مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
مفعول
حوزه های تخصصی:
بررسی معانی افعال روسی با پیشوند-3a در بافت های مختلف جمله
حوزه های تخصصی:
پیشوند-3a یکى از پرکاربردترین پیشوندها است. این پیشوند به فعل پایه معانى مختلفى مى دهد، از عمده ترین معانى این پیشوند مى توان معانى "شروع عمل" و"مکان انجام عمل" را نام برد. براى درک هر چه صحیح تر معنى و مفهوم"مکان انجام عمل" این پیشوند، نیاز به بافت هاى جملات دقیقى داریم تا بتوانیم معانى مکانى این پیشوند را در موقعیت هاى مختلف مکانى درک کنیم، در این مقاله کوشیده ایم تا قواعد کلى در زمینهء موارد کاربردى این پیشوند، در بیان معانى ارائه گردد، تا زبان آموز بتواند به آسانى به تفاوت هاى موجود پى ببرد و نقش آن را در بافت هاى جملات در ترکیب با افعال و معانى آن به خوبى درک کند.
انواع معانی عینی مربوط به حالات روسی
حوزه های تخصصی:
در زبان روسى معانى مربوط به جملات را مى توان به دو گروه عمده تقسیم نمود: معانى عینى، معانى ذهنى. مهمترین معانى عینى که در ارتباط با حالات روسى از یکدیگر متمایز مى شوند، عبارتند از: معانى نهادى، معانى مفعولى، معانى متمم اسمى و معانى متمم قیدى. در درون هر یک از این چهار معنا مى توان یک سرى معانى جزئى را، از قبیل "فاعل "، "مفعول "، "مخاطب "، "واسطه " و غیره تعیین نمود. مشخص نمودن نوع گزاره از جمله نکاتى است، که به هنگام بررسى معناى عینى جمله به آن توجه خاص مى گردد. نوع گزاره جمله تعیین کننده نوع معانى اى است که در ساختار جملات به کار مى روند. این مقاله به بررسى انواع معانى مربوط به حالات روسى و همچنین تقسیم بندى انواع گزاره مى پردازد.
بررسی ساخت های نامتعدی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نامتعدی بودن تنها در افعال لازم متجلی نمی شود بلکه ساخت های لازم یکی از انواع نامتعدی ها در زبان فارسی میباشد. ضمنا تنها مظهر نامتعدی بودن،عدم حضور مفعول در جمله نیست، بلکه مشخصه های دیگری نیز میتواند در این سنجش ملاک قرار گیرد مثل : ایستایی، نمود، لحظه ای بودن، ارادی بودن، وجه و عاملیت. هم چنین ، بر خلاف نگرش سنتی که در آن افعال به دو گروه لازم و متعدی تقسیم می شد، افعال را بایستی در رابطه ای پیوستاری لحاظ نمود که در دو انتهای آن متعدی ترین و نامتعدی ترین افعال با توجّه به ملاک های مورد نظر قرار می گیرند و در حد فاصل آنها افعال دیگر با رابطه ای تدریجی مرتب می شوند.
مصدرنما یا مصدر فعل مرکب(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
فعل مرکب بحث انگیزترین موضوع در دستور زبان فارسی است و دستوریان درباره آن بحثهای بسیار کرده و نظرات متفاوت و حتی متضادی داده اند و اکثر در تشخیص فعل مرکب دچار سردرگمی شده اند و بسیاری از آنچه فعل مرکب یا مصدر مرکب مثال آورده اند فعل مرکب نیست، مثل: سوگند خوردن که سوگند مفعول است، باز هم همان سوگند را خورد. یا مسند است مانند ترش شدن به معنی ترشیدن که ترش مسند است.
بازتحلیلی نقشگرا از دوگان سازی واژبستی مفعول در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبان فارسی به حضور همزمان مفعول رایی و یک واژه بست دوگان سازی واژه بستی اطلاق می شود. در این مقاله نشان خواهیم داد که ارائه یک تحلیل دستوری صحیح از این فرایند منوط است به تمایزی که میان مرز بند و جمله قائل می شویم. هم نمایگی مفعول رایی و واژه بست ضمیری در حوزه بند، ذیل عنوان دوگان سازی قرار می گیرد؛ در حالی که اگر رابطه هم نمایگی میان این دو سازه در حوزه جمله قرار بگیرد فرایند موردنظر، چپ نشانی است که به موجب آن گروه اسمی نشانه گذاری شده با «را» به حاشیه چب بند منتقل شده و نقش آن در مقام مفعول را همان واژه بست در درون بند بر عهده می گیرد. شاید بتوان بارزترین وجه تمایز میان دو ساخت دوگان سازی مفعول و چپ نشانی آن را، حضور یک وقفه آوایی در مورد دوم دانست.
در باب تمیز در دستور زبان فارسی؛ صورت، ماهیت و اصطلاح شناسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«تمیز» اصطلاحی است که در نحو عربی و فارسی کاربرد دارد. این اصطلاح در دستورهای قدیم ترِ فارسی معادل همان تمیز عربی است، اما به تدریج بیشتر برای متمم مفعول به کار رفته است، یعنی نقشی که ابهام را از مفعولِ فعل هایی مانند دانستن، نامیدن، پنداشتن و... می زداید. امروز در دستور فارسی بیشتر از «تمیز» همین معنا اراده می شود. این گفتار نخست درپی آن است تا مشخص کند تمیز از کِی و از سوی چه کسی مصطلح شده است و این مفهوم چه معادل های دیگری دارد. دوم آنکه توصیفی از تمیز و فعل و مفعولِ مرتبط با آن به دست دهد. در راستای هدف نخست کتب دستور زبان فارسی (مطابق نظمی تاریخی) مطالعه و برای تحقق هدف دوم از بررسی ای پیکره بنیاد بهره برده شد که برخی از نتایج به دست آمده از آن چنین است: از میان این افعال فارسی فعل «دانستن» و سپس افعال دیدن، نامیدن، شمردن (شماردن) و گفتن، بیش از افعال دیگر با تمیز به کار رفته است. بیشترِ این افعال در ساخت های ظرفیتی متفاوتی ظاهر می شوند، اما برخی از آن ها تنها یک ساخت دارند و آن «فاعل، مفعول، تمیز» است، مانندِ نامیدن و محسوب کردن. تمیز عمدتاً در قالب گروه اسمی و سپس گروه صفتی و گروه حرف اضافه ای و به ندرت به شکل بند و ضمیر ظاهر می شود. نزدیک به تمام تمیزها با مفعول مستقیم و معدودی از آن ها با مفعول حرف اضافه ای می آیند. حضور مفعول در جمله به هر شکلی لازم است. به همین دلیل، شکل مجهول این افعال تمیز را از دست می دهند؛ به جز افعالی مانند یاد شدن، گفته شدن و اطلاق شدن که در حالت مجهول نیز مفعول حرف اضافه ای دارند.
معانی و کارکردهایِ نادر و بدیعِ حروف اضافه در منظومه حماسیِ زرّین قبانامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زرّین قبانامه یکی از بلندترین منظومه های حماسی پس از شاهنامه است. نویسنده در این اثر به ذکر دلاوری ها و جنگ های زرّین قبا، رستم و خاندان رستم در زمان پادشاهی کیخسرو و عهد نبوت سلیمان نبی (ع) و نبرد آنان با انیرانیان می پردازد. شاعر منظومه حماسی عامیانه زرّین قبانامه ، ناشناس و زمان سرایش آن نامعلوم است؛ ولی مصحّح آن برپایه شواهدی که به دست می دهد، زرّین قبانامه را به عهد صفویه مربوط می داند. یکی از مهم ترین ویژگی های سبک شناسیِ منظومه زرّین قبانامه که در ذیلِ ویژگی های زبانی این اثر قرار دارد، کاربرد «حروف اضافه» در معانی و کارکردهای کم سابقه و بدیع است؛ به گونه ای که شاید بتوان زرّین قبانامه را ازلحاظ تنوع و نوآوری های استفاده از حروف اضافه، یکی از منظومه های یگانه و منحصربه فرد در بین متون ادب پارسی دانست. در منظومه زرّین قبانامه ، برخی از حروف اضافه مانند «از»، «به» و «در»، در معانی نادر یا بدیع به کار رفته است؛ حتی در این منظومه، حروف اضافه نقش هایی دیگرگون و گاهی نادر در نحوِ جمله دارد؛ از آن جمله است: کاربرد دو حرفِ اضافه پیاپی برای یک متمم؛ استفاده بدیع از حروف اضافه در ابتدایِ برخی افعال مرکب؛ آوردنِ حرف اضافه پیش از مفعول.