فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۸۱ تا ۲٬۶۰۰ مورد از کل ۴٬۷۸۸ مورد.
منبع:
توسعه تکنولوژی صنعتی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۳۹۲ شماره ۲۱
87 - 106
حوزههای تخصصی:
انرژی خورشیدی فراوان ترین منبع انرژی تجدیدپذیر دنیاست اما روند توسعه فن آوری های تولید الکتریسیته از این منبع گسترده به نسبت کند بوده است. ویژگی هایی مانند امکان بهره برداری درگستره وسیعی از نقاط کره زمین، سازگاری با محیط زیست، قابلیت تولید در محل مصرف، امکان تامین در نقاط دور افتاده و همچنین طول عمر و قابلیت اعتماد بالا، سهولت در نصب، راه اندازی و بهره برداری تجهیزات مرتبط با آن منجر به هدف گذاری چشمگیر کشورها در این زمینه شده و احتمال جهشی قابل توجه در آینده صنایع و فناوری های برق خورشیدی را افزایش داده است.
با توجه به چشم انداز برق خورشیدی سایر کشورها و رشد سرمایه گذاری جهانی در زمینه انرژی های تجدیدپذیر، تعیین برنامه ها و اولویت های ملی و تدوین اسناد مربوطه مانند سند نقشه راه برق خورشیدی برای کشور اجتناب ناپذیر است. لذا در این مقاله با توجه به ضرورت موجود، ابتدا مبانی نظری نقشه راه فناوری، انواع فناوری ها و نیروگاه های تولید برق از انرژی خورشید معرفی شده است. سپس وضع موجود این صنعت و اسناد بالادستی حوزه انرژی های تجدیدپذیر تشریح می شود. در ادامه پیش ران ها، سناریوهای جهانی و آینده های بدیل صنعت برق خورشیدی بیان شده و در انتها نیز یک چارچوب مناسب جهت تدوین سند نقشه راه نیروگاه خورشیدی در ایران همراه با موضوعات کلیدی مرتبط با آن پیشنهاد می گردد.
تأثیر سرمایه اجتماعی بر یکپارچگی زنجیره تأمین: صنایع غذایی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت یکپارچگی زنجیره تأمین به حدی است که برخی محققان اعلام می کنند، کل مفهوم مدیریت زنجیره تأمین از یکپارچگی منتج شده است. فراهم کردن زمینه های شکل گیری و تداوم اثر بخش یکپارچگی زنجیره تأمین، مستلزم شناخت عوامل مؤثر بریکپارچگی است. از طرفی پژوهش ها نشان می دهد که وجود سرمایه اجتماعی در سطح بالا موجب موفقیت سازمان ها است. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر یکپارچگی زنجیره تأمین قرار گرفت که از نظر هدف، کاربردی و از نظر نحوه گردآوری اطلاعات، توصیفی از نوع همبستگی و به طور مشخص مبتنی برمدل معادلات ساختاری است. جامعه آماری شامل 435 سازمان فعال در صنعت مواد غذایی استان فارس است که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای، تعداد 124 نفر از مدیران مرتبط با زنجیره تأمین انتخاب و پرسشنامه بین آن ها توزیع شد و داده ها مورد تحلیل قرار گرفت. در این مدل از پنج عامل مؤثر بر یکپارچگی زنجیره تأمین نام برده شد که هدف پژوهش، تأثیر سرمایه اجتماعی بر این پنج عامل قرار داده شده است. پس از تجزیه و تحلیل داده های گردآوری شده بر اساس مدل سازی ساختاری، نتایج به دست آمده نشان داد که سرمایه اجتماعی بر دو عامل قدرت و نگرش درجامعه آماری مدنظرتأثیر ندارد و از طرفی سرمایه اجتماعی بر ابعاد الگوهای ارتباطی، اعتماد و تعهد از یکپارچگی زنجیره تأمین مؤثر می باشد.
طراحی الگوی بهره وری سرمایه ی انسانی (مورد مطالعه: شرکت راه آهن جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، با هدف استفاده ی بهینه از سرمایه ی انسانی شرکت راه آهن ج.ا.ا انجام گرفته و فرض شده است که با ایجاد فضای مبتنی بر عوامل شش گانه ی: اعتماد متقابل کارکنان و مدیریت سازمان، کارراهه ی شغلی، ارتقای انگیزه، مشارکت در تصمیمات سازمان، آموزش و توجه به زندگی کاری و شخصی کارکنان، می توان سایر منابع را به نحو احسن و مطلوب در جهت اهداف سازمان هدایت نمود. سؤال اصلی پژوهش این است که عوامل مؤثر بر بهره وری کارکنان شرکت راه آهن ج.ا.ا کدامند و میزان تأثیر هر یک چه قدر است؟
در این راستا، رابطه ی بین عوامل یادشده با بهره وری سرمایه ی انسانی، در قالب فرضیه های پژوهش از طریق آزمون همبستگی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. پژوهش از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ نحوه ی گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است. نتایج به دست آمده، گویای آن است که عوامل شش گانه ی یادشده، بر بهره وری سرمایه ی انسانی در شرکت راه آهن جمهوری اسلامی ایران تأثیر مثبت و معناداری دارد.
انتخاب سبد سهام بهینه با استفاده از رویکرد ترکیبی تئوری روابط خاکستری(GRA) و مدل برنامه ریزی خطی (مطالعه موردی: شرکتهای سرمایه گذاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب مجموعه ای از سهام در بازار های مالی، که دارای سود بیشتر و ریسک کمتر می باشند، همیشه مورد توجه سرمایه گذاران بوده است. در مدل های کلاسیک سرمایه گذاری، مسئله ی اصلی، توزیع سرمایه در جهت خرید سهام بوده است. روش های بسیار زیادی برای انتخاب سبد سهام در گذشته پیشنهاد شده است و در این پژوهش برای انتخاب سبدی از سهام در 16 شرکت سرمایه گذاری، از ترکیب دو روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و تئوری تحلیل روابط خاکستری استفاده گردید. در تحقیق حاضر، از 16 شرکت فعال در بورس اوراق بهادار تهران در سال مالی 89 به عنوان نمونه آماری استفاده شد. نحوه انتخاب این نمونه به صورت قضاوتی بوده است. برای وزن دهی به شاخص ها از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی استفاده گردید و با اسفاده از روابط خاکستری، و اوزان بدست آمده از روش تحلیل سلسله مراتبی، به رتبه بندی صنایع پرداخته شد. از آنجا که در خرید سبدی از سهام همواره با محدودیت هایی از قبیل بودجه سرمایه گذاری و تعداد سهامی که باید خرید روبرو هستیم، یک مدل جامع خطی نیز برای تخصیص بهینه سهام درنظر گرفته شد. این رویکرد جدید می تواند برای سرمایه گذاران به عنوان ابزاری مفید برای انتخاب سبدی از سهام باشد که بهترین کارایی را دارد.
تولید قوانین فازی از نمونه های آموزشی برای سیستم های طبقه بندی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر، روشهای زیادی برای تولید قوانین فازی براساس نمونه های آموزشی پیشنهاد شده است. یکی از روشهایی پیشنهادشده اخیر، روش چن و تسای است که در سال 2008 ارائه شد و برمبنای سه شاخص مقدار آستانهای ویژگی ???? مقدار آستانه ای طبقه بندی???? و مقدار آستانهای سطحی ???? قرار گرفته است. این روش متوسط نرخ دقت طبقه بندی بالاتری نسبت به سایر روشهای موجود داشته است. در بخش تولید قوانین موقت، نویسندگان پیشنهادی برای اصلاح روش ارائه کردهاند و روش اصلاح شده را در یک مطالعه موردی به کار گرفته اند. آنچه در این تحقیق، مورد توجه بوده است، آزمون روش اصلاح شده CT08 روی یک حوزه کاربردی و ارائه یک سیستم طبقه بندی برای گوشیهای تلفن همراه بوده است. روش اصلاح شده در موضوع گوشیهای تلفن همراه، مقدار 2/0 دقت بالاتر را نسبت به اصل روش CT08 نشان داد
شناسایی و اولویت بندی اقدامات کارآمد مدیریت منابع انسانی در شرایط بحران با استفاده از رویکرد ترکیبی ANP و DEMATEL(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شرایط بحران اقتصادی انتظار می رود که مدیران منابع انسانی نقش عقلایی و فعالی در تبدیل بحران به فرصت ایفا کنند. براساس مطالعات، مدیران منابع انسانی مجموعه اقدامات مختلفی را برای مقابله با بحران بکار می گیرند که به طور عمده نگاه کوتاه مدت داشته و به جای تسهیل دستیابی به مزیت رقابتی پایدار، تنها اجرای استراتژی های کاهشی را پشتیبانی می کند که آثار منفی بر روحیه و انگیزه کارکنان خواهد داشت.
بنابراین با هدف شناسایی اقدام های کارآمد و اولویت دار با رویکرد مدیریت استراتژیک، ضمن بررسی مبانی نظری موضوع، اقدامات کارآمد شناسایی و پس از مصاحبه با 36 مدیر ارشد اجرایی، اقدامات پیشنهادی به وسیله گروه تصمیم گیری 8 نفره مورد بازنگری قرار گرفته و 14 اقدام در قالب 5 گروه دسته بندی شد. نظر به آنکه اتخاذ تصمیم در خصوص یک اقدام بر اثربخشی سایر اقدام ها نیز اثرگذار خواهد بود، به منظور تعیین اولویت اقدام های پیشنهادی با هدف تحقق مدیریت استراتژیک منابع انسانی از روش ANP و DEMATEL استفاده شد که در نتیجه «ارتباطات و افشای اطلاعات» به عنوان اولین اقدام شناسایی و پس از آن «توانمندسازی مدیران برای بحران» و «توسعه منابع انسانی» به ترتیب در رتبه های بعدی قرارگرفتند تا از این طریق هم استراتژی های کوتاه مدت (انعطاف پذیر) و هم بلند مدت (ساختارسازی مجدد) پشتیبانی شوند. اقداماتی چون «کاهش نیروی انسانی» و «مدیریت هزینه پرسنل» که به عنوان شایع ترین اقدامات مدیران منابع انسانی می باشد، براساس نتایج این پژوهش زمانی کارآمد خواهند بود که پس از سایر اقدام ها بکار گرفته شوند.
بهینه کاوی رقابتی ابزاری برای تحلیل گلوگاه استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصمیم سازی در شرایط رقابتی چالشی است که مدیران با آن روبرو هستند. شناسایی عوامل موفقیت استراتژیک هر شرکت و تعیین موقعیت خود نسبت به رقبا با توجه به آن عوامل راه کاری است که مدیریت عالی شرکت ها برای بقا در شرایط رقابتی از آن بهره می برند. هدف مقاله ی حاضر توسعه یک روشی کمی به منظور بهینه کاوی رقابتی است . در مقاله حاضر متوسط هزینه ی تولید یک تن محصول، ارزش ویژه برند شرکت، کیفیت محصول، قابلیت بازاریابی و فروش، قابلیت خرید و دسترسی به منابع، رضایت مشتری، انعطاف پذیری تولید، قابلیت های بخش مهندسی، قابلیت تحقیقات فنی، تعداد طرح های توسعه به کمک نظر خبرگان صنعت عنوان عوامل موفقیت حیاتی شرکت های تولیدی در صنعت لوله و پروفیل فولادی در نظر گرفته شده است. سپس به کمک روش تاپسیس راه حل بهینه ی مثبت به عنوان الگوی بهینه ی مثبت و راه حل بهینه ی منفی به عنوان الگوی بهینه ی منفی تعیین گردید.این دو الگو به عنوان الگوی های بهینه یابی رقابتی مد نظر قرار گرفته است.پس از آن با توجه به محدودیت سیستمی بودجه، با استفاده از برنامه ریزی آرمانی صفر و یک دو هدفه برای هر یک رقبا سعی شده تا فاصله ی هر رقیب از الگوی بهینه ی مثبت حداقل و فاصله از الگوی بهینه ی منفی حداکثر گردد. نتایج نشان می دهد که هریک از رقبا به منظور رسیدن به الگوی بهینه می بایست به کدام یک از عوامل حیاتی موفقیت توجه نماید.
بهینه سازی استوار سبد مالی با رویکرد CAPM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، رویکرد بهینه سازی استوار برای حل مسأله انتخاب سبد مالی چند دوره ای پیشنهاد شده است. چنانکه می دانیم، بازده مربوط به هریک از دارایی های موجود در سبد سهام غیر قطعی است، از این رو درنظرگیری یک مقدار قطعی در مدل ها به جای بازده هریک از دارایی ها، باعث خواهد شد تا انتخاب های ما از اعتبار لازم برخوردار نباشد. برای غلبه بر این مشکل، در این مقاله از روش بهینه سازی استوار استفاده می شود. مدل های بهینه سازی استوار، بازدهی آینده دارایی ها را به صورت ضرایب غیر قطعی در مسأله بهینه سازی در نظر می گیرند و درجه ریسک گریزی سرمایه گذاری را به درجه تحمل در مقابل کل خطای حاصل تخمین بازدهی ها تصویر می کنند. در این تحقیق، به منظور تخمین بازدهی انتظاری دارایی از مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای استفاده شده است. با توجه به مدل خطی استفاده شده برای تخمین بازدهی و رویکرد بهینه سازی استوار خطی استفاده شده، مدل پیشنهادی حاصله، خطی است که از نظر محاسباتی کارایی قابل قبولی دارد. خطی بودن مدل حاصله در زمانی که محدودیت های پیچیده، از قبیل: مالیات به ساختار مسأله اضافه شود، مزیت مهمی به حساب می آید.
مقدمه ای بر طراحی و تبیین مدل پشتیبانی از تصمیم مدیریت راهبردی با به کارگیری DEA و انتروپی در سازمان های تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کنترل راهبردی حمایت عملکرد از تصمیم و راهبرد را به همراه دارد. امروزه، نقش مناسب تحقیق در عملیات برای پشتیبانی راهبردی اثبات شده است و مدل، ابزار مفیدی برای تحقق این نقش است. حوزة جدید مربوطسازی عملکرد و راهبرد ظرفیت مناسبی برای این نوع مدل سازی دارد. در مقالة حاضر با روش مطالعة موردی تلاش شده در حوزه های مطالعاتی اندازه گیری عملکرد (دیدگاه مالی- بهره وری) و مربوط کردن عملکرد و راهبرد، و همچنین، از طریق دو روش مقداری DEA و انتروپی و بهطور مشخص، روش پیوند آنها ( توسعهدادهشده توسط ولایاس،1992) و اصلاح روش مذکور، مبانی نظری، طراحی مدل فرآیندی – کارکردی پشتیبانی از تصمیم راهبردی تبیین شود که نتایج اجرای آن، به مدیران عالی سازمان های تجاری امکان پشتیبانی از راهبرد ها و تصمیم های راهبردی را میدهد.
کاربرد مدلسازی آماری و آنالیز ارزش حاصله برای مساله موازنه زمان- هزینه در محیط فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مساله ی موازنه ی زمان وهزینه یکی از مسائل مهم درحیطه ی برنامه ریزی پروژه میباشد. هیچ یک از مطالعات پیشین در این زمینه به بررسی امکان ادغام مساله موازنه زمان-هزینه با عملکرد پروژه در حین اجرای آن به منظور ارائه ی یک مدل یکپارچه برای کنترل و برنامه ریزی پروژه در تمام طول اجرای آن نپرداخته است. مدل ارائه شده در این مقاله به ارائه ی یک ساختار کنترلی جدید میپردازد که شامل برنامه ریزی پیش از شروع پروژه، کنترل عملکرد این برنامه ریزی در فاز اجرا بمنظور بررسی ضرورت برنامه ریزی مجدد و در نهایت ارائه راهکاری برای برنامه ریزی مجدد پروژه میباشد. در مدل مذکور برای هر فعالیت چندین انتخاب وجود دارد و این انتخابها مسیرهای متفاوتی برای اجرای پروژه به وجود می آورند. برای هر انتخاب از فعالیت ها زمان وهزینه بصورت فازی در نظر گرفته شده اند. بهترین مسیر اجرای پروژه با توجه به زمان و هزینه اجرای پروژه در مسیرهای متفاوت، انتخاب میگردد. در ادامه، از روش مدیریت ارزش حاصله برای کنترل شاخص های عملکردی پروژه همچون زمان وهزینه و از روش آماری برای پیش بینی وضعیت آینده ی پروژه استفاده میشود. روش پیشنهادی به تصمیم گیرندگان این امکان را میدهد که با توجه به وضعیت فعلی پروژه برای ادامه ی آن تصمیم گیری کنند و در واقع حیطه ی برنامه ریزی برای پروژه را از قبل شروع آن به زمان اجرای آن انتقال میدهد. نتایج به دست آمده از این مدل میتواند وضعیت پروژه را در آینده پیش بینی نموده، نیاز آن به برنامه ریزی مجدد را مشخص کرده و نحوه ی برنامه ریزی مجدد را تعیین کند.
استراتژی های استفاده از استانداردهای مدیریت پروژه: رویکرد مدل تعالی سازمانی اروپا(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ارزیابی و رتبه بندی تأمین کنندگان شرکت دیزل سنگین ایران (دسا) در مدیریت زنجیره تأمین سبز با استفاده از تکنیک های MADM فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین کنندگان جزء حیاتی یک سازمان هستند که می توانند اثرات زیادی بر عملکرد آن داشته باشند. با افزایش نگرانی های زیست محیطی و قوانین مربوط به محیط زیست، خریداران نیازمند آن هستند تأمین کنندگان، محصولات و موادی به آن ها تحویل دهند که مسائل زیست محیطی را مدنظر قرار داده باشند زیرا سطح بالای عملکرد زیست محیطی که توسط یک شرکت به دست می آید ممکن است بوسیله عملکرد زیست محیطی ضعیف تأمین کنندگانش از دست برود. بنابراین انتخاب تأمین کنندگان مناسب، از اهمیّت بسیار زیادی در طول زنجیره تأمین برخوردار است. در یک مدل جامع انتخاب تأمین کننده، لازم است همه عوامل سنتی و زیست محیطی با هم ترکیب شده تا مناسب ترین تأمین کننده که در همه جنبه های مهم، خوب عمل می کند شناسایی گردد.
تحقیق حاضر با استفاده از رویکرد ترکیبی ANP، DEMATEL و TOPSIS فازی به ارزیابی تأمین کنندگان شرکت دیزل سنگین در مدیریت زنجیره تأمین سبز پرداخته است. با استفاده از نظرات کارشناسان و خبرگان شرکت دیزل سنگین ایران و با توجه به معیارهای مهم شناسایی شده و اوزان حاصله برای آن ها در راستای ارزیابی تأمین کنندگان سبز (سازماندهی، عملکرد مالی، سطح خدمت، تکنولوژی و شایستگی سبز) تأمین کنندگان این شرکت رتبه بندی شدند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که تأمین کننده سوّم از بهترین شرایط برخوردار بوده و تأمین کنندگان اوّل و دوّم با اختلاف کمی از هم به ترتیب اولویت های بعدی را کسب نمودند.
انتخاب تأمین کننده با استفاده از سیستم استنتاج فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین کنندگان یکی از اساسی ترین قسمت های زنجیره تأمین هستند که عملکرد آنها به صورت غیرمستقیم بر رضایت مشتریان تأثیر بسزایی دارد. از آنجا که خواسته های مشتریان با سازمان ها متفاوت است، سازمان ها برای انتخاب تأمین کنندگان خود ناگزیرند معیارهای گوناگونی را در نظر بگیرند. در سال های اخیر، مطالعات زیادی در این زمینه و با به کار بردن معیارها و روش ها ی گوناگون انجام پذیرفته است. هدف از این تحقیق، انتخاب تأمین کننده در یک شرکت تولیدی مواد غذایی با در نظر گرفتن معیارهای هزینه، کیفیت، سرویس، نوع روابط، و ساختار سازمان تأمین کننده است. برای ارزیابی تأمین کننده ها بر اساس معیارهای ذکر شده از سیستم استنتاج فازی استفاده شده است. ورودی این سیستم، امتیاز هر تأمین کننده در هر معیار است که با روش AHP به دست آمده و خروجی آن امتیاز نهایی هر تأمین کننده است. در نهایت، تأمین کننده ای انتخاب شد که با اینکه در قیمت و کیفیت بهترین نبود، ولی به علت عملکرد مناسب در تمامی معیارها بالاترین امتیاز را کسب کرد.
شناسایی و طبقه بندی عوامل مؤثر بر چابکی با رویکرد QFD (مطالعه موردی: صنعت قطعه سازی خودرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در محیط های مدرن کسب و کار، چابکی به عنوان مشخصه ای اساسی جهت رقابت شناخته شده است. پژوهش های اندکی در جهت ارائه متدولوژی های یکپارچه مناسب برای افزایش چابکی ارائه شده است. در این پژوهش رویکردی را مورد استفاده قرار می دهیم که از طریق مرتبط ساختن مزیت های رقابتی، شاخص های چابکی و توانمند سازهای چابکی، مناسب ترین توانمند سازهایی که برای افزایش چابکی مؤثر هستند، شناسایی شوند تا شرکت ها از این توانمند سازها در جهت بهبود وضعیت رقابتی خود استفاده کنند. این رویکرد بر اساس متدولوژی گسترش عملکرد کیفیت (QFD) و به ویژه خانه کیفیت (HOQ) پایه گذاری شده است. در این متدولوژی منطق فازی مورد استفاده قرار گرفته است تا وابستگی ها و همبستگی های مورد نیاز در HOQ را بیان کند. در پایان، این رویکرد در صنعت قطعه سازی خودرو (مطالعه موردی: گروه خودرو سازی بهمن) پیاده سازی شد و مناسب ترین توانمند سازها در این صنعت شناسایی شدند. مدیریت زنجیره تأمین به عنوان مهم ترین توانمند ساز در این صنعت شناخته شد و مدیریت دانش، فناوری اطلاعات، مهندسی همزمان، سخت افزار، تیم سازی و مدیریت پروژه به ترتیب در رتبه های بعد قرار گرفتند. از جمله مهم ترین محدودیت های این پژوهش می توان به زمانبر بودن استفاده از QFD به دلیل محاسبات فراوان اشاره نمود. در این پژوهش به دلیل بیان بهتر وابستگی ها و همبستگی ها در HOQ از اعداد فازی استفاده شد تا روابط بطور دقیق بیان گردد.
الگویی مبتنی بر مهندسی همزمان برای مدیریت تنوع محصول در زنجیرة تأمین صنعت پوشاک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت تنوع و سفارشیسازی محصول در دهههای اخیر، شرکتهای بزرگ تولیدی الگوهای مدیریتی را جستجو میکنند که با کمترین تغییرات و نوسانهای ساختاری و فرایندی در درون زنجیرة تأمین، آنها را قادر به تولید و عرضة محصولات بسیار متنوع کند. به عبارت دیگر، آنها به دنبال افزایش سطح تنوع و سفارشیسازی محصولات به منظور توسعة توان رقابتی از یک سو، و حفظ کارایی زنجیرة تأمین از سوی دیگر، هستند. در این تحقیق با اتخاذ رویکرد کیفی با استفاده از مشاهدات میدانی و مصاحبة با طراحان، تولیدکنندگان و مشتریان، موضوع تنوع و سفارشیسازی در صنعت پوشاک بررسی شده است. زنجیرههای تأمین پوشاک داخل کشور که با مقیاس تولید صنعتی تولید میکنند، جامعة هدف این تحقیق است. سه نتیجة مهم و متمایز این مطالعه نسبت به مطالعات پیشین عبارت است از ١. دستهبندی مناسب ابعاد تنوع در صنعت پوشاک، ٢. توسعة مدلی از فرایند کاهش تنوع در زنجیرة تأمین صنعت پوشاک و ٣. توسعة مدل اقدامهای مدیریتی برای کاهش شکاف تنوع در مراحل مختلف مدل پیشین و در سه سطح تصمیمگیری راهبردی، عملیاتی و مشتری.
شناسایی واولویت بندی فاکتورهای کلیدی موفقیت در لجستیک معکوس صنعت خودرو با استفاده از رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری (ISM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه لجستیک معکوس یکی از مهمترین مسائل موجود در حوزه زنجیره تأمین است. کنترل فرآیند برگشتی ها در سایه زنجیره تأمین پیشرو سازمانها را قادر می سازد تا از اتلاف هزینه های اضافی جلوگیری نمایند. این مقاله در ابتدا مهمترین فاکتورهای کلیدی موفقیت در صنعت خودرو را که حاصل مصاحبه با خبرگان و نیز مطالعات کتابخانه ای می باشد، معرفی نموده و سپس با استفاده از رویکرد مدلسازی ساختاری تفسیری به بررسی روابط بین این عوامل می پردازد. با استفاده از این روش فاکتورهای محرک که اثرات تشدید کننده ای بر روی سایر متغیرها دارند و نیز متغیرهایی که نسبت به سایر فاکتورها مستقل اند شناسایی می شوند. با تحلیل این فاکتورها ما قادر خواهیم بود عواملی را که دارای قدرت محرک و نیروی وابستگی بالایی هستند شناسایی نموده و بر روی آنها به عنوان اصلی ترین عوامل کلیدی موفقیت تمزکز نمائیم. درنهایت توصیه هایی برای تحقیقات آتی در این زمینه ارائه خواهد شد.
اولویت بندی جایگاه سازمان ها دولتی در عرصه اجرا سیاست های صنعت گردشگری جمهوری اسلامی ایران با استفاده از رویکرد تاپسیس فازی
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم و کلیدی برای سازمان های دولتی اجرای سیاست های تدوین شده است، صنعت گردشگری بزرگترین صنعت دنیا بوده و سازمان جهانی جهانگردی هشدار داده است که بسیاری از سیاست های تدوین شده در سطح ملی به ندرت اجرایی شده است.. اجرای سیاست های گردشگری نیازمند هماهنگی و همکاری و مشارکت میان همه بازیگران است. هدف اصلی این پژوهش شناسایی، اولویت بندی و طراحی مدل بازیگران سیاست های اجرای گردشگری کشور است، که بر اجرا و یا شکست سیاست های تدوین شده اثر می گذارند. جهت مشخص نمودن بازیگران سیاست های گردشگری از روش دلفی از چهار مرحله استفاده شده است. تعداد اعضای گروه دلفی 30 نفر است. جهت اولویت بندی بازیگران سیاست های گردشگری از روش تاپسیس فازی استفاده شده است. جهت سنجش اثرگذاری هر یک از متغیرها بر اجرای سیاست های گردشگری از آزمون تحلیل عاملی در نرم افزار لیزرل بهره گرفته شده است. تعداد بازیگران اجرای سیاست های گردشگری ایران 23 ارگان و وزارت خانه است که رتبه بندی هر یک از این بازیگران مشخص شده است. جهت تعیین روایی پرسشنامه نیز از نظر خبرگان استفاده شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که در اجرای سیاست های گردشگری، همکاری همه بازیگران شناخته شده ضروری است و در صورتی که حتی یکی از بازیگران اجرای سیاست ها گردشگری در اجرای سیاست ها همکاری نکند، سیاست های گردشگری به اجرا در نخواهد آمد.
مدل مبتنی بر مهارت در انتخاب مدیران با استفاده از رویکرد تصمیم گیری چندمعیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همواره گزینشِ مناسب ترین نیروی انسانی به صورت دقیق و هدفمند، یکی از عوامل کلیدی است که منجر به موفقیت یک سازمان می گردد. یکی از گام های اساسی این فرایند، انتخاب مناسب ترین شاخص های مؤثر بر عملکرد آتی کارکنان می باشد. هدف از پژوهش حاضر، ابتدا شناسایی و استخراج مجموعه معیارهای مهم و تأثیرگذار در گزینش نیروی انسانی است؛ سپس با کمک تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره ی گروهی و مراجعه به خبرگان، این معیارها بر اساس حوزه های کاری تخصصی در سازمان وزن دهی شده و بر اساس میزان تأثیر این معیارها در مهارت های سه گانه ی مدیر، رتبه بندی و وزن دهی شده است. علاوه بر این، با بررسی میزان شباهت رتبه بندی معیارها در حوزه های مدیریتی سازمان و مهارت های مدیر، درنهایت نتایجی به دست آمد که بیان می کند برای انتخاب مدیر در هرکدام از حوزه های تخصصی سازمان، چه معیارهایی و همچنین چه مهارتی از بین مهارت های سه گانه ی مطرح شده در تئوری های مدیریت بیشترین اهمیت را دارند.