مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
بیمارستان های آموزشی
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: کاربران سیستم اطلاعات بیمارستانی کسانی هستند که در تمام ساعات کار روزانه ی خود از سیستم استفاده می کنند و نقاط ضعف و قوت سیستم را به خوبی لمس می نمایند. شناخت دیدگاه کاربران نسبت به کیفیت اطلاعات سیستم بسیار مهم بوده و در توسعه و تکامل سیستم بسیار مؤثر می باشد. این مطالعه با هدف تعیین دیدگاه کاربران نسبت به کیفیت اطلاعات سیستم اطلاعات بیمارستانی در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی مشهد انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی بوده که به روش توصیفی انجام شد. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد و گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه ای چهار قسمتی شامل ویژگی های کیفیت اطلاعات، علل پایین بودن کیفیت اطلاعات، در دسترس بودن اطلاعات و حمایت از تصمیم گیری انجام گرفت. پس از تأیید روایی و پایایی پرسشنامه، تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و نرم افزار SPSS صورت گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد که 7/47 درصد از کاربران نسبت به قابلیت سیستم اطلاعات بیمارستانی در کمک به تصمیم گیری ناراضی بودند. به طور کلی 2/53 درصد از کاربران نسبت به کیفیت اطلاعات سیستم اطلاعات بیمارستانی تا حدی رضایت داشتند.
نتیجه گیری: با توجه به مشکلاتی از جمله نامناسب بودن کیفیت اطلاعات سیستم و عدم تطبیق آن با نیازهای کاربران بنابراین لازم است که سیستم اطلاعات بیمارستانی مورد بازنگری و تجدید نظر قرار گیرد.
"
تحلیل ساختار و محتوای وبسایتهای بیمارستانهای آموزشی منتخب کشور سال 1386(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"مقدمه: وب سایت اطلاع رسانی بیمارستانی، سیستمی مناسب برای تبادل اطلاعات و ایجاد ارتباط بین بیمار، بیمارستان و کادر درمانی محسوب می شود. این پژوهش با هدف تحلیل و ارزیابی ساختار و محتوای وب سایت های بیمارستان های آموزشی ایران انجام گردید.
روش بررسی: در این پژوهش توصیفی، ابتدا وب سایت های قابل دسترس بیمارستان های آموزشی ایران در اینترنت شناسایی شد. سپس ساختار وب سایت ها تحلیل و ارزیابی گردید و در نهایت تحلیل محتوا و ارزیابی اطلاعات بر اساس محتوای موجود در هر صفحه انجام و یافته ها با همدیگر مقایسه شد. جامعه ی این پژوهش شامل 152 وب سایت بیمارستان های آموزشی در کل کشور ایران بود. تعداد نمونه ی پژوهش، 8 وب سایت بود و برای جمع آوری داده ها از چهار چک لیست استفاده شد. روایی با نظر متخصصین تأیید شد و برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده گردید.
یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که میانگین امتیازات کسب شده در زمینه ی "";ساختار"";، برابر 12 امتیاز (40 درصد) از کل امتیازات بود. میانگین امتیازات "";محتوای صفحه ی اصلی""; وب سایت های مورد بررسی، برابر 75/5 امتیاز (3/38 درصد) بود. میانگین امتیازات "";محتوای صفحه ی درباره ی ما"";، معادل 6/2 امتیاز (7/13 درصد) بود و میانگین امتیازات "";محتویات موضوعی""; (سایر لینک ها) در وب سایت های مورد پژوهش، معادل2 امتیاز (3/8 درصد) از کل امتیازات بود.
نتیجه گیری: وب سایت های بیمارستان های آموزشی ایران از نظر ساختاری، در سطح متوسط و از نظر محتوا و زیرلینک ها (محتویات موضوعی)، در سطح بسیار ضعیف بودند و بنابراین نیاز به اصلاح، تکمیل و گسترش دارند.
"
مقایسه میزان رعایت عناصر کیفى کدگذارى بیمارى ها و اقدامات در بیمارستانهاى آموزشى دانشگاههاى علوم پزشکى ایران ، تهران و شهید بهشتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
بعلت اهمیت داده هاى کدگذارى شده در فعالیت هاى مدیریت کیفیت، برنامه ریزى، بازاریابى، فعالیت هاى تحقیقاتى، پرداخت به ازاى خدمت، پایش امنیت بیمار و توسعه ابزارهاى حمایت تصمیمات بالینى، ضرورت رعایت عناصرکیفى کدگذارى بیش از پیش احساس مى گردد. داشتن دانش کاملى در زمینه عناصر کیفى کلیدى سیستم هاى طبقه بندى داده ها از قبیل اعتبار، کامل بودن و بهنگام بودن، براى کدگذارى داده ها در تمامى سطوح مراقبت بهداشتى ضرورى است. در این پژوهش وضعیت اعتبار و کامل و بهنگام بودن اطلاعات کدگذارى شده در بیمارستان هاى آموزشى دانشگاه هاى علوم پزشکى ایران، تهران و شهید بهشتى مقایسه شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر توصیفی- مقایسه اى است که در شش ماهه اول سال 1386 انجام شد. جامعه پژوهش شامل پرونده بیماران بسترى ترخیص شده از بیمارستان هاى آموزشى دانشگاه هاى علوم پزشکى ایران(10بیمارستان)، تهران (9 بیمارستان) و شهید بهشتى(10بیمارستان) در نیمه اول سال 1385 بود. داده ها با استفاده از یک چک لیست براى تعیین میزان رعایت اعتبار، کامل بودن و بهنگام بودن گردآورى شد. تحلیل داده ها بااستفاده از روش هاى آمار توصیفى و استفاده از نرم افزار SPSS انجام شد.
یافته ها: میزان رعایت اعتبار کدها، در دانشگاه هاى ایران ، تهران و شهید بهشتى به ترتیب 32/83 ، 23/79 و 53/85 درصد براى تشخیص اصلى، 46/79 ، 04/75 و 87/ 88 درصد براى سایر تشخیص ها، 23/85 ، 62/80 و 41/85 درصد براى اقدامات اصلى، 84/80، 49/84 و 3/91 درصد براى سایر اقدامات بود. میزان رعایت کامل بودن کدها در سه دانشگاه فوق بترتیب 06/93، 91/96 و 96/97 درصد براى تشخیص هاى اصلى، 08/88، 76/90 و 02/95 درصد براى سایر تشخیص ها، 70/96، 94 و 93/98 درصد براى اقدامات اصلى، 85/93، 35/97 و 65/95 درصد براى سایر اقدامات است. از بین بیمارستان هاى سه دانشگاه فوق، فقط 20 درصد بیمارستان هاى شهید بهشتى از بهنگام بودن کدگذارى برخورداربودند.
نتیجه گیری: هر چند کامل بودن داده هاى کدگذارى شده تا حدودى بهبود یافته است اما میزان اعتبار کدها هنوز با مشکلاتى همراه است. همچنین اکثر بیمارستان ها اختلاف فاحشى با استاندارد سازمان بهداشت جهانى در بهنگام بودن کدگذارى داشته اند. بنابراین لازم است اقدامات اساسى جهت بهبود کیفیت کدگذارى در این حیطه ها اتخاذ گردد. "
ارزیابى مدیریت پسماندهاى بیمارستانهاى دولتى آموزشى و خصوصى تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکى تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زباله ها و پسماندهاى بیمارستانى، یکى از معضلات زیست محیطى است که به علت دارا بودن عوامل خطرناک، سمى و بیمار یزا سلامت افراد و جامعه را تهدید مى کنند. بى توجهى به مدیریت صحیح این پسماندها باعث شیوع انواع بیمار یها و اپیدمیها میشود که موجب تهدید سلامت افراد و جامعه و اتلاف هزینه است. هدف این مطالعه مقایسه ى مدیریت پسماندهاى بیمارستانى در بیمارستا نهاى آموزشى و خصوصى تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکى تهران در سال 1385 بود. روش بررسی: این پژوهش توصیفی-مقطعى در 159 بخش مختلف در 6 بیمارستان آموزشى و 3 بیمارستان خصوصى تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکى تهران که به صورت تصادفى ا نتخاب شدند،ا نجام گرفت. داد ه ها از طریق مشاهده و تکمیل پرسشنامه ای مشتمل بر 72 سؤال گردآورى شد. یافته ها: بخش هاى بیمارستا نهاى خصوصى از نظر نحو ه ى تفکیک زباله ( 67 درصد)، جمع آورى زباله ( 39 درصد)، نگهدارى موقت زباله ( 15.7 درصد) و حمل زباله از سطح بخش ها به محل نگهدارى موقت زباله در بیمارستان و از آنجا به محل دفع نهایى ( 27.5 11 و 2 به ترتیب در بیمارستا نهاى آموزشى). ،13 ،35 ،7 ، درصد)، وضعیت مطلوب ترى داشتند (با 3 نتیجه گیری: مدیریت پسماندهاى بیمارستانى در بیمارستا نهاى خصوصى، مطلوب است. در بیمارستا نهاى خصوصى، بودجه و سرمایه بیشترى وجود داشته و مدیران از آزادى عمل بیشترى در ایجاد تصویرى مناسب تر از بیمارستان با ارائه خدمات باکیفى تتر، برخوردارند.
میزان رعایت معیارهای سیستم اطلاعات بیمارستانی کالج پزشکان آمریکا در بیمارستان های آموزشی دانشگاه های علوم پزشکی ایران، تهران و شهید بهشتی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت زیاد اطلاعات پزشکی در بهبود کیفیت درمان، آموزش و تحقیق پزشکی در سطوح ملی و بین المللی ضرورت به کارگیری فن آوری مدارک پزشکی احساس می شود. در این پژوهش سیستم اطلاعات بیمارستانی بیمارستان های دانشگاه های علوم پزشکی ایران، تهران و شهید بهشتی با معیارهای کالج پزشکان آمریکا مقایسه و کاستی های معیارهای ملی مشخص گردیده است تا جهت بهبود و هم سطح کردن آن ها بر اساس معیارهای این کالج پیشنهادهایی ارایه گردد.روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- مقطعی است که در سال 1385 انجام شد. جامعه پژوهش شامل کلیه بیمارستان های آموزشی دانشگاه های ایران (14 بیمارستان)، تهران (12 بیمارستان) و شهید بهشتی (9 بیمارستان) بود و از بین آن ها نمونه گیری انجام نشد. روش گردآوری داده ها، مشاهده مستقیم و مصاحبه بود. گردآوری داده ها با استفاده از نه چک لیست استاندارد بر مبنای معیارهای کالج پزشکان آمریکا (شامل بخش های داروخانه، آزمایشگاه، رادیولوژی، مدارک پزشکی و بالینی) انجام گردید. داده ها با استفاده از روش های آماری توصیفی و نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها: میزان تطابق نهایی سیستم اطلاعات بیمارستانی بیمارستان های مورد مطالعه نشان می دهد که میانگین کل سیستم کمتر از 50 درصد (<50) و در حد ضعیف بوده است.نتیجه گیری: به طور کلی مهم ترین علت پایین بودن میزان تطابق معیارهای سیستم مدارک پزشکی عدم وجود معیار علمی و استاندارد در کشور می باشد. از این رو پیشنهاد می گردد کمیته تدوین و ابلاغ معیارهای سیستم مدارک پزشکی با الگوبرداری از کشورهای پیشگام تشکیل گردد
مراجعین به بیمارستان های دولتی استان اصفهان در خصوص عوامل موثر بر میزان تحقق نظام ارجاع چه می گویند؟(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: از جمله محاسن تحقق فرایند نظام ارجاع، کم کردن پرسنل و تجهیزات و صرفه جویی در مخارج و وسایل، تقسیم متناسب منابع جهت استفاده بهینه آن ها و عدم ایجاد هزینه های غیر منطقی برای بیماران می باشد. در این راستا هدف پژوهش حاضر تعیین عوامل موثر بر میزان تحقق نظام ارجاع از نظر مراجعین به بیمارستان های دولتی استان اصفهان بود تا با دستیابی به آن بتوان بر این مهم فایق آمد و سیستم سلامت را از مزایای آن بهره مند ساخت.روش بررسی: نوع مطالعه توصیفی– تحلیلی و پیمایشی بود.مطالعه در شش ماهه دوم سال 1387 انجام شد و جمعیت مورد مطالعه، مراجعین به بیمارستان های دولتی استان اصفهان بوده است. از این میان 5 بیمارستان تابعه شبکه بهداشت و درمان شهرستان های فلاورجان، شاهین شهر، شهرضا و نایین و نیز 5 بیمارستان دولتی شهرستان اصفهان مورد مطالعه قرار گرفته است. نحوه نمونه گیری بیمارستان ها خوشه ای بود و در نهایت به صورت نمونه گیری ساده، تعداد 400 نفر از مراجعین به بیمارستان ها مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه محقق ساخته بود که روایی آن توسط صاحب نظران تایید شد و پایایی آن برابر 85 درصد بود.یافته ها: آگاهی و رضایت در جوامع شهری و انگیزه در جوامع غیر شهری از سطح بالاتری برخوردار است. 51.9 درصد از افراد تحت پوشش تامین اجتماعی به سطح اول ارایه خدمات مراجعه می کردند، در حالی که این میزان در افراد تحت پوشش بیمه خدمات درمانی 8909 درصد بوده است. میانگین آگاهی مراجعین از سیستم ارجاع در بین بیمارستان های مورد مطالعه، دارای تفاوت معنی داری نبود. در حالی که میانگین رضایت و انگیزه مراجعین از سیستم ارجاع در بین بیمارستان های مورد مطالعه دارای تفاوت معنی داری (P£0.05) بود.نتیجه گیری: میزان آگاهی و رضایت از نحوه ارایه خدمات سلامت در سطوح اولیه ارایه خدمات، بر تحقق فرایند سیستم ارجاع از نظر ساکنین شهری و انگیزه از نظر ساکنین غیر شهری، عامل موثر در سیستم ارجاع است. از این رو با سرمایه گذاری در ارتقای این عوامل می توان اطمینان حاصل کرد که سیستم به شکل مفیدتری عمل خواهد کرد.
کیفیت ثبت گواهی های فوت صادره در بیمارستان های آموزشی و غیر آموزشی شهر کرمانشاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اطلاعات ثبت شده بر روی گواهی فوت برای مقاصد مهمی مانند تهیه آمارهای مرگ و میر برنامه های ارتقای سلامت عمومی و تخصیص منابع مراقبت بهداشتی کاربرد دارد. از این رو صحت داده های گواهی فوت از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از انجام این تحقیق، تعیین کیفیت گواهی فوت های صادره در بیمارستان های آموزشی و غیر آموزشی شهر کرمانشاه و میزان صحت ثبت داده های گزارش شده در آن ها بود.روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی، توصیفی و جامعه پژوهش، بیماران بستری را که در شش ماهه اول سال 1386 در بیمارستان های آموزشی و غیر آموزشی شهر کرمانشاه فوت نموده بودند، شامل می شد. نمونه مورد بررسی با توجه به کل موارد مرگ مراکز آموزشی و بیمارستان های شهر کرمانشاه در شش ماهه اول سال 1386 (1994 مورد مرگ) و بر اساس فرمول تعیین حجم نمونه (321 نمونه) محاسبه شد. در این پژوهش، نمونه گیری به روش تصادفی و جمع آوری داده ها بر اساس چک لیستی که روایی آن به تأیید متخصصان رسیده بود، انجام و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گردید.یافته ها: نتایج نشان داد که 51.1 درصد از گواهی های فوت صادره در مراکز آموزشی درمانی و 24 درصد از گواهی های فوت بیمارستان های غیر آموزشی دارای کیفیت ثبت بودند. اطلاعات دموگرافیک گواهی های فوت صادره ی مراکز آموزشی درمانی و بیمارستان های غیر آموزشی به ترتیب در 7.6 درصد و 28.8 درصد از موارد غیر صحیح بود. فقط 3.3 درصد از گواهی های صادره در مراکز آموزشی درمانی و 12.2 درصد از گواهی های صادره در بیمارستان های غیر آموزشی توسط پزشک معالج متوفی صادر شده بود. در 33.7 درصد از مراکز آموزشی درمانی و در 45.4 درصد بیمارستان های غیر آموزشی، مکانیسم مرگ به عنوان علت مرگ گزارش شده بود. بین علت های مرگ مندرج در 64.1 درصد از گواهی های فوت مراکز آموزشی درمانی و 74.7 درصد بیمارستان های غیر آموزشی، تسلسل علیتی منطقی وجود نداشت.نتیجه گیری: وضعیت کنونی صدور گواهی فوت در بیمارستان ها به خصوص بیمارستان های غیر آموزشی از لحاظ کیفی نامناسب و قابل تعمق بود. اهمیت و ارزش داده های مندرج در گواهی فوت و استفاده های متعدد آن، توجه بیشتر به ارتقای سطح آگاهی پزشکان از وجود انواع خطاها در کامل کردن گواهی فوت را می طلبد.
مقاله کوتاه: مقایسه ی وضعیت واحد پذیرش بیماران بستری بیمارستان های آموزشی دانشگاه های علوم پزشکی شیراز و اهواز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پذیرش در واقع ورودی اصلی بیمارستان است و اولین ارتباط بیمار با بیمارستان از طریق واحد پذیرش صورت می گیرد. کارآیی این واحد زمانی مشخص می شود که اصول کلی چه از لحاظ تجهیزات و امکانات، چه از نظر تمامی فعالیت های انجام گرفته در این واحد رعایت گردد.
روش بررسی: این مطالعه به صورت مقطعی- توصیفی در سال 1387 انجام شد. در این مطالعه، 7 بیمارستان آموزشی شیراز با 7 بیمارستان آموزشی اهواز از نظر وضعیت واحد پذیرش بیمارستان های آموزشی مقایسه شدند. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه و مشاهده ی مستقیم و ثبت در چک لیست های استانداردهای مصوب وزارت بهداشت و درمان گردآوری شد. روایی و پایایی ابزار جمع آوری اطلاعات تأیید و نتایج در قالب جداول توزیع درصد فراوانی ارایه گردید.
یافته ها: در رابطه با مقایسه ی تجهیزات بیمارستان های مورد مطالعه در این پژوهش، بیمارستان های شیراز و اهواز به ترتیب با در اختیار داشتن 39 درصد و 46 درصد از وسایل و تجهیزات مورد نیاز در چارک دوم قرار گرفتند. در مطالعه ی حاضرمشاهده شد که آگاهی از وضعیت ترخیص بیماران از طریق ارتباط با بخش های بیمارستانی در شیراز 28 درصد موارد بر عهده ی واحد پذیرش بود، ولی در بیمارستان های آموزشی اهواز واحد پذیرش هیچ نقشی در ترخیص بیماران نداشتند.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، بیمارستان های اهواز با رعایت 22 درصد و بیمارستان های شیراز با رعایت 31 درصد از موارد استاندارد در رابطه با وظایف محوله، عملکرد نامطلوبی داشتند. تحصیلات کارکنان واحد پذیرش بیمارستان های شیراز بالاتر از اهواز بود. مسؤولین جهت رفع مشکلات واحد پذیرش و حفظ ارتباط با کارکنان بخش مدارک پزشکی در جهت ارتقای کیفیت بخش مدارک پزشکی باید تلاش بیشتری داشته باشند.
مطالعه ی ارکان مدیریت دانش در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه مدیریت دانش یکی از عوامل مؤثر در موفقیت سازمان ها و کسب مزایای رقابتی به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر، تعیین وضعیت ارکان مدیریت دانش در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران بود.
روش بررسی: روش پژوهش از نوع توصیفی- مقطعی بود و از نظر هدف، نیز جنبه ی کاربردی داشت. جامعه ی آماری را 30 نفر از مدیران ارشد ده بیمارستان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی ایران در سال 1388 تشکیل می دادند. به منظور گردآوری داده ها از پرسش نامه ی پژوهشگر ساخته در طیف پنج گزینه ای لیکرت با روایی مورد تأیید خبرگان و پایایی 874/0 (Cronbach’s alpha) استفاده گردید. در پایان اطلاعات حاصل با استفاده از شاخص های آمار توصیفی (میانگین، میانه و واریانس) مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: اطلاعات به دست آمده از مدیریت دانش، حاکی از آن است که به ترتیب نشر دانش (64/3)، ارزیابی دانش (48/3)، کاربرد دانش (41/3)، مشارکت دانش (34/3) و در آخر خلق دانش (19/3) میانگین نمرات بالایی را کسب کرده اند. در پایان امتیاز مدیریت دانش 4/3 ارزیابی شد.
نتیجه گیری: با توجه به طیف امتیازات لیکرت، وضعیت مدیریت دانش بالاتر از متوسط و به نسبت مطلوب بوده است. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده، توجه به مشارکت و خلق دانش ضروری به نظر می رسد.
مقاله کوتاه: رضایت کاربران نسبت به کیفیت سیستم اطلاعات بیمارستانی در بیمارستان های آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سیستم اطلاعات بیمارستانی (HIS یا Hospital Information System) سیستمی کامپیوتری است که از آن به عنوان ابزار الکترونیکی مدیریت اطلاعات بیمار استفاده میشود و نقش مهمی در زمینه ی ارایه ی خدمات مراقبت سلامت با کیفیت ایفا میکند. از این رو رضایت کاربران نسبت به کیفیت HIS بسیار مهم است و در توسعه و تکامل سیستم بسیار مؤثر میباشد. این مطالعه با هدف بررسی میزان رضایت کاربران نسبت به کیفیت سیستم اطلاعات بیمارستانی در بیمارستان های آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش از نوع کاربردی بود که به روش توصیفی– مقطعی در سال 1386 انجام شد. جامعه ی پژوهش را 80 کاربر مجهز به HIS دو بیمارستان کرمانشاه تشکیل می داد. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری ساده و در دسترس استفاده شد و گردآوری داده ها با استفاده از پرسش نامه انجام گرفت. روایی و پایایی پرسش نامه به طریق اعتبار محتوا و آزمون– باز آزمون (80/0 = r) بررسی گردید. تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و نرم افزار SPSS صورت گرفت.
یافته ها: داده ها نشان داد که 3/39 درصد کاربران نسبت به کیفیت رابط های HIS، 9/36 درصد کاربران نسبت به کیفیت وظایف HIS و 2/38 درصد کاربران نسبت به کیفیت اطلاعات HIS راضی بودند و نیز 4/30 درصد کاربران نسبت به عملکرد HIS تا حدی راضی بودند. در کل، 9/34 درصد کاربران از کیفیت HIS راضی بودند.
نتیجه گیری: به طور کلی علل پایین بودن میزان رضایت کاربران (9/34 درصد( نسبت به کیفیت HIS،کمبود یا فقدان آموزش HIS به کاربران، فقدان کادر درمان در تیم پشتیبان HIS و عدم حذف کامل فرایند های دستی یا انجام کامل بعضی از فرایندها به صورت دستی بود.
رابطه ی رهبری معنوی و کیفیت زندگی کاری کارکنان در مرکز آموزشی درمانی شهید هاشمی نژاد شهر تهران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: امروزه نوع جدیدی از مفهوم رهبری مطرح است که بر ارایه ی خدمت به دیگران، دیدگاه کلی نسبت به کار، توسعه ی فردی و تصمیم گیری مشترک تأکید دارد که تحت عنوان «رهبری معنوی» نامیده می شود. نهضت رهبری معنوی شامل مدل های خدمت گزاری رهبری، مشارکت دادن کارکنان و توانمندسازی آنان می باشد که بر اساس فلسفه ی رهبری خدمت گزار بنا نهاده شده است. هدف این پژوهش، شناسایی رابطه ی رهبری معنوی و ابعاد آن با کیفیت زندگی کاری کارکنان در بیمارستان آموزشی- درمانی شهید هاشمی نژاد شهر تهران بود.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نظر نتایج کاربردی بود که به صورت مقطعی در سال 1388 انجام گرفت. نمونه ی پژوهش شامل 111 نفر از پرسنل شاغل در بیمارستان شهید هاشمی نژاد بود. داده ها با استفاده از پرسش نامه ی رهبری معنوی Fry و نیز پرسش نامه ی کیفیت زندگی کاری Casio جمع آوری و به وسیله ی نرم افزار SPSS و آزمون Spearman تحلیل شد.
یافته ها: بین رهبری معنوی و هفت بعد آن (چشم انداز سازمانی، عشق به نوع دوستی، ایمان به کار، معنی داری در کار، عضویت در سازمان، تعهد سازمانی و بازخورد عملکرد) با کیفیت زندگی کاری کارکنان در مرکز آموزشی درمانی هاشمی نژاد رابطه ی معنی دار و مثبت وجود داشت (001/0 > P).
نتیجه گیری: رهبری معنوی با فراهم نمودن زمینه های مساعد و حمایت کننده برای کارکنان، شرایطی را فراهم می سازد تا با تلاش در جهت تحقق اهداف سازمان، نیازها و اهداف خود را برآورده کنند و توانایی های بالقوه ی خود را آشکار سازند.
میزان آشنایی و استفاده ی پزشکان بیمارستان های آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان با کتابخانه ی ملی دیجیتال پزشکی ایران (INLM)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: افزایش حجم اطلاعات در علوم مختلف از جمله پزشکی، اطلاع رسانان را برآن داشته است تا با ارایه ی راهکارهای مؤثر، راه دستیابی به اطلاعات را برای رشته های پزشکی و پیراپزشکی فراهم سازند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر تعیین میزان آشنایی و استفاده ی پزشکان بیمارستان های آموزشی شهر اصفهان با کتابخانه ی ملی دیجیتال پزشکی ایران (Iranian national medical digital library یا INMDL) بوده است.
روش بررسی: پژوهش حاضر یک مطالعه ی توصیفی- پیمایشی بود که در جامعه ی پزشکان شاغل در 9 بیمارستان آموزشی شهر اصفهان انجام شد. بر اساس جدول تعیین حجم نمونه ی Morgan از بین 500 پزشک شاغل در 9 بیمارستان، 217 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه ی محقق ساخته بود که روایی آن مورد تأیید 4 نفر از استادان رشته ی کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی قرار گرفت و جهت تأیید پایایی آن پس از پرسش نامه ها بین 10 نفر از اعضای جامعه به صورت آزمایشی توزیع و Cronbach's alpha آن محاسبه شد که برابر با 87/0 بود. تحلیل داده ها بر اساس پاسخ های 127 پرسش نامه ی تکمیل شده و در نرم افزار 18SPSS انجام شد.
یافته ها: آشنایی و استفاده ی پزشکان از پایگاه های مجلات الکترونیک، بانک های الکترونیک جامع و پایگاه کتاب های الکترونیک INMDL بسیار کم بود. ضمن اینکه در میان منابع الکترونیکی در ابتدا مجلات الکترونیکی، سپس بانک های اطلاعاتی و در نهایت کتاب های الکترونیکی مورد استفاده قرار گرفتند. بین میزان آشنایی و همچنین میزان استفاده ی پزشکان با درجه ی تحصیلی ایشان رابطه ی معنی دار وجود داشت. بین دو متغیر آشنایی و استفاده از منابع الکترونیک INMDL همبستگی زیاد مشاهده شد. در میان پایگاه های مجلات الکترونیکی (Science direct)، پایگاه های کتاب های الکترونیکی (MD consult) و بانک های اطلاعاتی
(MD consult) بیشترین استفاده را داشتند. مهم ترین شیوه ی آشنایی پزشکان با INMDL راهنمایی کتابداران بود.
نتیجه گیری: با توجه به لزوم اطلاع رسانی و آموزش به پزشکان، باید کتابداران کتابخانه های بیمارستانی و دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی نقش فعال تری در اطلاع رسانی و آموزش شیوه های جست وجوی اطلاعات به جامعه ی پزشکان ایفا کنند. در این راستا و با توجه به مشکل کمبود وقت برای پزشکان متخصص، آموزش استفاده از امکانات خدمات آگاهی رسانی (Alert) و RSS برای ایشان ضروری به نظر می رسد. همچنین پیشنهاد می شود در صورت لزوم با به کارگیری نیروهای متخصص در کتابداری و اطلاع رسانی پزشکی، امکان آموزش فردی برای پزشکان فراهم شود.
امکان اجرای دورا آسیب شناسی در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران از نظر وجود استانداردهای نیروی انسانی به عنوان یکی از الزامات پیاده سازی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: دورا پزشکی، دستاورد تعامل بین عرصه ی بهداشت، درمان و فناوری اطلاعات است. در فناوری دورا پزشکی، دورا آسیب شناسی به عنوان یک پشتیبان علمی برای آسیب شناس محسوب می شود و می تواند به تشخیص و درمان دقیق بیماری کمک نماید. در این پژوهش به شناسایی امکان اجرای دورا آسیب شناسی در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران از نظر وجود استانداردهای نیروی انسانی به عنوان یکی از الزامات پیاده سازی پرداخته شد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع مطالعات کاربردی بود که به روش توصیفی و به صورت مقطعی در سال 1391 انجام گرفت. در این پژوهش از بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران، چهار بیمارستان به صورت هدفمند انتخاب و پژوهش در این مراکز انجام شد. به دلیل مشخص و محدود بودن جامعه ی مورد مطالعه از نمونه گیری استفاده نشد و نمونه ی پژوهش همان جامعه ی پژوهش و شامل 8 نفر رؤسا و مدیران بیمارستان ها، 20 نفر آسیب شناس و 8 نفر پرسنل انفورماتیک بود. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه های محقق ساخته ای بود که برای هر گروه از جامعه ی پژوهش به صورت مجزا تهیه شد. روایی پرسشنامه ها ارزیابی و میانگین ضریب پایایی همبستگی برای سه پرسشنامه 98/0 حاصل گردید. داده های گردآوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی شامل فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار در محیط نرم افزارSPSS نسخه ی 16 تحلیل شد.
یافته ها: طبق نتایج، میانگین امتیاز آگاهی آسیب شناس ها از دورا آسیب شناسی 98/2 با انحراف معیار 17/1 به دست آمد. میزان آگاهی مدیران و رؤسا 5/57 درصد و میزان آگاهی پرسنل انفورماتیک 5/27 درصد محاسبه شد. مدیران و رؤسا وجود نیروی انسانی متخصص در زمینه ی دورا آسیب شناسی را تنها 5/37 درصد اعلام نمودند. همچنین، میانگین امتیاز امکان اجرای دورا آسیب شناسی از لحاظ نیروی انسانی آسیب شناس 9/2 با انحراف معیار 86/0 به دست آمد.
نتیجه گیری : با توجه به اهمیت فراوان دورا آسیب شناسی و وجود نیروی انسانی به عنوان یک عامل مؤثر در پیاده سازی موفق آن و همچنین با توجه به نتایج پژوهش مبنی بر نامطلوب بودن وضعیت نیروی انسانی متخصص در زمینه ی دورا آسیب شناسی پیشنهاد می گردد، بیمارستان ها جهت اجرای این فناوری، نیروی انسانی متخصص مورد نیاز را تأمین نمایند.
ارزیابی عملکرد بیمارستان های آموزشی درمانی دانشگاه های علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی قم و کاشان و مقایسه تطبیقی آن ها با استفاده از مدل پابن لاسو(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
دراغلب کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه بیمارستان به عنوان یک سازمان بسیار هزینه بر محسوب می شود. لذا، لزوم بررسی دقیق و ارزیابی عملکرد آن ها امری ضروری و اجتناب ناپذیر است. رویکردهای مختلفی جهت ارزیابی عملکرد بیمارستان ها وجود دارد که یکی از مفیدترین آن ها، مدل پابن لاسو می باشد. دراین مدل و نمودار مربوط به آن، سه شاخص درصد اشغال تخت، نسبت گردش تخت و میانگین مدت بستری مورد استفاده قرار می گیرد. در این پژوهش، تلاش شده است عملکرد و کارآیی بیمارستان های تحت پوشش دو دانشگاه علوم پزشکی قم و کاشان با استفاده از این مدل مورد ارزیابی قرار گیرد.
روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع تحلیلی بوده و جامعه ی آماری آن کلیه بیمارستان های تحت نظارت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی می باشد. به منظور ارزیابی عملکرد 11 بیمارستان تحت پوشش دو دانشگاه علوم پزشکی قم و کاشان به عنوان جامعه ی آماری پژوهش، مقدار سه شاخص درمانی مذکور طی دوره ی زمانی سه ساله (1390- 1388) به تفکیک هر بیمارستان محاسبه و استخراج گردید. سپس، با توجه به ارتباط میان این شاخص ها، تعیین موقعیت آن ها در نواحی چهارگانه نمودار پابن لاسو و مقایسه آن ها با یکدیگر صورت پذیرفت.
یافته ها: با طراحی نمودارها و بررسی موقعیت بیمارستان ها بر روی آن ها، مشاهده گردید که در سال 1388، تنها یک بیمارستان از مجموع بیمارستان های مورد بررسی دارای کارآیی مطلوب (واقع در ناحیه 3) می باشد. در سال های 1389 و 1390، دو بیمارستان از مجموع بیمارستان مورد بررسی دارای کارآیی مطلوب می باشند و سایر بیمارستان ها واقع در سایر نواحی، نیازمند بازنگری در عملکرد و کارآیی و بهبود شاخص ها می باشند.
نتیجه گیری: در این پژوهش، به ارزیابی و تجزیه و تحلیل عملکرد بیمارستان ها با عنایت به موقعیت آن ها در نمودار پابن لاسو و ویژگی های ناحیه ی واقع شده پرداخته شد. به طور کلی، تعداد اندکی از بیمارستان های مورد بررسی در وضعیت مطلوب عملکرد و کارآیی قرار داشتند و اغلب آن ها، از وضعیت مطلوب برخوردار نبودند. از این رو، می توان با بررسی و ارزیابی عملکرد مدیریتی و اقتصادی بیمارستان های با موقعینت مطلوب در نمودار، عوامل تأثیرگذار بر این موقعیت را شناسایی نمود و با الگوبرداری از این عوامل باعث پیشرفت هر چه سریعتر در شاخص های مرتبط در سایر بیمارستان ها شد.
سواد سلامت بیماران بستری در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سواد سلامت شامل مجموعه ای از مهارت های خواندن، شنیدن، تجزیه و تحلیل، تصمیم گیری و توانایی به کارگیری این مهارت ها در موقعیت های سلامتی است. هدف از مطالعه ی حاضر تعیین سواد سلامت بیماران بستری در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1391 بوده است.
روش بررسی: این مطالعه از نوع کاربردی به روش پیمایشی تحلیلی است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ی سواد سلامت عملکردی در بزرگسالان می باشد. پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ 89/0 به دست آمد و روایی آن نیز به تأیید متخصصان مربوطه در رشته های کتابداری پزشکی، آمار و آموزش و ارتقای پزشکی رسید. جامعه ی مورد پژوهش، کلیه بیماران بستری شده در بیمارستان های آموزشی وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در نیمه ی دوم سال 1391 می باشد. با بزرگ و نامحدود در نظر گرفتن جامعه ی پژوهش تعداد 384 نفر به عنوان نمونه تعیین گردید و نمونه گیری به صورت در دسترس (روش آسان) انجام شد. داده ها به روش پرسشگری بر بالین بیماران جمع آوری و با نرم افزار SPSS 20 در سطح توصیفی (توزیع درصد فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و استنباطی (آزمون T مستقل، آزمون واریانس یک طرفه و آزمون همبستگی پیرسون و همبستگی اسپیرمن) تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: میانگین نمره ی سواد سلامت بیماران مورد بررسی در حیطه ی محاسبات، در حیطه ی درک خواندن تقریباً متوسط بوده و میانگین نمره ی کل سواد سلامت در آنان کمی بیشتر از حد متوسط بوده است. اغلب بیماران بررسی شده دارای سواد سلامت ناکافی و حاشیه ای بودند. بین متغیرهای جنسیت، درآمد و محل سکونت با سطح سواد سلامت رابطه ی معنی داری وجود نداشته، درحالی که بین سن با نمره ی سواد سلامت و نیز حیطه های آن رابطه ی معکوس و بین سطح تحصیلات و نمره ی سواد سلامت رابطه ی مستقیم وجود داشت. بین شغل بیماران و سواد سلامت رابطه ی معنی داری وجود داشته است به نحوی که افراد بازنشسته و کارگران دارای سواد سلامت کمتری بوده اند.
نتیجه گیری: اغلب بیماران مورد بررسی دارای سواد سلامت ناکافی و حاشیه ای بوده اند. این بیماران برای فهم و به کاربردن اطلاعات بهداشتی نیاز به توضیحات بیشتر دارند و لازم است زمان بیشتری را صرف برقراری ارتباط با کادر درمانی خود جهت کسب اطلاعات به زبان ساده تر و قابل فهم تر نمایند.
سیمای شکایات بیماران در بیمارستان های آموزشی اصفهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:امروزه رسیدگی به شکایات به عنوان جزیی ضروری از نظام مراقبت های سلامت در جهت ارتقای رضایت بیمار بر شمرده می شود. این پژوهش بدنبال تعیین وضعیت رسیدگی به شکایات افراد مراجعه کننده به بیمارستان های آموزشی اصفهان بوده است تا بتواند چالش هایی را که در جریان این فرایند وجود دارد را شناسایی نماید.
روش بررسی:این مطالعه توصیفی و از نوع مقطعی گذشته نگراست. محیط پژوهش بیمارستان های آموزشی اصفهان بودند که از بین آنها دو بیمارستان انتخاب شدند. یکی از آنها به عنوان بیمارستان فوق تخصصی و یکی به عنوان بیمارستان عمومی انتخاب شد. جامعه ی مورد پژوهش پرونده ی شکایات مراجعین به واحد شکایت بیمارستان در سال 1391خورشیدی بوده است. در یک بیمارستان 1203 مورد و در بیمارستان دیگر 125 مورد بود. برای گردآوری داده ها از چک لیستی که توسط متخصصین روایی صوری و محتوایی آن مورد تایید قرار گرفته بود، استفاده گردید. داده ها از پرونده ها استخراج و با استفاده از جداول توزیع فراوانی به کمک نرم افزار Excel توصیف گردید.
یافته ها:بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش می توان بیان نمود در یکی از بیمارستان هابیش ترین موضوعات مورد شکایت کیفیت خدمات(6/63 درصد) و مسایل عمومی و رفاهی بیمارستان(1/43 درصد) بوده است. شکایات مربوط به کادر پزشکی(45/45 درصد) و کادر اداری(5/54 درصد) هم بالاترین سهم را داشته است. در بیمارستان دیگر سهم شکایت از کادر پزشکی در طی سال رو به افزایش بوده است با اینکه تعداد کل شکایات کاهش یافته است و پس از کادر پزشکی، کادر پرستاری(5/39 درصد) در طول سال سهم دوم شکایات بیمارستان را به خود اختصاص داده است.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش می تواند به عنوان تجربه ای برای اصلاح عملکرد آتی بیمارستان باشد. به طور کلی نتایج در مورد فرد مورد شکایت در بیمارستان الف نشان می دهد که بیشترین میزان شکایات از پزشکان و فراگیران و کمترین میزان شکایات مربوط به کاردان و کارشناس بیهوشی و اتاق عمل بوده است. به نظر می رسد دلیل این امر اولا عدم آگاهی پزشکان و فراگیران از منشور حقوق بیماران باشد که باید به آموزش این امر به فراگیران مانند سایر مطالب علمی بها داد. در بیمارستان الف دلیل شکایات از پزشکان ثبت نشده بود که می توان با ثبت آنها از ضعف هایی که در این زمینه وجود داشته است آگاهی و اقدامی در جهت بهبود آنها انجام داد. اما در کل کیفیت خدمات و مسایل عمومی و رفاهی از جمله موضوعاتی بوده اند که در این پژوهش حایز اهمیت می باشند.
میزان آمادگی بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی کرمان جهت استقرار سیستم پشتیبان تصمیم گیری(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در این مقاله نخست مبنای نظری و اهمیت بکارگیری سیستم های پشتیبان تصمیم گیری مرور شده است. سپس میزان آمادگی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی کرمان برای استقرار سیستم پشتیبان تصمیم گیری بر اساس نظرسنجی از مدیران ارشد و میانی بیمارستان های دانشگاه علوم پزشکی کرمان تعیین شده است.
روش بررسی: پژوهش تحلیلی حاضر، به روش مقطعی در سال 1391 خورشیدی و در استان کرمان انجام گرفت. جامعه آماری 44 نفر از مدیران ارشد و میانی بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی کرمان بوده است. به علت محدود بودن جامعه از روش سرشماری استفاده شد. ابزار سنجش، پرسشنامه استاندارد دانشگاه کالیفرنیا در زمینه «ارزیابی آمادگی سازمانی» بود و به وسیله آن وجود پیش نیازهای اجرای سیستم پشتیبان تصمیم گیری در بیمارستان ها سنجیده شد. روایی پرسش نامه با استفاده از روش صوری و روش محتوایی مورد تایید قرار گرفت. به منظور تعیین پایایی پرسشنامه ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. داده ها در نرم افزار Excel وارد و در مرحله بعد با استفاده از نرم افزار SPSSو جداول توافقی درسطح آمار توصیفی تحلیل شد.
یافته ها: اختلاف معنی دار از نظر آماری، بین میزان آمادگی بیمارستانها وجود ندارد. 4/15درصداز نمونه میزان آمادگی بیمارستانشان برای توسعه سیستم پشتیبان تصمیم گیری را در حد ضعیف اعلام کردند، در حالی که 3/42درصد میزان آمادگی را متوسط و فقط 3/42درصدآمادگی بیمارستان خود را خوب دانسته اند.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت توسعه این سیستم در بیمارستان های آموزشی وفقدان آمادگی کامل توصیه میگردد برای بهبود تصمیمات، علاوه بر فرهنگ سازی جهت جایگزینی تصمیم گیری با استفاده از فن آوری های نوین بجای تصمیم گیری های سنتی؛ آموزش هایی جهت رفع کمبودهای مهارتی لازم به مدیران داده شود.
دیدگاه پزشکان دانشگاه علوم پزشکی هرمزگان درباره تأثیر استفاده از نظام های اطلاع رسانی پزشکی بر کیفیت مراقبت و عوامل مؤثر بر استفاده پزشکان از این نظام ها(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۶
۵۶-۴۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: استفاده صحیح از نظام های اطلاعات مراقبت بهداشتی باعث بهبود ایمنی، بروندادها وکیفیت مراقبت، بهبود کارایی و بهره وری، کاهش هزینه ها و رضایت مندی می شود. هدف اصلی هر سازمان مراقبت بهداشتی، به خصوص موسسات بیمارستانی، بهبود کیفیت مراقبت است. چون کاربران اصلی نظام اطلاعات به خصوص نظام اطلاعات بالینی، پزشکان هستند، لذا، بررسی تأثیر استفاده از نظام های اطلاع رسانی پزشکی بر کیفیت مراقبت و عوامل مؤثر بر استفاده پزشکان از این نظام ها ضروری به نظر می رسد. روش کار: این پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی است. برای انتخاب نمونه از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد، که شامل 74 نفر از پزشکان بیمارستان های آموزشی بود. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه خود ساخته انجام گرفت که روایی پرسشنامه توسط اساتید متخصص و پایایی آن از طریق آزمون مجدد (test-retest) به تایید رسید. در نهایت داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که نظام های " اطلاعات آزمایشگاه "با میانگین 4.61 و " بررسی علائم حیاتی آنلاین " با میانگین 4.28 و" بررسی اثرات متقابل دارویی " با میانگین 4.08 به ترتیب بیشترین تأثیر را در بهبود کیفیت مراقبت داشته اند. عوامل " نگرانی از امنیت اطلاعات " با میانگین 4.05، " ارتقاء مداوم نظام " با میانگین 4.04، " کمبود اطمینان به کیفیت خدمات نیروهای پشتیبان فناوری اطلاعات " با میانگین3.97 بیشترین تأثیر را در استفاده پزشکان از نظام های اطلاعات پزشکی داشته اند. بحث: پزشکان بیان کردند که نظام های اطلاعاتی در افزایش کیفیت مراقبت نقش مؤثری داشته اند. آن ها نگرانی از امنیت اطلاعات، کمبود مهارت های کامپیوتری، کمبود آموزش جهت استفاده بهینه از تمامی قابلیت های نظام اطلاعاتی و سرعت پایین انتقال اطلاعات را مؤثرترین عوامل در عدم استفاده از نظام های اطلاعاتی بیان کردند. لذا، بهینه سازی نظام های اطلاعاتی، بخصوص در حیطه عوامل مذکور جهت بهبود کیفیت مراقبت سلامت ضروری است.
ارائه مدل ارزیابی و اعتبار سنجی ابعاد مختلف پاسخگویی در بیمارستان های آموزشی کشور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ تابستان ۱۳۹۲ شماره ۵۲
۸۵-۷۳
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کنترل و سنجش کیفیت خدمات بهداشتی ودرمانی به منظور پاسخگویی، اولین گام ضروری در ارائه صحیح خدمات است و بیمارستان ها به عنوان مهم ترین سازمان درمانی در کشورها بیشترین نیاز به ارزیابی را دارند. هدف از انجام این پژوهش مطالعه اعتبار سنجی ابعاد اخلاقی، قانونی، مالی، عملکردی، سیاسی، ساختاری، فرهنگی و اطلاع رسانی (ابلاغ قوانین بیمارستانی) در بیمارستان های آموزشی کشور بود. روش کار: روش این مطالعه از نوع اعتبار سنجی است. حجم نمونه بر اساس فرمول کرجسی- مورگان، 580 نفر تعیین گردید. افراد تحت مطالعه به روش نمونه گیری سهمیه ای- تصادفی از بین کارکنان بیمارستان های آموزشی کشور انتخاب گردیدند. پرسشنامه مورد نظر با هشت بعد و 34 شاخص بر اساس طبقه بندی لیکرت میان پرسنل توزیع گردید. نتایج با آزمون تحلیل عاملی تأییدی، تحلیل مسیر و رگرسیون چندگانه به وسیله نرم افزار لیزرل تجزیه وتحلیل شد. یافته ها: شاخص برازش مقایسه ای ابعاد پرسشگری که نشان دهنده درجه همخوانی مدل ما با داده های واقعی بود، در این پژوهش دقیقاً برابر یک به دست آمد که حاکی از قوت تک بعدی بودن مدل بود. آلفای کرونباخ جهت تعیین سازگاری درونی ابعاد مورد بررسی، بین اعداد 0.791 تا 0.901 به دست آمد که کمترین آن مربوط به بعد مالی و بیشترین آن مربوط به بعد اطلاع رسانی بود. نتیجه گیری: پژوهش حاضر، با سنجش اعتبار مدل و اهمیت سنجی این ابعاد و مؤلفه ها، رویه و الگویی سیستماتیک را فرا روی مدیران قرار می دهد. نوآوری ها و ویژگی های خاص این پژوهش، در ارائه مدلی نوین و شناسایی ابعاد و شاخص های برتر جهت بهبود پاسخگویی در بخش بهداشت و درمان می باشد.
نقش ظرفیت یادگیری سازمانی در پذیرش فن آوری اطلاعات(مورد مطالعه: پرستاران بیمارستان های آموزشی)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۰ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۷۰
۱۲۲-۱۰۷
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پذیرش و کاربرد موفقیت آمیز فن آوری اطلاعات کیفیت ارائه خدمات بهداشت و درمان را افزایش می دهد. هدف این مطالعه، بررسی نقش ظرفیت یادگیری سازمانی در پذیرش فن آوری اطلاعات توسط پرستاران بیمارستان های آموزشی بود. روش کار: مدل پژوهش که براساس نظریه های پذیرش فن آوری تدوین شد در مطالعه ای مقطعی در سال 1394 مورد آزمون قرار گرفت. جامعه آماری شامل پرستاران سه بیمارستان آموزشی دانشگاه علوم پزشکی کرمان بود (788=N). حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 258 نفر برآورد گردید که 177 نفر از پرستاران در این پژوهش مشارکت کردند. برای گردآوری داده ها از مقیاس پذیرش فن آوری اطلاعات و مقیاس ظرفیت یادگیری سازمانی استفاده شد. ضریب همسانی درونی مقیاس ها 77/0 و 72/0 به دست آمد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان دهنده روایی سازه مقیاس ها بود. برای آزمون فرضیه ها از روش تحلیل مسیر استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که اثرات عملکرد مورد انتظار (01/0>p، 271/0=β)، تلاش مورد انتظار (05/0>p، 191/0=β) و نفوذ اجتماعی (01/0>p، 195/0=β) بر تمایل رفتاری برای کاربرد فن آوری اطلاعات مثبت و معنی دار بودند. ظرفیت یادگیری سازمانی بر عملکرد مورد انتظار (01/0>p، 378/0=β)، تلاش مورد انتظار (01/0>p، 389/0=β) و نفوذ اجتماعی (01/0>p، 267/0=β) اثر مثبت و معنی دار داشت؛ هر چند اثر مستقیم ظرفیت یادگیری سازمانی بر تمایل رفتاری برای کاربرد فن آوری اطلاعات (05/0<p، 085/0=β) معنی دار نبود. نتیجه گیری: ظرفیت یادگیری سازمانی می تواند بر تعیین کننده های اصلی تمایل رفتاری برای کاربرد سیستم های اطلاعات اثر بگذارد و از این طریق، زمینه پذیرش و کاربرد فن آوری اطلاعات بوسیله پرستاران بیمارستان های آموزشی را فراهم سازد.