فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۲٬۸۹۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارزیابی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی بر اساس ویژگی های سازمان های یادگیرنده و ارایه راهبردهایی برای بهبود آن(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مقدمه و هدف پژوهش: سازمان یادگیرنده یک آرمان است، آن یک مسیر و راه است، نه یک هدف و مقصد. مبنای سازمان یادگیرنده، ایده «یادگیری از طریق عمل» یا یادگیری تجربی است. ایده یادگیری از طریق عمل بر خلاف بسیاری از مفروضات فرهنگی درباره یادگیری بوده است. هدف این پژوهش ارزیابی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی بر اساس ویژگی های سازمان های یادگیرنده و ارایه راهبردهایی برای بهبود آن است.
روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش اجرا توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر روسای واحدها و دانشکده ها، معاونین و مدیران گروه و اعضای هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی می باشند که از طریق روش نمونه گیری طبقه ای- تصادفی تعداد 385 نفر انتخاب شدند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد از نظر اعضای هیات علمی در دانشگاه آزاد اسلامی مولفه های، یادگیری از تجارب درون سازمانی و یادگیری از تجارب بیرون سازمانی از مولفه های اصلی سازمان یادگیرنده در حد ضعیفی قرار دارد و از نظر مدیران دانشگاه مولفه های، توانایی حل مساله و یادگیری از تجارب درون سازمانی در حد ضعیفی قرار دارند.
نتیجه گیری: با توجه به اهمیت موضوع نتایج زیر در جهت تقویت مولفه های سازمان یادگیرنده در دانشگاه آزاد اسلامی ارایه گردیده است: همگرایی در نگرشها و انگیزه های اعضای هیات علمی و مدیران دانشگاهها، ایجاد فرصت و موقعیت مناسب برای همفکری و تبادل نظر اعضای هیات علمی و مدیران دانشگاهها، حمایت های مالی ومعنوی کافی از فعالیت های پژوهشی در دانشگاه، ایجاد استراتژیها، نظام و ساختار معین برای فعالیتهای علمی و پژوهشی و استفاده از ملاکهای علمی و حرفه ای در انتخاب و یا انتصاب مدیران دانشگاهی.
سهمی از تولید دانش
حوزههای تخصصی:
الزامات، ضرورت ها و مکانیزم های تجاریسازی دانش در دانشکده های مدیریت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اعتلای صنعتی و اقتصادی هر جامعه ای مرهون پژوهش های علمی و سازمان یافته آن جامعه است. نقش مهمی که فرآیند تجاریسازی در این میان ایفا میکند، موضوع اصلی مقاله حاضر است که با بررسی مفاهیم، فرآیندها و مدل های تجاریسازی دانش در دنیا و با توجه به کارهای مؤثری که در دانشگاه های معتبر دنیا رخ داده است، به مکانیزمی قابل استفاده در دانشکده های مدیریت دانشگاه های مختلف کشور دست یابد. روش پژوهش مورد استفاده، گراندد تئوری (نظریه داده بنیاد) است. روش گردآوری داده ها مصاحبه عمیق با استادان دانشکده های مدیریت بوده و نمونه گیری به روش گلوله برفی انجام شده است. نتایج مصاحبه ها در قالب سه مقوله، ضرورت ها، موانع و الزامات تجاریسازی دانش دسته بندی و در پایان نیز، مکانیزم تجاریسازی دانش ارایه شده است.
پیش بینی قیمت سهام با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
شبکه های عصبی مصنوعی مدل هایی ریاضی می باشند که الهام گرفته از سیستم عصبی و مغز انسان می باشند. در این مقاله سعی محقق بر آن است که به پیش بینی قیمت سهام روز بعد در بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از مدل پرسپترون چندلایه از شبکه های عصبی مصنوعی بپردازد؛ و با روش های مختلف سعی شود خطای این پیش بینی را بهبود بخشد. متغیرهای بسیار زیادی در قیمت سهام تاثیر گذار می باشند که در این میان سهم شاخص های اقتصادی عمده را می توان بسیار بالا دانست، که نرخ ارز (شـامل نرخ دلار آمریکا و یورو)، قیمت طـلا و قیمت نفت از آن جمله می باشند. همچنین شاخص کل نیز به عنوان نماینده ای از کل شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهـادار تهـران در نظر گرفته می شود، که این شاخص ها به عـنوان متغیرهای مستقل جهت پیش بینی قیمت سهام مورد استفاده قرار گرفته اند.
هوش مصنوعی و کاربرد آن در حسابداری و امور مالی
حوزههای تخصصی:
موانع انسانی مدیریت دانش در سیستم مالی ارتش جمهوری اسلامی ایران
حوزههای تخصصی:
ارزیابی برخی از ابعاد دورههای آموزش ضمن خدمت ICDL (دورههای اخذ گواهینامه بینالمللی کاربری کامپیوتر) از دیدگاه کارکنان و سرپرستان دانشگاه علوم پزشکی تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: سازمان ها برای به روز کردن اطلاعات منابع انسانی خود، اقدام به برگزاری دوره های آموزشی ضمن خدمت نموده اند که دوره های آموزشی ICDL (مدرک بین المللی کاربری کامپیوتر) یکی از مهم ترین این آموزش ها است. بنابراین تحقیق حاضر با هدف ارزیابی برخی از ابعاد دوره های آموزش ضمن خدمت ICDL از دیدگاه کارکنان و سرپرستان دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام گردید.
روش بررسی: در مطالعه تحلیلی حاضر، جامعه آماری شامل کلیه کارکنان رسمی و پیمانی و سرپرستان شاغل در واحدهای مختلف دانشگاه علوم پزشکی تبریز (4345) نفر بود که از این تعداد 4220 نفر کارکنان و 125 نفر سرپرست بودند. در این تحقیق تعداد 351 نفر به عنوان نمونه آماری کارکنان و 94 نفر نمونه آماری سرپرستان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار اندازه گیری این پژوهش دو پرسش نامه محقق ساخته بود که جهت تعیین اعتبار علمی ابزار از روش اعتبار محتوا و برای تعیین اعتماد علمی سؤالات پرسش نامه از روش آلفای Cronbach''s alfa استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های توصیفی و آمار استنباطی Mann–Whitney U، T-Test وKruskal Wallis بهره گرفته شد.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که سرپرستان بیش از کارکنان به نقش و اهمیت دوره ها عقیده داشتند (05/0P < ). بین دیدگاه دو گروه در مورد نقش دوره ها در افزایش دانش، مهارت و عملکرد شغلی کارکنان و هماهنگی دوره های ICDL با نیازهای شغلی کارکنان تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0P < ). کارکنان بیشتر از سرپرستان به تاثیر عوامل مادی در ارتقای انگیزه کارکنان معتقد بودند (05/0P < ). همچنین گروه کارکنان میزان مهارت، دانش و تسلط مدرسان دوره ها را در ارایه مطالب درسی در حد بالا ارزیابی کردند. بین میزان مفید بودن دوره های ICDL در رسته های شغلی مختلف دانشگاه، اختلاف معنی داری وجود داشت (05/0P < ) (دوره های فوق در رسته شغلی اداری مالی مفیدتر بودند).
نتیجه گیری: کارکنان دانشگاه باید از نقش و اهمیت دوره های ICDL بیشتر آگاه شوند، عوامل مادی را نیز باید در افزایش انگیزه شرکت آن ها در کلاس ها در نظر گیرند و با کاربردی نمودن دوره های ICDL می توان از سرمایه گذاری انجام شده، حداکثر استفاده را به عمل آورد.
"
بررسی تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات در بازارهای بین المللی صنعتی(مطالعه موردی شرکتهای صادراتی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق تأثیر استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد صادراتی شرکتهای ایرانی مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور از یک نمونه آماری متشکل از 142 شرکت صادراتی شهر تهران استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در شرکتهای صادراتی شهر تهران فناوری اطلاعات و ارتباطات بر عملکرد صادراتی تاثیر معنا داری دارد. اما این تاثیر بسته به نوع استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات متفاوت است. استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای جستجوی اطلاعات فقط بر بعد عملکرد در بازارهای بین المللی تأثیر گذار است ولی بر بعد دانش بازار جدید تأثیر گذار نمی باشد. همچنین استفاده ازفناوری اطلاعات و ارتباطات برای فعالیتهای فروش بر هیچ یک از دو بعد عملکرد صادراتی تأثیر گذار نیست و در نهایت بین استفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات برای توسعه ارتباطات و هر دو بعد عملکرد صادراتی یعنی عملکرد در بازارهای بین المللی و دانش بازار جدید ارتباط معناداری وجود دارد. نتایج تحقیق بیانگر این مقوله است که از فناوری اطلاعات و ارتباطات در مرحله نخست به عنوان تسهیل کننده ارتباطات با مشتریان و پس از ایجاد تماس های چهره به چهره از آن به عنوان ابزاری با قابلیت بالا جهت پشتیبانی تعاملات طرفین مورد بهره برداری قرار گیرد.
بررسی اثرگذاری فناوری اطلاعات بر مدیریت خطر در کسب وکارهای متوسط و بزرگ ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت خطر به عنوان فرایندی مستمر و پیش بینیکننده، امری حیاتی در هر نوع فعالیت تجاری و صنعتی محسوب میشود. شناسایی خطرهای بالقوه و اقدام صحیح قبل از بُروز مسایل، حرکت سازمان را در رسیدن به اهداف مدنظر سرعت بخشیده و آثار نامطلوب را درطول حیات پروژه کاهش میدهد. این فرایند میتواند با کنترل تهدیدها نقش عمده ای در مدیریت راهبرد هر سازمان ایفا کند. امروزه در بسیاری از سازمان ها بعد از منابع انسانی، زیرساخت های اطلاعاتی مهم ترین سرمایهی راهبردی به حساب میآید، زیرا توانسته با فراهم آوردن اطلاعات معتبر سبب موفقیت های کاری شود. در این تحقیق ضمن بررسی اهمیت فرایند مدیریت خطر، فناوری اطلاعات به عنوان یکی از عوامل تسهیلکننده در شناسایی، ارزیابی و کنترل خطر پروژه ها معرفی میشود. روش بهکارگرفته شده در این تحقیق، روش پیمایشی و به منظور جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه استفاده شده است. پرسش نامه در شرکت های فعال در پروژه های نفتی میان متخصصان مدیریت خطر توزیع و پس از جمع آوری داده ها برای انجام آزمون فرضیه از آزمون دو جمله ای (نسبت) با جامعهی آماری 300 و حجم نمونهی 64 استفاده شده است. برای بررسی اثرگذاری فناوری اطلاعات بر فرایند مدیریت خطر، شاخص های زمان، هزینه و کیفیت تعریف شده است. تحلیل آماری داده های جمع آوری شده نشان میدهد که اثرگذاری فناوری اطلاعات بر شاخص زمان بیش از دیگر شاخص های هزینه و کیفیت است.
بررسی موانع به کارگیری کارآمد فناوری اطلاعات و ارتباطات در جهت بهبود نظام پاسخ گویی به ذی نفعان (مطالعه ی موردی: شرکت های دولتی صنایع معدنی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد سازمان های کارا در ارایه ی خدمات و پاسخ گویی به مطالبات شهروندان به گونه ای سریع، آسان و مناسب طی چند سال اخیر در اغلب کشورهای جهان مورد توجه کارگزاران بخش عمومی قرار گرفته است. درک اهمیت، کاربرد و نقشی که فناوری اطلاعات و ارتباطات می تواند در بهبود نظام پاسخ گویی بخش عمومی ایفا نماید، سیاست گذاران جوامع مختلف را برآن داشته است، تا با در دستور کار قرار دادن، وضع خط مشی های مرتبط با آن و بسترهای نهادی و اجرایی، این فناوری را در بخش دولتی کاربردی نمایند. این مقاله نیز یکی از مسایل اساسی و چالش برانگیز کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات را در ایجاد نظام پاسخ گویی بخش دولتی را در قالب موضوع پژوهشی گفته شده، مطرح نموده و مورد تجزیه تحلیل قرار داده است. مهم ترین هدف مقاله شناسایی موانع اجتماعی، زیرساختاری، فاصله دیجیتالی، قانونی، امنیت اطلاعات، و مدیریت تغییر به عنوان مهم ترین موانع به کارگیری کارآمد فناوری اطلاعات و ارتباطات است، تا به این ترتیب بستر لازم در جهت بهبود نظام پاسخ گویی به ذی نفعان فراهم شود. در این راستا پژوهشگران ضمن مرور کامل مبانی نظری پژوهش و نیز انجام مصاحبه ها ی اکتشافی با خبرگان امر، با استفاده از روش توصیفی-پیمایشی به شناسایی مؤلفه ها و متغیرهای اصلی پژوهش پرداخته و با انتخاب اعضای نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی، فرضیه های پژوهش را در شرکت های دولتی صنایع معدنی ایران مورد سنجش قرار داده اند. بر اساس یافته های پژوهش، مؤلفه های موانع اجتماعی، زیرساختاری، فاصله ی دیجیتالی و قانونی، بیشترین مانع، و موانع امنیت اطلاعات و مدیریت تغییر، به عنوان کمترین مانع در به کارگیری کارآمد فناوری اطلاعات و ارتباطات در جهت بهبود نظام پاسخ گویی شرکت های دولتی صنایع معدنی ایران ایجاد کرده اند.
شناسایی و اولویت بندی عوامل اثرگذار در تجاریسازی دانش در دانشگاه ها (براساس مقایسهی روش های پنج دانشگاه معتبر جهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت حیاتی دانش به مثابه مزیت رقابتی اصلی در اقتصاد جهانی و ضرورت مشارکت دانشگاه، به منزلهی اصلیترین نهاد تولیدکنندهی دانش، در توسعهی اقتصاد ملی و منطقه ای و هم چنین با توجه به نیاز دانشگاه ها به کسب درآمد و تجاریسازی دانش برای بقا، تدوین الگویی مناسب برای کارآفرینی دانشگاهی و انتقال تجاری دانش ضرورت دارد. در این مقاله با بررسی روش ها و الگوهای انتقال تجاری دانش در پنج دانشگاه معتبر جهان برمبنای رتبه-بندی سال 2007 مؤسسه آموزش عالی تایمز (هاروارد، ییل، آکسفورد، کمبریج، کالج سلطنتی لندن)، به طراحی الگویی به گزین شده پرداخته و با نظرسنجی از خبرگان، عوامل استخراج شده از این الگو اولویت بندی شده اند. طبق نتایج به دست آمده از نظرسنجی به عمل آمده از خبرگان ""انتخاب سیاست های انگیزاننده برای استادان در توزیع درآمد"" دارای بالاترین اهمیت برای تشویق تجاریسازی دانش در دانشگاه ها و کارآفرینی دانشگاهی بوده و ضرورت های ""شبکه سازی""، ""حمایت های مالی""، ""ایجاد ساختارهای لازم"" و ""آزادیعمل استادان"" به ترتیب اولویت های بعدی را تشکیل داده و ""حمایت های فیزیکی"" کم ترین اهمیت را نسبت به سایر ضرورت ها دارد.
نقش N GO ها و تشکل های صنعتی در تحقیق و توسعه و مدیریت دانش
حوزههای تخصصی: