مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
مدیریت واقعی سود
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی مقایسه ای مدیریت واقعی و حسابداری سود و میزان محافظه کاری حسابداری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، بر مبنای توانایی نسبی تداوم فعالیت (توانمندی مالی) آن ها می پردازد. تحقیق با استفاده از داده های مقطعی و پانل نامتوازن و آزمون های مختلف تی، تحلیل واریانس دوراهه و تحلیل رگرسیون انجام شد. یافته های پژوهش با استفاده از نمونه شرکت های موفق و ناموفق در بازه زمانی
1388-1376 نشان می دهند که شرکت های ناموفق در سال های قبل از درماندگی مالی، مدیریت مثبت سود مبتنی بر اقلام تعهدی اختیاری و دست کاری فعالیت های واقعی، انجام می دهند. هم چنین، شرکت های با احتمال پایین درماندگی، در انجام مدیریت سود، نسبت به شرکت های با احتمال بالای درماندگی موفق تر عمل کرده اند. در خصوص محافظه کاری نیز یافته های تحقیق، وجود رویکرد متهورانه (غیرمحافظه کارانه) را هم برای شرکت های موفق و هم شرکت های ناموفق نشان می دهد.
بررسی تاثیر مدیریت واقعی سود بر رفتار سرمایه گذاری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تأثیر مدیریت واقعی سود بر رفتار سرمایه گذاری شرکت ها می باشد. پژوهش های پیشین، حاکی از آن است که مدیریت سود منجر به افزایش سرمایه گذاری ناکارای (بیش سرمایه گذاری یا کم سرمایه گذاری) شرکت ها می شود. به منظور بررسی این موضوع در ایران، تعداد 63 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، طی سال های 1378 تا 1388، مورد بررسی قرار گرفتند. برای سنجش مدیریت واقعی سود از سه متغیر جریان غیرعادی وجوه نقد ناشی از فعالیت های عملیاتی، هزینه های غیرعادی اختیاری، و هزینه های غیرعادی تولید استفاده شده است. نتایج حاصل از این مطالعه، نشان داد که بین جریان غیرعادی وجوه نقد ناشی از فعالیت های عملیاتی، و هزینه های غیرعادی اختیاری با سرمایه گذاری ناکارا، رابطه معنادار وجود دارد. در نتیجه می توان گفت، بین مدیریت واقعی سود و سرمایه گذاری ناکارای شرکت ها ارتباط وجود دارد و با اعمال بیشتر مدیریت واقعی سود، میزان سرمایه گذاری های ناکارای شرکت ها افزایش می یابد. همچنین، یافته های تحقیق، نشان داد که از بین سه معیار مدیریت واقعی سود، هزینه های غیرعادی اختیاری با سرمایه گذاری ناکارای دوره مالی بعد نیز رابطه معنادار دارد.
بررسی مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و مدیریت واقعی سود در دوره های قبل و بعد از تصویب قانون بازار اوراق بهادار ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نقش قانون بازار اوراق بهادار ایران (مصوب سال 1384) در رابطه با مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و مدیریت سود واقعی می پردازد. با توجه به تفکیک کامل مقام ناظر و مقام اجرایی، تاکید بر شفافیت اطلاعات و در نظر گرفتن مجازات هایی برای فعالیت های گزارشگری غیرواقعی مدیران، انتظار می رود پس از تصویب این قانون، ریسک مدیریت اقلام تعهدی افزایش، و در نتیجه، استفاده از آن کاهش یافته باشد و در عوض، مدیریت واقعی سود افزایش یافته باشد زیرا کشف آن نسبتاً دشوارتر است. برای بررسی این موضوع، از اقلام تعهدی اختیاری به عنوان معیار مدیریت سود تعهدی و از ترکیب جریان نقد عملیاتی غیرعادی، هزینه های تولیدی غیرعادی و هزینه های اختیاری غیرعادی به عنوان معیار مدیریت واقعی سود استفاده شد و فرضیات پژوهش با استفاده از داده های ۹۷ شرکت پذیرفته شده در بورس، طی یک دوره ده ساله (از پنج سال قبل تا پنج سال پس از تصویب قانون) مورد آزمون قرار گرفت. یافته ها نشان داد وقتی شرایط اقتصادی، تفاوت های خاص شرکت ها، و برخی دیگر از عوامل تاثیرگذار بر مدیریت سود را از طریق تحلیل رگرسیون چندگانه کنترل می کنیم، در دوره پس از تصویب قانون بازار اوراق بهادار، مدیریت سود تعهدی روندی کاهشی داشته است اما مدیریت واقعی سود روند افزایشی پیدا کرده است. در واقع، مدیران تا حدی روش های مدیریت واقعی سود را جایگزین دستکاری اقلام تعهدی نموده اند.
بررسی رابطه ی بین مدیریت واقعی سود و مدیریت حسابداری سود از دیدگاه هموارسازی سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی رابطه ی بین مدیریت واقعی سود و مدیریت حسابداری سود به منظور هموارسازی سود می باشد. جریان نقدی ناشی از فعالیت های عملیاتی به عنوان نماینده ی متغیر مدیریت واقعی سود و اقلام تعهدی اختیاری به عنوان نماینده ی متغیر مدیریت حسابداری سود در نظر گرفته شده است. در این مقاله داده های 110 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در فاصله ی زمانی 1387- 1380 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. برای آزمون فرضیه ها از نماینده ی متغیرهای مدیریت واقعی سود و مدیریت حسابداری سود براورد شده توسط مدل های رویچودهاری(2006) و کوتاری و همکاران(2005) استفاده شده است.
نتایج تحقیق نشان داد مدیران از هر دو روش مدیریت سود برای هموارسازی سود استفاده می کنند و مدیریت واقعی سود و مدیریت حسابداری سود بصورت همزمان انجام می شوند.
بررسی تأثیر مدیریت واقعی سود و انگیزه های مدیریت بر چسبندگی هزینه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تأثیر مدیریت واقعی سود و انگیزه های مدیریت بر میزان چسبندگی هزینه ها را بررسی می کند. چسبندگی هزینه به این معنی است که نسبت کاهش هزینه ها در هنگام کاهش فروش کمتر از نسبت افزایش هزینه ها در هنگام افزایش فروش است. طبق نظریه تصمیم های آگاهانه، چسبندگی هزینه ها نتیجه تصمیم های آگاهانه مدیران است. این مطالعه بر حالتی تمرکز می کند که در آن مدیران به هنگام کاهش فروش، با انگیزه پرهیز از زیان و کاهش سود، به تعدیل آگاهانه منابع اقدام می کنند. جامعه آماری این پژوهش، شامل نمونه ای از 135 شرکت حاضر در بورس اوراق بهادار تهران برای یک دوره 10 ساله از سال 1383 تا 1392 است. برای آزمون فرضیه ها از الگوی رگرسیونی چندمتغیره استفاده شده است. نتایج نشان می دهد مدیران هنگام کاهش فروش یعنی زمانی که برای پرهیز از زیان انگیزه دارند، کنار گذاشتن منابع بدون استفاده را سرعت می بخشند و منابع را به طور آگاهانه تعدیل می کنند. این تصمیم آگاهانه، چسبندگی هزینه ها را کاهش می دهد.
تأثیر مدیریت واقعی و مصنوعی سود به عنوان شواهدی از ریسک اطلاعاتی گزار شهای مالی حسابرسی شده بر هزینه حقوق صاحبان سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابرسی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۶۹
۸۱-۱۰۷
حوزه های تخصصی:
بررسی تأثیر متمایز انحراف از فعالیت های واقعی و مدیریت واقعی سود در خطر سقوط قیمت سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: با توجه به مطالعات گذشته مبنی بر اینکه بعد از اعمال قانون ساربنز آکسلی (2002) در امریکا و به موازات آن، آیین نامه حاکمیت شرکتی در ایران، مدیران شرکت ها از مدیریت سود حسابداری به مدیریت واقعی سود روی آورده اند؛ بنابر این گفتنی است انحراف از فعالیت های واقعی شرکت با هدف مدیریت واقعی سود، در پیش بینی خطر سقوط قیمت سهام در شرایط کاهش قدرت پیش بینی کنندگی مدیریت سود با اقلام حسابداری، نقش فزاینده ای خواهد داشت. روش: از این رو، در پژوهش حاضر، تأثیر متمایز انحراف از فعالیت های واقعی و مدیریت واقعی سود در خطر سقوط قیمت سهام در دوره بعدی با روش مدیریت واقعی سود مطالعه شده است. نتایج: نتایج نشان داد انحراف فعالیت های واقعی شرکت در مقایسه با میانگین صنعت مربوط به طورمستقیم، در خطر سقوط آتی قیمت سهام تأثیر دارد. در پژوهش حاضر مطابق با پژوهش های گانی (2010) و روی چوداری (2006) از رویکرد سال - شرکت های مظنون به مدیریت سود برای شناسایی شرکت هایی استفاده شد که انحراف از فعالیت های واقعی آنها با هدف مدیریت واقعی سود بوده است. نتایج نشان داد شرکت های با مدیریت واقعی سود فزاینده، افزایش زیادی را در سقوط قیمت سهام خود در سال آینده تجربه می کنند.
بررسی تأثیردانش مالی اعضای هیئت مدیره بر مدیریت واقعی سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تأثیر دانش مالی اعضای هیئت مدیره بر مدیریت واقعی سود در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران است. از این رو تعداد 150شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی دوره زمانی 1389تا 1394، به منظور بررسی این موضوع مورد آزمون قرار گرفته اند. در این پژوهش از معیار های مدیریت واقعی سود شامل جریان غیرعادی وجوه نقد ناشی از فعالیت های عملیاتی، هزینه غیرعادی اختیاری، و هزینه غیرعادی تولید استفاده شده است. برای اندازه گیری دانش مالی اعضای هیئت مدیره از نوع مدرک تحصیلی بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد بین هزینه های غیرعادی تولید با مدرک مالی و حسابداری اعضای هیئت مدیره و هچنین هزینه های غیرعادی اختیاری رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. همین طور بین جریان غیرعادی وجوه نقد ناشی از فعالیت های عملیاتی و مدرک مالی و حسابداری اعضای هیئت مدیره رابطه منفی و معناداری وجود دارد.
رابطه مدیریت واقعی سود با بازده غیر عادی سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
75 - 86
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه مدیریت واقعی سود با بازده غیر عادی سهام شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. بدین منظور، مدیریت واقعی سود که با استفاده از روشهای کاهش غیرعادی هزینه های اداری عمومی و فروش، افزایش غیرعادی سود غیرعملیاتی حاصل از فروش داراییهای ثابت و تولید بیش از حد اندازهگیری میشود به عنوان متغیر مستقل و بازده غیرعادی سهام به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد. جامعه آماری این تحقیق شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1383 تا 1393 است. برای آزمون فرضیههای تحقیق از رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد بین مدیریت واقعی سود با استفاده از روشهای فوقالذکر و بازده غیرعادی سهام، رابطه معنیداری وجود دارد.
تأثیر ساختارهای رقابتی بازار محصول بر مدیریت واقعی سود با تاکید بر ساختار مالکیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های حسابداری مالی و حسابرسی سال دهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴۰
147 - 170
حوزه های تخصصی:
رقابت در بازار محصولات، یک مکانیزم عالی برای تخصیص بهینه منابع تشکیل داده و دارای اثرهای انضباطی بر رفتار مدیران و بی کفایتی های آنان است و همچنین دارای اثرهای متقاضی بر انگیزه های مدیریت در خصوص دستکاری سود و به نوعی مدیریت سودهای گزارش شده باشد. هدف این پژوهش، بررسی نقش ساختار مالکیت بر ارتباط بین ساختارهای رقابتی بازار محصولو مدیریت واقعی سود در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. به این منظور، برای اندازه گیری ساختارهای رقابتی بازار محصولبه پیروی از رایس (2013) و کارونا (2007) از مجموع رتبه های پنج معیار (نسبت تمرکز صنعت، قابلیت جانشینی محصولات، اندازه بازار، موانع ورود و تعداد شرکت های فعال)، و از شاخص های ترکیبی جریان نقد عملیاتی غیرعادی، هزینه های تولید غیرعادی و مخارج اختیاری غیرعادی برای معیار مدیریت واقعی سود، و برای سنجش ساختار مالکیت از سه معیار مالکیت نهادی، مالکیت هیات مدیره و مالکیت خانوادگی استفاده شده است. در این میان، تعداد 128 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. روش پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و روش آماری به کارگرفته شده، رگرسیون خطی چندگانه است. نتایج پژوهش نشان می دهد که ساختارهای رقابتی بازار محصول بر مدیریت واقعی سود تأثیر ندارد و همچنین ساختار مالکیت بر ارتباط ساختارهای رقابتی بازار محصول و مدیریت واقعی سود تأثیر ندارد. این موضوع بیانگر آن است که ساختارهای رقابتی بازار محصول در ارتباط با مدیریت واقعی سود با درنظرگرفتن اهمیت ساختار مالکیت در بورس اوراق بهادار ایران نقشی را ایفا نمی کند و به عنوان یک سازوکار کاملاً بی اثر تلقی می شود.