فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۲۱ تا ۱٬۹۴۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف:با توجه به خلأ نظری موجود در زمینه مفهوم احسان در مدیریت و به تبع آن، نبود تعریف و تشریح فرهنگ سازمانی مبتنی بر اصل احسان، هدف این مقاله ارائه مدل فرهنگ سازمانی احسان محور با بهره گیری از سطوح فرهنگ سازمانی شاین بود. روش:در این پژوهش از روش نظریه داده بنیاد و مدل پارادایمی اشتراوس و کوربین استتفاده شد که بر سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی متکی است. در مرحله کدگذاری باز، برای پدیده محوری به منابع معتبر شیعی رجوع شد و برای سایر عوامل، از مدل پاردایمی اشتراوس و کوربین برای مصاحبه با خبرگان استناد شد. یافته ها:در مرحله اول و به منظور شناخت پدیده محوری با جستجو در منابع معتبر شیعی، در مجموع 19 مفهوم و 9 مقوله شناسایی شد. همچنین از طریق انجام مصاحبه های عمیق با خبرگان، سایر عوامل اثرگذار و اثرپذیر نیز احصا شد. در مرحله بعد بر مبنای مدل پارادایم اشتراوس و کوربین، ارتباط بین پدیده محوری و سایر پدیده ها مشخص و در نهایت، شرح الگوی فرهنگ سازمانی احسان محور ارائه شد. نتیجه گیری:چنانچه سازمان با تکیه بر عوامل اثرگذار مطروحه در مدل پارادایمی اشتراوس به توسعه رفتارهای احسان محور بپردازد، به بهره وری و موفقیت دست می یابد.
نقش کانون ارزیابی در برنامه های بهبود کارکنان با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای رقابتی امروز، توجه به بهبود و توسعه کارکنان به طور فزاینده ای اهمیت پیدا کرده است. یکی از روش هایی که سازمان ها می توانند از آن برای بهبود وضعیت کارکنان خود استفاده کنند، اجرای کانون های ارزیابی و توسعه است. اما باید توجه داشت که اجرای برنامه های بهبود به ازای هر فرد شرکت کننده در کانون ارزیابی، هم زمان بر و هم هزینه بر است. بر این اساس، پژوهش حاضر در پی کاهش هزینه های اجرای کانون ارزیابی از طریق بخش بندی شرکت کنندگان در کانون ارزیابی و ارائه برنامه های بهبود برای هر بخش است. روش نمونه گیری، هدفمند و بر اساس معیار و حجم نمونه 75 نفر می باشد. در این پژوهش، از نقشه های خودسازمانده برای بخش بندی کارکنان استفاده شده است و تجزیه و تحلیل داده ها نیز با استفاده از نرم افزارViscovery Profiler انجام گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش، در کانون ارزیابی چهار بخش شناسایی شد که به صورت استعدادهای درخشان، کارکنان قابل بهبود (با محوریت شایستگی)، کارکنان قابل بهبود (با محوریت شخصیت) و کارشناسان غیرمستعد نام گذاری شده اند. نتایج این بخش بندی می تواند در پنج حوزه، از جمله آموزش، ارتقا، حل چالش های سازمانی، سیاست های استخدام و نگهداشت نیرو و پاداش به کار گرفته شود. بر پایه نتایج، برای بخش های شناسایی شده در کانون ارزیابی، پیشنهادهایی در حوزه های ذکر شده ارائه شده است.
اثر فرهنگ سازمانی در مسئولیت اجتماعی و تعهد سازمانی کارکنان ادارات ورزش و جوانان: نقش میانجی گر اخلاق حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گر اخلاق حرفه ای در تأثیر فرهنگ سازمانی در مسئولیت اجتماعی و تعهد سازمانی کارکنان بود. جامعه آماری شامل کلیه کارکنان ادارات ورزش و جوانان استان اصفهان بود که تعداد نمونه آماری براساس جدول کرجسی و مورگان، 201 نفر مشخص و نمونه گیری از طریق روش تصادفی طبقه ای متناسب با پراکنش جغرافیای محل خدمت انجام شد. برای جمع آوری اطلاعات پیرامون متغیر فرهنگ سازمانی از پرسش نامه دنیسون (2000)، متغیر مسئولیت اجتماعی از پرسش نامه حیدرزاده و رهپیما (2013)، متغیر تعهد سازمانی از پرسش نامه آلن و میر (1990) و متغیر اخلاق حرفه ای از پرسش نامه کادزویر (2004) استفاده شد. روایی محتوا و صوری آن ها براساس نظرهای استادان و پایایی آن ها براساس آلفای کرونباخ تأیید شد. برای تحلیل داده ها از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شد که نتایج نشان داد فرهنگ سازمانی به طور غیرمستقیم با توجه به متغیر میانجی اخلاق حرفه ای با ضریب 36/0 روی تعهد سازمان و با ضریب 37/0 روی مسئولیت اجتماعی اثر مثبت و معنی دار دارد که بدین ترتیب نقش میانجی متغیر اخلاق حرفه ای و متعاقباً مدل مفهومی پژوهش تأیید شد.
تأثیر رهبری تحول گرا بر توانمندسازی روان شناختی کارکنان برای توسعه قابلیت ها و فعالیت های کارآفرینی در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه واکنش موفقیت آمیز و پویای هر سازمانی در گستره رقابت ها و تغییرات جهانی، مستلزم تغییر در فعالیت های سازمانی، چگونگی اداره آنها و به ویژه رهبری است؛ رهبرانی که با ژرف نگری، تزریق ارزش ها، و پیونددادن علائق فردی و جمعی، سازمان را یاری رسانده و همچنین با حمایت از افکار و ایده های جدید، زمینه را برای توسعه و بهبود فعالیت ها و قابلیت های کارآفرینی فراهم می سازند. پژوهش حاضر به تبیین تأثیر رهبری تحول گرا بر توانمندسازی روان شناختی کارکنان برای توسعه قابلیت ها و فعالیت های کارآفرینی در سازمان پرداخته است. این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی- پیمایشی است. نمونه آماری براساس فرمول کوکران 254 نفر از بین جمع کارکنان دانشگاه لرستان (اعضای هیئت علمی و کارمندان به تعداد750 نفر) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده است. ابزار مورداستفاده در این پژوهش، پرسشنامه بوده که روایی آن از روش اعتبار محتوا و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ تأیید شده است. برای بررسی و آزمون فرضیه ها از رویکرد معادلات ساختاری و نرم افزار Amos استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در سطح خطای 05/0 رهبری تحول گرا تأثیر مثبت و معناداری بر توانمندسازی روان شناختی و کارآفرینی سازمانی دارد. به علاوه می توان گفت که در سطح خطای 05/0، توانمندسازی روان شناختی، نقش متغیر میانجی در تأثیر رهبری تحول گرا بر کارآفرینی سازمانی دارد.
مطالعه کیفی وضعیت تیم سازی و کارتیمی در دانشگاه های دولتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه وضعیت تیم سازی و کار تیمی در دانشگاه های دولتی ایران با استفاده از رویکرد کیفی و روش مطالعه موردی بود و دانشگاه فردوسی مشهد به عنوان یکی از دانشگاه های دولتی ایران برای نمونه انتخاب شد. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته، برمبنای مفاهیم کلیدی حاصل شده از مرور سوابق و منابع و بررسی اسناد استفاده شد. جامعه آماری شامل همه مدیران دانشگاه فردوسی مشهد بود که از میان آنها تعداد 14 مدیر با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند انتخاب شدند. برای تحلیل اطلاعات، از روش تحلیل محتوا و کدگذاری باز و محوری استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که شاخصه های تیم سازی و کار تیمی در دانشگاه شامل 2 مقوله کلی و 10 زیرمقوله است و نشانگر این است که دانشگاه از وضعیت تیم سازی و کار تیمی مطلوبی برخوردار نیست. همچنین بررسی اسناد دانشگاه (سند راهبردی دانشگاه فردوسی مشهد) نشان داد که دانشگاه فاقد راهبرد و یک برنامه روش مند و ساختار یافته برای تیم سازی و بهبود کار تیمی می باشد.
بررسی رابطه تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۴
71 - 88
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش پیشرو، شناسایی ابعاد مختلف تعهد سازمانی با رفتار شهروندی و در نتیجه اولویت بندی مؤلفه های تعهد سازمانی به عنوان شاخص تأثیرگذار در رفتار شهروندی می باشد. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات توصیفی است که به بررسی رابطه بین تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی می پردازد. تحقیق حاضر از نظر نحوه گردآوری داده ها، تحقیق پیمایشی می باشد. همچنین این تحقیق از لحاظ هدف کاربردی است که هدف از آن توسعه دانش کاربردی در یک زمینه خاص است. در پژوهش حاضر جامعه آماری شامل از کلیه کارکنان اداره کل بنادر و کشتی رانی استان مازندران بود و حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، تعداد 140 نفر انتخاب شده اند. ابزار اندازه گیری با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون همبستگی و سایر آزمون های مرتبط می باشد نتایج تحقیق نشان داد که مؤلفه های تعهد سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی تأثیر دارند.
ارزیابی اثربخشی و چالش های مدیریت منابع انسانی در شهرداری منطقه 4 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۳
165 - 186
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی کارکردهای مدیریت منابع انسانی است؛ عمده کارکردهای مورد بررسی، فرایند استخدام (برنامه ریزی، کارمندیابی و انتخاب)، طراحی مشاغل، آموزش و توسعه منابع انسانی، ارزیابی عملکرد، جبران خدمت و پاداش، ایمنی و سلامت، سیستم انضباطی و بازنشستگی هستند. پژوهش به رویکردکمی –کیفی (آمیخته) است. جامعه آماری پژوهش کارکنان شهرداری منطقه 4 (تعداد حدود 2015 نفر ) هستند. برای تعیین حجم نمونه از جدول مورگان استفاده شده است، حجم نمونه 322 نفر بدست آمده که براساس نمونه گیری ساده تصادفی انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، 500 پرسشنامه توزیع شده و 425 نمونه جمع آوری و مبنای تحلیل قرار گرفته است دادها برای آزمون فرضیات از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. همچنین داده های مورد نیاز برای شناخت عملکرد سیستم های منابع انسانی و تبیین نتایج آزمون فرضیات از طریق مصاحبه با کارشناسان و مسئولین حوزه مدیریت منابع انسانی گردآوری شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که از دیدگاه کارکنان، به غیر از سیستم آموزشی، سایر کارکردهای مدیریت منابع انسانی از کارآمدی لازم برخوردار نیستند. یافته های حاصل از مصاحبه ها هم چنین نتایجی رو تائید می کند. براساس این یافته ها مهم ترین چالش در این زمینه تمرکز گرایی در برنامه ریزی حوزه منابع انسانی است.
ارتقای رفتار شهروند سازمانی از طریق هوش معنوی (مورد مطالعه: کارکنان حراستی ستاد وزارت علوم، تحقیقات و فناوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۶
51 - 62
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی رابطه هوش معنوی با رفتار شهروند سازمانی آنان در ستاد وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به روش توصیفی – پیمایشی می باشد. به این منظور برای سنجش هوش معنوی کارکنان و رفتار شهروند سازمانی آنان از پرسش نامه های استاندارد رفتار شهروندی سازمانی توره و پرسش نامه خود گزارش دهی هوش معنوی کینگ استفاده شد، که پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب 87/0 و 93/0 بدست آمد. جامعه های آماری تحقیق شامل کلیه کارکنان دارای حداقل مدرک لیسانس در ستاد وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است که تعداد آن ها 345 نفر بود، که بر اساس جدول مورگان تعداد نمونه 181 نفر از آن ها با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. جهت تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره استفاده گردید. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن بود هوش معنوی در مولفه های تفکر انتقادی وجودی، معناسازی شخصی، آگاهی متعالی و گسترش خودآگاهی با رفتار شهروند سازمانی ارتباط مستقیم و معنادار دارد، به عبارت دیگر وجود هوش معنوی منجر به افزایش رفتار شهروند سازمانی کارکنان ستاد وزارت علوم، تحقیقات و فناوری می شود. همچنین نتایج بیانگر این بود که هوش معنوی پیش بینی کننده رفتار شهروند سازمانی می باشد.
تأثیر ترکیبی رهبری تحول آفرین و انگیزه معرفتی بر رفتارهای تحقیرآمیز و انحرافی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی تأثیر ترکیبی رهبری تحول آفرین و انگیزه معرفتی بر رفتارهای تحقیرآمیز و انحرافی (مورد مطالعه: حوزه ستادی وزارت نیرو) است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان کارمندان حوزه ستادی وزارت نیرو هستند که تعداد آنها، 500 نفر می باشد. به منظور نمونه گیری در این پژوهش از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است و تعداد نمونه این پژوهش طبق جدول مورگان، 217 نفر می باشد. در این پژوهش برای سنجش متغیر رهبری تحول آفرین از پرسشنامه باس و آوولیو (2000) با12گویه، برای سنجش متغیر انگیزه معرفتی از پرسشنامه نوبرگ و نیوزوم (1993) با 12 گویه، برای سنجش رفتار تحقیرآمیز از پرسشنامه زون و تلگن (1982) با 3 گویه، برای سنجش رفتار انحرافی از پرسشنامه های واتسون و دوست (1969)؛ هو و شی (2015) و بیورکویست و همکاران (1992) دارای 2 بعد (اجتناب از تعامل و پرخاشگری غیرمستقیم) و 15 گویه استفاده شده است. این تحقیق از نظر روش از نوع توصیفی- پیمایشی است. تجزیه و تحلیل اطلاعات در دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی ارائه شده است. در بخش توصیفی، اطلاعات جامعه شناختی مربوط به نمونه پژوهش بیان شده است و در بخش آمار استنباطی با توجه به توزیع غیرنرمال داده ها، برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار پی ال اس استفاده شده است. نتیجه حاصل از فرضیه های پژوهش نشان داد که: رهبری تحول افرین با نقش تعدیل گر انگیزه معرفتی بر اجتناب از تعامل تأثیر دارد. رهبری تحول افرین با نقش میانجی گر تحقیر بر اجتناب از تعامل تاثیر دارد. رهبری تحول افرین بر اجتناب از تعامل تاثیر دارد.
شناسایی و رتبه بندی عوامل موثر بر ایجاد جو مسموم سازمانی به عنوان پیشایند فرهنگ مسموم سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف شناسایی و رتبه بندی عوامل مؤثر در ایجاد جو مسموم سازمانی به عنوان عاملی تاثیرگذار در بروز فرهنگ مسموم سازمانی صورت گرفت. پژوهش حاضر از جهت هدف، کاربردی و از حیث نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع پیمایشی است و جامعه آماری شامل کارکنان و خبرگان باتجربه و باسابقه یکی از نهادهای انتظامی استان فارس بود. با بررسی ادبیات جو سازمانی، عواملی که زمینه ساز بروز جو مسموم سازمانی هستند، شناسایی و با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های کلموگروف اسمیرنف و آزمون t تک نمونه ای مشخص شد که عوامل و مؤلفه های شناسایی شده در سازمان موردبررسی نیز مصداق پیدا می کند. بعد از شناسایی این عوامل، اقدام به رتبه بندی آنها گردید. به این منظور پرسشنامه مقایسات زوجی، بین 10 نفر از خبرگان و افراد با سابقه سازمان موردمطالعه، توزیع و پس از جمع آوری، با استفاده از نرم افزارExpert Choice11 و تکنیک AHP به رتبه بندی این عوامل و مؤلفه های مربوط به این عوامل پرداخته شد. نتایج نشان داد که رهبری زهرآگین از جهت میزان اهمیت با وزن 591/0 در رتبه اول؛ روابط بین فردی مسموم با وزن 202/0 در رتبه دوم؛ ساختار شغلی مسموم با وزن 107/0 در رتبه سوم؛ نظام پاداش مسموم با وزن 07/0 در رتبه چهارم و ساختار فیزیکی مسموم با وزن 03/0 در رتبه پنجم قرار گرفتند. همچنین همه مولفه های مرتبط با هر عامل به صورت تفکیک شده و به صورت کلی و براساس وزن نهایی هر مؤلفه، رتبه بندی شدند.
طراحی الگوی دستیابی به ارتباطات سازمانی اثربخش بر اساس شایستگی های ارتباطی درون فردی و بین فردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به نقش مهم ارتباطات اثربخش در تحقق اهداف سازمان، مطالعه شایستگی های ارتباطی که لازمه آن هستند نیز اهمیت می یابد. هدف این پژوهش طراحی مدل دستیابی به ارتباطات سازمانی اثربخش بر اساس شایستگی های ارتباطی درون فردی و بین فردی است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش انجام، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری آن جمعی از خبرگان دانشگاهی هستند که از طریق نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی 17 نفر از آنها به عنوان نمونه های آماری انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها و اطلاعات از روش کتابخانه ای و نظرخواهی از خبرگان استفاده شده است. برای تعیین روایی و پایایی ابزار تحقیق از روش مثلث سازی و برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات از روش مدل سازی ساختاری تفسیری استفاده شده است. این پژوهش موجب شناسایی ابعاد مهم شایستگی های ارتباطی درون فردی و بین فردی تشویق کننده ارتباطات سازمانی اثربخش و طراحی مدل ساختاری تفسیری آنها شد. نتایج این پژوهش نشان داد ابعاد شایستگی ارتباطی درون فردی و بین فردی در سطوح مختلف بر یکدیگر موثرند و تغییر در کیفیت هر بعد موجب تغییر در کیفیت ابعاد همان سطح و سطوح بعدی؛ و به نوبه خود موجب تغییر در کیفیت ارتباطات سازمانی می شود. در نهایت، پس از تفسیر مدل، تجزیه و تحلیل سطوح آن پیشنهادهایی در زمینه ارتقای این شایستگی ها در سازمان ها ارائه گردید.
ارزیابی عوامل مؤثر بر پذیرش بازی وار سازی سازمانی در جهت بهبود پیامدهای رفتاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چالش عمده ای که سازمان های امروزی با آن مواجه هستند و بسیار پراهمیت و باارزش است، شکاف مشارکت و نحوه ایجاد انگیزه در کارکنانی است که کمترین مشارکت و انگیزه را ذاتاً به فعالیت های کاری خوددارند. بازی وار سازی نوعی فعالیت واقعی است که از طریق یک سیستم بازی مهارت-محور تعیین می گردد که موجب یادگیری مزایای رفتار صحیح کاری، حتی در نبود واسطه های بیرونی برای ادامه به مشارکت، با تمایل شخصی می گردد. این پیامدهای رفتاری در سازمان ها، مرتبط با تغییر رفتار کارکنان، توسعه مهارت ها و ارتقاء نوآوری است. هدف از این پژوهش ارزیابی تمایل رفتاری و سنجش عوامل مرتبط بر پذیرش این فناوری است. مطالعه حاضر از نوع پیمایشی و توصیفی است و واحد تحلیل سازمان آبفای روستایی استان فارس با جامعه آماری 240 نفر و نمونه 147 نفر هست، که شامل کارکنانی با حداقل یک سال سابقه خدمت بوده که با نرم افزارهای تخصصی یا اتوماسیون اداری یا هر دو سروکار دارند. نمونه گیری غیرتصادفی و مبتنی بر هدف است و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است که پس از تشکیل کارگاه آموزشی، اجرایی گردید. برای محاسبه پایایی، ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شده و برای بررسی نرمال بودن داده ها از آزمون کلموگروف- اسمیرنف و برای آزمون فرضیات از آزمون اسپیرمن، کای اسکوئر و فریدمن استفاده گردید. نتایج این پژوهش مبین این است که این فناوری موردپذیرش کارکنان بوده و تمایل رفتاری بر انجام رفتار هدف رادارند و با تقویت تعیین کننده های اصلی، می توان علاوه برافزایش بهبود عملکرد و نگرش کارکنان، باعث تقویت تمایل رفتاری کارکنان شد، حال آنکه جمعیت شناختی هیچ ارتباط معناداری با این دو سازه ندارد.
الگوی اثرگذاری رهبری معنوی و انگیزش مبتنی بر معنویت بر عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه الگوی مطلوب اثرگذاری سبک رهبری معنوی و انگیزش مبتنی بر معنویت بر عملکرد سازمانی از طریق رضایت شغلی سرمایه انسانی پلیس استان ایلام انجام شده است. روش این پژوهش، توصیفی پیمایشی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل نیروهای پلیس ستاد استان ایلام است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 313 نفر به عنوان نمونه آماری برای مطالعه انتخاب شدند. برای گردآوری داده های پژوهش از چهار پرسشنامه استاندارد استفاده شده است. نتایج الگویابی معادلات ساختاری نشان داد که الگوی پیشنهادی پژوهش مورد تأیید واقع شده است و در ضمن مؤلفه رهبری معنوی با انگیزش مبتنی بر معنویت رابطه مثبت و معناداری دارد (ضریب 71/0) و این دو مؤلفه نیز بر رضایت شغلی (69/0 و 90/0) و عملکرد سازمانی (76/0 و 69/0) اثرگذار است. پیشنهاد می شود به منظور افزایش رضایت شغلی کارکنان و بهبود عملکرد سازمانی، فرماندهان پلیس استان ایلام به چشم انداز سازمانی اهتمام خاصی مبذول دارند و از این طریق احساس شایستگی و مؤثر بودن نیروها را افزایش دهند؛ هم چنین با ایجاد شبکه های ارتباطی غیر رسمی، حس مشارکت کارکنان را افزایش دهند؛ کارکنان را با اهداف و رسالتهای سازمان عجین کنند و در پرداخت حقوق و مزایا و ترفیع شغلی نیروها، رعایت عدالت را سرلوحه کار خود قرار دهند.
نقش مدیریت منابع انسانی در تقویت کارآفرینی سازمانی
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی به عنوان پدیده ای نوین در اقتصاد، نقش موثری را در توسعه و پیشرفت اقتصادی کشورها ایفا می کند. امروزه کار آفرینی در اقتصاد رقابتی و مبتنی بر بازار، دارای نقش کلیدی است. به عبارت دیگر، در یک اقتصاد پویا، ایده ها، محصولات و خدمات همواره در حال تغییر می باشند و در این میان کارآفرین و سازمان های کارآفرین الگویی برای مقابله و سازگاری با شرایط جدید را به ارمغان می آورد. در این میان، یکی از شاخه های اصلی کارآفرینی، کارآفرینی سازمانی است که بدون شک سهم چشمگیری در توفیق و تعالی سازمان ها دارد. کارآفرینی سازمانی مفهومی است که بر سازمان، نه افراد و بر فرهنگ ها و فرایند های سازمانی متمرکز است. کارآفرینی سازمانی دربردارنده یادگیری است و به وسیله همکاری، خلاقیت و تعهد افراد پرورش می یابد. مقاله حاضر سعی دارد نقش نظام مدیریت منابع انسانی را در پرورش اقدامات کارآفرینانه ی سازمانی نشان دهد. بدین منظور، ابتدا مفاهیم و تاریخچه کارآفرینی، کارآفرینی سازمانی و ضرورت و اهمیت انجام کارآفرینی سازمانی ارائه می شود و سپس اهمیت منابع انسانی در توسعه کارآفرینی سازمانی و هم چنین ارتباط بین عملکرد مدیران عملیاتی سازمان ها و کارآفرینی سازمانی مورد مطالعه قرار می گیرد و در ادامه نقش استراتژی های مهم نظام مدیریت منابع انسانی از قبیل آموزش، ارزیابی عملکرد، پاداش و حقوق و دستمزد در تقویت کارآفرینی سازمانی به همراه بررسی چالش های استقرار این سیستم ها شرح داده شده است.
تاثیر بلوغ مدیریت دانش بر شاخص های عملکرد سازمان (مطالعه موردی: شرکت موکت نگین مشهد)
حوزههای تخصصی:
امروزه سازمان ها درصدد کسب مزیت رقابتی پایدار هستند. آن ها برای نیل به این هدف دانش مزیت رقابتی پایدار را ایجاد می کنند. در این راستا مدیریت دانش ابزار سودمندی برای سازمان هاست تا سرمایه هوشی خود را توسعه دهند. هدف این پژوهش تاثیر بلوغ مدیریت دانش بر شاخص های عملکرد سازمان در شرکت موکت نگین مشهد می باشد. در این تحقیق از پرسشنامه لاوسون (2003) برای مدیریت دانش و پرسشنامه عملکرد سازمانی هرسی و گلداسمیت استفاده گردید و به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه از نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتیجه تجزیه و تحلیل با مطالعه موردی شرکت نگین مشهد، تمامی فرضیه ها مورد تایید قرار گرفت.
بررسی پیشایندهای بی تمدنی سازمان: نقش بی تمدنی سایبری و سایر عوامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین پیشایندهای بی تمدنی سازمان در شرکت پالایش گاز پارسیان استان فارس اجرا شده است. جامعه آماری شامل 235 نفر از کارشناسان و مدیران شرکت پالایش گاز پارسیان بود که تعداد 182 نفر به روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم، به عنوان نمونه انتخاب شدند. این پژوهش شامل 7 فرضیه است که برای بررسی این فرضیه ها از پرسشنامه محقق ساخته 36 سؤالی استفاده شد. در این پژوهش برای بررسی روایی پرسشنامه از روایی محتوایی و روایی سازه و همچنین برای تعیین پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار Amos 22 و به روش الگوسازی معادلات ساختاری انجام شده است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که گرفتاری های خانوادگی، تجربه احساس منفی و بی تمدنی سایبری بر بی تمدنی سازمانی تأثیر معنی داری دارد. استفاده از فناوری های اطلاعات و ارتباطات بر بی تمدنی سازمانی تأثیرگذار نیست ولی بر تجربه احساس منفی تأثیر معنی داری دارد. همچنین تجربه احساس منفی در رابطه بین استفاده از فناوری های ارتباطی با بی تمدنی سازمانی نقش میانجی دارد. درنهایت نقش میانجی تجربه احساس منفی در رابطه بین گرفتاری های خانوادگی و بی تمدنی سازمانی تأیید نشد.
طراحی مدل فرهنگ تفکر انتقادی اعضای هیئت علمی دانشگاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق بررسی نقش فرهنگ سازمانی در ارتقای تفکر انتقادی است تا با بررسی و تحلیل ارتباط بین این متغیرها بتوان مدل مناسب را در جهت ارتقای تفکر انتقادی اعضای هیئت علمی ارائه کرد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش ترکیبی از روش کیفی و کمی استفاده شده است. از نظر نوع داده ها توصیفی و روش گردآوری داده ها دلفی/ پیمایشی می باشد که در جامعه آماری سی نفره از خبرگان دانشگاه های کشور و 320 نفری اعضای هیئت علمی شمال غرب کشور، صورت گرفته است. بر اساس نتایج به دست آمده با استفاده از مبانی نظری تحقیق و نظرات خبرگان، فرهنگ سازمانی مناسب جهت ارتقای تفکر انتقادی از 9 بعد، 42 مؤلفه و 75 گویه تشکیل می شود. نتایج تحقیق بیانگر آن است که بعد فرهنگ برنامه ریزی تأثیر معکوس در ارتقای تفکر انتقادی دارد، همچنین نتایج تحقیق بیانگر این است که فرهنگ غالب سازمانی در دانشگاهها فرهنگ علمی می باشد ولی فرهنگ فوق در وضعیت فعلی اثر معکوس در ارتقای تفکر انتقادی دارد. این نتیجه با در نظر گرفتن این موضوع که نمره تفکر انتقادی اعضای هیئت علمی پایین تر از حالت متوسط می باشد، دارای همخوانی می باشد.
رابطه بین سایش اجتماعی و رفتار سکوت سازمانی در کارکنان پایگاه هوایی شهید بابایی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۵
165 - 186
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه سایش اجتماعی و رفتار سکوت کارکنان در پایگاه هوایی اصفهان به روش توصیفی از نوع همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری پژوهش، کلیه کارکنان پایگاه هوایی اصفهان در سال 1394 به تعداد 1800 نفر بودند. با استفاده از جدول کرجسی و مورگان حجم نمونه 317 نفر با روش نمونه گیری تصادفی از نوع قرعه کشی متناسب با حجم نمونه انتخاب شدند، جمع آوری داده ها به وسیله پرسشنامه انجام گردید. نتایج پژوهش نشان داد که بین سایش اجتماعی و رفتار سکوت کارکنان، رابطه معنی داری وجود دارد (01/0=p، 415/0=r). که این رابطه در مؤلفه سایش اجتماعی در سطح همکار با احتیاط پذیرفته شد، اما در مؤلفه سایش اجتماعی در سطح سرپرست با قطعیت پذیرفته گردید. هم چنین بین ابعاد سایش اجتماعی و ابعاد رفتار سکوت کارکنان رابطه معنی داری وجود دارد و ابعاد سایش اجتماعی توان پیش بینی ابعاد رفتار سکوت کارکنان را دارد. هم چنین یافته های تحقیق بیان گر آن بود که بین نظرات پاسخگویان بر حسب متغیرهای جمعیت شناختی تفاوت معنی داری وجود نداشت.
تدوین روش شناسی و چارچوب نظری در نقد فلسفی تئوریهای سازمان و مدیریت (مطالعه موردی: نقد تئوری آشوب)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲۵
125 - 140
حوزههای تخصصی:
استفاده و کاربرد صحیح از هر ابزاری مسبوق بر شناخت فلسفی و فرهنگ کاربرد بر آن ابزار خواهد بود. طبق تعریف نقد صحیح عبارتست از ارزیابی خرده گیرانه درباره ی چیزی یا کسی، از آن جهت که قابل نقد می باشد. بر این اساس در نقد فلسفی تعریف را نه به ترازوی صدق و کذب، بلکه به ترازوی شایستگی و ناشایستگی و رسا و کامل بودن مورد سنجش قرار خواهد گرفت. مقاله ی حاضر در صدد ارائه ی چارچوبی جامع در نقد فلسفی تئوری های مدیریت بوده است. از این رو تلاش گردیده پس از ارائه ی رویکردی نوین، جامع و سیستمی، به نقد یکی از تئوری های رایج و مورد توجه در علوم سازمان و مدیریت، یعنی نظریه آشوب پرداخته شود. بر این اساس نظریه بر اساس مدل جامع و سه وجهی بسط یافته، از سه منظر: دیدگاه، پارادایم حاکم و سطح تجزیه وتحلیل مورد مُداقه قرار گرفته است. در حوزه ی دیدگاه سه عامل جامعه، سازمان و انسان مورد نقد قرار گرفته، در حوزه ی پارادایم از سه جنبه هستی شناسی، شناخت شناسی، روش شناسی و ارزش شناسی مورد نقد قرار گرفته و نهایتا سطح تجزیه وتحلیل تئوری مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. در انتها نتایج و خروجی های کاربردی در مورد تئوری و روش شناسی پژوهش مورد اشاره قرار گرفته است.
نقش فرهنگ سازمانی و حمایت سازمانی ادراک شده در حفظ و نگهداشت کارکنان؛ مطالعه موردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۷ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲۴
109 - 126
حوزههای تخصصی:
امروزه حفظ و نگهداشت منابع انسانی موثر یکی از مهم ترین عوامل در دست یابی به اهداف هر سازمانی است. هرچه سازمان بتواند نیروی شایسته تری جذب کند و از آن نگهداری و استفاده موثرتری نماید در رسیدن به اهدافش موفق تر و نسبت به رقبایش پیش تر خواهد. از این رو هدف این پژوهش بررسی تأثیر فرهنگ سازمانی و حمایت سازمانی ادراک شده بر حفظ و نگهداشت کارکنان در شرکت حلوای عقاب است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران و کارکنان شرکت حلوا عقاب به تعداد 235 نفر بوده که بر اساس جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان نمونه آماری 148 نفر مشخص و از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه فرهنگ سازمانی دنیسون، پرسشنامه حمایت سازمانی آیسنبرگر و همکاران استفاده گردید. جهت تجزیه و تحلیل داده و آزمون فرضیه ها و رتبه بندی عوامل از آمار استنباطی (آزمونتی،آنوا، فریدمن و کولموگروف-اسمیرنوف) استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که فرهنگ سازمانی و حمایت سازمانی ادراک شده بر حفظ و نگهداشت کارکنان در شرکت حلوای عقاب تأثیر دارد و بر اساس رتبه بندی، فرهنگ سازمانی و سپس حمایت سازمانی ادراک شده بر حفظ و نگهداشت کارکنان شرکت حلوا عقاب تأثیرگذارند. بر این اساس پیشنهادهایی نیز ارائه شده است.