فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۸۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
As a national high-stakes test of English proficiency, MSRT needs further scrutiny of reliability. Thus, the present study aimed to investigate different sources of variation that may impact the MSRT test-takers’ reading comprehension. Accordingly, some factors including the reading topics, item types, and participants’ general proficiency were delved into based on the scores obtained from 60 MSRT prospective candidates. Upon administering a sample of the reading subtest taken from a recent version of MSRT, the collected data was dichotomously scored and then analyzed in terms of internal consistency, inter-correlations, and causal patterns. The yielded results showed an overall reliability of 0.86 for the reading module, while a moderate interrelationship was obtained amongst the passages (r = 0.47) as well as the item types (r = 0.44). Furthermore, the Mixed ANOVA results demonstrated that topic and item type significantly affected the reading performance, whereas the proficiency factor did not play a conspicuous role in distinguishing the participants’ reading accomplishment. Both theoretically and operationally, the results reported through this study may stress the need for reconsidering the influence of such test-method facets as topic and item type in the MSRT reading subtest to upgrade the test’s unidimensionality and fairness.
فناوری مصرفی مدرن در اختیار سیاست توتالیتر: تحلیل انتقادی رمان برفک اثردن دلیلو با تکیه بر آرای آدورنو و مارکوزه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ مهر و آبان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۸)
83 - 107
حوزههای تخصصی:
فناوری های مدرن ابزاری کارا برای استعمار ذهن ها به نظر می آیند. در حکومت های توتالیتر، رؤیای آرمان شهری که انسان ها انتظار داشتند با وجود این فناوری ها برایشان رقم خورد با کابوس ضدآرمان شهر جایگزین می شود. به عقیده منتقدانی همچون آدورنو و مارکوزه، رهاورد پیشرفت های علمی برای افراد جامعه نظم نیست، بلکه همسان سازی و سرکوب آن هاست که به نابودی آگاهی و فردیتِ انسان ها، و درنتیجه از بین رفتن توان مقاومت و انقلاب در شهروندان آن جامعه منجر می شود؛ برای مثال، تبلیغ کالاها می توانند افکار مصرف گرایانه را جایگزین افکار انتقادی و پرسشگر در اذهان مردم کنند. فرهنگ مصرف انبوه و فرهنگ توده، شرایط ایدئال برای سلطه بر مردم است. افراد این جوامع، معتاد به دنبال کردن رسانه های جمعی و مصرف مدام کالاها خواهند بود، که این به خلق توده ای منفعل منجر می شود که صدایی از آنِ خود ندارد. رمان برفکِ دُن دلیلو به ما هشدار می دهد که چگونه هم دستی فناوری های مصرفی مدرن و بازار، به سکون افراد منجر می شود و فرهنگ مصرف گرایی منتهی به از بین رفتن احساس استقلال در انسان ها. هدف پژوهش حاضر این است که با بهره گیری از آرای آدورنو و مارکوزه به تحلیل رمان برفکِ اثر دن دلیلو بپردازد تا کیفیت کنترل گرایانه فناوری ها و صنایع مصرفی مدرن بر فردیتِ افراد را مطالعه کند. براساس یافته های این پژوهش، رمان برفک منعکس کننده روش های مختلفی است که نظام های سرمایه داریِ توتالیتر از صنایع مدرن و فرهنگی به عنوان سیاستی برای اعمال نفوذ بر اشخاص استفاده می کنند تا آن ها را به انسان هایی مطیع و منفعل تبدیل سازند.
نشانه ها و آهوی بی نشانی: نابرابرنهادگی و سرگشتگی نام ها و نشانه ها در دو ترجمه ی فارسی از نمایش نامه ی «سالومه» آسکِر وایلد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
177 - 211
حوزههای تخصصی:
مقاله پیش روی، پژوهشی است کارسنجانه که از دیدگاهی نشانه شناختی و با هدف بررسی کاستی های ترجمه گرا، چیستی و چگونگی الگوی دست کاری های نشانه شناختی را در دو برگردان فارسی از نمایش نامه «سالومه»، نوشته آسکر وایلد، با ترجمه عبدالله کوثری (۱۳۸۵) و ابوالحسن تهامی (۸-۱۳۹۶) مورد بررسی قرار داده است. در این راستا، پرسش کانونی پیش نهاده در این پژوهش بررسیِ چیستی و چگونگیِ دست کاری های نشانه شناختی در دو ترجمه فارسی یادشده با نگاه ویژه به چیستی شناسی برخی نام های ویژه و واژگان کلیدی است. از این روی، روش شناسی به کاررفته در این پژوهش برپایه خوانشی کارسنجانه از دو ترجمه یادشده، خود بر بنیاد و در هم سنجی با بافت ویراست انگلیسی نمایش نامه «سالومه» انجام گرفته است. بر این بنیاد، نخستین و روشن ترین دست آورد پژوهشی در بررسی پیش روی، به گواهِ نمونه های درکاویده از دو ترجمه مورد بررسی، بر رویکرد دو مترجم به بومی سازی و برون گذاری نام های ویژه و نمادها و نشانه های واژگانی کلیدی و پیرو آن بیگانگی زدایی از بافت بُن کار در ترجمه پرتو افکنده است. یک یافته پژوهشی ارزنده دیگر این بررسی این نکته را برجسته می نماید که دست کاری های انجام گرفته در ساختار نشانه شناسی واژه ها و واژه شناسی نام های ویژه این کار ادبی نمایشی، افزون بر دگرشدگی بن مایه های نمایشی بافتاری کلیدی، گسستگی میان بافت ترجمه فارسی و فرابافت فرهنگی زبانی کار را در پی داشته است.
From Initial Conditions to Divergent Outcomes: Butterfly Effect and the Unpredictability of Translation(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۷, No. ۱, ۲۰۲۵
141 - 154
حوزههای تخصصی:
This research explores translation dynamics through the innovative lens of chaos theory, focusing on how the butterfly effect manifests in linguistic transfer. By challenging traditional linear translation models, the study demonstrates how seemingly minor initial conditions can generate profound, cascading interpretive consequences across textual landscapes. Adopting a complexity science perspective, among others, the research examines translations of Rumi’s Masnavi and Camus’s L’Étranger to highlight translation’s inherently nonlinear and adaptive nature. The theoretical framework integrates insights from complexity science, poststructuralist theory, and translation studies, offering a sophisticated analytical approach that moves beyond reductive binary conceptualizations. Using purposive theoretical sampling, the study traces how subtle translation choices recursively shape semantic and cultural interpretations. By emphasizing translation’s sensitivity to initial conditions, the research contributes to emerging scholarship that views translation as a complex, dynamic system characterized by intricate interactive processes. Methodologically, the study employs qualitative case analyses to reveal the profound complexity of translation.
Exploring English Language Pre-service Teachers’ Technological Pedagogical Content Knowledge(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۴, N. ۱ , ۲۰۲۵
163 - 188
حوزههای تخصصی:
Based on Shulman's (1986) concept of Pedagogical Content Knowledge (PCK), Technological Pedagogical Content Knowledge (TPACK) emerged and became a helpful framework for comprehending the objectives of using technology in pre-service teacher training programs. The purpose of the present study was to evaluate Iranian pre-service EFL teachers’ (PSEFLTs) perceptions towards their TPACK regarding their gender and academic year of study. To this aim, 254 Iranian PSEFLTs across various academic years of study filled out a 39-item EFL TPACK questionnaire developed by Baser et al. (2016). The questionnaire included seven categories: Content Knowledge (CK), Pedagogical Knowledge (PK), Technology Knowledge (TK), PCK, Technological Pedagogical Knowledge (TPK), Technological Content Knowledge (TCK), and Technological Pedagogical Content Knowledge (TPCK). Based on the collected data, which were subjected to the Kolmogorov-Smirnov test, descriptive statistics, t-tests, one-way ANOVA, and post-hoc analysis, it was found that PSEFLTs generally held mildly favorable perceptions towards their TPACK. Notably, the lowest mean score was observed for the TK component, while the component with the highest mean score was the CK component. In terms of the gender effect, statistically significant differences were found in the TK and TPCK dimensions, where males outscored females in both TK and TPCK and females outscored males in CK. Furthermore, an examination of the relationship between participants' TPACK and their academic years of study manifested a statistically significant difference primarily between freshmen and seniors. The results are expected to encourage curriculum planners to develop PSEFLTs’ training programs by integrating technology courses into the ELT curriculum.
تأثیر ساخت اطلاعی، نقش دستوری، ساخت نحوی بر پسایندسازی در زبان کردی سورانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدفی که در این پژوهش پیکره محور دنبال می شود بررسی تأثیر ساخت اطلاعی، نقش دستوری، ساخت نحوی، نوع فعل، وزن دستوری و معرفگی بر فرایند پسایندسازی در زبان کردی گفتاری سورانی لهجه جافی است. ازآنجا که زبان کردی از خانواده زبان های ایرانی است، همانند زبان فارسی، زبانی فعل پایان است. جمله های فعل پایان در زبان کردی جمله های بی نشان به شمار می روند؛ اما در زبان گفتاری تمایل بیشتری به تولید جمله های نشان دار و پسایندسازی برخی از سازه ها مشاهده می شود. در این پژوهش باتکیه بر پیکره گفتاری زبان کردی برگرفته از مجموعه قصه های فولکلور (احمدی، 1399) و تحلیلی داده بنیاد، عامل های مؤثر و شناخته شده پژوهشگران دیگر بر فرایند پسایندسازی در زبان کردی را بررسی کردیم و نشان دادیم که در این زبان سازه هایی با ساخت نحوی گروه حرف اضافه ای در نقش نحوی مفعول غیرمستقیم و قید مکان با ساخت اطلاعی نو در زبان گفتاری در جایگاه پس از فعل قرار می گیرند و پسایند می شوند. درباره سازه مسند نیز نوع فعل ربطی از عوامل مؤثر بر پسایندشدگی این سازه است. سازه های مفعول مستقیم، فاعل، قید مقدار و قید کیفیت به جز در مواردی محدود که می توان آن ها را نادیده گرفت، از این اصل پیروی نمی کنند. دو عامل وزن دستوری و معرفگی نیز نقشی مؤثر بر این فرایند در زبان کردی ندارند.
رویکردی چندوجهی به سکوت به عنوان نشانه ای ارتباطی در رمان سووشون اثر سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
369 - 400
حوزههای تخصصی:
مبحث سکوت ازجمله مباحثی است که در دهه های اخیر مورد توجه قرار گرفته، و پژوهش گرانی مانند جاورسکی (1997)، کورزون (1997)، هاکین (2002)، و.... مطالعاتی را در این زمینه منتشر کرده اند. سکوت معمولاً به عنوان مکمل گفتار در نظر گرفته می شود، اما توجه به ماهیت آن دو نکته مهم را آشکار می کند، اول اینکه سکوت مختص زبان نیست و در منابع نشانه ای دیگر نیز وجود دارد، و دوم اینکه عدم کاربرد کلام همیشه به معنای سکوت نیست، زیرا گاهی معنا نه به واسطه کلام، بلکه با کمک نشانه هایی مانند تصویر، ژست و غیره منتقل می شود. بنابراین، صرفاً توجه به زبان در بررسی سکوت کفایت نمی کند و اتخاذ رویکردی چندوجهی که همه وجوه دخیل در ارتباط را بررسی می کند، ضروری به نظر می رسد. ه دف از ای ن پ ژوهش، بررسی سکوت با توجه به وجوه مختلف دخیل در رمان به عنوان یک کنش ارتباطی است. این پژوهش سعی دارد به این سؤال پاسخ دهد که سکوت در وجوه نشانه شناختیِ تشکیل دهنده رمان، چگونه متجلی می شود، چگونه در خلق معنا دخیل است و چگونه بر عناصر رمان تأثیر می گذارد. بر این اساس، سکوت در سه وجه مکالمه (بازنمایی گفتار)، متن (نوشتار) و روایت در رمان «سووشون» بررسی شده است. گفتنی است که به دلیل در دسترس نبودن چارچوبی منسجم، از روشی ترکیبی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سکوت در وجوه مختلف، به شکل ها و با کارکردهای مختلف ظاهر می شود و علاوه بر خلق معنا، بر عناصر رمان ازقبیل شخصیت پردازی، ایجاد راوی دانای کل محدود غیرمداخله گر و ... تأثیر می گذارد.
تقویت دستگاه واژگانی زبان فارسی با استفاده از واژ ه ها و ساختواژه های گویشی (مطالعه موردی: گویش تاتی جیرنده عمارلو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ خرداد و تیر ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۸۶)
337 - 368
حوزههای تخصصی:
گویشهای ایرانی علاوه بر برخورداری از ساختواژه های مشترک با زبان فارسی، از ساختواژه های ویژه ای نیز برخوردارند. ساختواژه های مشترک، واژه هایی تولید می نمایند که علاوه بر معنای رایج در فارسی، کاربرد گویشی نیز دارند. می توان از این معانی و کاربردهای گویشی جهت گسترش حوزه معنایی واژه ها در متون نظم و نثر و مکالمه های روزانه فارسی استفاده کرد. ساختواژه های اختصاصی علاوه بر تولید واژگان گویشی، توانایی تولید واژه در زبان فارسی را نیز دارند و می توانند مورد توجه فرهنگستان زبان و ادب فارسی واقع شوند. بسیاری از واژه های گویشی را می توان برای تقویت دستگاه واژگانی فارسی وارد این زبان نمود. هدف از این پژوهش که به روش کتابخانه ای انجام شده، بررسی تطبیقی ساختواژه تاتی (گونه جیرنده عمارلو) و فارسی در دو مقوله اسم و صفت بر اساس نظریه مقوله و میزان، و یافتن واژه ها و ساختواژه های گویشی مناسب جهت ورود به زبان فارسی و تقویت دستگاه واژگانی آن است. نتیجه این مطالعه نشان می دهد که بسیاری از واژه های تاتی توان انطباق بالایی با دستگاه آوایی زبان فارسی دارند و می توانند به طور مستقیم وارد زبان فارسی شوند. واژه های تاتی دیگری هم که بار معنایی و رسانگی کلام خوبی دارند، اما از تطابق کمتری با دستگاه آوایی زبان فارسی برخوردارند، می توانند به صورت «فارسی شده»، یعنی منطبق شده با دستگاه آوایی زبان فارسی (با تغییرات آوایی یا نحوی اندک)، و یا به صورت ترجمه وارد زبان رسمی شوند و بر گسترش دستگاه واژگانی آن بیفزایند. پیشنهاد ورود بیش از هفتاد واژه، عبارت و اصطلاح تاتی به زبان فارسی نتیجه بررسی های این پژوهش است.
Convenience Editing in Medical Sciences: Professional Expertise vis-à-vis Linguistic Virtuosity(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study strived to specify and particularize Iranian medical field specialists and EFL teachers’ predominant and overriding textual interventions, which fall within the ambit of convenience editing. To this end, we required 20 field specialists and 20 EFL instructors to edit the unedited versions of 80 published medical research articles in a way that rendered them apt for publication in quality medical journals. We categorized the obtained data of the edited articles using an editing strategy framework that distinguished four editing micro-strategies and five macro-strategies. The findings revealed that medical specialists and EFL teachers’ micro-editing strategies outnumbered their macro-editing ones. Furthermore, there were significant differences between the editing micro-strategy uses of the above-mentioned groups of the participants. The results highlighted the need for a synergic collaboration between the medical field specialists and the EFL teachers to ameliorate medical articles’ formal, stylistic, and genre-related features and to expedite their publication process.
نقش محمول بند پایه در زمانداری و درجه انتزاع فاعل بندهای متممی زبان فارسی (در چارچوب کمینه گرایی لاندا و نقش گرایی گیون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله پیشِ رو تأثیر شدت کنترل فعل بند پایه بر زمانداری و درجه انتزاع فاعل بندهای متممی زبان فارسی بررسی می شود. لاندا (2006) کنترل اجباری بند پایه بر بند متممی را با رخداد عمل بند متممی مرتبط می داند؛ به طوری که تعبیر معنایی محمول بند پایه، ازطریق مشخصه دستوری زمانداری و مشخصه معنایی زمان، وجه و زمانداری بند پیرو را تعیین می کند. گیون (1980) نیز معتقد است ساخت های کنترلی، نتیجه تلفیق دو حوزه معنی و نحو هستند. افزایش شدت کنترل بند پایه بر رخداد بند متممی، درجه بی زمانی بند متممی را افزایش می دهد. هدفی که در این مقاله دنبال می شود بررسی دو مشخصه زمانداری و زمان، در ساخت های کنترلی و تأثیر آن بر بازنمایی فاعل انتزاعی و درجه بی زمانی بند متممی است. داده های این پژوهش شامل 300 جمله است که به شیوه کتابخانه ای با دسته بندی افعال کنترلی و انواع بندهای متممی از آثار پیشین گردآوری شده و به روش توصیفی-تحلیلی بررسی شده است. بنابراین، با تلفیق رویکردهای صورت گرا و نقش گرا نتایج، مدرج بودنِ عناصر دستوری مانند زمانداری و فاعل انتزاعی را نشان می دهد؛ به گونه ای که با کاهش شدت کنترل فعل بند پایه، وجه و زمانداری بند های متممی از التزامی بی زمان با فاعل انتزاعی به سمت اخباری زماندار با فاعل آشکار تغییر می یابد.
بررسی اثربخشی آموزش مهارت آگاهی واجی بر عملکرد حیطه کاربرد ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوزه کاربرد بالاترین سطح اجرا در ریاضیات است که شامل خرده آزمون های اندازه گیری، زمان و پول، تخمین و حل مسئله است. مهارت حل مسئله جوهر اساسی ریاضیات است و دانش آموزان بایستی بتوانند پس از آموزش و فراگیری مفاهیم ریاضی، مسائل مربوط به آن را حل کنند. در همین راستا، این پژوهش سعی بر آن دارد تا به بررسی تأثیر آموزش آگاهی واجی بر عملکرد حوزه کاربرد ریاضی دانش آموزان پایه دوم دبستان بپردازد. پژوهش حاضر که از نوع کاربردی و آزمایشی است بر روی تعداد 140 نفر دانش آموز دختر پایه دوم دبستان شهر قوچان در سال تحصیلی 1402-1401 با میانگین سنی 6/7 سال انجام شد. از این میان، تعداد 70 نفر به عنوان گروه آزمایش و 70 نفر به عنوان گروه گواه انتخاب شدند. گروه آزمایش طی 10 جلسه در معرض آموزش آگاهی واجی قرار گرفتند. از هر دو گروه هم در حوزه آگاهی واجی و هم در حوزه کاربرد ریاضی پیش آزمون و پس آزمون به عمل آمد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت آگاهی واجی در حوزه کاربرد ریاضی در دانش آموزان دختر پایه دوم دبستان تأثیر معنی داری دارد. بدین ترتیب، نتایج پژوهش حاضر همراستا با نتایج سایر پژوهش های انجام شده در خارج از ایران در این زمینه است. اما جنبه تفاوت این پژوهش با سایر پژوهش ها، تقسیم بندی مهارت آگاهی واجی بر مبنای سن و در نظر گرفتن حوزه کاربرد برای آزمون ریاضی بود.
بررسی مقایسه ای ساخت موضوعی شعری از مثنوی مولوی و ترجمه انگلیسی آن بر اساس نظریه نقش گرای هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره ۱۶ مهر و آبان ۱۴۰۴ شماره ۴ (پیاپی ۸۸)
177 - 212
حوزههای تخصصی:
مسئله تحقیق این است که مترجم تا چه حد کارکرد (نقش) متن مبدأ را در نظام متن مقصد، حفظ و از سبک متن مبدأ در انتقال معنا تبعیت کرده است؟ پژوهش براساس نقش گرایی نظام مند هلیدی و متیسن و با روش توصیفی تحلیلی انجام شد. هدف نگارندگان این بود که در چارچوب فرانقش متنی، به بررسی مقایسه ای ساخت موضوعی در متون شعری از دفتر اول مثنوی مولوی و ترجمه انگلیسی آن از جاوید مجدِّدی بپردازند و به سؤالات زیر پاسخ دهند:
1. بر اساس نظریه نقش گرای هلیدی، انواع آغازگر در متون این شعر مثنوی مولوی و ترجمه انگلیسی آن کدامند؟ 2. با توجه به تحلیل مقایسه ای ساخت موضوعی در متون مبدأ و مقصد، چه تغییراتی در معنای متنی شعر ترجمه، رخ داده و مترجم تا چه حد در انتقال مفاهیم، موفق بوده است؟
مطابق مدل هلیدی، بسامد کاربرد آغازگر های تجربی و مرکب و نیز فراوانی انواع نشان دار و بی نشان آن ها در بند های شعر مثنوی و متن ترجمه محاسبه شدند. مترجم در ترجمه 90 درصد از بندهای حامل آغازگر بی نشان، موفق بوده است، ولی در ترجمه 6/66 درصد از موارد بندهای حامل آغازگر نشان دار، با عدم رعایت سبک متن مبدأ در نشان داری آغازگر، و ترجمه آن ها به بندهایی بی نشان، در انتقال معنا و تأکید مورد نظر نویسنده، موفقیت کم تری داشته است. بر اساس دیدگاه «معادل نقش بنیاد هلیدی در ترجمه»، شباهت در به کارگیری انواع آغازگر در متن مبدأ و ترجمه، می تواند نشان دهنده تبعیت مترجم از سبک متن مبدأ در انتقال معنای متنی در مسیر نیل به معادل کارکردی در ترجمه باشد.
Analyse sémiotique de l’espace selon les régimes du sens d’Éric Landowski (le cas de La Montagne du Dieu vivant de Le Clézio)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
L’analyse des mécanismes résultant de l'expérience abstraite ou de la rencontre sensorielle du sujet actif avec l'univers a été négligée du point de vue de la sémiotique classique et celui-ci résiste à des concepts tels que : « présence », « expérience », « corps » et « le sensible ». Landowski défend l’idée du sens constituée d’une condition à la présence et il introduit les quatre régimes d’espace dans lesquels le sens de discours dépend de l'interaction sensorielle-perceptive entre le sujet et le monde extérieur. Dans ses régimes, l’espace-tissu est en interaction avec la programmation, l’espace-volute se présente par l’ajustement, l’espace-abîme est manifesté par l’assentiment et l’espace-réseau est en rapport avec la manipulation. La question principale de cette recherche consiste aux régimes du sens de Landowski se présentant dans le texte littéraire. Pour trouver la réponse, cette recherche applique les régimes d’espace de Landowski à savoir l’espace-volute et l’espace-abîme sur La montagne du dieu vivant de J.M.G Le Clézio dont les récits mettent en scène de beaux passages sur l’interaction entre les personnages et les espaces différents. Cet article aurait pour objectif d’examiner l’interaction entre le sujet et l’espace dans un texte littéraire à partir de la théorie des régimes du sens de Landowski pour effectuer le pouvoir de l’espace sur la perception humaine. Par une analyse sémiotique, cet article montrera enfin la relation entre le sujet et l’espace tout en se basant sur les phrases du sujet parlant et l’espace qui l’a entouré. Cette relation produit un sens profond.
The Discursive Re/construction of the Future in the Institutional Translations of the Iranian Supreme Leader's Discourse(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The representation of future pre-configuration through policy-making processes has been an in-vogue area of study in the field of discourse analysis. Equally important is the reconstruction of future pre-configuration in the institutional translations of political text and talk. The objective of this study is to investigate the conceptualization of futurity in the preemptive policy-making in the speeches of the Iranian Supreme Leader and their English institutional translations. The data for the present study comes from 20 speeches of the Iranian Supreme Leader and their translations, spanning from 2015-2020, issued by the Office of the Supreme Leader. We employed semantic-syntactic analytical tools such as mood, modality, and aspect to study the conceptualization of futurity in the policy discourse. In conclusion, the findings of the study indicate that these reconstruction of futurity in the preemptive policy-making process in the English institutional translations are to a greater extent similar to the semantic-syntactic properties of the original texts. However, modalization and mood transformation are instances of differences between original and translated versions of texts. Besides, we argued that any instance of the occurrence of similarity or differences stems from on-line dialectic relationships between micro-pragmatic and macro-pragmatic factors
The Impact of Grammarly Software on Enhancing Writing Skills among EFL Learners(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In light of ongoing challenges in writing education and the needs of digital-native learners, this study explored the effectiveness of using the free version of Grammarly in the writing development of EFL learners. Thirty-three TEFL students at Shahid Rajaee University were randomly selected and participated in the study. Using a quantitative one-group design, their writing performance was assessed through six tasks and analyzed via one-way Repeated Measures MANOVA. The results indicated a consistent improvement in overall writing performance through the regular use of Grammarly as an automatic corrective feedback tool. To identify which writing components improved, an RM-MANOVA was conducted on grammar, spelling, punctuation, and clarity. The analysis showed significant improvement only in grammatical accuracy, with other aspects remaining unchanged. These findings highlight Grammarly’s potential in enhancing grammatical skills. The study contributes to ELT by encouraging the integration of ICT-related content into the EFL curriculum and teacher training programs, emphasizing the role of AI tools in language learning. These findings highlight the increasing impact of AI-powered tools in improving writing skills for language learners. Educators should balance automated feedback with personalized instruction. As research on effectiveness of Grammarly is still limited, further studies are necessary to fully understand its educational potential.
The Effects of Models of Dynamic Assessment on EFL Learners’ Writing Apprehension and Writing Self-Efficacy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Dynamic assessment (DA) is an innovative way of assessing students’ knowledge. Given the importance of knowing how to reduce writing apprehension and improve writing self-efficacy in language learning, this study investigated the effects of models of DA including Buddoff’s Learning Potential Measurement Approach (LPMA), Carlson and Wiedl’s Testing-the-Limits Approach (TLA), and Intensive Mediated Learning Experience (IMLE) on L2 writing apprehension and self-efficacy. The participants were 302 students in four groups. All groups were given the writing apprehension and writing self-efficacy questionnaires as pretests, followed by 20 sessions of treatment. The same questionnaires were given in the last session as posttests. The collected data were analyzed using one-way Analysis of Covariance. The results showed a significant difference among the four groups’ writing apprehension and writing self-efficacy mean scores on the posttests. The findings also revealed that the IMLE group outperformed the other two groups. Based on the results, it was concluded that employing DA models can be conducive to reducing writing apprehension and improving writing self-efficacy among EFL learners. The findings of the present study can have useful implications for teachers, students, material designers, and language assessors.
Examining the Effect of Item Difficulty and Rater Leniency on Iranian Test Takers’ Performance on WDCT and DSAT: A Comparative Study(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The current paper intends to exploit the Many Facet Rasch Model to investigate and compare the impact of situations (items) and raters on test takers' performance on the Written Discourse Completion Test (WDCT) and Discourse Self-Assessment Tests (DSAT). In this study, the participants were 110 English as a Foreign Language (EFL) students at Vali-e-Asr University of Rafsanjan in Iran. The students were asked to complete the WDCT and rate themselves on that test. Four raters scored the WDCT tests. According to the FACETS results, there were significant differences in students' performance between the two methods. The stable fit statistics and differing levels of difficulty measures for each test method indicated that each test had a unique way of differentiating the test taker's pragmatic ability. Based on the results, both DSAT and WDCT are acceptable measures for pragmatic ability; however, there are some fitness problems in DSAT. This shows the unpredictable pattern of ratings in the DSAT. It is recommended to have rater training to obtain more accurate results from the DSAT. Finally, the implications were discussed.
Enhancing Well-being: Exploring the Influence of Teacher Growth Mindset and Grit among EFL Instructors in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The primary objective of this research was to explore how the mindsets and perseverance of English as a Foreign Language (EFL) teachers in Iran impact their well-being. Using Structural Equation Modeling (SEM), data from 375 EFL teachers, selected through convenience sampling, were analyzed. The results revealed a direct and positive correlation between a teacher's growth mindset and their well-being. Additionally, the study found that the relationship between a teacher's growth mindset and well-being was influenced by their level of grit. These findings suggest that educators can significantly contribute to fostering growth mindsets and perseverance among EFL teachers, thus improving their well-being. Ultimately, this research underscores the importance of these teacher characteristics in enhancing the well-being of EFL instructors and offers practical guidance for educators aiming to support them.
نگرش های زبانی گویشوران در همزیستی فارسی و مازندرانی در استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان شناسی و گویش های خراسان سال ۱۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۳۸
104 - 77
حوزههای تخصصی:
تحولات اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی به همراه توسعه تکنولوژی و ارتباطات در سال های اخیر در کشورمان موجب گرایش گویشوران زبان های بومی و اقلیت به زبان فارسی شده است و این روند تهدیدی برای بقای زبان های اقلیت به حساب می آید. دراین بین، نگرش زبانی گویشوران نسبت به زبان مادری شان یکی از عوامل مؤثر و تعیین کننده در سرنوشت این زبان هاست. این پژوهش به بررسی نگرش های زبانی گویشوران نسبت به زبان مازندرانی و فارسی در استان مازندران و هم چنین تأثیر برخی عوامل اجتماعی مانند سن، جنسیت و شهرنشینی بر این نگرش ها پرداخته است. جمعیت نمونه شامل 1200 گویشور مازندرانی از سه گروه سن ی، در پنج شهر و دوازده منطقه روستایی و از دو گروه جنسیتی زن و مرد می باشند. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که بسیاری از گویشوران مازندرانی به قابلیت و اهمیت این زبان اعتقاد چندانی ندارند و درمجموع نگرش های منفی نسبت به مازندرانی غالب است. هم چنین تحلیل ها نشان دادند که درمجموع گروه های سنی پایین تر گرایش بیشتری به زبان فارسی دارند و زنان بیش از مردان و شهرنشینان بیش از روستانشینان به زبان فارسی علاقه مندند. با توجه به گسترش شهرنشینی از یک سو و نقش نسل جوان و به ویژه دختران به عنوان مادران آینده، در انتقال زبان مادری به نسل آینده، می توان پیش بینی کرد که خطر زوال، مازندرانی را تهدید می کند.
نقش متغیر سن در حفظ یا تغییر زبان: مطالعه ای موردی درباره کردی کرماشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر زبان در جامعه های دو یا چندزبانه دغدغه ای جهانی است. در شهر دو یا چندزبانه کرمانشاه نیز گرایش قوی برای به حاشیه راندن زبان مادری درمیانِ خانواده ها مشاهده می شود. هدف اصلی در این پژوهشِ توصیفی-تحلیلی، بررسی تأثیر سن بر تغییر زبان گویشوران کردی کرماشانی در شهر کرمانشاه است. فرضیه پژوهش این است که بین سن مخاطبان و حفظ زبان رابطه ای مستقیم وجود دارد؛ یعنی نوجوانان به سرعت درحالِ تغییر زبان کردی به فارسی هستند. برای انجام پژوهش حاضر، 384 آزمودنی (مرد و زن از 3 گروه سنی زیر 20 سال، 20 تا 50 سال و 50 سال به بالا) به صورت تصادفی ساده برگزیده شدند تا به پرسش نامه پاسخ دهند. چارچوب نظری پژوهش، شیوه تحلیل حوزه ای فیشمن (1966) است. داده ها از حوزه های مختلف زبانی (خانواده، کوچه و بازار، اداره، مدرسه، مذهب و هنر و سرگرمی) گردآوری و با نرم افزار SPSS تجزیه وتحلیل شدند. نتایج نشان داد که کاربرد زبان کردی در حوزه خانواده حتی کمتر از حوزه های اداری و کوچه و بازار است. همچنین میزان یادگیری این زبان در خانواده های کرمانشاهی به عنوان زبان اول از 5/82 درصد در مخاطبان بالای 50 سال به 28 درصد در افراد زیر 20 سال کاهش یافته است. درمقابل، فراگیری فارسی به منزله زبان اول در مقایسه با دو گروه سنی بالاتر به یکباره حدود 10 برابر افزایش یافته است. یافته ها بیانگر شتاب در فرایند تغییر زبان در نوجوانان کرمانشاه است.