فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۴۱ تا ۱٬۰۶۰ مورد از کل ۱٬۱۲۷ مورد.
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۰ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۶۹
۹۱-۷۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکپارچه سازی کتابخانه های دیجیتالی یکی از راهکارهای تحقق برنامه یکپارچه سازی فرآیندهای کاری در نقشه جامع علمی نظام سلامت است که بسیار مورد تأکید وزارت بهداشت می باشد. هدف این پژوهش شناسایی عوامل راهبردی مؤثر بر یکپارچه سازی کتابخانه های دیجیتالی و تعیین میزان تأثیرگذاری آنها می باشد. روش کار: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی پیمایشی است. نخست، با مرور پیشینه پژوهش عوامل راهبردی شناسایی و با نظرسنجی از 15 نفر از متخصصان کتابخانه های دیجیتالی که با روش گلوله برفی تعیین شدند، عوامل ارزیابی، تکمیل و با روش تاپسیس فازی رتبه بندی شدند. در نهایت، با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته میزان تأثیرگذاری عوامل با نظر مدیران کتابخانه های علوم پزشکی تعیین شدند. مدل اندازه گیری عوامل راهبردی با روش تحلیل عاملی تأییدی و نرم افزار آموس ترسیم شد. یافته ها: تعیین ضریب تأثیرگذاری عوامل راهبردی بر یکپارچه سازی، توسط مسئولان کتابخانه ها با رتبه های اعلام شده به وسیله خبرگان پانل دلفی یکسان نمی باشند، اما همبستگی مثبت، با ضریب 6/0، بین آنها مشاهده می شود. از دید خبرگان شاخص تمرکز بر برنامه ریزی با وزن نرمالایز شده 150/0 بالاترین رتبه و از دیدگاه مسئولان کتابخانه ها شاخص سیاست های سازمان مادر با بار عاملی 97/0 تأثیرگذارترین شاخص می باشد. نتیجه گیری: عوامل راهبردی بر فرآیند یکپارچه سازی کتابخانه های دیحیتالی تأثیرگذارند. این عوامل عبارتند از: سیاست ها، راهبردها، الزامات، برنامه ریزی، اهداف و چشم اندازهای وزارت بهداشت و دانشگاه های علوم پزشکی کشور.
چشم انداز در عمل: خط مشی و رویه های کدگذاری بالینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت ۱۳۸۷ شماره ۳۱
۵۴-۴۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حیات هر مؤسسه بهداشتی به داده های صحیح کدگذاری بستگی دارد. یکی از بهترین ابزارهای کسب داده های صحیح و معتبر ایجاد راهنمای خط مشی و رویه ها است. خط مشی و رویه های کدگذاری بالینی، در مواجه با تغییرات پرسنل باعث ثبات واستمرار کار کدگذاری بالینی می شود و چارچوبی برای تصمیم گیری و انجام وظایف ارائه می کنند. روش بررسی: این تحقیق به صورت یک مطالعه توصیفی- مقایسه ای انجام شد. اطلاعات از طریق مرور کتاب ها، مقالات، اینترنت و اطلاعات مؤسسات بهداشتی و درمانی به دست آمد. در این پژوهش خط مشی ها و رویه های کدگذاری کشورهای آمریکا، انگلیس، کانادا و ایران بررسی و مقایسه شده اند. با توجه به ویژگی های مشابه و متفاوت آنها، الگوی پیشنهادی برای ایران مطرح شد. سپس این الگو در دو مرحله به شیوه دلفی آزمون شد. در پایان پس از تحلیل نتایج، الگوی نهایی برای ایران ارائه گردید. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که خط مشی ها و رویه های کدگذاری بالینی در 6 محور اصلی اصول مستندسازی و کدگذاری، اعتبار بخشی اطلاعات کدگذاری، ساختار واحد کدگذاری، آموزش کدگذاری، ارتباطات در کدگذاری و امنیت و محرمانگی مطرح هستند. 14 خط مشی مربوط به واحد کدگذاری بالینی این 6 محور را پوشش می دهند. در هر کدام از محورهای فوق، رویه های معینی به دست آمده است. اصول مستندسازی، فرایند کدگذاری، چارچوب زمانی کدگذاری، ارائه خلاصه کدگذاری، بازرسی خطاهای مستندسازی و کدگذاری، اصلاح خطاها و برگزاری جلسات آموزشی، وضعیت شغلی کدگذاران و تعداد کدگذاران مورد نیاز، ارزشیابی کدگذاران، آموزش حین کار، شرایط مؤثر بر کار و ردیابی ممیزی سیستم های ثبت داده ها برخی از مهم ترین رویه های این شش محور هستند. نتیجه گیری: به طور کلی ساختار الگوی نهایی خط مشی ها و رویه های کدگذاری بالینی ایران بیشترین شباهت را با الگوی کشور انگلیس، سپس آمریکا و کمترین شباهت را با الگوی کشور کانادا داشته است. پیشنهاد می شود دستورالعمل های کدگذاری به طور سالانه تدوین و روزآمد شود و در نشریه ای مختص به کدگذاری منتشر شود. جهت بررسی اطلاعات کدگذاری و نیز کار کدگذاران هیأت بازرسی کدگذاری تشکیل و بر اساس نتایج آن دوره های آموزشی برگزار شود. همچنین جهت پرسش از پزشک درباره بیماری های مهم، فرم خاصی طراحی شود.
تأثیر به کارگیری فنون بازاریابی اجتماعی بر آگاهی و نگرش دانشجویان و اعضای هئیت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان نسبت به خدمات کتابداری پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۹ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۶۵
۴۲-۳۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: هدف پژوهش، تعیین تأثیر به کارگیری فنون بازاریابی اجتماعی بر آگاهی و نگرش دانشجویان و اعضای هئیت علمی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان نسبت به خدمات کتابداری پزشکی بوده است. روش کار: روش پژوهش نیمه تجربی نوع کاربردی بود. ابزارگردآوری اطلاعات دو پرسشنامه محقق ساخته آگاهی و نگرش بر اساس چهار بعد بازاریابی اجتماعی بود. جامعه آماری اعضای هئیت علمی و دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اصفهان در سال 1394 بودند که 36 نفر به روش تصادفی در گروه های آزمون و شاهد قرار گرفتند. روایی پرسشنامه ها توسط متخصصان کتابداری واطلاع رسانی پزشکی تأیید و پایایی با استفاده ازآلفای کرونباخ به ترتیب 82/0 و 92/0 به دست آمد. تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی صورت گرفت. یافته ها: میانگین آگاهی و نگرش کلی جامعه نسبت به خدمات کتابداری پزشکی بعد از استفاده از فنون بازاریابی اجتماعی به طور معنی داری افزایش یافته است ( 005/0>P). در میان ابعاد بازاریابی اجتماعی، بیشترین تغییرات آگاهی و نگرش در بعد پیشنهاد (3/7 و 1/6) بود. میزان تغییرات آگاهی در ابعاد قابلیت دسترسی (3/3)، هزینه مشارکت (3/1) و ارتباطات اجتماعی (8/0) نیز به طور معنی دار افزایش یافته است( 005/0>P) و کمترین میزان تغییر نگرش در ابعاد قابلیت دسترسی (4/0-) و ارتباطات اجتماعی (1/0-) بوده است. نتیجه گیری: عدم آگاهی جامعه سلامت نسبت به خدمات کتابداری پزشکی، منجر به کمرنگ شدن نقش کتابداران پزشکی شده است. با توجه به اجتماعی بودن حرفه کتابداری پزشکی، بازاریابی اجتماعی راهکاری مناسب برای تغییر در نحوه آگاه سازی کاربران با خدمات کتابداری پزشکی و ایجاد نگرشی مثبت در میان جامعه سلامت کشوراست.
بحران کرونا، فرصتی مناسب برای توجه به مفهومی ۲۰ ساله در نظام سلامت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۸۱
۱۰-۹
حوزههای تخصصی:
سال ۲۰۰۰ میلادی، آغاز هزاره سوم و شروع عصری جدید برای زندگی بشر در جوامع مختلف بود. اندیشمندان مختلف معمولا از فرصت بدست آمده در این پیچ های مهم تاریخی بیشترین بهره برداری را می کنند، تا مفاهیم بزرگ و ارزشمند را معرفی کنند. چرا که، به خاطر سپاری اینگونه رویدادها برای همگان ساده تر و جذاب تر است. [1] موضوع مقاله حاضر مربوط به سال 2000 است که واجد برجسته ترین تاریخ از زمان تاسیس سازمان جهانی بهداشت در سال 1948 تاکنون بوده است. گزارش سازمان جهانی بهداشت در این سال در ارتباط با مدیریت نظام سلامت و ارتقای عملکرد آن است. [2] در این گزارش، برای نظام سلامت چهار کارکرد اصلی در نظر گرفته شده است که باید مورد توجه تمامی سیاستگذاران و مدیران در تمامی کشورهای دنیا قرار گیرد. این کارکردها عبارت از ارائه خدمات (Health providing)، تولید منابع (Resources generation)، تامین مالی (Financing) و تولیت (Stewardship)است. ارائه خدمات سلامت در سطوح مختلف، اصلی ترین کارکرد تمامی نظام های سلامت است. تولید نیروی انسانی متخصص، یکی از مهمترین مصداق های این کارکرد است. با توجه به گردش مالی وسیع و وجود هزینه ها و درآمدهای مختلف در نظام سلامت، کارکرد تامین مالی به مباحث مالی و مدیریت منابع ارتباط دارد. [3] کارکرد تولیت به نوعی کلیدی ترین کارکرد است. تولیت به معنای عام ، واگذاری امور به یک فرد است. تولیت در حوزه مدیریت به مجموعه ای از اقدامات شامل تنظیم مقررات، پیاده سازی و پایش آنها گفته می شود. [4] با توجه به گستردگی موضوعات و مسائل مرتبط با سلامت جامعه و محیط زندگی، نیاز به یک متولی در حوزه سلامت کاملا احساس می شود تا با دیدی واقع بینانه، علمی و چند بعدی بتواند نظر نهایی در این زمینه را اعلام کند. [5] در ماه های اخیر و به دنبال شروع همه گیری کرونا و در راستای توجه به نقش تولیت نظام سلامت، ستاد ملی مبارزه با کرونا در کشور تشکیل شد تا با بهره گیری از داده های مختلف و برمبنای شرایط و وضعیت موجود، تصمیم گیری در زمینه های گوناگون کنترل بحران را انجام و جهت اجرا به دستگاه های مختلف ابلاغ نماید. تضاد منافع: نویسندگان اظهار داشتند که تضاد منافعی وجود ندارد. تشکر و قدردانی: بدین وسیله از کارکنان حوزه معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان به ویژه گروه مبارزه با بیماری های واگیر نهایت تشکر و قدردانی به عمل می آید.
تحلیل عوامل موثر بر تبادل دانش و نقش آن ها در عملکرد زنجیره تامین از طریق یکپارچه سازی تامین کننده بیمارستان های مشهد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۶
۲۷-۱۸
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بیمارستان به عنوان یک سازمان ارائه کننده خدمات حساس در حوزه سلامت انسان ها تلقی می شود. عملکرد زنجیره تامین بیمارستان می تواند با تبادل دانش و اعتماد بین تامین کننده و بیمارستان به یکپارچه سازی تامین کنندگان و فن آوری اطلاعات برسد و زمینه ساز رقابت در دنیای رقابتی امروز به ویژه در بخش خدمات باشد. هدف این پژوهش تحلیل عوامل موثر بر تبادل دانش و نقش آن ها در عملکرد زنجیره تامین از طریق یکپارچه سازی تامین کننده بیمارستان های مشهد می باشد. روش کار: مطالعه حاضر به صورت کاربردی بوده که در سال 97-96 انجام گردید. جامعه آماری پژوهش شامل مدیران و کارکنان تامین کننده بیمارستان های شهر مشهد بوده اند. تعداد 273 نمونه بر اساس نمونه گیری چند مرحله ای از بیمارستان های خصوصی، خیریه و دولتی شهر مشهد انتخاب شدند. پرسش نامه استاندارد با پنج مولفه اعتماد، یکپارچه سازی تامین کننده، یکپارچه سازی فن آوری اطلاعات، تبادل دانش و عملکرد زنجیره تامین بین نمونه ها توزیع گردید. روایی سازه ای پرسش نامه از طریق آزمون تحلیل عاملی تاییدی و پایایی آن با آلفای کرونباخ 871/0 تایید شد. داده ها پس از جمع آوری در نرم افزار SPSS، لیزرل وارد شده و با آزمون های رگرسیونی تحلیل شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که تاثیر ضرایب مسیر اعتماد و یکپارچه سازی فن آوری اطلاعات بر تبادل دانش (53/0 و 48/0)، اعتماد و یکپارچه سازی فن آوری اطلاعات بر یکپارچه سازی تامین کننده (33/0 و 35/0)، تبادل دانش، یکپارچه سازی تامین کننده بر عملکرد زنجیره تامین (36/0و 71/0) می باشد و آزمون فرضیه های میانجی تاثیر اعتماد، تبادل دانش و یکپارچه سازی تامین کننده بر عملکرد زنجیره تامین را تایید می کند. نتیجه گیری: عملکرد زنجیره تامین بیمارستان ها نیازمند اعتماد بین بیمارستان و تامین کنندگان است و این اعتماد صورت گرفته موجب تبادل دانش و یکپارچه سازی بین تامین کنندگان و فن آوری اطلاعات می گردد که در نتیجه کاهش هزینه، افزایش سرعت و کیفیت بهتر را در پی دارد.
برآورد هزینه انسانی حوادث شغلی منجر به فوت بیمه شدگان تأمین اجتماعی (استان تهران 1387- 1380)
منبع:
مدیریت سلامت بهار ۱۳۸۳ شماره ۱۵
۲۷-۲۲
حوزههای تخصصی:
مقدمه: حوادث شغلی و مرگ و میر ناشی از آن بیشتر در میان سالی رخ می دهد. انسان در چرخه تولید نقش و جایگاه مهمی دارد و نمی توان او را مانند سایر مواد تولیدی مصرف شدنی دانست. از این رو کاهش حوادث در زنجیره تولید یکی از تلاش های مستمر بشر بوده است. هدف این پژوهش مطالعه هزینه انسانی در جامعه بیمه شدگان فوت شده استان تهران در اثر حوادث شغلی است. روش پژوهش: این مطالعه در سال 1382 با استفاده از اطلاعات سسالهای 1378 تا 1380 انجام گرفت. جامعه پژوهش تمام بیمه شدگان فوت شده در استان تهران بر اثر حادثه شغلی بوده است. داده های مورد نیاز براساس چک لیستی از واحدهای مختلف در سازمان تامین اجتماعی جمع آوری گردید. این داده ها با استفاد از بسته نرم افزاری ویژه ای که به همین منظور طراحی و تهیه شده بود و بسته نرم افزاری Excell به طور همزمان استفاده شد و مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: در سه سال مورد بررسی 8/19 درصد (7464 مورد) از حوادث شغلی بیمه شدگان تامین اجتماعی در استان تهران رخ داده که 1/3 درصد آنها (231 مورد) منجر به فوت شده است. حوادث شغلی منجر به فوت در استان تهران بیشاز 7552 سال زندگی و 3656 سال مشارکت اقتصادی را از بین برده و هزینه انسانی آن بیش از 777 میلیارد ریال بوده است. سرانه هزینه انسانی برای هر فوت 3/3 میلیارد ریال برآورد گردید. براساس تحلیل داده ها مشخص گردید مجموع هزینه انسانی حوادث شغلی منجر به فوت (سالانه) حدود 03/0 درصد کل تولید ناخالص داخلی بوده است. بحث نتیجه گیری: باتوجه به این که حوادث شغلی هزینه های زیادی برای جامعه و شخص حادثه دیده دربردارد لازم است مسئولان و تصمیم گیرندگان نسبت به شناسایی عوامل موثر در کاهش حوادث شغلی و افزایش ضریب ایمنی محیط های کاری اهتمام بیشتری بورزند.
کارآیی ادارات کل سازمان بیمه خدمات درمانی با استفاده از روش رتبه بندی کامل تحلیل پوششی داده ها (AP-DEA): 1388(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۰ شماره ۴۶
۴۶-۳۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سازمان بیمه خدمات درمانی یکی از مهم ترین منابع تأمین مالی حوزه درمان کشور است که با دریافت حق سرانه، برای افراد تحت پوشش خود خرید هوشمند خدمات را انجام می دهد؛ تضمین استفاده بهینه از این منابع، سنجش کارایی این سازمان را ضروری ساخته است. تحلیل پوششی داده ها روش مناسبی در این زمینه محسوب می گردد. محاسبه کارایی و رتبه بندی ادارات کل سازمان بیمه خدمات درمانی با استفاده از روش تحلیل پوششی داده ها هدف پژوهش حاضر بود. روش کار: مطالعه حاضر توصیفی، از نظر زمانی به صورت مقطعی و اهداف آن کاربردی بود. ادارات کل بیمه خدمات درمانی مستقر در استان های کشور جامعه آماری این پژوهش بودند(31 اداره کل). نهادهای پژوهش حاضر شامل نیروی انسانی، هزینه های بالاسری، متراژ ساختمان و زمین و ستاده ها شامل نسبت جمعیت بیمه شده به کل جمعیت هدف، نسبت مؤسسات طرف قرارداد به کل مؤسسات فعال، نسبت بار مراجعات به هزینه های درمانی بود. به منظورتعیین کارایی با روش تحلیل پوشش داده ها، اطلاعات مربوط به نهاده ها و ستاده ها در سال 1388 از دفتر آمار و اطلاعات سازمان بیمه خدمات درمانی بوسیله فرم های طراحی شده توسط پژوهشگر گردآوری شد. سپس در نرم افزار EMS کارایی نسبی ادارات کل سازمان بیمه خدمات درمانی کشور با استفاده از مدل AP مبتنی بر مدلCCR و BCC ورودی محور محاسبه گردید و در نهایت رتبه بندی کامل صورت پذیرفت. یافته ها: میانگین کارایی فنی 31 اداره کل سازمان بیمه خدمات درمانی کشور 0.5093، کارایی مدیریتی 0.5851 و میانگین کارایی مقیاس 0.8292 بود. به عبارت دیگر با تکیه بر نتایج مدل APتحلیل پوششی داده ها با فرض متغیر به مقیاس (DEA-VRS) ظرفیت ارتقای کارایی در ادارات کل سازمان بیمه خدمات درمانی کشور بدون هیچ گونه افزایشی در هزینه ها و به کارگیری همان میزان از نهاده ها در حدود 17 درصد می باشد. از کل ادارات مورد مطالعه 9.7 درصد دارای حداکثر کارایی فنی یک و بالاتر، 32.3درصد دارای کارایی فنی 0.5 تا 1 و کارایی 58 درصد ادارات کل کمتر از 0.5 بود. بحث: یافته ها نشان داد استفاده از مدل AP-DEA مناسب تر از مدل های پایه ای تحلیل پوششی داده ها است. ادارات کل بیمه خدمات درمانی استان هایی که دارای کارایی کمتر از یک می باشند از نظر مقادیر اولیه و بهینه نهاده متراژ فضای فیزیکی، نیروی انسانی و هزینه های بالاسری متفاوت هستند و دارای مازاد نیروی انسانی، فضای فیزیکی و هزینه های بالاسری می باشند لذا برای به حداکثر رسیدن کارایی این سازمان ها باید از میزان مازاد نهاده های مذکور در قالب یک برنامه جامع کم شود تا به سطح مطلوبی از کارایی دست یابند.
دیدگاه کارکنان مدارک پزشکی نسبت به مهارت های لازم در بخش مدارک پزشکی (بیمارستان های آموزشی -درمانی دانشگاه علوم پزشکی تبریز: 1386)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت ۱۳۸۷ شماره ۳۴
۴۸-۴۳
حوزههای تخصصی:
مقدَمه: پیشرفت های علوم پزشکی و فناوری اطَلاعات ، سازمان های ارائه کننده ی خدمات سلامت را به محیط های رقابتی و مشتری گرا مبدل کرده است. در چنین محیط هایی فرصت های زیادی در اختیار متخصصان مدارک پزشکی قرار می گیرد که فقط برای کسانی قابل استفاده است که دارای مهارت های لازم باشند. هدف این پژوهش بررسی دیدگاه کارکنان مدارک پزشکی درباره ی مهارت های لازم در بخش مدارک پزشکی بیمارستانهای و آموزشی درمانی دانشگاه علوم پزشکی تبریز بود. روش بررسی: این مطالعه از نوع توصیفی -مقطعی در سال 1386 انجام گرفت. نمونه ی مورد مطالعه 12 مسئول بخش مدارک پزشکی و 48 نفر از کارکنان بخش مدارک پزشکی در 12 بیمارستان دانشگاه علوم پزشکی تبریز (60 نفر) است. داده ها از طریق یک پرسشنامه ی محقق ساخته با استفاده از متون موجود و با مراجعه حضوری به مراکز جمع آوری گردید. اولویت بندی مهارت های مورد نیاز با توجَه به پاسخ نمونه ها و نمره گذاری انتخاب های پنج گانه صورت گرفت. تجزیه و تحلیل اطَلاعات با نرم افزار آماری SPSS انجام شد. یافته ها: اکثر پاسخ دهندگان مونث(73درصد) ؛ میانگین سابقه ی کاری 6 پاسخ دهندگان /8 سال بود. مهمترین مهارت های لازم برای کارکنان مدارک پزشکی به تفکیک سه نوع مهارت اصلی به ترتیب عبارت بودند از: مهارتهای عمومی (شامل توانایی به کارگیری رایانه، سرعت عمل همراه با سرعت بالا، مسئولیت پذیری، خود یاد گیری و مدیریَت تغییر)، مهارتهای ارتباطی(شامل توانایی ارتباط با مدیران، بیماران، پزشکان)، و مهارتهای اختصاصی (شامل گزارش دهی، پردازش داده ها، مستند سازی، آشنایی با HIS ، بازیابی اطَلاعات و کد گذاری صحیح). نتیجه گیری: نیاز حیاتی نظام سلامت به اطلاعات و حرکت به سوی پرونده الکترونیک سلامت باعث شده که کارکنان بخش مدارک پزشکی به مهارت های جدیدی نیاز داشته باشند. بازنگری دروس دوره های آموزشی و برگزاری دوره های ضمن خدمت جهت کسب مهارت های مود نیاز و تغییر روش مدیریَتی از پرونده ی کاغذی به پرونده الکترونیک سلامت ضروری ست
مدل سازی معادلات ساختاری اثر معنویت محیط کاری بر رفتار شهروندی سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی شیراز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۸ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۶۰
۴۹-۳۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در چند دهه اخیر، با ورود مفاهیم جدیدی همچون معناجویی در کار، شناخت اخلاق، معنا بخشی به سازمان، پارادایم نوینی در سازمان ها مطرح شده است که می توان از آن به عنوان معنویت محیط کاری نام برد. پژوهش های انجام شده در زمینه معنویّت در محیط کار نشان می دهد که معنویّت در محیط های سازمانی منجر به رشد و توسعه رفتارهای شهروندی سازمانی می شود. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین معنویت در کار و مؤلفه های آن با رفتار شهروندی سازمانی در دانشگاه علوم پزشکی شیراز بود. روش کار: روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها، توصیفی- همبستگی بود. جهت جمع آوری داده های موردنظر، تعداد 260 نفر از کارکنان و مدیران دانشگاه علوم پزشکی شیراز مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای مورداستفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه رفتار شهروندی سازمانی ارگان و پرسشنامه معنویت در کار میلیمن و همکاران است که پایایی آن ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ به ترتیب 71/0 و 82/0 به دست آمد. روایی این پرسشنامه ها نیز مورد تائید متخصصان قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از آزمون های تی تک نمونه ای، همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و مدل سازی معادلات ساختاری استفاده گردید. یافته ها: نتایج تی تک نمونه ای نشان داد که وضعیت رفتار شهروندی سازمانی و معنویت در کار در سطح نسبتاً مطلوبی قرار دارد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون حاکی از آن است که بین رفتار شهروندی سازمانی و تمامی مؤلفه های آن با معنویت در کار رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. نتایج رگرسیون نشان داد که ابعاد معنویت در کار، بر رفتار شهروندی سازمانی اثر معناداری دارد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان گفت که وجود معنویت در کار در دانشگاه علوم پزشکی شیراز منجر به توسعه و بهبود رفتار شهروندی سازمانی می شود.
دانش و عملکرد مسئولین کدگذاری نسبت به تغییرات ICD-10(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۶
۱۷-۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سازمان جهانی بهداشت، سیستم طبقه بندی بین المللی بیماری ها را با اهداف گوناگون ایجاد کرده و به منظور افزایش کارآمدی، هر ساله تغییراتی در آن ایجاد می کند که وجود آگاهی نسبت به این تغییرات منجر به طبقه بندی دقیق تر بیماری ها و دسترسی به اهداف مورد نظر می گردد. هدف مطالعه حاضر، بررسی میزان دانش و عملکرد کدگذاران بیمارستان های آموزشی کشور ایران از تغییرات دهمین ویرایش سیستم طبقه بندی بین المللی بیماری ها بود. روش ها: پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی بود که در سال 1397 انجام شد. جامعه پژوهش شامل کدگذاران بیمارستان های آموزشی برخی از استان های کشور ایران بود. با استفاده از جدول مورگان و روش نمونه گیری در دسترس 83 نفر انتخاب و پیوند پرسش نامه الکترونیک در اختیار آنها قرار گرفت. به منظور تحلیل آماری از نرم افزار SPSSنسخه 22 استفاده شد. برای بررسی فرضیه های مطالعه از ضریب همبستگی پیرسون و آزمون ANOVA استفاده گردید. یافته ها: میزان دانش افراد تحت مطالعه نسبت به تغییرات ICD-10 15±36/27 (ضعیف) بود. میزان دانش افراد شرکت کننده با میزان تحصیلات، سابقه کاری و سابقه کدگذاری رابطه معنا داری داشت (P=.001). نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر، نشان داد که دانش کدگذاران نسبت به تغییرات ایجاد شده ضعیف می باشد. لذا، باید با روش های گوناگون مانند برگزاری کارگاه های آموزشی و ایجاد سایت های فارسی آموزش های لازم در این زمینه در اختیار کدگذاران قرار گیرد.
ارزیابی اثر فقر و نابرابری اقتصادی بر همه گیری کرونا در ایران و جهان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۴ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۸۴
۳۲-۲۰
حوزههای تخصصی:
مقدمه: شناسایی عوامل مؤثر بر شیوع کووید-۱۹ به منظور سیاست گذاری در کنترل همه گیری این بیماری ضروری است. فقر و نابرابری اقتصادی از مهم ترین متغیرهای توضیح دهنده شیوع کرونا هستند. این پژوهش به سنجش اثر فقر و نابرابری اقتصادی بر شیوع کرونا در کشورهای جهان پرداخته است. روش ها: مطالعه حاضر کاربردی با روش توصیفی-تحلیلی به صورت مقطعی بود که با استفاده از رگرسیون باثبات، به ارزیابی اثر فقر و نابرابری اقتصادی بر شیوع کرونا در ۱۴۵ کشور جهان پرداخته شد. جامعه آماری، شامل داده های تجمعی کووید-۱۹ بود که بر اساس آمارهای برنامه تحقیقاتی آکسفورد-مارتین و بانک جهانی در سال ۲۰۲۱-۲۰۲۰ استخراج شد. کشورهای منتخب بر اساس طبقه بندی بانک جهانی در چهار گروه درآمدی دسته بندی و توضیح دهندگی شاخص های فقر و نابرابری بر شیوع کرونا در آن ها ارزیابی شد. اقتصادسنجی و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار MATLAB انجام شد. یافته ها: اثر افزایشی سوءتغذیه و سالخوردگی جمعیت، بر نرخ ابتلا به کرونا برای تمام گروه های درآمدی کشورهای جهان تأییدشده است. درحالی که افزایش سخت گیری دولت ها سبب کاهش ابتلا به کرونا شده است. متغیرهای معنادار در شیوع کرونا برای ایران و کشورهای گروه درآمدی بالاتر از متوسط نیز اثر سالخوردگی و مقررات سخت گیرانه دولت ها را تائید کرده است. یافته ها نشان داد که ضریب جینی، سالخوردگی و سوءتغذیه جزو متغیرهای توضیح دهنده افزایش نرخ مرگ ومیر ناشی از کرونا در ایران و گروه درآمدی بالاتر از متوسط بوده است. نتیجه گیری: برخورداری از تغذیه مناسب به موازات مخارج نظام سلامت و مقررات سخت گیرانه دولت ها می تواند نقش مؤثری در کاهش ابتلا و مرگ ومیر ناشی از کرونا داشته باشد. همچنین، انتخاب سیاست های مناسب در جهت افزایش برابری اقتصادی نقش مؤثری در کاهش مرگ ومیر این بیماری خواهد داشت.
گزارش کوتاه: کاربردهای رایانه های جیبی و تلفن های هوشمند توسط اینترن ها و رزیدنت ها در بیمارستان های آموزشی دانشگاه علوم پزشکی تهران؛ یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۵ تابستان ۱۳۹۱ شماره ۴۸
۱۲-۷
حوزههای تخصصی:
مقدمه در سال های اخیر میزان استفاده از تلفن های همراه، رایانه های جیبی و تلفن های هوشمند رشد قابل توجهی یافته است. ] 1 [ این ابزارهای قابل حمل، باعث دسترسی سریع به اطلاعات و ارتباط آسان تر بین افراد شده است. از جمله گروه هایی که از رایانه های جیبی و تلفن های هوشمند استفاده می کنند، متخصصان علوم سلامت می باشند. پزشکان، پرستاران و دانشجویان پزشکی به دسترسی سریع و بموقع به اطلاعاتی از قبیل منابع مرجع پزشکی، اطلاعات دارویی، اطلاعات بیماری ها و آخرین پژوهش های انجام شده در حوزه های تخصصی پزشکی نیازمند می باشند. این افراد باید در اسرع وقت و بدون محدودیت مکانی و زمانی به این اطلاعات دسترسی داشته باشند، تا بتوانند بهترین درمان را بر روی بیماران اعمال نمایند. ] 2-4 [ بنابراین جهت دسترسی به اطلاعات مورد نیازشان از ابزارهای قابل حملی مانند تلفن های هوشمند و رایانه های جیبی استفاده می کنند. ] 5 [ به کمک تلفن های هوشمند و رایانه های جیبی می توان برنامه های مختلف پزشکی مانند منابع مرجع دارویی، کتاب های مرجع پزشکی و دیگر اطلاعات مورد نیاز را به صورت دیجیتالی در مواقع نیاز مورد استفاده قرار داد. دسترسی به اینترنت بی سیم، وب سایت ها و پایگاه های اطلاعاتی، پرونده الکترونیک سلامت، مشاوره از راه دور و ... نیز به کمک رایانه های جیبی و تلفن های هوشمند امکان پذیر شده است. ] 6-7 [ مطالعات متعددی کاربردهای این ابزارها را مورد بررسی قرار داده اند؛ برای مثال، مطالعه فوآ نشان می دهد این ابزارها در دسترس پذیر ساختن منابع پزشکی، کسب اطلاعات دارویی و مدیریت اطلاعات شخصی مفید می باشند. ] 8 [ مطالعه استرود نیز نشان می دهد استفاده از برنامه های دارویی بیشترین کاربرد را در میان پرستاران داشته است و استفاده از رایانه های جیبی در تصمیم گیری بالینی، ارتقاء ایمنی و سلامت بیمار نقش مؤثری داشته است . ] 4 [ همچنین طبق پژوهش چاترلی کاربرد این ابزارها در میان دانشجویان پزشکی بر اساس میزان استفاده به ترتیب شامل تقویم، اطلاعات دارویی، پست الکترونیک، منابع مرجع پزشکی، فرهنگ لغت، انجام محاسبات بالینی ( Clinical calculations )، تشخیص افتراقی بیماری ها ( Differential diagnoses ) و ذخیره یادداشت های روزانه بوده است. ] 9 [ در مطالعات پیشین عموماً از روش پژوهش کمّی استفاده شده و کاربردهای رایانه های جیبی و تلفن های هوشمند به صورت کلی بررسی شده است، درحالی که در مطالعه حاضر جهت بررسی و شناخت عمیق موضوع از روش پژوهش کیفی استفاده شد و کاربردهای این ابزارها به صورت جداگانه در امور روزمره و شغلی مورد بررسی قرار گرفت. با بررسی متون مرتبط و تخصصی توسط پژوهشگران این مطالعه، معلوم گردید که تا زمان انجام این پژوهش، در مورد کاربرد های مختلف رایانه های جیبی و تلفن های هوشمند در پزشکی و حرفه های وابسته، پژوهشی در کشور ایران انجام نشده است. لذا، در این تحقیق کاربردهای رایانه های جیبی و تلفن های هوشمند در میان گروه کوچکی از اینترن ها و رزیدنت های ایرانی مورد مطالعه قرار گرفت. با توجه به اهمیت استفاده از رایانه های جیبی و تلفن های هوشمند در مراکز بهداشتی و درمانی مانند بیمارستان ها، با انجام این پژوهش علاوه بر معرفی کاربرد های این ابزارها به مسئولین و شاغلین حوزه درمان، می توان برنامه ریزی های لازم جهت معرفی و آموزش کاربرد ها و چگونگی استفاده از این ابزار ها را انجام داد. همچنین می توان جهت رواج استفاده از این فناوری نوین در مراکز بهداشتی و درمانی کشور تصمیم گیری و برنامه ریزی نمود. روش کار این مطالعه به روش پژوهش کیفی انجام شد . جامعه پژوهش آن دسته از اینترن ها و رزیدنت های دانشگاه علوم پزشکی تهران بودند که با رایانه های جیبی و تلفن های هوشمند سروکار داشتند و در سال 1390 در بیمارستان حضرت رسول اکرم(ص) و بیمارستان امام خمینی(ره) واقع در شهر تهران به تحصیل اشتغال داشتند . در این پژوهش نمونه گیری بر اساس نمونه گیری مبتنی بر هدف بود. در این روش پژوهشگر نمونه های خود را با توجه به اهداف پژوهش انتخاب می کند ] 10 [ و می کوشد تا به صورت هدفدار، بر مبنای اینکه چه نوع اطلاعات خاصی مورد نیاز است نمونه هایی را انتخاب کند. بنابراین، اینکه بعداً چه افرادی انتخاب می شوند تحت تأثیر این است که قبلاً چه کسانی مورد مصاحبه قرار گرفته اند و چه اطلاعاتی داده اند. ] 11 [ «در مطالعات کیفی اشباع داده ها ( Saturation ) خصوصیتی است
مقاله های بین المللی پراستناد علوم پزشکی کشور در پایگاه اسکوپوس: 2010 تا 2014(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۹ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶۶
۱۰۱-۹۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بررسی پایگاه استنادی اسکوپوس نشان می دهد که میزان بروندادهای پژوهشی علوم پزشکی کشور در سال های اخیر از رشد قابل توجهی برخوردار بوده است. از سوی دیگر مقاله های پراستناد پژوهشگران، موسسات و کشورها می تواند جهت مطالعه اثرگذاری و کیفیت فعالیت های پژوهشی مورد استفاده قرار گیرد. بنابراین پژوهش حاضر در راستای بررسی کیفیت تولیدات علمی حوزه علوم پزشکی کشور، به مطالعه مقاله های پراستناد پژوهشگران ایرانی در مقایسه با سایر کشورهای برتر جهان می پردازد. روش کار: این پژوهش با استفاده از شاخص های علم سنجی انجام شده است. جامعه پژوهش از تعداد 45065 مقاله علوم پزشکی کشور نمایه شده در پایگاه استنادی اسکوپوس طی سال های 2010 تا 2014 تشکیل شده است. سهم پژوهشگران و دانشگاه های ایرانی در صدک، دهک و چارک اول پراستنادترین مقاله های جهانی مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که در بازه زمانی پنج ساله مورد بررسی، 35/0 درصد از کل تولیدات کشور جزء صدک اول، 9/4 درصد جزء دهک اول و 39/17 درصد نیز جزء چارک اول پراستنادترین مقاله های علوم پزشکی جهان قرار داشته اند. این تعداد مقاله، ایران را در رتبه 25 در صدک اول و رتبه 24 در دهک و چارک اول پراستنادترین مقاله های علوم پزشکی در میان 25 کشور پرتولید جهان قرار می دهد. اگرچه درصد مقاله های پراستناد به کل تولیدات علمی ایران در مقایسه با سایر کشورهای برتر جهانی در جایگاه پایین تری قرار دارد، اما بیشترین میزان رشد در صدک، دهک و چارک اول مقاله های پراستناد در میان 25 کشور برتر جهان در سال 2014 نسبت به سال 2010 به جمهوری اسلامی ایران تعلق داشته است. نتیجه گیری: در کنار افزایش تعداد مقاله های بین المللی علوم پزشکی کشور در بازه زمانی مورد بررسی، کیفیت این تولیدات از نظر تعداد مقاله های پراستناد نیز با افزایش همراه بوده است.
ترسیم و تحلیل نقشه علمی پزشکی ایران با استفاده از روش هم استنادی موضوعی و معیارهای تحلیل شبکه اجتماعی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۲ شماره ۵۱
۵۹-۴۳
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به اهمیت حوزه پزشکی و ترسیم نقشه ها ی علمی در حوزه ها ی مختلف و نظر به اینکه معیارهای تحلیل شبکه ها ی اجتماعی می تواند در تحلیل این نقشه ها موثر واقع شود، هدف پژوهش حاضر تحلیل نقشه علمی پزشکی ایران در سال 2007 با استفاده از معیارهای مرکزیت درجه و مرکزیت بینیّت است. روش کار: در این پژوهش که از انواع مطالعات علم سنجی است، جامعه پژوهش کلیه تولیدات علمی پزشکی ایران در سال 2007 (3967 مدرک) است که در نمایه نامه استنادی علوم منتشر شده است. نقشه ها ی مورد نظر، با استفاده از تکنیک تحلیل هم استنادی مقوله ها ی موضوعی و با کمک نرم افزار ( NWB ) Network Workbench Tool ترسیم شد. یافته ها : بیش از 37 درصد از کل تولیدات علمی ایران در سال 2007 به مقوله ها ی پزشکی و بیشترین تولیدات علمی ایران به پزشکی عمومی و داخلی و بیشترین تعداد استنادهای دریافتی به داروشناسی و داروسازی اختصاص دارد. این دو مقوله موضوعی در کنار بیوشیمی و بیولوژی مولکولی از نظر هر دو شاخص مرکزیت درجه و مرکزیت بینیّت دارای بیشترین رتبه در بین مقوله ها ی موضوعی پزشکی هستند. مقوله ها ی موضوعی پزشکی عمومی و داخلی با بهداشت عمومی، حرفه ای و محیط دارای قوی ترین رابطه هم استنادی هستند. نتیجه گیری: استفاده از شاخص ها ی تحلیل شبکه اجتماعی در تحلیل نقشه ها ی علمی موثر است. مقوله ها ی موضوعی پرتولید و پر استناد، حضور مؤثرتری در نقشه علمی هم استنادی دارند. برنامه ریزی و سیاستگذاری به منظور افزایش کمیت و کیفیت تولیدات علمی در مقوله ها ی موضوعی مختلف به منظور حضور مؤثرتر در نقشه ها ی علمی ضروری است.
بازیابی اطلاعات تصویری حوزه ی سلامت در وب از دیدگاه متخصصان علوم پزشکی: یک مطالعه کیفی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۶ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۵۳
۱۰۸-۹۹
حوزههای تخصصی:
مقدمه: تصویر به عنوان یکی از منابع اطلاعاتی غیرمتنی به خصوص در حوزه ی پزشکی نقش مهمی دارد، از آنجایی که حوزه ی سلامت ارتباط مستقیمی با کیفیت زندگی انسان دارد، به کارگیری تصویر در بهبود عملکرد متخصصان پزشکی مؤثر است. این مطالعه باهدف بررسی بازیابی اطلاعات تصویری حوزه ی سلامت در وب از دیدگاه متخصصان علوم پزشکی انجام شده است. روش کار: این پژوهش از نوع کاربردی و به روش کیفی انجام شده است. جامعه مطالعه 25 نفر از متخصصان علوم پایه و علوم-بالینی در17رشته ی تخصصی است. داده ها با کمک مصاحبه ی نیمه ساختاریافته با متخصصان گردآوری شده است. داده های پژوهش به شیوه ی گراندد تئوری تحلیل شدند. یافته ها: از نظر متخصصان پزشکی، دلایلی چون کاربردهای آموزشی، پژوهشی و درمانی تصاویر، نقش ابزاری و آموزشی تصاویر، مزایای بازیابی تصاویر، اهمیت و ویژگی های خاص تصاویر پزشکی، و انگیزه هایی چون علائق شخصی، آموزشی و پژوهشی منجر به بازیابی تصاویر پزشکی در وب می شود. کاربران مطالعه، برای بازیابی تصاویر از موتورهای جستجوی عمومی و منابع تخصصی مثل پایگاه های اطلاعاتی پزشکی در وب استفاده می نمایند. روش های بازیابی آن ها شامل تورق، بازیابی تصادفی، جستجوی بی هدف، هدفمند و متنوع می باشد. متخصصان مسائل فردی، سازمانی، سیستمی و فنی را مهمترین مشکلات خود در زمینه ی بازیابی تصاویر پزشکی عنوان کردند. نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد بازیابی تصاویر برای متخصصان پزشکی اهمیت دارد و تصویر بهترین نوع اطلاعات در حرفه ی پزشکی است که با وجود مشکلات متعدد در بازیابی تصاویر، متخصصان اقدام به بازیابی تصاویر می نمایند. بهتر است دوره های آموزش مهارت های جستجو و بازیابی تصاویر برای دسترسی و بازیابی بهتر آن ها برگزار شود.
ارتباط مدیریت دانش با سرمایه فکری در دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۲ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۷۶
۶۶-۵۵
حوزههای تخصصی:
مقدمه: مدیریت دانش و سرمایه فکری از عوامل کلیدی در دستیابی سازمان به مزیت رقابتی می باشند. هدف مطالعه حاضر، تعیین ارتباط بین مدیریت دانش و سرمایه فکری در دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی ایران بوده است. روش ها: نوع پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی بود که در سال 1397 انجام شد. جامعه پژوهش شامل 283 نفر از کارکنان غیر هیات علمی دارای مدرک کارشناسی و بالاتر شاغل در دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی ایران بود. داده های مطالعه با استفاده از دو پرسش نامه استاندارد مدیریت دانش لاوسون و سرمایه فکری بونتیس جمع آوری و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 22 تحلیل شد. برای بررسی رابطه بین مدیریت دانش و سرمایه فکری از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته ها: یافته های مطالعه حاضر نشان داد وضعیت مدیریت دانش در دانشکده های دانشگاه علوم پزشکی ایران با میانگین 92/2 پایین تر از حد متوسط می باشد. از طرفی، وضعیت سرمایه فکری در این دانشگاه با میانگین 05/3 بالاتر از حد متوسط بود. همچنین، رابطه مثبت و معناداری بین مدیریت دانش و سرمایه فکری وجود داشته است. (693/0 = r و 001/0 > P ) نتیجه گیری: با توجه به وجود رابطه مثبت و معنادار بین سرمایه فکری و مدیریت دانش، مسئولان این دانشگاه می توانند با تمرکز بر تقویت مولفه های مدیریت دانش و ابعاد سرمایه فکری در جهت بهبود و افزایش سرمایه فکری، استفاده بهینه از سرمایه انسانی و پیاده سازی مدیریت دانش و گسترش آن در سازمان تلاش نمایند.
تبیین بحران کرونا ویروس (کوید-19) بر اساس نظریه ضداطلاعات: بیان دیدگاه Explanation of the Coronavirus (COVID-19) Crisis Based on Disinformation Theory: A commentary(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۲۳ بهار ۱۳۹۹ شماره ۷۹
۱۲-۹
حوزههای تخصصی:
وقوع حوادث می تواند باعث ایجاد بحران در یک کشور شود. جنگ، سیل، زلزله، حملات تروریستی و حتی بیماری های واگیردار نمونه هایی از این بحران ها هستند.[1] شروع کرونا ویروس (کوید-19) در اواخر سال 2019 در چین و شیوع گسترده آن در سایر کشورها مصداق یک بحران به معنای واقعی است که کمتر تاریخ چنین پدیده ای در این ابعاد ثبت کرده است. [2] تاکنون هیچ واکسن یا داروی ضدویروسی موفقیت آمیزی برای عفونت های کرونا ویروس ازنظر بالینی تأیید نشده است. بنابراین پیشگیری و کنترل عفونت و رعایت اصول بهداشتی توسط عموم مردم در اولویت است. [3] در ضمن باید توجه داشت که رعایت اصول بهداشتی توسط عموم مردم، یکی از راه های عمده کنترل این ویروس است. وجه دیگر این ویروس، اثرات مخرب آن بر حوزه اطلاعات یعنی تولید و اشاعه شبه اطلاعات (Misinformation)، ضداطلاعات (Disinformation) و اطلاعات متناقض (Contradictory Information) به طور گسترده در کشورهای مختلف جهان است. ازآنجایی که تولید و اشاعه اطلاعات صحیح از ضروریات کنترل این بیماری است، کنترل اطلاعات ذکرشده به ویژه «ضداطلاعات» نیز دارای اهمیت زیادی است چون ضداطلاعات، اطلاعات غیر معتبری است که باهدف کسب منفعت، تولید و انتشار می یابند. [4] علی محمدی و اسپندی نیز بر اهمیت اطلاعات دقیق و صحیح در جهت برنامه ریزی های کنترل این ویروس در جامعه تأکید می کنند. [5] در این مقاله نویسندگان به دلایل انتشار ضداطلاعات در بحران کرونا پرداخته و راه حل های پیشنهادی را ارائه می دهند. درواقع، ویژگی های خاص این ویروس، خود عامل تولید و اشاعه گسترده ضداطلاعات و به تبع آن منفعت طلبی گروهی از افراد یا گروه ها در جوامع مختلف شده است. درعین حال جدای از ایجاد بی نظمی در ساختار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی کشور، باعث سردرگمی عموم مردم در شناسایی اطلاعات معتبر از غیر معتبر شده و با افزایش ضداطلاعات در جامعه زمینه برای ظهور بی اعتمادی مردم نسبت به مسئولین کشور و نیز افزایش قانون گریزی عموم مردم را ایجاد می کند. ضداطلاعات و دلایل انتشار آن از ویژگی های یک جامعه سالم، ترجیح منافع جامعه بر منافع فردی است. برخی از افراد یا گروه ها در شرایط بحران کرونا ویروس به جای منافع جامعه، منافع خود یا گروه خود را برگزیدند و اقدام به تولید ضداطلاعات کردند. این منافع که منجر به تولید ضداطلاعات شدند عبارت اند از: 1. تأمین حداکثر منافع اقتصادی: در بحران کرونا ویروس برخی افراد و بنگاه های اقتصادی اقدام به تولید و اشاعه ضداطلاعات می کنند تا بتوانند حداکثر منافع اقتصادی را داشته باشند. این منافع درزمینه افزایش فروش، حذف یا کاهش قدرت رقیب، فروش محصولات کم کیفیت و بی کیفیت، تبلیغ و برجسته سازی برند، کم فروشی و... بود. راه رسیدن به این منافع تبلیغات گسترده کالاهای بی کیفیت در فضای رسانه های اجتماعی، اعلام تخفیف های کاذب، رساندن کالا به مشتری در سریع ترین زمان ممکن و... بود. درواقع ضداطلاعات، گاهی در همان تبلیغات نهفته است؛ چراکه کالای کم کیفیت به جای کالای باکیفیت عرضه شده است. ازآنجایی که این افراد و بنگاه باهدف منفعت اقتصادی در شرایط بحران عمداً تبلیغ کاذب و غیرواقعی انجام داده اند، نوع تبلیغات آن ها، ضداطلاعات محسوب می شود. 2. تأمین منافع سیاسی: در بحران کرونا ویروس، گاهی جناح های سیاسی البته تقریباً در همه کشورها، فرصت را غنیمت شمرده و اقدام به تسویه حساب شخصی و گروهی کردند. درواقع، کوچک ترین خطاهای افراد و گروه ها، برجسته سازی شد و گاهی نیز دروغ هایی به همدیگر نسبت داده شد. آن ها با استفاده از همه امکانات رسانه ای، اقتصادی، حزبی و نیز فضای ملتهب ناشی از بحران اقدام به تضعیف جناح رقیب، ناکارآمدی دولت فعلی، برجسته سازی خود و یا حزب مقابل کردند. درعین حال، فضای بی اعتمادی بین دولت و مردم و نیز سواد اطلاعاتی و سواد رسانه ای پایین مردم نیز زمینه ساز و حتی تشدیدکننده این بحران و اثرگذاری بیشتر ضداطلاعات می شود. 3. تأمین منافع اجتماعی: گاهی نیز افراد در بحران ها به دنبال کسب شهرت یا احترام اجتماعی هستند، لذا به مناسبت های مختلف اقدام به اظهارنظر و اقناع مخاطبان می کنند. حذف رقیب علمی، دیده شدن بیشتر، کسب شهرت و احترام و نیز افزایش تعداد آثار علمی بی کیفیت ازجمله منافع اجتماعی گروه های تحصیل کرده در زمان بحران کرونا ویروس بود. هم اظهارنظرها و هم تولیدات علمی آن ها، ضداطلاعات محسوب می شود؛ چراکه تولید
آینده پژوهی تأمین مالی از طریق ارائه خدمات در زنجیره تأمین بهداشت و درمان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بخش سلامت به عنوان یکی از پیشران های اصلی رشد در کشورها شناخته می شود. در پرتو بحران های بهداشتی اخیر، اهمیت تأمین مالی مناسب این بخش بیش ازپیش آشکار شده است. این پژوهش به دنبال شناسایی راه های احتمالی تأمین مالی در آینده، از طریق ارائه خدمات در زنجیره تأمین بهداشت و درمان است. روش ها: این پژوهش کاربردی، با رویکرد ترکیبی، در ایران و طی سال های 1400 تا 1402 در چهار مرحله اجرا شده است. در مرحله اول، 15 نفر و در مراحل بعدی، 12 نفر از خبرگان شامل مدیران زنجیره تأمین بهداشت و درمان و اساتید دانشگاهی با تخصص در این حوزه، مشارکت کرده اند. ابتدا، از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته، پیشران های تأمین مالی از طریق ارائه خدمات شناسایی شدند. در مرحله دوم، پیشران های اصلی با استفاده از پرسشنامه های محقق ساخته و نرم افزار میک مک استخراج گردیدند. در مرحله سوم، عدم قطعیت هر یک از پیشران ها با رویکرد مدیریت تعاملی مورد بررسی قرار گرفت. نهایتاً، در مرحله چهارم، سناریوهای ممکن با استفاده از پرسشنامه های محقق ساخته و نرم افزار سناریوویزارد تعیین شدند. یافته ها: در این پژوهش، از میان 20 پیشران شناسایی شده، 13 مورد به عنوان پیشران های اصلی شناخته شدند که 15 سناریوی سازگار را تشکیل دادند. نتایج نشان می دهد که بهبود و تمایز خدمات می تواند، همراه با تورم، به گران تر شدن خدمات و در نتیجه، محرومیت مردم از خدمات سلامت منجر شود. از طرف دیگر، عدم بهبود خدمات درمانی می تواند به خروج سرمایه از کشور و ناکفایتی در مواجهه با بیماری های جدید منجر شود. نتیجه گیری: برای حل این تناقض، دو جهت گیری متفاوت برای بخش بهداشت و درمان قابل تصور است: الف) بخش بندی مشتریان بر اساس توان مالی و نیازهای خدماتی ب) تأمین مالی از طریق روش های دیگر. در رویکرد الف، ارائه خدمات متفاوت بر اساس توان مالی مردم می تواند به افزایش احساس نابرابری اجتماعی منجر شود. رویکرد دوم نیز تضمینی برای جریان درآمدی ثابت از طریق سایر روش های تأمین مالی مانند خیرین ندارد و وضعیت دولت در تأمین مالی مبهم است. در نهایت، رویکرد الف به همراه حمایت دولت از اقشار آسیب پذیر، راهکار مرجح به نظر می رسد.
عدالت عمودی در بهره مندی از مراقبت های سلامت در برنامه بیمه خدمات سلامت در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۸ زمستان ۱۳۹۴ شماره ۶۲
۴۱-۳۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: در این پژوهش مقایسه گروه های استانی طبقه بندی شده بر اساس نیازمندی به مراقبت های سلامت، رابطه بین نیازمندی به مراقبت های سلامت و بهره مندی از مراقبت ها ی سلامت را در یک دوره پنج ساله (سال های 1383-1388) ارزیابی شد. هدف از این ارزیابی، توضیح تغییراتی است که با توسعه خدمات بیمه ای سلامت در وضعیت گروه های استانی با نیازمندی بیشتر (کمتر) به مراقبت های سلامت از جهت بهره مندی بیشتر (کمتر) آن ها از این مراقبت ها ایجاد شده است. روش کار: این پژوهش از نوع تحلیل توصیفی-آماری است. در این پژوهش از داده های استانی شاخص امید به زندگی در بدو تولد به عنوان شاخص نیازمندی استان ها به مراقبت های سلامت، و شاخص بهره مندی از این مراقبت ها در خدمات بیمه ای سلامت استفاده گردید. سپس با توضیح رابطه همبستگی رگرسیونی بین متغیرهای نیازمندی و بهره مندی درگروه های استانی، ضرایب همبستگی برای هر گروه محاسبه گردید. یافته ها: مقایسه ضرایب همبستگی بین نیازمندی به مراقبت های سلامت و بهره مندی از این مراقبت ها نشان داد که ضرایب همبستگی بین دو این متغییر در گروه های استانی متفاوت از یکدیگر بوده است. بر اساس شرط عدالت عمودی (یعنی بهره مندی از مراقبت ها به طور متناسب با نیازمندی) این ضرایب همبستگی می بایست برای همه گروه های استانی یکسان می بودند. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که گسترش خدمات بیمه ای سلامت در سال های 1383 تا 1388، موجب برقراری عدالت عمودی بین گروه های استانی طبقه بندی شده بر اساس نیازمندی به مراقبت های سلامت، نگردیده است. علت آن تأثیر عوامل اجتماعی برای حفظ سطح بهره مندی استان ها در سال پایه، در طول این دوره پنج ساله بوده است.
مخارج مراقبت سلامت و تعیین کننده های آن: استان های ایران (1390- 1385)(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
مدیریت سلامت دوره ۱۹ بهار ۱۳۹۵ شماره ۶۳
۹۰-۸۱
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به رشد سریع هزینه های سلامت، تعیین و شناسایی عوامل تاثیرگذار بر این هزینه ها یک موضوع مهم سیاستگذاری سلامت به شمار می رود. هدف این مطالعه تعیین مهمترین عوامل موثر بر هزینه های مراقبت سلامت خانوارها در استان های ایران با استفاده از روش داده های تابلویی(1390-1385) می باشد. روش کار: یک مطالعه توصیفی- تحلیلی و گذشته نگر می باشد. در این مطالعه، متغیر وابسته سرانه هزینه های سلامت خانوارهای هر یک از استان ها و متغیرهای مستقل شامل سرانه پزشک به ازای10000 نفر، درصد شهرنشینی، تعداد جمعیت بالای 65 سال، نرخ باسوادی و سرانه درآمد می باشد که از سالنامه های آماری استان ها در مرکز آمار ایران به دست آمد. برای آنالیز داده ها هم ازStata نسخه 12 استفاده گردید. یافته ها: مطالعه نشان داد که بین متغیرهای درآمد سرانه، درصد شهرنشینی و تعداد پزشک به ازای 10000 نفر جمعیت و هزینه های سلامت خانوارها در استان های ایران رابطه آماری مثبت و معنی داری وجود دارد و مقدار کشش هر کدام از آن ها به ترتیب برابر با 22/0، 09/9 و 47/0 است. همچنین نتایج نشان داد که هیچ رابطه آماری معناداری بین هزینه های سلامت با نرخ باسوادی و جمعیت بالای 65 سال در استان های ایران وجود نداشت. نتیجه گیری: یافته های مطالعه دلالت بر آن دارد که کشش درآمدی هزینه های سلامت کمتر از یک می باشد و این نشان می دهد که خدمات سلامت برای استان های ایران یک کالای ضروری بوده است. بنابراین، پیشنهاد می شود که خدمات سلامت از طریق بودجه های عمومی و دولتی تامین مالی شود و دخالت دولت در خدمات سلامت و ارائه آن ضروری می باشد.