فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۱٬۱۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
با پیشرفت تکنولوژی در ارایه خدمات بهداشتی و تخصصی شدن بیشتر فعالیت ها، سازمان های سلامت برای ارایه بهتر و جبران هزینه ها نیاز به به کارگیری و استفاده از روش های هزینه یابی برای محاسبه درآمد و هزینه ها داشتند و برای این منظور در کشورهای توسعه یافته، بیشتر بیمارستان ها سیستم محاسبه هزینه ها و تعرفه های خود را بر اساس گروه های مرتبط تشخیصی وابسته گذاشتند. بر اساس این روش جدید، بیمارستان ها بر طبق گروه های مرتبط تشخیصی وابسته، هزینه ها و بهای تمام شده خدمات را در ازای خدمات انجام شده برای بیمار محاسبه کردند.این مقاله از نوع مروری بود و جمع آوری اطلاعات بااستفاده از مستندات چاپی و الکترونیکی مرتبط با موضوع صورت گرفت و با توجه به این که گروه های مرتبط تشخیصی به عنوان شناخته شده ترین نظام طبقه بندی بیماری به منظور تسهیل بازپرداخت درمانی بودند، بدین منظور بیمارستان ها باید سیستم محاسبه هزینه ها و تعرفه های خود را بر اساس روش گروه های مرتبط تشخیصی وابسته بگذارند و از آن به عنوان ابزاری برای تسهیل بازپرداخت خود استفاده کنند و در این مقاله سعی بر آن است که با تطبیق فرایند های انجام شده در این زمینه و استفاده از تجارب کشورهای سرامد، مناسب ترین روش انتخاب شود و نسبت به پیاده سازی آن در کشور اقدامات لازم صورت پذیرد.
عوامل موثر برتوسعه یافتگی از دیدگاه شاخص های سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: توجه به مقوله بهداشت و درمان نقش مهمی را در سیاست گذاری های دولت برای بخش عمومی جوامع پیشرفته ایفا می کند و در واقع تعیین کننده موقعیت اقتصادی- اجتماعی کشور می باشد. به همین دلیل امروزه در اکثرکشورهای پیشرفته از بخش بهداشت و درمان علاوه بر رعایت استانداردهای لازم بهداشتی و تندرستی، انتظارات تولیدی، فراهم آوری فرصت های شغلی، کسب درآمد و سودآوری و همچنین بسترسازی مناسب اجتماعی را دارند. هدف از این تحقیق، بررسی چگونگی توزیع شاخص های مهم بهداشتی- درمانی در کشور، سنجش درجه توسعه یافتگی استان ها از نظر برخورداری از امکانات بهداشتی- درمانی و بررسی عوامل موثر در تفاوت های بین استانی بوده است.روش بررسی: دراین مطالعه توصیفی، جهت بررسی توزیع منطقه ای امکانات بهداشتی- درمانی، سنجش درجه توسعه یافتگی و بررسی عوامل موثر، داده های اطلاعاتی مرتبط با 18 شاخص بهداشت و درمان از سازمان مدیریت و برنامه ریزی، وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، شبکه بهداشت و مرکز آمار ایران مربوط به سال های 87-1385 جمع آوری شد. از مدل های کمی آماری نظیر شاخص های نسبی، روش استاندارد، ضریب محرومیت، تاکسونومی عددی و تحلیل عاملی برای تجزیه و تحلیل شاخص ها و سنجش درجه توسعه یافتگی استان ها از نظر برخورداری از امکانات بهداشتی- درمانی استفاده گردید. مطالعه حاضر به صورت اسنادی و بر اساس داده های اطلاعاتی منابع مربوط صورت پذیرفته و از اعتبار لازم برخوردار است. داده ها توسط نرم افزارهای Minitab و SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج حاصل از استخراج مولفه های اصلی (Principal Component) تاثیرگذار بر روی تفاوت های بین استانی از نظر امکانات بهداشتی- درمانی نشان داد که حدود 76 درصد از تفاوت های منطقه ای، ناشی از توزیع نامتعادل 5 عامل اصلی شامل پزشک متخصص، مراکز بهداشتی- درمانی شهری، مراکز بهداشتی- درمانی روستایی، تعداد انشعابات فاضلاب شهری و خانه های بهداشت در مناطق استانی کشور می باشد. همچنین نتایج سنجش درجه توسعه یافتگی نشان داد که با توجه به شاخص های در نظر گرفته شده در بخش بهداشت و درمان، استان های یزد، سمنان و اصفهان جزء استان های برتر و استان های سیستان و بلوچستا ن،کهگیلویه و بویر احمد و لرستان در زمره استان هایی با درجه توسعه یافتگی بسیار پایین از جنبه برخورداری از تسهیلات بهداشتی- درمانی قرار دارند.نتیجه گیری: در نظام کارآمد اقتصادی- اجتماعی، توجه داشتن به اصول اولیه، رفع نیازهای اساسی و اصلاح زیر ساخت های آموزشی- بهداشتی جامعه، جزء وظایف اساسی دولت و مسوولین اجرایی آن نظام محسوب می شود و در این راستا، ارایه برنامه های پیشنهادی در زمینه ریشه کن کردن فقر اجتماعی- اقتصادی و از میان بردن نابرابری ها و تفاوت های منطقه ای در داخل کشور، ضروری به نظر می رسد. به طوری که با پیگیری و اجرای اصل 44 قانون اساسی در آینده، وظیفه کنترلی و نظارتی دولت در توزیع مناسب تر خدمات بهداشتی- درمانی، مهم تر از وظیفه ارایه مستقیم خدمات ناشی از وظیفه تصدی گری او خواهد بود.
نقش انبار داده ها در بهینه کردن مدیریت بیماری ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مدیریت بیماری مجموعه فعالیت هایی است که بر شناسایی افراد بیمار یا مستعد بیماری در جامعه و به کارگیری برنامه هایی برای پیش گیری از پیشرفت یا ظهور بیماری و در نتیجه سلامت جامعه متمرکز می باشد. در این راستا به کارگیری انبار داده ها به عنوان ابزار تصمیم گیری نقش مهمی را ایفا می نمایند. انبار داده ها مجموعه ای است که با داشتن داده های یکپارچه شده، تاریخ دار، چند بعدی و قابلیت های تحلیلی قوی می تواند برای درمان گران و مدیران این امکان را فراهم آورد تا در هزینه های ناشی از طراحی مجدد فرایندها صرفه جویی نمایند و همچنین به اطلاعات صحیح در زمینه مراقبت بیمار، بودجه بندی، برنامه ریزی، پژوهش، بهبود فرایندها، گزارش گیری، ترازیابی، آنالیز روند و بازاریابی دست یافته، با اتخاذ تصمیمات صحیح، گامی در راستای پیش گیری از پیشرفت یا ظهور بیماری و در نتیجه سلامت جامعه بردارند.
الگوی مشارکت بخش خصوصی و دولتی در درمان کوتاه مدت تحت نظارت مستقیم بیماری سل (PPM TB DOTS) و سیستم اطلاعات و ارجاع بیماران در تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بخش خصوصی یکی از مهم ترین ارکان ارایه خدمات سلامت برای بیماران سلی به شمار می رود، ولی ارایه خدمات در این بخش به ویژه از نظر تاخیر در تشخیص، استفاده نادرست از داروهای ضد سل و عدم ثبت و نگهداری اطلاعات و آمار، نامطلوب می باشد. PPM TBDOTS (Public Private Mix in Tuberculosis Directly Observed Treatment Short course ) موثرترین استراتژی موجود برای کنترل سل می باشد. هدف این مطالعه ارایه یک برنامه جامع مدیریتی برای مشارکت بخش خصوصی و دولتی در TB DOTS برای مدیریت موثر بیماران سل و گزارش موارد از طریق یک سیستم اطلاعاتی و ارجاع در شهر تبریز بوده است.روش بررسی: این مطالعه در 5 مرحله و با استفاده از روش های مختلف پژوهش های کمی و کیفی انجام گرفت.مرحله اول، بررسی وضعیت موجود با استفاده از روش بررسی مقطعی از وضعیت موجود بیماری سل در استان آذربایجان شرقی و تبریز در سال 1384 بود. همچنین در این مرحله یک مطالعه تطبیقی برای مقایسه مدل های مختلف PPM TB DOTS در نقاط مختلف دنیا انجام شد. مرحله دوم آنالیز ذینفعان، مرحله سوم آنالیز نقاط قوت، ضعف، فرصت ها و تهدید ها بود که به روش کیفی انجام شد. روش نمونه گیری به صورت مبتنی بر هدف بود، داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری و با استفاده از روش آنالیز محتوای هدایت شده، آنالیز شدند. در مرحله چهارم ابزار توصیه شده از طرف سازمان جهانی بهداشت برای PPM DOTS با در نظر گرفتن شرایط محلی بومی سازی گردید. در مرحله آخر با استفاده از روش «هشت گام در رهبری تغییر» الگوی ارایه شده عملیاتی گردید.یافته ها: بررسی شاخص های سل استان آذربایجان شرقی در سال 1384 نشان داد که میزان بیماریابی اسمیر مثبت جدید در تبریز و استان به ترتیب 25 درصد و 28.5 درصد و میزان موفقیت درمان در تبریز و استان به ترتیب 94 درصد و 87 درصد بود. سهم سیستم شبکه بهداشتی درمانی شور در بیماریابی سل ریوی اسمیر مثبت در تبریز 3.4 درصد و سهم مراکز و مطب های خارج از سیستم شبکه بهداشتی درمانی 96.6 درصد بود. بررسی الگوهای مختلف PPM در نقاط مختلف دنیا نشان داد PPM ضمن این که باعث حفظ میزان موفقیت درمان می شود، موجب افزایش بیماریابی نیز گردیده است.نتیجه گیری: میزان بهبودی در بیماران سلی شناسایی شده در تبریز از وضعیت مطلوبی برخوردار است، اما در زمینه بیماریابی وضعیت موجود از میزان مورد انتظار پایین تر است. لازم است تا بخش خصوصی با حساسیت بیشتری در امر بیماریابی درگیر شود و هم سو با دستورالعمل کشوری در درمان و پیگیری بیماران عمل نماید. به طور کلی این طرح از نظر بهبود میزان بیماریابی، افزایش میزان رضایت و توان پرداخت بیماران، در مدیریت کنترل سل موثر است.
مقایسه ی سیستم های طبقه بندی مربوط به داده های پرستاری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: طبقه بندی های فرایندهای مراقبت بهداشتی، ابزاری برای گردآوری اطلاعات و پردازش داده های بهداشتی به شمار می روند و طبقه بندی پدیده های پرستاری نیز زبان مشترکی را برای ارتباطات بین رشته ی پرستاری فراهم می کند. با توجه به این که داده های مربوط به پرستاری برای گسترش دانش، ارزشیابی کیفیت و تأثیر مراقبت پرستاری و پشتیبانی از برنامه ریزی منابع انسانی ضروری هستند، بنابراین وجود یک سیستم متمرکز و هماهنگ برای جمع آوری، ذخیره و بازیابی این داده ها ضروری می باشد. این پژوهش با هدف مقایسه ی تطبیقی سیستم های طبقه بندی پرستاری و پیشنهاد ویژگی های مطلوب یک سیستم طبقه بندی پرستاری برای ایران انجام گرفت.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه ی تطبیقی- مقایسه ای می باشد که در سال 1388 انجام شد. جامعه ی پژوهش شامل سیستم های طبقه بندی موجود در جهان بود که از طریق جستجوی منابع کتابخانه ای، نشریات و سایت های معتبر از جمله سایت انجمن پرستاری آمریکا و شورای بین المللی پرستاری مورد بررسی قرار گرفتند و نتایج در قالب جداول آماری ارایه شدند. ابزار جمع آوری داده ها چک لیست بود که به تدریج طی بررسی تکمیل شد و با نظر متخصصان مورد تصویب قرار گرفت.
یافته ها: تمامی سیستم ها مربوط به آمریکا بودند که توسط انجمن ها یا مراکز دانشگاهی برای مراکز مراقبتی خاصی ایجاد شدند. طبقه بندی دیگری توسط شورای بین المللی پرستاری برای استفاده در سطح بین المللی و تمامی مراکز پرستاری ایجاد شد. در ایران هیچ سیستمی برای طبقه بندی پیامدهای پرستاری وجود ندارد. هدف اغلب سیستم ها، مدیریت بهتر اطلاعات پرستاری به ویژه در سیستم های کامپیوتری می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت کدگذاری داده های پرستاری برای استفاده در سیستم های کامپیوتری و پرونده ی الکترونیک سلامت و اجرای طرح سامانه ی پرونده ی الکترونیک سلامت (سپاس) در ایران، به کارگیری یا ایجاد سیستم طبقه بندی پرستاری در ایران با هدف مدیریت اطلاعات پرستاری، توسط بالاترین مقام حرفه ای پرستاری ضروری به نظر می رسد. استفاده از طبقه بندی بین المللی مهارت پرستاری برای ایران به منظور قابل مقایسه شدن پرستاری بین کشورهای مختلف پیشنهاد می گردد.
شناسایی الویت های خط مشی گذاری توسعه سلامت الکترونیک در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۰ شماره ۴۳
۵۰-۴۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: برنامه ریزی سلامت الکترونیک در کشوربا محدودیت هایی همراه است که جهت غلبه بر این محدودیت ها، نیازبه شناسایی الویت های خط مشی گذاری است. هدف از این مطالعه شناسایی، دسته بندی و الویت بندی شاخص های خط مشی گذاری سلامت الکترونیک در ایران است. روش کار: با بررسی پیشینه تحقیق، شاخص ها شناسایی و دسته بندی شد، فهرست شاخص ها براساس نظر اعضاء جامعه تحقیق شامل 38 نفر ازصاحب نظران حوزه سلامت الکترونیک، اصلاح شد. داده ها با ابزار پرسش نامه جمع آوری و به وسیله نرم افزار آماری spss و آزمون فریدمن تحلیل شد. یافته ها: با بررسی پیشینه، شاخص ها شناسایی ودر سه محور زیرساخت ها، سیاست ها و راهبردها دسته بندی شد. براساس پیمایش انجام شده، در محور زیرساخت های توسعه سلامت الکترونیک، تأمین زیرساخت حقوقی و قانونی دارای بیشترین الویت، در محور سیاست های توسعه سلامت الکترونیک ایجاد یکپارچگی میان فعالان حوزه و ارائه دهندگان خدمات سلامت الکترونیک کشور دارای بیشترین الویت و در محور راهبردهای توسعه سلامت الکترونیک، دسترسی همگانی و ارزان به خدمات کیفی مبتنی بر نیازهای مردم دارای بیشترین الویت هستند. بحث: خط مشی گذاری در حوزه سلامت الکترونیک در ایران با محدودیت هایی روبروست، جهت مقابله با این محدودیت ها باید تصویب قانون حریم خصوصی و قوانین تسهیل کننده فعالیت بخش خصوصی، ایجادهماهنگی بین فعالین حوزه سلامت الکترونیک و فراهم نمودن دسترسی به خدمات کیفی و همگانی در اولویت خط مشی گذاری سیاستگذاران قرار گیرد.
دیدگاه پزشکان دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان درباره تأثیر استفاده از نظام های اطلاع رسانی پزشکی بر کیفیت مراقبت و عوامل مؤثر بر استفاده پزشکان از این نظام ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۶
۵۶-۴۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: استفاده صحیح از نظام های اطلاعات مراقبت بهداشتی باعث بهبود ایمنی، بروندادها وکیفیت مراقبت، بهبود کارایی و بهره وری، کاهش هزینه ها و رضایت مندی می شود. هدف اصلی هر سازمان مراقبت بهداشتی، به خصوص موسسات بیمارستانی، بهبود کیفیت مراقبت است. چون کاربران اصلی نظام اطلاعات به خصوص نظام اطلاعات بالینی، پزشکان هستند، لذا، بررسی تأثیر استفاده از نظام های اطلاع رسانی پزشکی بر کیفیت مراقبت و عوامل مؤثر بر استفاده پزشکان از این نظام ها ضروری به نظر می رسد. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد، که شامل 74 نفر از پزشکان بیمارستان های آموزشی بود. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه خود ساخته انجام گرفت که روایی پرسشنامه توسط اساتید متخصص و پایایی آن از طریق آزمون مجدد (test-retest) به تایید رسید. در نهایت داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که نظام های " اطلاعات آزمایشگاه "با میانگین 4.61 و " بررسی علائم حیاتی آنلاین " با میانگین 4.28 و" بررسی اثرات متقابل دارویی " با میانگین 4.08 به ترتیب بیشترین تأثیر را در بهبود کیفیت مراقبت داشته اند. عوامل " نگرانی از امنیت اطلاعات " با میانگین 4.05، " ارتقاء مداوم نظام " با میانگین 4.04، " کمبود اطمینان به کیفیت خدمات نیروهای پشتیبان فناوری اطلاعات " با میانگین3.97 بیشترین تأثیر را در استفاده پزشکان از نظام های اطلاعات پزشکی داشته اند. بحث: پزشکان بیان کردند که نظام های اطلاعاتی در افزایش کیفیت مراقبت نقش مؤثری داشته اند. آن ها نگرانی از امنیت اطلاعات، کمبود مهارت های کامپیوتری، کمبود آموزش جهت استفاده بهینه از تمامی قابلیت های نظام اطلاعاتی و سرعت پایین انتقال اطلاعات را مؤثرترین عوامل در عدم استفاده از نظام های اطلاعاتی بیان کردند. لذا، بهینه سازی نظام های اطلاعاتی، بخصوص در حیطه عوامل مذکور جهت بهبود کیفیت مراقبت سلامت ضروری است.
مقاله کوتاه: تحلیل محتوای مؤلفه های اطلاعات سلامت در کتاب های درسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سلامتی یکی از نعمت های بیکران الهی است که بر انسان ارزانی گشته است. انسان برای سالم نگه داشتن خود بایدتلاش نماید به خصوص در عصر کنونی که زندگی ماشینی رایج شده است. در این ارتباط پیش از رخ دادن هر گونه بیماری، لازم است آموزش هایی داده شود تا افراد سالمی در جامعه حضور داشته باشند. در این راستا پژوهش حاضر به تحلیل محتوای کتب درسی دوره ی راهنمایی بر اساس مؤلفه های آموزش سلامت از جمله بهداشت پوست، بهداشت دهان و دندان، تغذیه، ورزش و تحرک بدنی، مسأله ی بیماریها (ایدز)، سیگار و مواد مخدر اقدام نموده و میزان حضور هر یک از مفاهیم مذکور را در کتب درسی مورد بررسی قرار داده است.
روش بررسی: روش مورد استفاده، توصیفی از نوع تحلیل محتوا با به کارگیری روش Shannon Entropy بود. واحد تحلیل نیز صفحات کتب دوره ی راهنمایی سال 88-1387 (متن، پرسش ها، تمرین ها و تصاویر) بود که در مجموع 15 کتاب و 1915 صفحه را شامل شد. روش تعیین روایی تحلیل محتوای پژوهش حاضر نیز بدین صورت بود که جهت انتخاب مؤلفه ها و شاخص های مفهوم آموزش و اطلاعات سلامت، ازمنابع در دسترس در این ارتباط استفاده شد. پس از استفاده ازمنابع متعدد، مؤلفه ها و شاخص های این پژوهش به تأیید تعدادی از پزشکان و کارشناسان بهداشت و مسؤول در امر سلامت رسید تا از نقطه نظرات آن ها جهت هر چه بهتر شدن این پژوهش استفاده گردد.
یافته ها: بیشترین فراوانی و ضریب اهمیت مربوط به ورزش و تحرک بدنی (14 فراوانی) و کمترین توجه به مسألهی سیگار و مواد مخدر (موردی مشاهده نشد) بود.
نتیجه گیری: کتاب های درسی باید بر آموزش های لازم جهت آموزش سلامت و بهداشت و ارتقای آن تأکید نمایند که متأسفانه در کتاب های درسی به برخی ازمؤلفه های اطلاعات سلامت توجه چندانی نشده است.
وضعیت مدارک پزشکی کامپیوتری شده در بیمارستان های منتخب شهرهای اهواز، اصفهان و شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دستی و کاغذی بودن فرایند تولید و نگهداری مدارک پزشکی در ایران موجب شده است که بیمارستان ها با مشکلاتی در زمینه ی ذخیره و بازیابی مدارک پزشکی خود روبه رو باشند. یکی از راه حل های این مشکلات، ذخیره سازی الکترونیکی مدارک پزشکی کاغذی است. هدف از این مطالعه، شناسایی وضعیت مدارک پزشکی کامپیوتری شده در نه بیمارستان منتخب در شهرهای اهواز، اصفهان و شیراز بود.
روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه ی مشاهده ای- توصیفی بود. مکان پژوهش شامل نه بیمارستان منتخب از شهرهای اهواز، اصفهان و شیراز بود که از شیوه ی ذخیره سازی الکترونیکی برای نگهداری مدارک پزشکی خود استفاده میکردند. ابزار جمع آوری داده ها شامل چک لیست و پرسش نامه بود، که روایی و پایایی آن ها تأیید شده بود. داده ها با استفاده از مشاهده ی مستقیم و مصاحبه گردآوری و با استفاده از روش های آمار توصیفی تحلیل گردیدند.
یافته ها: استفاده از مدارک پزشکی کامپیوتری شده مزایایی نظیر تسریع در ذخیره و بازیابی مدارک پزشکی، کاهش هزینه های نگهداری مدارک پزشکی و بهبود امنیت اطلاعات بیماران را در بیمارستان های مورد پژوهش در پی داشت. فقدان زیر ساخت های مناسب، استفاده از تجهیزات سخت افزاری نامناسب، وجود سیستم های نرم افزاری مختلف در بیمارستان و عدم یکپارچگی داده ها از مهم ترین چالش های استفاده از مدارک پزشکی کامپیوتری شده در بیمارستان های مورد پژوهش بودند.
نتیجه گیری: در مجموع نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که استفاده از شیوه ی مدارک پزشکی کامپیوتری شده در بیمارستان می تواند باعث تسهیل در بازیابی و دسترسی به مدارک پزشکی گردد و به حل مشکل کمبود فضا در بخش مدارک پزشکی کمک کند.
بررسی عوامل استرس زای شغلی کتابداران شاغل در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه، استرس یکی از مشکلات انسان ها، به ویژه در کشورهای در حال رشد و پیشرفته است. از این رو شناخت عوامل به وجود آورنده این مشکل و ارایه نتایج راه حل های مناسب، ذهن افراد زیادی را به خود مشغول کرده است. پژوهش حاضر در سال 1388 با هدف تعیین عوامل استرس زای شغلی کتابداران شاغل در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان انجام شده است.روش بررسی: روش پژوهش، پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه بود. روایی پرسش نامه توسط متخصصان روانشناسی و کتابداری و اطلاع رسانی تایید شد و پایایی آن با استفاده از Cronbach’s alpha برابر 0.91 به دست آمد. جامعه آماری مورد مطالعه، 77 نفر از کتابداران شاغل در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1388 بودند. با توجه به این که جامعه مورد بررسی، چندان بزرگ نبود، بدون انجام نمونه گیری، از روش سرشماری استفاده شد. شیوه گردآوری اطلاعات، مراجعه حضوری بود. داده ها پس از گردآوری، در نرم افزار SPSS وارد گردید و سپس از طریق آمار توصیفی و آزمون استنباطی مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: یافته ها نشان می دهد که اثرگذارترین عامل استرس زا، عدم حمایت سرپرستان و کمترین تاثیر مربوط به مشخص نبودن گروه مخاطبین می باشد. رتبه بندی عوامل استرس زا در ابعاد چهارگانه Lothans نشانگر آن است که بعد ساخت های سازمانی، بیشترین میانگین و بعد شرایط فیزیکی سازمان، کمترین میانگین را به خود اختصاص داده است. بین سن، سابقه کار، میزان تحصیلات و عوامل استرس زای شغلی کتابداران، رابطه معنی داری وجود دارد.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که از نظر کتابداران شاغل در کتابخانه های دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، مهم ترین عوامل استرس زا به ترتیب عدم حمایت سرپرستان، عدم توجه به ارتقای شغلی، عدم امنیت شغلی، انجام کار فقط به منظور رفع تکلیف و عدم همکاری مدیر کتابخانه می باشند، بنابراین مدیران کتابخانه ها باید عوامل ایجاد استرس را شناسایی و اقدامات لازم در راستای رفع آن ها را انجام دهند.
کیفیت ثبت گواهی های فوت صادره در بیمارستان های آموزشی و غیر آموزشی شهر کرمانشاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اطلاعات ثبت شده بر روی گواهی فوت برای مقاصد مهمی مانند تهیه آمارهای مرگ و میر برنامه های ارتقای سلامت عمومی و تخصیص منابع مراقبت بهداشتی کاربرد دارد. از این رو صحت داده های گواهی فوت از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از انجام این تحقیق، تعیین کیفیت گواهی فوت های صادره در بیمارستان های آموزشی و غیر آموزشی شهر کرمانشاه و میزان صحت ثبت داده های گزارش شده در آن ها بود.روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی، توصیفی و جامعه پژوهش، بیماران بستری را که در شش ماهه اول سال 1386 در بیمارستان های آموزشی و غیر آموزشی شهر کرمانشاه فوت نموده بودند، شامل می شد. نمونه مورد بررسی با توجه به کل موارد مرگ مراکز آموزشی و بیمارستان های شهر کرمانشاه در شش ماهه اول سال 1386 (1994 مورد مرگ) و بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه (321 نمونه) محاسبه شد. در این پژوهش، نمونه گیری به روش تصادفی و جمع آوری داده ها بر اساس چک لیستی که روایی آن به تأیید متخصصان رسیده بود، انجام و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گردید.یافته ها: نتایج نشان داد که 51.1 درصد از گواهی های فوت صادره در مراکز آموزشی درمانی و 24 درصد از گواهی های فوت بیمارستان های غیر آموزشی دارای کیفیت ثبت بودند. اطلاعات دموگرافیک گواهی های فوت صادره ی مراکز آموزشی درمانی و بیمارستان های غیر آموزشی به ترتیب در 7.6 درصد و 28.8 درصد از موارد غیر صحیح بود. فقط 3.3 درصد از گواهی های صادره در مراکز آموزشی درمانی و 12.2 درصد از گواهی های صادره در بیمارستان های غیر آموزشی توسط پزشک معالج متوفی صادر شده بود. در 33.7 درصد از مراکز آموزشی درمانی و در 45.4 درصد بیمارستان های غیر آموزشی، مکانیسم مرگ به عنوان علت مرگ گزارش شده بود. بین علت های مرگ مندرج در 64.1 درصد از گواهی های فوت مراکز آموزشی درمانی و 74.7 درصد بیمارستان های غیر آموزشی، تسلسل علیتی منطقی وجود نداشت.نتیجه گیری: وضعیت کنونی صدور گواهی فوت در بیمارستان ها به خصوص بیمارستان های غیر آموزشی از لحاظ کیفی نامناسب و قابل تعمق بود. اهمیت و ارزش داده های مندرج در گواهی فوت و استفاده های متعدد آن، توجه بیشتر به ارتقای سطح آگاهی پزشکان از وجود انواع خطاها در کامل کردن گواهی فوت را می طلبد.
یررسی رابطه بین یاد گیری وابسته به شغل و تقاضای شغلی برای یادگیری با نیاز به پیشرفت در بین پرستاران بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۰ شماره ۴۵
۶۴-۵۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یادگیری مرتبط با شغل به صورت کسب مهارت و دانش فردی رخ می دهد و به پرستاران کمک می کند تا وظایف شان را به طور اثربخش انجام دهند. میزان این نوع یادگیری وابسته به تقاضای شغلی بوده و از طریق نیاز به پیشرفت تسهیل می شود. این پژوهش با هدف بررسی نقش تعدیل کنندگی نیاز به پیشرفت در ارتباط بین تقاضای شغلی برای یادگیری و یادگیری مرتبط با شغل انجام گرفت. روش کار: این مطالعه پژوهشی از نوع همبستگی- مقطعی(تحلیل مسیر) است. جامعه آماری پژوهش را کلیه پرستاران زن و مرد شاغل در بیمارستانهای آموزشی تحت نظارت دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در بهارسال 1389 تشکیل می دهند. نمونه آماری شامل 208 پرستار است که با نمونه گیری تصادفی خوشه ای برای پاسخگویی به پرسشنامه های پژوهش انتخاب شدند. ابزارهای گردآوری اطلاعات شامل سه پرسشنامه بود. پس از ترجمه و بررسی روایی و پایایی پرسشنامه های پژوهش؛ از دو پرسشنامه برای سنجش یادگیری وابسته با شغل و تقاضای شغلی برای یادگیری؛ و از یک پرسشنامه جهت سنجش نیاز به پیشرفت در پرستاران استفاده شد. پرسشنامه ها قبلاً توسط لون و کاسیمیردر سال 2008 هنجاریابی و اعتبار یابی شد و پایایی آنها براساس آلفای کرونباخ به ترتیب0.81، 0.67 و 0.79 بدست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی(فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی(آزمون ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر) با استفاده از نرم افزار SPSS16 و Lisrel8.5 صورت گرفت. یافته ها: تحلیل ها نشان داد که بین نیاز به پیشرفت با تقاضای شغلی برای یادگیری و یادگیری مرتبط با شغل و همچنین تقاضای شغلی برای یادگیری و یادگیری مرتبط با شغل رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. سایر یافته ها حاکی از آن بود که تقاضای شغلی برای یادگیری در حضور نیاز به پیشرفت 22 درصد از واریانس یادگیری وابسته به شغل را تبیین می کند. مدل معادلات ساختاری روابط بین متغیرها نیز با شاخص های91.0 GFI=86.0AGFI= 091.0 RMSEA= برازش شد. بحث: پرستاران می توانند با افزایش نیاز به پیشرفت خویش یادگیری های مرتبط با شغل شان را تسهیل کنند. بعلاوه نیاز به پیشرفت به آنها اجازه می دهد تا بیشتر اهداف اجرایی و یادگیری شان را خودشان تعیین کنند تا اینکه این اهداف به آنها تحمیل شود.
مقاله کوتاه: تحلیل میزان نفوذ اجتماعی مدیران گروه های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان و ارتباط آن با ویژگیهای جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی ازجلوه های مناسبات انسانی، تعامل انسان ها با یکدیگر است. مهم ترین نکته ای که در ارتباطات ومناسبات بین انسان ها مطرح است، اتخاذ بهترین راه و روش برای تعامل بهتر، ترغیب بیشتر و نفوذ در دیگران است. یکی از جنبه های بسیار مهم رفتار اجتماعی متقابل، نفوذ اجتماعی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی رابطه ی بین مؤلفه های نفوذ اجتماعی مدیران گروه از دید اعضای هیأت علمی و ارتباط آن با متغیرهای جمعیت شناختی در دانشگاه علوم پزشکی در سال 88-1387 بود.
روش بررسی: نفوذ اجتماعی شامل یازده مؤلفه میباشد.روش مورد استفاده جهت انجام این پژوهش، روش توصیفی– همبستگی وجامعه ی آماری عبارت از کلیه ی اعضای هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 88-1387 شامل 645 نفر بود که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، 104 نفر از اعضای هیأت علمی به عنوان نمونه، انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه ی استاندارد نفوذ اجتماعی از yukl، شامل 44 گویه در مقیاس پنج درجه با توجه به ویژگیهای جمعیت شناختی (جنسیت، تأهل، سن، تحصیلات و سابقه ی مدیریت)تنظیم گردید و ضریب پایایی آن 83/0به دست آمد. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از آزمون آماری ضریب همبستگی Cramer استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون ضریب همبستگی نشان داد که بین هیچ کدام از مؤلفه های نفوذ و خصوصیات دموگرافیک به غیر از سابقه ی مدیریت، رابطه ی معنی داری وجود ندارد.
نتیجه گیری: میتوان نتیجه گرفت هر چه سابقه ی مدیریت در میان اعضای هیأت علمی بیشتر باشد، میزان استفاده از مؤلفه های نفوذ توسط مدیران بیشتر است.
ارزیابی کارایی نسبی بیمارستان های قم با استفاده از رویکرد تحلیل پوششی داده ها و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه به دلیل افزایش هزینه های بخش بهداشت و درمان، برای مقایسه ی عملکرد بیمارستان ها و اندازه گیری کارایی آن ها تلاش های زیادی میشود. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی کارایی نسبی بیمارستان های قم (دولتی و غیر دولتی) در سال 1386 و با استفاده از رویکرد تحلیل پوششی داده ها (DEA یا Data envelopment analysis) بود.
روش بررسی: تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از دسته مطالعات تحلیلی بود، جامعه ی آماری شامل تمام بیمارستان های قم (8 بیمارستان) بود و از آنجا که در این تحقیق از داده های واقعی و آمارهای عملکردی بیمارستان ها بهره گرفته شد، بررسی روایی و پایایی موضوعیت نداشت. متغیرهای ورودی شامل تعداد پزشک عمومی، تعداد پزشک متخصص، تعداد پیراپزشک و تعداد تخت فعال و متغیرهای خروجی شامل تعداد بیمار بستری شده و تعداد بیمار سرپایی بودند. ابتدا با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP یا Analytical hierarchy process) متغیرهای ورودی به دو متغیر تعداد پزشک و تعداد تحت فعال کاهش یافتند، سپس با دو روش CCR (بازده نسبت به مقیاس ثابت (CRS یا Constant returns to scale)) و روش BCC (بازده نسبت به مقیاس متغیر (VRS یا Variable returns to scale)) و در حالت ورودی محور به ارزیابی کارایی نسبی بیمارستان های قم در سال 1386 پرداخته شد و ضمن مشخص کردن بیمارستان های ناکارا، با استفاده از مدل اندرسون- پیترسون (AP یا Anderson-Peterson) بیمارستان های کارا نیز رتبه بندی شدند. برای انجام محاسبات از نرم افزارهای Expert Choice، Win 4 Deap و DEA- Master استفاده گردید.
یافته ها: در روش CCR، 3 بیمارستان کودکان فاطمی، ایزدی و حضرت زهرا کارا و 5 بیمارستان حضرت ولیعصر، حضرت معصومه، نکویی، کامکار و گلپایگانی ناکارا شناخته شدند و رتبه بندی نهایی بیمارستان ها به صورت زیر گردید: 1. حضرت زهرا 2. کودکان فاطمی 3. ایزدی 4. حضرت ولیعصر 5. حضرت معصومه 6. نکویی 7. کامکار و 8. گلپایگانی. در روش BCC، 4 بیمارستان حضرت ولیعصر، حضرت زهرا، کودکان فاطمی و ایزدی کارا و 4 بیمارستان حضرت معصومه، نکویی، کامکار و گلپایگانی ناکارا شناخته شدند و رتبه بندی نهایی بیمارستان ها به صورت زیر گردید: 1. حضرت زهرا 2. حضرت ولیعصر 3. ایزدی 4. کودکان فاطمی 5. حضرت معصومه 6. نکویی 7. کامکار و 8. گلپایگانی.
نتیجه گیری: اغلب بیمارستان ها به صورت کارا عمل نمیکنند، بیمارستان های ناکارا می توانند با الگوگیری از بیمارستان هایی که به عنوان واحد مرجع شناخته شده اند و با مدیریت بهتر منابع مالی و انسانی، به مرز کارایی نزدیک شوند.
مقایسه ی فرایند مجموعه گستری کتابخانه های دانشگاه اصفهان و دانشگاه علوم پزشکی اصفهان، به منظور ارایه ی الگوی مناسب مجموعه گستری در کتابخانه های مذکور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مجموعه گستری به عنوان فرایندی که نقاط قوت و ضعف مجموعه ی یک کتابخانه را بر حسب نیازهای اطلاعاتی کاربران شناسایی می کند، در مدیریت سیستم های اطلاعاتی نقش اساسی ایفا می کند. پژوهش حاضر، ضمن مقایسه ی روند اجرای فعالیت های مرتبط با حوزه ی مجموعه گستری در کتابخانه های دو دانشگاه اصفهان و علوم پزشکی اصفهان و شناسایی مشکلات اجرایی مدیران این کتابخانه ها در زمینه ی مجموعه گستری، به ارایه ی پیشنهادهایی در جهت بهینه سازی روند اجرای فرایند مجموعه گستری این کتابخانه ها پرداخته است.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع توصیفی بوده و به صورت پیمایشی در سال 1388 صورت پذیرفته است. جامعه ی آماری پژوهش شامل 2 کتابخانه ی مرکزی، 15 کتابخانه ی دانشکده ای، 12 کتابخانه ی متعلق به گروه های آموزشی، 10 کتابخانه ی مراکز آموزشی درمانی و 1 کتابخانه ی وابسته به مراکز علمی تحقیقاتی می شد؛ که زیر نظر این دو دانشگاه به فعالیت می پرداختند. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از توزیع پرسش نامه در میان کلیه ی مدیران کتابخانه های مذکور (40 کتابخانه) و مصاحبه با مسؤولان کتابخانه های مرکزی دو دانشگاه گردآوری شد. به منظور سنجش روایی پرسشنامه ی مذکور، از روش روایی صوری و محتوایی استفاده گردید و پایایی آن با استفاده از ضریب Cronbach's alpha (86 درصد) محاسبه شد و تحلیل داده ها نیز با کمک روش های آماری توصیفی و استنباطی
(Chi square test) و نرم افزارهای آماری 15SPSS و Excel صورت پذیرفت.
یافته ها: در بیش از 70 درصد از کتابخانه های دو دانشگاه، تنها کمتر از 25 درصد منابع مورد نیاز، از طریق روش های دیگری جز خرید منابع تأمین می شد. تنها 5/17 درصد از کتابخانه های مذکور دارای خط مشی های مکتوب مجموعه گستری بودند و مشکلات آن ها در حوزه ی مجموعه گستری، در دو مقوله ی تدوین و به کارگیری خط مشی های مکتوب بود.
نتیجه گیری: با توجه به مشکلات کتابخانه های جامعه ی پژوهش در تدوین خط مشی های مجموعه گستری، به منظور بهینه سازی این فرایند، در این پژوهش الگویی جهت تدوین خط مشی مکتوب مجموعه گستری در کتابخانه های مذکور ارایه می گردد.
مقاله کوتاه: ارزیابی عملکرد بیمارستان هاشمینژاد بر اساس معیار سنجش، تحلیل و مدیریت دانش الگوهای آموزش و بهداشت- درمان Malcolm Baldrige(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دانش به عنوان ضروریترین امتیاز شغلی، مهم تر از تأسیسات و تجهیزات است. در شرایطی که بسیاری از شرکت ها یا باید به نوآوری بپردازند و یا از صحنه ی رقابت محو شوند، توانایی یادگیری، سازگاری و تغییر، مهم ترین اصل ادامه ی حیات تلقی میشود. از این رو این مقاله با هدف ارزیابی عملکرد بیمارستان هاشمینژاد بر اساس معیار سنجش، تحلیل و مدیریت دانش الگوهای آموزش و بهداشت- درمان Malcolm Baldrige در سال 1386 انجام گردیده است.
روش بررسی: این پژوهش مطالعه ای توصیفی -مقطعی بود. ابزار گردآوری داده ها، چک لیست استاندارد و جهانی Malcolm Baldrige (ویرایش 2006) بود. لازم به ذکر است که این الگو، جهانی است و پایایی و روایی آن از پیش تعیین شده است. محیط پژوهش، بیمارستان شهید هاشمی نژاد بود که یک بیمارستان آموزشی درمانی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران است. روش گردآوری داده ها، مصاحبه با مدیران ارشد بیمارستان، مشاهده ی مستندات و تکمیل چک لیست های مربوط بوده است. داده های به دست آمده به صورت کیفی تحلیل شدند.
یافته ها: عملکرد بیمارستان هاشمی نژاد بر مبنای معیار مدیریت دانش، از مجموع 90 امتیاز کل این معیار، در حیطه ی درمان 40 امتیاز (44 درصد) و در حیطه ی آموزش 18 امتیاز (20 درصد) را به خود اختصاص داد. از 40 امتیاز کسب شده در حیطه ی درمان، 21 امتیاز (5/52 درصد) مربوط به معیار سنجش، تحلیل و بازنگری عملکرد سازمانی و 19 امتیاز (5/47 درصد) نیز متعلق به معیار مدیریت دانش و اطلاعات بود. در حیطه ی آموزش از 18 امتیاز کسب شده، 14 امتیاز (78 درصد) مربوط به معیار سنجش، تحلیل و بهبود عملکرد سازمانی و 4 امتیاز (22 درصد) دیگر نیز مربوط به معیار مدیریت اطلاعات، تکنولوژی اطلاعات و دانش بود.
نتیجه گیری: طبق روش Likert، عملکرد این بیمارستان در حیطه ی درمان در رده ی متوسط قرار گرفت و در حیطه ی آموزش امتیاز ضعیفی را کسب نمود. این امر نشان دهنده ی لزوم توجه هر چه بیشتر به مدیریت دانش به خصوص، در حیطه ی آموزش است. بر این اساس، تدوین برنامه ای کارا و اثربخش جهت ارتقای مدیریت دانش در این بیمارستان ضروری به نظر می رسد. بر مبنای نتایج پژوهش، الگوی Malcolm Baldrige، می تواند به عنوان الگوی جامع برای ارزیابی عملکرد مؤسسات آموزشی درمانی در حوزه ی مدیریت دانش مورد استفاده قرار گیرد. یافته های پژوهش، لزوم توجه هر چه بیشتر بیمارستان فوق به مدیریت دانش به خصوص در حیطه ی آموزش را نشان میدهد.
دیدگاه مدیران درباره ی موانع، معایب و مزایای واگذاری در مراکز ارایه دهنده ی خدمات سلامت در اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: واگذاری در بخش بهداشت و درمان به عنوان یک راهبرد هزینه– اثربخش، می تواند منجر به افزایش کیفیت خدمات قابل ارایه به بیماران گردد. نظر به اهمیت مسأله ی واگذاری و هدف آن مبنی بر بهبود نظام سلامت، این پژوهش با هدف بررسی واحدهای واگذار شده در مراکز ارایه دهنده ی خدمات سلامت (بیمارستان های منتخب) شهر اصفهان و نیز موانع، معایب و مزایای این واگذاری انجام گرفته است.
روش بررسی: این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی بود که در سال 1389 انجام شد. جامعه ی مورد پژوهش، تمام مدیران معاونت درمان و بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهر اصفهان (60 نفر) بودند. ابزار جمع آوری داده ها چک لیست و پرسش نامه ی محقق ساخته ی عوامل مربوط به واگذاری بود که اعتبار آن مورد تأیید استادان رشته ی مدیریت خدمات بهداشت و درمان قرار گرفت و روایی آن بر اساس آزمون Cronbach’s alpha 80 درصد محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی به کمک نرم افزار 18SPSS استفاده گردید.
یافته ها: بین خدمات درمانی- پاراکلینیکی واگذار شده، بخش های بستری، فیزیوتراپی، رادیولوژی و سونوگرافی بالاترین درصد واگذاری (33 درصد) و بین خدمات پشتیبانی واگذار شده، خدمات کاخ داری، نگهداری و تأسیسات، بالاترین درصد واگذاری (100 درصد ) را داشتند. میزان بازگشت پرسش نامه ها 88 درصد (53 نفر) بود. از دیدگاه مدیران، از بین مزایای واگذاری، توجه بیشتر به مشتری داخلی و خارجی (بیمار و پرسنل) در بخش خصوصی، بالاترین امتیاز (2/57 درصد) را به خود اختصاص داد. در ارتباط با معایب واگذاری، تحمیل هزینه به بیماران و افزایش کل هزینه ها، بالاترین امتیاز (6/45 درصد) را گرفت. از بین موانع واگذاری، فراموش کردن هدف واگذاری (کارایی) و تبدیل شدن واگذاری به هدف، بالاترین امتیاز (6/60 درصد) را به خود اختصاص داد.
نتیجه گیری: اگر چه دیدگاه مدیران نسبت به واگذاری مراکز ارایه دهنده ی خدمات سلامت به نسبت موافق بود، اما از نظر آن ها موانعی در زمینه ی واگذاری موفق وجود داشت؛ از این رو بر ضرورت رفع موانع واگذاری مراکز ارایه دهنده ی خدمات سلامت، تأکید می گردد. توسعه ی زیرساخت های اساسی واگذاری همچون رقابتی کردن، ارتقای فرهنگ واگذاری، آموزش و اصلاح باورهای مسؤولین و برقراری سیاست های تشویقی برای موفقیت واگذاری در بخش سلامت توصیه می شود.
انطباق عناصر فراداده وب سایت کتابخانه های مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی با عناصر فراداده هسته دوبلین(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ بهار ۱۳۹۰ شماره ۴۳
۱۸-۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه : با توجه به رسالت آموزشی و پژوهشی کتابخانه های دانشگاهی، و نیز اهمیتی که امروزه وب سایت های این کتابخانه ها در برقراری ارتباط و ارائه خدمات به کاربران پیدا کرده اند، طراحی این گونه وب سایت ها و منظور کردن عناصر کارآمد و مفید در آن ها دارای اهمیت بسیاری است. اما آنچه که باید مورد توجه جدی قرار گیرد، لحاظ کردن نکات و ویژگی هایی است که وجود آن ها در وب سایت ها، بخصوص وب سایت کتابخانه های دانشگاهی، موجب پویایی هرچه بیش تر سایت کتابخانه و ارتباط هرچه بیشتر و بهتر کاربران با وب سایت می شود. روش کار : در این پژوهش که از نوع پیمایشی توصیفی است ، در مجموع 16 صفحه اصلی وب سایت کتابخانه های مرکزی دانشگاه های علوم پزشکی ایران با استفاده از دو مرورگر اینترنت اکسپلورر و نت اسکیپ مورد بررسی قرار گرفت و با مشاهده Source از طریق منوی View عناصر فراداده ای موجود در صفحه اچ.تی.ام.ال هر یک از این وب سایت ها (روش استخراج شد و در چک لیست تهبه شده منظور گردید. یافته ها : در وب سایت های مورد بررسی، هیچ یک از وب سایت ها از عناصر فراداده ای هسته دوبلین استفاده نکرده اند و در طراحی تمام این وب سایت ها از فراداده های عام زبان نشانه گذاری فرامتن استفاده شده است . به همین دلیل براساس نظر متخصصان و بررسی منابع موجود از یک جدول انطباقی میان ابربرچسب های اچ.تی.ام.ال و عناصر هسته دوبلین استفاده گردید. همچنین رویکرد طراحان صفحات وب نیز مشخص گردید که عبارتست از: توجه به محتوای منبع در رتبه اول و توجه به ظاهر فیزیکی منبع در رتبه دوم و مالکیت فکری منبع نیز در رتبه سوم قراردارد. بحث : نتایج حاکی از آن است که طراحان صفحات وب به ابربرچسب ها بیشتر اهمیت می دهند تا طرح های فراداده ای خاصی همچون دوبلین. از سویی با توجه به قدمت بیشتر ابربرچسب ها و اینکه در میان فراداده های عام، عناصری متناظر با عناصر هسته دوبلین وجود دارد و از سوی دیگر عدم تفاوت معنی دار میان رتبه بندی صفحات وب توسط موتورهای کاوش با استفاده از طرح های فراداده ای خاص و ابربرچسب ها که در برخی پژوهش ها به اثبات رسیده است، نیز حاکی از آن است که طراحان خود را از به کارگیری این عناصر که معادل آن دقیقا در استاندارد هسته دوبلین موجود است بی نیاز می دانند.
مطالعه ی ارکان مدیریت دانش در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: امروزه مدیریت دانش یکی از عوامل مؤثر در موفقیت سازمان ها و کسب مزایای رقابتی به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر، تعیین وضعیت ارکان مدیریت دانش در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران بود.
روش بررسی: روش پژوهش از نوع توصیفی- مقطعی بود و از نظر هدف، نیز جنبه ی کاربردی داشت. جامعه ی آماری را 30 نفر از مدیران ارشد ده بیمارستان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 1388 تشکیل می دادند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه ی پژوهشگر ساخته در طیف پنج گزینه ای لیکرت با روایی مورد تأیید خبرگان و پایایی 874/0 (Cronbach’s alpha) استفاده گردید. در پایان اطلاعات حاصل با استفاده از شاخص های آمار توصیفی (میانگین، میانه و واریانس) مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: اطلاعات به دست آمده از مدیریت دانش، حاکی از آن است که به ترتیب نشر دانش (64/3)، ارزیابی دانش (48/3)، کاربرد دانش (41/3)، مشارکت دانش (34/3) و در آخر خلق دانش (19/3) میانگین نمرات بالایی را کسب کرده اند. در پایان امتیاز مدیریت دانش 4/3 ارزیابی شد.
نتیجه گیری: با توجه به طیف امتیازات لیکرت، وضعیت مدیریت دانش بالاتر از متوسط و به نسبت مطلوب بوده است. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده، توجه به مشارکت و خلق دانش ضروری به نظر می رسد.
خودارزیابی مدیران و کاربران شبکه در خصوص تأثیر سیستم اطلاعات بیمارستانی بر عملکرد و فرآیندهای کار بیمارستان امام حسین (ع) شاهرود(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اطلاعات صحیح و جامع، چنانچه به موقع در اختیار مدیران قرار گیرد، خطر اتخاذ تصمیمات نادرست را به حداقل خواهد رساند. پر واضح است که در سازمان های متلاطم امروزی، سیستم اطلاعات بیمارستانی (HIS یا Hospital information system) می تواند نقش مهمی را ایفا نماید. این پژوهش با هدف ارزیابی مدیران و کاربران شبکه در خصوص تأثیر سیستم اطلاعات مدیریت بیمارستانی بر عملکرد و فرایندهای کار بیمارستان امام حسین (ع) شاهرود در سال 1387 انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش کاربردی است که به شیوه ی توصیفی- مقطعی انجام شد. با توجه به محدود بودن کاربران و مدیران (142 نفر) و نیاز به اطلاعات دقیق، تمام نمونه ها به روش سرشماری مورد مطالعه قرارگرفتند و پرسش نامه ای حاوی 27 سؤال (7 سؤال عمومی و20 سؤال تخصصی) در اختیار آنان قرار گرفت که به صورت خود ایفا تکمیل گردید. اعتبار پرسش نامه به روش علمی تأیید و پایایی آن برابر 879/0 بود. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار 16SPSS استفاده گردید و نتایج به صورت جداول و نمودار نمایش داده شد.
یافته ها: 1/33 درصد از افراد مورد مطالعه مرد و 9/66 درصد زن بودند. 6/64 درصد افراد دارای مدارک تحصیلی لیسانس و بالاتر و 4/35 درصد دارای مدارک تحصیلی پایین تر بودند. 2/9 درصد از افراد منشی، 5/8 درصد بهیار، 7/57 درصد پرستار، 9/6 درصد سرپرستار بودند و 7/17 درصد را سایر رشته ها مانند اتاق عمل، مامایی، رادیولوژی و علوم آزمایشگاهی تشکیل می دادند. میانگین نمرات کلی (92/71 از 100) حاکی از نگرش مثبت کاربران و مدیران بود. میانگین نمرات نگرش منشی ها بیش از سایر کاربران و میانگین نمرات نگرش سرپرستاران و سوپروایزرها کمتر از سایر گروه ها بود. بین میانگین نمرات نگرش با سن، جنس، تحصیلات، مدت زمان کار با شبکه در روز و شغل رابطه ی معنی داری مشاهده نشد (05/0 < P)؛ اما بین میانگین نمرات نگرش با سابقه ی کار رابطه ی معنی داری مشاهده گردید (02/0 = P).
نتیجه گیری: به منظور بهبود نگرش کلیه ی کاربران به خصوص مدیران (با توجه به بالا نبودن نمره ی نگرش)، برگزاری کارگاه های آموزشی در زمینه ی کاربرد تکنولوژی های نوین اطلاعات در مدیریت اثربخش و ارایه ی پس خوراندی از کارکرد شبکه با رویکرد، تحلیل هزینه- کارآیی، هزینه- منفعت و هزینه- اثربخشی می تواند به بهبود وضعیت فعلی کمک نماید.