مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
دوگانگی مدیرعامل
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به بررسی ارتباط بین برخی از ساز وکارهای حاکمیت شرکتی، حق الزحمه حسابرسی و میزان مالکیت شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. میزان و ماهیت حق الزحمه حسابرسی مستقل به عوامل کلیدی، اندازه شرکت، پیچیدگی عملیات و ریسک حسابرسی مربوط است. حاکمیت شرکتی مجموعه ای از نظام ها، فرآیندها و ساختارهایی است که با استفاده از سازوکارهای درون سازمانی، نظیر: هیات مدیره، کنترل های داخلی اداری و حسابداری، کمیته حسابرسی و نیز سازوکارهای برون سازمانی ، مانند: نظارت قانونی، نظام حقوقی، بازار سرمایه و حسابرسی مستقل در پی کسب اطمینان از رعایت حقوق ذی نفعان، پاسخگویی، شفافیت وعدالت در واحد تجاری است . تحقیقات نشان دادند که ساختار حاکمیت شرکتی ضعیف با کیفیت گزارشگری مالی پایین و مشکل کنترل داخلی در ارتباط است. حاکمیت شرکتی ضعیف احتمالاً میزان ارزیابی ریسک ذاتی و ریسک کنترل را افزایش می دهد. افزایش این ریسک ها روی بودجه زمانی حسابرسی اثر می گذارد، که باعث افزایش حق الزحمه حسابرسی مستقل می شود. بر این اساس، 78 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 84 – 88 به عنوان نمونه انتخاب گردید. یافته های تحقیق در خصوص ارتباط بین برخی از ساز وکارهای حاکمیت شرکتی و حق الزحمه حسابرسی بیانگر وجود رابطه منفی بین حق الزحمه حسابرسی و درصد اعضای غیرموظف هیات مدیره و رابطه مثبت بین دوگانگی مدیرعامل با حق الزحمه حسابرسی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده است. همچنین، رابطه بین دوگانگی مدیرعامل و حق الزحمه حسابرسی هنگامی که مالکیت پراکنده است، قویتر است.
بررسی تأثیر ویژگی های هیئت مدیره بر ریسک خطای پیش بینی سود
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم در حسابداری که از دیرباز تاکنون جایگاه ویژه خود را در مباحث نظری حفظ کرده، سود است. در دوره های مختلف از ابتدای پژوهش های تجربی حسابداری که بر اساس روش شناسی علمی اثباتی همواره بررسی شده است سودمندی اطلاعات مرتبط با سود است و سود هم یکی از مهم ترین عوامل موثر بر تصمیم گیری های اقتصادی است. از این رو هدف این پژوهش بررسی تأثیر ویژگیهای هیئت مدیره بر ریسک خطای پیش بینی سود شرکتهای پذیرفتهشده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1393 تا 1397 با نمونه مشتمل بر 155 شرکت است. برای بررسی فرضیه از رگرسیون خطی چند متغیره و دادههای ترکیبی با استفاده از مدل حداقل مربعات تعمیمیافته استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که اندازه هیئت مدیره و دوگانگی مدیر عامل رابطه معنادار و معکوسی با خطای ریسک پیش بینی سود دارد اما استقلال هسئت مدیره با توجه به نتایج آزمون نشان داد که رابطه معنادار و مستقیمی با خطای ریسک پیش بینی سود دارد و در حالت کلی ویژگی های هیئت مدیره بر خطای ریسک پیش بینی سود تأثیر معناداری دارد.
بررسی تأثیر ویژگی های مدیرعامل بر عملکرد بانک
حوزههای تخصصی:
در راستای رشد و توسعه پایدار کشورها، توجه به بالندگی سازمان ها، از جمله سیاست های موردتوجه همه مدیران هست، بانک ها هم از این موضوع مستثنا نیستند. بانک ها باید توسط مدیرانی، مدیریت شوند که می توانند ارزش شرکت را افزایش دهند؛ با این حال برخی از بانک ها به نظر نمی رسد که به شدت از این الزامات پیروی کنند که ممکن است دلایلی را برای توضیح، برخی از بانک ها در مورد بی تجربگی توضیح دهد. مدیران اجرایی تصمیمات ساختاری سرمایه نامناسب را اتخاذ می کنند که باعث ناکارآمدی تصمیمات ساختار سرمایه می گردد از این رو هدف تحقیق بررسی تاثیر ویژگی مدیرعامل از جمله دوگانگی مدیرعامل، ترجبه مدیرعامل و تنوع جنسیتی مدیرعامل بر عملکرد بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. جامعه آماری کلیه بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بین سال های 1390 تا 1398 می باشد که با استفاده از رگرسیون خطی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که ویژگی های مدیرعامل بر عملکرد بانک تاثیر معناداری دارد و بانک ها برای عملکرد بهتر از مدیران مرد استفاده کنند همچنین تجربه بالای مدیران باعث بهبود عملکرد بانک شده که این نشان دهنده این می باشد که باید به مدیران فرصت داد که عملکرد واقعی خودشان را نشان دهند و هرچقدر تجربه کاری آن ها بالا می رود عملکرد بانک ها نیز بهتر می گردد و علاوه بر این این تحقیق نشان داد که مرد ها عملکرد بهتری در اداره بهتره بانک ها دارند و می توانندعملکرد بانک رو بهبود بخشند.
تأثیر دوگانگی و تصدی مدیرعامل بر نوآوری شرکت
حوزههای تخصصی:
بر اساس ادبیات حسابداری، مدیران ارشد اجرایی قدرت تصمیم گیری گسترده ای دارند و توانایی تأثیر قابل توجهی بر تصمیمات تحقیق و توسعه شرکت خود دارند که در نتیجه ویژگی های آنها بر نوآوری شرکت تأثیرگذار است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر دوگانگی و تصدی مدیرعامل بر نوآوری شرکت می باشد. اطلاعات موردنیاز این پژوهش برگرفته از صورت های مالی 135 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1398-1390 می باشد. پژوهش حاضر، ازنظر هدف کاربردی؛ و ازنظر ماهیت و محتوا از نوع همبستگی است. برای آزمون وجود رابطه بین متغیرها و معنادار بودن مدل برآورده شده از روش رگرسیون چندگانه مبتنی بر تحلیل داده های تابلویی (پانل دیتا) استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که دوگانگی مدیرعامل بر نوآوری شرکت تأثیر معنی دار و مثبتی دارد اما تأثیر مدت تصدی مدیرعامل بر نوآوری شرکت معنی دار نیست.
بررسی نقش تعدیلگری قدرت نظارتی اعضای هیئت مدیره بر رابطه بین شرایط محیطی و مسئولیت اجتماعی شرکت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: با توجه به اهمیت مسئولیت اجتماعی، هدف این پژوهش مطالعه نقش تعدیلگری قدرت نظارتی اعضای هیئت مدیره بر رابطه بین شرایط محیطی و مسئولیت اجتماعی شرکت ها است. روش: به منظور آزمون فرضیه های پژوهش نمونه ای مشتمل بر 130 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 1393 تا 1399 جمع آوری شد و بر اساس مدل رگرسیون چندگانه و با استفاده از داده های پنل، به بررسی نتایج پرداخته شد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد که شرایط محیطی ناپایدار در درجات مختلف دوگانگی مدیرعامل و سطح پایین استقلال هیئت مدیره منجر به کاهش مسئولیت اجتماعی شرکت ها و در سطوح متوسط و بالای استقلال هیئت مدیره منجر به افزایش مسئولیت اجتماعی می شود. همچنین دوگانگی مدیرعامل تأثیر منفی بر مسئولیت اجتماعی دارد، اما استقلال هیئت مدیره بر مسئولیت اجتماعی تأثیر ندارد. نتیجه گیری: استقلال هیئت مدیره در رابطه شرایط محیطی و مسئولیت اجتماعی نقش تعدیلگر دارد. دانش افزایی: در پژوهش های پیشین، رابطه بین عوامل محیط خارج از شرکت و یا نقش نظارتی هیئت مدیره با مسئولیت اجتماعی شرکت به تفکیک سنجیده شده، در این پژوهش با مرتبط ساختن این دو مفهوم به یکدیگر، اثر تعدیلگر یک فاکتور درون شرکتی مانند قدرت نظارتی هیئت مدیره بر رابطه بین شرایط محیطی شرکت و ایفای نقش مسئولیت اجتماعی بررسی شده است.
ویژگی های هیئت مدیره، ریسک عملیاتی و ریسک پذیری شرکت
منبع:
مدیریت بازرگانی و علم اطلاعات سال ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲
73 - 87
حوزههای تخصصی:
ریسک پذیری شرکت ها به دلیل بحران مالی جهانی در چند سال گذشته توجه عمومی،قانونگذاران و دانشگاهیان را به خود جلب کرده است. سطح ریسک پذیری شرکت نشان می دهد که آیا مدیران یک پروژه پرخطر را انتخاب می کنند یا خیر. سطح بالاتر ریسک پذیری به این معنی است که مدیران سرمایه گذاری های مخاطره آمیز اما افزایش دهنده ارزش را ترجیح می دهند که باعث پیشرفت فناوری تولید می شود. انگیزه هایی برای افزایش ریسک پذیری شرکتی با انجام سرمایه گذاری های مخاطره آمیز دارند، بنابراین، این مقاله باهدف بررسی این موضوع از منظر حاکمیت هیئت مدیره بر ویژگی های هیئت مدیره با ریسک عملیاتی و ریسک پذیری شرکت مورد بحث قرار می گیرد.روش گردآوری داده ها، روش اسناد کاوی و مراجعه به بانک های اطلاعاتی و روش تحلیل داده ها از نوع استنباطی می باشد و نرم افزار به کاررفته برای آماده سازی داده ها و تخمین الگو ها، ایویوز است. جهت آزمون فرضیه های پژوهش از الگوی داده های ترکیبی استفاده شد. جامعه آماری پژوهش، شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است که با نمونه گیری حذف سامانمند، تعداد 136 شرکت در بازه زمانی سال های 1395 الی 1401 انتخاب و بررسی شدند.یافته های پژوهش نشان دهنده این است که بین اندازه هیئت مدیره و ریسک پذیری شرکت رابطه وجود ندارد. همچنین بین ریسک پذیری شرکت و استقلال هیئت مدیره رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد و بین دوگانگی مدیرعامل و ریسک پذیری شرکت رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. بین استقلال هیئت مدیره و ریسک عملیاتی شرکت رابطه معکوس و معناداری وجود دارد. همچنین بین اندازه هیئت مدیره و ریسک عملیاتی شرکت رابطه معناداری وجود ندارد. بین دوگانگی مدیرعامل و ریسک عملیاتی شرکت رابطه معناداری وجود ندارد.