقه 9 شهر تهران به شیوه غیرتصادفی و هدف مند انتخاب شدند. نتایج آزمون فیشر نشان داد که هر چند پسران در مجموع 349 گفتمان نما و دختران 314 گفتمان نما را به کار بردند اما این تفاوت عملکرد تنها در خصوص گفتمان نمای «خب» معنادار بود و در خصوص سایر گفتمان نماها معنادار نبود. همچنین دختران با کاربرد 25 نوع گفتمان نما از انواع متنوع تری نسبت به پسران با کاربرد 20 نوع گفتمان نما بهره بردند. سه گفتمان نمای «بعد»، «بعدش» و «و» بالاترین میزان کاربرد را داشتند. این موضوع را می توان با اصل تصویرگونگی تبیین کرد. بر اساس این اصل توالی عناصر جمله منطبق با توالی رخدادهای جهان خارج است. از این رو، کاربرد سه گفتمان نمای فوق که بیانگر توالی رخدادهای داستان بودند از سوی کودکان این پژوهش بیشتر بود.