فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به مطالعه هویت حرفه ای از منظر تجارب مشترک بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه تبریز پرداخته است. در این پژوهش از روش تحقیق کیفی و از نوع پدیدارشناسی استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل رشته آموزش و بهسازی منابع انسانی دانشگاه تبریز هستند که با رشته آموزش و بهسازی منابع انسانی آشنایی دارند. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند، مصاحبه های نیمه سازمان یافته با 21 نفر از دانشجویان این رشته انجام شد و جهت اطمینان از اعتبار، دقت و صحت داده ها ضمن بررسی و تائید سوالات مصاحبه توسط اساتید صاحب نظر از روش مطالعه مکرر، مقایسه مستمر داده ها، خلاصه سازی و دسته بندی اطلاعات استفاده شد. داده ها با استفاده از روش پیشنهادی اسمیت تجزیه و تحلیل شدند. پنج مضمون اصلی از یافته ها شامل نقش رشته، علل گرایش به رشته، ماهیت رشته، محدودیت های رشته، ارتقاء جایگاه این رشته به دست آمد که هرکدام نیز دارای چندین مضمون فرعی می باشند. یافته ها نشان داد که از طریق معرفی رشته، ارتقاء جایگاه آن، فراهم کردن منابع لازم و تخصصی تر و هم چنین مشخص شدن حدود و ثغور رشته می توان گام های مفیدی در کسب هویت حرفه ای دانشجویان آموزش و بهسازی منابع انسانی در مقطع تحصیلات تکمیلی برداشت.
فهم رفتار سازمانی مبتنی بر فقه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هفدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۵۲)
299 - 316
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف دست یابی به چارچوب مفهومی برای فهم فقهی رفتار سازمانی، درصدد بود، با نگاه تکلیف مدار، عوامل مؤثر بر شکل گیری نگرش و رفتار افراد در سازمان را شناسایی کند. در این پژوهش با بررسی و شناسایی مبانی نظری فقهی، مرتبط با فعالیت های سازمانی، نصوص و داده های دینی گردآوری و با روش تحلیل مضمون مضامین و مؤلفه های فقهی رفتار سازمانی استخراج شد و به تأیید 30 نفر از استادان فقه رسید. بر این اساس الگوهای بینشی و گرایشی و کنشی موجود در منابع فقهی، شرایط فقهی تصدی شغل سازمانی، و شرایط و ویژگی های سازمان به منزله پنج مؤلفه رفتار سازمانی از یافته های این پژوهش اند که چگونگی رفتار سازمانی و حکم شرعی آن را تعیین می کنند. نتیجه پژوهش این است که رکن اصلی در فهم رفتار سازمانی و استنباط احکام آن تشخیص دقیق موضوع و سطوح مصالح فردی، سازمانی، نظام اسلامی و انسانی، و در نهایت تقدیم مصلحت اهمّ بر مهم است.
مطالعه پیامدهای فردی و سازمانی لنگرهای مسیر شغلی در اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۹ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۱
93 - 114
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: لنگرهای شغلی به عنوان یکی از راهبردهای توسعه منابع انسانی مورد توجه قرار گرفته است. مدیران منابع انسانی دریافته اند که طرح ریزی و سازمان دهی مسیرهای شغلی و جریان پیشرفت برای نیروی انسانی به منظور حفظ و نگهداشت آن ها ضروری است و می توان دستاوردهای مطلوبی برای سازمان به دنبال داشته باشد. هدف اصلی این تحقیق بررسی تأثیر لنگرهای شغلی بر پیامدهای فردی شامل: بالندگی فردی و پایداری منابع انسانی و همچنین پیامدهای سازمانی از جمله تمدن سازمانی و امیدواری سازمانی است. روش شناسی: پژوهش حاضر کاربردی و توصیفی است. جامعه آماری پژوهش را کارکنان اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران به تعداد 900 نفر تشکیل دادند که 270 نفر به عنوان نمونه به روش تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بوده که روایی آن به روش محتوایی و صوری و پایایی آن با آزمون آلفای کرونباخ تأیید شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و آزمون فرضیه های تحقیق از مدل معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) بهره گرفته شده است. یافته ها: لنگرهای شغلی تأثیر مثبت و معناداری بر پیامدهای فردی دارند. همچنین تأثیر لنگرهای شغلی بر برخی از پیامدهای سازمانی نیز تأیید شد که در این رابطه تأثیر لنگرهای شایستگی های فنی و کارکردی، استقلال کاری و چالش محض بر تمدن سازمانی و همچنین تأثیر لنگر استقلال کاری بر امیدواری سازمانی تأیید نشد. نتیجه گیری: شناسایی الگوهای شغلی افراد کلیدی و تدوین مسیر شغلی آن ها بر این اساس می تواند هم به توسعه فردی آن ها کمک کند و هم بهره وری سازمانی را بهبود بخشد.
نقش میانجی توانمندسازی روانشناختی در تأثیر رهبری تحول آفرین بر مدیریت دانش سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۹ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
1 - 24
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: از میان زیرساخت های گوناگون مورد نیاز ب رای اجرای اث ربخش م دیریت دان ش، عوام ل انس انی اجتم اعی به ویژه عامل رهبری از نق شی حی اتی برخوردارند. پژوهش حاضر به بررسی تأثیر رهبری تحول آفرین بر ادراک کارکنان از اجرای مدیریت دانش سازمانی با توجه به متغیر میانجی توانمندسازی روانشناختی پرداخته است. روش شناسی: این پژوهش کاربردی و توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری آن را کارکنان شرکت بیمه ایران مستقر در شهر تهران به تعداد 1900 نفر تشکیل داده اند که 320 نفر از آنها با روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد بوده است. داده های گردآوری شده با روش معادلات ساختاری و با کمک نرم افزار آموس تجزیه وتحلیل شده اند. یافته ها: رهبری تحول آفرین بر ادراک کارکنان از مدیریت دانش سازمانی تأثیر مثبت و معناداری دارد و نقش میانجی گری توانمندسازی روانشناختی نیز تأیید شده است. نتیجه گیری: ایفای نقش رهبری تحول آفرین توسط مدیریت ارشد سازمان و حمایت از پروژه های مدیریت دانش می تواند به ارتقای توانمندی کارکنان و ادراک از اثربخشی مدیریت دانش مساعدت کند.
توسعه قابلیت های یادگیری سازمانی در پرتو سرمایه اجتماعی و شادی در محل کار (مورد مطالعه: بانک صادرات ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۹ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
47 - 72
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: در شرایط بسیار پویای کسب و کارهای امروزین توسعه قابلیت های یادگیری سازمانی ضرورتی است که به وجود آمادگی های خاص در منابع انسانی نیاز دارد. بر این اساس، این مطالعه به بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی و شادی در محل کار بر توسعه قابلیت های یادگیری سازمانی می پردازد. روش شناسی: این پژوهش کاربردی، توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان بانک صادرات در استان تهران است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای 361 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شده است. یافته ها: سرمایه اجتماعی بر قابلیت یادگیری سازمانی و ابعاد آن شامل آزمایش پذیری، ریسک پذیری، گفتگو و تصمیم گیری مشارکتی تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین سرمایه اجتماعی از طریق شادی در محل کار به بهبود قابلیت های یادگیری سازمانی یاری می رساند. نتیجه گیری: توسعه تعاملات درون سازمانی و برون سازمانی کارکنان و ارتقای شادی و نشاط در میان کارکنان این بانک می تواند به ارتقای قابلیت یادگیری سازمانی و نتایج حاصل از آن یاری رساند.
بررسی تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکتی بر رفتار شهروندی سازمانی: نقش میانجی درگیری شغلی، رضایت شغلی و آوای کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۹ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۴
1 - 24
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تمایل به انجام اقدامات سازنده داوطلبانه در سازمان به همسویی ارزش های ذینفعان مختلف آن بستگی دارد. این پژوهش به بررسی نقش میانجی درگیری شغلی، رضایت شغلی و آوای کارکنان تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکتی بر رفتار شهروندی سازمانی پرداخته است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر شیوه گردآوری و تحلیل داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری آن شامل کارکنان شرکت ملی پخش فرآورده های نفتی منطقه گیلان به تعداد 326 نفر است که از میان آنها 177 نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل داده ها نیز با کمک تحلیل عاملی تأییدی و مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از از نرم افزارهای SPSS و لیزرل در قالب است. یافته ها: مسئولیت اجتماعی شرکتی با رفتار شهروندی سازمانی کارکنان، درگیری شغلی، رضایت شغلی و آوای کارکنان رابطه معناداری دارد. همچنین درگیری شغلی، رضایت شغلی و آوای کارکنان بر رفتار شهروندی سازمانی کارکنان اثرگذارند و در تأثیر مسئولیت اجتماعی شرکتی بر رفتار شهروندی سازمانی میانجی گری می کند. نتیجه گیری: تمرکز بر مسئولیت اجتماعی شرکت می تواند کارکنان را با شغل خویش درگیر کند و با رضایت از حضور در سازمان، مشارکتی فعالانه و داوطلبانه برای پیشبرد اهداف سازمانی داشته باشند.
تبیین اثرات مدیریت منابع انسانی اسلامی بر تعهد سازمانی با تمرکز بر نقش میانجی اعتماد سازمانی (مورد مطالعه: نیرو انتظامی شهرستان یزد)
حوزههای تخصصی:
آشنایی با رهنمودهای قرآنی در زمینه اسلام در مدیریت منابع انسانی و پیاده سازی اصول صحیح آن، می تواند منشأ تغییراتی مثبت در نگرش کارکنان نسبت به کار و محیط کاری گردد که این امر به نوبه خود منجر به ارتقای سطح عملکرد سازمان خواهد شد. دو مورد از مهم ترین نگرش های سازمانی در پژوهش حاضر، اعتماد سازمانی و تعهد سازمانی هستند؛ از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر مدیریت منابع انسانی اسلامی بر تعهد سازمانی کارکنان با نقش میانجی گری اعتماد سازمانی صورت گرفته است. این مطالعه از حیث هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان نیروی انتظامی شهرستان یزد، مشتمل بر 248 نفر که با استفاده از فرمول کوکران و با روش نمونه گیری خوشه ای برای جامعه محدود، 150 پرسش نامه توزیع شد. داده های پژوهش از طریق پرسش نامه های مدیریت منابع انسانی اسلامی، اعتماد سازمانی و تعهد سازمانی با پایایی (و روایی همگرا) 934/0(523/0)، 953/0(614/0)، 901/0(511/0) جمع آوری شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری توسط نرم افزار Smart-PLS3، انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد مدیریت منابع انسانی اسلامی بر تعهد سازمانی تأثیر مثبت دارد؛ همچنین، مدیریت منابع انسانی اسلامی به طور مستقیم بر اعتماد سازمانی اثر مثبت و معناداری دارد و اعتماد سازمانی نیز مستقیماً تعهد سازمانی را تحت تأثیر قرار می دهد. از طرفی نقش اعتماد سازمانی به عنوان میانجی مدیریت منابع انسانی اسلامی و تعهد سازمانی مورد تأیید قرار گرفت.
شناسایی عوامل مؤثر بر تسهیم دانش در میان کارآفرینان نوپا و بالقوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانش ضمنی کارآفرینان نوپا یا استارت آپی تسهیم پذیر است و در فرایند دوسویه هم آموزی و تسهیم بهبود می یابد. اگرچه این فرایند با وجود نقشی کلیدی در راه اندازی کسب وکار به دلایلی چون حساسیت نسبت به ایده اصلی کسب وکار، کمتر رخ می دهد. روش این پژوهش با توجه به هدف آن، که شناسایی عوامل مؤثر بر تسهیم دانش در کارآفرینان نوپاست؛ موردپژوهی روایتی برگزیده شد. اطلاعات این پژوهش کیفی با مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق با 18 کارآفرین نوپا و جویای دانش کسب و کار (11 مرد و 7 زن؛ 13 نفر در حوزه فناوری اطلاعات و 5 نفر در حوزه های دیگر خدماتی ) گردآوری شد. کدگذاری، دسته بندی و تحلیل شواهد گفتاری برآمده از مصاحبه با کارآفرینان نیز به یاری نرم افزار اطلس تی انجام شد. یافته های پژوهش در قالب الگویی یکپارچه از عوامل مؤثر بر تسهیم دانش، در میان کارآفرینان نوپا نشان داد سه دسته عوامل فردی (باور و انگیزه فردی، پیوند با شبکه های اجتماعی، مهارت ارتباط های بین فردی، اعتماد، ترس از به اشتراک گذاری، آگاهی از منابع دانش، خانواده و ...)؛ سازمانی (سبک رهبری، استراتژی، فناوری، نظام انگیزش و پاداش، قوانین سازمانی، فرهنگ و ساختار) و محیطی (محیط ملی صنعت، محیط ملی کسب و کار، محیط بین الملل صنعت، محیط اختصاصی کسب و کار: روابط رقبا، و ...) تسهیم دانش در میان کارآفرینان نوپا را متأثر می سازد.
ارائه یک مدل مفهومی برای تبیین نقش قابلیت سازمانی مدیریت مشارکت در افزایش عملکرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مطالعه، ارائه یک مدل مفهومی مناسب برای توضیح هر چه بهتر رابطه میان قابلیت سازمانی مدیریت مشارکت، عملکرد شرکت و معرفی متغیرهای میانجی مطرح در این رابطه با تمرکز بر دو دیدگاه منبع محور و قابلیت پویا می باشد. در این پژوهش در اندازه گیری مفهوم قابلیت مدیریت مشارکت به منظور انطباق هرچه بیشتر آن با تغییرات محیطی، از دیدگاه قابلیت پویا بهره گرفته شده است و برای توضیح نحوه تأثیرگذاری آن بر عملکرد شرکت، با تمرکز بر دیدگاه منبع محور، دو متغیر میانجی (به اشتراک گذاری مؤثر منابع و توسعه مشترک دانش و قابلیت ها) تعریف شده است. همچنین برای آزمون مدل پیشنهادی و فرضیه های مرتبط با آن از روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی استفاده شده است. نتایج بررسی 79 همکاری راهبردی در صنایع دفاعی هوایی - که با استفاده از پرسشنامه انجام شده است- روایی و پایایی مدل پیشنهادی و تمام فرضیه های در نظر گرفته شده را مورد تأیید قرار می دهد. بر اساس نتایج این پژوهش، یک شرکت برای اینکه بتواند همواره از ایجاد مشارکت های بین سازمانی درزمینه جذب، توسعه منابع و قابلیت های موردنیاز خود بهره ببرد، باید نخست در درون خود فرایندها و رویه های سازمانی مرتبط با چهار زیرقابلیت منعکس کننده قابلیت مدیریت مشارکت (پیش کنشگری مشارکت، هماهنگی بین سازمانی، یادگیری بین سازمانی و تحول مشارکت) را نهادینه و یکپارچه سازد و با بهره گیری از قابلیت به وجود آمده، همکاری های گسترده و مستمری را با شرکای خود درزمینه به اشتراک گذاری مؤثر منابع مکمل و توسعه مشترک دانش ها و قابلیت های جدید و منحصر به فرد طرح ریزی کند. مقیاس های اندازه گیری و شاخص های ارائه شده در این پژوهش نیز می تواند مرجع مناسبی برای مدیران در توسعه این قابلیت در سازمان خود باشد.
پیدایی فلسفه کنفسیوسی در کسب وکارهای ایرانی؛ پیامدها و قضاوت های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هفدهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۵۳)
359 - 375
حوزههای تخصصی:
امروزه رعایت مسائل اخلاقی و اجتماعی در کسب وکارها بخشی از ارزش افزوده قابل ارائه به مشتریان به شمار می آید. در این زمینه رویکردی نوین در کسب وکار شرقی، تحت عنوان اصول کنفسیوسی، مطرح شده و مبتنی بر صفات و روح انسانی توسعه یافته است. هدف این پژوهش بررسی اثر این اصول بر خلق ارزش های چندبعدی و بازار پایدار برای ذی نفعان و ارزیابی پیامدها و قضاوت های ناشی از آن است. برای این منظور مؤسسه خیریه محک به عنوان جامعه آماری مطالعه شد. از نظر روش شناسی، این مطالعه از نوع کاربردی و مبتنی بر روش های توصیفی پیمایشی است. داده ها از طریق پرسشنامه جمع آوری شد. اعتبار محتوای عوامل با نظر خبرگان و اعتبار سازه آزمون با استفاده از روایی همگرا و روایی واگرا، مبتنی بر روش های تحلیل عاملی، تأیید شد. پایایی آزمون نیز با توجه به آلفای کرونباخ محاسبه و تأیید شد. یافته های پژوهش، علاوه بر مشخص کردن میزان تحقق متغیرهای مورد مطالعه، نشان داد که اصول کنفسیوسی مطرح شده پیش بین های مناسبی از ارزش ویژه مشتری، بازاریابی پایدار، و قضاوت های اخلاقی و اجتماعی اند؛ به گونه ای که بر اساس الگوی برازش یافته می توان اذعان کرد قضاوت های اخلاقی و اجتماعی به طور قابل توجهی تحت تأثیر متغیرهای مستقل پیشنهادشده در این پژوهش اند.
طراحی و اعتباریابی مدلی برای تدوین برنامه توسعه فردی(IDP) در بانک انصار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر طراحی و اعتباریابی برنامه توسعه فردی(IDP) در بانک انصارمی باشد. پژوهش حاضر از حیث هدف، کاربردی و از حیث گردآوری داده ها آمیخته بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه مدیران و کارکنان بانک انصار، و همچنین صاحبنظران حوزه توسعه منابع انسانی شاغل در سازمانهای مختلف که دارای تالیفات و تجارب در زمینه ی برنامه ریزی توسعه فردی بودند، تشکیل می داد. نمونه گیری در بخش کیفی پژوهش به صورت هدفمند و در بخش کمی به صورت تصادفی ساده انجام شد. به منظور گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد، روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان مورد تایید قرار گرفت و پایایی آن نیز با آزمون آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تحلیل یافته های بخش کیفی از تحلیل محتوای کیفی باز و محوری استفاده شد و برای تحلیل داده های بخش کمی نیز از آزمون T تک نمونه ای استفاده شد. در مجموع یافته های بخش کیفی در 14 مضمون اصلی طبقه بندی شدندکه عبارتند از: استراتژی؛ نظام مندی؛ نیازهای فرد؛ شایستگی؛ اهداف؛ نیازهای سازمان؛ رهبران؛ پیامدها؛ بازخورد؛ روش ها؛ زمان بندی؛ فرهنگ؛ پیاده-سازی؛ و ارزیابی. مضامین 14 گانه استخراج شده از تحلیل داده ها، در نهایت در سه دسته ی کلی تحت عنوان مولفه های اجرایی، مولفه های حمایتی و دستاوردها تقسیم بندی شد. یافته های بخش کمی نشان داد که مولفه های مختلف مدل، از منظر کارکنان و مدیران بانک انصار، معتبر بوده و قابلیت پیاده سازی در بانک را دارند.
شناسایی عوامل مؤثر بر مشارکت کارکنان در اداره کل بنادر و دریانوردی استان مازندران: رویکرد کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هنر مدیریت، بهره مندی حداکثری از اندیشه و خلاقیت کارکنان است که مشارکت، یکی از روش های آن محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل مؤثر بر مشارکت کارکنان در سازمان بود که با رویکرد کیفی انجام شد. روش پژوهش ازلحاظ هدف، کاربردی و ازلحاظ روش اجرا، اکتشافی است. نمونه آماری را اساتید دانشگاهی و مدیران و کارشناسان خبره اداره کل بنادر و دریانوردی استان مازندران تشکیل داده اند. نمونه گیری به صورت هدف مند بوده و برای شناسایی متخصصان از شیوه گلوله برفی تا رسیدن به اشباع نظری استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها، مصاحبه بوده و برای تجزیه وتحلیل داده ها، فن تحلیل مضمون با استفاده از نرم افزار مکس کیودا انجام شد. براساس نتایج حاصله، عوامل مؤثر بر مشارکت کارکنان در سازمان عبارتند از: عوامل مدیریتی، عوامل ساختاری و فرایند سازمانی، عوامل شغلی و عوامل ارزشی و اخلاقی.
تأثیر کیفیت مبادله رهبر پیرو و عدالت سازمانی بر سلامت سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر کیفیت مبادله رهبر پیرو و عدالت سازمانی بر سلامت سازمانی و همچنین نقش میانجی تعهد سازمانی و کیفیت زندگی کاری و نقش تعدیلی سطح تحصیلات است. این پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی و کاربردی محسوب می شود. جامعه آماری شامل کارکنان یک شرکت دانش بنیان در زمینه مدیریت پروژه های صنعتی PMC , MC و انجام امور مهندسی روی تجهیزات صنعتی و نفتی به تعداد 100 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 78 نفر به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. تحلیل های آماری با استفاده از پرسشنامه های الکترونیک و نرم افزارهای SPSS نسخه 22 و SMART PLS 3 انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد که کیفیت مبادله رهبر پیرو بر سلامت سازمانی با میانجی گری تعهد سازمانی تأثیر معنی دار دارد. عدالت سازمانی بر سلامت سازمانی به طورمستقیم و غیرمستقیم تأثیر معنی دار ندارد، اما بر کیفیت زندگی کاری با میانجی گری تعهد سازمانی تأثیر معنی دار دارد. همچنین شیب های خطوط رگرسیون نشان می دهند که تأثیر کیفیت زندگی کاری بر سلامت سازمانی در افرادی که سطح تحصیلات بالاتری دارند، ضعیف تر و در افرادی که سطح تحصیلات پایین تری دارند، قوی تر است.
تاثیر شیوه های مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمان از طریق نقش میانجی عملکرد کارکنان و تعدیلگری پیاده سازی مدل ایرانی منابع انسانی 34000 در صنعت روانکاری ( مورد مطالعه: شرکت نفت پارس)
منبع:
مدیریت منابع انسانی پایدار سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱
187 - 210
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر شیوه های مدیریت منابع انسانی بر عملکرد سازمان از طریق نقش میانجی عملکرد کارکنان و تعدیلگری پیاده سازی مدل منابع انسانی 34000 از منظرکارکنان شرکت نفت پارس انجام شد. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نوع توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل 510 نفر و نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران، 219 نفر برآورد گردید. جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته و با روش تصادفی انجام شد. برای تایید روایی پرسشنامه از روایی محتوا و تحلیل عاملی تاییدی و برای تعیین پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ و نرم افزار SPSS استفاده شده است.آزمون فرضیه های پژوهش نیز با استفاده از روش تحلیل مسیر به کمک نرم افزار AMOS انجام گردید. نتایج این پژوهش حاکی از وجود تأثیر مثبت و مستقیم شیوه های مدیریت منابع انسانی و تاثیر نقش تعدیلگر مدل منابع انسانی 34000 بر عملکرد کارکنان است. همچنین نتایج نشان می دهدکه نقش میانجی عملکرد کارکنان در رابطه بین شیوه های مدیریت منابع انسانی و عملکرد سازمان معنادار نیست. با توجه به نتایج تحقیق، پیشنهاد گردید فرایندهای مدل منابع انسانی 34000 به طور کامل در شرکت نفت پارس پیاده سازی گردد.
شناسایی عوامل موفقیت شرکت اینترنتی علی بابا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس آمار منتشر شده در حوزه کسب و کارهای اینترنتی، شرکت اینترنتی علی بابا با 693 میلیون کاربر فعال در سال 2019، ازجمله موفق ترین شرکت های این حوزه در سطح جهان معرفی شده است. پژوهش حاضر با رویکردی ترکیبی شامل دو بخش کیفی و کمّی است. در آغاز با مرور مبانی نظری درزمینه عوامل موفقیت کسب و کارهای اینترنتی، چهار بعد اصلی بازاریابی، فناوری اطلاعات، عوامل زیرساختی و فرهنگی در این نوع کسب و کارها شناسایی شدند. سپس در مرحله کیفی با تحلیل محتوای مستندات از سال 1999 درمورد شرکت علی بابا، 17 فعالیت این شرکت در ذیل این چهار بعد اصلی استخراج شد. در مرحله کمّی با بهره گیری از نظرات خبرگان تجارت الکترونیک و بازاریابی، این عوامل با استفاده از تکنیک دیمتل فازی اولویت بندی شدند. پایایی ابزار پژوهش با استفاده از سازگاری درونی تأیید شده و روایی آن از نوع روایی محتوایی است. باتوجه به یافته های پژوهش در بین ابعاد، فناوری اطلاعات بیشترین اهمیت را در موفقیت کسب و کار اینترنتی شرکت علی بابا دارد و بعد از آن به ترتیب ابعاد بازاریابی، زیرساختی و فرهنگی قرار گرفتند. برمبنای فعالیت های شناسایی شده در موفقیت شرکت علی بابا، سایر مدیران کسب و کار های اینترنتی نیز می توانند با الگوبرداری مناسب در راستای تعالی کسب و کار خود گام بردارند.
طراحی الگوی موفقیت نوآوری اجتماعی در کمیته امداد امام خمینی (ره) با رویکرد نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوآوری اجتماعی در سال های اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده است، زیرا که پاسخ های جدیدی برای حل چالش های اجتماعی ارائه می دهد و از منافع آن همه جامعه بهره مند می شوند. هدف اصلی این پژوهش، طراحی الگوی موفقیت نوآوری اجتماعی در کمیته امداد امام خمینی (ره) به عنوان یک سازمان اجتماعی می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف، بنیادی-کاربردی و روش آن، نظریه داده بنیاد کلاسیک است. در این پژوهش 16 مصاحبه نیمه ساختاریافته با افراد باتجربه و صاحبنظر درزمینه طرح ها و فرایندهای کمیته امداد امام خمینی (ره) انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با بیش از 200 کد اولیه در نرم افزار اطلس تی هشت انجام شد که در نهایت، عوامل مأموریت و راهبردها، فرهنگ سازمانی، سبک رهبری خدمتگزار، چابکی و چالاکی، تعاملات وسیع و مطلوب برون سازمانی و تسهیل شرایط مالی به عنوان سطح تسهیل کننده، عوامل انگیزه و تلاش نوآوران، محتوا و اجرای اثربخش و پذیرش نوآوری توسط مردم به عنوان سطح تکمیل کننده و عوامل برندسازی نوآوری اجتماعی، همکاری با مؤسسه های جهانی، ایجاد شبکه ای از نقش های حوزه نوآوری و توسعه ساختار مردمی به عنوان عوامل رشددهنده موفقیت نوآوری اجتماعی شناسایی گردید.
مدل کهکشانی، استعاره ای نو در حوزه فرهنگ سازمانی (مطالعه موردی: برج پژوهشی محمد رسول الله(ص) دانشگاه علوم پزشکی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هفدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
145 - 172
حوزههای تخصصی:
فرهنگ یکی از موضوعات نظری جدال آمیز در سازمان هاست که به رغم تلاش پژوهشگران جهت توصیف ظریف این پدیده، هنوز در مسیر شناخت ماهیت آن مشکلات بسیار وجود دارد. پژوهش حاضر درصدد است، با طراحی مدلی در این حوزه، گامی جهت بهبود شناخت مقوله پیچیده فرهنگ بردارد. این پژوهش مطالعه ای آمیخته، از نظر روش اکتشافی و از نظر هدف توسعه ای و کاربردی است. به منظور اجرای این پژوهش، پس از بررسی مبانی فلسفی و پارادایمی و انتخاب پراگماتیسم، به منزله مبنای مناسب، مقالات داخلی و خارجی موجود و مرتبط به صورت گسترده مطالعه و 60 بُعد فرهنگ از میان آن ها استخراج شد. سپس، برای دستیابی به معرفت وحدت گرایانه، در کنار کثرت حاصل شده، با تکیه بر ویژگی های مفهوم فرهنگ سازمانی، این ابعاد در قالب مدلی استعاری مفهومی، تحت عنوان «مدل کهکشانی»، استقرار داده شد و برای دستیابی به این مهم همه ابعاد در یک جلسه گروه کانونی، متشکل از مدیران برج پژوهشی محمد رسول الله(ص)، دسته بندی شد. به منظور سنجش روایی مدل، از نظر بیست تَن از خبرگان فرهنگ سازمانی و جهت سنجش پایایی از شاخص کاپا استفاده شد. توجه اجمالی به این مدل می تواند اختلافات نظری در این حوزه را کاهش دهد و دریچه ای جدید جهت شناخت این مفهوم رو به اندیشمندان و نظریه پردازان بگشاید.
طراحی الگوی رهبری سازمانی با استفاده از آموزه های نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال هفدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۵۲)
235 - 254
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف طراحی الگوی رهبری سازمانی با تأکید بر نهج البلاغه انجام شد. روش تحقیق از نوع ترکیبی و روش های تحلیل مضمون و دیمتل بود. ابتدا متن نهج البلاغه، اعم از نامه ها و خطبه ها و حکمت ها، از منظر مفاهیم مرتبط با رهبری، بررسی و تحلیل و 525 مضمون اولیه استخراج شد. سپس با استفاده از تلخیص و مقوله بندی به روش کد گذاری با تأکید بر مفاهیم مشترک 79 مضمون پایه تحت عنوان شاخص شناسایی شد. در ادامه، با افزایش محدوده دسته بندی، 10 مضمون سازمان دهنده تحت عنوان مؤلفه و نهایتاً با تکرار آن 3 مضمون فراگیر به عنوان ابعاد رهبری سازمانی، شامل ابعاد اعتقادی و اخلاقی و رفتاری، شناسایی و تبیین شد. سپس، جهت رتبه بندی و یافتن ارتباط علّی و معلولی ابعاد استخراج شده، از طریق پرسشنامه و مصاحبه با 20 نفر از متخصصان مدیریت اسلامی، از روش کمّی دیمتل استفاده شد که طبق یافته های پژوهش بعد اعتقادی را می توان متغیر علّی در نظر گرفت. چون بیشترین تأثیرگذاری را بر ابعاد اخلاقی و رفتاری دارد.
مقدمه ای بر عصب شناسی یادگیری و نقش فراشناخت در فرایندهای یاددهی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات منابع انسانی سال ۹ بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۱
167 - 196
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تحقیقات نشان می دهد که افراد به طور مداوم از مدل های ذهنی نادرست درزمینه نحوه یادگیری و حافظه استفاده می کنند و این امر آن ها را در معرض خطا، ارزیابی های نادرست و سوء مدیریت یادگیری خویش قرار می دهد. بر این اساس این مقاله به مطالعه ابعاد شناختی عصبی یادگیری می پردازد. روش شناسی: روش پژوهش، کتابخانه ای استنادی با رویکرد فراترکیب است. بدین ترتیب 104 منبع کلیدی و مرتبط شناسائی و پس از غربال گری 49 منبع با بکارگیری روش فراترکیب و تفسیر کیفی مورد واکاوی قرار گرفته است. یافته ها: نحوه جذب، ذخیره و بازیابی اطلاعات در مغز با آنچه درکامپیوتر اتفاق می افتد متفاوت است و فرایندی پویا، همراه با خطا، استنباطی و قابل بازسازی است . نتیجه گیری: شناسائی ابعاد عصبی شناختی یادگیری دریچه جدیدی را به سوی فهم بهتر و اثربخش تر فرایندهای یادگیری یاددهی گشوده است و استفاده از ظرفیت های آن می تواند محیط های یادگیری را پویاتر سازد.
سبک های مدیریت بدن زنان با رویکردهای اجتماعی- فرهنگی (با رویکرد ترکیبی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور تبیین سبک های مدیریت بدن با رویکردهای اجتماعی-فرهنگی در بین شهروندان زن در شهر تهران صورت گرفته است. روش تحقیق ترکیبی (مرحله اول کیفی و مرحله دوم کمی) بوده است. در مرحله اول، ۳۵۰ منبع چاپی و دیجیتالی در حوزه سبک زندگی و مدیریت بدن و ظاهرآرایی بانوان با استفاده از روش نمونه گیری غیر احتمالی از نوع هدفمند برای این تحقیق انتخاب شدند. روش شناسی پژوهش حاضر روش شناسی کیفی (تحلیل محتوا با رویکرد استقرایی) است و از تکنیک فیش ها، فرم ها و جداول محقق ساخته ای و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نظام مقوله ای استقرایی استفاده شد.در مرحله دوم، با بهره گیری از روش کمی (توصیفی-پیمایشی) از 384 نفر از شهروندان زن در شهر تهران با ابزار پرسشنامه، نظرخواهی به عمل آمد. روش نمونه گیری دراین مرحله احتمالی از نوع خوشه ای چند مرحله ای بوده است. روایی و پایایی در هر دو مرحله مورد بررسی و تایید قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و AMOS استفاده گردید. یافته های به دست آمده، در قالب دو سبک مدیریت بدن (ابزاری شدن و هویت بابی) و تاکید بر تاثیر رویکردهای اجتماعی و فرهنگی بر سبک های مدیریت بدن بوده است. البته در رویکرد اجتماعی خود نمایشی و در رویکرد فرهنگی بدن به عنوان سرمایه نمادین بیشترین سهم را در سبک مدیریت بدن شهروندان زن در شهر تهران داشته است.