فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۲۱۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
علوم اجتماعی با موضوعاتی چون رفتار انسانها، گروهها و جوامع، و به طور کلی سیستمهای انسانی و اجتماعی سرو کار دارند؛ موضوعاتی که بسیار پویا و متغیر بوده، ودر شبکهای از تعاملات پیچیده شکل می گیرند.این مقاله ضمن تامل بر این مهم، در صدد پاسخ به این سوال است که چرا با وجود تلاشهای گسترده دانشگاهها برای آموزش روشهای نظریهپردازی و جدیت به حل مساله، سیر نظریهپردازی، به ویژه در حوزه علوم اجتماعی، با نوعی بن بست مواجه شده است. بدین منظور، دیدگاههای اساتید سه گروه مدیریت،روانشناسی و علوم سیاسی مورد بررسی قرار گرفت و یافتههای پژوهش حاکی از وجود موانع ساختاری، کارکردی،انگیزشی،و فرهنگی جوامع علمی در فرایند نظریهپردازی در علوم اجتماعی دارند. همچنین ادعای اصلی پژوهش آن است که علی رغم اهمیت توجه به موانع ساختاری، کارکردی و فرهنگی، عدم توجه به فراگرد طبیعی نظریهپردازی در تاکید بر شناسایی مسئله و تمرکز بر حل آن، یکی از دلایل اصلی رکود سیر نظریهپردازی در قلمرو علوم انسانی است.
نوآوری تدریجی در مقابل نوآوری رادیکال
حوزههای تخصصی:
«نوآوری»، به معنای خلق چیزهای جدید و سودمند، یکی از مهم ترین مفاهیم در حوزه کارآفرینی و مدیریت استراتژیک است که بقای شرکت ها را در جهان متغیر امروز تضمین می کند. شومپیتر یکی از اقتصاددانان برجسته مکتب اتریش و یکی از قدیمی ترین نظریه پردازان در حوزه کارآفرینی، اظهار می کند که نوآوری، فرآیند کارآفرینی و موتور توسعه اقتصادی است. مطالعات فراوانی که در این حوزه انجام شده است، نوآوری را به شقوقی متفاوت تقسیم نموده، که مهم ترین دسته بندی آن، تقسیم نوآوری به نوآوری های تدریجی (برنامه ریزی شده) و رادیکال می باشد. در این مختصر ما در پی تعریف، تشریح و پیشینه این تقسیم بندی از نوآوری بوده و به بررسی تاثیر انواع نوآوری از این چشم انداز بر حوزه مدیریت نوآوری و شبکه های ارتباطی خواهیم پرداخت.
تفاوت مدیریت در ژاپن و آمریکا
حوزههای تخصصی:
نگاهی بر پویایی سیستم ها
حوزههای تخصصی:
اگرچه زمینه های تفکر و نگرش سیستمی را می توان در آثار دانشمندان قدیم یافت ، اما ورود جدی آن به عرصه عملی و کاربردی عمدتاً به دوران معاصر باز می گردد . یکی از جالبترین موارد کاربرد نگرش سیستمی ، ایجاد رشته جدیدی به نام پویایی سیستم ( system Dynamics) است . پس از انتشار کتاب پویایی صنعتی (Industrial Dynamics) در سال 1961 ، توسط جی . دبیلو فارستر (Jay. W. Forrester) مطالعات پویایی سیتم در زمینه های نظری و کاربردی در بیش از 30 کشور جهان گسترش یافت . این روند با یاری کامپیوتر و شبیه سازی کامپیوتری سرعت و عمق بیشتری پیدا کرد و امکان کاربرد روشهای ارائه شده را در حل مسائل و معضلات گوناگون جوامع بشری فراهم ساخت. مطالعات پویایی سیستم ( System Dynamics Study )اینک در سطح جهانی اعتبار علمی و کاربردی برجسته ای یافته و مورد اقبال محافل آکادمیک و حرفه ای قرار گرفته است . علاوه بر تدریس آن در دانشگاه های معتبر ، گروه های حرفه ای در کشورهای مختلف صنعتی اروپایی ، ژاپن و آمریکا به انجام مطالعات کاربردی در زمینه های مختلف این رشته پرداخت اند . در این گفتار ابتدا مبانی نظری مطالعات پویایی سیستم مطرح شده ، سپس روشهای کاربرد آن مورد بحث قرار خواهد گرفت.
نقش ارزشهای اخلاقی و رهبری اخلاق مدار بر کاهش تنش شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: ارزشهای اخلاقی همراه با رهبری اخلاق مدار در سازمانها و صنایع، کارکردهای متعددی دارند. یکی از این کارکردها، کاهش فشار و تنش بر کارکنان است. در این پژوهش نقش ارزشهای اخلاقی و رهبری اخلاق مدار بر تنش شغلی کارکنان شرکت سهامی ذوب آهن اصفهان مورد بررسی قرار گرفته است.روش کار: جامعه آماری پژوهش را کارکنان شرکت سهامی ذوب آهن در پاییز 1388 (حدود 7000 نفر) تشکیل داده اند. نمونه پژوهش به تعداد 385 نفر با استفاده از نمونه گیری طبقه ای- تصادفی می باشد. ابزارهای مورد استفاده در سنجش متغیرهای پژوهش شامل پرسشنامه 15 سوالی تنش شغلی (با سه خرده مقیاس به نامهای تنش ناشی از ناکارآمدی تصوری، تنش ناشی از ابهام و محدودیت مسوولیت و اختیار، و تنش ناشی از تعارض و تضاد) پرسشنامه 9 سوالی رهبری اخلاق مدار و پرسشنامه 4 سوالی ارزشهای اخلاقی بودند. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفتند.یافته ها: نتایج نشان داد که بین ارزشهای اخلاقی با تنش ناشی از ابهام و محدودیت اختیارات و مسوولیت، تنش ناشی از تعارض و تضاد و تنش شغلی کلی، رابطه معنادار وجود دارد. رهبری اخلاق مدار نیز با تنش شغلی کلی و ابعاد آن رابطه منفی و معناداری داشت. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که رهبری اخلاق مدار تنش ناشی از ناکارآمدی تصوری، تنش ناشی از ابهام و محدودیت اختیارات و مسوولیت و تنش شغلی کلی را پیش بینی می کند. اما برای تنش ناشی از تعارض و تضاد هر دو متغیر ارزشهای اخلاقی و رهبری اخلاق مدار دارای توان پیش بین معنادار بودند.نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که رعایت معیارهای ارزشی و اخلاقی در قالب رهبری اخلاق مدار، زمینه های کاهش تنش شغلی را فراهم می آورند.
مدیریت تصویرسازی در جهت منافع سازمان یا خود فرد: تأثیر تاکتیکهای مدیریت تصویرسازی رو به بالا بر رفتار شهروندی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت مسائل عمومی
حوزههای تخصصی:
طراحی الگوی حکمرانی خوب بر پایه نظریه سیستم های باز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دغدغه های اصلی کشورهای در حال توسعه قرار گرفتن در مسیر توسعه و توسعه یافتگی است . عدم رشد اقتصادی ، فقر و فقدان پاسخگویی ، فساد و عدم حاکمیت قانون ازجمله چالشهایی است که این کشورها با آن مواجه اند.از سوی دیگر مطالعات توسعه و آمارهای سازمانهای جهانی بیانگر آن است که از مهمترین عوامل رشد و توسعه کشورها، «حکمرانی خوب» است. چنانکه حکمرانی خوب را بنیان توسعه خوانده اند. مقاله پیش رو ضمن مروری بر ادبیات حکمرانی، با جمع بندی تعاریف حکمرانی و با نگاهی تازه به بازخوانی این مقوله می پردازد. در این راستا با بهره گیری از مفهوم «تصمیم گیری» به عنوان جوهره حکمرانی ، سه ویژگی اصلی حکمرانی خوب یعنی « کارایی » ، « اثربخشی» و « تعادل» مطرح می گردد. الگوی پیشنهادی با رهیافتی فرایندی – غایتمندانه ، حکمرانی خوب را سیستمی متشکل از ویژگیهای فرایندی(ابزاری)و غایتمندانه(ارزشی) در تمام حوزه های اداری ، اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی معرفی می نماید که می بایست انواع نهادهای نظام سیاسی بنابر موقعیت هرکشور در ایجاد آن نقش ایفا نمایند. به سخن دیگر توسعه حاصل تعادل و روند افزایشی کارایی و اثربخشی است . با بکارگیری منطق فازی و طراحی سیستم استنتاج فازی ، این امکان فراهم شده است که الگوی مذکور در شرایط واقعی مورد بهره برداری قرار گیرد . با کمک این ابزار ، پژوهشگران ، مدیران و دولتمردان قادر خواهند بود وضعیت حکمرانی کشور را در اوضاع و احوال کنونی شناسایی نمایند و از طریق تغییر در مولفه هایی که از اهمیت بیشتری برخوردارند ، آینده را تحلیل و در راستای بهبود آن تلاش کنند .
زمینه های فکری و اجتماعی نظریه های مدیریت
حوزههای تخصصی:
مدیریت مسیر ترقی (راه پیشرفت)
حوزههای تخصصی:
از وظیفه گرایی تا فرآیند گرایی
حوزههای تخصصی:
بررسی رابطه بین سبک مدیریت مدیران و مدیریت زمان آنان در دبیرستانهای شهر بجنورد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین سبک مدیریت مدیران و مدیریت زمان آنان در مقطع متوسطه شهر بجنورد در سال 87-88 صورت پذیرفته است. که پایه نظری پژوهش حاضر تئوری مسیر-هدف رابرت هاوس از تئوری های اقتضایی می باشد به همین منظور سبک مدیریت به عنوان متغیر پیش بین و مدیریت زمان به عنوان متغیر ملاک مورد بررسی قرار گرفته است.روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد که محقق در شرایطی کاملا طبیعی به مشاهده و گردآوری اطلاعات و سپس به بررسی رابطه بین متغیرها پرداخته است. جامعه آماری، مدیران مقطع متوسطه شهر بجنورد اعم از دولتی، غیرانتفاعی و شاهد شامل 49نفر که به روش نمونه گیری تصادفی ساده بدون جایگذاری طبق جدول کرچسی مورگان 44 نفر از آنان انتخاب گردیده است. به منظور گردآوری اطلاعات مورد نیاز از پرسشنامه محقق ساخته سبک مدیریت با ضریب اعتبار 0.92 و از پرسشنامه استاندارد مدیریت زمان (کرمی مقدم،1377) با اعتبار 0.86 و روایی محتوایی بالا استفاده شده است و به منظور توصیف فرضیات این پژوهش از جداول توزیع فراوانی و محاسبه شاخص های آماری (میانگین، انحراف استاندارد، نمودارهای ستونی و دایره ای) و همچنین به منظور استنباط نتایج از آزمونهای آماری (همسبتگی گشتاوری پیرسون، نمودار پراکنش، آزمون تی تست، آلفای کرونباخ و جداول افقی) با استفاده از نرم افزار SPSS صورت گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین سبک مدیریت مدیران و مدیریت زمان در سطح اطمینان %95رابطه وجود دارد. همچنین نتایج فرعی پژوهش بیانگر آن است که رابطه سبک آمرانه، حمایتی، مشارکتی و توفیق گرا با مدیریت زمان مدیران معنی دار می باشد.
نقش راهبردهای مدیریتی در توانمندسازی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: هدف این پژوهش تعیین میزان نقش راهبردهای مدیریتی در توانمندسازی مدیران بوده است.روش: جامعه آماری 1012 نفر از مدیران عالی، میانی و عملیاتی یکی از سازمان های کشوری در ستاد، مراکز استان ها و شهرستان های 13 استان بوده است. نمونه ها از طریق نمونه گیری خوشه ای و تصادفی منظم انتخاب شدند گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفت. روایی ابزار سنجش به وسیله اساتید و صاحب نظران حوزه توانمندسازی تایید و پایایی آن نیز پس از اجرای آزمایشی (?=0.892) تعیین گردید. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از میانگین، انحراف معیار، آزمون کولموگراف- اسمیرنوف، آزمون فریدمن و آزمون کروسکال والیس انجام شد.یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد در بین راهبردهای مدیریتی، عامل تدارک منابع بیشترین تاثیر و عامل ساختار کمترین میزان تاثیر را در توانمندسازی مدیران داشته اند.نتیجه گیری: رتبه بندی راهبردهای مدیریتی موثر بر توانمندسازی مدیران به ترتیب شامل تدارک منابع، شفافیت نقش، پاداش، حمایت، ارزیابی عملکرد، فناوری اطلاعات، سبک رهبری و ساختار بوده است.
ارزیابی کیفیت خدمات الکترونیک
حوزههای تخصصی:
فهم خاتمه خط مشی های عمومی در ایران؛ پژوهشی بر مبنای نظریه پردازی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صاحب نظران علم خط مشی معتقدند که خاتمه خط مشی از گام های فرآیند خط مشی گذاری است که نسبت به سایر گام های این چرخه کمتر مورد مداقه قرار گرفته است. خط مشی های خاتمه یافته را می توان به دو دسته تقسیم بندی کرد: 1) خط مشی هایی که خاتمه بخشی آن بر مبنای منطق و عقلانیت صورت گرفته است (مرتفع شدن مسئله عمومی، ناکارایی خط مشی جاری و...)، 2) خط مشی هایی که پس از تدوین و ابلاغ از سوی مجریان رها، معطل و در نهایت خاتمه می یابند. این پژوهش کیفی تلاش دارد فرایند رخداد خاتمه بخشی از نوع دوم را نظریه پردازی کند. در مرحله اول داده ها از طریق انجام مصاحبه های ساختاریافته با مسئولان و مدیران نظام خط مشی گذاری ایران گردآوری می شوند. در مرحله دوم «تم های کلیدی» استخراج شده و بر اساس راهبرد پژوهشی نظریه پردازی داده-بنیاد، که روشی نظام مند و کیفی برای خلق نظریه است، نظریه خاتمه خط مشی های عمومی در ایران خلق می گردد. نظریه حاصل نشان می دهد که پدیده محوری چنین فرآیندی مضمونی تحت عنوان خط مشی عمومی لرزان است که در فرآیندی از عوامل بستری و مداخله گر و به اتکای دسته ای از عوامل علی، خاتمه خط مشی را تبیین می کند.
ارزیابی کارایی با تلفیق دو نظام اندازه گیری BSC و DEA(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
روشهای متداول ارزیابی عملکرد قبلی عمدتا بر جنبه های مالی سازمان توجه داشتند و شاخص های خود را حول آن متمرکز کرده بودند ولی کارت امتیازی متوازن شاخص های خود را به چهار چشم انداز مالی؛ فرآیندها؛ مشتری و یادگیری و رشد نیروی انسانی توسعه داده و به دنبال ایجاد توازنی بین اهداف مالی به عنوان نتیجه عملکرد گذشته (شاخص های گذشته نکر) و سه شاخص دیگر (شاخص های آینده نگر) است.اندازه گیری راندمان یا کارایی همیشه یکی از مباحث مهم مدیریت بوده استو مدلهایDEA ، میزان توانایی هر واحد تصمیم گیرنده (DMU) در تبدیل ورودیها به خروجیها را ارزیابی می کند که این میزان توانایی، کارایی نامیده می شود. در این مقاله یک مدل تلفیقی DEA و BSC ارایه گردید که ورودیها و خروجیها از کارت امتیازی متوازن استخراج می شوند. و همچنین کاربرد مدل مذکور را برای سرپرستی یکی از بانکهای ایران مورد بررسی نموده و نتایج را در قالب جداولی بیان شده است.
روش های اندازه گیری سرمایه فکری و ارزش افزوده اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، ابتدا سرمایه فکری شرکتهای پدیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به سه روش مختلف محاسبه شده است. سپس تاثیر هر کدام از ارزش های محاسبه شده را بر ارزش افزوده اقتصادی (EVA) و نسبت قیمت هر سهم به درآمد هر سهم( P/E) بررسی شد. روش مد نظر جهت اندازه گیری سرمایه فکری: مدل ارزش ناملموس محاسبه شده (CVI)، مدل متعارف (IC) و مدل ضریب ارزش افزوده فکری – پولیک (AVIC) می باشد. نمونه شامل ۱۱۱ شرکت برای یک دوره ۶ ساله، طی سالهای ۱۳۹۱ – ۱۳۸۶ به روش رگرسیون پانل دیتا از طریق صفحه گسترده EXCEL و نرم افزار SPSS و Eviews8 مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از آزمون فرضیه اول پژوهش حاکی از رابطه معنا دار و مثبت IC با ارزش افزوده اقتصادی بود. ولی رابطه IC و قیمت به درآمد هر سهم رد شد. فرضیه دوم، فقط در رابطه با، تاثیر CVI و ارزش افزوده اقتصادی تایید شد، و پذیرش فرضیه سوم (رابطه ضریب ارزش افزوده سرمایه فکری (AVIC) و ضریب ارزش افزوده سرمایه مادی و فیزیکی با ارزش افزوده اقتصادی)، و همچنین تاثیر معنا دار و مثبتی بین ضریب ارزش افزوده سرمایه ساختاری و شاخص نسبت قیمت به سود هر سهم وجود دارد.
نفوذ شش سیگما در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اغلب سازمانها به منظور افزایش بهره وری و دستیابی به مزیت رقابتی جهت ماندگاری در عرصه تجارت جهانی، بخش وسیعی از تمرکز و توجه خود را صرف حل مسایل، مشکلات و نقاط ضعف موجود در سیستم ها و فرآیندهای خود می کنند. تنوع ابعاد و ماهیت مسایل و موانعی که سازمان با آنها روبروست، ایجاب می کند که مدیران سازمانها از ابزارهای مختلفی جهت رفع موانع موجود استفاده کنند. چند سالی است که رویکرد شش سیگما در ایران به کار برده شده و اجرای آن موجب کسب تجارت و دستاوردهایی نیز شده است. از آنجا که تاکنون تحقیقی در زمینه نفوذ این رویکرد در ایران و بررسی نتایج حاصل از اجرای آن صورت نگرفته، اهمیت نیاز به چنین پژوهشی احساس می شود. مقاله حاضر سعی دارد پاسخ این چالش را مطرح کند که در ایران کدام حوزه های کاربری شش سیگما مورد توجه قرار گرفته و کدامیک نیاز به توسعه بیشتری دارد. نتایج مالی قابل توجه پروژه های شش سیگما در ایران و مقایسه آن با جهان از موضوع های دیگری است که در این مقاله مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است و مشخص شده که میانگین منافع مالی پروژه های شش سیگما در ایران به طور سالانه 1705000000 ریال می باشد. همچنین یافته های این پژوهش نشان می دهد که سطح سیگما که شاخص عملکرد سازمان است، بعد از بکارگیری این رویکرد به اندازه یک سیگما ارتقا یافته و در نتیجه تعداد خطاهای تولیدی به میزان قابل توجهی کاهش می یابد.