فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۱۲٬۵۲۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
Investment in the stock market requires decision-making and access to infor-mation on the future of the stock market. Given the importance of predicting stock returns, the present study aimed to discover the variables and indices that could predict stock returns. The prediction of stock returns has long been a 'hot topic' in advanced countries. While effective steps have been taken in this regard, the accu-rate prediction of stock returns remains a problem due to numerous issues. In this study, an accurate, applicable, and effective model was proposed for the predic-tion of stock returns. The statistical sample included 138 active companies of Tehran Stock Exchange (TSE) during 2008-2017, which were selected by the systematic removal method. In total, 1,380 data years were selected for the re-search to evaluate the questions. Data analysis was performed using an adaptive neuro-fuzzy inference system (ANFIS), multi-gene genetic programming, and regression analysis. In addition, statistical tests were applied to evaluate the accu-racy of the model, implemented by MATLAB and GeneXproTools. According to the results, the hybrid metaheuristic method had a lower error rate compared to artificial neural network and regression analysis in terms of stock return predic-tion. Therefore, the proposed model could provide more accurate data within a shorter time to predict the stock market status since it makes predictions after selecting the most optimal input variables through ANFIS.
ارایه الگوی راهبردی در انتخاب دارایی مالی با بازده مورد انتظار بالاتر بر اساس نقدشوندگی و تصمیم گیری چند شاخصه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال دهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۷
155 - 184
حوزههای تخصصی:
نقدشوندگی و بازده مورد انتظار به عنوان ویژگی های با اهمیت در تصمیم گیری است و هرسرمایه گذار نیازمند یک روش علمی برای انتخاب پرتفوی مناسب با نقدشوندگی و بازده مورد انتظار بالاتر است. هدف این پژوهش، وزن دهی و اولویت بندی گزینه های تصمیم (معیارهای نقدشوندگی)و ارایه الگو بر اساس وزن های بدست آمده می باشد و این هدف بعنوان سطح اول سلسله مراتب تصمیم قرار می گیرد. 14 معیار نقدشوندگی بعنوان گزینه های تصمیم می باشند که از چهار شاخص کیفی وکمی"توان استفاده کنندگان"،"قابلیت اعتماد و اتکا"، "ارزش پیش بینی کنندگی" و "ضریب تعیین" برای اولویت بندی آنها استفاده شده است. وزن دهی این 4 شاخص با پرسشنامه شماره یک و مقایسات زوجی انجام شده است. برای سنجش هر یک ازگزینه های تصمیم بر اساس شاخص های کیفی از پرسشنامه شماره دو و برای سنجش آنها بر اساس شاخص کمی از روابط همبستگی استفاده گردیده است. در رابطه همبستگی با در نظر گرفتن متغیرهای کنترلی عوامل فاما و فرنچ در نمونه ای شامل 151 شرکت بورس اوراق بهادار تهران در فاصله 5 ساله بین ابتدای1392تا ابتدای 1397، قدرت توضیح دهندگی گزینه های تصمیم در بازده مورد انتظار مورد سنجش قرارگرفته است. در نهایت بر اساس وزن های بدست آمده برای گزینه های تصمیم، الگوی راهبردی ارایه گردیده است که از این الگو می توان در انتخاب مناسب ترین دارایی مالی(سهام) برای کسب بازده مورد انتظار بالاتر استفاده نمود.
شناسایی عوامل شرکتی و کلان اقتصادی موثر بر نگهداشت وجه نقد در شرکت های بورس اوراق بهادار تهران: کاربرد دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال پانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۷
111 - 138
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی عوامل شرکتی و کلان اقتصادی موثر بر نگهداشت وجه نقد شرکتها است. از طرف دیگر یک گام موثر برای هر تحقیقی تصمیم گیری در مورد عوامل مناسب آن است و در صورت حذف عوامل موثر و در نظر گرفتن عوامل غیر مرتبط با تحقیق باعث گمراهی از اهداف تحقیق می شود. بدین منظور از تکنیک دلفی فازی برای دستیابی به اتفاق نظر میان اعضای پنل برای تعیین عوامل شرکتی و کلان اقتصادی موثر بر نگهداشت وجه نقد استفاده شده است. این روش ابهام و تنوع و اختلاف دیدگاه بین آنها را کاهش داده و با اعتبار دهی به داده های جمع آوری شده؛ کیفیت عوامل انتخاب شده را نیز افزایش می دهد. برای این منظور با استفاده از پیشینه تحقیقات؛ پرسشنامه ای تهیه و برای اعضای پنل دلفی که شامل مدیران و مدیران مالی شرکتها و اساتید رشته های مالی و حسابداری و اقتصاد بودند، ارسال گردید.روش دلفی در این پژوهش در سه دور به انجام رسید اعضای پنل دلفی عوامل اقتصادی شامل؛ تورم ، تولید ناخالص داخلی ، نرخ ارز، نرخ نقدینگی اقتصادی ،رکود و نرخ بهره و عوامل شرکتی شامل؛ سررسید بدهی های کوتاه مدت و بلند مدت ، اندازه شرکت ، EPS ، DPS و اهرم مالی ، را به عنوان عوامل موثر در نگهداشت وجه نقد تشخیص دادند.
ارائه مؤلفه های کیفیت حسابرسی مستقل با تأکید بر رفع نیازهای ذی نفعان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۲۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
264 - 286
حوزههای تخصصی:
هدف: چنانچه حسابرسی مستقل که از جمله ابزارهای ارزیابی صحت اطلاعات و روابط مالی است، به گونه ای انجام شود که حاوی مؤلفه های کیفیت باشد، ذی نفعان را قادر می سازد تا بر اساس نتایج آن، از صحت اطلاعات و روابط مذکور، به طور نسبی اطمینان یابند. هدف این پژوهش، کشف و شناسایی مؤلفه های کیفیت حسابرسی مستقل با تأکید بر رفع نیازهای ذی نفعان است.
روش: پژوهش حاضر کیفی، بنیادی، منطبق بر پارادایم تفسیری و دارای رویکرد استقرایی است. استراتژی پژوهش نیز «رویکرد ظاهر شونده با رهیافت گلیزر» است که با نمونه گیری نظری (نمونه گیری هدفمند) از جامعه متخصصان دانشگاهی و حرفه حسابرسی مستقل و انجام مصاحبه عمیق با مشارکت کنندگان (با توجه مداوم به شاخص اشباع نظری) انجام شده است.
یافته ها: بر اساس یافته ها، 19 مؤلفه اصلی بر کیفیت حسابرسی مؤثر است که با به کارگیری روش خوشه بندی در سه سطح شامل سطح استفاده کنندگان (4 مؤلفه)؛ سطح مؤسسه های حسابرسی و حسابرسان (5 مؤلفه) و سطح نهادهای ناظر بر حسابرسان (7 مؤلفه) طبقه بندی شدند. همچنین، سه مؤلفه در این سطوح مشترک هستند.
نتیجه گیری: تأمین نیازهای ذی نفعان و برطرف شدن نسبی نارضایتی آنان از کیفیت خدمات ارائه شده در حوزه حسابرسی مستقل، مستلزم به کار گیری مؤلفه های مؤثر در ارتقای کیفیت خدمات مؤسسه های حسابرسی و حسابرسان، کاهش سطح نارضایتی ذی نفعان و افزایش سهم نظارتی نهادهای ناظر است.
مدل سازی اثر بخشی کمیته های حسابرسی بر اساس روش نظریه زمینه بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
101-128
حوزههای تخصصی:
کمیته های حسابرسی به عنوان یکی از ابزارهای کار آمد جهت بهبود گزارشگری مالی و شفافیت بیشتر در اطلاع رسانی و گزارشگری مالی شرکت ها مورد توجه خاص قرار دارد.کمیته حسابرسی اثر بخش، به عنوان عاملی تعیین کننده در ارکان راهبری بنگاه در نظر گرفته می شود که از وجود آن بهترین استفاده را میتوان برای شرکت در نظر گرفت. به همین منظور در این پژوهش به ارائه الگویی جهت اثر بخشی کمیته های حسابرسی پرداخته شده است. برای دستیابی به هدف پزوهش از روش زمینه بنیان استفاده شده است. بدین منظور به مصاحبه نیمه باز با خبرگان بازار سرمایه و متخصصان مالی پرداخته و تاحدی که تعداد مصاحبه ها به اشباع برسد، پیش رفتیم. در این مطالعه تعداد 13 نفر سطح مصاحبه ها را به اشباع رسانید. با توجه به روند مصاحبه و انتخاب جامعه خبرگان و سپس تجزیه و تحلیل مصاحبه از طریق کدگذاری باز و محوری و انتخابی در نهایت به مدلی با معیارهای مشخص دسترسی پیدا کرده ایم. نتایج نشان داد کمیته حسابرسی تحت تاثیر عوامل علی متفاوت شامل شرایط کمیته حسابرسی، مقررات حاکم بر کمیته حسابرسی و ویژگی های فرهنگی است، که چنانچه مدل بدست آمده به درستی مورد استفاده قرار گیرد شاهدکمیته های حسابرسی اثربخش تری در جامعه خواهیم بود.
پیش بینی مدیریت سود با روش ترکیبی شبکه عصبی پرسپترون چند لایه و الگوریتم های فرا ابتکاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
183-214
حوزههای تخصصی:
پیش بینی دقیق مدیریت سود بمنظورکشف وشناسایی دستکاری صورت های مالی، همواره یکی از اساسی ترین چالش های پیش روی کاربران گزارش های مالی بوده است. بکارگیری مدل بنیش می تواند یکی از مدل های مناسب برای مدلسازی در زمینه پیش بینی مدیریت سود باشد. به همین منظور در این پژوهش مدل بنیش (1999) با ترکیب متغیر های نظام راهبری شرکتی مشتمل بر ویژگی های ساختار کمیته حسابرسی و حسابرس مستقل، هیات مدیره و مالکیت شرکتی توسعه یافته است. داده های 81 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1397-1391 با روش ترکیبی شبکه عصبی پرسپترون چند لایه و الگوریتم های بهینه سازی مبتنی برجغرافیای زیستی، رقابت استعماری و چرخه آب مورد تحلیل قرار گرفته است. دقت پیش بینی مدل با روش ترکیبی شبکه و الگوریتم های چرخه آب، رقابت استعماری و بهینه سازی مبتنی بر جغرافیای زیستی به ترتیب از 59/08 ،59/96 و 59/79 درصد به 92/06 ، 89/24 و 79/72 درصد افزایش پیدا کرده است. نتایج حاکی از بهبود دقت مدل پیشنهادی در کشف شرکت های مدیریت کننده سود و نیز کارایی بالاتر الگوریتم چرخه آب نسبت به دو الگوریتم دیگر در بهینه سازی شبکه عصبی پرسپترون چند لایه می باشد.
بررسی و نقد علم گرایی و استفاده از مدل ها در مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۸
391-416
حوزههای تخصصی:
در این مقاله با بررسی اجمالی لزوم توجه به جنبش های هستی شناسی و معرفت شناسی در علوم و علم گرایی در مالی، ابتدا به بیان پاردایم های مالی پرداخته می شود. سپس با تبیین علم اثباتی و هنجاری، مقایسه مفاهیم آن دو در کنار تعبیر سودمندی در کاربرد مدل ها در مالی مورد توجه است. هم چنین، در بیان فاصله با علم موضوع استفاده از ابزار و هنر در مالی مطرح می شود. در ادامه نقد اثبات گرایی مالی در بیان تشابهی میان خردگرایی و ابزارگرایی توضیح داده می شود. نطریاتی که پارادیم های اصلی در مالی است و ضعف آن ها بیان می شود. در آخر نیز به اثباتی یا هنجاری بودن مدل های مالی با توجه به تاثیرات نحوۀ تعامل با داده مورد بررسی قرار می گیرد. ضمن آن که، مشکل ترجمه در مدل از زبان معمولی به زبان رسمی و نظری وجود دارد، که به دلیل عدم امکان مرزبندی میان پدیده های منطقی و غیرمنطقی است. در نهایت، به معرفت شناسی در استفاده از مدل ها در مالی به جای رویکردی صرفاً علمی اثباتی توجه می شود.
ارائه چارچوب مدیریت ریسک حوادث فاجعه بار به کمک ابزارهای مالی انتقال ثانویه ریسک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۴ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
283 - 306
حوزههای تخصصی:
هدف: تاکنون 62 نوع ریسک از حوادث فاجعه بار در جهان شناسایی شده که 34 نوع آن در کشور به وقوع پیوسته است. استفاده از ظرفیت ابزارهای انتقال ریسک جایگزین، یکی از استراتژی های مدیریت ریسک قبل از وقوع حوادث فاجعه بار است که برای پوشش مالی توصیه شده است. بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر، طراحی و ارائه چارچوب مدیریت ریسک حوادث فاجعه بار با استفاده از این ابزارهاست. روش: پژوهش حاضر بر اساس مراحل مرور نظام مند در یک دوره 8 ماهه صورت پذیرفته است. پس از مشخص شدن موضوع مطالعه، سؤال پژوهش تدوین و در ادامه، پروتکل پژوهش و مدل ذهنی مناسب طراحی و معیارهای ورود و خروج نیز تعیین شد. ابتدا 112 مقاله انتخاب شد و پس از طبقه بندی، غربالگری و سنجش کیفیت آنها، در نهایت 73 مقاله برای بررسی عمیق باقی ماند. از روش نمونه گیری غیرتصادفی قضاوتی و نیز گلوله برفی برای انجام 18 مصاحبه تا حصول اقناع نظری استفاده شد. داده های به دست آمده طبقه بندی، کدگذاری و سنتز شدند. یافته ها: عوامل مؤثر بر چارچوب پیشنهادی در چهار گزاره اصلی ضرورت، زیرساخت اجرا، اندازه گیری ریسک و طراحی ابزارهای مالی مناسب طبقه بندی شد. هر گزاره تعدادی زیرمجموعه و کد را شامل می شود که در مجموع 10 مقوله و 415 کد مفهومی را تشکیل می دهد. نتیجه گیری: مدل شماتیک برای تبیین چارچوب مدیریت ریسک فاجعه بار در مرحله قبل از وقوع آن ارائه شد. با توجه به تنوع عوامل شناسایی شده، می توان نتیجه گرفت که این چارچوب مفهومی چندبُعدی است که باید در فرایند اجرا در کانون توجه قرار گیرد.
الگوی بودجه ریزی بر مبنای عملکرد با رویکرد گزارشگری مالی بهنگام در بخش عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی مفهومی بودجه ریزی بر مبنای عملکرد با رویکرد گزارشگری مالی بهنگام در بخش عمومی ایران می باشد. این پژوهش از لحاظ روش شناسی جزو پژوهش های کیفی با رویکرد مبتنی بر نظریه پردازی زمینه بنیاد می باشد، جامعه آماری شامل خبرگان صاحب نظر در خصوص بودجه ریزی شامل مدیران اجرایی، اساتید حسابداری، مدیریت و اقتصاد و همچنین اساتید فن آوری اطلاعات دانشگاه های معتبر می باشد که با توجه به هدف پژوهش از روش نمونه گیری گلوله برفی یا زنجیره ای برای مصاحبه انتخاب شده است. پس از کسب نظر خبرگان از طریق 20 مصاحبه نیمه ساختار یافته طی سال های 1398- 1400 الگوی مفهومی بودجه ریزی بر مبنای عملکرد با رویکرد گزارشگری مالی بهنگام شامل شرایط علّی، بستر و زمینه(ساختار)، مداخله گر، پدیده محوری، راهبردهای بودجه ریزی مبتنی بر عملکرد و همچنین پیامدهای آن ها ارائه شده است. نتایج پژوهش نشان داد با توجه به هدف تعیین شده، ضمن توجه به فناوری اطلاعات در جهت گزارشگری مالی بهنگام، بایستی بهای تمام شده و مدیریت بهای تمام شده فعالیت های بهنگام در بودجه ریزی اولویت اصلی باشد و همچنین به ساختار تیمی و معماری سازمانی، هوشمند سازی کسب وکار و نهایتاً فرآیند گرایی توجه کافی شود تا ضمن رضایت مندی عمومی در سطح ملّی، مدیریت منابع و مصارف دولت میسر گردد و از این طریق رفاه اقتصادی ایجاد و ضمن ثبات اقتصادی، پایش لحظه ای عملکردها اتفاق خواهد افتاد که منجر به بهره وری لازم در تخصیص بهینه منابع در کوتاه مدت و بلندمدت می گردد.
تاثیر اصلاحات پارامتریک در تامین مالی تعهدات بلندمدت سازمان تامین اجتماعی با استفاده ازاکچوئری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
127 - 142
حوزههای تخصصی:
موضوع و هدف مقاله: بحران کسری منابع تامین مالی تعهدات بلند مدت سازمان تامین اجتماعی در سالهای اخیر یکی از مهم ترین مسایل پیش روی این سازمان بوده. پژوهش حاضر به تاثیر اصلاحات پارامتریک در تامین مالی تعهدات بلند مدت و با هدف معرفی مدل مطلوب اصلاحات پارامتریک می پردازد. روش پژوهش: به منظور دستیابی به اهداف پژوهش با تغییر در سه پارامتر اصلی: نرخ حق بیمه، سن بازنشستگی و سابقه پرداخت حق بیمه، تاثیر آنها بر منابع سازمان در یک بازه70ساله طبق اکچوئری و نرم افزار های محاسباتی (ILO–PENSو(PRAST برآورد شده. همچنین داده های پژوهش بر اساس محاسبات آماری و نرم افزار SPSS نیز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته. نهایتا یافته های هر دو روش با هم مقایسه شده اند. یافته های پژوهش: الف)طبق نتایج بدست آمده در صورت اعمال هر یک از اصلاحات فوق نقطه سر بسری در منابع سازمان به ترتیب تا سالهای 1413، 1414و 1416 به تعویق میافتد و منابع لازم جهت پرداخت تعهدات بلندت فراهم می شود. ب) اولویت انجام هر یک از اصلاحات پارامتریک بر اساس محاسبات آماری برای تصمیم گیری مدیران تشریح شده. ج) مقایسه نتایج یافته های هر دو روش با هم. نتیجه گیری، اصالت و افزوده آن به دانش: با انجام اصلاحات پارامتریک، سازمان تامین اجتماعی در کوتاه مدت می تواند ضمن حل بحران تامین مالی فعلی، علاوه بر تامین منابع لازم برای ایفای تعهدات بلند مدت، فرصت کافی نیز برای برنامه ریزی انجام اصلاحات ساختاری و بلند مدت بدست می آورد.
تحلیل تشخیص رفتار سازگار و مجاز اخلاقی در حرفه حسابداری و حسابرسی بر حسب پنج عامل بزرگ شخصیت نئو (مطالعه موردی حسابرسان دیوان محاسبات کشور)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۲ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۶
۱۱۸-۸۴
حوزههای تخصصی:
رفتار سازگار اخلاقی آن الگوی اخلاقی است که در آن انجام تخلفات غیراخلاقی کوچک در طول زمان منجر به رفتارهای غیراخلاقی بزرگ شده و به عبارتی فرد در انجام رفتارهای غیراخلاقی سازگار می شود. وجود چنین رفتاری در حسابداران می تواند به مرور زمان آنها را به انجام تخلفات و گزارش گری های مالی متقلبانه بزرگتر و حسابرسان را به نادیده گرفتن اصول اخلاق حرفه ای بیشتری سوق دهد. از طرفی در برخی افراد انجام اولین عمل غیراخلاقی در یک حوزه باعث می شود که یک انگیزه داخلی برای پایان دادن یا محدود کردن رفتارهای غیراخلاقی بعدی در آنها ایجاد شود که به آن رفتار مجاز اخلاقی گفته می شود. هدف این تحقیق بررسی نقش ویژگی های شخصیتی در بروز رفتار سازگار و مجاز اخلاقی است. روش این پژوهش نیمه تجربی، کاربردی و از نوع مقطعی در سال 1398 و به صورت دو مطالعه جداگانه انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش در مطالعه اول دانشجویان حسابداری در دانشکده اقتصاد و مدیریت واحد علوم تحقیقات تهران با نمونه آماری 242 نفر و در مطالعه دوم حسابرسان فنی دیوان محاسبات کشور با نمونه آماری 217 نفر است. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه جمع آوری شده و با روش تحلیل تشخیص همزمان و گام به گام و با نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهند از بین پنج عامل بزرگ شخصیت نئو، سطح بالای وظیفه شناسی و سطح پایین روانژندی می تواند منجر به بروز رفتار مجاز اخلاقی در افراد شوند.
تأثیر سرمایه روانشناختی بر اخلاق حرفه ای ذی حسابان (مطالعه موردی: ذی حسابان دستگاه های اجرایی استان زنجان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر سرمایه روانشناختی، به عنوان یکی از مبانی مزیت رقابتی در سازمان ها و ابعاد آن (امیدواری، خوش بینی، خودکارآمدی و تاب آوری) بر اخلاق حرفه ای ذی حسابان دستگاه های اجرایی استان زنجان است. جامعه آماری پژوهش 48 نفر از ذی حسابان دستگاه های اجرایی استان زنجان می باشد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه سرمایه روانشناختی استاندارد لوتانز و همکاران (2007) و جهت سنجش متغیر اخلاق حرفه ای از پرسشنامه محقق ساخته مبتنی بر آیین رفتار حرفه ای جامعه حسابداران رسمی ایران و نتایج مطالعات زارفر (2016)، استفاده شده است. فرضیه ها با روش مدل یابی معادلات ساختاری مورد آزمون قرار گرفته و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار Smart PLS استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که بین سرمایه روانشناختی و ابعاد آن و اخلاق حرفه ای ذی حسابان دستگاه های اجرایی، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش، می توان ادعا کرد تقویت سرمایه روانشناختی و ابعاد آن منجر به تقویت سطح اخلاق حرفه ای ذی حسابان می شود. در نتیجه، توجه به مولفه های سرمایه روانشناختی و لحاظ نمودن آن ها در برنامه ریزی و مدیریت ذی حسابان از سوی ادارات کل امور اقتصادی و دارایی استان ها و در رأس آن وزات امور اقتصادی و دارایی می تواند در بهبود اعمال نظارت مالی از سوی ذی حسابان اثرگذار باشد.
بررسی ابعاد درگیری تحصیلی دانشجویان حسابداری در برنامه های آموزش الکترونیکی دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۵
201 - 220
حوزههای تخصصی:
شیوع همه گیری جهانی COVID-19 منجر به تغییرات اساسی در رویکردهای آموزشی کشور شده است. اکثر موسسات عالی به آموزش آنلاین متوسل شدند و در مدت زمان کوتاهی فرآیند آموزش را فقط به صورت آنلاین اجرا کردند. از این رو، پژوهش حاضر اهمیت و وضعیت ابعاد درگیری های تحصیلی دانشجویان حسابداری در محیط آموزشی الکترونیک را مورد بررسی قرار داده است. جامعه آماری پژوهش متشکل از دانشجویان حسابداری دانشگاه های تهران، علامه طباطبائی، شهید بهشتی، تربیت مدرس و الزهرا در کلیه مقاطع تحصیلی می باشد. داده های پژوهش بر اساس پرسشنامه ای شامل 24 مفهوم مربوط به چارچوب درگیری های آنلاین برای تحصیلات عالی ردموند و همکاران (2018) که کارکرد آن در محیط آموزشی کشور طبق نظرات اساتید دانشگاهی مورد تأیید قرار گرفت، جمع آوری گردید. نتایج حاصل از شاخص های نکویی ب رازش، تایی د کننده اعتبار شاخص های چارچوب درگیری های آنلاین بوده است. در پایان ابعاد چارچوب درگیری های آنلاین دانشجویان حسابداری در پنج دانشگاه م ورد مطالع ه با استفاده از نرم افزار SPSS تحلیل گردید. نتایج آزمون فریدمن نشان داد که از منظر دانشجویان حسابداری در یک محیط آموزشی الکترونیک، به ترتیب درگیری های تحصیلی رفتاری، شناختی، اجتماعی، مشارکتی و عاطفی دارای بیشترین اهمیت هستند. نتایج آزمون t تک نمونه ای نشان داد که میانگین نمرات اختصاص داده شده به درگیری های اجتماعی، شناختی، رفتاری، مشارکتی و عاطفی تفاوت معناداری با مقدار آزمون (حد متوسط 3) دارد. از دیدگاه دانشجویان حسابداری، سطح کلیه درگیری های بررسی شده کمتر از حد متوسط می باشد.
مدل سازی شاخص پویای شرایط مالی و بررسی اثرگذاری آن بر قابلیت پیش بینی بازده سهام ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف : در این پژوهش، از یک مدل خودرگرسیون برداری عاملی تعمیم یافته با پارامترهای متغیر طی زمان برای ساخت شاخص شرایط مالی استفاده شده است. تغییرپذیری، طی زمانی این امکان را در پارامترهای مدل (TVP) فراهم می کند که وزن منتسب به هر یک از متغیرهای به کاررفته در شاخص طی زمان انعطاف پذیر باشد و بدین ترتیب، پویایی های طی زمان ارزیابی شود. سپس توانایی شاخص استخراج شده برای پیش بینی متغیرهای مختلف ارزیابی شده است. روش : شاخص شرایط مالی با استفاده از روش TVP-FAVAR و داده های فصلی دوره زمانی 1398-1368 برآورد شده است. متغیرهای استفاده شده شامل نرخ بهره و تورم، رشد نرخ ارز، مصرف، تسهیلات بانکی، شاخص کل بورس، حجم پول، درآمدهای نفتی و نرخ رشد تولید ناخالص داخلی بوده است. نتایج : نتایج نشان دهنده وجود نوسان های چشمگیری در پارامترهای مدل بوده است. مطابق نتایج، شوک واردشده از ناحیه بهبود شاخص شرایط مالی به واکنش مثبت در شاخص بازار سهام منجر شده است؛ همچنین در شاخص شرایط مالی استخراج شده، توانایی پیشی بینی زیادی وجود دارد.
ارائه مدل ترکیبی نوین برای کیفیت حسابرسی و تحلیل حساسیت مؤلفه های مؤثر بر آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر ارائه مدل و اعتبارسنجی آن جهت سنجش کیفیت حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. جامعه آماری پژوهش در بخش اول خبرگانی هستند که با مبانی نظری کیفیت حسابرسی آشنایی کامل دارند و در این خصوص صاحب نظر هستند. جامعه آماری دوم شامل کلیه شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. در بخش کیفی 15 نفر خبره با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و در بخش کمّی با روش حذف سیستماتیک تعداد 147 شرکت فعال طی سال های 1393 تا 1399 انتخاب شدند. پس از بررسی مبانی نظری پژوهش، پرسشنامه ای براساس طیف 5 گزینه ای لیکرت به منظور شناسایی مؤلفه های مؤثر پژوهش طراحی شد. سپس با استفاده از روش رتبه بندی فریدمن، مؤثرترین مؤلفه و وزن هر یک مشخص گردید. در نهایت به منظور اعتبارسنجی و تحلیل حساسیت، مدل پیشنهادی با استفاده از داده های بدست آمده در بخش کمّی پژوهش از روش محاسبه سهم هر مولفه در نوسان شاخص کل استفاده شد، نتایج نشان داد عوامل مؤثر بر کیفیت حسابرسی را می توان به طور کلی در 2 بُعد اصلی، 4 مؤلفه اصلی و 20 نماگر منفرد دسته بندی نمود که جنبه های اصلی تبیین کننده کیفیت حسابرسی شامل ویژگی های مؤسسه و تیم حسابرسی ، اثربخشی کمیته حسابرسی، ویژگی های صاحب کار، عوامل کلان و حرفه و عوامل محیطی می باشد. همچنین نماگرها و مؤلفه های اصلی از اولویت یکسانی در تعیین کیفیت حسابرسی برخوردار نیستند و هرچه میانگین رتبه های هر بُعد بیشتر باشد، اهمیت آن در تعیین کیفیت حسابرسی بیشتر است. از بین 10 نماگر موجود در شاخص ترکیبی کیفیت حسابرسی، تنها نماگری که هم جزء مهم ترین نماگرها در بی ثبات کردن شاخص ترکیبی و هم جزء نماگرهای مهم در کاهش متوسط شاخص ترکیبی است، نماگر حق الزحمه حسابرسی می باشد که یکی از شاخص های اصلی ویژگی های مؤسسه و تیم حسابرسی است.
A quantum Model for the stock Market(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Price return and P/E are two interesting factors for a lot of investors; The Bohmian quantum mechanics used referring to the time correlation of return and P/E of the stock market under consideration. In this study, we extend the quantum potential concept to determine the behaviour of P/E and also price return in two different industry of Tehran stock market during a time interval of April. 2008 to march 2019. The obtained results show that the quantum potential behaves in the same manner for P/E and price return, also confines the variations of the P/E and price return into a specific domain. Furthermore, a joint quantum potential as a function of return and P/E is derived by the probability distribution function (PDF) constructed by the real data of a given market. It serves as a suitable instrument to investigate the relationship between these variables. The resultant PDF and the corresponding joint quantum potential illustrate that where we have light points in joint quantum potential chart, the probability of those amount of P/E and price return are more than other points. In addition, because of the rectangular shape of the joint quantum potential chart we can say that these two variables behave as two independent variables in the Market.
مقایسه عملکرد الگوریتم های تکاملی NSGAIIو SPEA2 در انتخاب پرتفولیوی بهینه در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
410 - 430
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، مقایسه عملکرد دو الگوریتم از الگوریتم های بهینه سازی تکاملی چندهدفه، شامل الگوریتم ژنتیک مرتب سازی نامغلوب (NSGAII) و الگوریتم تکاملی قدرت پارتو بهبودیافته (SPEA2) در دو رویکرد میانگین واریانس و میانگین نیمه واریانس برای انتخاب پرتفولیوی بهینه سهام در بورس اوراق بهادار تهران است.
روش: این پژوهش با استفاده از داده های 241سهم در یک بازه زمانی 174 ماهه (از مهر 1385 تا پایان اسفند 1399) در بورس اوراق بهادار تهران صورت گرفته است. پس از طراحی الگوریتم های مدنظر و انتخاب پرتفولیوی بهینه بر اساس آن ها، با استفاده از نسبت شارپ و آزمون مقایسه میانگین ها، عملکرد این پرتفولیوها در مقاطع زمانی سه ماهه ارزیابی و مقایسه شدند.
یافته ها: با انجام آزمون فرضیه، روی نسبت شارپ پرتفولیوهای تشکیل شده طبق الگوریتم های پژوهش، مشخص شد که الگوریتم SPEA2 نسبت به الگوریتم NSGAII عملکرد بهتری دارد. با انجام آزمون برگشت (بک تست) با داده های واقعی سه ماهه منتهی به پایان سال 1400 این یافته تأیید شد. همچنین نتایج حاصل از آزمون مقاومت، برتری الگوریتم SPEA2 به عنوان الگوریتم برتر در این پژوهش را نسبت به مدل سنتی مارکوویتز تأیید کرد.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که الگوریتم SPEA2 نسبت به الگوریتم NSGAII در هر دو رویکرد میانگین واریانس و میانگین نیمه واریانس برای انتخاب پرتفولیوی بهینه عملکرد بهتری است.
تأثیر خوش بینی و کوتاه بینی مدیر عامل بر ابعاد مدیریت ریسک شرکت با توجه به نقش تعدیلی: ارتباط سیاسی و کارایی مدیر عامل(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ویژگی های رفتاری مدیران یکی از مهم ترین عوامل در تصمیم گیری درباره تأمین مالی و ترکیب ساختار سرمایه شرکت است. با افزایش رقابت و دشواری مدیریت در محیط های پیچیده سازمانی، سازمان ها نیازمند مدیرانی هستند که این پیچیدگی های ذاتی را در زمان تصمیم گیری های مهم لحاظ و تفکیک کنند. مدیریت ریسک بخش مهمی از این فرآیند تصمیم گیری را تشکیل می دهد. ازاین رو در پژوهش حاضر به بررسی تأثیر خوش بینی و کوتاه بینی مدیران عامل بر ابعاد مدیریت ریسک شرکت شامل انطباق، استراتژی، عملیات و گزارشگری شرکت با توجه به نقش تعدیل گری ارتباط سیاسی و کارایی مدیرعامل پرداخته و برای این منظور با داده های مربوط به 130 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1393 الی 1397 با به کارگیری رگرسیون چند متغیره باداده های ترکیبی موردبررسی قرار گرفت. یافته های حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که بین خوش بینی مدیرعامل و استراتژی و عملیات شرکت رابطه منفی و گزارشگری شرکت رابطه مثبت و از طرفی بین کوتاه بینی مدیرعامل و استراتژی و انطباق شرکت رابطه منفی و معناداری وجود دارد. ارتباط سیاسی مدیرعامل رابطه بین خوش بینی مدیرعامل و عملیات شرکت و رابطه بین کوتاه بینی و انطباق شرکت را تعدیل منفی می کند و از سوی دیگر کارایی بر رابطه بین خوش بینی مدیرعامل و انطباق و استراتژی شرکت تأثیر مثبت وبر عملیات شرکت تأثیر منفی دارد و کارایی مدیرعامل نقش تعدیل گری مثبت بر رابطه بین کوتاه بینی و استراتژی و گزارشگری شرکت و تعدیل گری منفی با عملیات شرکت دارد.
تاثیر اطلاعات سرمایه در گردش در پیش بینی درماندگی مالی بر مبنای ترکیب شبکه عصبی مصنوعی و الگوریتم تجمعی حرکت ذرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۲ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۸
75 - 101
حوزههای تخصصی:
با وجود این واقعیت که مدیریت سرمایه در گردش در درماندگی مالی نقشی محوری دارد؛ اما مطالعات انجام شده در این زمینه، تاکنون درک عمیقی از چگونگی تأثیرگذاری اطلاعات سرمایه در گردش بر درماندگی مالی را فراهم نکرده است؛ از این رو هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر اطلاعات سرمایه در گردش در پیش بینی درماندگی مالی بر مبنای ترکیب شبکه عصبی مصنوعی و الگوریتم بهینه سازی حرکت تجمعی ذرات است. نمونه آماری متشکل از 120 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1387 تا ۱۳۹۸ است. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، ابتدا 28 متغیر اثرگذار بر درماندگی مالی انتخاب و سپس با استفاده از روش رگرسیون لجستیک پیش رو مدل برآورد و 5 متغیر تاثیرگذار انتخاب گردید. در گام بعد، به منظور بررسی محتوای اطلاعاتی مدیریت سرمایه در گردش به مقایسه مدل پژوهش با توجه و بدون توجه به متغیر مدیریت سرمایه در گردش بر مبنای ترکیب شبکه های عصبی مصنوعی و الگوریتم بهینه سازی حرکت تجمعی ذرات پرداخته شده است. نتایج مقایسه دو مدل نشان داد توسعه مدل پژوهش، خطای آموزش شبکه عصبی با الگوریتم حرکت تجمعی ذرات را ب ه مق دار 0641/0 ک اهش می دهد. همچنین، با توسعه مدل پژوهش، از طریق وارد کردن متغیر مدیریت سرمایه در گردش، سطح زیرمنحنی راک به 6248/0 افزایش می یابد و در نتیجه، بر دقت مدل پژوهش تا 53/70 درصد افزوده می شود. همچنین نتایج، افزایش قدرت مدل توسعه یافته پژوهش را نش ان م ی ده د؛ ام ا نتیجه آزمون ضعیف است و نشان می دهد مدل توسعه یافته پژوهش نیز در تفکیک ش رکت ه ا به دو گ روه درمانده و غیر درمانده مالی، کمابیش یک مدل تصادفی است
تاثیر هم حرکتی سود بر احتمال دستکاری سود با در نظر گرفتن رقابت بازار محصول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات حسابداری نشان می دهد مدیران شرکت ها با انگیزه های مختلفی فرصت مدیریت و دستکاری سود را در اختیار دارند. با این حال، توانایی و تصمیم مدیران برای دستکاری یا عدم دستکاری سود، بستگی به میزان اطلاعاتی دارد که از سایر منابع اطلاعاتی در صنعت قابل دستیابی است. هم حرکتی سود که به حرکت همزمان سود شرکت با سود سایر شرکت ها در صنعت اشاره دارد، می تواند بر میزان درگیری مدیران با فعالیت های دستکاری سود تاثیرگذار باشد. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر هم حرکتی سود بر احتمال دستکاری سود و همچنین بررسی این ارتباط تحت شرایط رقابت بازار محصول است. نمونه مورد بررسی شامل 134 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1388 تا 1399 است. نتایج آزمون فرضیه اول نشان داد هم حرکتی سود تاثیر منفی و معنادار بر احتمال دستکاری سود دارد. به عبارت دیگر، افزایش هم حرکتی سود باعث کاهش احتمال دستکاری سود می شود. بر اساس نتایج فرضیه دوم در شرکت های با رقابت بازار محصول بالا، هم حرکتی سود تاثیر معناداری بر احتمال دستکاری سود ندارد ولی در شرکت-های با رقابت بازار محصول پایین، هم حرکتی سود تاثیر منفی و معنادار بر احتمال دستکاری سود دارد. نتایج آزمون تحلیل حساسیت نیز بیانگر این بود که در شرکت های با سن بالا، هم حرکتی سود تاثیر منفی و معنادار بر احتمال دستکاری سود دارد ولی تاثیر معناداری در شرکت های با سن پایین مشاهده نشد.