فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۷۸۱ تا ۳٬۸۰۰ مورد از کل ۱۲٬۰۳۲ مورد.
منبع:
بورس اوراق بهادار سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۲
245 - 268
حوزههای تخصصی:
حسابداری ذهنی به تفکیک روانشناختی افراد در منابع و چگونگی ردیابی افراد در استفاده از منابع اشاره دارد.به عبارتی مجموعه ای از اقدامات شناختی که توسط افراد و خانواده ها برای سازماندهی ، ارزیابی و پیگیری فعالیت های مالی تعریف می شود .هدف این تحقیق بررسی رابطه نحوه ارائه اطلاعات مالی وسبک های تصمیم گیری با قضاوت استفاده کنندگان مالی می باشد. به منظور دستیابی به این هدف نمونه ای به تعداد 200 نفر از حسابداران و مدیران مالی و تحلیل گران مالی که در بازارهای مالی فعالیت داشتند، به صورت تصادفی انتخاب شدند. روش جم ع آوری اطلاعات ، توصیفی – پیمایشی است. داده ها از دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است .جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است.پایایی ابزار جمع آوری داده ها با استفاده از پایایی ترکیبی ارزیابی شد و روایی آن با استفاده از تکنیک های تحلیل عاملی ،مورد تایید قرار گرفت. برای آزمون فرضیه های پژوهش از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان می دهد که در حالت های مختلف اعلام سود وزیان، سبک های تاثیرگذار بر قضاوت وتصمیم گیری استفاده کنندگان، متفاوت است. باتوجه به این نتایج می توان گفت که نحوه ارائه اطلاعات بر قضاوت استفاده کنندگان بر اساس سبک های تصمیم گیری استفاده کنندگان تاثیر می گذارد.
سطح اهمیت حسابرسی: شکاف انتظارات بین حسابرسان و استفاده کنندگان گزارش حسابرسی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی شکاف انتظارات بین حسابرسان و استفاده کنندگان گزارش حسابرسی در حوزه سطح اهمیت می پردازد. این پژوهش از نوع پیمایشی است و نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران با جامعه نامعلوم، تعداد ۳۸۴ نفر تعیین گردید که درنهایت تعداد 168پرسشنامه از حسابرسان و تعداد 187 عدد از استفاده کنندگان جمع آوری گردید. داده ها با استفاده از آزمون های تی دو نمونه ی مستقل، تحلیل واریانس آنوا، توکی و فریدمن تجزیه وتحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین نظرات دو گروه در مورد تأثیر تعدیلات صورت های مالی بر اهمیت، افشای سطح اهمیت و نحوه فراگیر بودن آثار تحریف ها، تفاوت معنی داری وجود نداشت و هر دو گروه موافق افشای سطح اهمیت در گزارش حسابرسی و بازنگری معیار و ضرایب مشخص شده در دستورالعمل سطح اهمیت هستند. تاکنون به طور مشخص در حوزه تفاوت انتظارات حسابرسان و استفاده کنندگان گزارش ها در حوزه سطح اهمیت، پژوهش داخلی انجام نشده است، لذا می توان این مسئله را دال بر نوآوری موضوع و کاربردی بودن نتایج آن دانست.
بررسی تأثیر سیاست راهبردی تجاری بر تطابق بودجه هزینه ها و درآمدها در بازار سرمایه ایران؛ با تأکید بر نقش هزینه های نمایندگی
حوزههای تخصصی:
اطلاعات حسابداری که در آن ها سطح معقولی از اصل تطابق رعایت شده است، یک منبع اطلاعاتی سودمند در امر تصمیم گیری و البته پیش بینی رخدادهای مالی آتی می باشند. باتوجه به اطلاعات ذکرشده در صورت های مالی، این امر ضروری به نظر می رسد تا اطمینان در مورد اطلاعات حسابداری در مقابل عدم اطمینان اطلاعات موجود در بازار مورد آزمون قرار گیرد، چراکه بسیاری از پژوهشگران معتقدند اصل تطابق هزینه ها با درآمدها، عدم اطمینان نسبت به اطلاعات را کاهش خواهد داد. این در حالی است که اتخاذ راهبرد رهبری توسط شرکت می تواند ساختار هزینه شرکت را تحت تأثیر قرار دهد و افزایش هزینه های نمایندگی موجب تشدید این امر می شود. دراین راستا، در مطالعه حاضر تلاش شد تا با استفاده از داده های 106 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1393 تا 1398 و رگرسیون چندمتغیره به بررسی تأثیر سیاست راهبردی تجاری و هزینه های نمایندگی بر تطابق بودجه هزینه ها با درآمدها پرداخته شود. نتایج بررسی ها نشان داد که ارتباطی معنی دار و مستقیم بین پیروی از راهبرد رهبری هزینه و تطابق بودجه هزینه ها با درآمدها برقرار است و هزینه های نمایندگی موجب تضعیف ارتباط مستقیم بین پیروی از راهبرد رهبری هزینه و تطابق بودجه هزینه ها با درآمدها می شود.
علل و پیامدهای خرید اظهارنظر حسابرس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطابق با تئوری نمایندگی، مدیران انگیزه های زیادی دارند که گزارش های حسابرسی شان با اظهارنظر مطلوب ارائه شود؛ آنها در جستجوی حسابرسانی هستند که مطابق با خواسته هایشان رفتار کنند و شک و تردید حرفه ای کمتری نسبت به صورت های مالی داشته باشند. انتظاراتی که می تواند منجر به پدیده خرید اظهارنظر حسابرس شده و احتمال تقلب در صورت های مالی را افزایش دهد. رویدادی که پیامدهای نامطلوب زیادی بر قیمت اوراق در بازارهای مالی را به دنبال خواهد داشت. بر همین اساس، پژوهش حاضر در ابتدا با مطالعه مروری، به تبیین علل خرید اظهارنظر حسابرس می پردازد و سپس تحلیلی از پیامدهای نامطلوب این پدیده و اثر آن بر حرفه حسابداری و حسابرسی ارائه می کند. نتایج این پژوهش نشان داد که ویژگی های خاص کار حسابرسی می تواند محرکی مهم برای تشدید وقوع پدیده خرید اظهارنظر حسابرس باشد. همچنین سایر نتایج پژوهش حاکی از این است که خرید اظهارنظر حسابرس پیامدهای نامطلوبی از جمله کاهش کیفیت حسابرسی و کیفیت گزارشگری مالی را به دنبال دارد. همچنین به استقلال حسابرس صدمه زده و منجر به تقلب در صورت های مالی می شود.
بررسی رابطه بین کاهش فرسودگی شغلی و تنیدگی شغلی کارکنان
حوزههای تخصصی:
فراموشی سازمانی، توانایی حذف دانش منسوخ و ناکارآمد است و بخش مهمی از پویایی دانش در سازمان ها محسوب می شود. فراموشی سازمانی با پویایی دانش مرتبط است و در یادگیری سازمانی، ضروری است که برای همگامی با محیط کنونی، برنامه های جدید و روندهای اجرایی استاندارد اتخاذ شوند. در این مسیر، توجه به فراموشی سازمانی می تواند در موفقیت برنامه های یادگیری سازمانی، مؤثر باشد. در این مقاله، پس از پرداختن به مفاهیمی چون دانش سازمانی و یادگیری سازمانی، به فراموشی سازمانی و نقش آن در سازمان ها پرداخته شده است. منابع انسانی از ارزشمندترین سرمایه هر سازمانی است زیرا سایر عوامل مانند تکنولوژی، سرمایه به نیروی انسانی وابسته است؛ علیرغم پیشرفت فنی و تکینیکی جدید، هنوز هیچ عاملی نتوانسته است جایگزین نیروی انسانی گردد و انسان بعنوان یک عامل کلیدی در سازمان مطرح است و مدیریت سازمان با توجه به این نکته باید بکوشد تا این سرمایه را به درستی شناخته و توان و استعدادهای نهفته او را پرورش داده و به نحو مؤثری آنرا در پیشبرد هدف های سازمان بسیج کند اما در بعضی مواقع مدیران و رهبران سازمان در استفاده از منابع انسانی و توجه به آن غفلت می کنند و کارکنان در پی تنیدگی و فشار عصبی ناشی از ماهیت، نوع و یا وضعیت نامناسب کار دچار کاهش انگیزه، روحیه، کیفیت کار و ... می شوند که به این حالت فرسودگی شغلی گفته می شود. فرسودگی شغلی و سلامت سازمانی دو موضوع مهمی هستند که نه تنها عملکرد فردی بلکه عملکرد سازمانی را تحت تاثیر قرار می دهند.
تبیین نقش معیارهای عملکردی و حاکمیتی در تعیین ارزش شرکت با رویکرد مبتنی بر هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۲ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
131 - 147
حوزههای تخصصی:
هدف: پیش بینی ارزش شرکت توسط سهام داران، در برآورد آنها از ریسک، بازده و قیمت سهام شرکت تأثیرگذار است. هدف این پژوهش تبیین عوامل مؤثر بر ارزش شرکت با استفاده از معیارهای عملکردی و حاکمیتی و نیز، پیش بینی ارزش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای کمک به تصمیم گیری مدیران و سرمایه گذاران است. روش: برای تبیین عوامل مؤثر بر ارزش شرکت، از الگوریتم حداقل زاویه گام به گام و برای پیش بینی ارزش آتی شرکت از روش قانون گرای کارت و روش غیرخطی فرایند گوسی استفاده شد. بدین منظور، اطلاعات 208 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره هفت ساله 1390 تا 1396 جمع آوری شد. در گام نخست این پژوهش، معیارهای عملکردی و حاکمیتی به عنوان معیارهای اولیه مدنظر قرار گرفت و در گام دوم به روش متغیرگزینی لارس، متغیرهای اثرگذار مشخص شدند و در نهایت از الگوریتم های پیش بینی کننده ارزش شرکت بهره برده شد. یافته ها: بر اساس نتایج، معیارهای عملکردی برای تبیین ارزش شرکت در مقایسه با معیارهای حاکمیتی توانایی بیشتری دارند و همچنین، نتایج دیگر پژوهش حاکی از قدرتمندی روش های داده کاوی برای پیش بینی ارزش شرکت به ویژه روش غیرخطی فرایند گوسی به الگوریتم قانون گرای کارت است. نتیجه گیری: از آنجا که حاکمیت شرکتی و کمیته حسابرسی در بورس ایران در ابتدای راه خود است و فعالان حاضر در بورس اوراق بهادار از نحوه عملکرد آنها اطلاع چندانی ندارند، به نظر می رسد که محتوای اطلاعاتی داده های عملکردی برای سرمایه گذاران بیشتر از معیارهای حاکمیتی باشد. از بین معیارهای حاکمیتی فقط تمرکز مالکیت قدرت تبیین ارزش شرکت را دارد که دلیلی بر انگیزه و توانایی کافی سهام داران عمده برای نظارت بر مدیر و افزایش کارایی شرکت است.
بررسی وجود چسبندگی مالیات بر درآمد شرکت ها در سطح خرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
47 - 63
حوزههای تخصصی:
هدف: سیاست های مالیاتی از مهم ترین عوامل مؤثر بر متغیرهای اقتصادی در سطح کلان محسوب می شود. مطالعه چگونگی تغییرات درآمدهای مالیاتی نسبت به تغییرات تولید ناخالص داخلی (کشش مالیاتی) از جمله مفاهیم اساسی در این حوزه به شمار می آید. لذا، بر پایه استدلال فوق، هدف اصلی این مقاله بررسی کشش مالیاتی در سطح خرد (چسبندگی مالیات) است. در این راستا، آهنگ تغییرات مالیات بر درآمد (سود) شرکت ها در مقایسه با تغییرات سود شرکت سنجیده می شود. چسبندگی مالیات در صورتی وجود دارد که نرخ کاهش در مالیات از نرخ کاهش در سود کمتر باشد. روش: برای بررسی موضوع نمونه ای متشکل از 284 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله سال های 1390 تا 1397 انتخاب شده است. داده ها با استفاده از رگرسیون تحلیل شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد چسبندگی مالیات در سطح شرکت های مورد مطالعه وجود ندارد. به علاوه، تأثیر متغیرهای رشد اقتصادی و شدت سرمایه معنا دار نیست. بااین حال، اهرم مالی می تواند چسبندگی مالیات را کاهش دهد. نتیجه گیری: دلیل عدم چسبندگی مالیات را از یک بعد می توان به سیاست های مالیاتی دولت و کاهش اتکا به مالیات بر سود شرکت ها در سال های مورد مطالعه و همچنین توجه کم به مالیات بر عایدی سرمایه در ساختار مالیاتی نسبت داد. از بعد دیگر می توان تخصص شرکت های پذیرفته شده در بورس نسبت به شرکت های غیربورسی در برنامه ریزی مالیاتی را در این امر دخیل دانست. به طور خلاصه با توجه به اهمیت درآمدهای مالیاتی در شرایط تحریمی حال حاضر کشور (کاهش نرخ رشد اقتصادی) مطلوب است وزن مناسبی در ساختار مالیاتی کشور به مالیات بر عایدی سرمایه اختصاص یابد.
تبیین رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی مدیریت سود با استفاده از الگو های پیشرفته ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
211 - 233
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این مقاله، تبیین رفتارهای اخلاقی و غیراخلاقی مدیریت سود با استفاده از الگو های پیشرفته ساختاری است. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و کاربردی بوده و پس از طی مراحل مختلف و با روش کیفی یا قضاوتی انجام می گیرد. بخش میدانی پژوهش، پس از گزینش تصادفی 403 نفر از مدیران مالی شرکت های بورسی، انجام گرفت. یافته ها: تحلیل روابط بین متغیرها بر اساس روش معادلات ساختاری نشان داد که فشارهای اخلاقی، باورهای اخلاقی سازمانی، فرهنگ گرایش به قدرت گریزی و توجیه اخلاقی بر رفتار مدیریت سود اثرگذار هستند. نتیجه گیری: تحلیل هم خوانی نظرات نشان داد که بین نوع اظهار نظر افراد در زمینه رفتارهای اخلاقی و غیر اخلاقی مدیریت سود، صرف نظر از جنسیت، سن، تجربه، وضعیت تأهل و سطح تحصیلات، اتفاق نظر وجود داشته و به اتفاق بر اهمیت بالای رفتارهای مدیریت سود و عوامل موثر تصریح نموده اند. فشارهای اخلاقی بر شکل گیری باورهای اخلاقی فرد و سطح توجیه اخلاقی فرد تأثیر مثبت دارد. توجیه اخلاقی بر بروز رفتارهای مدیریت سود تأثیر مثبت دارد. سطح باورهای اخلاقی فرد بر میزان توجیه اخلاقی وی تأثیر مثبت دارد. فرهنگ سازمانی قدرت گریزی فرد بر باورهای اخلاقی، توجیه اخلاقی و در نهایت بروز رفتارهای مدیریت سود تأثیر مثبت دارند. باورهای اخلاقی فرد رابطه بین فشارهای اخلاقی وارده بر فرد و سطح توجیه اخلاقی وی را تشدید می کند. در نهایت، فرهنگ قدرت گریزی فرد رابطه بین فشارهای اخلاقی وارده بر فرد و بروز رفتارهای مدیریت سود را تشدید می نماید.
بکارگیری استانداردهای حسابداری بخش عمومی: شناسایی چالش های موجود و عوامل پیش نیاز تحول از دیدگاه خبرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۳۹)
141 - 166
حوزههای تخصصی:
در سه دهه گذشته تحولات عمده مدیریت عمومی و به ویژه استقرار حسابداری تعهدی، مشخصه بخش عمومی بسیاری از کشورها بوده است. نظام مالی بخش عمومی ایران نیز در فرآیند اجرایی شدن این تحولات قرار دارد، با توجه به شواهد موجود، مبنی بر عدم بکارگیری کامل و مناسب استانداردهای حسابداری بخش عمومی، هدف مطالعه حاضر، بررسی تحولات حسابداری بخش عمومی و بکارگیری استانداردهای حسابداری بخش عمومی با تمرکز بر شناسایی چالش ها و عوامل پشتیبان تحول است. جامعه آماری پژوهش، کلیه افراد خبره و صاحب نظر در زمینه حسابداری بخش عمومی و تحولات آن می باشد و اطلاعات موردنیاز برای پاسخ به سوالات اصلی پژوهش، از طریق توزیع پرسشنامه محقق ساخته، در سال 1397، گردآوری شده است. نظرخواهی از خبرگان در طی دو دور دلفی، نشان داد که نبود شناخت مناسب از استانداردها، اصلی ترین چالش بکارگیری استانداردها است، علاوه بر این، آموزش به حسابداران بخش عمومی رتبه نخست پیش نیازها و عوامل پشتیبان را به خود اختصاص داد. پژوهش حاضر، علاوه بر ارزیابی چالش های بکارگیری استانداردهای حسابداری بخش عمومی، برای نخستین بار به بررسی پیش نیازهای بکارگیری استانداردها پرداخته و از این رو به توسعه و بهبود حسابداری بخش عمومی ایران، کمک می نماید.
بررسی تأثیر کارایی مدیریت موجودی کالا و اعتبار تجاری بر پایداری ساختار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین تصمیم گیری های مالی و مدیریتی شرکت ها، تصمیم گیری درباره تعیین مقدار مطلوب موجودی کالای مورد نیاز برای هر دوره مالی است. موجودی کالا در جایگاه یکی از اقلام مهم در مدیریت زنجیره تأمین و اعتبار تجاری در جایگاه منبع تأمین مالی کوتاه مدت، اگر به خوبی مدیریت شوند و هم زمان بتوانند موجب پایداری ساختار سرمایه شوند، منافع بسیاری برای سازمان ایجاد می کنند. در این پژوهش تأثیر کارایی مدیریت موجودی کالا و اعتبار تجاری بر پایداری ساختار سرمایه با استفاده از روش داده های ترکیبی پویا با رویکرد گشتاورهای تعمیم یافته در 101 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی سال های 1385 تا 1397 بررسی شده است. نتایج حاصل از آزمون نشان داد که با افزایش کارایی مدیریت موجودی کالا، پایداری ساختار سرمایه، طبق اهرم دفتری و بازاری کاهش می یابد؛ همچنین براساس اهرم دفتری، با افزایش اعتبار تجاری، پایداری ساختار سرمایه کاهش و طبق اهرم بازاری، با افزایش اعتبار تجاری، پایداری ساختار سرمایه کاهش می یابد.
حساسیت اقلام تعهدی و اجزای آن نسبت به عدم تقارن عملیاتی ناشی از تغییرات فروش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدل های سنتی برآورد اقلام تعهدی اختیاری مانند مدل جونز تعدیل شده رابطه ای خطی را بین تغییرات فروش و اقلام تعهدی فرض می کنند. مطالعات اخیر نشان می دهد که تغییرات فروش بر اقلام تعهدی اثر نامتقارن دارد؛ بدین معنا که کاهش و افزایش اقلام تعهدی و اجزای آن در زمان تغییرات فروش باهم برابر نیست و عدم تقارن ایجاد می شود. هدف این پژوهش بررسی حساسیت اقلام تعهدی و اجزای آن نسبت به عدم تقارن عملیاتی ناشی از تغییرات فروش است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- همبستگی است. با استفاده از روش نمونه گیری حذفی سیستماتیک نمونه ای متشکل از 180 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1387 تا 1397 انتخاب شدند. به منظور آزمون فرضیه ها، از الگوی رگرسیونی چندگانه به روش داده های ترکیبی استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد حساسیت اجزای اقلام تعهدی در زمان کاهش فروش کمتر از حساسیت این اجزا در زمان افزایش فروش است. حساسیت اقلام تعهدی نیز در زمان کاهش فروش بیشتر از حساسیت این اقلام در زمان افزایش فروش است. به منظور بررسی اعتبار نتایج، اثر محافظه کاری شرطی بر حساسیت اقلام تعهدی و اجزای آن نسبت به عدم تقارن عملیاتی ناشی از تغییرات فروش مورد آزمون قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که محافظه کاری شرطی اثری بر حساسیت اقلام تعهدی و اجزای آن نسبت به عدم تقارن عملیاتی ناشی از تغییرات فروش ندارد و این عدم تقارن ناشی از تصمیمات عملیاتی در زمان تغییرات فروش است.
بررسی تاثیر حساسیت جریانهای نقدی سرمایه گذاری بر اشتیاق سرمایه گذاری در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۱
187 - 212
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی ارتباط بین حساسیت جریان های نقدی سرمایه گذاری با اشتیاق سرمایه گذاری با کنترل محدودیت مالی می باشد،که محدودیت مالی با استفاده از دو شاخص WW و SA اندازه گیری می شود ، این مقاله با توسعه مدل دنگ و همکاران در سال 2017 و با استفاده از مفهوم محدودیت ملایم بودجه به بررسی ارتباط حساسیت جریان های نقدی سرمایه گذاری با اشتیاق سرمایه گذاری پرداخته است . این تحقیق اطلاعات مالی 107 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی10 ساله از سال 1386تا 1395 مورد بررسی قرار داده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که حساسیت جریان نقد سرمایه گذاری در طبقات مختلف شرکت های با محدودیت مالی و بدون محدودیت مالی ارتباط مثبت معنی داری با اشتیاق سرمایه گذاری دارد، بنابراین تحقیق حاضر حساسیت جریان نقد سرمایه گذاری را به عنوان معیار مناسبی برای اندازه گیری اشتیاق سرمایه گذاری معرفی می کند، این نتیجه می تواند مورد توجه سیاست گذاران حوزه مسائل سرمایه گذاری قرار بگیرد طبقه بندی موضوعی: C12, C33, D40, G11, G17,G31
مقایسه عملکرد مدل های ارزش در معرض ریسک و کاپولا- CVaR جهت بهینه سازی پرتفوی در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲۹
125-146
حوزههای تخصصی:
یکی از رویکردهای جدید برای بهینه سازی پرتفوی سرمایه گذاری، استفاده از روش ارزش در معرض ریسک شرطی [1] (CVaR) است. برای توزیع های پیوسته، روش ارزش در معرض ریسک شرطی (CVaR)، به عنوان زیان مورد انتظار فراتر از ارزش در معرض ریسک، در سطح اطمینان مشخص، برای یک دوره زمانی معین، تعریف میشود. در عین حال به دلیل نرمال نبودن توزیع بازده دارایی ها و غیرخطی بودن همبستگی بین بازده دارایی ، استفاده از روش ترکیبی Copula-CVaR عملکرد بهتری در اندازه گیری ریسک پرتفوی داراییها دارد. لذا در این تحقیق سعی بر آن بود که مدلی کارآتر از مدلهای موجود و مرسوم برای بهینه سازی سبد سرمایه گذاری، ارائه شود. مدلی که با در نظر داشتن شرایط عدم قطعیت و ریسک سرمایه گذاری، بازدهی بیشتری را برای سرمایه گذاران فراهم نماید. به همین منظور مدل ارزش در معرض ریسک نرمال (VaR) با رویکرد واریانس-کوورایانس [2] با مدل Copula-CVaR برای استخراج مرز کارآ مقایسه شد . قلمرو زمانی تحقیق از ابتدای سال 1393 تا پایان سال 1397 و جامعه آماری نیز 50 شرکت برتر بورس اوراق بهادار تهران بوده است. در این تحقیق برای تخمین ارزش در معرض ریسک (VaR) پرتفوی از رویکرد واریانس-کوواریانس استفاده شد. برای تخمین Copula-CVaR نیز ابتدا از طریق مدل ARIMA-GARCH سری زمانی جزء اخلال توزیع بازده داراییها برآورد و استاندارد شد. سپس توزیعهای حاشیه ای داراییها با استفاده از تابع کاپیولا t-استیودنت برآورد شد. در گام آخر از طریق شبیه سازی مونت کارلو بازدهی داراییها شبیه سازی و مقدار CVaR آنها برای دوره 10 روزه محاسبه شد. سپس ترکیب بهینه پرتفوی در سطح اطمینان 95 درصد و 99 درصد برای سطوح مختلف ریسک تعیین شد. نتایج این تحقیق حاکی از آن بود که تشکیل سبد سهام بهینه، با استفاده از مدل ترکیبی یعنی مدل Capula-CVaR عملکرد بهتری داشته است. [1] Conditional Value at Risk [2] Variance – Covariance approach
نقش تصمیم گیری اخلاقی حسابرسان بر افشای اسرار مالی و غیر مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۶
149 - 172
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضرقصد دارد نقش تصمیم گیری اخلاقی حسابرسان بر افشای اسرار مالی و غیر مالی را بررسی و مدل تصمیم گیری حسابرسان را با تاکید بر نقش تعدیلگر شدت اخلاق ادراک شده ارائه نماید. ابزار مورد استفاده در پژوهش حاضر پرسشنامه و جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه اشخاص عضو جامعه حسابداران رسمی ایران در سال 1397می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش از شاخص های آمار توصیفی و روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده گردید و کلیه محاسبات و تحلیلهای آماری به وسیله نرمافزار PLS انجام گرفت و مدل تصمیم گیری اخلاقی موثر بر افشای اسرارمالی و غیر مالی؛ با تاکید بر نقش تعدیلگر شدت اخلاق ادراک شده حسابرسان ارایه گردید. در مدل تحقیق، نتایج حاکی از آن است که بین آگاهی اخلاقی با قضاوت حرفه ای و احساسات رابطه مثبت معنادار وجود دارد. افزون بر این، نتایج حاصل از آزمون دیگر فرضیه ها نشان داد بین احساسات و قضاوت حرفهای رابطه مثبت معنادار وجود دارد. همچنین بین قضاوت حرفه ای و افشای اسرار رابطه مثبت معنادار مشاهده شده است.
مبانی نظری خوش بینی مدیران و اندازه گیری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خوشبینی مدیران یک ویژگی شخصیتی است که بهعنوان داشتن باور مثبت در رابطه با هر یک از جنبههای یک پیشامد در شرایط عدم اطمینان تعریف میگردد. براساس پژوهشهای انجام شده در این حوزه، خوشبینی مدیران را میتوان ناشی از دو عامل انگیزههای اقتصادی و واکنش ذهنی افراد دانست که در ادبیات حسابداری به هر دو پرداخته شده است. در پژوهش حاضر مفهوم خوشبینی مدیران، عوامل زیربنایی آن و شاخصهای تعریف شده در ادبیات حسابداری، مالی و روانشناسی جهت اندازهگیری آن بحث و تلاش شده است تا با بیان مفاهیم مرتبط با هر دو نوع خوشبینی، خوشبینی در گزارشگری مالی، ارتباط خوشبینی، فرااعتمادی و استدلال انگیزشی بینشی جدید در ارتباط با مفهوم خوشبینی مدیران فراهم گردد.
آینده پژوهی حسابداری مدیریت: از منظر آموزش و پژوهش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۵
77 - 96
حوزههای تخصصی:
در فرایند جهانی شدن، رقابت شرکتها امری غیرقابل اجتناب است. بدین منظور وجود حسابداران مدیریت کارا و توانمند برای مشاوره و راهنمایی مدیران کاملا ضروری است و حسابداران مدیریت باید با برنامهریزی آگاهانه و هوشمندانه، آمادگی لازم را برای ارائه خدمات مورد نیاز مدیران، فراهم نمایند. لازمه این کار نیز حرکت رو به جلو با آیندهنگری آگاهانه و با برنامه و متناسب با پیشرفتها و تحولات جامعه است. بنابراین در این پژوهش سعی گردید نیروهای پیشران حسابداری مدیریت در حوزه آموزش و پژوهش طی 20 سال آینده شناسایی و ارایه گردد. روش پژوهش: پژوهش حاضر بر مبنای نوع داده، ترکیبی، بر مبنای هدف، کاربردی و بر مبنای نوع پژوهش، اکتشافی-پیمایشی است. برای شناسایی پیشرانهای اصلی از روشهای پانل خبرگان، پرسش-نامه باز، مصاحبه و دلفی فازی با روش نمونهگیری قضاوتی و گلوله برفی از خبرگان و استادان متخصص و با تجربه در حوزه حسابداری مدیریت کشور استفاده گردید. یافتهها: نتایج نشان داد وضعیت حسابداری مدیریت، مطلوب نیست و برای بهبود آینده آن باید تلاش مضاعف نمود. از نظر خبرگان مرحله دلفی فازی، بحران آموزش و پژوهش مهمترین پیشران تاثیرگذار در آینده است و بر این موضوع دلالت دارد وضعیت آموزش و پژوهش نابسامان است و خواهد بود، طوری که خبرگان شرایط آن را به عنوان بحران تایید کردهاند. ارتباط دانشگاهها و صنایع در جایگاه دوم قرار دارد و دلالت بر این موضوع دارد در آینده دانشگاهها برای بهبود روابط خود با صنایع، تلاش مضاعف خواهند کرد. نتیجهگیری: مطابق با نتایج پژوهش پیشنهاد میگردد به منظور شکوفایی و رشد حرفه، بازیگران و فعالان تاثیرگذار بر حسابداری مدیریت، متناسب با پیشرانهای پژوهش، برنامهریزی و اقدامات اجرایی بلندمدت برای آینده حسابداری مدیریت تدوین و اجرا نمایند.
استقلال حسابرس: تحلیلی مقایسه ای از نگرش حسابرسان و مدیران مالی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۶
139 - 162
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل تاثیر گذار بر استقلال حسابرس با توجه به برداشت حسابرسان و مدیران مالی ایرانی از مفهوم زیربنایی استقلال حسابرس در کار حسابرسی می باشد. برای بررسی برداشت حسابرسان و مدیران مالی از این مفهوم کلیدی، از تاثیر هفت شاخص اصلی بر استقلال حسابرس استفاده شده است. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه های توزیع شده بین کلیه شاغلین در موسسات عضو جامعه حسابداران رسمی ایران و مدیران مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در سال 1395جمع آوری گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که علیرغم وجود توافق کلی در مورد شاخص های تاثیر گذار بر استقلال حسابرس بین دو گروه حسابرسان و مدیران مالی، تفاوت معنی دار بین شدت و میزان تاثیر شاخص های مورد بررسی بر استقلال حسابرس بین دو گروه وجود دارد، به طوری که در مورد تمامی شاخص های هفتگانه برآمده از تحلیل عاملی حسابرسان شدت بیشتری را قائل بودند.
بررسی تاثیر اعتبار نام تجاری بر قصد خرید مصرف کننده با نقش میانجی گری تعهد عاطفی مصرف کنندگان شهر تهران برند آدیداس
حوزههای تخصصی:
در بازار نام های تجاری گوناگونی عرضه می شود اما نمی توان به طور مطلق یک نام تجاری را رهبر کل بازار دانست. امروزه سازمان ها بر این باور رسیده اند که تنها با تکرار خرید مشتریان است که قادرند به سود بلند مدت برسند. یکی از راه های تکرار خرید مشتریان تعهد عاطفی به ارزش های سازمان است که این تعهد از طریق اعتبار نام تجاری حاصل می شود. پژوهش حاضر از لحاظ هدف از نوع کاربردی، از لحاظ نوع روش، توصیفی – پیمایشی هست و هدف آن بررسی تأثیر اعتبار نام تجاری بر قصد خرید مصرف کننده با بررسی نقش میانجی گری تعهد عاطفی در بین مشتریان برند آدیداس در شهر تهران است. از روش کتابخانه ای و پرسشنامه ای جهت گردآوری اطلاعات استفاده گردید. جامعه آماری، این تحقیق شامل کلیه مشتریان برند آدیداس تهران بود که تعداد آن ها با توجه به روش هومن برای مدل یابی معادلات ساختاری تعداد 360 نفر برای نمونه انتخاب گردید و از روش نمونه گیری در دسترس برای توزیع پرسشنامه ها استفاده گردید. برای بررسی فرضیات تحقیق و تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی با کمک نرم افزار SPSS و Amos استفاده گردید. با توجه به نتایج مشاهده شد که تعهد عاطفی در تأثیر اعتبار برند بر قصد خرید مصرف کننده نقش میانجی دارند نتایج نشان داد اعتبار برند بر قصد خرید مصرف کننده تأثیر معنی داری دارد و اعتبار برند بر تعهد عاطفی تأثیر معنی داری دارد و در نهایت نتایج نشان داد تعهد عاطفی بر قصد خرید مصرف کننده تأثیر معنی داری دارد.
بررسی رابطه بین سرمایه گذاری مخاطره آمیز و سرمایه انسانی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین سرمایه گذاری مخاطره آمیز و سرمایه انسانی صورت گرفته است. برای انجام این پژوهش، نمونه ای متشکل از 115 شرکت در بازه زمانی 1390 تا 1395 مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش، نوسانات بازده سهام روزانه غیراهرمی به عنوان معیار سنجش سرمایه گذاری مخاطره آمیز (متغیر مستقل) و پاداش هیئت مدیره و میانگین حقوق و مزایای کارکنان به عنوان معیارهای اندازه گیری سرمایه انسانی (متغیر وابسته) معرفی شدند. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول، نشان می دهد وجود رابطه معنی دار و معکوس بین سرمایه گذاری مخاطره آمیز با پاداش هیئت مدیره احتمالاً ناشی از عدم وجود بازار کارا و قوی و شیوه تصویب و پرداخت پاداش هیئت مدیره در ایران است. همچنین، نتایج حاصل از آزمون فرضیه دوم، بیانگر عدم وجود رابطه معنی داری بین سرمایه گذاری مخاطره آمیز با حقوق پرسنل است. علاوه بر این، شواهد نشان می دهد که پرداخت حقوق به کارکنان بیشتر از میانگین حقوق شرکت های نمونه نیز، تأثیری بر رابطه بین سرمایه گذاری مخاطره آمیز و حقوق پرسنل ندارد؛ این موضوع می تواند احتمالاً بیانگر عدم توجه کافی شرکت ها به اهمیت سرمایه انسانی، به عنوان یک منبع با ارزش در واحد تجاری تلقی گردد.
تأثیر اندازه مؤسسه حسابرسی و رده سازمانی حسابرسان بر استدلال های اخلاقی حسابرسان مستقل در مراحل مختلف نظریه رشد اخلاقی کالبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
624 - 648
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر اندازه مؤسسه حسابرسی و رده سازمانی حسابرسان، بر اس تدلاله ای اخلاق ی حسابرس ان مستقل در مراحل مختلف تئوری رشد اخلاقی کالبرگ است. روش: این پژوهش از نوع کمی و در دسته پژوهشهای پیمایشی قرار میگیرد. برای جمعآوری دادههای پژوهش از پرس شنام های سناریومحور استفاده شده است. حسابرسان شاغل در مؤسسههای خصوصی حسابرسی و سازمان حسابرسی، جامعه آم اری پ ژوهش را تشکیل میدهند. تعداد 355 پرسشنامه در سال 1399 از حسابرسان شاغل در مؤسسههای خصوصی حسابرسی و سازمان حسابرس ی دریافت شد. دادهها نیز با استفاده از آمار توصیفی و تحلیل رگرسیون بررسی شدند. یافتهها: پژوهش حاضر سه یافته عمده داشت. یافته نخست نشان میدهد که استدلالهای اخلاق ی حسابرس ان مس تقل در س طح پساقراردادی نظریه رشد اخلاقی کالبرگ قرار دارد. یافته دوم، از وج ود رابط ه منف ی معن ادار می ان س طوح اس تد لاله ای اخلاق ی حسابرسان مستقل و اندازه مؤسسههای حسابرسی حکایت میکند. یافته پایانی نشان میدهد که با افزایش مرتبه سازمانی حسابرس ان مستقل، سطح استدلالهای اخلاقی آنها کاهش مییابد. نتیجهگیری: نتایج پژوهش نشان داد که اندازه مؤسسه حسابرسی و رده سازمانی حسابرسان مستقل، بر استدلالهای اخلاق ی آنه ا اثرگذار اس ت. یافتههای این پژوهش میتواند به سیاستگذاران و قانونگذاران حرفه، برای جلوگیری از ریسک بالقوه ب یت وجهی ب ه آیین رفتار حرفهای توسط حسابرسان کمک کند.