فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۱۰٬۵۱۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
در ایران، دوبله متداول ترین روش برای عرضه محصولات دیداری شنیداری خارجی به مخاطبان تلویزیون و سینماست. همچنین، سامانه های اینترنتی متعدد اشتراک و هم رسانی فیلم و سریال های خارجی با ارائه نسخه دوبله شده غیر رسمی این محصولات، مخاطبان بسیاری را با خود همراه ساخته اند. بنابراین، با توجه به خیل عظیم مخاطبان دوبله ضرورت پژوهش های بومی مرتبط با دوبله بیش از پیش برجسته می شود. هدف پژوهش اکتشافی حاضر بررسی ملاحظات و معیارهای انتخاب صدا و صداپیشه در دوبله فیلم و سریال های خارجی در ایران است. بر این اساس، نظرات هفت دوبلور و مدیر دوبلاژ حرفه ای، طی برگزاری چند مصاحبه حضوری با ایشان، به صورت کیفی جمع آوری و با استفاده از شیوه نظریه داده بنیاد تحلیل شد. درنهایت یافته ها به چهار دسته عمده انتخاب دوبلور براساس شخصیت پردازی کاراکتر، ویژگی های هنرپیشه، نوع نقش و صلاحدید مدیر دوبلاژ تقسیم شد. همچنین، راهکارهای عملی مدیران دوبلاژ در مواجه با لهجه شامل حذف لهجه، تغییر در دستور زبان، استفاده از واژگان متفاوت، زیرنویس و درنهایت استفاده از زبان ساختگی بود.
بررسی ساختاری و معنایی جمله های داری دو عنصر منفی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفی یکی از پدیده های شناختی و عقلانی است که در زبان بشر به صورت های مختلف انعکاس می یابد. هدف از جستار حاضر بررسی ساختاری و معنایی انواع جمله هایی در زبان فارسی است که در آنها دو عنصر منفی وجود دارد. نفی مضاعف و ساختار توافق منفی دو نوع شناخته شده از این ساختارها هستند که در زبان های مختلف به طور گسترده مورد بررسی قرار گرفته اند و در زبان فارسی نیز به آنها پرداخته شده است. اما علاوه بر این دو، فارسی دارای ساختارهای متنوعی است که در آنها دو عنصر منفی به کار رفته وتا به حال از لحاظ ساختاری و معنایی مورد بررسی قرار نگرفته اند. نتایج حاصل از این پژوهشِ پیکره بنیاد که براساس داده های مستخرج از شبکه اجتماعی اینستاگرام (مشتمل بر 921 جمله فارسی) انجام شده نشان می دهدکه جملات حاوی دو عنصر منفی از لحاظ ساختاری قابل طبقه بندی به یازده دسته اند و تحلیل جنبه های معنایی آنها نشان دهنده آن است که تعامل دو عنصر منفی در یک جمله واحد وضعیت معنایی پیچیده ای را به وجود می آورد که تحلیل آن مستلزم اتخاذ رویکردی پیوستاری به مفهوم نفی است. به عبارت دیگر، هرچند مفاهیم مثبت و منفی را در زبان شناسی تحت عنوان مقوله «قطبیت» مطرح می کنند، اما این دو مفهوم به هیچ وجه قطبی و صفر و یک نیستند بلکه طیفی و پیوستاری اند
مقایسه توان شبیه سازی ادراکی در کودکان مبتلا به اختلال ویژه خواندن و کودکان طبیعی از دیدگاه شناخت جسمی شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طبق رویکرد زبان شناسی شناختی، ساختار مفهومی ما ذاتاً جسمی شده است و موضوع مهمی که در شناخت جسمی شده مطرح می شود این است که سیستم های ادراکی و حرکتی نقش بسیار مهمی بر روی عملکردهای عالی شناختی نظیر حافظه، تشخیص اشیاء، درک زبان و تصویرسازی ادراکی و حرکتی ایفاء می کنند. در همین راستا، طبق اطلاعات به دست آمده از مطالعات رفتاری و عصب شناختی مشخص شده است که یادآوری تجارب ادراکی منجر به فعال سازی ساختارهای ادراکی مشابه در مغز می شود. با این توضیح، پرسش مهمی که پیش می آید این است که آیا نقص در مهارت ادراک دیداری بر شبیه سازی ادراکی حین پردازش زبان اثرگذار است یا خیر. پژوهش حاضر سعی دارد تا با استفاده از آزمون جفت کردن تصویر با جمله، پاسخ این پرسش را پیدا کند و به بررسی این موضوع بپردازد که تا چه میزان کودکان مبتلا به اختلال ویژه خواندن قادرند مفاهیم ادراکی (شکل و جهت) که به صورت ضمنی در جمله مطرح شده اند را شبیه سازی کنند. بدین منظور 17 کودک 8 تا 13 ساله مبتلا به اختلال ویژه خواندن و 17 کودک 8 تا 13 ساله طبیعی در شهر شیراز مورد مقایسه قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد تفاوت معناداری در آزمون شبیه سازی ادراکی میان دو گروه وجود دارد و کودکان مبتلا به اختلال خواندن کمتر قادر به فعال سازی شبیه سازی ادراکی هستند و به درستی نمی توانند تفاوت میان تصاویر همخوان با ناهمخوان را تشخیص دهند. نتایج به دست آمده بیانگر آن است که تجارب جسمی شده نقش بسیار مهمی در پردازش زبان ایفا می کند و نقص در مهارت ادراک دیداری می تواند تاثیر منفی بر فعال سازی شبیه سازی ادراکی داشته باشد که این موضوع تأییدکننده ماهیت جسمی شده زبان و ارتباط میان زبان با دیگر مهارت های شناختی است.
برجسته سازی زبان شناختی با افزودن توازن آوایی، واژگانی و گروهی در متن اسناد رسمی و تأثیر آن بر درک مخاطب: رویکرد زبان شناسی حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۲
97 - 112
حوزههای تخصصی:
اسنادی که در دفاتر اسناد رسمی تنظیم می شوند، پس از امضا قابل انکار نیستند و باید به طور کامل به وسیله مخاطب درک شوند. هرچه متن به زبان خودکار نزدیک تر باشد، آسان تر درک می شود. به همین دلیل است که متون علمی، بر خلاف متون ادبی، خالی از ابزارهای زیبایی آفرینی هستند. برای ساده سازی متن اسناد رسمی در چارچوب زبان شناسی حقوقی، پژوهش توصیفی - تحلیلی حاضر در پی شناسایی و در صورت امکان بازنویسی نمودهای برجسته سازی، به مثابه ویژگی زبان ادب بوده است که می تواند با دور کردن این متن ها از زبان خودکار، درک را برای مخاطب دشوار کند. برای شناسایی این نمود ها و نشان دادن تأثیر آن ها بر درک مخاطب، صد نمونه سند رسمی ( پنجاه نمونه از کتاب نمونه اسناد و پنجاه نمونه از اسناد واقعی تنظیم شده در دفتر اسناد رسمی 1479 تهران) بررسی و تحلیل شده اند. نتایج نشان داد که برجسته سازی در این سند ها از راه قاعده افزایی و با ایجاد توازن در (1240) مورد تکرار در سطوح آوایی، واژگانی و گروهی، در واژه های عربی و حقوقی صورت گرفته است. حذف توازن و بازنویسی در درصد قابل توجّهی از نمونه ها (03/65%)، ممکن بوده و این جایگزینی ها باعث افزایش معنادار (40) درصدی در میزان درک صد نفر از مراجعه کنندگان به دفتر اسناد رسمی شده است.
مقایسه نظام زبانشناختی شنیداری و گفتاری در کودکان شنوا با همسالان کم شنوای دارای سمعک و کاشت حلزون شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کسب مهارت های زبانی نیازمند داشتن یک سیستم شنوایی خوب و سالم است. شنوایی در کودکان کم شنوا پس از دریافت سمعک و پروتز حلزون شنوایی آغاز می شود. اگرچه مهارت های زبانی و گفتار روزمره در کودکان کم شنوا به کمک گفتار درمانی ارتقاء می یابد، اما چون این کودکان وارد سیستم آموزشی عمومی می شوند و در کنار همسالان شنوا آموزش می بینند و با متون و کتب درسی مواجه می شوند لازم است مهارت های زبانی یعنی درک زبانی (گوش دادن) و بیانی (صحبت کردن) ایشان با همسالان شنوایشان به دقت بررسی شود. بنابراین در پژوهش حاضر به تحلیل و بررسی مؤلفه های گوش دادن و صحبت کردن در کودکان کم شنوا با همسالان شنوایشان پرداخته شده است. برای این منظور 39 کودک 8-6 سال دبستانی در این مطالعه مورد مقایسه قرارگرفتند. شرکت-کنندگان، شامل 10 کودک دارای سمعک، 13 کودک دارای پروتز حلزون شنوایی و 16 کودک شنوا بودند که به کمک آزمون رشد زبان Told-p:3 بررسی گردیدند. پس از انجام آزمون، داده ها توسط نرم افزار SPSS و آزمون های غیر پارامتریک کروسکال والیس و یومن ویتنی مورد تحلیل و بررسی قرارگرفت. نتایج نشان داد، میان کودکان کاشت حلزون شده و دارای سمعک، در درک زبان و گفتار (گوش دادن و صحبت کردن) تفاوت معنی داری وجود ندارد. اما بین کودکان شنوا و دو گروه کودکان کم شنوا در درک زبان و گفتار اختلاف معنی داری وجود دارد. باتوجه به این که زبان گفتاری پایه زبان نوشتاری است، کودکان کم شنوایی که در درک زبانی (گوش دادن) و بیان (صحبت کردن) ضعف دارند در ابعاد مختلف زبان نوشتاری (خواندن و نوشتن) نیز، عملکرد ضعیفی خواهند داشت و این امر در پیشرفت تحصیلی کودکان کم شنوا حائز اهمیت است.
The Discursive Construction of Academic Writing Expertise: A Case Study of Developing from an Outsider to a Contributor Role in a Discourse Community(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study aims at exploring the developmental process from a novice writer to an expert academic contributor from a discursive viewpoint. Using a cross-sectional research design, the researcher was in contact with five graduate students (from M.A. to PhD) via semi-structured interviews and online communication. Based on the ideas of intertextuality and community of practice, the results obtained through text analysis showed two categories of intertextual references relevant for constructing genre knowledge, namely text-oriented practices (based on the discursive authority of texts) and expert-oriented practices (based on the discursive authority of experts). Moreover, novice writers were highly dependent on both text-oriented and expert-oriented practices but they favoured the former in their writing practices. Furthermore, since professional identity is an important aspect of genre knowledge, two identities of outsider and contributor were identified regarding this discourse community and its audience. The study concludes with implications for improving the discursive practices of the local academic community for developing professional identity of its novices.
Students' perceptions of teachers' written feedback on EFL writing in a Vietnamese tertiary context(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Teacher written feedback (TWF) has received growing attention from researchers and teachers. Although TWF arguably targets multiple dimensions of students’ writing, research to date has largely focused on the relationship between written corrective feedback and language development. More research is needed to understand TWF more holistically and as a two-way social process (Storch, 2018). As such, it is important to understand students’ perspectives on TWF in different instructional contexts. The present study explores Vietnamese EFL students’ perceptions of TWF practices and their preferences for TWF. Data was collected from 97 English-major students in a Vietnamese tertiary setting by means of a questionnaire and follow-up interviews. The findings show that while TWF tended to weigh more on the linguistic end of the form-meaning continuum, students preferred TWF to target both form and global issues of content/idea development and writing style. However, students were divided in their preferences for comprehensive/selective feedback and for direct/indirect feedback. Although students were aware of the necessity of revising their writing upon reception of feedback, they reported different post-feedback actions. Above all, students’ preferences and expectations were underpinned by their own beliefs about the values of TWF that encompass both cognitive/non-cognitive and affective dimensions. The study offers important pedagogical implications for planning written feedback in writing instruction.
همبستگی تکیه وزنی و مشخصه های صوت شناختی دیرش، شدت و زیروبمی در اشعار عامیانه زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
37 - 52
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی همبستگی بین تکیه وزنی و مشخصه های صوت شناختی دیرش، شدت و زیروبمی واکه ها در اشعار عامیانه زبان فارسی است. به این منظور، 51 مصراع از اشعار عامیانه زبان فارسی بررسی شده اند. این اشعار متشکل از 139 هجا در جایگاه های دارای تکیه وزنی و 139 هجا در جایگاه های فاقد تکیه وزنی بودند. هر مصرع از این اشعار به هجاها، پایه ها و شطرهای تشکیل دهنده تقطیع شد. در گام بعدی، مشخصه های صوت شناختی زیروبمی، شدت و دیرش واکه ها در هجاهای دارای تکیه وزنی و هجاهای فاقد آن به صورت دستی اندازه گیری شد. به منظور مقایسه این مشخصه ها آزمون تی دونمونه زوجی اجرا شده است. نتایج این پژوهش عبارتند از: الف) دیرش واکه های دارای تکیه وزنی بیشتر از مقادیر آن در واکه های فاقد تکیه وزنی است و تأثیر تکیه وزنی بر دیرش واکه ها معنادار است؛ ب) شدت واکه ها در هجای دارای تکیه وزنی کمتر از مقادیر آن در هجای فاقد تکیه وزنی است و تأثیر تکیه وزنی بر شدت واکه ها نیز معنادار است؛ پ) زیروبمی واکه ها در جایگاه دارای تکیه وزنی بیشتر از مقادیر آن در جایگاه فاقد تکیه وزنی است، امّا تفاوت بین زیروبمی واکه ها در این دو جایگاه معنادار نیست.
ترجمه در ژانر وحشت: رمان گورستان اثر نیل گیمن و ترجمه فارسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه ابزاری مناسب است که امکان خواندن متون مختلف از جمله ادبیات وحشت را در سراسر جهان فراهم می کند. وینه و داربلنه (نقل در ماندی، 1391) از نظریه پردازانی هستند که راه بردهای هفت گانه ای را برای ترجمه معرفی می کنند. این راه بردها عبارتند از: وام گیری، ترجمه تحت اللفظی، گرته برداری، تغییر شکل، تغییر بیان، معادل یابی و اقتباس. دیویس (2003) برای ترجمه واژگان خاص فرهنگی هفت راه برد ارائه می دهد و سه راه برد پانویس، صرف نظر کردن از ارجاع فرهنگی و معادل یابی در ترجمه ژانر وحشت نقشی مهم دارند. در این پژوهش، سعی شده با استفاده از شیوه اسنادی کتابخانه ای، رمان گورستان (The Graveyard) اثر نیل گیمن بررسی و چالش های ترجمه ژانر وحشت در ترجمه فارسی این اثر بر اساس مدل نظری وینه و داربلنه و دیویس مورد مطالعه قرار گیرد؛ بنابراین، پرسش های پژوهش به این شرح است: مترجم از چه راه برد هایی برای ترجمه اثر وحشت استفاده کرده است؟ آیا مترجم توانسته راه برد های ترجمه را بر اساس ویژگی های ژانر وحشت به کار گیرد و متنی با تأثیر مشابه متن مبدأ خلق کند؟ نتایج نشان داد مترجم از راه برد های حذف، اقتباس، ترجمه تحت اللفظی، جابجایی و تغییر بیان استفاده کرده است. در بسیاری از موارد، مترجم در هنگام انتخاب راه برد به ویژگی های ژانر وحشت توجه لازم را نداشته همین امر باعث شده مخاطب در هنگام خواندن متن اصلی احساس وحشت بیشتری را تجربه کند. نتایج حاصل از این پژوهش علاوه بر اینکه به مترجم کمک می کند تا نقاط ضعف و قوت ترجمه خود را شناسایی کند، ضرورت و اهمیت توجه به ویژگی های متن را برای مترجمان و دانشجویان رشته زبان انگلیسی آشکارخواهد کرد.
The Effect of Critical Thinking-Oriented Dynamic Assessment on Iranian EFL Learners' Learning Potential: A Study of Reading Comprehension Skill(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۴۰, Issue ۲, Spring ۲۰۲۱
193 - 227
حوزههای تخصصی:
The present study is part of a Ph.D. program that explores the possible effect of critical thinking-oriented dynamic assessment (CT-DA) on learners' learning potential in reading comprehension skills. 21 Iranian language learners who were homogenized in terms of their language proficiency, reading comprehension, and critical thinking abilities participated in this study. Learners were divided into three groups of CT-DA, dynamic assessment (DA), and Control group. While learners in CT-DA received mediation loaded with critical thinking techniques, learners in DA group received dynamic assessment mediation, and learners in the Control group did not receive any mediation. The analysis of the results revealed that DA and CT-DA significantly improve learners' reading potential scores. Moreover, significant differences between the Learning Potential Score (LPS) of DA and CT-DA groups were found, denoting the better performance of participants who received a critical thinking-oriented dynamic assessment. Finally, the qualitative analyses led to the detection of eleven mediational strategies which nurtured the development of the reading comprehension ability of L2 learners during CT-DA. The article concludes with suggestions for further research on dynamic assessment and critical thinking in second/foreign language development.
The Effects of Noticing on Learners’ Grammar Achievements: Cognitive and Ecological Perspectives(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Despite a great number of studies exploring Schmidt’s noticing hypothesis in the cognitive perspective of language learning, the investigations focused on noticing in the ecological perspective are rather rare in number. The present study was an attempt to examine how noticing second language recast could affect the learners’ achievements of grammatical structures through these two perspectives (i.e., cognitive and ecological). To do so, one hundred and twenty first-year college students at Islamic Azad University and Applied Science University in Tehran took part in this study. The students were divided into two cognitive and ecological groups and received two different treatments. During the treatment, the learners in all groups received recast and their noticing was assessed through learners’ raising hands and underlining. In the end, a posttest was conducted to measure the effectiveness of the treatment. Data analysis revealed that the ecological perspective of language learning was more conducive to noticing and subsequent language learning. The study also made contributions by actualizing the ecological project-based meaningful activities, shedding light on the importance of affordance and interaction in the context of language learning.
A Comparative Study of Contextual and Personal Factors Associated with Burnout and Its Consequences: A Case of EFL Teachers in Public Schools and Private Institutes(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Abstract: So far, the roles and responsibilities of teachers have undergone massive changes and teachers have been inundated with constant transition and workload. Consequently, the boundaries between work and home have been blurred and teachers are highly required to devote more and more time to their work. Such high expectations contribute to high stress which, in turn, leads to teachers’ occupational burnout. Despite a plethora of research which has investigated the relationship between burnout and various teachers’ variables, less is known about how Iranian English teachers at both public high schools and private language institutes perceive the sources and consequences of burnout in their work-lives. To bridge the gap, a phenomenological mixed-methods research was conducted. Questionnaires, interviews, and observations were used for data collection. First, the Maslach Burnout Inventory was distributed to identify burned out English teachers. Afterward, 62 burned-out English teachers (23 school and 29 institute teachers) were invited for interviews. To triangulate the data, classroom observations were also conducted. Results revealed that although school and institute teachers reported lots of similar sources and consequences for their stress and burnout, several substantial differences were observed due to the varying contexts. Moreover, it was found that both contextual and personal factors led to English teachers’ stress and burnout.
EFL Teachers’ Professional Development, Job Satisfaction, and Reflective Thinking: A Structural Equation Modeling(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۱۰ , N. ۲ , ۲۰۲۱
111 - 132
حوزههای تخصصی:
The demand for learning English as a foreign language has significantly heightened the need to recruit efficient teachers. Related literature confirms the lack of studies on teacher characteristics that can affect their job satisfaction. This study aimed to study the relationship between Iranian EFL teachers’ professional development, job satisfaction, and reflective thinking. One-hundred and fifty-nine teachers from different universities, language institutes, and schools wer e requested to answer the professional development questionnaire, the Minnesota satisfaction questionnaire, and reflective thinking scale as the main data collection instruments. These questionnaires were given in three different ways: in person, email, and social networks. Structural Equation Modeling was used to examine the hypothesized model of associations. This model was confirmed following the application of the modification indices proposed by the software (Normal chi-square = 3.4; RMSEA =.03; RMR =.02; GFI =.94; AGFI =.91; NFI =.94; CFI =.94; IFI =.94). The findings showed that there were significant internal correlations between all the latent variables and their sub-scales. Furthermore, findings of multiple regression analysis revealed that professional development and reflective thinking positively predicted job satisfaction, with professional development exerting more predictive power compared to reflective thinking. Pedagogical implications of the results have been discussed.
A Comparative Study on Rhetorical Structure of Articles Written by Iranian and English Native Scholars in Business Management(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The most effective means of directing attention to an article in the academic community is to publish it in credential journals, however, writing in English can be challenging for novice writers especially non-native speakers (NNS) of English. Thus, despite the ample research in some fields, there is a great need for studies comparing the rhetorical features together with move structure of sections of Research Articles (RA) written by native scholars with non-native (NN) scholars’ RAs to provide NN writers with academic writing patterns beside procedures needed for publishing in the field of Business Management. To this end, Hyland’s (2000) five-move model was employed for identifying rhetorical moves along with a “bottom-up” approach for realizing linguistic signals in the Abstract, Introduction and Conclusion sections of thirty articles from international and national journals. The study revealed correspondence of most international articles to Hyland’s move model, a tendency for writing informative Abstracts was apparent with the presence of all the moves in Introduction and Conclusion sections. Analysis of linguistic aspects of articles illustrated a striking difference in the use of language features between native and NN scholars. The findings of this study have some implications for people involved in genre analysis as well as teaching academic writing and material design.
تعبیر کنایه در زبان فارسی بر مبنای دیدگاهی ادراکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنایه در سنت مطالعه بلاغت به سخنی اطلاق می شود که دارای دو معنی است و مخاطب با توجه به شرایط از مفهوم صریح آن به مفهوم ضمنی اش پی می برد. نگاهی به پیشینه مطالعه کنایه نشان می دهد که این صنعت که امروزه دیگر صرفاً محدود به حوزه ادب نیست و در گفت وگوهای روزمره سخنگویان کاربرد عام دارد، همواره با فرایندهای دیگری نظیر استعاره، مجاز، معنی ضمنی و جز آن خلط شده است. در مقاله حاضر، ضمن اشاره به این همپوشی ها به دنبال آنیم تا تعریف مشخص و مستقلی از کنایه به دست دهیم. به ویژه می کوشیم تا از منظری تحلیلی توصیفی و به کمک داده های متعدد از جملات روزمره سخنگویان زبان در چارچوب نگرشی ادراکی به بررسی چگونگی درک و تعبیر کنایه بپردازیم. این پژوهش نشان می دهد که سخنگویان با تکیه بر اطلاعات بافت های ادراکی، اعم از بافت زبانی یا بافت A، بافت موقعیتی یا B و اطلاعات از پیش موجود در حافظه یا بافت C کنایه را تعبیر می کنند. در این میان، وجود اطلاعی خاص در بافت C نقشی عمده ایفا می کند که براساس آن، هر جمله ای را می توان در معنی متناقضش تعبیر کرد.
Hypocritical Language and the Empire’s Double Lies: Pragmatic Study of the Selected Novels of George Orwell(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۹, Issue ۳۹, Winter ۲۰۲۱
91 - 105
حوزههای تخصصی:
World literature is replete with many texts that depict the imperialists using hypocritical language as an oppressive device for intimidating their subjects. The oppressors pretended to be the civilizers by inculcating the idea of “Benevolent Colonization” into the minds of the oppressed. In this paper, the researchers investigate how situational and linguistic contexts affect the meanings of utterances in George Orwell’s selected novels. It is aimed to remove the gaps in the multicultural world by scrutinizing the power of language pragmatically. The methodology is qualitative based on Grice’s theory of implicature. The novels under investigation both violate and adhere to the four maxims of Grice’s theory of Conversational Implicature. The findings of the paper indicate that language can be used as a suppressive weapon for supporting imperialist objectives or hamper satisfactory human relations, and that positive gifts of imperialism come with the caveat that they are being achieved at the cost of exploiting the oppressed.
توانش کاربرد شناسی در زبان انگلیسی در فراگیران دو زبانه (فارسی-بلوچی) و تک زبانه (فارسی): تمرکز بر مجموعه کنش گفتاری امتناع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر سعی بر بررسی توانش کاربرد شناسی فراگیران فارسی و فارسی-بلوچ در ضمن یادگیری زبان انگلیسی به عنوان زبان دوم و زبان سوم شان داشت. کاربرد راهبرد های امتناع با توجه به شأن و مقام طرف صحبت (پایین تر، مساوی و بالا تر) و انواع کنش های انگیزشی (درخواست، دعوت، پیشنهاد، توصیه) مورد بررسی قرار گرفت. افزون بر این، تشخیص راهبردهای امتناعِ مناسب در زبان انگلیسی با توجه به فاصله اجتماعی بین افراد، رابطه قدرت آنها و میزان تحمیل امتناع مورد مطالعه قرار گرفت. از 36 فراگیر زبان انگلیسی فارسی-بلوچ و 33 فارسی زبان خواسته شد تا به آزمون تکمیل گفتمان نوشتاری و آزمون تکمیل گفتمان چند گزینه ای پاسخ دهند. نتایجِ پژوهش تفاوتهایی را در فراوانی و تناوب قواعد معنایی بکار برده شده توسط شرکت کنندگان بلوچ و فارس نشان داد. فراگیران فارسی زبان بیشتر از فرمولهای غیر مستقیم و راهبرد های حفظ وجهه در پاسخ هایشان استفاده کردند، در حالیکه فراگیران فارسی-بلوچ انواع مستقیم تری از قواعد معنایی را با درجات مختلف فراوانی مورد استفاده قرار دادند. به استثنای ردِ پیشنهاد که در آن فرار از موقعیت و امتناعِ مستقیم بیشترین کاربرد و بیان تأسف کمترین کاربرد را دارا بودند، در سایر موارد، رایج ترین قاعده های معنایی عذر/توجیه، بیان تأسف و امتناع مستقیم بودند. بهرحال، در ارتباط با تشخیص راهبرد امتناعِ مناسب، فراگیران بلوچ توانش کاربرد شناسی بهتری نسبت به فارسی زبان ها بروز ندادند، به نحوی که تفاوت بین دو گروه در تشخیص راهبرد های مناسب معنا دار گزارش نشد.
بررسی راه بردهای ارتباطی در تعامل فروشنده - مشتری در شهر ساری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی استراتژی های ارتباط کلامی مورد استفاده فروشندگان در تعامل با مشتریان در شهر ساری می پردازد. این استراتژی ها بر اساس دیدگاه لیکاف (1975) به مواردی مانند عبارات متقاعدکننده، عبارات احترام آمیز، عبارات تحکمی یا امری، تصدیق گرها، تشدیدکننده ها و ... تقسیم شده اند. داده های این پژوهش از طریق ضبط صدای فروشندگان و مشتریان در بازار و فروشگاه های شهر ساری گردآوری شده اند و پس از پیاده سازی، میزان کاربرد هر یک از راهبردها محاسبه و با آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که فروشندگان در تعامل با مشتریان عمدتا از راهبردهای کلامی حمایتی نظیر عبارات متقاعدکننده، عبارات احترام آمیز و تشدیدکننده ها استفاده می کنند. با لحاظ کردن متغیر جنسیت ، مشخص شد که در بین فروشندگان زن، عبارات متقاعدکننده، عبارات احترام آمیز و تصدیق کننده بالاترین میزان کاربرد را دارا هستند. در بین فروشندگان مرد نیز، عبارات متقاعدکننده، عبارات تعدیل گر و تشدیدکننده بیشترین میزان استفاده را دارند. همچنین مشخص شد که بین فروشندگان مرد و زن در استفاده از راهبردهای کلامی حمایتی تفاوت معناداری وجود ندارد اما در مورد راهبردهای کلامی تهاجمی، فروشندگان مرد بیشتر از فروشندگان زن از راهبردهای کلامی تهاجمی استفاده می کنند
تطبیق روایتی از تلمود بابلی با ارداویراف نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر حوزه مطالعاتی نوینی در میان تلمودپژوهان پدید آمده است که روایت های تلمودی را در بستر متون ایرانی (به ویژه متون فارسی میانه) بررسی می نماید. این شیوه پژوهش منجر به پدید آمدن یک شاخه مطالعاتی ویژه به نام مطالعات ایرانی-تلمودی[1] شده است. در این میان البته جای ایران شناسان بسیار خالی است، ایران شناسانی که می توانند با دیدگاهی متفاوت از تلمودپژوهانِ عموماً یهودی غربی وارد این حوزه شوند. در همین راستا این مقاله به بررسی تطبیقی یک روایت از تلمود بابلی یعنی رساله گیتین 56ب و 57 الف با ارداویراف نامه می پردازد. رویکرد این مقاله برخلاف رویکرد عمومی موجود میان پژوهشگران مطالعات ایرانی-تلمودی -که بررسی روایت های تلمودی در بستر فارسی میانه است- بررسی احتمال تأثیر گرفتن ارداویراف نامه از روایت تلمودی مورد اشاره است. بی گمان جا دارد که پژوهشگران حوزه مطالعات ایرانی-تلمودی به این روش نوین نیز روی آورده و به تاثیر روایت های تلمودی -و یا به طور عام یهودی- بر متون فارسی میانه دوران ساسانی نیز بپردازند.
تحلیلی شناختی از مفهوم سازی «خشم الهی» در حوزه دنیا در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال سیزدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
99 - 125
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی شیوه مفهوم سازی خشم و عذاب الهی در قرآن کریم می پردازد. به این منظور، نخست، آیه های دربرگیرنده مفهوم های مورد نظر گرد آوری شدند و سپس از جنبه حوزه های مبدأ و نیز مرحله ها و سناریوی خشم مورد بررسی قرارگرفتند. هدف از این بررسی، یافتن تناظرهای قابلِ درک برای انسان در قرآن کریم است. مبنای این تناظر، شیوه مفهوم سازی خشم و الگوی حاکم بر آن در حالت های گوناگون انسانی، مدلِ کووچش (Kövecses, 1986) است. از یافته های این بررسی می توان به مفهوم سازی خشم در قرآن کریم با استفاده از حوزه های مبدأ «آتش»، «بلا و خسران»، «حیوان»، «ماده خوراکیِ تلخ و گزنده»، «تاریکی و ظلمت» و «فاصله» اشاره نمود که شباهت چشم گیری با حوزه های مبدأ خشمِ انسانی دارد. این شباهت ها با توجه به ماهیّت متفاوت خشم در خداوند و بشر، از آن جهت اهمیّت دارد که سازوکارهای کلام قرآنی را در انتقال پیام الهی به مخاطب بشری نشان می دهد. به بیان دیگر، در راستایِ بعد هدایت گری و اهمیّت انتقال پیام الهی به مخاطب انسانی، خداوند از کلامی برای ارتباط با انسان بهره می برد که برای گونه بشری ملموس و مأنوس بوده و حقیقت های معنوی و واقعیت های انتزاعی را با بهره گیری از مفاهیم عینی و تجربی به او منتقل می نماید تا برای مخاطب خود درک پذیرتر باشد. همچنین، با توجه آیه ها و مستندات قرآنی الگوی خشم خداوند با سناریوی خشمِ انسانی تفاوت داشته و مشتمل بر سه مرحله بینش و هدایت، هشدار و اخطار و در مرحله آخر عقاب است.