روش شناسی هرمنوتیک سیاسی در سبک جستارنویسی فردریک جیمسن (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
متون فرهنگی همواره محل انتزاع محتوای اندیشه اند، همچنان که محل نزاع میان محتوای اندیشه و طرز بیان آن؛ حال آنکه تفکر دیالکتیک همچون محور مواصله این دو ساحتِ منفصل عمل می کند، تا با فراروی از حدفاصل موضوع و روش شناسی تحلیل، فاصله را از این میان بردارد. هرمنوتیک سیاسی، واکاوی روساخت متن فرهنگی است به شیوه ای دیالکتیکی، و به قصد بازسازی محتوای پنهان آن؛ و روش شناسی دیالکتیک، مربوط می شود به قرینه سازی متناقض نمای هر پدیده با عکس آن پدیده. این گونه وارون نمایی تناقض بنیاد را فردریک جیمسن (1971 و 1981) فراگشتی ماهیتاً درزمانی تعریف می کند که همواره میان قطب های متضاد در جریان است. درک تمام وکمال چنین دگرگشتی، به باور جیمسن، نیازمند شست وشوی نگرش دیالکتیکی در بحر جزئیات تاریخی است. هرمنوتیک سیاسی، که در اصل برای سامان بخشی به آشفته بازار تفسیر متون روایی صورت بندی شده است، پیش از آنکه بگوید متن فرهنگی چگونه کار می کند، قرار است بگوید اساساً چه کار می کند؛ پس مقتضی پاسخی است به بزرگی سیاست گذاری کلان در کار نقد متون فرهنگی، و در عین حال، به جزئی نگریِ روش شناسیِ دیالکتیک برای چنین نقدی. التزام به این گونه جزئی نگریِ دیالکتیکی را از شیوه نگارش خود جیمسن نیز می توان سراغ کرد، مشروط به اینکه روند تاریخی سازیِ متن را، پیرو روش شناسی هرمنوتیک سیاسی، از سطح تحلیل محتوا، معطوف کنیم به خودآگاهی از چندوچون تحلیل فرم. بنابراین، هدف از مقاله حاضر را می توان پاسخ جویی برای این پرسش دانست که منطق درونی فرم در چارچوب هرمنوتیک سیاسی چیست، و چگونه می توان از آن در روش شناسیِ خودِ هرمنوتیک سیاسی بهره گرفت.Methodology of The Political Hermeneutic: An Stylistic Analysis of Jameson’s Essay-Writing
Cultural texts are always the mark of abstraction from the thought process, itself asunder between the expressions on the one hand, and their underlying assumptions on the other. Political hermeneutics meanwhile is a way of transcending this object/method split, with the aim of dialectically restoring the hidden content of the cultural text to its superstructure. The dialectic method is applied through a contrastive depiction of some phenomenon with its opposite. This dialectical mirror-image is essentially defined by Fredric Jameson (1971, 1981) as a kind of diachronic transformation always at work between the opposite sides. To come up with such a diachrony, Jameson believes, the dialectic vision should be soaked in historical details. Political hermeneutics, basically formulated to bring order to the chaotic interpretive marketplace, is in the first place to express not the nature of interpretation, but the need for it; so, what it requires is taking an overarching strategy, as well as a meticulous dialectical methodology, in its way to cultural text analysis. The precision requisite for the dialectic method may be evident of Jameson’s own style in essay writing, provided that the histicization of text transcends, following the methodology of political hermeneutics, from the level of content analysis, to a level of self-conscious know-how about form analysis. The main aim of present article is then to explain the internal logic of form, drawing -before applying it- on Jameson’s political hermeneutic.