فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۲٬۸۹۲ مورد.
سهمی از تولید دانش
حوزههای تخصصی:
ارایه مدلی برای رضایت کاربران نهایی سیستم های اطلاعاتی با رویکرد عدالت محوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان انواع مختلف شکل های ارزیابی(موفقیت/اثربخشی)سیستم های اطلاعاتی، رضایت کاربر نهایی یکی از پرکاربردترین معیارهاست. در این پژوهش شناسایی فاکتور های تاثیرگذار بر رضایت کاربر نهایی سیستم های اطلاعاتی بر مبنای نظریه ی عدالت مد نظراست. بدین منظور 8 فاکتورتاثیرگذار بر رضایت کاربران نهایی از جمله عدالت مراوده ای، عدالت توزیعی، تحقق منصفانه ی روابط، تحقق منصفانه ی خودشکوفایی، انتظارات از عملکرد کاری، عدالت رویه ای، تحقق منصفانه ی عملکرد کاری و عملکرد کاری در قالب یک مدل یکپارچه شناسایی شد، سپس در یک مورد واقعی مورد آزمون قرارگرفت. جامعه ی آماری شامل کاربران سیستم های اطلاعاتی110کلانتری های شهر کرمان و نمونه، شامل97 نفر از آن هاست. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده و از معادله ی رگرسیون برای برآورد و تحلیل این رابطه استفاده می شود. نتایج این پژوهش بازگوکننده ی آن است که رابطه ی عدالت مراوده ای، عدالت توزیعی، تحقق منصفانه ی روابط، تحقق منصفانه ی خود شکوفایی، انتظارات از عملکردکاری بارضایت کار بر نهایی معنادار و رابطه ی عدالت رویه ای، تحقق منصفانه ی عملکرد کاری و عملکرد کاری با رضایت کاربر نهایی غیر معنادار است.
تدابیر مرزی در حمایت از حقوق مالکیت فکری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناسایی و اولویت بندی عوامل اثرگذار در تجاریسازی دانش در دانشگاه ها (براساس مقایسهی روش های پنج دانشگاه معتبر جهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت حیاتی دانش به مثابه مزیت رقابتی اصلی در اقتصاد جهانی و ضرورت مشارکت دانشگاه، به منزلهی اصلیترین نهاد تولیدکنندهی دانش، در توسعهی اقتصاد ملی و منطقه ای و هم چنین با توجه به نیاز دانشگاه ها به کسب درآمد و تجاریسازی دانش برای بقا، تدوین الگویی مناسب برای کارآفرینی دانشگاهی و انتقال تجاری دانش ضرورت دارد. در این مقاله با بررسی روش ها و الگوهای انتقال تجاری دانش در پنج دانشگاه معتبر جهان برمبنای رتبه-بندی سال 2007 مؤسسه آموزش عالی تایمز (هاروارد، ییل، آکسفورد، کمبریج، کالج سلطنتی لندن)، به طراحی الگویی به گزین شده پرداخته و با نظرسنجی از خبرگان، عوامل استخراج شده از این الگو اولویت بندی شده اند. طبق نتایج به دست آمده از نظرسنجی به عمل آمده از خبرگان ""انتخاب سیاست های انگیزاننده برای استادان در توزیع درآمد"" دارای بالاترین اهمیت برای تشویق تجاریسازی دانش در دانشگاه ها و کارآفرینی دانشگاهی بوده و ضرورت های ""شبکه سازی""، ""حمایت های مالی""، ""ایجاد ساختارهای لازم"" و ""آزادیعمل استادان"" به ترتیب اولویت های بعدی را تشکیل داده و ""حمایت های فیزیکی"" کم ترین اهمیت را نسبت به سایر ضرورت ها دارد.
ارزیابی میزان یادگیرنده بودن سازمان با استفاده از سیستم خبره فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقش N GO ها و تشکل های صنعتی در تحقیق و توسعه و مدیریت دانش
حوزههای تخصصی:
استقرار نظام مدیریت دانش مبتنی بر سرمایه اجتماعی (مطالعه موردی: واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 8)
حوزههای تخصصی:
سازمان های عصر حاضر در یک محیط کاملا رقابتی و بسیار پویا فعالیت می کنند که مهم ترین سرمایه آنها، کارکنان شان می باشد. استمرار و تداوم مزیت رقابتی سازمان ها، در چنین شرایطی در داشتن کارکنان دانش گرا، خلاق و نوآور است که می توانند با اصلاح یا تغییر آگاهانه در کارکردها و فرآیندها مزیت پایدار برای سازمان خود خلق نمایند.
سیف الهی و داوری (1388) اشاره دارند که دانش، امروز در قلب اقتصاد جهان قرار دارد و مدیریت دانش در کسب موفقیت سازمان ها یک امر حیاتی تلقی می شود. بنابراین استقرار آن بیش از گذشته ضرورت یافته است. عوامل متعدد و بیشماری در موفقیت استقرار مدیریت دانش نقش دارند. یکی از این عوامل سرمایه اجتماعی است. تحقیق حاضر در جامعه مورد مطالعه، یعنی واحدهای دانشگاه آزاد اسلامی منطقه 8، از سرمایه اجتماعی که باعث به اشتراک گذاشتن بهتر دانش، ایفا دانش سازمانی، ایجاد روابط مبتنی بر اعتماد و همکاری، روح تعاون، کمک به آموزش، افزایش فعالیت های مرتبط با ثبات سازمانی و درک مشترک می شود، در جهت افزایش آمادگی سازمانی برای استقرار مدیریت دانش استفاده می گردد.
نتایج حاصل از ادبیات موضوع و یافته های حاصل از تحقیق میدانی، نشان می دهد که بین سرمایه اجتماعی و عامل فرهنگ سازمانی، عامل ساختار سازمانی، عامل زیر ساخت و عامل محتوایی تغییر که از متغیرهای آمادگی مدیریت دانش هستند، رابطه معنی داری وجود دارد. در بررسی میزان همبستگی از یک طرف نتایج مطالعه نشان می دهد که بین وضعیت موجود پنج عامل آمادگی استقرار مدیریت دانش تفاوت معنی داری وجود دارد. بنابراین می توان گفت، عوامل مرتبط با آمادگی استقرار مدیریت دانش رتبه های یکسانی ندارند، بطوریکه بیشترین آن مربوط به محتوای تغییر و کمترین آن مربوط به ساختار سازمانی است.
پیش بینی ورشکستگی مالی شرکت های بورس اوراق بهادار تهران با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله پیش بینی ورشکستگی مالی شرکت ها در بورس اوراق بهادار تهران به وسیلهی شبکه های عصبی مصنوعی است. مقادیر میانگین مربوط به نسبت های مالی کلیدی در پژوهش های صورت گرفته در پیشینه موضوع به عنوان ورودی شبکه های عصبی انتخاب شده اند. شبکه عصبی بهکار گرفته شده در این مقاله از نوع پرسپترون چند لایه است که به روش الگوریتم پس انتشار خطا آموزش دیده اند و شامل شبکه عصبی پیش خور سه لایه با ترکیب (1 : 4 : 5) در آرایش نرون های ورودی، میانی و خروجی است. نمونه مورد نظر شامل دو گروه شرکت های ورشکسته و غیر ورشکسته است. گروه ورشکسته بر مبنای ماده 141 قاتون تجارت طی سال های 1378 لغایت 1385 انتخاب شده اند و گروه غیرورشکسته نیز به صورت تصادفی انتخاب شده اند. مجموعه ای مساوی از داده های فوق با استفاده از شبکه های عصبی و تحلیل تمایزی چندگانه مورد تحلیل قرار گرفتند. مقایسه توانمندی پیش بینیهای شبکه عصبی و تحلیل تمایزی چندگانه نیز ارایه شده است. همچنین صحت پیش بینی شبکه های عصبی با استفاده از نمودار ROC ارائه شده است. نتایج نشان دادند که تفاوت معناداری بین MDA و ANN وجود دارد. همچنین طبق نتایج کم بودن خطای نوع اول بر خطای نوع دوم پیش بینی اولویت دارد.
تاثیر مدیریت دانش بر تقویت توان رقابتی شرکت های مهندسین مشاور (مورد مطالعه: مهندسین مشاور شهر تهران)
حوزههای تخصصی:
نانو تکنولوژی
حوزههای تخصصی:
بررسی سیر تکامل آینده نگاری علم و تکنولوژی در گذر زمان
حوزههای تخصصی:
توسعه فرآیندهای چرخه مدیریت دانش مبتنی بر عوامل موثر بر موفقیت مدیریت دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دانش به عنوان یک سرمایه و دارایی غیرملموس جایگاه مهمی در سازمان ها پیدا کرده است. به کارگیری هرچه بهتر و موثرتر دانش سازمانی به صورت سازمان دهی شده و مدیریت شده و تلفیق آن در فرهنگ سازمانی، پیشرفتی قابل توجه از لحاظ اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در سازمان ها ایجاد می کند. اما از سوی دیگر مدیریت دانش ناموفق هم می تواند هزینه هنگفتی را به سازمان تحمیل کند. بنابراین شناخت عوامل موفقیت مدیریت دانش و به کار بردن آنها می تواند راهنمایی برای مدیریت بهتر آن باشد. عوامل موفقیت مدیریت دانش در سازمان ها از زوایای مختلف در تحقیقات گوناگون مورد بحث و بررسی قرار گرفته و مورد کاوی های مختلفی در سازمان ها و شرکت ها در جهان برای بررسی این عوامل صورت گرفته است. در این مقاله سعی شده تا با دیدگاهی متفاوت این عوامل در چرخه مدیریت دانش یعنی کسب و تولید دانش، عرضه و به اشتراک گذاری دانش و به کارگیری دانش استخراج شده و چارچوبی برای این عوامل ارائه شود. همچنین اولویت این عوامل در هر مرحله با استفاده از آزمون های مناسب آماری مشخص می شود. بر اساس نتایج به دست آمده از این تحقیق، 17 عامل رتبه اول تا هفتم را در بین عوامل اولویت دار در سه مرحله فرایند کسب، عرضه و به کارگیری دانش به خود اختصاص داده اند و از میان آنها، عوامل مشوق های انگیزشی مناسب، حمایت مدیریت ارشد، یادگیری مداوم و فضای آزاد سازمانی بیشترین فراوانی را در هر سه فرایند داشته اند.
سبکهای تصمیم گیری مشتریان بر اساس مدل اسپرولز و کندال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف ارزیابی سبک های تصمیم گیریِ مدل اسپرولز و کندال در بین مشتریان فروشگاه های زنجیره ای سپه شهر تهران سؤال اصلی این پژوهش به این صورت مطرح شد که اولویت و اهمیت سبک های تصمیم گیری مدل اسپرولز و کندال در بین مشتریان فروشگاه های زنجیره ای سپه شهر تهران چگونه است؟ نمونه آماری این تحقیق شامل 180 نفر از اعضای جامعه آماری بود که به طور تصادفی با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. ابزار اصلی گردآوری داده ها، پرسشنامه حضوری بود. نتیجه تجزیه و تحلیل داده های تحقیق بیانگر آن بود که پنج سبک در بین مشتریان فروشگاه های زنجیره ای سپه شهر تهران شناسایی شد.
ارزیابی برخی از ابعاد دورههای آموزش ضمن خدمت ICDL (دورههای اخذ گواهینامه بینالمللی کاربری کامپیوتر) از دیدگاه کارکنان و سرپرستان دانشگاه علوم پزشکی تبریز(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
"مقدمه: سازمان ها برای به روز کردن اطلاعات منابع انسانی خود، اقدام به برگزاری دوره های آموزشی ضمن خدمت نموده اند که دوره های آموزشی ICDL (مدرک بین المللی کاربری کامپیوتر) یکی از مهم ترین این آموزش ها است. بنابراین تحقیق حاضر با هدف ارزیابی برخی از ابعاد دوره های آموزش ضمن خدمت ICDL از دیدگاه کارکنان و سرپرستان دانشگاه علوم پزشکی تبریز انجام گردید.
روش بررسی: در مطالعه تحلیلی حاضر، جامعه آماری شامل کلیه کارکنان رسمی و پیمانی و سرپرستان شاغل در واحدهای مختلف دانشگاه علوم پزشکی تبریز (4345) نفر بود که از این تعداد 4220 نفر کارکنان و 125 نفر سرپرست بودند. در این تحقیق تعداد 351 نفر به عنوان نمونه آماری کارکنان و 94 نفر نمونه آماری سرپرستان با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار اندازه گیری این پژوهش دو پرسش نامه محقق ساخته بود که جهت تعیین اعتبار علمی ابزار از روش اعتبار محتوا و برای تعیین اعتماد علمی سؤالات پرسش نامه از روش آلفای Cronbach''s alfa استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روش های توصیفی و آمار استنباطی Mann–Whitney U، T-Test وKruskal Wallis بهره گرفته شد.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که سرپرستان بیش از کارکنان به نقش و اهمیت دوره ها عقیده داشتند (05/0P < ). بین دیدگاه دو گروه در مورد نقش دوره ها در افزایش دانش، مهارت و عملکرد شغلی کارکنان و هماهنگی دوره های ICDL با نیازهای شغلی کارکنان تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0P < ). کارکنان بیشتر از سرپرستان به تاثیر عوامل مادی در ارتقای انگیزه کارکنان معتقد بودند (05/0P < ). همچنین گروه کارکنان میزان مهارت، دانش و تسلط مدرسان دوره ها را در ارایه مطالب درسی در حد بالا ارزیابی کردند. بین میزان مفید بودن دوره های ICDL در رسته های شغلی مختلف دانشگاه، اختلاف معنی داری وجود داشت (05/0P < ) (دوره های فوق در رسته شغلی اداری مالی مفیدتر بودند).
نتیجه گیری: کارکنان دانشگاه باید از نقش و اهمیت دوره های ICDL بیشتر آگاه شوند، عوامل مادی را نیز باید در افزایش انگیزه شرکت آن ها در کلاس ها در نظر گیرند و با کاربردی نمودن دوره های ICDL می توان از سرمایه گذاری انجام شده، حداکثر استفاده را به عمل آورد.
"