مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
خدمات سلامت
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دسترسی عادلانه به خدمات پایه ی سلامت با حداقل کیفیت و هزینه ی قابل پرداخت حق مسلم هر شهروند است و در هر کشور دولت موظف است که این خدمات را به شکلی عادلانه در اختیار شهروندان قرار دهد. تجارت بین المللی خدمات سلامت بر موازنه ی بین توزیع عادلانه ی این خدمات، ایجاد انگیزه برای افزایش کارایی نظام سلامت و مدیریت منابع محدود مالی دولت ها تأثیر قابل توجهی میگذارد و پیامدهای مثبت یا منفی برای نظام سلامت و جامعه به همراه میآورد. در این مقاله ضمن معرفی الگوهای مختلف تجارت خدمات سلامت، به فرصت ها و چالش های حاصل از این نوع تجارت در کشورهای منتخب در منطقه ی آسه آن به منظور آشنایی سیاست گذاران و دست اندرکاران صنعت سلامت ایران با این نوع از تجارت و استفاده از آن در تصمیم گیری ها و مطالعات آینده پرداخته شده است.
روش بررسی: این مقاله حاصل بخشی از یک پژوهش توصیفی- تطبیقی (در مقطع زمانی 89- 1387) و کاربردی در زمینه ی تجارت بین المللی خدمات سلامت است و اطلاعات مورد نیاز در این مقاله از طریق مطالعه ی منابع دیجیتال و چاپی گردآوری شده است. جامعه ی پژوهش سه کشور عضو «آسه آن» شامل مالزی، سنگاپور و تایلند را در بر گرفته، از داده های گردآوری شده به منظور ارایه ی تصویری کلی از وضعیت تجارت بین المللی خدمات سلامت در منطقه ی فوق و مقایسه ی فرصت ها و چالش های این تجارت استفاده شده است.
یافته ها: تجارت بین المللی خدمات سلامت در قالب چهار روش کلی عرضه ی برون مرزی خدمات سلامت از راه دور، دریافت خدمات در خارج از کشور (گردشگری سلامت)، حضور تجاری (سرمایه گذاری مستقیم خارجی) و مهاجرت موقت اشخاص حقیقی (متخصصین سلامت) انجام شده در کشورهای مورد مطالعه می باشد و فرصتی برای کسب درآمد ارزی و ارتقای سطح کیفیت خدمات موجود و چالش هایی در زمینه ی رقابت با سایر کشورها و نیز در ارتباط با دسترسی و فراهم بودن خدمات مورد نیاز جامعه ی تحت پوشش است، در نتیجه ی افزایش تقاضای داخلی و کمبود منابع انسانی در بخش سلامت ایجاد میکند.
نتیجه گیری: مهم ترین چالش های توسعه ی تجارت خدمات سلامت در منطقه ی آسه آن، تسریع در اعتبار بخشی مراکز ارایه ی خدمات، قابلیت انتقال بیمه ها، حمایت از بخش خصوصی، همکاری بخش دولتی و خصوصی و توسعه ی تجارت بر اساس مزیت های نسبی هر کشور در راستای توسعه ی بخش سلامت است.
دیدگاه مدیران درباره ی موانع، معایب و مزایای واگذاری در مراکز ارایه دهنده ی خدمات سلامت در اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: واگذاری در بخش بهداشت و درمان به عنوان یک راهبرد هزینه– اثربخش، می تواند منجر به افزایش کیفیت خدمات قابل ارایه به بیماران گردد. نظر به اهمیت مسأله ی واگذاری و هدف آن مبنی بر بهبود نظام سلامت، این پژوهش با هدف بررسی واحدهای واگذار شده در مراکز ارایه دهنده ی خدمات سلامت (بیمارستان های منتخب) شهر اصفهان و نیز موانع، معایب و مزایای این واگذاری انجام گرفته است.
روش بررسی: این تحقیق از نوع توصیفی- پیمایشی بود که در سال 1389 انجام شد. جامعه ی مورد پژوهش، تمام مدیران معاونت درمان و بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهر اصفهان (60 نفر) بودند. ابزار جمع آوری داده ها چک لیست و پرسش نامه ی محقق ساخته ی عوامل مربوط به واگذاری بود که اعتبار آن مورد تأیید استادان رشته ی مدیریت خدمات بهداشت و درمان قرار گرفت و روایی آن بر اساس آزمون Cronbach’s alpha 80 درصد محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی به کمک نرم افزار 18SPSS استفاده گردید.
یافته ها: بین خدمات درمانی- پاراکلینیکی واگذار شده، بخش های بستری، فیزیوتراپی، رادیولوژی و سونوگرافی بالاترین درصد واگذاری (33 درصد) و بین خدمات پشتیبانی واگذار شده، خدمات کاخ داری، نگهداری و تأسیسات، بالاترین درصد واگذاری (100 درصد ) را داشتند. میزان بازگشت پرسش نامه ها 88 درصد (53 نفر) بود. از دیدگاه مدیران، از بین مزایای واگذاری، توجه بیشتر به مشتری داخلی و خارجی (بیمار و پرسنل) در بخش خصوصی، بالاترین امتیاز (2/57 درصد) را به خود اختصاص داد. در ارتباط با معایب واگذاری، تحمیل هزینه به بیماران و افزایش کل هزینه ها، بالاترین امتیاز (6/45 درصد) را گرفت. از بین موانع واگذاری، فراموش کردن هدف واگذاری (کارایی) و تبدیل شدن واگذاری به هدف، بالاترین امتیاز (6/60 درصد) را به خود اختصاص داد.
نتیجه گیری: اگر چه دیدگاه مدیران نسبت به واگذاری مراکز ارایه دهنده ی خدمات سلامت به نسبت موافق بود، اما از نظر آن ها موانعی در زمینه ی واگذاری موفق وجود داشت؛ از این رو بر ضرورت رفع موانع واگذاری مراکز ارایه دهنده ی خدمات سلامت، تأکید می گردد. توسعه ی زیرساخت های اساسی واگذاری همچون رقابتی کردن، ارتقای فرهنگ واگذاری، آموزش و اصلاح باورهای مسؤولین و برقراری سیاست های تشویقی برای موفقیت واگذاری در بخش سلامت توصیه می شود.
سواد سلامت، وضعیت سلامت عمومی، بهره مندی از خدمات سلامت و رابطه ی بین آن ها در بزرگسالان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: درجه ای که افراد اطلاعات بهداشتی درمانی را درک می کنند و می توانند در سیستم بهداشتی درمانی به کار گیرند تحت عنوان سواد سلامت مطرح می شود. عواقب ناشی از سواد کم سلامت هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم بروز می کند. از این رو هدف از این مطالعه، تعیین سواد سلامت، وضعیت سلامت و بهره مندی از خدمات سلامت و ارتباط بین آنها در بزرگسالان شهر اصفهان بود.
روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع مقطعی بوده که بر روی300 نفر از افراد 18-64 ساله ی شهر اصفهان با روش نمونه گیری خوشه ای که متناسب با حجم نمونه ی انتخاب شده بودند در سال1390 انجام شد. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه ی محقق ساخته، اقتباس شده از پرسش نامه استاندارد سواد سلامت CAHP (Consumer Assessment of Healthcare Providers and Systems ) بود و روایی و پایایی آن سنجیده شد. وضعیت سلامت فرد براساس خودارزیابی فیزیکی و روانی سلامت در طول 6 ماه گذشته اندازه گیری شد. میزان بهره مندی از خدمات سلامت هم درشش حیطه از افراد سوال شد که شامل تعداد مراجعه به پزشک عمومی، تعداد مراجعه به پزشک متخصص، تعداد مراجعه به درمانگاه یا مطب، تعداد مراجعه به اورژانس، میزان استفاده از خدمات تشخیصی در 3 ماه گذشته و میزان بستری شدن در بیمارستان در یک سال گذشته می باشد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS نسخه ی 18 آمار توصیفی و آزمون کای اسکوئر استفاده شد.
یافته ها: میانگین نمره ی سواد سلامت 4/2 و در حد متوسط، میانگین نمره ی وضعیت سلامت 1/3 و در حد خوب و میانگین نمره ی بهره مندی از خدمات سلامت 1/2 و در حد ضعیف ارزیابی شد. بین سواد سلامت، وضعیت سلامت و بهره مندی از خدمات سلامت ارتباط آماری معناداری مشاهده نشد. بعد خانوار در خودارزیابی وضعیت سلامت افراد مؤثر است. میزان تحصیلات افراد و منطقه ی محل سکونت هم در بهره مندی افراد از خدمات سلامت مؤثر است.
نتیجه گیری: با توجه به شیوع سواد سلامت متوسط در بزرگسالان شهر اصفهان و نیز پایین بودن میزان بهره مندی از خدمات سلامت لزوم توجه بیش تر به امر سواد سلامت و بهبود ارتباط پزشک و بیمار و آگاه سازی افراد جامعه از طریق برنامه های ارتقای سلامت و یا رسانه ها توصیه می شود.
چشم انداز هزینه سلامت اقتصادی در بیماران مبتلا به ویروس کووید19(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از معضلات در کشور ما در زمان شیوع یک بیماری، هزینه های سنگین سلامتی به خصوص در خانوارهای با دهک پایین است. در دوره ای که بر روی کاهش ارتباطات و فاصلهٔ فیزیکی تأکید شده است، مشکل به کارگیری نیروی انسانی بر اقتصاد تأثیر گذاشته است. با شیوع کووید19، افزایش بیکاری در جامعه از یک سو و افزایش هزینه های زندگی از سوی دیگر موجب می شود که دهک های پایین با مشکلات و تنگناهای معیشتی روبه رو شوند. هدف این مقاله بررسی هزینه سلامت اقتصادی در بیماران مبتلا به ویروس کووید19 است. مطالعهٔ حاضر مقطعی است و نمونهٔ آماری 400 بیمار از میان کلیهٔ بیماران بستری در بیمارستان های وابسته به دانشگاه علوم پزشکی ایران با استفاده از روش نمونه گیری دو مرحله ای تصادفی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه و به منظور تحلیل داده ها و انجام آزمون آمار x2 و از نرم افزار SPSS استفاده شده است. یافته ها نشان داد که از میان 12 متغیر بررسی شده، 7 متغیر ارتباط معناداری با هزینه های سنگین سلامت و پرداخت از جیب نشان دادند. این هفت متغیر عبارت اند از: جنسیت سرپرست خانوار، سکونت در شهر، بیماری سایر اعضای خانوار، مالکیت مسکن، سطح درآمد، پوشش بیمه ای مکمل و تعداد اعضای خانوار. به نظر می رسد عدم توجه دقیق مسؤولین و سیاست گذاران نظام سلامت کشور در طراحی سازوکارهای مناسب سلامت، با توجه به مقتضیات کشور یعنی شرایط اقتصادی، اجتماعی، جمعیت شناختی و در نهایت الگوها ی اپیدمیولوژی بیماری کووید19، از مهمترین علل ناکارآمدی نظام خدمات سلامت کشور در حمایت از بیماران است.
سطوح برخورداری از خدمات بهداشت و درمان در شهرستان های استان خوزستان با بهره گیری از تکنیک فرایند سلسله مراتبی فازی (Fuzzy AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال دهم تابستان ۱۳۹۶ شماره ۳۷
37 - 64
حوزه های تخصصی:
امروزه خدمات بهداشت و درمان به عنوان یکی از عوامل مؤثر در توسعه یافتگی جوامع شناخته شده است. اگر خدمات حیاتی سلامت به طور هماهنگ توزیع نشده باشند، مطلوبیت چندانی برای همه ساکنان ایجاد نمی کنند و این امر ضعفی است که روند نیل به توسعه پایدار را با مشکل مواجه می سازد. در استان خوزستان نیز مشاهده شده است که خدمات بهداشت و درمان تمایل به تمرکز در شهر اهواز را داشته اند و برخی شهرستان های این استان از داشتن حداقل خدمات سلامت محروم بوده اند. به خاطر همین، این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل شاخص های خدمات سلامت در استان خوزستان انجام شده است. راهبرد پژوهش، کاربردی و شیوه انجام آن توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش کتابخانه ای استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش ضریب پراکندگی (CV)، آزمون T و مدل فرایند سلسله مراتبی فازی (Fuzzy AHP) بهره گیری شد. این روش ها وضعیت سلامت استان خوزستان را به وسیله 20 شاخص منتخب بررسی کردند. برای انجام بهتر محاسبات از نرم افزارهای excel و spss استفاده شد. مدل فرایند سلسله مراتبی یکی از مدل های تصمیم گیری چندشاخصه (MCDM) است که کارایی آن در شرایط عدم اطمینان تأیید شده است. محاسبات این مدل نشان داد که شهرستان اهواز با اخذ امتیاز 302/2، برخوردارترین شهرستان استان خوزستان است. در رتبه های دوم و سوم، به ترتیب شهرستان های آبادان (474/0) و دزفول (326/0) قرار دارند و سایر شهرستان های استان خوزستان در وضعیت بسیار محروم جای دارند. محاسبات حداقل وزن استاندارد نشان داد که به جزء شهرستان اهواز، سایر شهرستان های استان در ارائه خدمات سلامت به ساکنان خود عملکرد موفقی نداشته اند. محاسبات ضریب پراکندگی نشان داد که توزیع خدمات در استان خوزستان تمایل زیادی به تمرکز داشته است. آزمون T نیز نشان داد که چه در سطح شهرها و چه در سطح روستاها، توزیع هماهنگ خدمات سلامت وجود ندارد. از محاسبات چنین نتیجه گیری شد که در استان خوزستان در رابطه با توزیع خدمات سلامت، ضعف ساختاری و عملکردی وجود دارد و نظام توزیع خدمات سلامت، تابع اصول توسعه پایدار نیست.
عدالت در دسترسی به خدمات سلامت و مرگ ومیر ناشی از بیماری کووید-19 در ایران: ارزیابی استانی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
مقدمه: نابرابرهای سلامتی می توانند تعیین کننده خطر بیماری و اقدامات انجام شده برای پیشگیری و درمان بیماری در هنگام وقوع باشند. بیماری کووید-19 نقش مهمی در ایجاد و تشدید نابرابری های متعدد سلامتی داشته است. این مطالعه باهدف بررسی عدالت در دسترسی به خدمات سلامتی در بیماران مبتلابه کووید-19 و مرگ و میر ناشی از آن انجام شده است. روش ها: این مطالعه از نوع کاربردی بود که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شد. جامعه پژوهش تمام بیمارستان های دولتی وابسته به دانشگاه های علوم پزشکی بود. از روش آمار توصیفی برای تحلیل داده و برای تعیین اثر زیرساخت ها و امکانات بیمارستانی بر مرگ و بستری از همبستگی پیرسون و آزمون آماری رگرسیون خطی چند متغیره برای تعیین ارتباط و معناداری متغیرها استفاده گردید و برای سنجش عدالت در توزیع امکانات و زیرساخت ها از ضریب جینی و منحنی لورنز استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که براساس امکانات بیمارستانی می توان میزان بستری و مرگ در اثر کووید را 96 درصد پیش بینی کرد. افزایش هر واحد تخت ICU شانس بستری و مرگ در اثر کووید-19 را به ترتیب 1/162 و 0/972 افزایش داد. همچنین، به ازای افزایش هر نفر پزشک و پرستار شانس بستری به ترتیب 0/423 افزایش و 0/741 کاهش یافته است. استان های اصفهان، آذربایجان غربی، یزد، کرمانشاه و زنجان پایین ترین ضریب جینی در توزیع تخت را داشتند. نتیجه گیری: توزیع منابع در بین استان ها عادلانه نیست. لذا، برای دستیابی به پوشش همگانی سلامت و رعایت سطح بندی ارائه خدمات نیاز به سیاست گذاری و برنامه ریزی برحسب نیاز جامعه و تخصیص منابع مبتنی بر نیاز و بار بیماری دارد.
عوامل مؤثر در بهره مندی و دسترسی به خدمات سلامت: مطالعه مبتنی بر جمعیت شهر کرمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۸ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۶۰
۳۶-۲۴
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دریافت و مصرف خدمات مراقبت سلامت را بهره مندی از خدمات سلامت می نامند و دسترسی به مفهوم فرصت و توانایی استفاده از خدمات می باشد. هدف از این مطالعه بررسی نابرابری در الگوی بهره مندی و دسترسی به خدمات مراقبت سلامت و عوامل مؤثر آن می باشد. روش کار: پژوهش حاضر از نوع مقطعی و کاربردی است. برای نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی سهمیه ای استفاده شد. برای بررسی احتمال بهره مندی خانوارها از خدمات مراقبت سلامت و ارتباط آن با متغیرهای مساعدکننده بهره مندی از خدمات مراقبت سلامت از مدل آزمون کای دو پیرسون و جداول متقاطع و نرم افزارهای Exell و Stata استفاده گردید. یافته ها: مطالعه حاضر نشان داد متغیرهای مهمی از قبیل وضعیت اقتصادی خانوار، بیمه، تحصیلات سرپرست خانوار، وجود فرد بالای 65 سال، وجود فرد زیر 12 سال در بهره مندی از خدمات سلامت نقش کلیدی دارند. شاخص تمرکز در استفاده از خدمات سرپایی برابر است با 38/0- و این شاخص برای استفاده از خدمات بستری برابر است با 435/0- به دست آمد. نتیجه گیری: نابرابری در مصرف مراقبت های سلامت به برخی از متغیرهای مستعد کننده وابسته می باشد که اثرات آن ها در بطن پژوهش حاضر نشان داده شد، لیکن بهبود متغیرهای اجتماعی و اقتصادی اثرگذار می تواند در کاهش نابرابری های استفاده از مراقبت های سلامت مؤثر باشد.
ارزیابی انتظارات و ادراکات بیماران بستری در بخش های جراحی قلب و عروق بیمارستان های خصوصی شهر مشهد از کیفیت خدمات، با استفاده از مدل سرویوس در سال 1395(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۰ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۶۸
۸۵-۷۵
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در حوزه خدمات سلامت، اعتلای کیفیت از اهمیت فراوانی برخوردار است و باعث افزایش رضایتمندی بیماران می شود. بهبود کیفیت خدمات بیمارستانی، نخست مستلزم ارزیابی انتظارات و ادراکات بیماران از کیفیت خدمات است. هدف از این مطالعه، تعیین انتظارات و ادراکات بیماران از کیفیت خدمات بخش های جراحی قلب بیمارستان های خصوصی مشهد بوده است. روش کار: این مطالعه مقطعی بر روی 136 بیمار بستری در بخش های جراحی قلب بیمارستان های خصوصی شهر مشهد انجام شده است. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه استاندارد شده «سرویوس» (SERVUS) است. کیفیت خدمات در شش حیطه و در دو مقطع زمانی متفاوت (زمان پذیرش و ترخیص) ارزیابی و برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی و تحلیلی استفاده شده است. یافته ها: کیفیت خدمات در هر دو بخش انتظارات و ادراکات و در همه شش حیطه در حد رضایت بخش بود. این حیطه ها شامل: عوامل ملموس، قابلیت اعتماد، پاسخگویی، تضمین، همدلی و قابلیت استفاده بود. همچنین در هر شش حیطه و در کل شکاف منفی بین انتظارات و ادراکات وجود داشت، یعنی کیفیت خدمات دریافت شده، پایین تر از انتظارات بود. شکاف بین انتظارات و ادراکات کل برابر 0.73- بوده و از لحاظ آماری معنی دار بود. بین انتظارات کل با سن همبستگی معکوس معنی دار وجود داشت. همچنین بین انتظارات کل با رضایت بیمار همبستگی مستقیم معنی دار مشاهده گردید. نتیجه گیری: با توجه به شکاف منفی مشاهده شده در هر شش حیطه و ماهیت بیشتر این حیطه ها که به نوعی متاثر از نحوه تعامل بیمار و کارکنان هستند، اتخاذ تدابیری نظیر آموزش روابط بین فردی به کارکنان، می تواند در کاهش این شکاف موثر باشد.
عوامل کلیدی موثر بر پیاده سازی تفکر ناب در حوزه خدمات سلامت: مطالعه موردی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۸۰
۵۳-۴۰
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مراکز بهداشت و درمان در سراسر دنیا با فشارهای قابل توجهی برای افزایش بهره وری روبرو هستند. از این رو به منظور بهبود کیفیت خدمات، نیاز به اجرای اصول ناب بسیار احساس می شود. هدف پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی عوامل کلیدی موثر بر پیاده سازی تفکر ناب در حوزه خدمات سلامت است. روش ها: پژوهش حاضر نوعی مطالعه کاربردی-توصیفی است که در سال 1398 انجام شد. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای-میدانی با استفاده از پرسش نامه، مطالعه مقالات و مصاحبه با افراد خبره بود. جامعه آماری پژوهش 15 نفر از متخصصان حوزه سلامت در پنج مرکز درمانی کلانشهر اصفهان بودند. پس از بررسی متون، 16 عامل موثر بر اجرای تفکر ناب در حوزه خدمات سلامت شناسایی و با استفاده از روش دلفی فازی مهم ترین آن ها غربال شد. در ادامه با بکارگیری روش دیمتل رابطه درونی این عوامل بررسی و با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای، مهم ترین آن ها اولویت بندی شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد رهبری فعال، زیرساخت های مراکز درمانی، مقاومت کارکنان، اهداف مشخص، سرمایه گذاری پول و زمان، مشارکت کارکنان، رویکرد گام به گام، آموزش، نظارت و اجرای ممیزی و اهمیت دادن به مفهوم تیم، به ترتیب مهم ترین عوامل موثر بر پیاده سازی تفکر ناب در حوزه خدمات سلامت هستند. نتیجه گیری: سازمان های بهداشت و درمان، در تلاش برای دستیابی به موفقیت در اجرای سیستم ناب، باید رهبری را تقویت، زیرساخت های لازم را فراهم و تخصیص منابع کافی را تضمین کنند. لازم است مدیریت از قبل، اهداف مشخص و روشنی در پیشبرد پروژه ها داشته باشد. رویکرد گام به گام نیز به عنوان یک روش مهم در بهبود اجرای پروژه، می تواند به درک دقیق فرآیند اجرای اصول ناب کمک کند.
خرید راهبردی خدمات سلامت بیماریهای قلبی عروقی: با روش دیماتل(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۶
۴۶-۳۵
حوزه های تخصصی:
مقدمه: خرید راهبردی به عنوان یکی از استراتژی اصلی برای رسیدن به اهداف پوشش همگانی سلامت و مهار هزینه ها در نظام سلامت شناخته شده است. از اینرو مطالعه با هدف تعیین عوامل موثر بر خرید راهبردی خدمات سلامت در حوزه بیماریهای قلبی- عروقی برای ایران انجام پذیرفته است. روش ها: این مطالعه از نوع کاربردی با روش ترکیبی (کیفی-کمی) در سال 1399-1398 انجام شد. ابزار گردآوری داده در این پژوهش راهنمای مصاحبه و پرسشنامه بود. جامعه پژوهش مدیران و سیاستگزاران سازمان های بیمه گر پایه، وزارت بهداشت، مدیران بیمارستان ها و اعضای هیات علمی دانشگاه بودند که با روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب شدند. داده های گردآوری شده با روش تحلیل محتوا و روش دیماتل با استفاده از نرم افزار Maxqda و Matlabالویت بندی شد. یافته ها: عوامل مربوط به تولیت و سیاستگذاری، مالی، بیمه ای، ساختاری، رفتارسیاسی ذی نفعان، اجتماعی سلامت، به عنوان عوامل تاثیر گذار و عوامل مرتبط با بیمار، مرتبط با ارائه دهنده و قراردادها به عنوان عوامل تاثیر پذیر شناسایی شدند. عامل تولیت و سیاستگذاری با مختصات (1/32 و2/73) به عنوان تاثیرگذارترین عامل و عامل مرتبط با بیمار با مختصات (1/30- و1/30) به عنوان تاثیرپذیرترین عامل در خرید راهبردی خدمات سلامت قلبی و عروقی مشخص شد. نتیجه گیری: مهم ترین عوامل مؤثر در اجرای خرید راهبردی خدمات سلامت عبارتند از: برخورداری از نقش تولیت اثربخش درنظام سلامت، نهادینه سازی نظام تصمیم گیری مبتنی بر شواهد، افزایش مشارکت و توانمندسازی شهروندان در تصمیم گیری ها و سیاست های سلامت، اصلاحات ساختاری نظام سلامت و تامین منابع مالی پایدار.
چالش های خدمات سلامت به بیماران قلبی و عروقی در پاندمی کووید-19 در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۸۶
۱۰۴-۹۵
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پاندمی بیماری کووید-19 تأثیرات بسیاری بر روند دریافت خدمات پزشکی در بیماران مبتلا به بیماری های مزمن از جمله بیماری های قلبی و عروقی داشته است. معطوف شدن تمام توجه و تخصیص منابع جهت کنترل همه گیری کرونا، دسترسی بیماران قلبی و عروقی را به خدمات سلامت دچار مشکل نموده است. هدف از انجام این مطالعه شناسایی چالش های ارائه خدمات سلامت به بیماران قلبی و عروقی در زمان پاندمی کووید-19 در ایران بوده است. روش ها: این مطالعه از نوع کاربردی بود که با روش کیفی- توصیفی انجام شد. مشارکت کنندگان 15 نفر از متخصصین قلب و عروق، متخصصین طب اورژانس، متخصصین داخلی و پرستاران بخش قلب بودند. داده ها از طریق راهنمای مصاحبه به صورت نیمه ساختارمند جمع آوری شدند که به روش تحلیل محتوای کیفی با استفاده از نرم افزار MAXQDA تحلیل شد. یافته ها: بر اساس نتایج این مطالعه تعداد چهار طبقه اصلی و نُه زیرطبقه استخراج شد. طبقات اصلی شامل کمبود منابع در بخش قلب و عروق، ضعف در ارائه آموزش کارآمد و مؤثر، ضعف در برنامه آمادگی بیمارستان، اختلال در کیفیت و کمیت خدمات درمانی بوده است. نتیجه گیری: ارائه خدمات مراقبت سلامت به بیماران قلبی و عروقی به دلیل همزمانی با پاندمی بیماری کووید-19 با چالش ها و موانعی روبرو شده است. تخصیص درست منابع، آگاه سازی و آموزش به اقشار جامعه و کادر درمان و تدوین برنامه های جامع جهت آمادگی بیمارستان ها در زمان همه گیری می تواند به رفع این چالش ها و ارائه خدمات سلامت مطلوب به بیماران قلبی و عروقی کمک نماید.
مدل سازی ساختاری نقش میانجی فرهنگ ایمنی بیمار در روابط بین مدیریت کیفیت جامع، یادگیری سازمانی و تصویر سازمانی در بخش خدمات سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۹ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۱
49 - 70
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: تصویری که بیماران از کیفیت خدمات سلامت در ذهن دارند می توانند تا اندازه زیادی ارزیابی کلی آن ها از این سازمان ها را شکل دهد. هدف کلی این پژوهش بررسی تاثیر یادگیری سازمانی و مدیریت کیفیت جامع بر تصویر سازمان با نقش میانجی فرهنگ ایمنی بیمار در بخش خدمات سلامت است. روش شناسی: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بوده و کارکنان بیمارستان ها به عنوان جامعه آماری این پژوهش برای سه متغیر مدیریت کیفیت جامع، یادگیری سازمانی و فرهنگ ایمنی بیمار لحاظ شده است. همچنین جامعه آماری برای متغیر تصویر سازمان، شامل بیمارانی بوده است که در بازه زمانی 6 ماهه به این بیمارستان ها مراجعه کرده اند. در نهایت 240 نفر از هر دو گروه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسش نامه های استاندارد بود که برای تأیید پایایی و روایی پرسش نامه ها از شاخص های آلفای کورنباخ، پایایی ترکیبی، روایی همگرا و روایی واگرا استفاده شد. تحلیل داده های به دست آمده توسط نرم افزارهای آماری SPSS و Smart PLS انجام شد. یافته ها: یادگیری سازمانی بر سه متغیر مدیریت کیفیت جامع، فرهنگ ایمنی بیمار و تصویر سازمان اثر مثبتی دارد. همچنین مدیریت کیفیت جامع بر فرهنگ ایمنی بیمار و تصویر سازمان اثر مثبت و معناداری دارد. برای تعیین اثر متغیر میانجی نیز از آزمون سوبل استفاده شده و نتایج، نقش میانجی گری فرهنگ ایمنی بیمار را تأیید می نماید. بنابراین فرهنگ ایمنی بیمار به عنوان متغیر میانجی بر رابطه میان دو متغیر یادگیری سازمان و مدیریت کیفیت جامع، بر تصویر سازمان اثر مثبت و معناداری دارد. نتیجه گیری: مدیران سازمان های ارائه کننده خدمات سلامت می توانند با اجرای موثر طرح های مدیریت کیفیت جامع و بهبود یادگیری سازمانی تصویر سازمان خود را در ذهن بیماران بهبود بخشند.