فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱۲٬۵۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
صندوق های ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری، ﻧﻬﺎدﻫﺎی ﻣﺎﻟﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻓﻌﺎﻟﯿﺖ اﺻﻠﯽ آن ها ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری در اوراق ﺑﻬﺎدار اﺳﺖ و ﻣﺎﻟﮑﺎن آن ﺑﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری ﺧﻮد، در ﺳﻮد و زﯾﺎن ﺻﻨﺪوق شریک اند. ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاراﻧﯽ ﮐﻪ واﺣﺪﻫﺎی ﺻﻨﺪوقﻫﺎی ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری را ﺧﺮﯾﺪاری می کنند ﻫﻤﺎن ﻣﺎﻟﮑﺎن ﯾﺎ ﺳﻬﺎم داران ﻫﺴﺘﻨﺪ. ﻣﺪﯾﺮان ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاری صندوق ها ﺑﺮای ﺑﻬﺒﻮد ﻋﻤﻠﮑﺮد آن ها ﺑﺎﯾﺪ از ﺗﺨﺼﺺ و ﻣﻬﺎرت ﻻزم ﺑﺮﺧ ﻮردار ﺑﺎﺷﻨﺪ، آن ها ﺑﺎﯾﺪ اﻓﺮاد حرفه ای در ﺑﺎزار ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﺑﺎﺷﻨﺪ ﺗﺎ صندوق های ﺳ ﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔ ﺬاری ﺑ ﻪ ﻋﻤﻠﮑ ﺮد دﻟﺨ ﻮاه و ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬاران در صندوق ها ﻧﯿﺰ ﺑﻪ ﺣﺪاﮐﺜﺮ ﺳﻮد ﺳﺮﻣﺎﯾﻪ ﮔﺬارﯾﺸﺎن دﺳﺖ ﯾﺎﺑﻨﺪ. ﻋﻤﻠﮑﺮد و ﺑﺎزده ﺻﻨﺪوقﻫﺎی ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاری و ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺆﺛﺮ ﺑﺮ ﻋﻤﻠﮑﺮد آنﻫﺎ، ﻫﻤﻮاره ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ ﺳﺮﻣﺎﯾﻪﮔﺬاران، ﻣﺪﯾﺮان ﺻﻨﺪوقﻫﺎ و ﻧﯿﺰ ﻣﻘﺮرات ﮔﺬاران ﺑﻮده اﺳﺖ. در همین رابطه هدف پژوهش حاضر نیز تاثیر صفات سه گانه تاریک شخصیت مدیران بر عملکرد مالی صندوق های سرمایه گذاری با تاکید بر عوامل اقتصادی در بورس اوراق بهادار تهران بوده است که جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های استاندارد و توزیع آن بین 384 خبره، داده های نرم افزار رهاورد نوین، داده های سایت بانک مرکزی و گزارشات آن استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که نرخ ارز با بازده صندوق ها ارتباط معناداری داشته و همچنین صفت ماکیاولیسم، خودشیفتگی و جامعه ستیزی نیز با بازده صندوق ها ارتباط معناداری داشته است که در همین رابطه پیشنهاداتی در راستای بهبود عملکرد مالی صندوق های سرمایه گذاری ارائه شده است.
حساسیت سرمایه گذاری شرکت ها به عدم اطمینان و جریان نقدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
963 - 993
حوزههای تخصصی:
هدف: یکی از تصمیم های مالی بسیار مهم شرکت ها، تصمیم های سرمایه گذاری است. هدف از تصمیم های سرمایه گذاری، کسب بازدهی بیشتر است و برای کسب بازدهی مناسب از طریق سرمایه گذاری، شناخت دقیق عوامل مؤثر، امری ضروری است؛ زیرا نوسان در سرمایه گذاری می تواند از منابع مختلف ناشی شود. از دیدگاه نظریه اختیار واقعی، عدم اطمینان نقش در تصمیم های سرمایه گذاری شرکت ها تعیین کننده ای دارد؛ زیراعدم اطمینان، بر جریان های نقدی آتی شرکت ها تأثیر می گذارد و عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیران و سهام داران را تشدید می کند؛ در نتیجه عاملی که باید در تصمیم های سرمایه گذاری شرکت ها مدنظر قرار گیرد و در تصمیم های سرمایه گذاری نقش تعیین کننده ای دارد، عدم اطمینان است. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی حساسیت سرمایه گذاری شرکت ها به عدم اطمینان و جریان نقدی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. این مطالعه می کوشد تا ادبیات مربوط به سرمایه گذاری را بدین شرح گسترش دهد: یک) برخلاف ادبیات قبلی که رابطه عدم اطمینان و سرمایه گذاری را بررسی کرده اند، این مطالعه تأثیر اشکال مختلف عدم اطمینان (عدم اطمینان اطمینان خاص شرکت، عدم اطمینان بازار، عدم اطمینان اقتصادی و عدم اطمینان مبتنی بر CAPM) بر سرمایه گذاری را بررسی می کند؛ دو) این مطالعه به صورت تجربی تأثیر جریان نقدی بر ارتباط بین اشکال مختلف عدم اطمینان و سرمایه گذاری شرکت را آزمون می کند.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت هم بستگی از نوع علّی است. برای جمع آوری اطلاعات مرتبط با مبانی نظری، از روش کتابخانه ای استفاده شده است. به منظور دستیابی به اهداف پژوهش، از داده های ۸۴۰ سال شرکت طی دوره زمانی ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۹ استفاده شده است. همچنین، برای برازش مدل های پژوهش، از روش گشتاور تعمیم یافته (GMM) دو مرحله ای آرلانو و بوند، برای اجتناب از مسائل درون زایی استفاده شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که عدم اطمینان، یکی از عوامل تأثیرگذار بر سرمایه گذاری شرکت هاست و هر چهار شکل عدم اطمینان (عدم اطمینان خاص شرکت، عدم اطمینان بازار، عدم اطمینان مبتنی بر CAPM و عدم اطمینان اقتصادی) بر سرمایه گذاری شرکت ها تأثیر مثبت و معناداری دارد. علاوه براین، نتایج پژوهش حاکی از آن است که جریان نقدی، تأثیر عدم اطمینان خاص شرکت و عدم اطمینان اقتصادی بر سرمایه گذاری را تشدید می کند و تأثیر عدم اطمینان بازار و عدم اطمینان مبتنی بر CAPM بر سرمایه گذاری را کاهش می دهد؛ بنابراین، میزان سرمایه گذاری شرکت ها، هم به عدم اطمینان شرکت و هم به میزان جریان نقدی شرکت بستگی دارد.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش با تأیید دیدگاه های اختیار واقعی رشد و تابع محدب درآمد نهایی سرمایه و همچنین، عدم تأیید دیدگاه های اختیار واقعی انتظار و ساختار بازار و فناوری تولید، نشان می دهد که افزایش در عدم اطمینان، سبب ترغیب سرمایه گذاری می شود؛ زیرا یک تصمیم سرمایه گذاری زودهنگام، می تواند با کسب فرصت های رشد نسبت به سایر رقبا، مزایای رقابتی را افزایش دهد. علاوه براین، تصمیم های سرمایه گذاری زودهنگام، می تواند به شرکت کمک کند تا سهم بازار خود را افزایش دهد و منفعت بیشتری کسب کند. به عبارتی، ریسک بیشتر، سرمایه گذاری بیشتر و بنابراین سرمایه گذاری مجدد بیشتر است؛ زیرا هرچقدر ریسک بیشتر باشد، بازده مورد انتظار سرمایه گذاری بیشتر خواهد بود و در نتیجه به سرمایه گذاری مجدد بیشتری منجر می شود.
اقدام پژوهی جهت شناسایی زمینه های بروز خطای ادراکی حسابرسان براساس سه وجه نیمه تاریک شخصیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۶
۴۴۵-۴۰۳
حوزههای تخصصی:
هدف این مطالعه شناسایی محورهای اصلی علل زمینه ای بروز خطای ادراکی حسابرسان و ارزیابی ماتریسی تأثیر آن بر اختلال نیمه تاریک شخصیت در حسابرسی می باشد. این مطالعه به لحاظ روش شناسی در دسته پژوهش های اکتشافی و ترکیبی قرار می گیرد که با انجام مصاحبه با خبرگان در بخش کیفی، ابتدا مضامین گزاره ای بروز خطای ادراکی را شناسایی می نماید و سپس براساس الگوی کلایزی (1978) نسبت به تعیین مقوله های محوری این پدیده اقدام لازم را انجام می دهد، تا در بخش کمی براساس فرآیند تحلیل ویکور خاکستری، اثرگذاری زمینه های بروز خطای ادراکی در احتمال بروز اختلال شخصیت تحریک خودشیفتگی در حسابرسی را مورد بررسی قرار دهد. در این مطالعه، 12 خبره ی حسابداری در بخش کیفی مشارکت داشتند و تعداد 26 نفر از شرکای حسابرسی که از تجربه ی کافی به واسطه ی سنوات خدمتی برخوردار بودند، به عنوان مشارکت کنندگان بخش کمی حضور داشتند. نتایج مطالعه در بخش کیفی از وجود 25 مضمون گزاره ای برای مقوله بندی زمینه های بروز خطای ادراکی حسابرسان حکایت دارد که در 4 مقوله تحت عناوین «زمینه های هنجاری»؛ «زمینه های شغلی»؛ «زمینه های فردی» و «زمینه های اجتماعی» بروز خطای ادراکی دسته بندی شدند. از طرف دیگر در بخش کمی نیز مشخص شد، زمینه های فردی بروز خطای ادراکی مهمترین مقوله ی زمینه ای بروز خطای ادراکی حسابرسان است که می تواند احتمال بروز اختلال شخصیت تحریک خودشیفتگی در حسابرسی را به عنوان بعد شخصیت پنهان، تحریک نماید.
شناسایی نقش و مسئولیت شخصیت های اصلی عرصه حکمرانی دارایی های عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال ۲۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۹۵
۴۵۲-۴۳۶
حوزههای تخصصی:
حکمرانی خوب به کشورها کمک می کند تا از منابع عمومی به بهترین شکل استفاده نموده، به توسعه اقتصادی و اجتماعی کمک نماید و اعتماد عمومی نسبت به دولت را ارتقا می دهد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی نقش و مسئولیت شخصیت های اصلی عرصه حکمرانی دارایی های عمومی است. این پژوهش با روش کیفی (روش فوکوس گروپ) از طریق برگزاری 5 جلسه با مشارکت 10 نفر از اساتید دانشگاهی در سال 1403 انجام شد. با استفاده از جلسات گروه کانونی و بررسی تخصصی موضوع، وظایف کلیدی هر یک از بازیگران اصلی در این حوزه شناسایی و تبیین شده است. یافته های پژوهش نشان داد نقش های اصلی در عرصه حکمرانی دارایی های عمومی شامل قانون گذاران و نهادهای نظارتی، کمیته های حسابرسی، دولت، واحدهای اطلاعات مالی، مؤسسات عالی حسابرسی، سازمان های حسابرسی خارجی، ذی نفعان، حسابرسان داخلی، مدیران و کارکنان هستند. هر کدام از این نهادها و افراد دارای نقش ها و مسئولیت های خاصی در ارتقای شفافیت، پاسخگویی و اعتماد عمومی در مدیریت دارایی های عمومی می باشند. علاوه بر این، در این پژوهش با هدف ارتقای اصول حکمرانی خوب و بهبود عملکرد سازمان های دولتی، به تحلیل دقیق و جامع این نقش ها و مسئولیت ها نیز پرداخته شده است.
تحلیل واکنش بازده سهام به مدلهای اندازه گیری گشتاورهای ریسک غیر سیستماتیک با نقش همزمان محدودیت آربیتراژ و توجهات محدود سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میانگین و واریانس بازده سهام به تنهایی برای توصیف توزیع بازده کافی نمی باشد. بنا به اعتقاد مارکویتز، توجه به گشتاورهای بالاتر نظیر چولگی و کشیدگی به عنوان شاخص ریسک به جای واریانس، نتایج دقیق تری دارد. لذا با توجه به تضادهای مطالعاتی بررسی واکنش بازده سهام به مدلهای اندازه گیری گشتاورهای ریسک غیر سیستماتیک قابل توجه بود. بدین منظور از بین شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بر اساس روش حذف سیستماتیک تعداد 152 شرکت به عنوان نمونه آماری (در قلمرو زمانی سالهای بین 1391 تا 1398) انتخاب شد. نتایج نشان داد با افزایش گشتاورهای ریسک غیرسیستماتیک محاسبه شده با مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای و مدل پنج عاملی فاما و فرنچ، بازده آتی سهام کاهش می یابد؛ این نتایج در راستای مفاهیم تئوری کارایی بازار سرمایه قابل توجیه است؛ دیگر نتایج نشان داد تاثیر گشتاورهای ریسک غیرسیستماتیک بر بازده آتی سهام با تعامل همزمان بین توجهات محدود سهامداران و محدودیت های آربیتراژ تشدید می شود؛ این نتایج بر اساس مفاهیم تئوری عدم تقارن اطلاعات و تئوری توجه محدود می باشد؛ که سرمایه گذاران به دلیل اولویت های غیرمنطقی برای سهام با چولگی مثبت ریسک پذیر هستند. این امر منجر می شود تا شرکتها با ریسک بیشتری در خصوص کاهش آتی قیمت سهام رو به رو باشند. وقتی بی توجهی سرمایه گذاران نهادی به مدیران با افزایش محدودیت های آربیتراژ همزمان شود، این اثر تشدید می شود و مدیران از طریق مدیریت سود، بر بازده سهام تاثیر گذار می شوند. تتایج کسب شده، با مستندات اشاره شده در چارچوب نظری پژوهش و ادبیات مالی مطابقت دارد.
بررسی پولشویی در ایران و راه کارهایی برای مبارزه با آن
حوزههای تخصصی:
طراحی مدل محصول داده محور با رویکرد سفر مشتری در حوزه محصولات نرم افزاری بازار سرمایه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
55 - 80
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف ارائه مدل جامع برای مدیریت محصول داده محور در حوزه محصولات نرم افزاری بازار سرمایه با تمرکز بر رویکرد سفر مشتری به انجام رسید. پژوهش حاضر بر اساس جهت گیری، کاربردی است که با روش آمیخته اکتشافی متوالی اجرا شد. در فاز کیفی، با استفاده از نظریه داده بنیاد و نمونه گیری هدفمند تا رسیدن به اشباع نظری، مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته با 15 نفر از خبرگان حوزه محصولات نرم افزاری بازار سرمایه انجام و سپس با رویکرد سیستماتیک داده ها در نرم افزار اطلس تی آی کدگذاری و مولفه های پارادایمی و مقوله هسته تبیین شد. در فاز کمّی نیز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، پرسشنامه از 384 نفر از فعالان حوزه بورس جمع آوری، با نرم افزار اس پی اس اس بررسی شده و مدل معادلات ساختاری با نرم افزار اموس مورد آزمون قرار گرفت. مولفه های انتقال پارادایم در عرصه تکنولوژی و توسیع فضای رقابتی به عنوان شرایط علّی، شکل گیری تخصص های پیشرفته، سبک متفاوت زندگی در دنیای دیجیتال و داده های متنوع و جدید به عنوان شرایط زمینه ای، ظهور رفتار سرمایه گذاری نوین به عنوان شرایط مداخله ای، پیاده سازی زیرساخت های سازمانی، تصویرسازی جامع استفاده از داده، اصلاح ساختار و توانمندسازی و حاکمیت داده در سطح کلان و قوانین رگولاتوری به عنوان راهبردها و تحصیل سازمان کارآمد، سلامت مالی مشتریان در بازار سرمایه و موفقیت محصولات داخلی در سطح رقابت جهانی به عنوان پیامد تبیین شدند. نتایج در دو فاز کیفی و کمی، نشان داد که مولفه های یافته شده طبق آنچه در مدل پارادایمی ترسیم شده است بر پدیده مرکزی اثرگذار و پیامدها از پدیده مرکزی اثرپذیر هستند.
Analyzing the Effect of Monetary Volatility on the Iranian Stock Market(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Nowadays, financial markets and especially the stock market are important and undeniable sources of financing for investment toward the economic growth and development of countries. These markets also have a tangible role as a basis for implementing monetary policy. This study aims to investigate the effect of monetary volatility on the seasonal performance of the Iranian stock market from April 2001 to March 2021.The TEDPIX index of the Tehran Stock Exchange was used for designing and explaining the research model for measuring monetary policy uncertainty in terms of the debt of banks to the Central Bank and to measure the Iranian stock market’s performance. With portfolio theory as the theoretical basis for the study, the housing price index and the exchange rate were added to the research model as other independent variables due to their importance to the portfolio of individuals. In this regard, monetary policy uncertainty was first calculated using the exponential general autoregressive conditional heteroskedastic (EGARCH) method. Then, the effect of uncertainty on the TEDPIX index was calculated using the vector auto regression (VAR) statistical method in EVIEWS 12. The findings indicate a significant negative correlation between monetary policy uncertainty and short and long term TEDPIX index. Moreover, exchange rate and housing price index has a significant positive effect on the TEDPIX index.
تبیین مؤلفه های موثر بر تاب آوری شرکت های تولیدی در شرایط بحرانی دوره کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری و منافع اجتماعی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۲)
209 - 236
حوزههای تخصصی:
هدف: تاب آوری به توانایی شرکت ها برای پیش بینی، آمادگی و پاسخ گویی به شرایط بحرانی اشاره می کند.پژوهش حاضر به تبیین مؤلفه های مؤثر بر تاب آوری شرکت های تولیدی در شرایط بحرانی می پردازد.روش: این پژوهش از نوع پژوهش های کاربردی بوده و از لحاظ روش شناسی همبستگی از نوع پس رویدادی می باشد. نمونه پژوهش شامل 129 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی سال های 1393 تا 1400 می باشد. جهت آزمون فرضیه ها از روش معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال س استفاده گردید.یافته ها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد، سرمایه فکری بر تاب آوری شرکت در شرایط بحرانی تاثیر مثبت و معناداری دارد. استفاده مناسب از سرمایه انسانی مانند آم وزش کارکنان، تعدیل ساختارها نظیر به کارگیری سیستم مناسب فناوری اطلاعات و ارتباطات و اهتمام بیشتر برای تامین نیاز مشتریان و کسب رضایت آنان ، می تواند ظرفی ت انطب اق شرکت را افزایش دهد و درنتیجه شرکت در شرایط بحرانی تاب آور شود. همچنین یافته ها نشان داد، اثربخشی هیات مدیره بر تاب آوری در شرایط بحرانی تاثیر دارد. هیات مدیره موثر، نقش بسزایی در جهت دهی و هدایت منسجم تمامی فعالیت ها به منظور تضمین کارآمدی و موفقیت شرکت در شرایط بحرانی دارد. نتایج حاکی از آن است، فعالیت های نوآورانه در شرایط بحرانی تاثیری بر تاب آوری شرکت های تولیدی ندارد.نتیجه گیری: شرکت های تولیدی لازم است در مواجه با شرایط بحرانی که فعالیت های اجتماعی، مالی و اقتصادی را مختل می کند، با برنامه ریزی جامع و اتخاذ تصمیم های استراتژیک و افزایش پتانسیل من ابع انسانی و بهبود س اختار درونی، ت اب آوری شرکت را افزایش دهند. دانش افزایی: این پژوهش برای نخستین بار تاب آوری شرکت های تولیدی را در بازارهای نوظهور بررسی نموده است و نشان داد، هیأت مدیره پویا و موثر و ظرفیت های منابع انسانی، ساختاری و رابطه ای به افزایش تاب آوری شرکتها در مواجه با شرایط بحرانی منجر می شود. یافته های پژوهش برای تحلیل گران، قانون گذاران و صاحبان سهام شرکت ها می تواند مفید واقع شود. همچنین یافته های پژوهش به غنای ادبیات عوامل موثر بر تاب آوری شرکت های تولیدی می افزاید.
بررسی نقش میانجی قابلیت مقایسه صورت های مالی بر رابطه بین رفتارهای فرصت طلبانه مدیران و واگرایی عقاید سرمایه گذاران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
باورها و گرایش های احساسی سرمایه گذاران می تواند با ایجاد تغییر در فضای بازار سرمایه بر جهت گیری حجم معاملات و قیمت بازار سهم تأثیرگذار باشد. این مقاله نقش میانجی قابلیت مقایسه صورت های مالی بر رابطه بین رفتارهای فرصت طلبانه مدیران و واگرایی عقاید سرمایه گذاران را مورد بررسی قرار داده است. این پژوهش به صورت پس رویدادی و با استفاده از روش همبستگی علی انجام شده است. شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، جامعه آماری پژوهش را شکل داده و با اعمال شرایط مورد نظر و به صورت حذف نظامند از اطلاعات134 شرکت به عنوان نمونه پژوهش در دوره زمانی بین سال های 1392 الی 1401 استفاده شده است. برای محاسبه واگرایی رفتار سرمایه گذاران از شاخص حجم معاملات غیرمنتظره استفاده شده و رفتارهای فرصت طلبانه مدیران به وسیله دو عامل مدیریت سود واقعی و بیش اطمینانی مدیران در تصمیم گیری مورد سنجش قرارگرفته است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد مدیریت سود و بیش اطمینانی مدیریت در تصمیم گیری، رابطه مستقیم و معناداری با واگرایی رفتار سرمایه گذاران دارد. همچنین قابلیت مقایسه صورت های مالی، رابطه مثبت میان مدیریت واقعی سود و بیش اطمینانی مدیریت بر واگرایی رفتار سرمایه گذاران درباره تعیین رقم صحیح ارزش ذاتی سهام حین اخذ تصمیم سرمایه گذاری را تعدیل می کند.
Investigating the Necessity of Presenting Corporate Sustainability Materials in Management Accounting Text books(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Emerging Technologies in Accounting, Auditing and Finance,Vol. ۲, No ۳, Autumn ۲۰۲۴
65-77
حوزههای تخصصی:
Abstract Objectives: Given the growing demands of internal and external stakeholders and the strategic importance of corporate sustainability, sustainability management accounting (SMA) has gained increasing global attention. This study examines the necessity of integrating SMA concepts and methods into management accounting textbooks to equip future management accountants with the required competencies. Methodology/Design/Approach: The study analyzes the extent to which sustainability topics are covered in management accounting textbooks, highlighting gaps and areas for improvement. It evaluates key sustainability concepts, legal requirements, standards, and the integration of sustainability performance indicators within management accounting frameworks such as the balanced scorecard. Findings: The analysis reveals that while textbooks provide basic coverage of sustainability concepts, legal frameworks, and environmental aspects, they largely overlook critical areas such as sustainability planning, control mechanisms, and internal sustainability reporting. These omissions limit the ability of management accountants to support corporate sustainability performance. Addressing these gaps requires a structured revision of accounting curricula based on expert recommendations. Innovation: This study emphasizes the need for fundamental curriculum revisions to incorporate sustainability issues into management accounting education. It calls on educators and policymakers to enhance textbook content to ensure that future accountants develop the necessary SMA competencies. The findings offer constructive recommendations for overcoming obstacles to integrating sustainability into accounting education.
پذیرش و به کارگیری استاندارد بین المللی گزارشگری مالی شماره 9 و کیفیت گزارشگری بانک ها
حوزههای تخصصی:
این پژوهش تأثیر پذیرش و به کارگیری استاندارد بین المللی گزارشگری مالی شماره 9 بر کیفیت گزارشگری بانک ها را بررسی می نماید. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی از نوع پیمایشی است که به منظور گردآوری و جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه پژوهش از نوع محقق ساخته است. جامعه آماری شامل مدیران ارشد، اعضای هیئت مدیره، هیئت عامل وکارشناسان ارشد بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری، حسابرسان و اساتید دانشگاه هستند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که پذیرش و به کارگیری استاندارد بین المللی گزارشگری مالی شماره 9، عدم تقارن اطلاع اتی ب ین بانک ها و مؤسسات مالی و اعتباری مختل ف را از طری ق تأکید بر حسابداری ارزش منصفانه، کاهش می دهد. شناسایی و ارائه اطلاعات به موقع در خصوص زیان اعتباری مورد انتظار در بانک ها از دیگر یافته های پژوهش است. علاوه بر آن، ارتقای مسئولیت پاسخگویی بانک ها، جلوگیری از فساد در امر تسهیلات، افزایش خصوصیات کیفی اطلاعات حسابداری در بانک ها و شناسایی و شفاف سازی طبقات مطالبات غیر جاری در بانک ها نیز از یافته های پژوهش حاضر می باشد. افزایش شفافیت و شناسایی به موقع زی ان اعتباری مورد انتظار نیز از مهم ترین مزایای به کارگیری استاندارد بین المللی گزارشگری مالی شماره 9 می باشد. نتایج پژوهش نشان داد که پذیرش و به کارگیری استاندارد بین المللی گزارشگری مالی شماره 9، کیفیت شناسایی و اندازه گیری معاملات، کیفیت شناسایی و اندازه گیری دارایی و بدهی ها، کیفیت ارائه و افشای اجزای صورت های مالی و خصوصیات کیفی اطلاعات حسابداری را در بانک ها افزایش می دهد.
تدوین مدل اندازه گیری و ارزیابی نقش کالاها به عنوان ابزار پوشش ریسک در پرتفوی سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات مالی دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
791 - 814
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر نقش کالاها را به عنوان ابزار سرمایه گذاری مستقل و تعیین نوع رابطه آن ها با یکدیگر و چگونگی رفتار کالاها در پرتفوی های مختلط بررسی و مشخص می کند که در این پرتفوی ها کدام نسبت ها برای «شاخص سهام و کالاها» جهت تصمیمات انتخاب سبد بهینه مطلوب است. هدف اصلی، بررسی فرضیه تنوع بخشی و پوشش ریسک (پناهگاه امن) کالاهای نقدی و آتی بورس کالای ایران در برابر سهام «در دوره های رونق و رکود بازار» و تعیین پرتفوی حداقل واریانس است.
روش: این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ روش پژوهش، کمّی است. رویکرد پژوهش، استنتاج (قیاس) است؛ زیرا مزایای مورد انتظار تجربی را با استفاده از اطلاعات تاریخی بررسی می کند. پژوهش حاضر از لحاظ نظری، در زمره پژوهش های اثباتی قرار می گیرد و از لحاظ آماری، از نوع تحقیقات هم بستگی است (مدل های اقتصاد سنجی). برای این منظور، از مدل های رگرسیونی تست بازار، هم بستگی شرطی پویا (DCC-GARCH) و پرتفوی مارکوییتز در طول دوره یازده ساله، از ابتدای سال ۱۳۸۸ تا انتهای سال ۱۳۹۸ در تواتر زمانی روزانه بهره گرفته شده است.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که کالاها «به تنهایی» به عنوان محلی برای سرمایه گذاری خطرناک هستند. طلا تنها کالایی است که می تواند شبیه یک بازار سهام فرض شود؛ زیرا طلا نیز بازده و نوسان های مشابه بازار سهام دارد. سایر کالاها «به استثنای مس»، نوسان های شایان توجه بیشتر با بازده کمتری نسبت به شاخص سهام دارند. در مدل تست بازار، نتایج از توانایی پوشش دهی مناسب برخی کالاها، به عنوان «پناهگاهی امن» در رژیم های مختلف بازار سهام (مراحل چرخه تجاری) حکایت دارد. در بحث تشکیل پرتفوی، اضافه کردن کالاها به صورت منفرد به پرتفوی سهام، اندکی بازده کمتری ارائه می دهد؛ اما با نوسان های پایین تر جبران می شود. از طرفی، نتایج گویای بهتر بودن عملکرد «پرتفویی از کالاها» نسبت به عملکرد «کالاهای منفرد» است. با اضافه کردن پرتفویی از کالاها «یا شاخص کالا» در پرتفوی مختلط، همچنان شاخص سهام وزن بیشتری در پرتفوی دارد (حدود ۹۴درصد)؛ اما متوسط ریسک پرتفوی به میزان بسیار زیادی کاهش یافته (حدود 557/1 واحد) و نسبت شارپ بهتری ارائه می دهد.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، به منظور بهره مندی از منافع تنوع بخشی، حرکت به سمت سرمایه گذاری در کالاها گزینه ای مناسب خواهد بود. البته، در تصمیمات مربوط به سرمایه گذاری «دوره های رونق و رکود بازار سهام» را نیز باید مد نظر قرار داد؛ زیرا طبق نتایج، فازهای چرخه تجاری یک شاخص قوی برای تخصیص تاکتیکی به کالاها به شمار می رود. همچنین، نتایج این مطالعه شواهدی را تأیید می کند که رفتار گروه های کالایی مختلف کاملاً متفاوت است. در نهایت، یک پوشش ریسک، لزوماً پناهگاهی امن برای بازار سهام نیست و برعکس.
توکن های غیر مثلی و عوامل موثر بر قیمت گذاری آن ها به روش فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۴۶)
111 - 134
حوزههای تخصصی:
توکن های غیر مثلی به عنوان دارایی های دیجیتال منحصربه فردی شناخته شده اند که در بلاک چین ذخیره می شوند. ویژگی غیر قابل تعویض بودن، آن ها را از سایر دارایی های رمزنگاری شده متفاوت می کند. بنابراین، قیمت گذاری آن ها متفاوت از قیمت گذاری توکن های مثلی است. هدف از انجام این پژوهش شناسایی ویژگی های اساسی و درک بهتری از عوامل موثر بر قیمت گذاری این توکن ها به روش فراترکیب است که با استفاده از مراحل هفت گانه سندلوسکی و با جستجو در عنوان، چکیده و متن اصلی منابع در پایگاه های اطلاعاتی که تا سپتامبر سال 2023 ارائه شده بودند، انجام می شود. در مجموع از میان 86 منبع یافت شده، 35 پژوهش به مرحله پذیرش محتوا رسیدند. این پژوهش جزء نخستین پژوهش هایی است که عوامل موثر بر قیمت گذاری توکن های غیرمثلی را شناسایی کرده است. ضمن اینکه تاکنون این عوامل با استفاده از روش فراترکیب ارائه نشده است. نتایج حاکی از آن است که 30 عامل در قیمت گذاری توکن های غیرمثلی موثرند که در شش مولفه و دو گروه اصلی دسته بندی شده اند. روایی این پژوهش با توضیح مراحل و با استفاده از روش برنامه مهارت های ارزیابی حیاتی بیان شده است و پایایی با استفاده از روش همبستگی درون رده ای سنجش و مورد تایید قرار گرفته است
کنش حسابرسان مستقل در مواجهه با تضادهای نمایندگی شرکت های برخوردار از روابط سیاسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
وجود تضاد منافع بین مدیران با مالکان و امکان وقوع مشکلات نمایندگی سبب شده است شناسایی عوامل بالقوه محرک هزینه های نمایندگی و ارزیابی نقش مکانیزم های نظارتی جهت کاهش شدت هزینه های نمایندگی تحمیل شده بر شرکت ها از اهمیت برخوردار شود. در مقاله حاضر نقش حسابرسان مستقل از بعد معیارهای ورودی ساختار کیفی در مواجهه با تضادهای نمایندگی شرکت های برخوردار از روابط سیاسی مورد ارزیابی قرار گرفته است. نسبت هزینه های عملیاتی به درآمدهای عملیاتی فروش به عنوان معیار هزینه های نمایندگی مطرح شده است. وجود ارتباطات دولتی سیاسی در ساختار هیأت مدیره یا مالکیت سهام شرکت ها ملاک ارزیابی روابط سیاسی در نظر گرفته شده است. به علاوه، نقش حسابرسان مستقل از منظر امتیاز کنترل کیفی، چرخش و تخصص در صنعت به عنوان معیارهای ورودی ساختار کیفی حسابرسی مورد بررسی قرار گرفته است. داده های پژوهش شامل 1632 مشاهده شرکت-سال است که مشتمل بر 204 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. از مدل های رگرسیون چندمتغیره جهت تحلیل فرضیه های پژوهش استفاده شده است و ماهیت داده ها از نوع ترکیبی با اثرات ثابت و روش حداقل مربعات تعمیم یافته است. شواهد نشان دادند شرکت های دارای روابط سیاسی از هزینه های نمایندگی بالاتری برخوردار هستند. از طرفی، ویژگی های اعتبار کیفی، چرخش و تخصص صنعت حسابرسان مستقل سبب کاهش معنی دار سطح هزینه های نمایندگی شده اند. به علاوه، شواهد حاکی از آن است که اعتبار کیفی حسابرسان، چرخش حسابرسان و تخصص صنعت حسابرسان مستقل سبب تضعیف ارتباط مثبت روابط سیاسی و هزینه های نمایندگی شده اند و از آثار مخرب تضاد منافع کاسته اند. در واقع، حسابرسان معتبر جهت حفظ شهرت حرفه ای، حسابرسان جدید جهت حفظ استقلال حسابرسی و حسابرسان متخصص صنعت جهت حفظ کارایی و اثربخشی حسابرسی از عناصر کاهنده تضادهای نمایندگی به ویژه در شرکت های برخوردار از روابط سیاسی هستند. بر این اساس، درک این موضوع از جنبه مخارج ایجاد روابط سیاسی و نقش آن در تشدید هزینه های نمایندگی، همچنین از جنبه بهبود فرآیند حسابرسی و نقش آن در تضعیف هزینه های نمایندگی به ویژه در شرکت های برخوردار از روابط سیاسی قابل ملاحظه است.
تأثیر اهرم مالی مالی بر ناهنجاری اقلام تعهدی با تأکید بر مدیریت سود مبتنی بر هدف دست یابی به آستانه های سود(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر سیاست تأمین مالی بر ناهنجاری اقلام تعهدی با تأکید بر مدیریت سود مبتنی بر هدف دست یابی به آستانه های سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. داده های مورد نیاز پژوهش، از گزارش های مالی افشاشده توسط شرکت های مورد مطالعه، در بازه زمانی 1393 تا 1398 جمع آوری شدند. روش آماری استفاده شده برای آزمون فرضیه ها رگرسیون چندگانه است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که بین سیاست تأمین مالی و ناهنجاری اقلام تعهدی ارتباط معنی داری وجود دارد. همچنین اجتناب از کاهش از زیان نقشی تعدیل کننده بر ارتباط بین سیاست تأمین مالی و ناهنجاری اقلام تعهدی دارد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر سیاست تأمین مالی بر ناهنجاری اقلام تعهدی با تأکید بر مدیریت سود مبتنی بر هدف دست یابی به آستانه های سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. داده های مورد نیاز پژوهش، از گزارش های مالی افشاشده توسط شرکت های مورد مطالعه، در بازه زمانی 1393 تا 1398 جمع آوری شدند. روش آماری استفاده شده برای آزمون فرضیه ها رگرسیون چندگانه است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان می دهد که بین سیاست تأمین مالی و ناهنجاری اقلام تعهدی ارتباط معنی داری وجود دارد. همچنین اجتناب از کاهش از زیان نقشی تعدیل کننده بر ارتباط بین سیاست تأمین مالی و ناهنجاری اقلام تعهدی دارد.
شناسایی پیشران های مؤثر بر آینده حسابرسی: رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بررسی های حسابداری و حسابرسی دوره ۳۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
390 - 427
حوزههای تخصصی:
هدف: در سال های اخیر، تغییر و تحولات زیادی در زمینه های مختلف، حرفه حسابرسی را تحت تأثیر قرار داده است و در آینده نیز قرار خواهد داد. پیشرفت های فناوری اطلاعات و تأثیر آن بر حسابرسی، نیازهای جدید کاربران حسابرسی، مدل های جدید گزارشگری و حاکمیتی، رویدادهای اقتصادی و سیاسی در سطوح داخلی و جهانی و... نمونه هایی از این تغییرات هستند. شواهد نشان می دهد که تغییرات لازم در حسابرسی با سرعت این پیشرفت ها هم گام نبوده است و واکنش با تأخیر و عمدتاً به صورت انفعالی صورت می گیرد. برای پایداری حرفه و بهبود خدمت رسانی و کیفیت حسابرسی، باید با رویکردی فعال به تغییرات پیش رو واکنش نشان داد و با شناسایی روندهای آتی و واکنش مناسب به آن ها، برای آینده آماده شد و پیوسته در تکامل بود. در غیر این صورت، حرفه حسابرسی جایگاه خود را به عنوان یک خدمت ارزش آفرین از دست خواهد داد. شناسایی پیشران های تغییر، اولین مؤلفه برای برخورد با این تغییرات است که امکان کنشگری در رخدادهای آینده را برای ما فراهم آورد. با توجه به آنچه بیان شد، هدف این پژوهش مرور و طبقه بندی نتایج، دیدگاه ها و دستاورهای پژوهشی، به منظور شناسایی پیشران های آینده حسابرسی است.
روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر رویکرد کیفی و به طور مشخص با رویکرد فراترکیب انجام شده است. در این راستا، مراحل طرح سؤال های پژوهش، مرور سیستماتیک ادبیات، غربالگری مطالعات یافت شده، استخراج اطلاعات مقالات و تجزیه وتحلیل و ترکیب یافته های کیفی انجام شده و پس از کنترل کیفیت، نتایج تفسیری از یافته ها ارائه شده است. ارائه نتایج جامع و تفسیری با استفاده از رویکرد فراترکیب، تصویری شفاف از پیشران های آینده حسابرسی برای ما ایجاد خواهد کرد.
یافته ها: پس از بررسی محتوای ۴۱ مطالعه و پژوهش، ۶۲ پیشران مؤثر بر آینده حسابرسی از طریق بررسی مطالعات و روندهای حسابرسی شناسایی و بر اساس محیط دور (خارجی) و نزدیک (درون حرفه) دسته بندی شد. ۲۸ پیشران مربوط به محیط دور بر اساس چارچوب P. E. S. T. L. E (سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، فناوری اطلاعات یا تکنولوژیک، قانونی و مقرراتی و زیست محیطی) طبقه بندی و ۳۴ پیشران محیط نزدیک در ۸ زمینه کلی نیروی انسانی، آموزش دانشگاهی و حرفه ای، رویه ها و رویکردهای حسابرسی، ساختار حرفه ای، ذی نفعان، استانداردهای کار، چارچوب گزارشگری و حاکمیت شرکتی و مشتریان و محیط کسب وکار دسته بندی شد.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، این نیاز ذی نفعان است که به حسابرسی معنا می بخشد و در حال حاضر، آن ها انتظار دارند حسابرسی بینش بیشتری در یک محیط در حال تغییر ایجاد کند. در ضمن آن ها انتظار دارند که دامنه حسابرسی گسترش یابد و از ابزارهای نوین و خلاقانه تری مانند ابزارهای فناوری اطلاعات، برای ارائه خدمات استفاده شود. برای برآورده کردن این نیازها، از حسابرسان انتظار می رود که به تغییرات رویکرد فعال داشته باشند و با یادگیری مهارت های لازم و پیاده سازی آن ها، بر کیفیت حسابرسی بیفزایند. سیستم آموزشی باید سرفصل های به روزتری در خود بگنجاند و از سیاست گذاران انتظار می رود در این محیط پیچیده، از انطباق مداوم استانداردها با تغییرات موجود اطمینان حاصل کنند.
چارچوب شناسایی و اولویت بندی مؤلفه های ضد تقلب و فساد مالی در بخش عمومی و خصوصی بر مبنای مدل مثلث تقلب با رویکرد دلفی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حسابداری دولتی سال ۱۰ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۰)
85 - 108
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه چارچوبی جامع از مؤلفه های اثرگذار ضد تقلب و فساد مالی در بخش عمومی و خصوصی با تأکید بر مدل مثلث تقلب است.در راستای دستیابی به هدف پژوهش، با مطالعه ادبیات و پیشینه پژوهش و مصاحبه، مجموعه ای از عوامل اثرگذار در چارچوب ضد تقلب و فساد مالی استخراج شدند. سپس با اجرای روش دلفی فازی، به شناسایی مهم ترین عوامل اثرگذار در این چارچوب پرداختیم که مبتنی بر ۲۹ مؤلفه و ۱۴۱ زیرمؤلفه است. در مرحله بعد پس از نهایی شدن چارچوب، با بهره گیری از رویکرد بهترین - بدترین، ابعاد و مؤلفه های اصلی چارچوب اولویت بندی شدند.نتایج حاصل از روش دلفی فازی نشان می دهد که از مجموع ۱۵۹ زیرمؤلفه، تعداد ۱۴۱ زیرمؤلفه مورد تأیید قرار گرفتند. همچنین نتایج رتبه بندی ابعاد و مؤلفه های اصلی با استفاده از روش بهترین - بدترین در این پژوهش نشان می دهد که بااهمیت ترین ابعاد مثلث تقلب به ترتیب «فرصت»، «توجیه» و «انگیزه» هستند.نتایج پژوهش به ارگان های نظارتی کمک می کند که قوانین یکپارچه مبارزه با فساد مالی را برای شرکت ها تدوین نمایند. همچنین شرکت ها می بایست مهم ترین مؤلفه های ضد تقلب و فساد مالی؛ عوامل محیطی، ارکان راهبری حاکمیتی، شیوه های انگیزشی، اجرای قوانین و مقررات، شفافیت و افشا، مدیریت ریسک، فناوری اطلاعات و ارتباطات، تعامل سازمان ها با یکدیگر، شرکای تجاری، نگرش و طرز تفکر مدیران، افشاگری و رویه های منابع انسانی را در ابعاد مثلث تقلب تقویت کنند.
بررسی تاثیر تغییرات هورمونی و کوید- 19 بر عملکرد معاملاتی سرمایه گذاران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
47 - 62
حوزههای تخصصی:
هورمون های انسانی و بحران های سلامت مانند کوید 19 بر میزان ریسک پذیری افراد اثرگذار است. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر تغییرات هورمونی و کوید 19 بر عملکرد معاملاتی سرمایه گذاران است. این تحقیق از لحاظ هدف از نوع کاربردی و از لحاظ روش از نوع توصیفی همبستگی است. برای انجام تحقیق از آزمایشات هورمونی 30 نفر استفاده شد. تاثیر هورمون های این افراد بر عملکرد 113 سهام مورد بررسی قرار گرفت. عملکرد سهام مربوطه هم در دو دوران قبل و بعد از کرونا هم مقایسه شد. در این تحقیق سه فرضیه تنظیم شد. یافته ها نشان داد بین هورمون تستوسترون و عملکرد معاملاتی سرمایه گذاران رابطه معنادار منفی وجود دارد و بین هورمون کورتیزول و عملکرد معاملاتی سرمایه گذاران رابطه معناداری وجود ندارد. عملکرد معاملاتی سرمایه گذاران در دوران کوید 19 و قبل از آن متفاوت بود. در هنگام خرید و فروش سهام عوامل طبیعی و غیرطبیعی باید مورد توجه سرمایه گذاران قرار گیرد. سرمایه گذاران با توجه به مشخصه های هورمونی خود و در نظر گرفتن احتمال تغییر حالات جسمانی و همچنین شرایط جامعه می توانند تصمیمات بهتری را با کمک تحلیلگران اتخاذ نمایند.
بررسی تاثیر رفتار ریسک پذیری و بحران مالی بر کیفیت سود و عملکرد مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۲
133 - 156
حوزههای تخصصی:
در تعیین ارزش شرکت و عملکرد مالی نه تنها به کمیت سود بلکه باید به کیفیت سود توجه ویژه داشت، زیرا هر فعالیتی که شرکت انجام می دهد در بطن خود با ریسک ها و بحرانهای مواجه می شود،که در وهله اول مستلزم شناسایی اثرگذاری این ریسک ها و بحران برعملکرد مالی شرکت است، ومدیران برای آن که منابع خود را در شرکت حفط نمایند سطوح متفاوتی از ریسک رامی پذیرند .در این پژوهش به بررسی تأثیر رفتار ریسک پذیر و بحران مالی بر کیفیت سود و عملکرد مالی پرداخته شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1393 تا 1397 بوده که حجم نمونه با توجه به روش غربالگری و پس از حذف مشاهدات پرت برابر با 116 شرکت می باشد.در این پژوهش که از داده های پانل(تابلویی) با اثرات ثابت استفاده شده است نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های شرکت ها با استفاده از رگرسیون چند متغیره در سطح اطمینان 95% نشان می دهد که رابطه معنادارو مثبت بین رفتارریسک پذیری بر عملکردمالی و کیفیت سود وجود دارد همچنین سایر نتایج پژوهش نشان می دهد که بحران مالی تاثیر منفی و معناداری بر رابطه بین کیفیت سود و عملکرد مالی وجود دارد.