فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۰۰۱ تا ۵٬۰۲۰ مورد از کل ۷٬۰۱۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی تطبیقی رسالت ها و شیوه های آموزش مراکز رشد حرفه ای اعضای هیئت علمی در دانشگاه های برتر جهان می باشد. به منظور دستیابی به این هدف 15 دانشگاه برتر دنیا به صورت هدفمند و بر اساس رتبه بندی شانگهای از پنج قاره جهان انتخاب شد و مراکز رشد حرفه ای این دانشگاه ها در دو حیطه رسالت ها و اهداف و شیوه های آموزش مورد بررسی قرار گرفت. روش مورد استفاده در این مطالعه تطبیقی- تحلیلی بوده است. در این روش اطلاعات مورد نیاز پژوهش با استفاده از اسناد و مدارک موجود جمع آوری شده است، سپس به صورت مقوله های مجزا طبقه بندی و مورد بررسی، تحلیل و مقایسه قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد ارتقای کیفیت تدریس و یادگیری، ارتقاء پژوهش های دانشگاهی در حیطه تدریس و یادگیری و استفاده از تکنولوژی های جدید در تدریس و یادگیری سه هدف عمده ایجاد مراکز یادگیری و تدریس در دانشگاه های مورد بررسی بوده است. مهم ترین روش های آموزش برگزاری کارگاه، کنفرانس، سمینار و مشاوره، منتورینگ و دوره های مهارت آموزی می باشد.
تدابیری برای امنیت شغلی در دوران پرتلاطم
منبع:
حسابرس ۱۳۸۰ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
شناسایی و اولویت بندی موانع بهره مندی موثر از مکانیسم های کنوانسیون تغییرات اقلیم سازمان ملل با تاکید بر آموزش سازمانی بر اساس مدل سه شاخگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف کلی این پژوهش، شناسایی و اولویت بندی موانع بهره مندی موثر از مکانیسم های کنوانسیون تغییرات اقلیم سازمان ملل متحد با تاکید بر آموزش سازمانی بر اساس مدل سه شاخگی، اولویت بندی آن ها و بررسی نحوه تاثیرگذاری این موانع است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، اکتشافی و از نظر ماهیت موضوعی، کاربردی - توسعه ای و روش بررسی آن نیز توصیفی تحلیلی است . همچنین نحوه گردآوری داده ها با روش آمیخته کمی و کیفی از طریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی است که از طریق مصاحبه با 40 نفر از خبرگان و متخصصان آشنا با انواع مکانیسم های مالی و غیرمالی کنوانسیون تغییرات اقلیم به صورت نیمه ساختاریافته هدفمند و تکمیل پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. در مرحله اول با مطالعات اسنادی و نتایج مصاحبه با خبرگان با روش کدگذاری باز، 212 مقوله به عنوان موانع شناسایی شد که بر اساس مدل سه شاخگی در سه گروه عوامل محتوایی (رفتاری)، زمینه ای و ساختاری طبقه بندی گردیدند. سپس با حذف موارد تکراری و بررسی موارد مرتبط با موضوع پژوهش، 44 گزاره پرسشنامه استخراج شد که با انجام روایی محتوایی، 36 گزاره انتخاب و پایایی آن با آلفای کرونباخ 812/ 0 تأیید گردید و اولویت بندی آسیب ها، از طریق روش دلفی فازی انجام شد. نحوه تأثیرپذیری موانع شناسایی شده با استفاده از تکنیک MICMAC و ISM نیز صورت گرفت. یافته ها بیانگر آن است که بعد از قوانین و مسائل حقوقی ملی و بین المللی، آموزش در سطح دوم تاثیرگذاری قرار دارد. در بین مولفه های آموزش، نبود فرآیند مناسب نیازسنجی آموزشی برای سطوح و مخاطبین مختلف، کمبود مدرسان آشنا به مکانیسم ها و کمبود محتواهای مناسب آموزشی از جمله مسائل اولویت دار تعیین شد.
الگوی علّی روابط بین مهارت های زندگی، خودکارآمدی جمعی و رضایت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر متغیرهای مولفه های مهارت های زندگی و خودکارآمدی جمعی بر رضایت از زندگی به روش تحلیل مسیر در میان دبیران متوسطه ناحیه 1 شهر ارومیه انجام شد. در این پژوهش توصیفی- همبستگی، جامعه آماری پژوهش تمام دبیران زن و مرد مدارس دولتی متوسطه ناحیه 1 ارومیه بودند. از روش نمونه گیری تصادفی طبقه بندی شده متناسب با حجم جامعه آماری دبیران مدارس مختلف استفاده شده است. برای گردآوری داده های پژوهش از پرسشنامه تعدیل شده مهارت های زندگی ساعتچی و همکاران، پرسشنامه کارآمدی جمعی معلمان گودارد و همکاران و پرسشنامه رضایت از زندگی داینر و همکاران استفاده شد. استفاده از روش آلفای کرونباخ نشان داد ابزارهای به کاررفته در پژوهش از اعتبار و ثبات بالایی برخوردارند. ضریب پایایی مهارت های زندگی، خودکارآمدی جمعی و رضایت از زندگی به ترتیب 92/0، 83/0 و 82/0 محاسبه شدند. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد خودکارآمدی جمعی معلمان بر رضایت از زندگی آنان اثر مستقیم مثبت و معنادار دارد. همچنین نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که ارتباط موثر، تصمیم گیری، تفکر انتقادی از مولفه های مهارت های زندگی بر خودکارآمدی جمعی اثر مستقیم مثبت و معنادار دارد. نتایج دیگری نشان داد ارتباط موثر، تصمیم گیری و تفکر انتقادی اثر غیرمستقیم بر رضایت از زندگی در میان معلمان دارند. همچنین نتایج به دست آمده نشان داد خودکارآمدی جمعی معلمان با خودآگاهی، روابط بین فردی، ارتباط موثر، مدیریت هیجان، تصمیم گیری، حل مسئله، تفکر خلاق و تفکر انتقادی رابطه مثبت و معناداری دارد و خودکارآمدی جمعی با رضایت از زندگی نیز رابطه مثبت و معناداری دارد.
فهم شناختی مفهوم مدیریت استعداد:کاربرد ساخت گرایی شبکه خزانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل اصلی سازمان های دولتی و غیردولتی در کشور ما فقدان فرایندی منسجم از مدیریت استعدادها است. هدف اصلی تحقیق حاضر فهم شناختی مفهوم مدیریت استعداد از نگاه مدیران و کارشناسان خبره سازمان های دولتی ایران است. در این پژوهش از مزیت روش کیفی و کمی بطور همزمان استفاده شده و جامعه آماری پژوهش مدیران و کارشناسان خبره دولتی است. در پژوهش حاضر از طریق مصاحبه ساختار یافته، ادراکات مشارکت کنندگان نسبت به موضوع مدیریت استعداد استخراج و براساس شبکه خزانه دسته بندی و مبنای تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل، این مفهوم را در قالب یک منظومه در دو بعد انحصاری- خاص و نگاه به داخل و هشت سازه، فرآیند قابل اعتماد برای شناسایی افراد با استعداد، خزانه ای از افراد با استعداد، فرصت توسعه برای افراد با استعداد، افراد خاص برای پست های خاص، انحصاری، تسهیل مسیر شغلی برای افراد کلیدی، ارزیابی هدفمند افراد کلیدی و تامین استعدادها در داخل سازمان نشان داده است.
سناریوهای آینده منابع انسانی در صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات با محوریت عوامل اقتصادی و اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آینده نگاری و تبدیل بدیل ها و سناریوهای محتمل در زمینه آینده منابع انسانی در صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات هدف اصلی این پژوهش است. در این تحقیق، ابتدا از روش های اسنادی و پیمایشی و سپس از روش های تحلیلی و اکتشافیِ علم آینده پژوهی، استفاده شده است. ابتدا با مطالعه ادبیات تحقیق، روندهای اصلی مؤثر بر آینده منابع انسانی استخراج شد. سپس میزان پیش بینی ناپذیری و اثرگذاری هر روند بر منابع انسانی صنعت فاوا ازطریق پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفت. استخراج مهم ترین روندها و سناریوها از روش شوارتز و روایت سناریوها نیز ازطریق تحلیل محتوای مصاحبه های نیمه ساختاریافته با افراد متخصص و خبره حوزه منابع انسانی صنعت فاوا انجام شد. نوآوری این تحقیق تشخیص روندهای آینده و ترسیم وضعیت ها یا سناریوهای آتی منابع انسانی در این صنعت است. درنهایت آینده های محتمل منابع انسانی در صنعت فاوا، درقالب سه سناریوی دیجیتال، خال خالی و برفکی، ترسیم شده است.
واکاوی نقش اخلاق کار اسلامی بر تمایل به ترک خدمت کارکنان با تأکید بر میانجی گری درگیری شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال هشتم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۰)
189 - 211
حوزههای تخصصی:
سازمان ها در بافت جوامع اسلامی توجه خود را به اخلاق و ارزش های اخلاقی معطوف نموده اند؛ چراکه کارکنان با روحیه بالا و رفتارهای مثبت کاری، یک دارایی کلیدی برای سازمان محسوب می شوند و جذب و نگهداری چنین کارکنانی یک تصویر قوی از سازمان ایجاد می کند. هدف از این مطالعه، واکاوی نقش اخلاق کار اسلامی بر تمایل به ترک خدمت کارکنان باتأکیدبر میانجی گری درگیری شغلی است. این مطالعه ازلحاظ هدف، کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی و با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری مطالعه حاضر شامل همه کارکنان اداره برق و مخابرات شهر سمنان است که از میان آنها 150 نفر به عنوان انتخاب شدند و داده ها ازطریق پرسشنامه گردآوری شد و به کمک مدل یابی معادلات ساختاری در نرم افزار Pls Smart- مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان می دهد که اخلاق کار اسلامی بر تمایل به ترک خدمت کارکنان تأثیر منفی و بر درگیری شغلی تأثیر مثبت و معنی داری دارد. همچنین بین درگیری شغلی و تمایل به ترک خدمت کارکنان تأثیر منفی و معنی داری یافت شد. سرانجام، درگیری شغلی رابطه بین اخلاق کار اسلامی و تمایل به ترک خدمت کارکنان را میانجی گری می کند.
ارائه مدل ارزیابی یادگیری زدایی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراموشی سازمانی مفهومی بسیار مهم و مکمل مفهوم یادگیری سازمانی در مدیریت دانش محسوب می شود. یادگیری زدایی اغلب به عنوان مترادف فراموشی سازمانی به کار می رود. یادگیری زدایی به مفهوم کنارگذاشتن رویه های گذشته و استفاده از منبع دانشی جدید است. در یادگیری زدایی، سازمان دانش نهفته منسوخ را به طور هدفمند حذف می کند. مجموعه های فازی نوع دو در حالت مدل سازی عدم قطعیت و ابهام به دلیل استفاده از تابع عضویت فازی راهکار مناسبی است. از همین رو، هدف این پژوهش ارائه الگویی برای ارزیابی یادگیری زدایی سازمانی با استفاده از وزن دهی مجموعه فازی نوع دو است. این پژوهش از نوع کاربردی و با رویکرد آمیخته در سه مرحله انجام شده است. در مرحله اول با استفاده از تحلیل مطالعه های پیشین، ابعاد یادگیری زدایی شناسایی شد. در مرحله دوم با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی ابعاد براساس نظر خبرگان وزن دهی و سپس مدل ارزیابی یادگیری زدایی سازمانی تدوین شد. در مرحله آخر مدل در یک شرکت فعال حوزه فناوری اطلاعات به عنوان نمونه مطالعاتی تست شد. جامعه آماری مرحله آخر، شامل تمام 45 نفر مدیران و کارکنان آن شرکت بود. ارائه الگو ارزیابی یادگیری زدایی سازمانی و اهمیت بالای یادگیری زدایی تعدیل شونده و یادگیری زدایی عاملی از مهم ترین یافته های پژوهش محسوب می شود.
مشاوره مدیریت: ایران و صنعت مشاوره مدیریت
منبع:
تدبیر ۱۳۸۷ شماره ۱۹۵
حوزههای تخصصی:
اشتغال در برنامه ها و در عمل
حوزههای تخصصی:
طراحی الگوی برنامه درسی بهسازی معلمان دوره ابتدایی در نظام آموزشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش طراحی الگوی برنامه درسی بهسازی معلمان دوره ابتدایی در نظام آموزشی ایران است. این پژوهش از نوع کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد (نوع کلاسیک) انجام شده است. جامعه آماری شامل صاحبنظران و دست اندرکاران در زمینه بهسازی معلمان دوره ابتدایی است که شیوه انتخاب آن ها هدفمند از نوع گلوله برفی بود. در مجموع با 21 نفر که شامل 14 عضو هیأت علمی دانشگاه و 7 متخصص و دست اندرکار حوزه بهسازی معلمان بود، مصاحبه به عمل آمد. داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختارمند در طی سه مرحله رمزگذاری باز، انتخابی و نظری تحلیل و مقوله سازی شد که در قالب الگوی مفهومی بدین صورت شکل گرفت: علل و ضرورت (تحقق اهداف نظام آموزشی، به روزرسانی قابلیت های معلم، پیچیده و منعطف بودن نقش معلم، اصلاح گری، بالندگی معلمان و بهبود یادگیری دانش آموزان)، اصول و شرایط (معلم محوری، تداوم و پایداری، مدرسه محوری و شغل محوری، محتوامحوری و ابتنا بر نیازهای دانش آموزان)، مولفه ها (محتوا، زمینه و فرایند)، عوامل همبسته (شخصی، محیطی، اهمیت و اولویت، کمیت و کیفیت و زمان) و نتایج یا پیامدها (معلمان، برنامه ها و دانش آموزان). برای تأمین روایی و پایایی نیز از رویکرد لینکلن و گوبا شامل: قابل قبول بودن، انتقال پذیری، اطمینان پذیری و تأییدپذیری استفاده شد. در پایان نیز بر مبنای یافته ها و نتایج به دست آمده، رهنمودهایی برای عملی شدن برنامه ارائه شده است.
تبیین و شناسایی عوامل مؤثر بر تصمیم گیری شرکت های دانش بنیان در شرایط عدم قطعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر موضوع تصمیم گیری در فضای عدم قطعیت و به صورت خاص بر تصمیم گیری در حوزه نوآوری و شرکت های دانش بنیان متمرکز است. تصمیم گیری در شرایط عدم قطعیت پیچیدگی های بسیاری دارد که اتکای صرف به تحلیل ها و الگوهای رایج در تصمیم گیری را مشکل می کند. بنابراین، لزوم توجه به روش های جایگزین به ویژه در محیط واقعی تصمیم گیری احساس می شود. در این پژوهش با رویکردی توصیفی، الگوی این نوع تصمیم گیری به صورت خاص در شرکت های دانش بنیان با روش های کمّی و مدل سازی معادلات ساختاری تبیین شده است. تحلیل های آماری بر اساس 320 پرسشنامه محقق ساخته شامل 77 گویه صورت گرفته و از روش حداقل مربعات جزئی و نرم افزار Smart PLS برای مدل سازی استفاده شده است. الگوی به دست آمده نشان می دهد که مقوله های زمان و اطلاعات در آفرینش عدم قطعیت نقش زیادی دارند. این عدم قطعیت درنهایت منجر به اتکای تصمیم گیران به روش های شهودی تصمیم گیری می شود. شرایط زمینه ای و مداخله گر به ترتیب شامل تلاط م مح یطی، رقبا، ت غییرات بازار، ت غییرات ف ناوری، تغییرات کلان و تجربه، آموزش، کنجکاوی و مخزن الگوهای ذهنی روی تصمیم گیری شهودی تأثیرگذار هستند که خود پیامدهایی شامل بهبود سرعت و دقت تصمیم گیری، خلاقیت، افزایش رضایت و بهبود عملکرد شرکت را به دنبال دارد.
نقش کارکردهای مدیریت منابع انسانی بر اکوسیستم بازاریابی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق حاضر، بررسی نقش کارکردهای مدیریت منابع انسانی بر اکوسیستم بازاریابی بین المللی برای شرکت های کوچک و متوسط است. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت روش، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری مطالعه حاضر، شامل مدیران شرکت های کوچک و متوسط شهر تهران است که سابقه فعالیت در بازارهای بین المللی را دارند که تعداد آنها 380 نفر می باشند. برای تعیین حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان تعداد 181 نفر از مدیران این شرکت ها انتخاب شدند. روش نمونه گیری نیز نمونه گیری تصادفی طبقه ای بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که برای بومی سازی و سنجش روایی، آنها را در اختیار تعدادی از صاحب نظران مدیریت و رشته بازاریابی قرار داده برای سنجش پایایی پرسشنامه ها نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. برای بررسی فرضیه های تحقیق نیز از آزمون معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار لیزرل استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که کارکردهای مدیریت منابع انسانی بر اکوسیستم بازاریابی بین المللی برای شرکت های کوچک و متوسط، تأثیر مثبت و معنی داری دارند. همچنین کارکرد تأمین منابع انسانی، کارکرد آموزش منابع انسانی، کارکرد بهبود کیفیت روابط، کارکرد خلق ارزش و کارکرد ارزیابی عملکرد نیز در اکوسیستم بازاریابی بین المللی تأثیر مثبت و معنی داری دارند.
تأثیر فضیلت سازمانی ادراک شده بر هویت یابی سازمانی با نقش تعدیل گر شادمانی سازمانی و نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات رفتار سازمانی سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۲۷)
81 - 112
حوزههای تخصصی:
ازجمله مهم ترین جنبه های اخلاقی در سازمان، فضیلت سازمانی، رفتار شهروندی سازمانی و شادی سازمانی کارکنان است. این پژوهش درصدد است تا به بررسی تأثیر فضیلت سازمانی ادراک شده بر هویت یابی سازمانی با نقش تعدیل گر شادمانی سازمانی و نقش میانجی رفتار شهروندی سازمانی در پلیس راهور نیروی انتظامی بپردازد. روش پژوهش حاضر، ازنظر هدف، کاربردی بوده و برحسب روش، پژوهشی توصیفی پیمایشی است. پایایی و روایی ابزار پژوهش با استفاده از آزمون های پایایی ترکیبی، آلفای کرونباخ، روایی همگرا و روایی واگرا اندازه گیری شدند. داده ها با استفاده از smart PLS و SPSS مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. از آزمون های سوبل و واف برای اندازه گیری شدت اثر و آماره تی میانجی رفتار شهروندی سازمانی استفاده شده است. تحلیل داده ها نشان داد که فضیلت سازمانی ادراک شده بر هویت یابی سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی مؤثر بوده است. همچنین شادمانی سازمانی نقش تعدیل گر را در رابطه بین فضیلت سازمانی با هویت یابی سازمانی ایفا نمی کند؛ ازسوی دیگر، آزمون سوبل نشان داد که تقریباً 52 درصد از تغییرات فضیلت سازمانی ادراک شده بر هویت یابی سازمانی ازطریق متغیر میانجی رفتار شهروندی سازمانی تبیین می شود. بنابراین، کارکنانی که سطح بالایی از فضیلت درک شده سازمانی را دارند، معتقدند که سازمان برای انتظارات و اولویت بندی آن ها اهمیت فوق العاده ای قائل می شود.
تدوین الگوی توسعه فردی منابع انسانی و بررسی تاثیر آن بر عملکرد سازمانی (مورد مطالعه : سازمان تأمین اجتماعی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش از نوع تحقیقات بنیادی-کاربردی می باشد که از روش پژوهش ترکیبی اکشتافی به عنوان روش پژوهش استفاده کرده است. جامعه آماری این پژوهش در بخش کیفی شامل 16 نفر از متخصصان توسعه منابع انسانی و مدیران سازمان تأمین اجتماعی بود و در بخش کمی از 351 نفر از کارکنان سازمان تأمین اجتماعی به عنوان نمونه تحقیق استفاده شد. از روش نمونه گیری هدفمند در بخش کیفی و از روش نمونه گیری تصادفی ساده در بخش کمی استفاده شد. ابزار جمع آوری داده ها در بخش کمی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته و در بخش کمی شامل پرسشنامه عملکرد سازمانی هرسی و گلداسمیت و پرسشنامه محقق ساخته توسعه فردی منابع انسانی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از نرم افزار NVivo11 و در بخش کمی از نرم افزار Lisrel و SPSS19 استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل داده ها شامل روش داده بنیاد (کدگذاری باز، محوری و انتخابی) در بخش کیفی و روش تحلیل مسیر، همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان برای بخش کمی بود. نتایج این پژوهش در بخش کیفی منجر به شکل گیری الگوی توسعه فردی منابع انسانی در سازمان تأمین اجتماعی تهران شد و در بخش کمی اثر الگو بر عملکرد سازمانی مورد بررسی قرار گرفت که نتایج آن حاکی از تأثیر مثبت الگوی توسعه فردی منابع انسانی بر عملکرد سازمانی بود. یافته های این پژوهش می تواند دلالت های کاربردی و عملیاتی در راستای توسعه فردی منابع انسانی و بهبود عملکرد سازمانی در سازمان تأمین اجتماعی ارائه می دهد
طراحی و تبیین مدل سنجش خرد سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خرد سازمانی ، نه تنها توانایی انتخاب مؤثر و به کارگیری دانش مناسب در یک موقعیت خاص را بیان می کند، بلکه توانایی جمع آوری، یکی کردن و ارتباط این دانش با ابزارهای قابل قبول سازمانی را نیز در بر دارد. هدف تحقیق حاضر طراحی و تبیین مدل سنجش خرد سازمانی و شناسایی مؤلفه های مهم سنجش خرد سازمانی در سازمانی های آموزشی در کشور یمن می باشد. این تحقیق از نوع تحقیق توصیفی به شیوه پیمایشی بوده و به صورت مقطعی اجرا شده و از نوع هدف کاربردی و دارای ماهیت کیفی بوده است. در این تحقیق ابتدا با بررسی ادبیات در زمینه خرد سازمانی، مولفه ها و شاخص های سنجش خرد سازمانی شناسایی و در گام بعد، با استفاده از متدلوژی تحلیلی نوین تحت عنوان مدل سازی ساختاری تفسیری (ISM) روابط بین ابعاد و شاخص های سنجش خرد سازمانی تعیین وبصورت یکپارچه مورد تحلیل قرار گرفته است و مدل نهایی طراحی شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که مدل سنجش خرد سازمانی در بر گیرنده یازده مؤلفه می باشد که این مؤلفه ها با یکدیگر در تعامل هستند.
تأثیر تعهد سازمانی و ارتباط با مشتری بر نیت اخلاقی کارکنان: نقش میانجی فنون خنثا سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تأثیر متغیرهای تعهد سازمانی و رویکرد ارتباطی کارکنان نسبت به مشتری را در ارتقای نیت اخلاقی کارکنان بررسی می کند، همچنین به نقش بازدارنده فنون خنثا سازی در این رابطه نیز می پردازد. پژوهش از نظر شیوه گردآوری اطلاعات، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری، کارکنان دفاتر نمایندگی بیمه در شهر رشت شامل 438 نفر می باشد که از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 210 پرسشنامه جمع آوری و تحلیل شد. از پرسشنامه های استاندارد برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد که پایایی و روایی سازه آن در پژوهش مورد تأیید قرار گرفت. برای آزمون مدل مفهومی پژوهش از نرم افزار پی ال اس استفاده شد. یافته ها نشان داد که تعهد سازمانی کارکنان به طور مستقیم بر تقویت نیت اخلاقی آنها در سازمان تأثیر (ضریب مسیر 307/0) دارد ولی از سوی دیگر فنون خنثا سازی نیز می تواند عامل بازدارنده مؤثری (ضریب مسیر 263/0-) در تحقق نیت های اخلاقی در سازمان ها باشد. همچنین در تکمیل این یافته مشخص شد که ارتقای مشتری مداری در سازمان ها منجر به کاهش (ضریب مسیر317/0-) استفاده از فنون خنثا سازی به وسیله کارکنان می شود و می تواند به صورت غیر مستقیم منجر به افزایش نیت اخلاقی در کارکنان سازمانی شود. بنابراین مدیران می توانند با ارتقای نگرش های مثبت همچون تعهد سازمانی و مشتری مداری در کارکنان، زمینه مناسبی را برای بروز رفتارهای اخلاقی در سازمان فراهم کنند.
تأثیر صفات شخصیتی بر اعتیاد به کار با توجه به متغیر تعدیل گر حمایت سازمانی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، مطالعه تأثیر صفات شخصیتی پنج گانه (گلدبرگ؛ 1990) بر اعتیاد به کار در سازمان های دولتی ایران با توجه به متغیر تعدیل گر حمایت سازمانی ادراک شده است. پژوهش حاضر از حیث هدف پژوهش، توسعه ای و از حیث موضوع و سؤالات پژوهش از نوع پژوهش های پیمایشی- همبستگی است. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل کارکنان دیوان محاسبات کشور به تعداد 2100 نفر بود که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 330 نفر از آنها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها در مرحله کیفی از مصاحبه و در مرحله کمی از پرسشنامه استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش با بهره گیری از مدل سازی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزار Smart PLS صورت گرفت. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که اعتیاد به کار به میزان 75 صدم توسط صفات شخصیتی پیش بینی می شود. نتایج آزمون اندازه اثر نشان داد که اثر تعدیل گری حمایت سازمانی ادراک شده در تأثیر صفات شخصیتی پنج گانه بر اعتیاد به کار، برابر با 0.21 است. به بیان دیگر نتایج پژوهش نشان داد که صفات شخصیتی پنج گانه، تأثیر مثبت و معنی داری بر اعتیاد به کار دارند و نیز حمایت ادراک شده، نقش تعدیل گری در این تأثیر و تأثر ایفا می کند.