فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۰۱ تا ۳٬۰۲۰ مورد از کل ۱۲٬۰۳۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی اثر روابط سیاسی با دولت بر رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و محافظه کاری حسابداری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. فرضیه های پژوهش بر مبنای نمونه آماری متشکل از 124 شرکت طی دوره زمانی 1393 لغایت 1399 و با استفاده از الگوهای رگرسیونی چند متغیره و چینش داده های تابلویی، مورد آزمون قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد مسئولیت پذیری اجتماعی بر محافظه کاری حسابداری، اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین، روابط سیاسی با دولت بر رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و محافظه کاری حسابداری، تأثیر منفی و معناداری دارد. نتایج بیانگر این است که در نظام های اقتصادی مبتنی بر روابط، ارتباط سیاسی یک منبع مهم ارزش برای شرکت های دارای این روابط است. شرکت های دارای روابط سیاسی، آسان تر به منابع سرمایه و مزایای دیگر از طریق ارتباطاتشان دست می یابند و همین امر باعث می شود کمتر به گزارشگری مالی با کیفیت بالا متکی باشند. بنابراین، مسئولیت پذیری اجتماعی در شرکت های دارای روابط سیاسی با دولت، نه تنها رفتار مدیران را در ارتباط با گزارش کیفیت پایین اطلاعات مالی اصلاح نمی کند و کیفیت اطلاعات را ارتقا نمی دهد بلکه، سبب بی توجهی نسبت به اطلاعات مالی گزارش شده می شوند و از این رو، کیفیت اطلاعات مالی از نظر محافظه کاری حسابداری کاهش می یابد.
تحلیل فقهی- اقتصادی مبانی، اصول و چارچوب کلان نظام پولی اقتصاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ، علم اقتصاد ازلحاظ نظری سه سؤال مبنایی و مرتبط با یکدیگر در حوزه پول وجود داشته است که هر نظریه پولی سعی کرده پاسخ های مناسب برای آنها ارائه کند. این سه سؤال عبارت اند از: 1- پول چیست؟- 2- منشأ پول چیست یا چگونه وارد جامعه می شود؟- 3- پول چگونه ارزش به دست می آورد یا آن را از دست می دهد؟؛ در اقتصاد متعارف دو نحله و مکتب پولی «متالیست ها (فلزگرایان[i])» و «چارتالیست ها[ii]»، سعی کرده اند با مبانی و اصول نظری خویش به این سؤالات پاسخ دهند. در این مقاله سعی شده است با استفاده از مبانی، اصول و چارچوب کلان نظام پولی اسلامی از منظر اقتصاد اسلامی به این سؤالات پاسخ داده شود. بدین منظور ابتدا با استفاده از روش های معتبر فقهی اعم از فقه معاملات و فقه نظام مبتنی بر چارچوب اقتصاد اسلامی، مبانی، اصول و چارچوب کلان نظام پولی اسلام تبیین شده و سپس با توجه به آنها به سؤالات مذکور پاسخ داده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در نظام پولی اسلامی، اولاً هرآنچه که بتواند وظایف پول را ایفا کند و از نظر مردم (عرف) مورد قبول واقع شود، می تواند نقش پول را در نظام اقتصادی ایفا نماید ولی حکومت اسلامی حسب وظیفه و جایگاهی که دارد، در صورت انحراف مصادیق پول از شروط و موازین شرعی، تأیید و اعتبار خویش را از پول الغا می نماید؛ ثانیاً در خصوص ارزش پول، باید گفت که پول یا باید ارزش ذاتی داشته یا مابه ازاء ارزشمندی در عالم واقع داشته باشد تا با اصول و مبانی نظام پولی تطابق داشته و بتواند در مقام مبادلات و معاملات مورد استفاده قرار گیرد. 1. Metallists 2. Chartalists
مبانی فقهی تعامل نظام بانکی کشور با بانک ها و نهادهای خارجی و بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بانک مرکزی و بسیاری از بانکهای کشور با بانک های خارجی و نهادهای بین المللی تعامل دارند. با توجه به آنکه نظام بانکداری متعارف بر نرخ بهره -یعنی ربای قرضی- استوار است، و در فعالیت های خود التزامی به رعایت چارچوب های شریعت اسلام ندارند، تعامل با چنین بانک هایی خواه ناخواه بانک را در مجاورت محرمات الهی قرار می دهد؛ مگر آنکه تعامل مزبور در چارچوب مبانی فقهی تعریف شود. بدین منظور در مقاله حاضر که به روش تحلیلی –توصیفی انجام شده، قواعد و ضوابطی برای تعامل بانک مرکزی و بانک های کشور با بانکهای خارجی و نهادهای بین المللی استخراج شده است؛ از جمله: قاعده نفی سبیل؛ حرمت تقویت کفر، قاعده الزام، جواز استنقاذ مال کافر حربی، جواز دریافت ربا از کافر حربی؛ و در هر مورد نیز تطبیقاتی ذکر شده است. طبق اقتضای این قواعد و ضوابط، بانک ها نیز به چند دسته تقسیم شده است تا برای تعامل با هر دسته ای به قواعد و ضوابط مربوطه توجه شود. در پایان نیز نمونه هایی از تعامل بانک های کشور با بانک های خارجی و نهادهای بین المللی بر شمرده شده که قواعد و ضوابط پیش گفته می تواند در نوع تعامل اثر گذار باشد.
تأثیر آستانه ای قدرت مدیر عامل بر تأخیر گزارش حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۶
297 - 320
حوزههای تخصصی:
قدرت به عنوان یکی از ویژگی های مدیر عامل می تواند نقش عمده ای در تصمیمات شرکت در خصوص گزارشگری مالی داشته باشد. اگر مدیر عامل از قدرت در راستای منافع خود استفاده نماید، در این صورت قدرت مدیر عامل مشکل ساز می گردد و همین موضوع زمان حسابرسی شرکت را تحت تأثیر قرار می دهد. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر قدرت مدیر عامل بر تأخیر گزارش حسابرسی با استفاده از رویکرد رگرسیون آستانه ای هانسن صورت گرفته است. نمونه پژوهش 150 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1390 تا 1397می باشد. این پژوهش کاربردی است و فرضیه پژوهش با استفاده از تحلیل رگرسیون آستانه مورد آزمون قرار گرفته است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه پژوهش نشان می دهد در شرکت هایی که قدرت مدیر عامل پایین تر از حد آستانه است، قدرت مدیر عامل تأثیر منفی بر تأخیر گزارش حسابرسی دارد، ولی در شرکت هایی که قدرت مدیر عامل بالاتر از حد آستانه است، قدرت مدیر عامل تأثیر مثبت بر تأخیر گزارش حسابرسی دارد.
بررسی عوامل تأثیرگذار بر سواد مالی اسلامی با استفاده از تکنیک دنپ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سواد مالی به عنوان یکی از سرمایه های انسانی محسوب می شود که در تأثیرگذاری بر رفتار مالی نقش مهمی دارد. لزوم توسعه محصولات مالی اسلامی، تقویت سواد مالی اسلامی است تا از تصمیم گیری های مالی مردم حمایت شود. هدف این مقاله شناسایی و تحلیل مهم ترین عوامل مؤثر بر سواد مالی اسلامی در کشور جمهوری اسلامی ایران با استفاده از تکنیک دنپ (دیمتل مبتنی بر فرآیند تحلیل شبکه ای) [i] است؛ بنابراین ابتدا با استفاده از مطالعه آرشیو و بررسی دقیق منابع مختلف مهم ترین عوامل مؤثر بر سواد مالی اسلامی شناسایی شد. سپس این عوامل به منظور رتبه بندی در قالب یک پرسشنامه مقایسه زوجی در اختیار خبرگان -شامل اساتید دانشگاه و کارشناسان بازارهای مالی اسلامی- قرار داده شد و درنهایت 5 مورد از مهم ترین این عوامل مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از مقاله نشان می دهد که عوامل اجتماعی دارای بیشترین اهمیت است. همچنین نگرش مالی اسلامی، فرهنگ، تعلقات مذهبی، دوستان و همسالان و دانش مالی اسلامی مهم ترین زیر عوامل مؤثر بر سواد مالی اسلامی در جمهوری اسلامی ایران است. 1. DANP (The Dematel based Analytic Network Process)
شناسایی مؤلفه های گزارشگری مالی با رویکرد الگوی کسب و کار (BM)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال چهاردهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۵
87 - 117
حوزههای تخصصی:
واژه الگوی کسب و کار(BM) از جمله موضوعاتی است که اخیراً در حیطه ادبیات حسابداری مورد توجه قرار گرفته و به دنبال بررسی چگونگی امکان بهبود محتوی اطلاعاتی صورتهای مالی است. نقاط ضعف موجود در گزارشگری فعلی، محقق را بر آن داشته تا بر اساس مبانی نظری مرتبط با مفهوم الگوی کسب و کار(BM) به شناسایی مؤلفه های گزارشگری مالی اقدام نماید. از آنجاییکه پژوهش حاضر پژوهشی کیفی است، در گام نخست با هدف جمع آوری داده های کیفی، پس از بررسی گستره ادبیات گزارشگری مالی و الگوی کسب و کار، چارچوبی برای طرح پرسش های نیمه ساختار یافته با خبرگان تدوین گردید. در ادامه، 23 نفر از کارشناسان دانشگاهی و اجرایی از طریق روش نمونه گیری هدفمند(گلوله برفی) انتخاب شدند. مصاحبه های ترانویسی شده، در فاز دوم با روش تحلیل تماتیک استقرایی کد گذاری گردید. در پژوهش جاری از مجموع 350 کد باز و 24 تِم فرعی، 6 تِم اصلی شامل شفافیت و روایی، پاسخگویی اجتماعی، کاربران، محرک های کلیدی، عدالت و انصاف در توزیع گزارش و ارائه و نحوه افشائ شناسایی شد که به عنوان مؤلفه های گزارشگری مالی مبتنی بر مفهوم الگوی کسب و کار(BM) تعیین شده اند. گزارشگری مالی و افشائ اطلاعات قابل اتکا و بموقع باعث می شود که افراد بتوانند به درستی چشم اندازهای آتی شرکت را ارزیابی نمایند. لذا با در نظر گرفتن 6 مؤلفه اصلی در گزارشگری مالی که از رویکرد الگوی کسب و کار(BM) الهام گرفته شده است، می توان با مهندسی مجدد صورتهای مالی در جهت بهبود محتوی اطلاعاتی صورتهای مالی گام اساسی برداشت.
مروری بر مطالعات حسابرسی داخلی با رویکرد مدل سازی موضوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
296 - 358
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به تعدد و تنوع پژوهش های انجام شده در حوزه حسابرسی داخلی، این پژوهش با هدف شناخت عمیق تر پژوهش های حوزه حسابرسی، از طریق مرور سیستماتیک بر مطالعات موجود، به منظور طبقه بندی موضوعات و همچنین ترسیم برخی مسیرهای بالقوه تحقیقاتی آینده در این حوزه اجرا شده است.
روش: برای دستیابی به هدف پژوهش و بررسی کاراتر انبوهی از مقاله های مربوط به حوزه حسابرسی داخلی، از رویکرد «مرور ادبیات محاسبه محور (CLR)» استفاده شد و از این طریق، مجموعه مقاله های استخراج شده به لحاظ موضوعی مدل سازی شدند. اطلاعات لازم از پایگاه داده تامسون رویترز وب آف ساینس (WoS) برای 1401 مقاله، طی سال های 1920 تا 2021 جمع آوری شده اند.
یافته ها: خروجی مدل سازی موضوعی، محوریت هفت حوزه در پژوهش های حسابرسی داخلی را به این شرح نمایش می دهد: حسابرسی داخلی در صنعت بهداشت و درمان؛ حسابرسی داخلی در حوزه های مدیریت ریسک و تقلب و کنترل های داخلی؛ شایستگی و آموزش و کیفیت حسابرسی داخلی و رابطه حسابرس مستقل و حسابرسی داخلی. بررسی جداگانه هر یک از این موضوعات شناسایی شده در ارتباط با حسابرسی داخلی، گویای اهم پژوهش های صورت گرفته در این حوزه مشخص و شناسایی فرصت های موجود برای پژوهش های بعدی است.
نتیجه گیری: در سیر تکامل حسابرسی داخلی (تقریباً 100 سال گذشته) از لحاظ فلسفه وجودی، می توان گفت که حصول اطمینان به صحت دفاتر و حساب های مالی و جلوگیری از سوءاستفاده از وجوه یا اموال شرکت، با کمک به ایجاد و افزودن ارزش برای شرکت ها تغییر کرده است؛ خدمات آن از اطمینان بخشی به گزارش های مالی و پاسخ گویی به ذی نفعان محدود آن، یعنی مدیران ارشد، به اطمینان بخشی و مشاوره و پیش بینی ریسک شرکت برای کلیه ذی نفعان شرکت و پاسخ گویی به آنان ارتقا یافته است. تغییر جهت پاسخ گویی حسابرسی داخلی و همکاری بیشتر آن با حسابرسان مستقل، به همراه رشد فناوری و افزایش پیچیدگی سازمان ها، به تغییر در شایستگی و مهارت های مورد نیاز، به علاوه بهبود استقلال و بی طرفی آن و همچنین درگیر شدن حسابرسان داخلی در سایر حوزه های تخصصی (به غیر از حسابداری و حسابرسی) منجر شده و انتظار می رود این روند در آینده ادامه یابد.
تأثیر تأمین مالی از طریق استقراض بر تصمیم های سرمایه گذاری بر اساس تئوری حسابداری ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی سال ۲۸ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
713 - 738
حوزههای تخصصی:
هدف: ضعف تئوری های اقتصادی در تبیین نحوه تصمیم گیری افراد، به توسعه تئوری های روان شناسی در این زمینه منجر شده است. پژوهش حاضر با تکیه بر تئوری حسابداری ذهنی، به بررسی تأثیر استقراض در گذشته (جهت خرید یک دارایی) بر تصمیم مدیران برای حفظ یا جایگزینی آن دارایی می پردازد و در پی پاسخ به این سؤال است که آیا درگیر شدن مدیران در یک عامل روان شناختی می تواند به تصمیماتی منجر شود که در راستای افزایش ارزش شرکت نیست؟ روش: این پژوهش تجربی از طرح آزمایش با دو طرح عاملی 2×2 بین گروهی استفاده می کند. متغیرهای مستقل، مبلغ بازپرداخت نشده بدهی (در هنگام تصمیم گیری برای جایگزینی یک دارایی) و وضعیت ترهین دارایی است. متغیر وابسته برای طرح عاملی اول، تصمیم به حفظ یا جایگزینی آن دارایی و برای طرح عاملی دوم، مقدار منافع عاید شده از آن دارایی (از دیدگاه فرد) است. نمونه آماری 80 آزمودنی به شکل ترکیبی از افراد حرفه و دانشگاهی است که به صورت تصادفی در چهار گروه با اندازه یکسان تخصیص یافته اند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که هر چه مبلغ بازپرداخت نشده بدهی بیشتر باشد، تمایل مدیران برای جایگزینی دارایی کمتر است. این عدم تمایل مدیران تا حدی به این دلیل است که از دیدگاه آنان، منافع عاید شده از دارایی کافی نبوده است. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که چگونه یک عامل روان شناختی می تواند کیفیت قضاوت و تصمیم گیری های مربوط به جایگزینی دارایی را کاهش دهد، از این رو، آگاهی از وجود این گونه خطاهای شناختی، می تواند به غناپذیری دانش در تحقیقات بودجه بندی سرمایه ای بینجامد.
تأثیر معنویت بر بهبود عملکرد شغلی در شرکت مدیریت توسعه صنایع پتروشیمی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر معنویت محیط کار بر بهبود عملکرد شغلی کارکنان شرکت مدیریت توسعه صنایع پتروشیمی انجام شده است. معنویت با شاخص های کار با معنا و هدف دار، نوع دوستی، صداقت و از خودگذشتگی و مقدس شمردن زندگی به عنوان متغیر پیشین و بهبود عملکرد شغلی به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شده است. بر مبنای روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی، در جامعه آماری (220 = N) با استفاده از جدول نمونه گیری مورگان (140=n) تعیین شده است. همچنین برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه معنویت فردی، معنویت سازمانی و بهبود عملکرد شغلی به ترتیب با ضریب پایائی 736/0 و 769/0 و 843/0 بر حسب آلفای کرونباخ استفاده شده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss و با کمک آزمون رگرسون خطی ساده و سایر ابزارها در حوزه آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش معنویت سازمانی با ضریب Beta=0.789 تاثیر مثبتی و معناداری بر عملکرد شغلی دارد. همچنین مثبت بودن عدد رگرسیون(R=0.789) به این معناست که رابطه مستقیمی میان معنویت (متغیر مستقل) و عملکرد شغلی (متغیر وابسته) وجود دارد. نتایج نشان داد که معنویت بر بهبود عملکرد شغلی در شرکت مدیریت توسعه صنایع پتروشیمی تأثیر مثبت و معناداری دارد.
تدوین الگوی آنتروپی رفتاری حسابرسان سازمان حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۷۰
139 - 166
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائلی که بسیاری از سازمان ها با آن مشکل دارند، تغییر رفتار کارکنان آن سازمان است خروج از حالت تعادل رفتاری را می توان به عنوان آنتروپی رفتاری انسان دانست که دیگر نمی توان در مورد رفتارهای وی اظهار نظرکرد. شناخت علت های بروز این رفتارها می تواند موجب جلوگیری از بروز بسیاری از مشکلات در سازمان ها شود. هدف این پژوهش تدوین الگوی آنتروپی رفتاری حسابرسان می باشد. پژوهش حاضر در چارچوب رویکرد کیفی و با به کارگیری روش تحقیق داده بنیاد در سال ۱۳۹۸ انجام گرفته است. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه های نیمه ساختاریافته بوده و به منظور گردآوری اطلاعات، با به کارگیری روش نمونه گیری هدفمند با ۲۹ نفر از حسابرسان سازمان حسابرسی و مدیران سازمان حسابرسی که تعداد ۱۵ نفر از آنان عضو جامعه بوده و ۱۴نفر آنان سایر حسابرسان بودند، آشنا به مفهوم آنتروپی رفتاری در تهران مصاحبه با روش گلوله برفی انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها در سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی انجام گرفت. بر اساس آن، مدل کیفی پژوهش طراحی شد. در این مدل مهم ترین عوامل علی شامل ویژگی اقتصادی کشور، شرایط مالی حسابرس بودند. عوامل زمینه ساز نیز شامل سیستم کنترلی، پایبندی مدیران به اهداف و رسالت حرفه بود. نتایج نشان می دهد، وضعیت ارتباطات و انتظارات مدیران و کارکنان مهم ترین عوامل مداخله گر می باشند. براساس نتایج، میزان مشارکت و پاسخگویی حسابرسان، عامل راهبردی در آنتروپی رفتاری حسابرسان است. درنهایت پیامدهای آنتروپی رفتاری حسابرسان، در قالب پیامد شخصی و خانوادگی طبقه بندی شده اند. و یافته های این پژوهش می تواند برای سازمان حسابرسی، سازمان ها و ... مفید واقع شود
ارائه الگو برای افشاء پایداری شرکتی و ارزیابی عوامل مرتبط با تئوری مشروعیت بر گزارشگری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله در ابتدا ارائه الگویی بابت افشاء پایداری شرکتی و در مرحله بعد تأثیر عوامل مرتبط با تئوری مشروعیت بر گزارشگری پایداری شرکتی می باشد. در این پژوهش تعداد 117 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شده است. جهت آزمون فرضیه ها از روشنمونه گیریهدفمند و مدل های رگرسیون پانلی استفاده شده، یافته های پژوهش نشان می دهد ازمجموع 169 مؤلفهمورد بررسی، 80 مؤلفه برایالگوی پایداری شرکتی بسیارضروریوضروری است. همچنین حساسیت شرکت در صنعت بر شاخص کل پایداری شرکتی، افشاء از جنبه اقتصادی، محیطی و اجتماعی تأثیر مستقیم دارد اما بر افشاء پایداری از جنبه عمومی تأثیر ندارد. مکان شرکتبر افشاء پایداری شرکتی از جنبه اجتماعی تأثیر مستقیم دارد اما بر شاخص کل پایداری شرکتی، افشاء از جنبه عمومی، اقتصادی و محیطی تأثیر ندارد. نهایتاً عمر شرکت بر شاخص کل و تمامی جنبه های پایداری شرکتی تأثیر مستقیم دارد. یافته های این پژوهش اهمیت الزام افشای اطلاعات غیرمالیرا برای قانون گذاران و استانداردگذاران نشان می دهد. همچنین آگاهی ذی نفعان را در مورد جنبه های مذکور بهبود بخشیده و شرکت ها را ترغیب می نمایداقدام به افشای اطلاعات پایداری شرکتی نمایند. The purpose of this study is first to provide a model for corporate sustainability disclosure and then the impact of factors related to the theory of legitimacy on corporate sustainability reporting. In this research, 117 qualified companies on the Tehran Stock Exchange have been studied. To test the hypotheses, purposive sampling method and panel regression models have been applied. The research findings show that out of a total of 169 components studied 80 components are essential for the corporate sustainability model. Also, the sensitivity of the company in the industry has a substantial positive effect on the overall index of sustainability including the disclosure of the economic, environmental and social aspects, but it has no remarkable impact on the disclosure of sustainability from the public aspect. The location of the company has a significant positive effect on the disclosure of corporate sustainability from a social point of view, but the disclosure has no significant impact on the overall corporate sustainability index in terms of public, economic and environmental aspects. Finally, the lifespan of the company has a meaningful positive influence on the overall index and all aspects of corporate sustainability. The result of this study shows the importance of requiring non-financial information disclosure for legislators and standardizers. It also improves the beneficiaries’ awareness of these aspects and encourages companies to disclose corporate sustainability information.
An Investigation into the Effect of CEO’s Perceptual Biases on Investment Efficiency and Financing Constraints of the Iranian Listed Firms(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Efficient market hypothesis predicts that capital markets are beset with cer-tain biases which result from wrong estimation, and negatively influence shareholders’ expectations for higher returns, which in turn affects invest-ment efficiency, financial constraints and corporate performance efficacy in competitive markets, and eventually mitigates firm value. The present study aims at examining the impact of CEOs’ perceptual biases on investment efficiency and financing constraints of the firms listed on the Tehran Stock Exchange over the period 2013-2017. Earnings forecast error and CEOs’ overconfidence biases serve as the measure of CEO’s perceptual biases, the model developed by Biddle et al (2009) is employed to proxy for investment efficiency, and KZ model is also adopted to calculate financing constraints. The results reveal that both earnings forecast error and overconfidence biases negatively affect investment efficiency, while they positively influence cor-porate financing constraints.
بررسی موانع بکارگیری عاملهای هوشمند در حسابرسی مستقل
حوزههای تخصصی:
چکیده: هوش مصنوعی یکی از شاخه های علوم کامپیوتر است و به توسعه سخت افزار و نرم افزارهایی اطلاق میشودکه از تفکر انسان الگو می گیرند . در حوزه حسابرسی نیز مسائل مختلف از جمله افزایش رقابت مسائل حقوقی و تمایل به بالابردن کارائی و اثر بخشی ، انگیزه لازم جهت استفاده از تکنولوژی اطلاعات و هوش مصنوعی را به وجود می آورد و سبب می گردد سیستمهای اطلاعاتی مبتنی بر کامپیوتر بعنوان ابزارهای مهمی در حرفه مطرح گردند. هدف از انجام پژوهش روشن شدن برخی از جوانب نظری موضوع بوده است تا بعضی از دلایلی که از دیدگاه نظری سبب عدم استفاده از این نرم افزارها شده است شناسایی و مورد بررسی ق رار گرفته است . همچنین حسابداران رسمی شاغل در سازمان حسابرسی وموسسات حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی ایران به عنوان جامعه آماری اصلی وپاسخ دهندگان به پرسشنامه، انتخاب گردیده اند . برای جمع آوری اطلاعات،از روش کتابخانه ای و پرسشنامه استفاده شده است . تجزیه و تحلیل داده ها ازطریق آزمون تی استیودنت وآزمون تحلیل واریانس فریدمن انجام شده است.تجزیه وتحلیل اطلاعات جمع آوری شده به کمک پرسشنامه حاکی از آن است که حرفه حسابرسی در ایران به دلیل 1) نداشتن آگاهی کافی از کاربرد عاملهای هوشمند 2) نامشخص بودن منافع به کارگیری عاملهای هوشمند در مقایسه با هزینه های آن 3) نبود متون کافی در زمینه کاربرد عاملهای هوشمند4) فقدان نرم افزار مناسب جهت امور حسابرسی 5) ابهام در خصوص قضاوت بهتر ،از آنها استفاده نمی نمایند.
ارتباط بین فعالیت های تامین مالی خارجی، هموارسازی سود و ریسک سقوط قیمت سهام
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی ارتباط بین فعالیتهای تامین مالی خارجی، هموارسازی سود و ریسک سقوط قیمت سهام می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) میباشد. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 120 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دوره ی زمانی 6 ساله بین سال های 1391 تا 1396 مورد تحقیق قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و داده های مربوط برای اندازه گیری متغیرها از سایت کدال و صورتهای مالی شرکت ها جمع آوری شده و در اکسل محاسبات اولیه صورت گرفته سپس برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار ایویوز استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بین هموارسازی سود و ریسک سقوط قیمت سهام رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. ولی بین فعالیتهای تامین مالی خارجی ریسک سقوط قیمت سهام رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همچنین، فعالیتهای تامین مالی خارجی بر رابطه بین هموارسازی سود و ریسک سقوط قیمت سهام تاثیر مستقیم و معناداری دارد.
Factors Affecting Stock Prices Regarding Uncertainty and Asymmetric Information in Tehran Stock Exchange(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Two main issues occurring in the economy and largely affecting stock prices are uncertainties and asymmetric information which are influenced by many factors, and along these factors, affect the stock prices. In this study, using Cox, Ingersoll & Ross (CIR) model, we tried to investigate the relationship between theoretical price and stock price under the conditions of uncertainty and asymmetric information. Then, using the GLS panel method, the stock price relationship with these variables and the factors related to the firm performance, economic factors and industrial factors were investigated in Tehran stock exchange. The results indicated that a large part of stock price changes can be explained by two variables of uncertainty and asymmetric information, while other factors had significant effects on stock prices. The difference was that the factors related to the firm's performance and industry index had a positive effect and the macro-economic factors had a negative effect on stock prices. Finally, according to CIR model, asymmetric information and uncertainty in market lead to delays in stock price adjustment, which can affect quality of corporate governance principles.
بررسی ارتباط بین تعدیل در جریان وجه نقد آزاد با فرصت های رشد و بازده غیرعادی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، بررسی ارتباط بین تعدیل در اندازه گیری جریان وجوه نقد آزاد با فرصت های رشد و بازده غیرعادی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. فرضیه های پژوهش بر مبنای یک نمونه آماری متشکل از 95 شرکت طی یک دوره 10 ساله از سال 1388 لغایت 1397 و با استفاده از الگوهای رگرسیونی چند متغیره، مورد آزمون قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد، بین جریان وجوه نقد آزاد مبنی بر تعدیل کامل و تعدیل نسبی، با فرصت های رشد رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین، بین جریان وجوه نقد آزاد بدون تعدیل و فرصت های رشد، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. در نهایت، بین جریان وجوه نقد آزاد مبنی بر تعدیل کامل، تعدیل نسبی و بدون تعدیل با بازده غیرعادی، رابطه منفی و معناداری وجود دارد. به طور کلی، نتایج نشان داد جریان وجوه نقد آزاد بدون تعدیل، معیاری است که با برآوردهای ارزشی بدون تعصب و دقیق تر برای شرکت و پروژه های برنامه ریزی شده آن، خدمات بهتری به سرمایه گذاران، مدیران، اعتباردهندگان و سایر سهامداران ارائه خواهد کرد.
بررسی سودمندی روش های انتخاب متغیر ریلیف و همبستگی در پیش بینی و شناسایی متغیرهای پیش بین بهینه تاثیرگذار بر سیاست جسورانه مالیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شواهد تجربی نشان می دهد شرکت ها در تلاش اند مالیات بر درآمد خود را کاهش داده یا به تعویق بیندازند. در این پژوهش سیاست جسورانه مالیاتی به عنوان ابزار کاهش مالیات بررسی می شود. پژوهش حاضر درصدد فراهم آوردن شواهد تجربی در خصوص مقایسه عملکرد روش های خطی مانند روش های مبتنی بر همبستگی و ریلیف با سایر مدل های قبل از کاهش متغیرها در پیش بینی معیارهای سیاست جسورانه مالیاتی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. هم چنین سودمندی روش های مبتنی بر همبستگی و ریلیف برای انتخاب متغیرهای پیش بین بهینه، بررسی و مقایسه شد. به این منظور داده های مربوط به 108 شرکت برای دوره زمانی بین سال های 1389 تا 1397 با استفاده از روش داده های تابلویی، بررسی و آزمون شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین برآورد کلیه متغیرهای پژوهش و بهره گیری از روش های کاهش متغیر تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که سودمندی روش ریلیف در مدل سازی عوامل مؤثر بر سیاست جسورانه مالیاتی بیشتر از روش همبستگی است. علاوه بر این نتایج نشان دادند که عدم اطمینان متغیرهای کلان اقتصادی تأثیر مثبت و معنادار و عوامل کیفیت حسابرسی، رقابت بازار محصول، و ویژگی های مدیران عامل تأثیر منفی و معناداری بر سیاست جسورانه مالیاتی دارند.
تأثیر تفاوت های فردی بر تعهد سازمانی و رضایت شغلی حسابرسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۹
53 - 74
حوزههای تخصصی:
طبق نظریه شناخت اجتماعی، رفتار انسان تحت تأثیر ویژگی های فردی و محیط است. نگرش سازمانی حسابرسان یعنی تعهد سازمانی و رضایت شغلی می تواند در ارتقای کیفیت حسابرسی صورت های مالی مؤثر باشد. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر تفاوت های فردی بر تعهد سازمانی و رضایت شغلی حسابرسان است. برای این منظور، مطابق با نظریه شناخت اجتماعی از دو معیار منبع کنترل درونی و خودکارآمدی به عنوان تفاوت های فردی حسابرسان استفاده شد. داده های مورد نیاز پژوهش با استفاده از پرسش نامه که توسط 252 نفر از حسابداران رسمی شاغل در سازمان حسابرسی و مؤسسه های حسابرسی تکمیل شدند، جمع آوری شده است. به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از رگرسیون حداقل مربعات معمولی استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، منبع کنترل درونی و خودکارآمدی بر تعهد سازمانی و رضایت شغلی حسابرسان اثر مثبت و معنادار دارد. این نتیجه بیانگر اهمیت توجه به ویژگی های فردی مانند منبع کنترل درونی و خودکارآمدی در حسابرسان فعلی و متقاضیان جذب در سازمان حسابرسی و مؤسسه های حسابرسی است که نیازمند توجه ویژه مسئولین امر به این حوزه می باشد.
بررسی اثرات مالیاتی رسیدگی به تراکنش های بانکی بر حقوق صاحبان سهام ، تولیدات شرکت و صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۹
195 - 206
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثرات مالیاتی رسیدگی به تراکنش های بانکی بر حقوق صاحبان سهام ، تولیدات شرکت و صنعت می باشد. به علت بالا بودن نارضایتی از نحوه اجرای برخی از قوانین مالی و مالیاتی در کشور، لازم است که پیچیدگی های موجود درنحوه اجرای برخی از قوانین و دستورالعمل ها در نظام مالیاتی فعلی ساده سازی شود که این موضوع ، نیازمند اصلاح برخی قوانین و دستورالعمل های مالیاتی است. برخی از مسائل عمده در اصلاح این قوانین و دستورالعمل ها عبارتند از: ساده سازی روش اجرای مالیات ، کاهش هزینه مالیات و اعمال مالیات تک نرخی بر تراکنش های بانکی. پژوهش حاضر در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران انجام شده است. از آنجا که در صورت های مالی، داده های آماری برای متغیرهای تحقیق به ویژه متغیرهای مستقل وجود ندارد، لذا برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه استفاده شد. پرسشنامه طراحی شده در اختیار 60 نفر از سهامدارن، مدیران و کارشناسان که به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند قرار داده شد. تجزیه و تحلیل داده ها توسط معادلات ساختاری (SEM) انجام شد. نتایج به دست آمده مبین این مطلب بود که ساده سازی روش اجرای مالیات بر تراکنش های بانکی، کاهش هزینه مالیات بر تراکنش های بانکی و اعمال مالیات تک نرخی بر تراکنش های بانکی بر حقوق صاحبان سهام، تولیدات شرکت و تولیدات صنعت تاثیرگذار بوده و میزان این تاثیر در تمامی موارد گفته شده قابل توجه می باشد.
تاثیر ریسک غیر سیستماتیک سهام بر رفتار گروهی سرمایه گذاران در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۷ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۷۱
33 - 56
حوزههای تخصصی:
رفتار گروهی سرمایه گذاران یکی از پدیده های مورد توجه پژوهشگران حوزه مالی است. رفتار گروهی باعث افزایش نوسان قیمتها در بازارهای مالی شده و منجر به فاصله گرفتن سهم از ارزش ذاتی آن می گردد. این پدیده در سالهای گذشته در داخل کشور نیز مورد آزمون قرار گرفته است و شواهدی مبنی بر وجود آن در بورس اوراق بهادار تهران وجود دارد. در عین حال اندکی از پژوهش ها به بررسی این موضوع پرداختند که آیا تمایز بین ویژگیهای سهام بر رفتار گروهی سهامداران آن تأثیر می گذارد یا خیر. در این مطالعه به ریسک غیرسیستماتیک به عنوان یکی از عوامل احتمالی تشدید کننده رفتار گروهی پرداخته می شود. به علاوه تأثیر ریسک غیرسیستماتیک بر رفتار گروهی در بازار هیجانی و نیز بازار صعودی و نزولی به طور مجزا مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد در شرایط بازار هیجانی نزولی، ریسک غیرسیستماتیک سهم بر تشدید رفتار گروهی سهامداران آن تأثیرگذار بوده است. به علاوه در سهام با ریسک غیرسیستماتیک پایین تر، رفتار گروهی بیشتر در بازار نزولی دیده شده است. این مطالعه با استفاده از داده های شرکتهای فعال در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1388 تا 1394 انجام شده است.