مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
۶.
۷.
۸.
۹.
۱۰.
۱۱.
۱۲.
۱۳.
۱۴.
۱۵.
۱۶.
۱۷.
۱۸.
۱۹.
۲۰.
فرآیند تحلیل شبکه
امکان سنجی مداخله پذیری بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری با استفاده از مدل فرایند تحلیل شبکه مطالعه موردی: منطقه 6 شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طیّ دهههای اخیر موضوع احیای بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهرها به یکی موضوعات کلیدی در زمینه ی راهبردهای توسعه ی شهری تبدیل شده است. به همین منظور مدیران و سیاستگذاران شهری اقدامات متعددی از جمله افزایش میزان تراکم ساختمانی، بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده، انبوهسازی و غیره را سرلوحه ی کار خود قرار دادهاند. برخی از این سیاستها نیز به شکل مداخلات مستقیم از سوی سیستم مدیریت شهری به منظور تأمین خدمات و امکانات عمومی و یا بهبود وضعیت شبکه معابر، تجمیع قطعات و مواردی از این قبیل در بافتهای فرسوده صورت میگیرد. متأسفانه عدم مد نظر قرار دادن پارامترهای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی مؤثر در امر مداخلهپذیری بافتهای شهری از سوی دست اندرکاران امور توسعه شهری موجب شده تا هنگام اجرای پروژه های عمرانی مشکلاتی همچون تأخیر در زمان اجرا پروژهها، صرف هزینههای گزاف و یا نارضایتیهای اجتماعی به وجود آید. بر این اساس تحقیق حاضر تلاش دارد تا با کمک سه شاخص عمده ی فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی میزان مداخله پذیری بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهر قم را تعیین نماید تا هرگونه اقدام در این زمینه به شکل مؤثرتری صورت گیرد. البته رعایت مجموعه این معیارها به همراه زیر معیارهای آن باعث به وجود آمدن پیچیدگی هایی در امر تصمیمگیری میگردد. لذا به منظور تسهیل در امر تصمیم گیری، از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) جهت دستیابی به اهداف تحقیق حاضر استفاده شده است. نتایج نشان میدهد از مجموع 76 هکتار مساحت منطقه 6 شهر قم، 3/20 درصد از مساحت آن دارای مداخلهپذیری کم و 8/41 درصد دارای مداخله پذیری متوسط میباشد. در مقابل 9/37 درصد از مساحت منطقه ی یاد شده از مداخلهپذیری بالایی برخوردار است که علت اصلی آن را میتوان به سبب وجود اراضی بایر با وسعت زیاد، در داخل بافت عنوان کرد.
ارزیابی و پهنه بندی خطر زمین لغزش در شهر رودبار با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوعات محوری در ژئومورفولوژی کاربردی، شناسایی پدیده های مخاطره آمیز و علل شکل گیری آنهاست. درکل بر اثر رفتارهای نادرست انسانی در کاربری های اراضی و تنگناهای محیطی، فرایندهای ژئومورفیک تبدیل به عوامل مخاطره زا می شود. با توجه به وقوع زلزله سال 1369رودبار و ناپایدارشدن دامنه های مشرف بر محیط شهری رودبار و نیز کاربری های اراضی نامتجانس، وقوع زمین لغزش در محیط شهری این منطقه عاملی مخاطره آمیز است. این مقاله تلاش دارد به ارزیابی و پهنه بندی حساسیت خطر زمین لغزش در شهر رودبار بپردازد. برای این امر با استفاده از فرایند تحلیل شبکه و تعیین معیارهای پیشنهادی مبتنی بر بازدیدهای میدانی و مطالعات کتابخانه ای در وقوع خطر زمین لغزش شهری، این معیارها در دو خوشه اصلی مخاطرات طبیعی و زیست محیطی، شامل میزان شیب، جهت شیب، کاربری اراضی، بارش سالانه، فاصله از گسل، مراکز مسکونی و آبراهه و حساسیت لیتولوژی طبقه بندی شد. در مرحله بعد با تهیه لایه های اطلاعاتی از عناصر مزبور و ارزش گذاری آنها، این لایه ها در محیط ARC GIS مورد تحلیل قرار گرفت و نقشه ی نهایی پهنه بندی خطر زمین لغزش در محدوده کنترل کننده شهر رودبار با درجات خطر کم (4 درصد)، خطر متوسط ( 71 درصد) و خطر بالا ( 25درصد) تعیین شد که نشان دهنده درصد بالای فرایندهای مخاطره زا درمحدوده ی شهری است. در این فرایند عامل شیب و حساسیت لیتولوژی مهم ترین سهم را بر عهده داشته اند. در مجموع این موضوع آثار زمین لغزش شهری را بر روند الگوهای توسعه شهر رودبار بیان داشته و مسائلی چون سیمای نامتجانس شهری، مسدود کردن شبکه های ارتباطی و مدفون کردن مناطق مسکونی و... را در بر داشته است.
ارزیابی و پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه و شبکه عصبی مصنوعی (مطالعه موردی: حوضه آذرشهر چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی حساسیت زمین لغزش مهم ترین گام در تهیه نقشه خطر زمین لغزش است. هدف اصلی از این مطالعه، بررسی و مقایسه نتایج حاصل از دو مدل شبکه عصبی مصنوعی(ANN) و فرآیند تحلیل شبکه ای(ANP) در پهنه بندی خطر زمین لغزش در حوضه آذرشهر چای می باشد. برای انجام این تحقیق با بررسی منابع و نظر کارشناسان، فاکتورهای مؤثر در وقوع زمین لغزش (شیب ، جهت شیب ، طبقات ارتفاعی ، لیتولوژی ، کاربری زمین ، فاصله از رودخانه ، فاصله از گسل ، فاصله از جاده) در محیط Arc GISآماده شده و با لایه پراکنش زمین لغزش ها تطابق داده شد و اطلاعات مربوط به زمین لغزش ها در هر یک از لایه های اطلاعاتی به صورت کمی به دست آمد. سپس با استفاده از ابزار Arc GIS و تجزیه وتحلیل های صورت گرفته در هر دو مدل ، اهمیت هرکدام از لغزش های رخ داده بررسی و نقشه های پهنه بندی زمین لغزش تولید شد. ارزیابی نتایج به دست آمده از فرآیند تحلیل شبکه ای و شبکه عصبی مصنوعی با استفاده از ضریب آماری کاپا نشان می دهد که شبکه عصبی مصنوعی با ضریب 74/۰ نسبت به فرآیند تحلیل شبکه ای با ضریب 72/0 از دقت بیشتری در پیش بینی زمین لغزش در حوضه آذرشهر چای برخوردار است. همچنین بر اساس پهنه بندی صورت گرفته با استفاده از مدل فرآیند تحلیل شبکه ای نتایج به دست آمده نشان می دهد که 13/7، 44/28، 13/37، 14/23، 27/3 درصد از مساحت منطقه به ترتیب در کلاس های خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرارگرفته و در مدل شبکه عصبی مصنوعی به ترتیب 49/5، 61/32، 05/32، 22/23، 73/5 درصد از مساحت منطقه در کلاس های خطر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرارگرفته است.
پهنه بندی حساسیت وقوع زمین لغزش با استفاده از مدل هیبریدی قضیه بیز –ANP (مطالعه موردی: کرانه جنوبی حوضه آبریز اهر چای از روستای نصیرآباد تا سد ستارخان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقشه های حساسیت وقوع زمین لغزش یکی از مهم ترین ابزارهای لازم برای برنامه ریزان و تصمیم گیران محیطی به ویژه در مناطق کوهستانی است. در این پژوهش، پهنه بندی پتانسیل وقوع زمین لغزش در کرانه جنوبی حوضه آبریز اهرچای از روستای نصیرآباد تا سد ستارخان با استفاده از روش تحلیل شبکه ای بر پایه زمین لغزش های رخ داده درگذشته که به وسیله روش شی گرا استخراج و شناسایی گردیده است، و تئوری احتمالات شرطی (قضیه بیز)، موردمطالعه قرارگرفته است. تئوری بیز ، به عنوان مدلی سودمند و آزمایش شده در زمینه های مختلف، همچون مطالعه حرکات توده ای، تحقیقات معدنی و نقشه کشی چشمه های آب زیرزمینی می باشد. جهت وزن دهی به لایه ها در این روش ها، از10 پارامتر شیب زمین (به درجه)، جهت شیب، کاربری زمین، سنگ شناسی، بارش، شاخص تراکم پوشش گیاهی(NDVI)، شاخص طول شیب(LS)، شاخص رطوبت توپوگرافیک (TWI)، شاخص قدرت آبراهه (SPI)، فاصله از گسل و فاصله از آبراهه استفاده شده است. تعداد 70 درصد زمین لغزش ها (25 عدد) برای اجرای مدل و 30 درصد (10 عدد) دیگر برای اعتبارسنجی به کاررفته است. نتایج حاصله از روش مذکور و اعتبار سنجی میدانی مؤید دقت شناسایی 71.11٪ و دقت کلاس بندی 91.4٪ می باشد. با توجه به نتایج به دست آمده 02/34 درصد از اراضی محدوده موردمطالعه از پتانسیل بسیار بالایی برای وقوع زمین لغزش برخوردار می باشند. همچنین، درصد قابل توجهی از زمین لغزش ها در طبقه با حساسیت زیاد (05/57) قرار دارند. لذا می توان گفت دقت مدل های بکار رفته در پهنه بندی حساسیت وقوع زمین لغزش قابل قبول و خوب است.
ارزیابی عوامل مؤثر بر دلبستگی مکانی در محلات شهری با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محلات از جمله عناصر سازنده ی شهری هستند که از دیرباز نقش بسزایی در پیوند دادن مردم با محیط زندگی شان و دلبستگی مکانی ایشان عهده دار بوده اند. با این وجود تحولات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی عصر مدرن سبب گردیده تا پیوندهای مکانی ساکنان با محیط زندگی شان کمتر مورد توجه قرار گیرد. علاوه بر این تنوع رویکردها، تعاریف و اصطلاحات مورد استفاده در این حوزه از دانش بشری سبب گردیده تا هیچ توافقی پیرامون نام، تعریف یا رویکرد روش شناسانه ای که به بهترین وجه بتواند به این حوزه بپردازد وجود نداشته باشد. این سردرگمی مفهومی همچنان که بسیاری از محققان نیز اشاره داشته اند به طور جدی مانع پیشرفت در حوزه ی دلبستگی مکانی گردیده است.
بر این اساس پژوهش حاضر با هدف دستیابی به چارچوبی مفهومی از دلبستگی مکانی و عوامل مؤثر بر آن، ضمن مروری بر ادبیات دلبستگی مکانی با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای به ارزیابی عوامل مؤثر بر دلبستگی مکانی در محلات شهری پرداخته است. نتایج مطالعات حاضر حکایت از آن دارد که از میان 28 زیرمعیار مورد بررسی، تنها تأثیر 21 زیرمعیار دارای تاثیر تایید گردیده بر دلبستگی مکانی می باشند که از میان آنها نیز طول مدت سکونت، پیوندهای اجتماعی و خاطره انگیزی به ترتیب با وزن نهایی 0.08، 0.061 و 0.051 در مقایسه با سایر زیرمعیارها از بیشترین اهمیت برخوردار می باشند. علاوه بر این بررسی مؤلفه های 6 گانه ی دموگرافیک، کالبدی- فضایی، عملکردی- رفتاری، تجربی زیبایی شناختی، تجربی ادراکی و زیست محیطی، بیانگر تأثیرگذاری تمام مؤلفه ها بر دلبستگی مکانی بوده که مؤید ساخت سه بعدی (شناختی، احساسی و رفتاری) دلبستگی مکانی است.
کاربرد فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) در تعیین بهترین کاربری منطقه درکش خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه کارهای اساسی جهت نیل به اهداف جنگلداری و به حداقل رساندن بحران های زیست محیطی، برنامه ریزی استفاده از جنگل با در نظر گرفتن توان طبیعی آن برای کاربری مورد نظر است. در این تحقیق با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه، معیارهای اکولوژیک، اقتصادی و اجتماعی، در ساختار BOCR در رویشگاه جنگلی جوزک- درکش خراسان شمالی ارزیابی و اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که زیرشبکه سودها با وزن کل 55/0 در اولویت اول و زیرشبکه ریسک ها با وزن کل 07/0 در اولویت آخر قرار دارد. در زیرشبکه سودها اولویت اول مربوط به افزایش درآمد بود و الویت اول زیرشبکه ریسک ها را نیز پذیرش اجتماع به خود اختصاص داد. از بین معیارهای استراتژیک نیز معیار اجتماعی وزن بالایی را به خود اختصاص داد (49/0) و بعد از آن معیار اقتصادی با وزن 31/0 و اکولوژیک با وزن 19/0 قرار گرفتند. در نهایت نتایج نشان داد که گزینه های اکوتوریسم با وزن کلی 62/0، حفاظت با وزن کل 19/0 و گزینه بهره برداری از محصولات فرعی با وزن کل 18/0 به ترتیب در اولویت اول، دوم و سوم قرار گرفتند. با توجه به نتایج، عرصه جنگلی مذکور را می توان به سمت کاربری توریستی سوق داد که بی شک تأثیر به سزایی در جلوگیری از تخریب تمامی این عرصه ها، اشتغالزایی با جلب مشارکت مردم و ارج نهادن به سیاست های مشارکتهای مردمی و به دنبال آن افزایش در آمد ساکنان منطقه، کمک در جهت جلوگیری از مهاجرت به شهرها و به طور کلی توسعه روستاهای همجوار ناحیه جنگلی را به دنبال خواهد داشت.
ارزیابی چابکی زنجیره تأمین با رویکرد تصمیم گیری تلفیقی دلفی- فازی(مطالعه میدانی: شرکت های شهرک صنعتی اهواز)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
چابکی زنجیره تأمین از جمله موضوعاتی است که در تحقیقات سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته و فعالیت های تحقیقاتی متنوعی بروی آن انجام شده است. یکی از دلایل این مساله توجه صنعت به این چابکی به عنوان عاملی برای ورود سریع به بازار و جذب رضایت مشتریان از زنجیره است. ارزیابی موثر و کارای چابکی زنجیره تأمین شرکتها امری ضروری و چالش برانگیز برای شرکتها میباشد و هدف این پژوهش ارزیابی چابکی زنجیره تأمین شرکتهای تولیدی شهرک صنعتی اهواز با رویکرد تلفیقی دلفی فازی و تصمیم گیری با معیارهای چندگانه میباشد. در این تحقیق ضمن شناسایی شاخصها و طراحی مدل مفهومی با استفاده از تکنیک دلفی فازی، ارزیابی چابکی زنجیره تأمین شرکتها را با رویکرد تلفیقی دیماتل تجدید نظر شده، FANP و ویکور بررسی می نماییم. از نتایج این تحقیق به نقش با اولویت رضایت مشتری در بین ابعاد مختلف و پس از آن بهبود کیفیت و معرفی محصول جدید می توان اشاره نمود. لازم به ذکر است که نتایج حاصله با اسناد موجود و نظرات مدیران ارشد همخوانی داشته و این مطلب گویای کارایی بالای رویکرد پیشنهادی پژوهش در رتبه بندی عملکرد میباشد.
ارائه ی مدل برنامه ریزی استوار یکپارچه برای تخصیص سفارش در زنجیره ی تامین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بیشتر صنایع هزینه ی مواد خام و اجزای تشکیل دهنده ی محصول، در حدود 00 % از بهای تمام شده )در برخی از صنایع تا 40 %( را در برمی گیرد. در چنین شرایطی، منبع یابی مناسب،، مبی توانبد نقشبی یلیبدی در یبارایی و اثربخشی سازمان ایفا نموده و تاثیر مستقیمی در یاهش هزینه ها، سودآوری و انعطاف پذیری یک شریت داشته باشد. در مقاله ی حاضر تعیین یمیت مطلوب سفارش در حالت وجود چند تامین یننده، چند محصبول، در یبی چند دوره، در حالت مجاز ببودن مبازاد و یمببود، ببا لحبا ماه یبت چنبدمعیاره و چندهدفبه ی مسباله و وجبود تخفیف افزایشی، با لحا عدم ایمینان در پارامترهای تقاضا، زمان انتظار، هزینه ی ثابت سفارش، سطح ییفیبت تامین یننده و بودجه ی هر دوره مد نظر قرار گرفته و با استفاده از برنامه ریزی مختلط صحیح استوار مدل و حبل شده است. به منظور لحا معیارهای موثر بر انتخباب تبامین یننبده در مبدل ریاضبی از فرآینبد تحلیبل شببکه و به منظور لحا وابستگی داخلی میان معیارها از دیمتبل اسبتفاده شبده اسبت. در پایبان نتبای و پیشبنه ادات ارائبه می شود
ارائه مدلی جهت تحقق اقتصاد مقاومتی در سازمان ها با بکارگیری نظریه ی شکست ناپذیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مفهوم شکست ناپذیری به توانایی ارتقاء و پیشرفت سازمان در شرایط استرس زا و آشوبناک اشاره دارد. درواقع شکست ناپذیری بیان می کند زمانی که سازمان ها با عوامل استرس زا مواجه می شوند، پایداری به تنهایی کافی نیست. در چنین شرایطی سازمان ها نه تنها باید ساختار خود را حفظ کنند، بلکه باید بتوانند با یادگیری از عوامل استرس زا در بلندمدت موقعیت خود را بهبود بخشند و ارتقاء یابند. اگر سازمانی نتواند به موقع عوامل استرس زا را شناسایی کند و برای مقابله با آن ها تدابیری بیندیشد از بخش های ضعیف سازمانی می شکند و ساختار خود را از دست می دهد. در پژوهش حاضر سعی شده است شرکت الکتروفن قم ازنظر شکست ناپذیری مورد ارزیابی قرار گیرد. برای این منظور چارچوب اولیه، از مرور جامع ادبیات و پژوهش های انجام شده درزمینه ی شکست ناپذیری سازمان های مختلف به دست آمده است، با برگزاری جلسات، خبرگان معیارهای شکست ناپذیری را استخراج و تائید کرده اند، با استفاده از روش دیمتل خاکستری تأثیرات متقابل معیارها بررسی و از طریق روش فرآیند تحلیل شبکه اهمیت هر یک از معیارها مشخص شده است. طبق نتایج به دست آمده از پژوهش، یادگیری از طریق ریسک کنترل شده را می توان به عنوان مؤثرترین زیرمعیار یادگیری در شکست ناپذیر کردن سازمان ها معرفی کرد.
الگوی ارزیابی راهبردهای کسب وکار سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال هشتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۹
161 - 143
حوزه های تخصصی:
اغلب سازمان ها در صنعت خودرو و نیز سایر صنایع از ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی(QSPM) جهت اولویت بندی راهبردهای خود استفاده می کنند. یکی از نقاط ضعف این روش، لحاظ نکردن ارتباطات داخلی و همبستگی بین عوامل محیطی است. در این مطالعه سعی شده است تا با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه(ANP) ضمن برطرف نمودن نقص مذکور، اقدام به اولویت بندی مجدد راهبردهای شرکت صنعتی نیرومحرکه –سازمانی پیشرو در زنجیره تامین شرکت ایران خودرو شود. نتایج نشان می دهد که اولویت بندی حاصل از فرآیند تحلیل شبکه با اولویت بندی به دست آمده از روش ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی تفاوت های قابل توجهی دارند که دلیل آن لحاظ نکردن ارتباطات داخلی بین معیارها در روش QSPM است؛ بنابراین به عنوان یک دستاورد مهم این مطالعه، توصیه می شود که سازمان ها به منظور اولویت بندی راهبردهای خود یا صحه گذاری روش مورد استفاده خود جهت اولویت بندی راهبردهای کسب وکار از فرآیند تحلیل شبکه استفاده کنند. نتایج اولویت بندی راهبردهای شرکت نیرومحرکه به روش ANP به این صورت بوده است که راهبرد توسعه محصولات از قبیل گیربکس اتوماتیک و دستی دارای بالاترین اولویت و راهبرد بهینه سازی عوامل تولید دارای کمترین اهمیت است.
طراحی سیستم ارزیابی عملکرد بر پایه BSC، ANP و تئوری بازی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی و اندازه گیری عملکرد موجب هوشمندی سیستم و برانگیختن افراد در جهت رفتار مطلوب می شود و بخش اصلی تدوین و اجرای سیاست سازمانی است. ارزیابی عملکرد نشان دهنده میزان بهره وری فعالیت ها و برنامه های سازمان است. شناسایی شاخص های عملکرد برای هدایت سازمان به سوی اهداف بلندمدت در چنین شرایط پیچیده کسب و کار حیاتی است. در این پژوهش محدودیت های انتخاب معیارهای عملکردی و راهبردهای اجرایی در کارت امتیازی متوازن مورد بحث قرار گرفته و فرایند تحلیل شبکه و نظریه بازی ها به عنوان ابزارهایی برای افزایش اثربخشی کارت امتیازی متوازن ارائه شده است. مطالعه موردی انجام شده در سازمان شهرداری منطقه ۴ تهران نشان داد که کمّی کردن نقش عوامل مؤثر در موفقیت سازمان همراه با مقایسات زوجی ارجحیت و وابستگی های این عوامل با استفاده از فرایند تحلیل شبکه به پذیرش بهتر این مدل از سوی صاحبان این سازمان ها کمک شایانی می کند. علاوه بر این با رویکرد بازی های گروهی در نظریه بازی ها، هر منظر کارت امتیازی متوازن به عنوان یک بازیکن در نظر گرفته شده و ارزش شاپلی هر بازیکن از ائتلافات مشخص شد. در نهایت با توجه به ارزش های به دست آمده بهترین ترکیب راهبردی برای اجرا انتخاب شده است.
ارزیابی شاخص های مؤثر بر قابلیت پیاده مداری در راستای تحقق توسعه پایدار شهری (نمونه موردی: خیابان بوعلی سینا و اکباتان شهر همدان)
حوزه های تخصصی:
امروزه با افزایش روزافزون جمعیت شهرنشین و به دنبال آن افزایش بی رویه وسایل نقلیه و وابستگی الگوی زندگی شهری به آنها، تحقق توسعه پایدار به عنوان یکی از مهم ترین مسائل شهری مطرح شده است. از این رو پیاده مداری که هدف آن بازیابی و توسعه فضاهای پیاده شهری و مقدم دانستن عابران پیاده به عنوان مهم ترین عناصر شهری است، بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین این پژوهش با فرض اینکه تقویت پیاده مداری در تحقق توسعه پایدار شهری موثر است، به دنبال آن است که شاخص های موثر بر پیاده مداری را درنمونه های مورد مطالعه (خیابان بوعلی واکباتان شهر همدان) ارزیابی کند. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی بوده و با استفاده از ابزارهای رایج کتابخانه ای و مشاهده میدانی انجام شده است. اصلی ترین شاخص های خیابان پیاده مدار از طریق مرور ادبیات داخلی و خارجی و پیشینه پژوهش استخراج گردیده، سپس به ارزیابی معیارها در نمونه های مورد مطالعه پرداخته شده است و از مدل فرایند تحلیل شبکه (ANP) جهت وزن دهی به معیارها و زیرمعیارها و مقایسه دو خیابان استفاده شده است و یافته های پژوهش نشان می دهد که خیابان بوعلی نسبت به خیابان اکباتان امتیاز بالاتری را کسب نموده است؛ بنابراین خیابان بوعلی برای تبدیل به محور پیاده مدار در اولویت قرار می گیرد؛ همچنین پیشنهاد می شود که با در نظر گرفتن ترتیب اولویت معیارها، سیاست گذاری هایی در جهت ارتقای معیارهای«حرکتی- دسترسی»، «اجتماعی- اقتصادی»، «فعالیتی– حرکتی» و «کالبدی-زیست محیطی» انجام گیرد که لحاظ نمودن این موارد می تواند گام مهمی درجهت ایجاد قابلیت پیاده مداری و در نهایت تحقق توسعه پایدار شهری محسوب شود.
پهنه بندی پتانسیل خطر وقوع سیلاب حوضه آبخیز قطورچای با روش های تصمیم گیری چندمعیاره ANP و WLC(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
150-135
حوزه های تخصصی:
پهنه بندی خطر سیل در واقع ابزار اساسی برای مدیریت کاهش خطرات سیل است و وسیله ای قانونی در دست دولت و مسئولان برای کنترل و مدیریت کاربری اراضی و برنامه های توسعه هم زمان با کاهش خطرهای سیل و حفاظت محیط زیست است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر تعیین پهنه های خطر وقوع سیلاب در حوضه آبخیز قطورچای با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای ( ANP ) می باشد. سپس با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی ( GIS )، تصاویر ماهواره ای، داده های ایستگاه سینوپتیک، فرآیند تحلیل شبکه و روش تلفیق لایه ها، پتانسیل سیل خیزی حوضه آبخیز قطورچای مدل سازی شده است. نقشه نهایی خطر سیل خیزی بر پایه ترکیبی از عوامل و عناصر اقلیمی و فیزیکی شامل عوامل کاربری اراضی، زمین شناسی، پوشش گیاهی، توپوگرافی، شیب و قابلیت اراضی تهیه شد. وزن هر یک از معیارها با روش ANP و جهت مدل سازی فضایی و تلفیق لایه ها برای تهیه نقشه پتانسیل سیل خیزی از روش WLC استفاده گردید. نتایج حاصل از پهنه بندی ریسک سیل خیزی نشان داد که لایه Qal از زمین شناسی، شیب های کم تر از 3 درصد، واحد تیپ های اراضی خاک 5، 6 و7 و هم چنین فقر پوشش گیاهی به عنوان پهنه های سیلابی شناسایی شدند. نتایج به دست آمده از مدل تحلیل شبکه ای بیانگر این واقعیت است که بخشی از حوضه تحت تأثیر خطر وقوع سیلاب با پتانسیل بسیار بالا قرار دارد، که به طور عمده در پایین دست حوضه واقع شده است. بدین سبب شبکه های رتبه 3 و 4 به عنوان پهنه های سیل خیز و نواحی هدایت کننده سیلاب به نواحی پایین دست می باشند. هم چنین شبکه های رودخانه ای رتبه 5 و بالاتر در محدوده سیلاب دشت ها و یا پایاب رودخانه ای قرار دارند و معمولاً دارای سیلاب های سطحی و گسترده هستند. لذا نواحی مستعد سیلاب و ارائه راهکارهای مؤثر به منظور مدیریت سیلاب یکی از اقدامات اساسی در کاهش خسارت ناشی از سیلاب است.
طراحی مدل شبکه ای عوامل موثر بر صرف کنترل بلوک های کنترلی سهام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بلوک های کنترلی سهام معمولا به قیمتی بیشتر از قیمت بازار سهام معامله می شوند و عوامل متعددی بر صرف پرداختی توسط خریداران بلوک سهام و درنتیجه بر قیمت معامله بلوک ها تاثیر دارد. بنابراین می توان این مساله را از موضوعات تصمیم گیری چند معیاره در نظرگرفت .
دراین پژوهش عوامل موثر بر صرف کنترل پرداختی توسط خریداران بلوک های کنترلی سهام با بررسی پیشینه تحقیق و نظرسنجی از خبرگان مالی و سرمایه گذاری و با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه فازی شناسایی و اولویت بندی شده است. نتایج پژوهش با یافته های تحقیقات قبلی نیز مطابقت داشته و حاکی از این است که اندازه بلوک، اندازه شرکت، نوع صنعت و وجوه نقد و دارایی های قابل معامله ، سهامدار بودن قبلی بودن خریدار از جمله عواملی هستند که بر صرف کنترل بلوک های کنترلی سهام تاثیردارند.
Abstract
Control stock blocks are usually traded more than market price of stocks and different factors influence premium paid by buyers and the price of the blocks. Therefore this issue can be considered multi criteria decision making.
In this research factors influencing contol premium are determined and prioritized by using opinion of financial and investment professionals and fuzzy analytic network process.
Results of this research are according to results of the previous researches and show block size, firm size, industry, cash and exchangeable assets, prior shareholder influence control premium of stock blocks.
مسأله مکان یابی- پوشش حداکثری نمایندگی های عاملِ روغن موتورِ خودرو تولیدیِ شرکتِ نفتِ پارس(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت راهبردی در سیستم های صنعتی سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
104 - 125
حوزه های تخصصی:
رقابت در حوزه شناسائی و توزیع محصولات، نگاه صنعت تولید روغن خودرو را تا حد زیادی به راهبردهای کوتاه مدت محدود کرده است. مدل های مکانیابی به جهت تاثیر بارز و اهمیت فراوان در کاستن از هزینه ها در حوزه تاسیس و راه اندازی تاسیسات تولیدی و توزیع، مورد استقبال صاحبان صنایع، مهندسین و محققین حوزه های مربوطه قرار گرفته است. از طرف دیگر به لحاظ ظرفیت پوشش جغرافیائی درحوزه توزیع این محصولات که سراسر کشور را پوشش می دهد، تاکنون تحقیقات کمی نسبت به درجه نفوذ هر محصول صورت پذیرفته است. مسئله مکانیابی پوشش حداکثری جهت پاسخگویی به کل تقاضای مشتریان و پاسخ به حداکثر برآورده سازی تقاضای مشتریان با استفاده از تسهیلات موجود منجر به افزایش منافع و سود نهائی می گردد. با توجه به این موضوع در این پژوهش اقدام به استفاده از مسئله مکانیابی- پوشش حداکثری(MCLP) جهت توزیع گسترده تر روغن خودرو در گستره جغرافیایی ایران نمودیم. لذا جهت حل مسئله مکانیابی-پوشش حداکثری از تصمیم گیری چند شاخصه (MODM) با در نظر گرفتن شاخص های کمی و کیفی بعنوان معیارهای ارزیابی استفاده شده است. فرآیند تحلیل شبکه (ANP) روشی نسبتا کارا جهت استفاده از روابط متقابل شاخص ها به طور سیستماتیک می باشد. در این راستا از روش آزمون و ارزیابی تصمیم گیری (DEMATEL) جهت تبدیل روابط علت و معلولی میان شاخص ها و تشخیص وابستگی های داخلی درون مجموعه شاخص ها استفاده گردیده است. در نهایت با توجه به داده های واقعی نمایندگی های با اولویت در استان ها تعیین گردیده است.
برنامه ریزی توسعه پایدار گردشگری بر اساس مدل ترکیبی SWOT و ANP، مطالعه موردی: استان خراسان جنوبی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال چهارم پاییز ۱۳۹۴ شماره ۱۶
77 - 96
حوزه های تخصصی:
استان خراسان جنوبی دارای پتانسیل های فراوان گردشگری است که امکان و فرصت مناسبی برای توسعه پایدار گردشگری پدید آورده است. در این مقاله، برنامه ریزی استراتژیک توسعه پایدار گردشگری در استان خراسان جنوبی در راستای کمک به توسعه گردشگری و تبدیل استان به یک مقصد گردشگری بین المللی پایدار و رقابتی و تعیین نوع استراتژی مناسب در راستای توسعه گردشگری استان مورد مطالعه هستیم. در این مقاله، عوامل استراتژیک مؤثر در گردشگری استان شناسایی و با استفاده از مدل ترکیبیSWOT و ANP، اهمیت و اولویت عوامل و گروه ها و روابط آنها بررسی و پس از رتبه بندی عوامل استراتژیک، مهمترین فرصت ها و تهدیدها، نقاط قوت و ضعف گردشگری استان در راستای توسعه پایدار صنعت گردشگری در استان ارائه شد. نتایج حاصل از ارزیابی کارشناسان از عوامل سوات در قالب تکنیک فرآیند تحلیل شبکه ای نشان می دهد که در گروه نقاط قوت، جاذبه های متنوع طبیعی در زمینه ژئوتوریسم و اکوتوریسم (7940/0)، در زمینه نقاط ضعف، ظرفیت پایین مدیریتی (3531/0)، در گروه فرصت ها، معرفی استان به عنوان پایلوت توسعه پایدار با تأکید بر گردشگری از طرف سازمان ملل (4741/0)، در گروه تهدیدها، عدم تمایل بخش خصوصی و سرمایه گذاران به سرمایه گذاری در عرصه گردشگری (3411/0)، از مهمترین عوامل استراتژیک استان خراسان جنوبی محسوب می گردند. در نهایت با هدف برنامه ریزی استراتژیک استان از بُعد گردشگری پایدار، با تلفیق عوامل استراتژیک محدوده مطالعه، استراتژی تهاجمی و رشد و توسعه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. سرانجام با توجه به استراتژی انتخاب شده پیشنهادات اجرایی و پژوهشی به منظور تحقق هدف توسعه پایدار گردشگری ارائه شده است.
تعیین شاخص های تأثیرگذار در کارآفرین بودن دانشگاه های دولتی ایران و رتبه بندی دانشگاه ها از این منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست علم و فناوری سال ششم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۱)
81 - 98
بهرهگیری از نیروهای کارآفرین در یک سازمان، سبب دست یابی به مراتب بالای سرآمدی آن سازمان از لحاظ اقتصادی میگردد. کارآفرینان میتوانند نیروی محرکه فعالیتهای جدید اقتصادی در جامعه شده و از این طریق از یک سو به اشتغال زایی و از سوی دیگر به رشد و توسعه اقتصادی کشور کمک نمایند. آگاهی از شاخص های تاثیر گذار در کارآفرینی دانشگاه ها و رتبهبندی دانشگاه های کشور از این منظر می تواند کمک شایان توجهی به متولیان کارآفرینی کشور، به ویژه برنامه ریزان آموزش عالی بنماید. به این منظور این مقاله به تعیین شاخصهای تأثیرگذار بر کارآفرینی دانشگاهها و ارائه راهکاری جهت رتبه بندی آنان می پردازد. در این مقاله به منظور تعیین شدت کارآفرینی دانشگاه ها چارچوبی مرکب از چند روش شامل روش دلفی، فرآیند تحلیل شبکهای و روش ویکور ارائه شده و در طی چند مرحله به اجرا درآمدهاست. در گام اول این پژوهش سعی شده تا با بهرهگیری از ادبیات موضوع و استفاده از نظر خبرگان و با به کارگیری روش دلفی در جهت بومی سازی عوامل کارآفرینی، فهرستی از عوامل و زیر عوامل موثر بر کارآفرینی دانشگاه ها ارائه گردد. سپس، وزن و اهمیت هریک از این عوامل و زیر عامل ها با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه ای به دست می آید. در گام بعدی با طراحی پرسشنامه ای چند گزینه ای حاوی سوالات مرتبط با هریک از این عوامل و توزیع آن در میان دانشگاه های دولتی اطلاعات لازم جمعآوری گردیده و رتبه هریک از دانشگاه های شرکت کننده در پژوهش که شامل 30 دانشگاه می باشند، با استفاده از روش ویکور به دست آمده و در انتها نیز پس از انجام تحلیل نتایج و با بهره گیری از روش تحلیل وزن - واریانس، معیارهایی را که دانشگاه ها در رابطه با آن ها نیازمند انجام اقدامات بیشتری هستند و همچنین معیارهایی را که عملکرد دانشگاه ها تا کنون در مورد آن ها مناسب بوده شناسایی و معرفی می گردند. کلیدواژه ها: کارآفرینی، روش دلفی، فرآیند تحلیل شبکه ای، روش ویکور، تحلیل وزن – واریانس.
فرآیند تحلیل شبکه در ارزیابی عملکرد بوم شناختی سیمای سرزمین رود-دره درکه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۲۰۲-۱۸۳
حوزه های تخصصی:
عملکرد بوم شناختی سیمای سرزمین و به تبع تغییرات آن به صورت سلسله مراتبی به سه سطح ساخت واحدهای لکه ای دالان های بوم شناختی، ساخت واحدهای دالانی شبکه های بوم شناختی، و ساخت شبکه بوم شناختی-انسان شناختی عرصه بندی سیمای سرزمین، مرتبط می شود. در بستر سیمای سرزمین تهران، تغییرات بسیاری در کیفیت عملکرد عناصر طبیعی و افزایش سطح ساخت وسازهای محیط های انسان ساخت رخ داده است. از عناصر اصلی و منابع ارزشمند طبیعی در بستر جبهه شمالی سیمای سرزمین کلان شهر تهران هفت رود-دره چیتگر، کن، فرحزاد، درکه، مقصودبیک، دربند، دارآباد به ترتیب از غرب به شرق می باشند، که نقشی حیات بخش در ارتقاء تعاملات بوم شناختی و اکولوژیک برقرار می سازند. توسعه بیش از پیش شهرها، افزایش ساخت وسازها و پیدایش آلودگی های محیطی، این عناصر مهم سیمای سرزمین تهران را با چالش جدی مواجه کرده است. از سویی دیگر اصول بوم شناسی سیمای سرزمین در رابطه با روند توسعه رود-دره های شهری، اهمیت مدیریت عناصر طبیعی سیمای سرزمین و نیاز مبرم به ساماندهی آن ها دربرنامه ریزی سلسله مراتبی سیمای سرزمین را مورد تأکید قرار می دهد. در راستای درک ماهیت موضوع و پی بردن به مراتب ارزیابی عملکردی رود-دره های شهری، هدف مطالعه حاضر ارزیابی مراتب سه گانه عملکرد بوم شناختی رود-دره درکه در عرصه بندی سیمای سرزمین تهران با استفاده از روش فرآیند تحلیل شبکه، معین گردیده است. از آنجایی که به دنبال کاهش کیفیت زیستی -فضایی دالان رود-دره های شهری، استعلای نهاد زیستی- فضایی سیمای سرزمین شهری توقف می یابد، در هدایت برنامه پایداری دالان رود-دره ها تنها توجه به شاخص های اندازه گیری ساخت در چیدمان کاربری ها و لکه های بوم شناختی کافی نبوده، بلکه لحاظ نمودن شاخص های کیفی عملکرد لکه ها و دالان ها در روند متعادل سازی، پایدارسازی و استعلای تعاملات بوم شناختی-انسان شناختی عرصهبندی سیمای سرزمین ها نیز ضروری است. به منظور استفاده از این روش از نرم افزار «SuperDecision» استفاده می گردد.
تحلیل و اولویت بندی امنیت محیطی فضاهای شهر زابل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۴ پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱۳
107 - 126
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف اولویّت بندی و تعیین راهبردهای امنیّت محیطی فضاهای شهر زابل با استفاده از مدل "فرآیند تحلیل شبکه" (ANP) تدوین شده است. روش تحقیق به کار گرفته شده، توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات اسنادی و بررسی های میدانی می-باشد. محدوده مورد مطالعه شامل پنج فضای شهری در شش محلّه شهر زابل است. مهم ترین مسایل مرتبط با شاخص های کالبدی و کارکردی فضاهای شهر مطابق شاخص ها و تئوری پیش گیری از جرم از طریق طراحی محیط CPTED از طریق بررسی های پیماشی در شهر زابل استخراج گردید. مدل ANP مبتنی بر امنیّت محیطی فضاهای شهر زابل شامل 3 خوشه (معیار/گروه) و 15 گزینه (نود/زیرگروه) با استفاده از نرم افزار Super Decisions تولید شد. نتایج نشان می دهد؛ بیشترین و بالاترین اولویّت جهت توجّه به مسایل امنیّت محیطی فضاهای شهر زابل مربوط به نودهای "کارکرد فرهنگی-اجتماعی" (با امتیاز نرمال شده 0.539 در خوشه شاخص عملکردی/کارکردی مؤثّر بر امنیّت فضاهای شهری)، "فشردگی بافت" با امتیاز نرمال شده 0.353 در خوشه شاخص مکانی/کالبدی و گزینه "بازار مرکزی شهر" با امتیاز نرمال شده 0.349 در خوشه فضاهای عمومی شهر در خوشه های پانزده گانه دارای رتبه و امتیاز بیشتری نسبت به سایر گزینه ها در هر خوشه است. در این راستا، اولویّت های توسعه فضاهای شهری برای هر کدام از محدوده های مورد بررسی تعیین گردید.