مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
خودارزیابی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی پایایی (reliability) خودارزیابی (self assessment) دانش واژگانی (lexical knowledge) در متن و نقش توانش زبانی بر آن، می پردازد. این پژوهش در سه مرحله انجام شده است. در مرحله نخست، زبان آموزان، آزمون توانش زبانی را پاسخ گفتند و میزان درک خود از معنای 40 واژه مشخص شده در متن را تعیین کردند. در مرحله دوم، از آن ها خواسته شد تا ترجمه، مترادف، متضاد و یا توضیح واژگانی را که در مرحله قبل میزان درک خود از آنها را مشخص کرده بودند، فراهم آورند. در مرحله سوم آن ها میزان دانش خود از واژگان مشخص شده در مرحله اول را ارزیابی کردند. نتایج این پژوهش نشان داد که خودارزیابی زبان آموزان معتبر نیست و تحت تاثیر توانش زبانی آن ها قرار دارد. از این رو پژوهش حاضر پیشنهاد می کند که مدرسان زبان ضمن تشویق زبان آموزان به حدس واژگان ناآشنا در متن، آن ها را به طور مستمر به بازنگری و بررسی معنای حدس زده ترغیب کنند.
پژوهشی در نگرش استادان زبان خارجی نسبت به خود ارزیابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتقاء آموزش زبان و پس آنگاه ارزیابی آن، نیازمند تغییر بنیادی در نگرش استادان و نیز فراگیران در زمینه شیوههای جدید آموزش و ارزیابی است و هیچ تغییری در این گسترهها بدون به وجود آمدن اعتقاد نسبت به کارآمدی شیوههای جدید و نیز وجود تمایل و انگیزه میان استادان و فراگیران برای عملی کردن آن تغییرات و شیوهها امکانپذیر نیست. پژوهش حاضر با هدف بررسی معلمان ایرانی زبان خارجی، در زمینه بکارگیری شیوهای جدید از سنجش به نام خود ارزیابی (Self Assessment) طراحی شده است. برای تحقق این هدف پرسشنامهای به 32 تن از استادان زبان تمام وقت و حق التدریسی دانشگاهها داده شد. این پرسشنامه که توسط نویسندگان این مقاله تنظیم شده بود، نگرش استادان را مورد پرسش قرار میداد. این استادان به تدریس زبانهای انگلیسی، آلمانی، ایتالیایی، و اردو اشتغال دارند و به استادان با تجربه، با سابقه تدریس 10 سال به بالا، و استادان جوان، با سابقه تدریس کمتر از 5 سال، تقسیم شدند. نتایج بهدست آمده حاکی از آن بود که استادان زبان نسبت به عملی بودن شیوههای جدید سنجش به طور عام و خودارزیابی به طور خاص نگرشی منفی دارند. همچنین مشاهده شد که این قضیه بین استادان با تجربه جدیتر بوده و نوعی وابستگی شدیدتر نسبت به شیوههای متداول در آنها وجود دارد. اگرچه استادان جوان تا حدودی با شیوههای جدید آشنایی دارند، این آشنایی ناگزیر منجر به استفاده از این شیوهها نمیشود. در توضیح این حالت میتوان گفت استادان بر این باورند که سپردن اختیار سنجش به فراگیران، از قدرت و نفوذ آنان در کلاس میکاهد.
بررسی مزایا و دستاوردهای به کارگیری مدل در دانشگاه ها و EFQM تعالی سازمانی موسسات آموزش عالی
حوزه های تخصصی:
مدل های تعالی سازمانی یا سرآمدی کسب و کار، به عنوان ابزاری قوی برای سنجش میزان استقرار سیستم ها در سازمان های مختلف به کار گرفته می شوند. با به کارگیری این مدل ها، ضمن این که یک سازمان می تواند میزان موفقیت خود را در اجرای برنامه های بهبود در مقاطع زمانی مختلف مورد ارزیابی قرار دهد، امکان مقایسه عملکرد خود با سایر سازمان ها و به ویژه با بهترین آنها را خواهد داشت. نظر به این که دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی از جمله عمده ترین نهادهای علمی و بانیان تولید دانش و فناوری و تربیت دانشجویان می باشند، لذا همواره بایستی در مسیر تعالی بوده و در زمره سازمان های سرآمد، پیشاپیش محیط رقابتی در حرکت باشند.
هدف اصلی این پژوهش، بررسی مزایا و دستاوردهای به کارگیری مدل های تعالی EFQM در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی است که با اثبات کارآمدی، می توان از آن به عنوان الگویی مناسب جهت ایجاد فرهنگ تعالی، امکان خود ارزیابی هر واحد دانشگاهی و مقایسه هر واحد دانشگاهی با سایر واحد ها ارایه نمود.
در این مقاله ابتدا مدل تعالی EFQM به اختصار معرفی گردیده، سپس تاثیر فرهنگ دانشگاهی به عنوان یک عامل کلیدی و پیش برنده در اجرای مدل های تعالی در دانشگاه ها بررسی شده و سپس مواردی از فعالیت های مشابه در برخی از دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی سایر کشورها در اجرای مدل تعالی EFQM و خودارزیابی های انجام شده مورد بحث قرار گرفته و نتایج به دست آمده از عملکرد مدل و خود ارزیابی ها به جهت نشان دادن تاثیرات مثبت اجرای مدل در فرآیندهای دانشگاهی بررسی می گردد و در انتها ضمن بیان محدویت های اجرایی مدل به ویژه در ایران، مدلی جهت دانشگاه های کشور ارایه می شود.
عدم به کارگیری مدل تعالی EFQM در دانشگاه های کشور تا مقطع فعلی درحالی است که در جهان بیش از70 مدل سرآمدی ملی و90 جایزه کیفیت وجود دارد و این مدل در صنعت کشورمان از جایگاه ویژه ای برخوردار است و در کانون توجه دانشگاه های معتبر جهان می باشند.
ارزیابی درونی در کتابخانه های دانشگاهی: مطالعه موردی کتابخانه مرکزی دانشگاه تربیت معلم آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«ارزیابی درونی» یا «خود ارزیابی» یکی از روشهای ارزیابی مورد استفاده در مراکز آموزشی و پژوهشی است که توسط افراد متخصص در واحدهای آموزشی و پژوهشی صورت میپذیرد. هدف از این نوع ارزیابی، نگاه از درون به وضعیت موجود مجموعه و تلاش در جهت بهبود وضعیت واحدهای آموزشی و پژوهشی است. مقاله حاضر بعد از ارائه مقدمه ای کوتاه در خصوص ارزیابی درونی و ارزیابی بیرونی، به ارائه سؤالهای پژوهش پرداخته و در ادامه یافته های پژوهش را مورد بررسی و تجزیه وتحلیل قرار داده است. این مقاله با ارائه یک روش برای ارزیابی درونی کتابخانه های دانشگاهی، به مدیران و برنامه ریزاناین گونه مراکز در راستای شناخت و بهبود وضعیت کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی دانشگاه یاری میرساند
استفاده از دو رویکرد تلفیقی در سنجش سرآمدی عملکرد سازمانی، مطالعه موردی: سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات (کتاب سابق) سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۱ شماره ۱ (پیاپی ۸۹)۹
حوزه های تخصصی:
هدف: مدل سرآمدی (European foundation for quality management) EFQM بهعنوان چارچوبی اولیه برای ارزیابی و بهبود سازمانها، نشاندهنده مزیتهای پایداری است که یک سازمان سرآمد باید به آنها دست یابد. سازمان اسناد وکتابخانه ملی ایران نیز با توجه به جایگاه و نوع وظایف و خدماتی که ارائه میدهد، از این منظر نیازمند بررسی همهجانبه علمی است. بدین لحاظ، هدف پژوهش حاضر سنجش سرآمدی عملکرد سازمان اسناد و کتابخانه ملی با استفاده از دو رویکرد تلفیقی مدل تعالی EFQM است.
روش/ رویکرد پژوهش: روش پژوهش حاضر پیمایشی، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری، تمامی مدیران رده میانی و رده بالای سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران هستند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه استاندارد 90 سوالی، متناسب با شرایط سازمان اسناد و کتابخانه ملی به همراه کارگاه (اجماع نظر) بوده است. دادههای جمعآوری شده با توجه به اهداف، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: یافتههای حاصل از آمارهای توصیفی پژوهش نشان میدهد که میانگین امتیاز خودارزیابی عملکرد سازمان اسناد و کتابخانه ملی در بُعد رهبری، 56 امتیاز از مجموع 100 امتیاز؛ در بُعد خطمشی و استراتژی، 34 از مجموع80 امتیاز؛ در بُعد کارکنان، 52 از مجموع 90 امتیاز؛ در بُعد شراکتها و منابع، 62 از مجموع 90 امتیاز؛ در بُعد فرآیندها، 41 از مجموع 140 امتیاز؛ در بُعد نتایج کاربر/ مشتری، 80 از مجموع 200 امتیاز؛ در بُعد نتایج کارکنان، 40 از مجموع 90 امتیاز، در بُعد نتایج جامعه، 31 از مجموع 60 امتیاز؛ و در بُعد نتایج کلیدی عملکرد، 96 از مجموع 150 امتیاز بود. سرانجام باتوجه به سرجمع امتیازهای داده شده به 9 معیار اصلی مدل سرآمدی، امتیاز سازمان اسناد و کتابخانه ملی 492 از 1000 امتیاز بهدست آمد.
نتیجهگیری: برآیند یافتههای حاصل از دو رویکرد پرسشنامه و کارگاه (اجماع) در این پژوهش، مشخص میکند که معیارهای خطمشی و استراتژی، شراکتها و منابع، منابع انسانی و رهبری به ترتیب از نقاط قوت سازمان بهشمار میآیند و معیارهای فرآیندها، نتایج مشتری/ کاربر، نتایج منابع انسانی، نتایج جامعه، و نتایج کلیدی عملکرد نیز بهترتیب از حوزههای نیازمند بهبود سازمان بهشمار میروند. بر این اساس، همانطور که نقاط قوت و حوزههای نیازمند بهبود حاصل از یافتههای آمارهای توصیفی پرسشنامه و کارگاه (اجماع) نشان میدهند، میتوان گفت یافتههای آمارههای توصیفی پرسشنامه، این نقاط را بهطور کلی و نتایج کارگاه را بهطور جزئی مشخص میکنند. بنابراین، این پژوهش مناسب بودن بهکارگیری همزمان دو رویکرد پرسشنامه و کارگاه را برای سازمانهای ایرانی بهویژه کتابخانهها تایید میکند.
خودارزیابی مدیران و کاربران شبکه در خصوص تأثیر سیستم اطلاعات بیمارستانی بر عملکرد و فرآیندهای کار بیمارستان امام حسین (ع) شاهرود(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: اطلاعات صحیح و جامع، چنانچه به موقع در اختیار مدیران قرار گیرد، خطر اتخاذ تصمیمات نادرست را به حداقل خواهد رساند. پر واضح است که در سازمان های متلاطم امروزی، سیستم اطلاعات بیمارستانی (HIS یا Hospital information system) می تواند نقش مهمی را ایفا نماید. این پژوهش با هدف ارزیابی مدیران و کاربران شبکه در خصوص تأثیر سیستم اطلاعات مدیریت بیمارستانی بر عملکرد و فرایندهای کار بیمارستان امام حسین (ع) شاهرود در سال 1387 انجام شد.
روش بررسی: این پژوهش کاربردی است که به شیوه ی توصیفی- مقطعی انجام شد. با توجه به محدود بودن کاربران و مدیران (142 نفر) و نیاز به اطلاعات دقیق، تمام نمونه ها به روش سرشماری مورد مطالعه قرارگرفتند و پرسش نامه ای حاوی 27 سؤال (7 سؤال عمومی و20 سؤال تخصصی) در اختیار آنان قرار گرفت که به صورت خود ایفا تکمیل گردید. اعتبار پرسش نامه به روش علمی تأیید و پایایی آن برابر 879/0 بود. جهت تحلیل داده ها از نرم افزار 16SPSS استفاده گردید و نتایج به صورت جداول و نمودار نمایش داده شد.
یافته ها: 1/33 درصد از افراد مورد مطالعه مرد و 9/66 درصد زن بودند. 6/64 درصد افراد دارای مدارک تحصیلی لیسانس و بالاتر و 4/35 درصد دارای مدارک تحصیلی پایین تر بودند. 2/9 درصد از افراد منشی، 5/8 درصد بهیار، 7/57 درصد پرستار، 9/6 درصد سرپرستار بودند و 7/17 درصد را سایر رشته ها مانند اتاق عمل، مامایی، رادیولوژی و علوم آزمایشگاهی تشکیل می دادند. میانگین نمرات کلی (92/71 از 100) حاکی از نگرش مثبت کاربران و مدیران بود. میانگین نمرات نگرش منشی ها بیش از سایر کاربران و میانگین نمرات نگرش سرپرستاران و سوپروایزرها کمتر از سایر گروه ها بود. بین میانگین نمرات نگرش با سن، جنس، تحصیلات، مدت زمان کار با شبکه در روز و شغل رابطه ی معنی داری مشاهده نشد (05/0 < P)؛ اما بین میانگین نمرات نگرش با سابقه ی کار رابطه ی معنی داری مشاهده گردید (02/0 = P).
نتیجه گیری: به منظور بهبود نگرش کلیه ی کاربران به خصوص مدیران (با توجه به بالا نبودن نمره ی نگرش)، برگزاری کارگاه های آموزشی در زمینه ی کاربرد تکنولوژی های نوین اطلاعات در مدیریت اثربخش و ارایه ی پس خوراندی از کارکرد شبکه با رویکرد، تحلیل هزینه- کارآیی، هزینه- منفعت و هزینه- اثربخشی می تواند به بهبود وضعیت فعلی کمک نماید.
میزان خودارزیابی اسلامی در دانشجویان؛ دانشگاه اصفهان
حوزه های تخصصی:
اهداف: اسلام برای انسان جایگاهی قایل است که در هیچ مکتب دیگری نظیر آن را نمی توان دید و با ارزش های اصیل خود، رهنمودهای متناسب با تمامی مراحل و شرایط زندگی انسان دارد. هدف از این مطالعه، بررسی میزان خودارزیابی اسلامی دانشجویان دانشگاه اصفهان بود.
روش ها: این مطالعه توصیفی در دانشجویان رشته های مختلف دانشگاه اصفهان در سال تحصیلی 90-1389 انجام شد. 300 نفر به عنوان نمونه به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری پرسش نامه محقق ساخته خودارزیابی اسلامی در قالب 20 گویه بسته پاسخ برحسب طیف پنج درجه ای لیکرت شامل مولفه های مشارطه، محاسبه، مراقبه و معاتبه بود . تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری SPSS 11 و آزمون های ضریب همبستگی، تحلیل واریانس چندگانه و T تک نمونه ای انجام شد.
یافته ها: میانگین همه مولفه های خودارزیابی بالاتر از حد متوسط بود (0001/0= p ؛ 299= df ). بین هر یک از مولفه های خودارزیابی رابطه مثبت و معنی دار وجود داشت. خودارزیابی با هیچ کدام از ویژگی های جمعیت شناختی رابطه معنی دار نداشت. میانگین خودارزیابی اسلامی در زنان بیشتر از مردان، در مقطع کارشناسی بیشتر از مقاطع تحصیلات تکمیلی و در دانشجویان رشته های الهیات و روان شناسی بیشتر از سایر رشته ها بود. بین نظرات افراد برحسب رشته و مقطع تحصیلی تفاوت مثبت و معنی دار وجود داشت، اما این تفاوت برحسب جنسیت، تحصیلات پدر و شغل پدر، معنی دار نبود.
نتیجه گیری : دانشجویان دانشگاه اصفهان از نظر 4 مرحله خودارزیابی اسلامی در وضعیت نسبتاً خوبی قرار دارند. رشته و مقطع تحصیلی بر میزان خودارزیابی اسلامی در دانشجویان موثر است، اما جنسیت، تاثیری در آن ندارد.
بررسی اختلاف منابع اطلاعاتی ورزشکاران ماهر و غیرماهر در خودارزیابی عملکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق، تعیین اختلاف منابع اطلاعاتی مورد استفاده ورزشکاران ماهر و غیرماهر در خودارزیابی عملکرد است. جامعه آماری پژوهش 170 ورزشکار ماهر و غیرماهر شهرستان سنندج بودند که از میان آنان براساس فرمول مورگان و کرجسی 120 نفر به عنوان نمونه آماری به روش تصادفی انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه خودارزیابی ویمنت (2002) بود که 10 منبع اطلاعاتی را ارزیابی می کند. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه را تعدادی از متخصصان و استادان تربیت بدنی تایید کردند. پایایی پرسشنامه نیز از طریق آزمون آلفای کرونباخ 88/0 محاسبه و تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها علاوه بر آمار توصیفی، از آمار استنباطی همچون ANOVA استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که اختلاف معنی داری بین ورزشکاران ماهر و غیرماهر در استفاده از منابع اطلاعات عینی (00/0>P)، استانداردهای شخصی (03/0>P)، ترس شخصی (00/0>P) و امید به آینده (002/0>P) وجود دارد، اما بین ورزشکاران زن و مرد ماهر اختلاف معناداری در استفاده از منابع اطلاعاتی مشاهده نشد (05/0
شناسایی عوامل مؤثر در پرورش خلاقیت دانش آموزان مقطع راهنمایی از دیدگاه دبیران، مدیران و کارشناسان آموزش ادارة منطقة شش آموزش و پرورش استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق با استفاده از روش پژوهشی پیمایشی به بررسی راه کارهای پرورش خلاقیت در دانش آموزان دوره راهنمایی پرداخته شده است. جامعة آماری این تحقیق متشکل از دبیران و مدیران مقطع راهنمایی مدارس منطقة شش آموزش و پرورش تهران و کارشناسان تعلیم و تربیت این منطقه است که در یکی از رشته های علوم تربیتی تحصیل کرده اند. جهت اندازه گیری حجم نمونه از روش نمونه برداری تصادفی خوشه ای و جدول مورگان استفاده شده و ابزار سنجش این پژوهش پرسش نامه ای 51 سؤالی شامل 10 سؤال عمومی و 41 سؤال تخصصی بوده است. اطلاعات به دست آمده از پرسش نامه ها، از طریق پردازش و تحلیل عاملی شاخص های پژوهشی، توسط بسته نرم افزاریspss در رایانه در دو بخش توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. پنج عامل درخصوص راه کارهای پرورش خلاقیت به شرح ذیل استخراج شدند:
1. آموزش خودراهبری به دانش آموزان؛
2. توجه به جنبه های عاطفی آموزش؛
3. استقلال اجتماعی خانواده؛
4. تقویت خودارزیابی در دانش آموزان؛
5. تلاش خانواده برای دادن استقلال عمل به دانش آموزان؛
ارزیابی سطح تعالی سازمانی با استفاده از مدلEFQM: مطالعه موردی سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدل تعالی EFQM به عنوان چارچوبی اولیه برای ارزیابی و بهبود سازمان ها، نشان دهنده مزیت های پایداری است که یک سازمان سرآمد باید به آنها دست یابد. بدین لحاظ، هدف پژوهش حاضر تعیین سطح تعالی سازمان اسناد و کتابخانه ملی ج.ا. ایران براساس مدل تعالی EFQM است. این مطالعه توصیفی به صورت مقطعی در سال 1389 انجام شد. تمامی مدیران رده میانی و رده بالای سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران، جامعه آماری این پژوهش را تشکیل دادند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه استاندارد 90 سؤالی متناسب سازی شده با شرایط کتابخانه ملی است. یافته های پژوهش نشان داد که میانگین امتیاز خودارزیابی عملکرد سازمان اسناد و کتابخانه ملی در بعد رهبری، 56 امتیاز از مجموع 100 امتیاز؛ در بعد خط مشی و راهبرد، 34 از مجموع80 امتیاز؛ در بعد کارکنان، 52 از مجموع 90 امتیاز؛ در بعد شراکت ها و منابع، 62 از مجموع 90 امتیاز؛ در بعد فرآیندها، 41 از مجموع 140 امتیاز؛ در بعد نتایج کاربر/مشتری، 80 از مجموع 200 امتیاز؛ در بعد نتایج کارکنان، 40 از مجموع 90 امتیاز؛ در بعد نتایج جامعه، 31 از مجموع 60 امتیاز؛ و در بعد نتایج کلیدی عملکرد، 96 از مجموع 150 امتیاز بود. با توجه به سرجمع امتیازهای داده شده به 9 معیار اصلی مدل تعالی، امتیاز سازمان اسناد و کتابخانه ملی 492 از 1000 امتیاز به دست آمد. در میان تمام معیارهای مدل، معیار شراکت ها و منابع، بیشترین امتیاز را به خود اختصاص داده است که این خود نشان دهنده مدیریت مناسب بر منابع خارجی و داخلی کلیدی سازمان است. همچنین، معیار فرآیندها کمترین امتیاز را به خود اختصاص داده است، بر این اساس سازمان، باید تدابیر مناسبی به منظور بهبود فرآیندها جهت جلب رضایت کامل و ایجاد ارزش افزوده برای کاربران و سایر ذی نفعان خود بیاندیشد. به علاوه، یافته ها نشان داد که مدل تعالی سازمانی EFQM مدل مناسبی برای خودارزیابی کتابخانه ها و تشخیص نقاط قوت و حوزه های نیازمند بهبود آنها به شمار می رود.
اولویت بندی نقاط نیازمند بهبود در بیمارستان الزهرای (س) اصفهان بر اساس نظام خودارزیابی بر مبنای مدل کیفیت اروپایی (EFQM)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: سازمان های پیش رو در دنیای امروز در تلاش برای کسب نتایج و مزایای رقابتی هستند. امروزه، استفاده از شیوه های نوین مدیریتی و به کارگیری ابزارهای نوین مدیریت در حصول نتایج سازمانی مطلوب تأثیرگذار هستند. مدل سرآمدی یا مدل تعالی سازمانی، یکی از کاربردی ترین مدل های ارزیابی است که معیارهای ارزیابی خطوط راهنمایی برای سازمان ها را ایجاد می کند تا پیشرفت عملکرد خود را در زمینه ی مدیریت کیفیت و سرآمدی سازمانی اندازه گیری کند. هدف این مطالعه، شناخت نقاط قابل بهبود در بیمارستان الزهرا (س) با استفاده از مدل EFQM (European foundation for quality management) بود.
روش بررسی: این مطالعه، یک مطالعه ی کاربردی، از نوع مقطعی- توصیفی است. جامعه ی پژوهش شامل کلیه ی مدیران بالینی و پشتیبانی بیمارستان الزهرا (س)، در رده های مختلف (میانی، ارشد و عملیاتی) در سال 1389 بود. این پژوهش با استفاده از رویکرد پرسش نامه از مدل های سرآمدی اجرا شد. روایی ابزار، پس از متناسب سازی سؤالات پرسش نامه بر اساس شرایط بیمارستانی با استفاده از نظرات خبرگان سنجیده شد و پایایی آن با محاسبه Cronbach's alpha 88/0 تأیید شد که به صورت سرشماری، پرسش نامه ها را تکمیل کردند. تحلیل داده ها بر حسب نوع آن ها و با استفاده از آزمون های t و ANOVA (Analysis of variance) در نرم افزار SPSS نسخه ی 13 تحلیل شد.
یافته ها: بیمارستان مورد مطالعه در کل، 78/502 امتیاز کسب نمود. در حوزه ی توانمندسازها (60/259) و در حوزه ی نتایج (08/243) حاصل گردید. امتیاز و درصد هر کدام از معیارهای نه گانه ی این مدل به شرح زیر به دست آمد: رهبرى 52 امتیاز (52 درصد)، خط مشی و استراتژی 43 امتیاز (54 درصد)، منابع انسانی 42 امتیاز (47 درصد)، منابع و شراکت ها 50 امتیاز (56 درصد)، فرایند ها 70 امتیاز (6/50 درصد)، نتایج مشترى 97 امتیاز (8/48 درصد)، نتایج کارکنان 5/31 امتیاز (35 درصد)، نتایج جامعه 7/30 امتیاز (51 درصد) و نتایج کلیدى عملکرد 6/83 (7/55 درصد).
نتیجه گیری: اجرای مدل خودارزیابی در این بیمارستان منجر به شناخت نقاط قوت و نقاط نیازمند بهبود شد. از معیارهای توانمند ساز، معیار کارکنان و از معیارهای نتایج، معیار نتایج کارکنان و معیار نتایج مشتری کمترین امتیازات را حاصل نمودند که به عنوان نقاط نیازمند بهبود اولویت بندی می شوند. بنابراین بیشتر باید مورد توجه قرار گیرند و بیمارستان برای بهبود این معیارها برنامه ی اصلاحی تنظیم کند.
تأثیر خودارزیابی مستمر دانشجویان بر خودکارآمدی پژوهشی و پیشرفت تحصیلی آن ها: غنصری مغفول در تدوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش تأثیر خودارزیابی مستمر دانشجویان بر پیشرفت تحصیلی و خودکارآمدی پژوهشی آن ها بررسی شد. این پژوهش از نوع شبه آزمایشی و جامعه آماری آن دانشجویان کارشناسی رشته علوم تربیتی دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی دانشگاه فردوسی مشهد با نمونه گیری در دسترس (38=n) است. به منظور بررسی فرضیه های این پژوهش از پرسشنامه های خودکارآمدی پژوهشی، خودارزیابی و نمره های پایان نیمسال دانشجویان در درس روش پژوهش به منظور اندازه گیری پیشرفت تحصیلی آن ها استفاده شد. میانگین پیش آزمون خودکارآمدی پژوهشی گروه های آزمایشی و کنترل تفاوت معناداری نداشت؛ در حالی که در پس آزمون تفاوت معناداری بین میانگین این دو گروه مشاهده شد. از طرف دیگر، با وجود انتخاب همگن دو گروه آزمایش و کنترل، تفاوت معناداری بین میانگین نمره پیشرفت تحصیلی این دو گروه در پس آزمون دیده شد. در مجموع خودارزیابی مستمر بر افزایش خودکارآمدی پژوهشی دانشجویان مؤثر بوده و بر پیشرفت تحصیلی آن ها نیز تأثیر مثبتی داشته است. توصیه می شود به خودارزیابی مستمر در تدوین و اجرای برنامه های درسی توجه شود.
مقایسه عملکرد مدیریت کیفیت درکتابخانه های مرکزی دانشگاه تبریز و دانشگاه علوم پزشکی تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بدیهی است آشنایی و درک صحیح مدل های مدیریتی، و از آن جمله مدل تعالی سازمانی بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت (European Foundation of Quality Management :EFQM) اهداف، نقش ها و کارکردهای آنها در کتابخانه ها می تواند راهگشای بسیاری از معضلات مدیریتی در کتابخانه های دانشگاهی باشد. این مدل مجموعه ای از روش ها و ابزارهایی است که به منظور ارزیابی سازمان و حرکت به سمت تعالی سازمانی مورد استفاده قرار می گیرد. روش/ رویکرد پژوهش: روش پزوهش حاضر پیمایشی از نوع تطبیقی است. جامعه پژوهش شامل کلیه مدیران و مسئولان شاغل در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های تبریز و علوم پزشکی تبریز (22 نفر) است. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه مورد تأیید استاندارد بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت اروپا (EFQM) است. به منظور سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. مقدار آلفا عدد 97/0 به دست آمد. به منظور تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از آمار توصیفی (فراوانی، درصد و میانگین) برای توصیف وضیعت موجود، و آمار استنباطی (آزمون t مستقل) برای بررسی ( معنی داری) اختلاف بین معیارهای الگوی تعالی سازمانی در کتابخانه های مرکزی دانشگاه های مورد بررسی استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان می دهد، کیفیت مدیریت در کتابخانه مرکزی دانشگاه تبریز با کسب 45/546 امتیاز از 1000 الگوی تعالی سازمانی، در وضیعت متوسطی قرار دارد و در آن حوزه توانمندسازها 03/285 امتیاز، حوزه نتایج 41/260 امتیاز را به خود اختصاص داده اند. بیشترین امتیاز در این دانشگاه به معیار «شراکت ها و منابع» و کمترین امتیاز به معیار «خط مشی و استراتژی» تعلق دارد. درمقابل، کتابخانه مرکزی دانشگاه علوم پزشکی تبریز، 07/446 امتیاز را کسب کرده است و در آن حوزه توانمندسازها 36/240 امتیاز و حوزه نتایج 71/205 امتیاز را به خود اختصاص داده اند. بیشترین امتیاز در این دانشگاه به معیار «شراکت ها و منابع» و کمترین امتیاز به معیار «نتایج منابع انسانی» تعلق دارد. نتیجه گیری: استفاده از الگوی تعالی سازمانی EFQM موجب شناسایی نقاط قوت و ضعف در 9 حوزه در مدیریت کتابخانه های مرکزی دانشگاه های تبریز و علوم پزشکی تبریز شد، که درنهایت نقاط ضعف به عنوان حوزه های بهبود مورد بررسی قرار گرفت.
خودارزیابی دانشجویان مامایی از توانایی در مهارت های عملی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: استفاده از نظرات دانشجویان سال آخر در مورد مهارت های فراگرفته طی تحصیل، می تواند در تقویت نقاط قوت و برطرف کردن نقاط ضعف آموزش مفید باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی خودارزیابی دانشجویان سال آخر رشته مامایی دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد از توانایی در انجام مهارت های عملی انجام شد.
روش ها: این مطالعه توصیفی- مقطعی در دانشجویان مامایی مقطع کارشناسی پیوسته دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد در نیم سال دوم تحصیلی 89-1388 و نیمسال دوم تحصیلی 90-1389 که در آستانه شرکت در امتحان نهایی قرار داشتند انجام شد و همه 47 دانشجو مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری اطلاعات فرم ارزیابی مهارت های عملی در حیطه ها بیماری های زنان، بارداری و زایمان، بهداشت مادر و کودک، نوزادان و اصول و فنون پرستاری و مامایی بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS 16 و آمار توصیفی استفاده شد.
یافته ها: 3/78% دانشجویان از گروه مامایی، 1/76% از دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد و 6/82% از رشته رشته مامایی رضایت داشتند. ارزیابی 61% دانشجویان از توانایی خود در مبحث بارداری و زایمان، 60% در مبحث بیماری های زنان، 54% در مبحث اصول و فنون پرستاری و مامایی، 41% در مبحث بهداشت مادر و کودک و 33% در مبحث نوزادان زیاد بود. دانشجویان مامایی خود را در انجام زایمان بریچ، انجام زایمان چندقلو و گذاشتن IUD اساساً فاقد مهارت دانستند.
نتیجه گیری: دانشجویان مامایی مهارت خود را در مباحث بارداری و زایمان، بیماری های زنان و اصول و فنون پرستاری و مامایی را در حد متوسط و در مباحث بهداشت مادر و کودک و نوزادان کمتر از حد متوسط ارزیابی می کنند.
ارائه الگوی اجرایی خودارزیابی در سازمان های بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع خودارزیابی در سال های اخیر به عنوان یکی از تکنیک های بهبود مستمر کلیه فرایندهای سازمان به شمار می رود. طراحی مناسب و اجرای دقیق نظام خودارزیابی در سازمان به مدیریت این امکان را می دهد تا به جای اینکه با تکیه بر ذهنیات و حدسیات گمان کند، براساس واقعیات تصمیم گیری نماید. از این رو در این پژوهش به تدوین مدل خودارزیابی اثربخش برای سازمان های بزرگ پرداخته شده است. جامعه آماری این تحقیق را تمامی مدیران، ممیزان داخلی و افراد خبره شهرداری های تهران تشکیل می دهند که از بین آنان تعداد هفتاد نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شده اند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده که بر اساس روش تحلیل محتوا روایی و روش آلفای کرونباخ پایایی آن مورد تأیید قرار گرفت. برای آزمون فرضیات از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که مدل پیشنهادی خودارزیابی با یک آموزش صحیح می تواند اثربخشی لازم را داشته باشد
بازشناخت توانایی نگارش فراگیران انگلیسی با استفاده از خود ارزیابی و رویکرد ویژه سطح علمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش عبارت بود از الف) بررسی عملکرد مهارت نوشتاری زبان آموزان در سطح خاص بر اساس چارچوب مرجع مشترک اروپا (CEFR)، ب) بررسی اینکه آیا تفاوتی در سطح خودارزیابی دانش آموزان از مهارت نوشتاری خود و سطح گزارش شده آنها توسط ارزیابان وجود داشت یا خیر. این پژوهش با مطالعه بر روی 138 دانشجو در مقاطع لیسانس و فوق لیسانس که در رشته های آموزش زبان انگلیسی، ادبیات انگلیسی و مطالعات ترجمه در موسسه آموزش عالی البرز مشغول به تحصیل بودند، انجام پذیرفت. در این پژوهش از سه نمونه متن نوشتاری در سطوح B1، B2 و C1، شبکه خودارزیابی نوشتن DIALANG و شبکه خودارزیابی CEFR استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که الف) هیچ یک از افراد در گروه لیسانس در سطح C1 قرار نداشتند و تنها 17.3% از دانشجویان مقطع فوق لیسانس در این سطح قرار گرفتند، ب) دانشجویان در هر دو گروه توانایی نوشتاری خود را بالاتر از شبکه CEFR و پایین تر از شبکه DIALANG ارزیابی کردند و ج) خودارزیابی دانشجویان با عملکرد نوشتاری آنها مشابهت نداشت و فقط یک سوم از آنها توانایی نوشتاری خود را دقیق ارزیابی کرده بودند.
خودارزیابی کانون های پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان فارس بر اساس مدل تعالی سازمانی EFQM از دیدگاه مربیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که خودارزیابی بر اساس مدل تعالی EFQM یک فرایند کلیدی برای انجام بهبود است می توان به تشخیص نقاط قوت و فرصت های بهبود دست یافت که منجر به تعالی سازمان شود، لذا هدف از این تحقیق تبیین ابعاد تعالی سازمانی در کانون های پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان فارس بر اساس مدل EFQM بوده است؛ روش تحقیق توصیفی و از نوع مطالعات کاربردی، جامعه آماری شامل کلیه مربیان اعم تمام وقت و پاره وقت شاغل در مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان فارس برابر با141نفر بودند. به منظور نمونه گیری از روش نمونه گیری تصادفی ساده و با استفاده از جدول مورگان و جهت جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه استاندارد مدل کیفیت بنیاد اروپایی استفاده شده است. به منظور استخراج و تحلیل اطلاعات از روش آماری الگوی مدل تعالی سازمانی و t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج نشان داد که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان فارس در این ارزیابی 449 امتیاز از 1000 امتیاز کسب کرد که 259 امتیاز آن مربوط به حوزه توانمندسازها و190 امتیاز مربوط به حوزه نتایج بود.یافته های پژوهش حاکی از آن است که در حوزه توانمند سازها معیارهای رهبری 56 درصد، خط مشی و استراتژی 72 درصد، کارکنان 53 درصد، شرکاء و منابع 57 درصد و فرایندها 33 درصد، در حوزه نتایج نیز معیارهای نتایج مشتری 22 درصد، نتایج کارکنان 43 درصد، نتایج جامعه 92 درصد و نتایج کلیدی عملکرد 34 درصد از امتیاز مربوط به هر معیار را کسب نمود. به جز معیار نتایج جامعه که امتیاز بالایی را داراست؛ در سطح 95% تفاوت معناداری بین میانگین امتیازات کسب شده تا میانگین امتیازات مورد انتظار و مدنظر در مدل تعالی سازمانی وجود دارد. از نتایج حاصله می توان گفت که کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان فارس تا رسیدن به جایگاه کسب نشان تعالی سازمانی راهی را در پیش دارد که مستلزم نگاه ویژه تر به ابعاد مختلف سازمانی از جمله نتایج کارکنان می باشد. چرا که کمترین امتیاز را در این مدل در معیار نتایج کارکنان کسب نموده است.
نقش خودارزیابی در پیش بینی توانمندسازی و تعهد سازمانی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش مطالعه نقش خودارزیابی در پیش بینی توانمندسازی و تعهد سازمانی کارکنان بوده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده است. جامعه آماری را کلیه کارکنان شرکت ها و اتحادیه های مصرف تعاونی تشکیل دادند که مشتمل بر 255 نفر بوده اند. نمونه تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای و با استفاده از فرمول کوکران 155 نفر انتخاب گردیده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است که در برگیرنده
1- پرسشنامه خودارزیابی جاج و بونو (Judge & Bono,2003)، 2- پرسشنامه توانمندسازی اسپریتزر (Sprietzer,1995) و 3- پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و می یر (2004 Meyer & Alen)، می باشند. پایایی پرسشنامه ها با استفاده از آلفای کرونباخ برای هر یک ار آنها به ترتیب خودارزیابی 73/.، توانمندسازی 82/. و تعهد سازمانی 76/. بدست آمده است. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری ЅРЅЅ و با کمک آمار توصیفی (فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و واریانس) و آمار استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل واریانس) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها بیانگر همبستگی مثبت میان متغیرهای تحقیق می باشند یعنی میان خودارزیابی و توانمندسازی، خودارزیابی و تعهد سازمانی و توانمندسازی با تعهد سازمانی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد.
انواع روشهای سنجش معلمان زبان انگلیسی مقطع متوسطه در تهران و عوامل موثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: فرایند پیچیده سنجش معلمان را وادار به تصمیم گیری حرفه ای می کند تا واقعیت های کلاس درس خود را با تاثیر عوامل بیرونی همسو کنند. معلمان تصمیمات مربوط به سنجش و نمره دهی خود را بر دانش، عقیده، انتظارات و ارزش های تدریس و یادگیری استوار می-کنند. هدف: پژوهش حاضر به بررسی تصمیم گیری برای نمره دهی معلمان دوره متوسطه در تهران می پردازد. در این راستا، عوامل مورد استفاده در نمره دهی مورد بررسی قرار می گیرد.روش: بدین منظور پرسشنامه ای بین 348 معلم زبان انگلیسی مقطع متوسطه در پایه های یازدهم و پیش دانشگاهی توزیع شد. تحلیل توصیفی پرسشنامه ها نشان داد یافته ها: که معلمان زبان انگلیسی تهرانی عوامل پیشرفت تحصلی و غیر از پیشرفت تحصیلی را در نمره دهی لحاظ می کنند وتاکید بیشتری بر روی عواملی غیر از پیشرفت تحصیلی نظیر تلاش، تکالیف، و عادات های مطالعه می گذارند. همچنین معلمان از انواع مختلف سنجش نظیر سنجش عملکرد محور، تکلیف محور، سنجش معلم ساخته و آزمون های سنتی کاغذ و مدادی استفاده نمودند. بحث و نتیجه گیری: نتایج تحلیل واریانس جندگانه نشان داد که عوامل درونی و بیرونی مانند پایه تدریس معلم، آموزش های سنجش که معلمان داشته اند، و اندازه کلاس بر جنبه های مختلف تصمیم گیری آنها در نمره دهی تاثیر گذاشته است. نتایج این پژوهش به طور کلی به درک تصمیم گیری برای نمره دهی معلمان زبان انگلیسی و علی الخصوص معلمان زبان انگلیسی تهرانی کمک می-کند.
بررسی مقایسه ای میزان کاربست مؤلفه های تدریس اثربخش توسط اعضای هیات علمی دانشگاه اصفهان بر اساس نتایج "ارزشیابی دانشجویان" و "خودارزیابی استادان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: بررسی عملکرد تدریس اثربخش اعضای هیات علمی از طریق ارزشیابی دانشجویان و خودارزیابی استادان، از موثرترین روش ها برای شناخت بهتر نقاط قوت و ضعف عملکرد آموزشی است که می تواند بستری را برای رشد کیفی ت تدریس استادان فراهم نماید. در همین راستا مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسه ای میزان کاربست مؤلفه های تدریس اثربخش توسط اعضای هیات علمی دانشگاه اصفهان بر اساس دو رویکردِ"ارزشیابی دانشجویان" و "خودارزیابی استادان" انجام گردید. روش کار: پژوهش حاضر در نیمسال اول سال تحصیلی 96-1395 با استفاده از روش توصیفی- مقطعی انجام شد. جامعه آماری تحقیق مشتمل بر اعضای هیئت علمی گروههای علوم انسانی دانشگاه اصفهان بود که 60 نفر از آنها با روش نمونه گیری در دسترس در مطالعه مشارکت داده شدند. هر عضو هیات علمی توسط خودش و تعدادی از دانشجویان کلاسهای درسش مورد ارزیابی قرار گرفت. انتخاب نمون ه از بین دانشجویان، بر اساس فهرست کل دروس و کلاسهای درس استادان مشارکت کننده در مطالعه بود که سه کلاس درس از هر استاد ب ه روش تص ادفی ساده انتخاب شدند و در مجموع 2210 نفر از دانشجویان در پژوهش مشارکت داده شدند. ابزار مطالعه، پرسشنامه محقق ساخته تدریس اثربخش بود و تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS 22 و شاخصهای آماری فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار و آزمون T مستقل انجام شد. یافته ها: نتایج آزمون T مستقل نشان داد که میانگین نمرات ارزیابی دانشجویان از میانگین نمرات خودارزیابی استادان در هر 6 مؤلفه تدریس اثربخش پایینتر بود و اختلاف میانگینها نیز در همه مؤلفه ها معنادار بود (05/0 ≤ P). همچنین عملکرد کلی تدریس اثربخش اساتید بر مبنای ارزشیابی دانشجویان، در سطح نسبتاً مطلوب و بر اساس نتایج خودارزیابی استادان، در سطح مطلوب بود. نتیجه گیری: با نظر به نتایج متفاوت حاصله از دو رویکرد ارزشیابی دانشجویان و خودارزیابی استادان در بررسی عملکرد تدریس اثربخش اعضای هیات علمی، ضروری است جهت ارزشیابی جامع عملکرد تدریس استادان، ضمن تقویت توانایی خودارزیابی اساتید و نزدیک تر کردن ملاک های ارزشیابی اساتید و دانشجویان، از تلفیق دو رویکرد مذکور برای شناسایی نقاط قوت و ضعف و ارتقای عملکرد تدریس اساتید استفاده شود.